|
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{در دست ویرایش|کاربر=Rezapour}}
| |
| {{شروع متن}} | | {{شروع متن}} |
| {{سوال}} | | {{سوال}} |
| دیندار کیست؟ و آیا این سخن صحیح است که «دیندار کسی است که خود را در برابر هیچکس و هیچ سختی و هیچ عقیدهای قربانی نمیکند»؟ | | براساس آموزههای اسلامی چه تعریفی از دیندار میتوان ارائه داد؟{{پایان سوال}} |
| {{پایان سوال}} | | {{پاسخ}}{{نیازمند گسترش}} |
| {{پاسخ}}<nowiki>آیه {{قرآن|إنَّ الدِّینَ عِندَاللّهِ الاِسْلامُ</nowiki><ref>آل عمران/۱۹.</ref><nowiki> همانا دین نزد خداوند اسلام است.}} دین الهی را «اسلام» معرفی میکند. به دلالت روایات</nowiki><ref>محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ چهارم، ۱۳۷۲، ص۵۲۷–۵۲۸.</ref> فراوان و به شهادت مفسرین قرآن،<ref>المیزان، همان، ج۳، ص۱۳۸–۱۳۹.</ref> منظور از «اسلام» در این آیه «تسلیم» است؛ یعنی حقیقت دین الهی تسلیم در برابر خدا است، یعنی سپردن اختیار خود به خدا! جهت دهی به امیال و خواستههای خود در راستای اراده و خواست خدا! قربانی کردن همه هستی خود در برابر خدا! | |
|
| |
|
| همچنین با استفاده از این تفسیر برای آیه، میتوان معنا و ویژگی «دیندار» را چنین بیان کرد: دیندار کسی است که دارای خصوصیت «تسلیم» و بندگی است. به عبارت دیگر دیندار کسی است که تسلیم محض و عبد کس دیگری (خدا) است!
| | حقیقت دین را تسلیم در برابر خدا و دیندار را دارای خصوصیت تسلیم و بندگی در مقابل خداوند که جهتدهی به امیال و خواستههای خود در راستای اراده و خواست خدا قرار میدهد. |
|
| |
|
| از بدیهیترین بدیهیات و قطعیترین قطعیات قرآن کریم و سنت معصومین (ع) این است که همه انسانها در درجه اول باید در برابر حق مطلق، خالق و رَبّ همه موجودات، مطیع محض؛ تسلیم و عبد به تمام معنی باشند و خودشان را در مقابل اراده او قربانی کنند؛ و در مرتبه بعد و به تبع تسلیم در برابر خدا، باید تابع رسول خدا (ص)<ref>حشر/۷؛ آل عمران/۳۱–۳۲ و ۱۳۲؛ نساء/۵۹؛ مائده/۹۲؛ انفال/۱ و ۲۰ و ۴۶؛ نور/۵۴ و ۵۶؛ محمد/۳۳؛ مجادله/۱۳؛ تغابن/۱۲؛ آل عمران/۵۰؛ شعراء/۱۰۸ و ۱۱۰ و ۱۲۶ و ۱۳۱؛ زخرف/۶۳ و صدها آیه دیگر.</ref> و پیام آور دین الهی باشند، و از فرامین ایشان تخلف نکنند.
| | بر اساس آموزههای اسلام، انسانها باید در برابر خداوند مطیع باشند و در مرتبه بعد و به تبع تسلیم در برابر خدا، باید تابع رسول خدا(ص) و پیام آور دین الهی باشند.<ref>برای نمونه رجوع کنید به: سوره حشر، آیه ۷، سوره آلعمران، آیه۳۱–۳۲ و ۱۳۲، سوره نساء آیه ۵۹.</ref> |
|
| |
|
| مجموعه آیات و روایاتی که به شکلها و عبارتهای مختلف، انسانها را به اطاعت، عبادت، تبعیت و تسیلم در برابر خدا و رسولش (صلی الله علیه وآله) امر میکند، از مرز هزاران میگذرد.<ref>بقره/۲۱؛ نساء/۳۶؛ مائده/۷۲ و ۱۱۷؛ اعراف/۵۹ و ۶۵ و ۷۳ و ۸۵؛ نحل/۳۶؛ حج/۷۷؛ مؤمنون/۲۳–۳۲؛ نمل/۴۵؛ عنکبوت/۱۶ و ۳۶؛ نجم/۶۲؛ نوح/۳؛ انبیاء/۲۵ و ۹۲ و صدها آیه دیگر.</ref> بنا بر این حق این است که انسان دیندار کسی است که عبد و تسلیم بی چون و چرا در مقابل خداوند است و حقیقت انسانیت او به این است که خود را در مقابل خداوند و اراده او قربانی کند. با توجه به مطالب یاد شده، این سخن که دیندار کسی است که خود را به پای هیچکس و هیچ سختی و عقیده ای قربانی نمیکند!» سخنی کاملاً نادرست است، و در قضاء کامل با معارف قرآن و اهلبیت (ع) است.
| | دانشمندان مسلمان و غربی، تعریفهای فراوانی از دین ارائه دادهاند. دین در شکلهای گوناگون، از ابتداییترین صورت تا صورت متعالی و جامع، ظهور یافته است. بنابراین ارائه تعریفی از دین که تمام ادیان را دربر گیرد، مشکل است. با این حال دین را «به معنای اعتقاد به آفرینندهای برای جهان و انسان و دستورهای عملی متناسب با این عقاید دانستهاند». از این رو کسانی که معتقد به آفرینندهای نیستند و پیدایش پدیدههای جهان را تصادفی یا صرفاً معلول فعل و انفعالهای مادی و طبیعی میدانند، بیدین نامیده میشوند. بر این اساس هر دینی از دو بخش اساسی تشکیل شده است: |
|
| |
|
| نکته قابل بحث دیگر این است که منظور از جستجوگر بودن فرد دیندار، چیست؟ اگر منظور این است که فرد دیندار نباید به هیچ عقیده ای دل ببندد و نباید در برابر هیچ حقیقتی سر فرود آورد ـ چنانکه از ذیل سخن مورد نظر برمی آید ـ این برداشت در تضاد کامل با معنای «دیندار» و «دینداری» است، چه، همانطور که بیان شد حقیقت دین همانا تسلیم در برابر حضرت حق جل جلاله است و دیندار کسی است که دل در گرو اراده و خواست خداوند متعال دارد و تسلیم محض او است. حال اگر صاحب این سخن از دین و دیندار تعریف دیگری داشته باشد، اگر ایشان دین را همان، تفسیرها و تعبیرهای سیال بشری از تجارب دینی شخصی بداند و آن را در حد یک تجربه روان شناختی تنزل داده و فاقد هرگونه محتوای معرفتی بداند، در این صورت تعریف ایشان از شخص دیندار نیز معقول و منطقی مینماید، زیرا بر اساس این تعریف از دین، دیندار کسی است که همواره تجربه دینی جدیدی دارد؛ و هیچ ملاکی برای ترجیح تجربه کسی بر تجربه دیگری وجود ندارد، بنا بر این دیندار کسی است که همواره در حال جستجو است و خود را در برابر سخن و عقیده هیچکس نباید قربانی کند. لکن این گونه تعریف از دین اساساً نادرست است و براهین عقلی و ادله نقلی متعددی بر بطلان چنین تعریف و تصویری از دین، وجود دارد.
| | *عقاید و گزارههای حقیقی که ریشه دینداری به شمار میرود. |
| | *دستورات عملی که بر پایه آموزههای اعتقادی استوار شدهاند. |
|
| |
|
| امّا اگر مقصود از جستجوگر بودن دیندار، حقیقت جو بودن اوست به این معنی که اولاً: او قائل به وجود حقیقی است و ثانیاً رسیدن به آن حقیقت را ممکن میداند، و ثالثاً تا وقتی که آن حقیقت را در آغوش نکشد نباید از جستجو و تکاپو دست بردارد، اگر مقصود از جستجوگر بودن این باشد البته این کلامی است بسیار متین و استوار. لکن پرواضح است که معنای این تفسیر از جستجوگر، این نیست که فرد حقیقت جو پس از آن که به آن رسید همواره باید روی آن پا بگذارد و با سرپیچی از آن دوباره به جستجوی خود ادامه دهد چرا که بعد از حق چیزی نیست مگر گمراهی و ضلالت.<ref>یونس/۳۲.</ref>
| | براساس این تعریف از دین، دیندار فردی است که به این سه بخش اعتقاد داشته باشد: |
|
| |
|
| دانشمندان مسلمان و غربی، تعاریف فراوانی از دین ارائه دادهاند و شمار آنها به قدری است که بسیار مشکل میتوان آنها را جمع و شمارش کرد: چرا که قدمت دین، به درازای عمر انسان بوده و در شکلهای گوناگون، از ابتداییترین صورت تا صورت متعالی و جامع، در جوامع گوناگون تبلور یافتهاست؛ بنابراین ارائه تعریفی از دین که تمام ادیان را دربر گیرد مشکل است. ولی به هر حال، «دین به معنای اعتقاد به آفریننده ای برای جهان و انسان و دستورهای عملی متناسب با این عقاید است؛ از این رو کسانی که مطلقاً معتقد به آفریننده ای نیستند و پیدایش پدیدههای جهان را تصادفی یا صرفاً معلول فعل و انفعالهای مادی و طبیعی میدانند، بیدین نامیده میشوند.»
| | #در بخش عقاید و معارف به وحدانیت خداوند ایمان بیاورد و نیز به رسولان الهی که برای هدایت انسانها آمدند و هم چنین به روز رستاخیز. |
| بر این اساس هر دینی از دو بخش اساسی تشکیل شدهاست: ۱) عقاید و گزارههای حقیقی؛ که ریشهٔ دین داری به شمار میرود؛ ۲) دستورات عملی و ارزشی؛ که بر پایهٔ آموزههای اعتقادی استوار شدهاند. فلذا متفکران اسلامی، دین را به دو بخش اصول و فروع یا نظام هستها و نظام بایدها منشعب ساختهاند.
| | #عمل به ارزشهای اصیل اخلاقی و اصلاح و تهذیب نفس که نقش مهمی در سعادت انسان دارند. |
| با توجه به بیانات فوق باید بگوییم انسانی واقعاً دیندار است که به سه بخش ذیل اعتقاد داشته باشد و به آنها عمل نماید.
| | #عمل به دستورات و احکام الهی به ویژه انجام واجبات و ترک محرمات که برای وصول به مقام بندگی و لقای الهی ضروری است. |
| | |
| #در بخش عقاید و معارف، که حکم پایه و اساس و ریشة دین را دارند، به حدّ باور برسد؛ یعنی به وحدانیت خداوند متعال ایمان بیاورد و نیز به رسولان الهی که برای هدایت انسانها به رستگاری آمدند و هم چنین به روز رستاخیز. | |
| #متخلّق شدن به ارزشهای اصیل اخلاقی و اصلاح و تهذیب نفس که نقش به سزایی در سعادت فردی، اجتماعی، دنیوی و اخروی انسان دارند. | |
| #عمل به دستورات و احکام الهی به ویژه انجام واجبات و ترک محرمات که برای وصول به مقام عبودیت و لقای الهی ضروری است. | |
| | |
| از آنچه گفته شد میتوان نتیجه گرفت که اگر کسی به واقع قدم در عالم دین بگذارد و از روی صدق و حقیقت به خدا ایمان بیاورد و تسلیم اوامر او گردد، یک دیندار واقعی است.J}
| |
|
| |
|
| {{پایان پاسخ}} | | {{پایان پاسخ}} |
| {{مطالعه بیشتر}}
| |
|
| |
| ==برای مطالعهٔ بیشتر==
| |
| ۱ـ پترسون، مایکل و جمعی از نویسندگان، عقل و اعتقاد دینی، ترجمه سلطانی و نراقی، تهران، انتشارات طرح نو، چاپ سوم، ۱۳۷۹.
| |
|
| |
| ۲ـ صادقی، هادی، درآمدی بر کلام جدید، قم، دفتر نشر طه، ۱۳۸۱.
| |
| {{پایان مطالعه بیشتر}}
| |
|
| |
|
| ==منابع== | | ==منابع== |
خط ۴۴: |
خط ۳۰: |
| }} | | }} |
| {{تکمیل مقاله | | {{تکمیل مقاله |
| | شناسه = | | | شناسه =- |
| | تیترها = | | | تیترها =- |
| | ویرایش = | | | ویرایش =شد |
| | لینکدهی = | | | لینکدهی = |
| | ناوبری = | | | ناوبری = |
خط ۵۲: |
خط ۳۸: |
| | تغییر مسیر = | | | تغییر مسیر = |
| | ارجاعات = | | | ارجاعات = |
| | بازبینی = | | | ارزیابی کمی = |
| | تکمیل = | | | تکمیل = |
| | اولویت = | | | اولویت =ج |
| | کیفیت = | | | کیفیت =ج |
| }} | | }} |
| {{پایان متن}} | | {{پایان متن}} |
سؤال
براساس آموزههای اسلامی چه تعریفی از دیندار میتوان ارائه داد؟
حقیقت دین را تسلیم در برابر خدا و دیندار را دارای خصوصیت تسلیم و بندگی در مقابل خداوند که جهتدهی به امیال و خواستههای خود در راستای اراده و خواست خدا قرار میدهد.
بر اساس آموزههای اسلام، انسانها باید در برابر خداوند مطیع باشند و در مرتبه بعد و به تبع تسلیم در برابر خدا، باید تابع رسول خدا(ص) و پیام آور دین الهی باشند.[۱]
دانشمندان مسلمان و غربی، تعریفهای فراوانی از دین ارائه دادهاند. دین در شکلهای گوناگون، از ابتداییترین صورت تا صورت متعالی و جامع، ظهور یافته است. بنابراین ارائه تعریفی از دین که تمام ادیان را دربر گیرد، مشکل است. با این حال دین را «به معنای اعتقاد به آفرینندهای برای جهان و انسان و دستورهای عملی متناسب با این عقاید دانستهاند». از این رو کسانی که معتقد به آفرینندهای نیستند و پیدایش پدیدههای جهان را تصادفی یا صرفاً معلول فعل و انفعالهای مادی و طبیعی میدانند، بیدین نامیده میشوند. بر این اساس هر دینی از دو بخش اساسی تشکیل شده است:
- عقاید و گزارههای حقیقی که ریشه دینداری به شمار میرود.
- دستورات عملی که بر پایه آموزههای اعتقادی استوار شدهاند.
براساس این تعریف از دین، دیندار فردی است که به این سه بخش اعتقاد داشته باشد:
- در بخش عقاید و معارف به وحدانیت خداوند ایمان بیاورد و نیز به رسولان الهی که برای هدایت انسانها آمدند و هم چنین به روز رستاخیز.
- عمل به ارزشهای اصیل اخلاقی و اصلاح و تهذیب نفس که نقش مهمی در سعادت انسان دارند.
- عمل به دستورات و احکام الهی به ویژه انجام واجبات و ترک محرمات که برای وصول به مقام بندگی و لقای الهی ضروری است.
منابع
- ↑ برای نمونه رجوع کنید به: سوره حشر، آیه ۷، سوره آلعمران، آیه۳۱–۳۲ و ۱۳۲، سوره نساء آیه ۵۹.