مذهب حافظ شیرازی: تفاوت میان نسخه‌ها

جزبدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' | بازبینی نویسنده =↵ | بازبینی =شد' به ' | ارزیابی کمی = | ارزیابی کیفی = ')
 
(۵۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۸ کاربر نشان داده نشد)
خط ۳: خط ۳:
آیا حافظ شیعه بوده است؟
آیا حافظ شیعه بوده است؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
[[پرونده:تصویری از دستنویس غزلی که بیتی از آن به عنوان دلیلی بر تسنن حافظ به‌شمار می رود..jpg|بندانگشتی|تصویری از دست‌نویس غزلی که بیتی از آن به‌عنوان دلیلی بر تسنن حافظ به‌شمار می‌رود.|390x390پیکسل]]
شمس‌الدین محمد حافظ از شاعران غزلسرا و حافظ [[قرآن]] در قرن هشتم هجری است. وی از کودکی درتنگدستی می زیست و در کنار کارکردن به تحصیل پرداخت و با علوم شرعی، فقه، ادب علوم قرآنی، تفسیر، کلام و اشعار شاعران پارسی و عرب آشنا شد. به ادعای برخی هرچند در دوره حکومت شاهان [[اهل سنت]] می‌زیسته اما بر مذهب [[شیعه]] بوده‌است و اشعاری در این زمینه سروده است.
{{پاسخ}}حافظ شیرازی را به جهت وجود شواهدی در اشعارش، مانند اشاره به برخی قواعد فقهی اهل‌سنت، سنّی مذهب دانسته‌اند. فضای مذهبی غالب در شیراز قرن هشتم، که سنی مذهب بوده‌اند، این نظریه را تقویت می‌کند. از نظر برخی محققان، گرایش مذهبی [[حافظ شیرازی]] به‌لحاظ کلامی [[اشعری]] و از نظر فقهی [[شافعی]] بوده است. با این حال، حافظ به دلیل نگاه انسانی و گرایشش به [[تصوف]] و عرفان دربارهٔ مذهب سخت‌گیری ندارد. همچنین، در اشعار حافظ نشانه‌هایی بر ارادت او به [[اهل‌بیت|اهل‌بیت(ع)]] دیده می‌شود. در میان اشعار حافظ، برخی بیت‌ها را دلیل بر تشیع عقیدتی حافظ دانسته‌اند. برخی محققان معتقدند اشعاری که دلالت بر شیعه بودن حافظ دارد در نسخه‌های معتبر و تصحیح‌ شده دیوان او وجود ندارند. همچنین، اشعاری که در مدح اهل‌بیت(ع) است برای یک شاعر سنی شافعی امری طبیعی است.
==زندگی‌نامه و تحصیلات==
شمس‌الدین محمد حافظ غزل سرای عرفانی در آغاز قرن هشتم هجری، در شیراز متولد شد. از دوران کودکی وی اطلاعات چندانی وجود ندارد. اجداد حافظ اصلاً از کوپای (کوهپایه) اصفهان بوده‌اند. نیای او در ایام حکومت اتابکان سلغری از آنجا به شیراز آمده‌اند. شغل پدرش را بازرگانی و مادرش را از اهالی کازرون دانسته‌اند، به علت فوت پدر با مادرش در تنگدستی زندگی می‌کرد و مجبور بود در کنار تحصیل کار کند.


به تصریح محمد گلندام، حافظ در علوم شرعی، فقه و ادب به تحصیل و پژوهش پرداخت، علوم قرآنی و قرائت‌های مختلف را پیش قوام‌الدین آموخت و از حفاظ قرآن شد. حافظ با [[تفسیر]] و کلام به خوبی آشنا بود و به مطالعه دیوان‌ اشعار شاعران پارسی‌گوی و عرب زبان پرداخت. وی به مناسبت نام برخی از ایشان مثل فردوسی، سعدی، نظامی، ظهیر فاریابی، سلمان، خواجوی کرمانی را در ضمن اشعار خود آورده است. حافظ با بزرگانی چون میر سید شریف جرجانی، خواجه کمال الدین ابوالوفاء، شاه نعمت‌الله ولی، خواجوی کرمانی، عبید زاکانی، عماد فقیه کرمانی، سلمان ساوجی، کمال خجندی و… هم عصر بود.<ref>ر. ک. دیوان حافظ، تصحیح خطیب رهبر، چاپ قم، تهران صفی علیشاه، ۱۳۷۱ش، مقدمه.</ref>
== تسنن حافظ ==


شیراز در عصر حافظ اوضاع سیاسی آرام و ثابتی نداشت، اما از مراکز علمی و ادبی ایران و جهان اسلام بشمار می‌رفت و این مسئله به خاطر تدابیر اتابکان سلغری فارس بود که شیراز را در مقابل حملات مغول محفوظ نمودند، لذا حافظ در مرکزی که مجمع عالمان و اندیشمندان و پادشاهان دانش دوست و مروج دانش پرورش یافت.<ref>صفا، ذبیح الله، تاریخ ادبیات، چاپ نهم، تهران،انتشارات فردوس، ۱۳۷۲، ج۳، بخش دوم، ص۱۰۶۴.</ref>
در اشعار حافظ نشانه‌هایی بر تسنن او یافت می‌شود. از جمله، بیت «من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق/ چار تکبیر زدم یکسره بر هرچه که هست» که در آن دستور نماز میّت بر اساس فقه اهل‌سنت مبتنی بر چهار تکبیر آمده است.<ref>محمد معین، حافظ شیرین سخن، تهران، بنگاه بازرگانی پروین، ص ۳۰۱-۳۰۲.</ref> در حالی که در فقه شیعه بدون هیچ خلافی پنج تکبیر در این نماز واجب است.<ref>محمدحسن نجفی، جواهر الکلام، قم، مؤسسه دایرة المعارف فقه اسلامی بر مذهب اهل بیت، ج ۶، ص ۳۹۶.</ref> قرینه دیگر بر سنی بودن حافظ را رواج تسنن شافعی در سرزمین شیراز در دوران حیات حافظ به‌شمار آورده‌اند.<ref>حمدالله مستوفی، نزهة القلوب، تصحیح محمد دبیرسیاقی، قزوین، حدیث امروز، ۱۷۲.</ref>


==مذهب حافظ==
همچنین، در اشعار حافظ شواهدی بر اعتقاد او به مذهب کلامی اشعری وجود دارد. از جمله، بیتی در ساقی‌نامهٔ مشهور حافظ که در آن کلام الله را قدیم می‌شمرد. این عقیده مطابق با نظر اشعریان و خلاف نظر شیعیان و [[معتزلیان]] است که کلام الله را مخلوق می‌دانند.<ref>محمد معین، حافظ شیرین سخن، بنگاه بازرگانی پروین، ص ۳۰۲.</ref> این شواهد را می‌توان در کنار شاگردی حافظ نزد [[قاضی عضدالدین ایجی]]، فقیه و متکلم اشعری و صاحب کتاب [[مواقف]] در کلام اشعری، دلیلی بر اشعری بودن حافظ به‌شمار آورد.<ref>بهاءالدین خرمشاهی، حافظ نامه، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ج ۲، ص ۹۰۳-۹۰۵.</ref>   
در عصر حافظ اکثر نقاط ایران، حاکمان اهل‌سنت حکمرانی می‌کردند. در دوره حکومت غزنویان حاکمان بسیار سختگیری می‌کردند تا جایی که کتاب‌های شیعه و مراکز علمی آنها را به آتش کشیدند و بسیاری از شیعیان کشته شدند. بر این اساس عرفا و شعرای بزرگ و علمای اسلام بیشتر در حالت [[تقیه]] زندگی می‌کردند و فضای سیاسی اقتضاء می‌کرد که خردمندان اظهار عقیده و مذهب ننمایند، بلکه در نوعی استتار به فعالیت فرهنگی بپردازند و از فرصت‌های به وجود آمده به نشر فرهنگ و علوم بپردازند، درباره حافظ نیز وضع اینگونه است و هیچ‌کس با قاطعیت نمی‌تواند بگوید که حافظ شیرازی سنی مذهب (پیرو اهل‌سنت) است. همه اتفاق دارند که حافظ از دانشمندان و ادیبان بزرگ جهان [[اسلام]] و ایران است و هرگز نمی‌توان حافظ را در قید مذهب محصور کرد و او را به گروهی خاص منتسب داشت. او از نظر عرفان و شناخت به جایگاه و مرتبه‌ای رسیده بود که به جز پیروی از اسلام راستین و مکتب اهل‌بیت نمی‌توان به آن جایگاه رسید، اما بنا بر اقتضای زمانه از اظهار و آشکار کردن این اندیشه‌ها معذور بودند، قراینی در دیوان و آثار او وجود دارد که نشان از علاقه او به خاندان پیامبر و امیرالمؤمنین دارد، چنان‌که مولوی و سعدی و عطار از این ویژگی برخوردار هستند و هر یک از آنها در اشعار خود ارادت کاملی به اهل‌بیت اظهار کرده‌اند، حافظ در جایی نجات و رسیدن به کمال را اینگونه ممکن می‌داند:


:: حافظ اگر قدم زنی در ره خاندان بصدق * * *  بدرقه رهت شود همت شحنهٔ نجف
== تشیع حافظ ==


شارحان اشعار حافظ این بیت را چنین توضیح داده‌اند:
شواهدی در دیوان حافظ در باب تشیع او وجود دارد. از جمله، بیت «حافظ اگر قدم زنی در ره خاندان به صدق/ بدرقه رهت شود همت شحنه نجف».<ref>محمد معین، حافظ شیرین سخن، بنگاه بازرگانی پروین، ص ۳۰۶.</ref> همچنین، دو رباعی در مدح و منقبت [[امام علی(ع)]] که در نسخه‌های معتبر دیوان حافظ آمده است.<ref>بهاءالدین خرمشاهی، حافظ، تهران، نشر ناهید، ص ۱۲۵.</ref> نیز، ابیاتی در برخی از غزل‌های دیوان حافظ که دلالت بر [[تشیع]] او دارد. مانند بیت «حافظ ز جان محب رسول است و آل او/ بر این سخن گواست خداوند اکبرم». همچنین، قصیده‌ای با مطلع «مقدری که ز آثار صنع کرد اظهار/ سپهر و مهر و مه و سال و ماه و لیل و نهار» که در آن صریحاً عقاید کلامی شیعی اظهار شده است. حافظ در پایان این قصیده از دشمنان [[چهارده معصوم(ع)]] بیزاری جسته و خود را اهل تولای به ایشان بر شمرده است. نیز، غزلی با مطلع «ای دل غلام شاه جهان باش و شاه باش/ پیوسته در حمایت لطف اله باش» که ضمن آن به ولایت امام علی(ع) اشاره کرده و دربارهٔ زیارت بارگاه [[امام رضا(ع)]] سخن گفته است.<ref>محمد معین، حافظ شیرین سخن، بنگاه بازرگانی پروین، ص ۳۰۵-۳۰۶.</ref>


ای حافظ اگر راه خاندان پیامبر را صادقانه بپوئی عنایت و توجه امیر نجف (امام علی(ع)) نگاهبان تو خواهد شد.<ref>خطیب رهبر، پیشین، ص۴۰۳.</ref>
برخی محققان ابیاتی که به تشیع اعتقادی حافظ اشاره می‌کنند را، به دلیل عدم وجود در نسخه‌های معتبر مصحح دیوان او، الحاقی قلمداد می‌کنند. از نظر آنان، باقی ابیات هم چیزی بیش از محبت او نسبت به اهل‌بیت(ع) را اثبات نمی‌کند.<ref>سعید حمیدیان، شرح شوق، تهران، نشر قطره، ج ۱، ص ۶۸-۷۲.</ref> محبتی که هم از شافعی بودن حافظ سرچشمه می‌گیرد و هم به دلیل رشد علایق شیعی در ایران دوران او طبیعی به‌ نظر می‌رسد.<ref>بهاءالدین خرمشاهی، حافظ نامه، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ج ۲، ص ۹۰۵.</ref>{{مطالعه بیشتر}}    
 
== مطالعه بیشتر ==
سید محسن امین نیز نام حافظ را در کتاب خود که به بزرگان شیعه اختصاص دارد یاد کرده است.<ref>سید محسن امین، اعیان الشیعه، ج۴، ص۳۸۰.</ref> شهید مطهری از طباطبائی نقل نموده است که «حافظ را در عصر خودش و عصرهای بعد شیعه … می‌دانستند.»<ref>شهید مطهری، عرفان حافظ، چاپ پانزدهم، تهران، صدرا، ۱۳۷۷، ص۶۲.</ref> بنابراین دلایلی که حافظ را شیعه بدانیم بیشتر است از دلایلی که او را پیرو مکتب خلافت (اهل سنت) دانسته‌اند.
* عرفان حافظ، مرتضی مطهری، انتشارات صدرا.
{{پایان پاسخ}}
* حافظ، بهاءالدین خرمشاهی، نشر ناهید.
{{مطالعه بیشتر}}
* مقام حافظ، جلال‌الدین همایی، کتابفروشی فروغ
 
==مطالعه بیشتر==
* عرفان حافظ شهید مطهری.
* مجالس المؤمنین قاضی نور الله شوشتری.
* شرح اشعار حافظ خطیب رهبر.
{{پایان مطالعه بیشتر}}


== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =تاریخ
  | شاخه اصلی =تاریخ ایران
|شاخه فرعی۱ =تاریخ ایران
| شاخه فرعی۱ =شاعران ایرانی
|شاخه فرعی۲ =پس از اسلام
| شاخه فرعی۲ =
|شاخه فرعی۳ =
| شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =شد
  | شناسه =-
  | تیترها =شد
  | تیترها =-
  | ویرایش =
  | ویرایش = شد
  | لینک‌دهی =شد
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه = شد
  | تغییر مسیر =شد
  | تغییر مسیر =شد
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی =
  | ارزیابی کمی =
| ارزیابی کیفی =  
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =
  | کیفیت =ب
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
[[رده:بزرگان و مشاهیر]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۲۶

سؤال

آیا حافظ شیعه بوده است؟

تصویری از دست‌نویس غزلی که بیتی از آن به‌عنوان دلیلی بر تسنن حافظ به‌شمار می‌رود.

حافظ شیرازی را به جهت وجود شواهدی در اشعارش، مانند اشاره به برخی قواعد فقهی اهل‌سنت، سنّی مذهب دانسته‌اند. فضای مذهبی غالب در شیراز قرن هشتم، که سنی مذهب بوده‌اند، این نظریه را تقویت می‌کند. از نظر برخی محققان، گرایش مذهبی حافظ شیرازی به‌لحاظ کلامی اشعری و از نظر فقهی شافعی بوده است. با این حال، حافظ به دلیل نگاه انسانی و گرایشش به تصوف و عرفان دربارهٔ مذهب سخت‌گیری ندارد. همچنین، در اشعار حافظ نشانه‌هایی بر ارادت او به اهل‌بیت(ع) دیده می‌شود. در میان اشعار حافظ، برخی بیت‌ها را دلیل بر تشیع عقیدتی حافظ دانسته‌اند. برخی محققان معتقدند اشعاری که دلالت بر شیعه بودن حافظ دارد در نسخه‌های معتبر و تصحیح‌ شده دیوان او وجود ندارند. همچنین، اشعاری که در مدح اهل‌بیت(ع) است برای یک شاعر سنی شافعی امری طبیعی است.

تسنن حافظ

در اشعار حافظ نشانه‌هایی بر تسنن او یافت می‌شود. از جمله، بیت «من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق/ چار تکبیر زدم یکسره بر هرچه که هست» که در آن دستور نماز میّت بر اساس فقه اهل‌سنت مبتنی بر چهار تکبیر آمده است.[۱] در حالی که در فقه شیعه بدون هیچ خلافی پنج تکبیر در این نماز واجب است.[۲] قرینه دیگر بر سنی بودن حافظ را رواج تسنن شافعی در سرزمین شیراز در دوران حیات حافظ به‌شمار آورده‌اند.[۳]

همچنین، در اشعار حافظ شواهدی بر اعتقاد او به مذهب کلامی اشعری وجود دارد. از جمله، بیتی در ساقی‌نامهٔ مشهور حافظ که در آن کلام الله را قدیم می‌شمرد. این عقیده مطابق با نظر اشعریان و خلاف نظر شیعیان و معتزلیان است که کلام الله را مخلوق می‌دانند.[۴] این شواهد را می‌توان در کنار شاگردی حافظ نزد قاضی عضدالدین ایجی، فقیه و متکلم اشعری و صاحب کتاب مواقف در کلام اشعری، دلیلی بر اشعری بودن حافظ به‌شمار آورد.[۵]

تشیع حافظ

شواهدی در دیوان حافظ در باب تشیع او وجود دارد. از جمله، بیت «حافظ اگر قدم زنی در ره خاندان به صدق/ بدرقه رهت شود همت شحنه نجف».[۶] همچنین، دو رباعی در مدح و منقبت امام علی(ع) که در نسخه‌های معتبر دیوان حافظ آمده است.[۷] نیز، ابیاتی در برخی از غزل‌های دیوان حافظ که دلالت بر تشیع او دارد. مانند بیت «حافظ ز جان محب رسول است و آل او/ بر این سخن گواست خداوند اکبرم». همچنین، قصیده‌ای با مطلع «مقدری که ز آثار صنع کرد اظهار/ سپهر و مهر و مه و سال و ماه و لیل و نهار» که در آن صریحاً عقاید کلامی شیعی اظهار شده است. حافظ در پایان این قصیده از دشمنان چهارده معصوم(ع) بیزاری جسته و خود را اهل تولای به ایشان بر شمرده است. نیز، غزلی با مطلع «ای دل غلام شاه جهان باش و شاه باش/ پیوسته در حمایت لطف اله باش» که ضمن آن به ولایت امام علی(ع) اشاره کرده و دربارهٔ زیارت بارگاه امام رضا(ع) سخن گفته است.[۸]

برخی محققان ابیاتی که به تشیع اعتقادی حافظ اشاره می‌کنند را، به دلیل عدم وجود در نسخه‌های معتبر مصحح دیوان او، الحاقی قلمداد می‌کنند. از نظر آنان، باقی ابیات هم چیزی بیش از محبت او نسبت به اهل‌بیت(ع) را اثبات نمی‌کند.[۹] محبتی که هم از شافعی بودن حافظ سرچشمه می‌گیرد و هم به دلیل رشد علایق شیعی در ایران دوران او طبیعی به‌ نظر می‌رسد.[۱۰]

مطالعه بیشتر

  • عرفان حافظ، مرتضی مطهری، انتشارات صدرا.
  • حافظ، بهاءالدین خرمشاهی، نشر ناهید.
  • مقام حافظ، جلال‌الدین همایی، کتابفروشی فروغ

منابع

  1. محمد معین، حافظ شیرین سخن، تهران، بنگاه بازرگانی پروین، ص ۳۰۱-۳۰۲.
  2. محمدحسن نجفی، جواهر الکلام، قم، مؤسسه دایرة المعارف فقه اسلامی بر مذهب اهل بیت، ج ۶، ص ۳۹۶.
  3. حمدالله مستوفی، نزهة القلوب، تصحیح محمد دبیرسیاقی، قزوین، حدیث امروز، ۱۷۲.
  4. محمد معین، حافظ شیرین سخن، بنگاه بازرگانی پروین، ص ۳۰۲.
  5. بهاءالدین خرمشاهی، حافظ نامه، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ج ۲، ص ۹۰۳-۹۰۵.
  6. محمد معین، حافظ شیرین سخن، بنگاه بازرگانی پروین، ص ۳۰۶.
  7. بهاءالدین خرمشاهی، حافظ، تهران، نشر ناهید، ص ۱۲۵.
  8. محمد معین، حافظ شیرین سخن، بنگاه بازرگانی پروین، ص ۳۰۵-۳۰۶.
  9. سعید حمیدیان، شرح شوق، تهران، نشر قطره، ج ۱، ص ۶۸-۷۲.
  10. بهاءالدین خرمشاهی، حافظ نامه، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ج ۲، ص ۹۰۵.