اعتبار کتب اربعه شیعه: تفاوت میان نسخه‌ها

(صفحه‌ای تازه حاوی «{{شروع متن}} {{شاخه | شاخه اصلی = |شاخه فرعی۱ = |شاخه فرعی۲ = |شاخه فرعی۳ = }} {{سو...» ایجاد کرد)
 
جز (جایگزینی متن - ' | بازبینی =' به ' | ارزیابی کمی =')
 
(۳۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۸ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{شاخه
| شاخه اصلی =
|شاخه فرعی۱ =
|شاخه فرعی۲ =
|شاخه فرعی۳ =
}}
{{سوال}}
{{سوال}}
كتب اربعه، كافي، تهذيب، استبصار ، و من لايحضره الفقيه كه از معتبرترين كتب احاديث شيعه است، علت اين اعتبار در نزد علماي شيعه چيست؟
کتب اربعه شیعه چه میزان اعتبار دارد؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
اعتبار سنجي كتاب‌هاي حديثي بر پايه معيارهايي است كه در اينجا بر برخي از آنها اشاره مي‌كنيم:
[[کتب اربعه شیعه]]، معتبرترین کتب حدیثی امامیه هستند. عالمان دینی بر این موضوع اختلاف دارند که آیا کلیه احادیث کتب اربعه، قطعی الصدور هستند یا خیر. [[اخباریان]]، قائل به صحت همه احادیث کتب اربعه هستند و برخی از آنها قائل به صحتّ همه احادیث کتب حدیثی امامیه شده‌اند. اما در میان اصولیان، این مطلب مورد پذیرش است که احادیث کتب اربعه، به‌طور کلّی، قطعی الصدور نیستند.<ref>پاشایی، توحید، «دیدگاه‌ها و فعالیت‌های حدیثی شیخ محمد حسین کاشف الغطا»، حدیث اندیشه، سال دوم، بهار و تابستان ۱۳۸۶ش، شماره ۳. ص۸۵.</ref>


۱ـ اولين كسي كه در زمان پيامبر اسلام(ص) گفته‌هاي حضرت را جمع‌آوري نمود امام علي(ع) در كتابي به نام «الصحيفه الجامعه» بود و هم‌چنين افرادي چون ابورافع، سلمان و ابوذر داراي كتاب‌هايي بودند.<ref>عاملي، حر، وسائل الشيعه، بيروت، داراحياء التراث العربي، چاپ چهارم، ۱۳۹۱، ج۱.</ref> ولي چون در زمان خلفا تا زمان عمربن عبدالعزيز نقل حديث ممنوع شد و احاديث را از بين مي‌بردند<ref>طباطبايي، سيد محمد حسين، شيعه در اسلام، قم، دارالتبليغ اسلامي، ۱۳۴۸ش، ص۱۱، پاورقي.</ref> كتاب‌هاي مذكور در دسترس مردم نبودند؛
مرحوم کاشف الغطا، بر آن است که با وجود اتّفاق امامیه بر اعتبار کتب اربعه ـ که در صدرشان کتاب الکافی قرار دارد، اعتماد کردن بر هر آنچه در این کتاب، روایت شده، صحیح نیست؛ زیرا در آنها هم احادیثِ صحیح وجود دارد، هم ضعیف. وی همین موضوع را عامل تقسیم‌بندی چهارگانه (یا پنجگانه) احادیث از جانب علمای متأخّر امامیه می‌دانند.<ref>پاشایی، توحید، «دیدگاه‌ها و فعالیت‌های حدیثی شیخ محمد حسین کاشف الغطا»، حدیث اندیشه، سال دوم، بهار و تابستان ۱۳۸۶ش، شماره ۳. ص۸۵.</ref> حدیث‌پژوهان اعتقاد دارند تمامی روایات کتب اربعه صحیح نیست و نویسندگان این آثار نیز چنین عقیده‌ای نداشتند. آنان می‌خواستند حدیث را مدوّن سازند، از این رو احادیث متناقض را هم نقل کرده‌اند.<ref>صدر، محمدباقر، بحوث فی علم الاصول، ج۴، ص ۲۸۴. به نقل از: مهریزی، مهدی، حدیث پژوهی، قم، دار الحدیث، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۱۰۷.</ref> گفته شده است کتب اربعه متضمّن پاره‌ای اخبار است که هیچ‌یک از عالمان دینی به آن عمل نکرده است.<ref>بهشتی، ابراهیم، اخباریگری، تاریخ و عقاید، قم، دار الحدیث، ۱۳۹۱ش، ج۱، ص۲۱۶.</ref> اصولیان، و برخی از [[عالمان مشهور اخباری|اخباریان]]، ادعای [[تواتر]] کتب اربعه را نیز قبول ندارند.<ref>بهشتی، ابراهیم، اخباریگری، تاریخ و عقاید، قم، دار الحدیث، ۱۳۹۱ش، ج۱، ص۲۱۶. و ۲۱۵.</ref>
در زمان عمربن عبدالعزيز، شاگردان امام صادق(ع) احاديث زيادي را جمع‌آوري نمودند كه در مجموعه چهارصد كتاب به نام «الاصول» گردآوري شده<ref>وسائل الشيعه (پيشين).</ref> بود. «محمدبن مسلم» كتابي به نام «اربعماه» چهارصد مسئله، و «جابربن يزيد جعفي» هشت كتاب<ref>پيشوايي، مهدي، سيره پيشوايان، قم، مؤسسه اما صادق(ع)، چاپ دوم، ۱۳۷۴، ص۳۳۲ـ۳۳۳.</ref> و ابان بن تغلب سي هزار حديث نقل نموده‌اند، بعدها در زمان امام رضا(ع) احاديث جديد در «جوامع» تهيه شد. در اوائل قرن چهارم، عدّه‌اي از بزرگان شيعه از احاديث موجود در اين اصول و جوامع ، كتب اربعه ياد شده و «مدينه العلم» ابي جعفر صدوق را، تاليف كردند.<ref>وسائل الشيعه (پيشين) ج۱، ص۵ به بعد (مقدمه).</ref>


۲ـ از نظر علماي شيعه، روايات به چهار دسته تقسيم مي‌شوند: ۱ـ صحيح و عالي‌السند، كه عبارت است از روايتي كه تمام راوي‌هاي آن شيعه و عادل بوده و سند آن به يكي از ائمه متصل باشد. ۲ـ حسن، كه سند متصل است ولي همه يا بعضي راوي‌ها ممدوحند. ۳ـ موثق، كه در سند غير امامي و يا فاسدالمذهبي ثقه باشد. ۴ـ ضعيف آن است كه يكي از شرائط اقسام قبلي را دارا نباشد بلكه فاسق و كذّاب و مجهول‌الحال در سند باشد.<ref>حسن زين الدين، معالم الدين، قم، مؤسسه مطبوعات دارالعلم، چاپ افست، ص۲۱۶ـ۲۱۷.</ref>
[[سیدنعمت الله جزایری]] (درگذشته ۱۱۱۲ق) از اخباریان معتدل درباره اعتبار کتب اربعه می‌گوید: «درباره این ادعا که احادیث کتب اربعه متواترند، ما نمی‌توانیم در انتساب این کتب به مؤلفان قطع پیدا کنیم، چگونه می‌توانیم در انتساب به ائمّه معصوم(ع) جزم و اطمینان پیدا کنیم و بگوییم این اخبار، به‌طور متواتر از آنها رسیده است؟ بله، آنچه نسبت به محمّدون ثلاثه متواتر است، اصل کتاب آنان است نه جزئیات اخبار؛ زیرا کسی که نُسخ التهذیب را تتبّع کند، می‌بیند که گاه الفاظ یک حدیث در نسخه‌های مختلف، چنان متفاوت است که باعث تفاوت معنا می‌شود. بقیه کتب اربعه نیز همین‌طورند».<ref>جزایری، نعمت‌الله، منبع الحیاة، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بی‌تا، ص۶۵ تا ۶۶.</ref>


كتب اربعه «الكافي، محمد بن يعقوب كليني، من لا يحضره الفقيه، تهذيب الاحكام و الاستبصار، شيخ طوسي، كه از قديمي‌ترين و اولين كتاب‌هاي روايي موضوع‌بندي و باب و فصل‌بندي شده هستند و علت اصلي اعتبار آن‌ها اين است كه از اصول اربعمأه كه به ديد ائمه معصومين(ع) از جمله امام رضا(ع) رسيده است، اخذ شده‌ و عين روايات به صورت دسته‌بندي شده و با ذكر سند در كتب اربعه منعكس شده‌اند و موجود مي‌باشند.
[[محمد حسین کاشف الغطاء]] (درگذشته ۱۳۷۳ق) معتقد است به‌طور کل احادیث جعلی بیش از روایات صحیح است و نمی‌توان بر کتب حدیث شیعه اطمینان کرد؛ و نیز در کتب اربعه که معتبرترین کتب حدیثی است صحیح و سقیم وجود دارد؛ چه از جهت متن و چه از ناحیه سند و چه هر دو.<ref>کاشف الغطاء، محمد حسین، الأرض والتربة الحسینیة (ترجمه فارسی: زمین و تربت حسینی)، ترجمه عزیزالله عطاردی، تهران، جهان نو، ۱۳۸۵ق، ص ۵۱.</ref>


امتياز ديگر كتب اربعه اين است كه غالب روايات آن داراي سند صحيح و يا لااقل ممدوح و موثق باشند و حتي بعضي اخباري مسلكان تمام آن را صحيح مي‌دانند. در هر روايت يا تمام راويان آن عادل و امامي‌اند، و يا بعضي از راويان آن ، موثق و يا ممدوح هستند. مرحوم صدوق در آغاز كتاب «من لا يحضره الفقيه» مي‌فرمايد: بيني و بين‌الله رواياتي را در اينجا نقل مي‌كنم كه بدان‌ها عمل مي‌كنم.<ref>ابي‌جعفر الصدوق، من لايحضره الفقيه، بيروت، دارالاضواء، چاپ دوّم، ۱۴۱۳، ج۹۰.</ref>
اخباریان مدعی هستند که همه اخباری که در کتب اربعه آمده صحیح و معتبر بلکه قطعی الصدور است.<ref>مطهری، مرتضی، ده گفتار، بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا، ص۱۰۴.</ref> ادعای اخباریان این است که نویسندگان کتب اربعه، احادیث خود را از منابع معتبری گرفته‌اند که احادیث آن‌ها قطعی‌الصدور بوده است.<ref>بهشتی، ابراهیم، اخباریگری، تاریخ و عقاید، قم، دار الحدیث، ۱۳۹۱ش، ج۱، ص۱۹۹.</ref> [[جایگاه علامه مجلسی|علامه مجلسی]] نیز روایات کتب اربعه را جایز العمل می‌داند. [[میرزا حسین نوری]]، نویسنده کتاب مستدرک الوسائل، اعتبار کتب اربعه و سایر مآخذ خود را مورد تأکید قرار داده است.<ref>مهریزی، مهدی، حدیث پژوهی، قم، دار الحدیث، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۱۰۰.</ref> [[فیض کاشانی]] (درگذشته ۱۰۹۱ق) به استناد مقدمه [[کتاب الوافی]] به صحت احادیث کتب اربعه اعتقاد دارد.<ref>مهریزی، مهدی، حدیث پژوهی، قم، دار الحدیث، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۹۹.</ref>
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
==مطالعه بيشتر==


۱. علم الحديث، دکتر سيد رضا مؤدب.
== جستارهای وابسته ==
 
* [[کتب اربعه شیعه]]
۲. آشنايي با حديث، مهريزي.
* [[اعتبار کتاب کافی]]
 
* [[اعتبار کتاب استبصار شیخ طوسی]]
۳. درسنامه علم حديث، علي نصيري.
* [[اعتبار کتاب تهذیب الاحکام شیخ طوسی]]
{{پایان مطالعه بیشتر}}
* [[اعتبار من لایحضره الفقیه]]
 
==منابع==
<references />


== منابع ==
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
| شاخه اصلی = حدیث
| شاخه فرعی۱ = منبع‌شناسی
| شاخه فرعی۲ = کتاب‌شناسی
| شاخه فرعی۳ =
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه = شد
  | تیترها =  
  | تیترها = شد
  | ویرایش =  
  | ویرایش = شد
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی = شد
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه = شد
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =شد
  | بازبینی =  
| ارجاعات =
  | تکمیل =  
  | بازبینی نویسنده =
  | اولویت =  
| ارزیابی کمی =
  | کیفیت =  
  | تکمیل =
  | اولویت = ج
  | کیفیت = د
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
[[Category:منابع روایی شیعه]]
[[Category:منابع روایی شیعه]]
[[Category:منابع روایی شیعه]]
[[Category:منابع روایی شیعه]]
[[Category:منابع روایی شیعه]]
[[Category:منابع روایی شیعه]]
[[Category:منابع روایی شیعه]]
[[Category:منابع روایی شیعه]]
[[Category:منابع روایی شیعه]]
[[Category:منابع روایی شیعه]]
[[Category:منابع روایی شیعه]]
[[Category:منابع روایی شیعه]]
[[Category:منابع روایی شیعه]]
[[Category:منابع روایی شیعه]]
[[Category:منابع روایی شیعه]]
[[Category:منابع روایی شیعه]]
[[Category:منابع روایی شیعه]]
[[Category:منابع روایی شیعه]]
[[Category:منابع روایی شیعه]]
[[Category:منابع روایی شیعه]]
[[Category:منابع روایی شیعه]]
[[Category:منابع روایی شیعه]]
[[Category:منابع روایی شیعه]]
[[Category:منابع روایی شیعه]]
[[Category:منابع روایی شیعه]]
[[Category:منابع روایی شیعه]]
[[Category:منابع روایی شیعه]]
[[Category:منابع روایی شیعه]]
[[Category:منابع روایی شیعه]]
[[Category:منابع روایی شیعه]]
[[Category:منابع روایی شیعه]]
[[Category:منابع روایی شیعه]]
[[Category:منابع روایی شیعه]]
[[Category:منابع روایی شیعه]]
[[Category:منابع روایی شیعه]]
[[Category:منابع روایی شیعه]]
[[Category:منابع روایی شیعه]]
[[Category:منابع روایی شیعه]]
[[Category:منابع روایی شیعه]]
[[Category:منابع روایی شیعه]]
[[Category:منابع روایی شیعه]]
[[Category:منابع روایی شیعه]]
[[رده:منابع روایی شیعه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۰۳

سؤال

کتب اربعه شیعه چه میزان اعتبار دارد؟

کتب اربعه شیعه، معتبرترین کتب حدیثی امامیه هستند. عالمان دینی بر این موضوع اختلاف دارند که آیا کلیه احادیث کتب اربعه، قطعی الصدور هستند یا خیر. اخباریان، قائل به صحت همه احادیث کتب اربعه هستند و برخی از آنها قائل به صحتّ همه احادیث کتب حدیثی امامیه شده‌اند. اما در میان اصولیان، این مطلب مورد پذیرش است که احادیث کتب اربعه، به‌طور کلّی، قطعی الصدور نیستند.[۱]

مرحوم کاشف الغطا، بر آن است که با وجود اتّفاق امامیه بر اعتبار کتب اربعه ـ که در صدرشان کتاب الکافی قرار دارد، اعتماد کردن بر هر آنچه در این کتاب، روایت شده، صحیح نیست؛ زیرا در آنها هم احادیثِ صحیح وجود دارد، هم ضعیف. وی همین موضوع را عامل تقسیم‌بندی چهارگانه (یا پنجگانه) احادیث از جانب علمای متأخّر امامیه می‌دانند.[۲] حدیث‌پژوهان اعتقاد دارند تمامی روایات کتب اربعه صحیح نیست و نویسندگان این آثار نیز چنین عقیده‌ای نداشتند. آنان می‌خواستند حدیث را مدوّن سازند، از این رو احادیث متناقض را هم نقل کرده‌اند.[۳] گفته شده است کتب اربعه متضمّن پاره‌ای اخبار است که هیچ‌یک از عالمان دینی به آن عمل نکرده است.[۴] اصولیان، و برخی از اخباریان، ادعای تواتر کتب اربعه را نیز قبول ندارند.[۵]

سیدنعمت الله جزایری (درگذشته ۱۱۱۲ق) از اخباریان معتدل درباره اعتبار کتب اربعه می‌گوید: «درباره این ادعا که احادیث کتب اربعه متواترند، ما نمی‌توانیم در انتساب این کتب به مؤلفان قطع پیدا کنیم، چگونه می‌توانیم در انتساب به ائمّه معصوم(ع) جزم و اطمینان پیدا کنیم و بگوییم این اخبار، به‌طور متواتر از آنها رسیده است؟ بله، آنچه نسبت به محمّدون ثلاثه متواتر است، اصل کتاب آنان است نه جزئیات اخبار؛ زیرا کسی که نُسخ التهذیب را تتبّع کند، می‌بیند که گاه الفاظ یک حدیث در نسخه‌های مختلف، چنان متفاوت است که باعث تفاوت معنا می‌شود. بقیه کتب اربعه نیز همین‌طورند».[۶]

محمد حسین کاشف الغطاء (درگذشته ۱۳۷۳ق) معتقد است به‌طور کل احادیث جعلی بیش از روایات صحیح است و نمی‌توان بر کتب حدیث شیعه اطمینان کرد؛ و نیز در کتب اربعه که معتبرترین کتب حدیثی است صحیح و سقیم وجود دارد؛ چه از جهت متن و چه از ناحیه سند و چه هر دو.[۷]

اخباریان مدعی هستند که همه اخباری که در کتب اربعه آمده صحیح و معتبر بلکه قطعی الصدور است.[۸] ادعای اخباریان این است که نویسندگان کتب اربعه، احادیث خود را از منابع معتبری گرفته‌اند که احادیث آن‌ها قطعی‌الصدور بوده است.[۹] علامه مجلسی نیز روایات کتب اربعه را جایز العمل می‌داند. میرزا حسین نوری، نویسنده کتاب مستدرک الوسائل، اعتبار کتب اربعه و سایر مآخذ خود را مورد تأکید قرار داده است.[۱۰] فیض کاشانی (درگذشته ۱۰۹۱ق) به استناد مقدمه کتاب الوافی به صحت احادیث کتب اربعه اعتقاد دارد.[۱۱]

جستارهای وابسته

منابع

  1. پاشایی، توحید، «دیدگاه‌ها و فعالیت‌های حدیثی شیخ محمد حسین کاشف الغطا»، حدیث اندیشه، سال دوم، بهار و تابستان ۱۳۸۶ش، شماره ۳. ص۸۵.
  2. پاشایی، توحید، «دیدگاه‌ها و فعالیت‌های حدیثی شیخ محمد حسین کاشف الغطا»، حدیث اندیشه، سال دوم، بهار و تابستان ۱۳۸۶ش، شماره ۳. ص۸۵.
  3. صدر، محمدباقر، بحوث فی علم الاصول، ج۴، ص ۲۸۴. به نقل از: مهریزی، مهدی، حدیث پژوهی، قم، دار الحدیث، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۱۰۷.
  4. بهشتی، ابراهیم، اخباریگری، تاریخ و عقاید، قم، دار الحدیث، ۱۳۹۱ش، ج۱، ص۲۱۶.
  5. بهشتی، ابراهیم، اخباریگری، تاریخ و عقاید، قم، دار الحدیث، ۱۳۹۱ش، ج۱، ص۲۱۶. و ۲۱۵.
  6. جزایری، نعمت‌الله، منبع الحیاة، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بی‌تا، ص۶۵ تا ۶۶.
  7. کاشف الغطاء، محمد حسین، الأرض والتربة الحسینیة (ترجمه فارسی: زمین و تربت حسینی)، ترجمه عزیزالله عطاردی، تهران، جهان نو، ۱۳۸۵ق، ص ۵۱.
  8. مطهری، مرتضی، ده گفتار، بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا، ص۱۰۴.
  9. بهشتی، ابراهیم، اخباریگری، تاریخ و عقاید، قم، دار الحدیث، ۱۳۹۱ش، ج۱، ص۱۹۹.
  10. مهریزی، مهدی، حدیث پژوهی، قم، دار الحدیث، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۱۰۰.
  11. مهریزی، مهدی، حدیث پژوهی، قم، دار الحدیث، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۹۹.