تفاوت شفاعت با واسطه‌های دنیوی و پارتی‌بازی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
جز (اجرای ابرابزار)
جز (جایگزینی متن - ' | بازبینی =' به ' | ارزیابی کمی =')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
(۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{شاخه
 
| شاخه اصلی =
|شاخه فرعی۱ =
|شاخه فرعی۲ =
|شاخه فرعی۳ =
}}
{{سوال}}
{{سوال}}
تفاوت شفاعت با واسطه‌های دنیوی هم چون پارتی بازی چیست؟
تفاوت شفاعت با واسطه‌های دنیوی هم چون پارتی‌بازی چیست؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
شفاعت از ماده «شفع» به معنی ضمیمه کردن چیزی به همانند آن است؛ و از این‌جا روشن می‌شود که باید نوعی شباهت و همانندی در میان آن دو بوده باشد، هر چند تفاوت‌هایی نیزدرمیان آن هادیده شود. مفهوم اسلامی شفاعت این است که شخص گنه کار به خاطر پاره‌ای از جنبه‌های مثبت (مانند ایمان، محبت اولیاء الهی و اعمال صالح) شباهتی با اولیاء الهی پیدا کند و آن‌ها با عنایت و کمک‌های خود او را به سوی کمال سوق دهند، و از پیشگاه خدا برایش تقاضای عفو کنند.}}<ref>ر. ک. مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، پیام قرآن، قم، مدرسه امیرالمؤمنین، چاپ اول، ۱۳۷۰، ج۶، ص۵۲۰.</ref>
شفاعت در مفهوم اسلامی به این معنی‌است که شخص گناهکار به خاطر پاره‌ای از جنبه‌های مثبت مثل ایمان و اعمال صالح، شباهتی به اولیاء الهی پیدا کند و ایشان با عنایت و کمک خود او را به سوی کمال سوق دهند، و از پیشگاه خدا برایش تقاضای بخشش کنند. در مفهوم اسلامی شفاعت، اجازه خداوند شرط است و شفاعت با هیچ‌یک از قوانین الهی منافات ندارد.  
 
به تعبیر دیگر، شفاعت کمک کردن اولیاء الهی به افرادی است، که در عین گنه کار بودن، پیوند ایمانی خود را با خداوند، و پیوند معنوی خویش را با اولیاء خدا قطع نکرده‌اند. شفاعت شافعان واقعی از آن کسانی است که در روح و روان آنان نیروی جهش به سوی کمال و پاکی باشد، ولی کسانی که در سراسر وجود آنان نقطه قوت و کمالی پیدا نشود، هرگز نورانیت شافعان، وجود تاریک آنان را روشن نخواهد کرد. البتّه شفاعت شافعان، منوط به اذن پروردگار جهان است و اذن خدا بی جهت و بی‌حکمت نیست بلکه شامل کسانی می‌شود که برای عفو و اغماض، شایستگی دارند واگردر طول زندگی لغزش و گناهی داشته‌اند، به مرحله پرده‌دری و طغیان نرسیده است.<ref>رک: سبحانی، جعفر، منشور جاوید، قم، دارالقرآن الکریم، چاپ اول، ۱۳۶۹، ج۸، ص۹ -.</ref>


شفاعت‌های رایج در بین مردم از جمله پارتی بازی با شفاعت در منطق اسلام تفاوت‌های زیادی دارد از جمله:
===زمینه های شفاعت===
شفاعت اولیاء الهی شامل همه افراد نمی‌شود. افرادی که در عین گناهکار بودن، پیوند ایمانی خود با خداوند، و پیوند معنوی خویش با اولیاء خدا را قطع نکرده‌اند، مورد شفاعت قرار می‌گیرند. شفاعت شافعان، منوط به اجازه پروردگار است و این اجازه شامل کسانی می‌شود که برای عفو و اغماض، شایستگی دارند و اگر در طول زندگی لغزش و گناهی داشته‌اند، به مرحله پرده‌دری و طغیان نرسیده است.<ref>رک: سبحانی، جعفر، منشور جاوید، قم، دارالقرآن الکریم، چاپ اول، ۱۳۶۹ش، ج۸، ص۹.</ref>


۱. دروساطت‌هایی دنیوی فرد گنه کاربه شفیعی متوسل می‌شود، و او را برمی‌انگیزد که با رئیسی فلان اداره تماس بگیرد و روی نفوذی که در دستگاه او دارد، وی را وادار کند که از تقصیر او بگذرد و از اجراء قانون در حق او صرف نظر کند ولی در شفاعت اسلامی کار در دست خدا است، و اوست که شفیع را برمی‌انگیزد.
===فرق شفاعت و پارتی بازی===
شفاعت‌های رایج در بین مردم از جمله پارتی بازی با شفاعت در اسلام تفاوت‌هایی دارد از جمله:


و بر اثر کمال و موقعیتی که دارد به او حق شفاعت می‌بخشد، و رحمت و مغفرت خود را از مجرای او شامل حال بندگان می‌سازد، ولی اگر حقیقت شفاعت این باشد که گنه کار در روز رستاخیز بسان این جهان، از پیش خود وسیله‌ای برانگیزد، و او نیز بدون در نظر گرفتن هیچ شرطی، تحت تأثیر درخواست او قرارگیرد؛ و در پرتو نفوذی که در پیشگاه خداوند دارد عفو و مغفرت خدا را نسبت به چنین مجرمی جلب نماید، این نوع شفاعت همان بیدادگری و پارتی بازی خواهد بود که باید دستگاه ربوبی را از این آلودگی‌ها پاک و پیراسته دانست.<ref>ر. ک. منشور جاوید، همان، ص۱۱۶–۱۱۵.</ref>
* در وساطت‌های دنیوی فرد گناهکار به شفیعی متوسل می‌شود، و او را برمی‌انگیزد تا با رئیس فلان اداره تماس بگیرد و روی نفوذی که در دستگاه او دارد، وی را وادار کند که از تقصیر او بگذرد و از اجراء قانون در حق او صرف نظر کند یا با چشم پوشی از قانون درخواست افراد را برآورده نماید. در شفاعت اسلامی کار در دست خدا است، و اوست که شفیع را برمی‌انگیزد و فرد گناهکار در این رابطه نمی‌تواند کاری کند.


۲. در شفاعت اسلامی، شفیع تحت تأثیر مقام ربوبی قرار می‌گیرد، ولی در وساطت‌هایی باطل، صاحب قدرت تحت تأثیر سخنان شفیع قرار گرفته، و خود شفیع تحت تأثیر مجرم قرار می‌گیرد. به عبارت دیگر؛ در شفاعت‌های عرفی دنیوی، شخص شفاعت کننده مولا و حاکم را برخلاف اراده خود وادار می‌کند، ولی در مورد شفاعت مأذون تغییری در علم و اراده خدا حاصل نمی‌شود تغییر تنها در مراد و معلوم است یعنی خدا می‌داند، مثلاً فلان انسان حالات مختلفی بر او عارض می‌شود، در فلان روز بر اثر وجود شرایط و اسباب خاصی حالی را دارد که در آن حال خداوند اراده‌ای درباره او می‌کند سپس روز دیگر به واسطه شرایط و اسباب دیگر حال تازه‌ای پیدا می‌کند، خداوند هم چیزی درباره او اراده می‌نماید.<ref>ر. ک. طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ج۱، ص ۲۳۸، جامعه مدرسین، ۱۳۷۴</ref>
خداوند به خاطر کمال و موقعیت شفیع، به او حق شفاعت می‌بخشد، و رحمت و مغفرت خود را از راه او شامل حال بندگانش می‌سازد، ولی اگر حقیقت شفاعت این باشد که گناهکار در روز رستاخیز بسان این جهان، از پیش خود وسیله‌ای برانگیزد، و او نیز بدون در نظر گرفتن هیچ شرطی، تحت تأثیر درخواست او قرارگیرد و در پرتو نفوذی که در پیشگاه خداوند دارد عفو و مغفرت خدا را نسبت به چنین مجرمی جلب نماید، این نوع شفاعت همان بیدادگری و پارتی بازی خواهد بود که باید دستگاه ربوبی را از این آلودگی‌ها پاک و پیراسته دانست.<ref>رک: سبحانی، منشور جاوید، ۱۳۶۹ش، ج۸، ص۱۱۶–۱۱۵.</ref>


۳. شفاعت‌های دنیوی فقط تبعیض در قانون است و نفوذ شفیع، اراده قانون گذار یا مجریان قانون را مغلوب ساخته، و سرانجام قانون تنها قدرت خود را بر افراد ضعیف و ناتوان نشان می‌دهد، در حالی که در شفاعت اخروی هیچ‌کس قدرت خود را بر خدا تحمیل نمی‌کند، و جلو قانون را نمی‌گیرد بلکه شفاعت رحمت گسترده و مغفرت نامحدود خدای مهربان است که می‌خواهد به وسیله آن افرادی را که شایسته تطهیر هستند و قابلیت برای پاک شدن دارند، پاک سازد. گروهی که از شفاعت محروم می‌گردند از این نظر نیست که در قانون خدا تبعیض وجود دارد بلکه قابلیت مغفرت و رحمت گسترده الهی را ندارند.<ref>ر. ک. منشور جاوید، همان، ص۱۱۷.</ref>
* در شفاعت اسلامی، شفیع تحت تأثیر مقام ربوبی خداوند قرار می‌گیرد، ولی در پارتی بازی، صاحب قدرت تحت تأثیر سخنان شفیع قرار گرفته، و خود شفیع تحت تأثیر مجرم قرار می‌گیرد. به عبارت دیگر در شفاعت‌های عرفی دنیوی، شخص شفاعت کننده مولا و حاکم را برخلاف اراده خود وادار می‌کند، ولی در مورد شفاعت مأذون تغییری در علم و اراده خدا حاصل نمی‌شود تغییر تنها در مراد و معلوم است یعنی خدا می‌داند، مثلا فلان انسان حالات مختلفی بر او عارض می‌شود، در فلان روز بر اثر وجود شرایط و اسباب خاصی حالی را دارد که در آن حال خداوند اراده‌ای درباره او می‌کند سپس روز دیگر به واسطه شرایط و اسباب دیگر حال تازه‌ای پیدا می‌کند، خداوند هم چیزی درباره او اراده می‌نماید.<ref>رک: طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ج۱، ص۲۳۸، جامعه مدرسین، ۱۳۷۴</ref>


۴. شفاعت شونده‌ها باید دارای شرایطی باشند از جمله: الف- خداازآن‌ها راضی باشد و آن‌ها از ترس خدا بیمناک باشند {{قرآن|و لا یشفعون الا لمن ارتضی و هم خشیته مشفقون<ref>انبیاء/ ۲۸.</ref>
* شفاعت‌های دنیوی فقط تبعیض در قانون است و نفوذ شفیع، اراده قانون‌گذار یا مجریان قانون را مغلوب ساخته، و سرانجام قانون تنها قدرت خود را بر افراد ضعیف و ناتوان نشان می‌دهد، در حالی که در شفاعت اخروی هیچ‌کس قدرت خود را بر خدا تحمیل نمی‌کند، و جلو قانون را نمی‌گیرد بلکه شفاعت رحمت گسترده و مغفرت نامحدود خدای مهربان است که می‌خواهد به وسیله آن افرادی را که شایسته تطهیر هستند و قابلیت برای پاک شدن دارند، پاک سازد. گروهی که از شفاعت محروم می‌گردند از این نظر نیست که در قانون خدا تبعیض وجود دارد بلکه قابلیت مغفرت و رحمت گسترده الهی را ندارند.<ref>رک: سبحانی، منشور جاوید، ۱۳۶۹ش، ج۸، ص۱۱۷.</ref>


ب ـ نزد خدا عهد و پیمانی داشته باشند مثلاً ایمان به خدا، اقرار به یگانگی او، تصدیق نبوت و ولایت و عمل صالح داشته باشند {{قرآن|لا یملکون الشفاعه الا من اتّخذ عندالرحمان عهداً}}<ref>مریم/ ۸۷.</ref>
===شرایط شفاعت شونده‌ها===
شفاعت شونده‌ها باید دارای شرایطی باشند از جمله:


ج – گرچه گنه کار باشند امّا ظالم نباشند {{قرآن|ما للظالمین من حمیم و لا شفیع یطاع}}<ref>مؤمن/ ۱۸.</ref>
* خدا ازآن‌ها راضی باشد و آن‌ها از ترس خدا بیمناک باشند {{قرآن|وَلَا يَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضَىٰ وَهُمْ مِنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ}} ''و هرگز از احدی جز آن کسی که خدا از او راضی است شفاعت نکنند و آنها دائم از خوف (قهر) خدا هراسانند.''<ref>(انبیاء:۲۸).</ref>


د-نماز را سبک نشمارند که امام صادق(ع) فرموده‌اند: «لا ینال شفاعتنا من استخف ّ»<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، انتشارات اسلامیه، چاپ سوم، ۱۳۶۸، ج۴۷، ص۸، باب ۱، روایت ۲۳.</ref>شفاعت مابه کسی که نمازراسبک بشماردنمی رسد.
* نزد خدا عهد و پیمانی داشته باشند: ایمان به خدا، اقرار به یگانگی او، تصدیق نبوت و ولایت و عمل صالح داشته باشند {{قرآن|لَا يَمْلِكُونَ الشَّفَاعَةَ إِلَّا مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمَٰنِ عَهْدًا}} ''در آن روز هیچ کس مالک شفاعت نباشد مگر کسی که (به پرستش حق) از خدای مهربان عهدنامه (توحید کامل و شفاعت) دریافته است.''<ref>(مریم:۸۷).</ref>


درنتیجه شفاعت نه تشویق به گناه است و نه چراغ سبز برای معاصی، نه عامل عقب افتادگی و نه چیزی شبیه پارتی بازی بلکه مسئله مهم تربیتی است که آثار مثبت و سازنده‌ای دارد از جمله:
* گرچه گناهکار باشند امّا ظالم نباشند: {{قرآن|مَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ حَمِيمٍ وَلَا شَفِيعٍ يُطَاعُ}} ''و ستمکاران را هیچ یار گرم و دلسوز و یاوری که شفاعتش پذیرفته شود نخواهد بود''<ref>(مؤمن:۱۸).</ref>


== الف-ایجادروحیه امید ==
* نماز را سبک نشمارند: [[امام صادق(ع)]] فرموده‌اند: ''لاَ يَنَالُ شَفَاعَتَنَا مَنِ اِسْتَخَفَّ بِالصَّلاَةِ''<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، انتشارات اسلامیه، چاپ سوم، ۱۳۶۸، ج۴۷، ص۸، باب ۱، روایت ۲۳.</ref>شفاعت ما خاندان به كسى كه نماز را سبك شمارد، نخواهد رسيد.
بسیار می‌شود که غلبه هوای نفس سبب ارتکاب گناهان مهمی می‌شود و به دنبال آن روح یأس بر کسانی که مرتکب آن شده‌اند غلبه می‌کند و این ناامیدی آن‌ها را به آلودگی بیشتر و غوطه‌ور شدن در گناهان سوق می‌دهد ولی امید به شفاعت اولیای الهی به عنوان یک عامل بازدارنده به آن هانوید می‌دهد که اگر خود را اصلاح کنند ممکن است گذشته آن هااز طریق شفاعت نیکان و پاکان جبران گردد.


== ب ـ ایجادرابطه معنوی بااولیای الهی ==
شفاعت نه تشویق به گناه است و نه چراغ سبز برای معاصی و نه چیزی شبیه پارتی بازی بلکه مسئله مهم تربیتی است که آثار مثبت و سازنده‌ای دارد، شفاعت نوعی تفضّل است که از یک سو به خاطر زمینه‌های مناسب «شفاعت شونده» و از سوی دیگر به خاطر آبرو، احترام و اعمال صالح «شفاعت کننده» تحقق می‌یابد.
مسلّماً کسی که امید به شفاعت دارد سعی می‌کند به نوعی این رابطه را برقرار سازد و کاری که موجب رضای آن هااست انجام دهدو پیوندهای محبت و دوستی را نگسلد.


== ج ـ تلاش برای تحصیل شرایط شفاعت ==
مسلّماً امیدواران شفاعت باید در اعمال گذشته خویش تجدید نظر کنند و نسبت به آینده تصمیمات بهتری بگیرند، زیرا شفاعت بدون زمینه مناسب انجام نمی‌گیرد.
حاصل آن که شفاعت نوعی تفضّلی است که از یک سو به خاطر زمینه‌های مناسب «شفاعت شونده» و از سوی دیگر به خاطر آبرو و احترام و اعمال صالح «شفاعت کننده» تحقق می‌یابد.
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}


== معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر ==
== مطالعه بیشتر ==
۱. تفسیر المیزان، محمد حسین طباطبایی (ترجمه موسوی)، ج۱ص۲۳۸
* تفسیر المیزان، محمد حسین طباطبایی (ترجمه موسوی)، ج۱ص۲۳۸.
 
* پیام قرآن، ناصر مکارم شیرازی و همکاران، ج۶، چ ۱، قم: مدرسه امیرالمؤمنین، ۱۳۷۰، ص۵۰۵–۵۴۴.
ناصر مکارم شیرازی، ج۱، دارالکتب الاسلامیه، تهران، چ ۵، ۱۳۷۰، ذیل آیه ۴۸ بقره.
* منشور جاوید، جعفر سبحانی، ج۸، چ ۱، قم: دارالقرآن الکریم، ۱۳۶۹ش.
 
* آئین وهابیت، جعفر سبحانی، چ ۶، قم: دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۳ش، ص۲۵۸–۲۶۱.
۲. پیام قرآن، ناصر مکارم شیرازی و همکاران، ج۶، چ ۱، قم: مدرسه امیرالمؤمنین، ۱۳۷۰، ص۵۰۵–۵۴۴.
 
۳. منشور جاوید، جعفر سبحانی، ج۸، چ ۱، قم: دارالقرآن الکریم، ۱۳۶۹.
 
۴. آئین وهابیت، جعفر سبحانی، چ ۶، قم: دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۳، ص۲۵۸–۲۶۱.
{{پایان مطالعه بیشتر}}
{{پایان مطالعه بیشتر}}


== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
 
{{شاخه
| شاخه اصلی =کلام
| شاخه فرعی۱ =امامت عامه
| شاخه فرعی۲ =شفاعت
| شاخه فرعی۳ =
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =
خط ۶۸: خط ۵۸:
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =شد
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =شد
  | بازبینی =
| ارجاعات =
  | بازبینی نویسنده = 
| ارزیابی کمی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۳۵


سؤال

تفاوت شفاعت با واسطه‌های دنیوی هم چون پارتی‌بازی چیست؟

شفاعت در مفهوم اسلامی به این معنی‌است که شخص گناهکار به خاطر پاره‌ای از جنبه‌های مثبت مثل ایمان و اعمال صالح، شباهتی به اولیاء الهی پیدا کند و ایشان با عنایت و کمک خود او را به سوی کمال سوق دهند، و از پیشگاه خدا برایش تقاضای بخشش کنند. در مفهوم اسلامی شفاعت، اجازه خداوند شرط است و شفاعت با هیچ‌یک از قوانین الهی منافات ندارد.

زمینه های شفاعت

شفاعت اولیاء الهی شامل همه افراد نمی‌شود. افرادی که در عین گناهکار بودن، پیوند ایمانی خود با خداوند، و پیوند معنوی خویش با اولیاء خدا را قطع نکرده‌اند، مورد شفاعت قرار می‌گیرند. شفاعت شافعان، منوط به اجازه پروردگار است و این اجازه شامل کسانی می‌شود که برای عفو و اغماض، شایستگی دارند و اگر در طول زندگی لغزش و گناهی داشته‌اند، به مرحله پرده‌دری و طغیان نرسیده است.[۱]

فرق شفاعت و پارتی بازی

شفاعت‌های رایج در بین مردم از جمله پارتی بازی با شفاعت در اسلام تفاوت‌هایی دارد از جمله:

  • در وساطت‌های دنیوی فرد گناهکار به شفیعی متوسل می‌شود، و او را برمی‌انگیزد تا با رئیس فلان اداره تماس بگیرد و روی نفوذی که در دستگاه او دارد، وی را وادار کند که از تقصیر او بگذرد و از اجراء قانون در حق او صرف نظر کند یا با چشم پوشی از قانون درخواست افراد را برآورده نماید. در شفاعت اسلامی کار در دست خدا است، و اوست که شفیع را برمی‌انگیزد و فرد گناهکار در این رابطه نمی‌تواند کاری کند.

خداوند به خاطر کمال و موقعیت شفیع، به او حق شفاعت می‌بخشد، و رحمت و مغفرت خود را از راه او شامل حال بندگانش می‌سازد، ولی اگر حقیقت شفاعت این باشد که گناهکار در روز رستاخیز بسان این جهان، از پیش خود وسیله‌ای برانگیزد، و او نیز بدون در نظر گرفتن هیچ شرطی، تحت تأثیر درخواست او قرارگیرد و در پرتو نفوذی که در پیشگاه خداوند دارد عفو و مغفرت خدا را نسبت به چنین مجرمی جلب نماید، این نوع شفاعت همان بیدادگری و پارتی بازی خواهد بود که باید دستگاه ربوبی را از این آلودگی‌ها پاک و پیراسته دانست.[۲]

  • در شفاعت اسلامی، شفیع تحت تأثیر مقام ربوبی خداوند قرار می‌گیرد، ولی در پارتی بازی، صاحب قدرت تحت تأثیر سخنان شفیع قرار گرفته، و خود شفیع تحت تأثیر مجرم قرار می‌گیرد. به عبارت دیگر در شفاعت‌های عرفی دنیوی، شخص شفاعت کننده مولا و حاکم را برخلاف اراده خود وادار می‌کند، ولی در مورد شفاعت مأذون تغییری در علم و اراده خدا حاصل نمی‌شود تغییر تنها در مراد و معلوم است یعنی خدا می‌داند، مثلا فلان انسان حالات مختلفی بر او عارض می‌شود، در فلان روز بر اثر وجود شرایط و اسباب خاصی حالی را دارد که در آن حال خداوند اراده‌ای درباره او می‌کند سپس روز دیگر به واسطه شرایط و اسباب دیگر حال تازه‌ای پیدا می‌کند، خداوند هم چیزی درباره او اراده می‌نماید.[۳]
  • شفاعت‌های دنیوی فقط تبعیض در قانون است و نفوذ شفیع، اراده قانون‌گذار یا مجریان قانون را مغلوب ساخته، و سرانجام قانون تنها قدرت خود را بر افراد ضعیف و ناتوان نشان می‌دهد، در حالی که در شفاعت اخروی هیچ‌کس قدرت خود را بر خدا تحمیل نمی‌کند، و جلو قانون را نمی‌گیرد بلکه شفاعت رحمت گسترده و مغفرت نامحدود خدای مهربان است که می‌خواهد به وسیله آن افرادی را که شایسته تطهیر هستند و قابلیت برای پاک شدن دارند، پاک سازد. گروهی که از شفاعت محروم می‌گردند از این نظر نیست که در قانون خدا تبعیض وجود دارد بلکه قابلیت مغفرت و رحمت گسترده الهی را ندارند.[۴]

شرایط شفاعت شونده‌ها

شفاعت شونده‌ها باید دارای شرایطی باشند از جمله:

  • خدا ازآن‌ها راضی باشد و آن‌ها از ترس خدا بیمناک باشند ﴿وَلَا يَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضَىٰ وَهُمْ مِنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ و هرگز از احدی جز آن کسی که خدا از او راضی است شفاعت نکنند و آنها دائم از خوف (قهر) خدا هراسانند.[۵]
  • نزد خدا عهد و پیمانی داشته باشند: ایمان به خدا، اقرار به یگانگی او، تصدیق نبوت و ولایت و عمل صالح داشته باشند ﴿لَا يَمْلِكُونَ الشَّفَاعَةَ إِلَّا مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمَٰنِ عَهْدًا در آن روز هیچ کس مالک شفاعت نباشد مگر کسی که (به پرستش حق) از خدای مهربان عهدنامه (توحید کامل و شفاعت) دریافته است.[۶]
  • گرچه گناهکار باشند امّا ظالم نباشند: ﴿مَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ حَمِيمٍ وَلَا شَفِيعٍ يُطَاعُ و ستمکاران را هیچ یار گرم و دلسوز و یاوری که شفاعتش پذیرفته شود نخواهد بود[۷]
  • نماز را سبک نشمارند: امام صادق(ع) فرموده‌اند: لاَ يَنَالُ شَفَاعَتَنَا مَنِ اِسْتَخَفَّ بِالصَّلاَةِ[۸]شفاعت ما خاندان به كسى كه نماز را سبك شمارد، نخواهد رسيد.

شفاعت نه تشویق به گناه است و نه چراغ سبز برای معاصی و نه چیزی شبیه پارتی بازی بلکه مسئله مهم تربیتی است که آثار مثبت و سازنده‌ای دارد، شفاعت نوعی تفضّل است که از یک سو به خاطر زمینه‌های مناسب «شفاعت شونده» و از سوی دیگر به خاطر آبرو، احترام و اعمال صالح «شفاعت کننده» تحقق می‌یابد.


مطالعه بیشتر

  • تفسیر المیزان، محمد حسین طباطبایی (ترجمه موسوی)، ج۱ص۲۳۸.
  • پیام قرآن، ناصر مکارم شیرازی و همکاران، ج۶، چ ۱، قم: مدرسه امیرالمؤمنین، ۱۳۷۰، ص۵۰۵–۵۴۴.
  • منشور جاوید، جعفر سبحانی، ج۸، چ ۱، قم: دارالقرآن الکریم، ۱۳۶۹ش.
  • آئین وهابیت، جعفر سبحانی، چ ۶، قم: دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۳ش، ص۲۵۸–۲۶۱.


منابع

  1. رک: سبحانی، جعفر، منشور جاوید، قم، دارالقرآن الکریم، چاپ اول، ۱۳۶۹ش، ج۸، ص۹.
  2. رک: سبحانی، منشور جاوید، ۱۳۶۹ش، ج۸، ص۱۱۶–۱۱۵.
  3. رک: طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ج۱، ص۲۳۸، جامعه مدرسین، ۱۳۷۴
  4. رک: سبحانی، منشور جاوید، ۱۳۶۹ش، ج۸، ص۱۱۷.
  5. (انبیاء:۲۸).
  6. (مریم:۸۷).
  7. (مؤمن:۱۸).
  8. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، انتشارات اسلامیه، چاپ سوم، ۱۳۶۸، ج۴۷، ص۸، باب ۱، روایت ۲۳.