روان‌شناسی دین: تفاوت میان نسخه‌ها

(جایگزینی متن - ' | ارجاعات =' به ' | ارجاعات = | بازبینی نویسنده = ')
 
(۱۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{در دست ویرایش|کاربر=Rezapour}}
{{سوال}}
{{سوال}}
در روان‌شناسی دین از چه مباحثی بحث می‌شود و رویکرد غرب به این شاخه از روان‌شناسی چیست؟
روان‌شناسی دین از چه مباحثی بحث می‌کند و رویکرد غرب به این شاخه از روان‌شناسی چیست؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
روان‌شناسی دین به بررسی پدیده دینداری از منظر روان‌شناسی می‌پردازد و در صدد توصیف و تبیین عوامل و زمینه-های دینداری، ابعاد آن، سنجش و اندازه‌گیری دینداری و آثار و پیامدهای آن در زندگی فردی و اجتماعی است. روان‌شناسی دین رشته‌ای است که تأثیری را که اعمال و اعتقادات دینی بر شخصیت دینداران بر جای می‌گذارد مورد بررسی قرار می‌دهد.<ref>مایکل پیترسون و دیگران، عقل و اعتقاد دینی، ترجمه احمد نراقی و ابراهیم سلطانی، طرح نو، چاپ دوم، ۱۳۷۷، ص۲۳.</ref> روان‌شناسی دین از آن دسته علومی است که کاری به صدق و کذب گزاره‌های دینی ندارد<ref>خسروپناه، خسروپناه، کلام جدید، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۹، ص۲۲.</ref> بلکه فقط از آن جهت که به عنوان یک واقعیت در متن زندگی مردم وجود دارد و بر شخصیت و رفتار آنان تأثیر گذار است مورد توجه و مطالعه قرار می‌گیرد و به بررسی انواع تأثیرات و نحوه تأثیر گذاری آن می‌پردازد؛ مثلاً اعتقاد به خدا که به عنوان یک باور در بشر وجود دارد و اعتقاد به این که محرمات و واجباتی هست؛ مناسکی هست و … که اینها را از طریق روان شناختی بررسی می‌کنند. کما این که دانشمندان بررسی کرده‌اند که مقولات دینی چه تأثیری می‌تواند در زندگی و جنبه‌های روانی داشته باشد و چه مقدار می‌تواند جلوی اضطراب‌ها را بگیرد یا زیاد بکند. اگر با دید روان شناسانه تمام مقولات دینی را ملاحظه و تحقیق کنیم، می‌شود روان‌شناسی دین؛ یعنی ما از منظر روان‌شناسی به دین نگاه کنیم؛ بنابراین «روان‌شناسی دین به مطالعه علمی دین از منظر روانشناختی می‌پردازد. در این علم رفتار دینی بر اساس قانون مندیهای عمومی رفتار مورد مطالعه قرار می‌گیرد و در آنها هضم می‌شود.<ref>قربانی، نیما، روانشناسی دین یک روی آورد علمی چند تباری، نشریه قبسات، ش۹–۸، ص۲۳ تا ۴۵.</ref>»


روان‌شناسی دینی یعنی روان‌شناسی از منظر دین و با پذیرش پیش فرض‌های دینی، یا دیدگاه‌های روان شناسانه ای که از نصوص دینی استخراج می‌شود. به عبارت دیگر یعنی روان‌شناسی ای که بر مبنای فرهنگ دینی می‌باشد و زیر بنای فکری آن را دین می‌سازد و از دین و مفاهیم آن در حوزهٔ روان‌شناسی استفاده می‌کند.<ref>فنایی، ابوالقاسم، درآمدی بر فسفه دین و کلام جدید، انتشارات اشراق. چاپ اول، ۱۳۷۵. ص۶۲.</ref> بنابراین در مقابل روان‌شناسی دینی روان شناسان سکولار قرار دارند، که در هیچ‌یک از ارکان خود از دین بهره نمی‌گیرند. روان‌شناسی سکولار یعنی همین روان‌شناسی موجود؛ چرا که اصولاً روان شناسان اعتقاد به خدا نداشتند و اگر هم برخی معتقد بودند، سنتی بوده و به عنوان چیزی که از لحاظ علمی قابل اثبات نیست ولی فوایدی دارد که باید به آن باور داشت، به آن نگاه می‌کردند. این روان شناسان، اصولاً مفاهیم متافیزیکی و فلسفه را غیر علمی و غیرقابل اثبات تلقی می‌کنند و به دنبال قانونمندی‌های روانی و رفتاری رفته‌اند که آن‌ها را کشف کنند و بر اساس این ذهنیت با انسان‌ها برخورد کرده‌اند، بنابراین در یک قسمت‌هایی به خاطر دیدگاه‌های خاص مادی کار نکردند. در نتیجه تنگناهایی در این دیدگاه‌ها وجود دارد.
{{پاسخ}}'''روان‌شناسی دین''' بررسی پدیده دین‌داری از منظر علم روان‌شناسی است که در صدد توصیف و تبیین زمینه‌های دینداری و آثار و پیامدهای آن در زندگی فردی و اجتماعی است. در این علم رفتار دینی براساس قانون‌مندی‌های عمومی، مورد مطالعه قرار می‌گیرد.


== موضوع‌های عمده مورد بررسی در روان‌شناسی دین ==
از مباحث این علم، منشأ دین است که دانشمندان ترس، جهل و فطری بودن را از جمله عوامل دین‌داری دانسته‌اند. از این عوامل، فطری بودن مورد تأیید ادیان آسمانی است. مباحث مربوط به تجربه دینی، نقش عبادات و دعا و همچنین مناسکی مانند فربانی کردن مورد بررسی قرار گرفته است.
== ۱. منشأ دین ==
یکی از مهمترین مباحثی است که درباره آن بین اندیشمندان اختلاف نظر است:


الف) ترس
==مفهوم‌شناسی==
روان‌شناسی دین به بررسی پدیده دینداری از منظر روان‌شناسی می‌پردازد و در صدد توصیف، تبیین عوامل و زمینه‌های دینداری، ابعاد آن، سنجش و اندازه‌گیری دینداری و آثار و پیامدهای آن در زندگی فردی و اجتماعی است. روان‌شناسی دین رشته‌ای است که تأثیری را که اعمال و اعتقادات دینی بر شخصیت دینداران بر جای می‌گذارد مورد بررسی قرار می‌دهد.<ref>مایکل پیترسون و دیگران، عقل و اعتقاد دینی، ترجمه احمد نراقی و ابراهیم سلطانی، طرح نو، چاپ دوم، ۱۳۷۷، ص۲۳.</ref>


ویل دورانت: از لوکرتیوس حکیم رومی نقل می‌کند که گفته: ترس، نخستین مادر خدایان است و از میان اقسام ترس، خوف از مرگ مقام مهمتری دارد.<ref>به نقل از: مکارم شیرازی، ناصر، انگیزه پیدایش مذاهب، انتشارات طوس، چاپ مشعل آزادی، بی تا، ص۲۰۸.</ref> راسل نیز می‌گوید: گمان می‌کنم منشأ مذهب قبل از هر چیز ترس و وحشت باشد چون انسان خود را بی‌نهایت ناتوان احساس می‌کند علت اصلی وحشت او، سه عامل است بلایای طبیعی، ترس از کشته شدن توسط همنوعان خود، برخی اعمال شهوانی او. انیشتاین نیز می‌گوید برای یک انسان ابتدایی ترس از مرگ و گرسنگی، و جانوران وحشی و مرض، ایجاد کننده زمینه مذهبی اند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، انگیزه پیدایش مذاهب، انتشارات طوس، چاپ مشعل آزادی، بی تا، ص۲۰۸.</ref>
روان‌شناسی دین از علومی است که به راست یا دروغ‌بودن گزاره‌های دینی توجهی ندارد<ref>خسروپناه، خسروپناه، کلام جدید، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۹، ص۲۲.</ref> بلکه تنها به عنوان یک واقعیت در متن زندگی مردم، مورد توجه و مطالعه قرار می‌گیرد و به بررسی انواع تأثیرات و نحوه تأثیرگذاری آن می‌پردازد.  


ب) جهل
روان‌شناسی دین به مطالعه علمی دین از منظر روان‌شناختی می‌پردازد. در این علم رفتار دینی براساس قانون‌مندی‌های عمومی رفتار مورد مطالعه قرار می‌گیرد و در آن‌ها هضم می‌شود.<ref>قربانی، نیما، روانشناسی دین یک روی آورد علمی چند تباری، نشریه قبسات، ش۹–۸، ص۲۳ تا ۴۵.</ref>
==منشأ دین==
سخن از منشأ دین از مهمترین مباحثی است که در روان‌شناسی دین از آن سخن گفته می‌شود. دانشمندان نظرات مختلفی درباره منشأ دین دارند:


ویل دورانت هم چنین می‌گوید: احساس شگفتی از حوادثی که بر حسب تصادف ایجاد می‌شود یا انسان نمی‌تواند علت آنها را درک کند از عواملی بوده است که اعتقادات دینی را سبب شده است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، انگیزه پیدایش مذاهب، انتشارات طوس، چاپ مشعل آزادی، بی تا، ص۲۱۹.</ref> اینشتاین نیز می‌نویسد: وقتی که انسان به حوادث می‌نگرد علم و مذهب را به یک دلیل ساده و روشن دو خصم آشتی ناپذیر می‌یابد چون کسی که به قانون علیت معتقد است نمی‌تواند تصور کند که ممکن است موجودی در بستر حوادث سد و مانعی ایجاد کند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، انگیزه پیدایش مذاهب، انتشارات طوس، چاپ مشعل آزادی، بی تا، ص۲۲۰.</ref> پس اعتقاد آنها این است که هر زمان روح کنجکاو بشر نتوانست علل طبیعی پدیده ای را بیابد دست بدامن عوامل ماورایی و دین می‌شود.
'''ترس'''


ج) فرضیه جنسی فروید
ویل دورانت: از لوکرتیوس حکیم رومی نقل می‌کند که ترس، نخستین مادر خدایان است و از میان اقسام ترس، خوف از مرگ مقام مهمتری دارد.<ref>به نقل از: مکارم شیرازی، ناصر، انگیزه پیدایش مذاهب، انتشارات طوس، چاپ مشعل آزادی، بی تا، ص۲۰۸.</ref> راسل فیلسوف بریتانیایی نیز می‌گوید: گمان می‌کنم منشأ مذهب، قبل از هر چیز ترس و وحشت باشد چون انسان خود را بی‌نهایت ناتوان احساس می‌کند علت اصلی وحشت او، سه عامل است بلایای طبیعی، ترس از کشته شدن توسط همنوعان خود، برخی اعمال شهوانی او. انیشتین نیز می‌گوید برای یک انسان ابتدایی ترس از مرگ و گرسنگی، و جانوران وحشی و مرض، ایجاد کننده زمینه مذهبی اند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، انگیزه پیدایش مذاهب، انتشارات طوس، چاپ مشعل آزادی، بی تا، ص۲۰۸.</ref>


فروید بر این باور است که دین نه ناشی از ترس و جهل است و نه عکس العمل در مقابل بی نظمی‌ها است. او همان‌طور که همه حوادث اجتماع را با غریزه جنسی تحلیل و توجیه کرد خواست دین را با آن توجیه کند و در نتیجه گفت: بشر در اجتماع، از نظر جنسی محرومیتهایی پیدا کرد که همه اینها موجب شد تا غریزه جنسی عقب رانده شده و به شعور ناخودآگاه رود. وقتی که آنجا رفت قیود اجتماعی مانع می‌شود که بیرون بیاید، در این صورت این محرومیت‌ها به شکل دیگری بروز می‌کنند که دین یکی از آنهاست. پس ریشه دین و اخلاق تمایلات جنسی است و عمر دین زمانی به سر می‌آید که غریزه جنسی کاملاً مطلق و آزاد گذاشته شود به طوری که هیچ محرومیت جنسی وجود نداشته باشد ولی دیری نپایید که حتی خودش از این حرفش برگشت.<ref>مطهری، مرتضی، امدادهای غیبی در زندگی بشر، انتشارات صدرا، ۱۳۶۹، ص۲۸.</ref>
'''جهل'''


د) فطری بودن دین (یونگ)
ویل دورانت همچنین می‌گوید: احساس شگفتی از حوادثی که بر حسب تصادف ایجاد می‌شود یا انسان نمی‌تواند علت آنها را درک کند از عواملی بوده که سبب اعتقادات دینی شده است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، انگیزه پیدایش مذاهب، انتشارات طوس، چاپ مشعل آزادی، بی تا، ص۲۱۹.</ref> اینشتین نیز می‌نویسد: وقتی که انسان به حوادث می‌نگرد علم و مذهب را به یک دلیل ساده و روشن دو دشمن آشتی‌ناپذیر می‌یابد چون کسی که به قانون علیت معتقد است نمی‌تواند تصور کند که ممکن است موجودی در بستر حوادث مانعی ایجاد کند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، انگیزه پیدایش مذاهب، انتشارات طوس، چاپ مشعل آزادی، بی تا، ص۲۲۰.</ref> پس اعتقاد آنها این است که هر زمان روح کنجکاو بشر نتوانست علل طبیعی پدیده ای را بیابد به عوامل ماورایی و دین معتقد می‌شود.


یونگ (شاگرد و همکار فروید) می‌گوید: سخن فروید که دین از قوه ناخودآگاه تراوش می‌کند درست و صحیح است ولی اینکه او خیال می‌کند عناصر روان ناخودآگاه بشر، منحصر در تمایلات جنسی است که به شعور باطن گریخته‌اند، بی اساس و باطل است. انسان یک روان ناخودآگاه فطری و طبیعی دارد که برخلاف ادعای فروید صرفاً انباری که از شعور ظاهر در آن چیزهایی ریخته شده و پر شده باشد نیست او می‌گوید: فروید به قضیه روان ناخودآگاه خوب پی برده بود اما بعداً به اشتباه خیال کرد که روان ناخودآگاه، فقط از عناصر مطرود از شعور ظاهر، تشکیل می‌گردد بلکه روان ناخودآگاه جزء سرشت بشر است که هم انبار عناصر رانده شده از ظاهر است و هم دین به‌طور فطری در آنجا وجود دارد.<ref>مطهری، مرتضی، امدادهای غیبی در زندگی بشر، انتشارات صدرا، ۱۳۶۹ش، ص۲۹.</ref> و حق نیز این است که دین امری فطری است.
'''فرضیه جنسی فروید'''


وقتی در هشتاد سالگی رادیو بی‌بی‌سی با آقای یونگ مصاحبه می‌کند و از او سؤال می‌کند که آیا تو به خدا معتقدی؟ می‌گوید: من نیاز ندارم که به خدا معتقد باشم؛ برای این که خدا را درک می‌کنم. ایشان می‌گوید: این ناخودآگاه درون، جایی است که خدا از آن سرچشمه می‌گیرد؛ اما این که مطابق خارجی دارد یا نه، من نمی‌دانم. از حرف‌های یونگ بر می‌آید که ایشان واقعاً معتقد به خدا و بقای انسان و معاد است.<ref>به نقل از: آقای غروی (رئیس بخش روانشناسی دفتر همکاری حوزه و دانشگاه) در برنامه هفتگی گفتمان حوزه در مدرسه فیضیه.</ref>
فروید روانکاو مشهور اتریشی بر این باور است که دین نه ناشی از ترس و جهل است و نه عکس العمل در مقابل بی‌نظمی‌ها است. او همان‌طور که همه حوادث اجتماع را با غریزه جنسی تحلیل و توجیه کرد، دین را نیز با آن توجیه کرد و در نتیجه گفت: بشر در اجتماع، از نظر جنسی محرومیت‌هایی پیدا کرد که همه اینها موجب شد تا غریزه جنسی عقب رانده شده و به شعور ناخودآگاه رود. وقتی که آنجا رفت، قیود اجتماعی مانع می‌شود که بیرون بیاید، در این صورت این محرومیت‌ها به شکل دیگری بروز می‌کنند که دین یکی از آنهاست.<ref>مطهری، مرتضی، امدادهای غیبی در زندگی بشر، انتشارات صدرا، ۱۳۶۹، ص۲۸.</ref>


== ۲. مطالعات تطبیقی ==
'''فطری بودن دین (یونگ)'''
یکی از مباحثی که در روان‌شناسی دین مطرح است مطالعات تطبیقی است<ref>– psychology of religion.david m.wulff.newyork:jone wiley and sons. صفحه ۲۰۰–۲۰۱. ۱۹۹۱</ref> به این معنا که با روش پرسشنامه و مطالعات آماری و مشاهده مستقیم دست به تحقیق می‌زنند. استنلی هال (شاگرد ویلیام جیمز) و همفکرانش صرف بصیرت و خودشناسی را برای کار روان‌شناسی کافی نمی‌دانند، بلکه استفاده از پرسش نامه‌های آماری را تجویز می‌کنند. مثلاً در مورد دینداری، دانشمندان تحقیق کردند که از میان فیزیکدانان درجه یک ۳۴٪، و از میان فیزیکدانان درجه دو ۵۰٪، و از میان روانشناسان درجه یک و درجه دو به ترتیب ۱۳٪ و ۳۲٪ خدا را قبول داشتند؛ و هم چنین در سال ۱۹۱۴ فیزیکدانان درجه یک و دو به ترتیب ۴۰٪ و ۵۷٪، و از میان روان شناسان درجه یک و دو هر کدام به ترتیب ۹٪ و ۲۷٪ به معاد و جهان پس از مرگ اعتقاد داشتند.<ref>psychology of religion، فصل پنجم، ص۲۰۵.</ref> مثال دیگرش این است که آیا فیزیک و فرم بدن در قبول دین نقش دارد؟ که جرج کو (۱۹۰۰ م) پس از آزمایشات خود گفت: فیزیک بدن در قبول دین مؤثر است و چاقها، اکثراً مذهبی و ورزشکاران کمتر متمایل به دین می‌باشند.<ref>psychology of religion، فصل دوم، ص۶۱–۶۸.</ref>


== ۳. تجربه دینی ==
یونگ (شاگرد و همکار فروید) می‌گوید: سخن فروید که دین از قوه ناخودآگاه تراوش می‌کند، درست و صحیح است ولی اینکه او خیال می‌کند عناصر روان ناخودآگاه بشر، منحصر در تمایلات جنسی است که به شعور باطن گریخته‌اند، بی‌اساس و باطل است. او معتقد بود فروید به درستی به روان ناخودآگاه پی برده بود اما روان ناخودآگاه جزء سرشت بشر است که هم انبار عناصر رانده شده از ظاهر است و هم دین به‌طور فطری در آنجا وجود دارد.<ref>مطهری، مرتضی، امدادهای غیبی در زندگی بشر، انتشارات صدرا، ۱۳۶۹ش، ص۲۹.</ref> و حق نیز این است که دین امری فطری است.
بررسی تجارب دینی امروزه به محوری‌ترین موضوع مورد بررسی در روان‌شناسی دین تبدیل شده است. انسان همواره در جستجوی دستیابی به حالات نوین و متمایز هشیاری بوده است و بر همین اساس در هر فرهنگی رد پای مفهوم سازیهای مختلف در خصوص تجربه‌های دینی و عرفانی قابل ردیابی است. اولین بار مطالعات علمی نظام‌مند تجارب دینی توسط ویلیام جیمز شروع شد که در خصوص علل و تأثیر تجارب عرفانی، دعا و زهد ورزی بود و بعدها با بررسی آثار داروها، زیر بناهای جسمی و عصب شناختی، تئوری محرومیت و مراقبه در خصوص تجربه دینی ادامه یافت. در میان این مباحث، مطالعه تأثیر داروها در تجربه دینی توجه محققین بسیاری را به خود جلب نمود که دست به آزمایشات فراوان زدند. در کنار بررسی داروها در تجربه دینی، مطالعات در مورد زیر بنای عصب شناختی و جسمانی تجارب دینی بر نقش ناحیه گیجگاهی مغز در تجربه دینی صحه گذاشتند.


== ۴. پرستش و دعا ==
وقتی در هشتاد سالگی رادیو بی‌بی‌سی با آقای یونگ مصاحبه می‌کند و از او سؤال می‌کند که آیا تو به خدا معتقدی؟ می‌گوید: من نیاز ندارم که به خدا معتقد باشم؛ برای این که خدا را درک می‌کنم. ایشان می‌گوید: این ناخودآگاه درون، جایی است که خدا از آن سرچشمه می‌گیرد؛ اما این که مطابق خارجی دارد یا نه، من نمی‌دانم. از حرف‌های یونگ بر می‌آید که ایشان واقعاً معتقد به خدا است.<ref>به نقل از: آقای غروی (رئیس بخش روانشناسی دفتر همکاری حوزه و دانشگاه) در برنامه هفتگی گفتمان حوزه در مدرسه فیضیه.</ref>
در این بحث، پرستش شامل قربانی کردن، دعا و موسیقی عبادت گروهی و اینکه چگونه این عقاید در فعالیتهای بدنی جلوه گر می‌شود مثلاً قربانی کردن نیاز عمیق انسان برای فداکاری است بدون اینکه چرائی آنرا به صورت روشن درک کند. قربانی کردن خشم و عصبانیت را در فرد و جامعه فرومی‌نشاند. دعا نیز می‌تواند به مثابه ابزار سازش تلقی شود و در موقعیتی بکار رود که سایر روشها به نتیجه نرسیده باشند و از اینجا معلوم می‌شود که دعای متفکرانه به ارتباط با خدا منجر می‌شود.<ref>سهرابی، فرامرز، مقاله روان‌شناسی و دین، فصلنامه حوزه و دانشگاه، شماره ۲۹.</ref>


== ۵. ارتباط دین و شخصیت ==
==تجربه دینی==
یکی از مباحث این علم، نقش شخصیت افراد در اعتقادات و رفتار دینی است. بررسی شخصیت و تدین، اندازه‌گیری میزان دینداری، ارتباط دین با صفات عمومی شخصیت، اقتدار دینی و جزم اندیشی، جستجو برای بدست آوردن مفهوم زندگی و تفاوت‌های جنسی در مورد دین از جمله این مباحث است. مثلاً زنان تقریباً در تمام جنبه‌های دین بیشتر فعال هستند یا کشیش‌های متعصب تا حدود زیادی جزم اندیش هستند.
{{نوشتار اصلی|تجربه دینی بودن وحی}}
تجربه دینی اصطلاح جدیدی است و از پیدایش آن بیش از دو قرن نمی‌گذرد.<ref>ر.ك: تجربه دينى، ص۹.</ref> در غرب پس از آن که براهین عقلی اثبات وجود [[خدا]]، با اشکالاتی جدی روبه رو شد و تلاش نظام‌های [[فلسفه|فلسفی]] برای دفاع عقلانی از دین به شکست انجامید، مسئله تجربه دینی مورد توجه قرار گرفت و پناهگاهی برای حراست از [[ایمان]] مذهبی به شمار آمد.<ref>تجربه دينى، ص۱۰.</ref>


== ۶. دین و سلامت روانی و جسمانی ==
==پرستش و دعا==
یکی از مسایل روان‌شناسی دین، بررسی پیامدهای مثبت دین است مثلاً دینداران به‌طور متوسط از سایرین خوشحال ترند. این رضایتمندی به خاطر ارتباط با خدا و تأثیر پیامدهای مثبت آن است. عقاید دینی مثل زندگی پس از مرگ و اینکه خداوند ناظر اعمال ماست منجر به احساس هدف در زندگی و از بین رفتن ترس از مرگ می‌شود که سرچشمه خوشنودی است. هم چنین ازدواج میان متدینین توأم با خوشی و شادمانی است و استمرار آن بیشتر از سایر مردم است که سبب ایجاد آرامش روحی و روانی در فرد و خانواده می‌شود؛ و نیز دین به‌طور سنتی با شفا دادن آلام روحی مرتبط بوده است افراد متدین در جامعه نسبت به سایرین سالم‌تر هستند زیرا رفتار سالمی را در پیش می‌گیرند و بهداشت روحی و روانی خود را با تدین حفظ می‌کند.<ref>سهرابی، فرامرز، مقاله روان‌شناسی و دین، فصلنامه حوزه و دانشگاه، شماره ۲۹.</ref>
در این بحث، موضوعاتی مانند عبادت گروهی، قربانی کردن، دعا، موسیقی و ... و نقش آن‌ها مورد بررسی قرار می‌گیرد. برای نمونه قربانی‌کردن نیاز عمیق انسان برای فداکاری است بدون اینکه چرائی آن‌را به صورت روشن درک کند. قربانی‌کردن خشم و عصبانیت را در فرد و جامعه فرو می‌نشاند. دعا نیز می‌تواند به عنوان ابزار سازش تلقی شود و در موقعیتی به‌کار رود که سایر روش‌ها به نتیجه نرسیده باشند.<ref>سهرابی، فرامرز، مقاله روان‌شناسی و دین، فصلنامه حوزه و دانشگاه، شماره ۲۹.</ref>


{{مطالعه بیشتر}}
==ارتباط دین و شخصیت==
یکی از مباحث روان‌شناسی دین، نقش شخصیت افراد در اعتقادات و رفتار دینی است. بررسی شخصیت، اندازه‌گیری میزان دین‌داری، ارتباط دین با صفات عمومی شخصیت، اقتدار دینی و جزم اندیشی، جستجو برای به‌دست آوردن مفهوم زندگی و تفاوت‌های جنسی در مورد دین از جمله این مباحث است.


== مطالعه بیشتر ==
==دین و سلامت روانی و جسمانی==
۱ـ توکلی، غلامحسین، رویکردی انتقادی به خاستگاه دین، تهران، دفتر پژوهش و نشر سهروردی. ۱۳۷۸.
یکی از مسائل روان‌شناسی دین، بررسی پیامدهای مثبت دین است برای نمونه آیا دینداران به‌طور متوسط از دیگران خوشحال‌تر هستند؟ عقاید دینی مثل زندگی پس از مرگ و اینکه خداوند ناظر اعمال ماست، منجر به احساس هدف در زندگی و از بین رفتن ترس از مرگ می‌شود. همچنین ازدواج میان افراد دین‌دار توأم با خوشی و شادمانی است و استمرار آن بیشتر از سایر مردم است که سبب ایجاد آرامش روحی و روانی در فرد و خانواده می‌شود. همچنین دین به‌طور سنتی با شفا دادن دردهای روحی مرتبط بوده و افراد متدین در جامعه نسبت به سایرین سالم‌تر هستند؛ زیرا رفتار سالمی را در پیش می‌گیرند و بهداشت روحی و روانی خود را با تدین حفظ می‌کنند.<ref>سهرابی، فرامرز، مقاله روان‌شناسی و دین، فصلنامه حوزه و دانشگاه، شماره ۲۹.</ref>


۲ـ مکارم شیرازی، ناصر، انگیزه پیدایش مذاهب، انتشارات طوس. چاپ مشعل آزادی. بی تا.
{{مطالعه بیشتر}}
 
۳ـ آذربایجانی و موسوی، مسعود و سید مهدی، درآمدی بر روانشناسی دین، مرکز پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
 
۴ـ فرامرز قراملکی، احمد، درآمدی بر روش شناختی یونگ، نشریه قبسات، ش۶و۵.


۵ـ قربانی، نیما، روانشناسی دین یک روی آورد چند تباری، قبسات، ش۹و۸.
==مطالعه بیشتر==


۶ـ سهرابی، فرامرز، روان‌شناسی و دین، فصلنامه حوزه و دانشگاه. ش۲۹.
* توکلی، غلامحسین، رویکردی انتقادی به خاستگاه دین، تهران، دفتر پژوهش و نشر سهروردی، ۱۳۷۸.
* آذربایجانی و موسوی، مسعود و سید مهدی، درآمدی بر روانشناسی دین، مرکز پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
* فرامرز قراملکی، احمد، درآمدی بر روش شناختی یونگ، نشریه قبسات، ش۶و۵.
* قربانی، نیما، روانشناسی دین یک روی آورد چند تباری، قبسات، ش۹و۸.
* سهرابی، فرامرز، روان‌شناسی و دین، فصلنامه حوزه و دانشگاه. ش۲۹.


== منابع ==
==منابع==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = دین‌پژوهی
  | شاخه اصلی = دین‌پژوهی
|شاخه فرعی۱ = روان‌شناسی دین
| شاخه فرعی۱ = روان‌شناسی دین
|شاخه فرعی۲ =
| شاخه فرعی۲ =
|شاخه فرعی۳ =
| شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =شد
  | تیترها =
  | تیترها =شد
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =
  | ناوبری =
  | ناوبری =
خط ۸۱: خط ۷۸:
  | بازبینی =
  | بازبینی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =
  | کیفیت =ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
<references />

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۷ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۹:۰۶

سؤال

روان‌شناسی دین از چه مباحثی بحث می‌کند و رویکرد غرب به این شاخه از روان‌شناسی چیست؟

روان‌شناسی دین بررسی پدیده دین‌داری از منظر علم روان‌شناسی است که در صدد توصیف و تبیین زمینه‌های دینداری و آثار و پیامدهای آن در زندگی فردی و اجتماعی است. در این علم رفتار دینی براساس قانون‌مندی‌های عمومی، مورد مطالعه قرار می‌گیرد.

از مباحث این علم، منشأ دین است که دانشمندان ترس، جهل و فطری بودن را از جمله عوامل دین‌داری دانسته‌اند. از این عوامل، فطری بودن مورد تأیید ادیان آسمانی است. مباحث مربوط به تجربه دینی، نقش عبادات و دعا و همچنین مناسکی مانند فربانی کردن مورد بررسی قرار گرفته است.

مفهوم‌شناسی

روان‌شناسی دین به بررسی پدیده دینداری از منظر روان‌شناسی می‌پردازد و در صدد توصیف، تبیین عوامل و زمینه‌های دینداری، ابعاد آن، سنجش و اندازه‌گیری دینداری و آثار و پیامدهای آن در زندگی فردی و اجتماعی است. روان‌شناسی دین رشته‌ای است که تأثیری را که اعمال و اعتقادات دینی بر شخصیت دینداران بر جای می‌گذارد مورد بررسی قرار می‌دهد.[۱]

روان‌شناسی دین از علومی است که به راست یا دروغ‌بودن گزاره‌های دینی توجهی ندارد[۲] بلکه تنها به عنوان یک واقعیت در متن زندگی مردم، مورد توجه و مطالعه قرار می‌گیرد و به بررسی انواع تأثیرات و نحوه تأثیرگذاری آن می‌پردازد.

روان‌شناسی دین به مطالعه علمی دین از منظر روان‌شناختی می‌پردازد. در این علم رفتار دینی براساس قانون‌مندی‌های عمومی رفتار مورد مطالعه قرار می‌گیرد و در آن‌ها هضم می‌شود.[۳]

منشأ دین

سخن از منشأ دین از مهمترین مباحثی است که در روان‌شناسی دین از آن سخن گفته می‌شود. دانشمندان نظرات مختلفی درباره منشأ دین دارند:

ترس

ویل دورانت: از لوکرتیوس حکیم رومی نقل می‌کند که ترس، نخستین مادر خدایان است و از میان اقسام ترس، خوف از مرگ مقام مهمتری دارد.[۴] راسل فیلسوف بریتانیایی نیز می‌گوید: گمان می‌کنم منشأ مذهب، قبل از هر چیز ترس و وحشت باشد چون انسان خود را بی‌نهایت ناتوان احساس می‌کند علت اصلی وحشت او، سه عامل است بلایای طبیعی، ترس از کشته شدن توسط همنوعان خود، برخی اعمال شهوانی او. انیشتین نیز می‌گوید برای یک انسان ابتدایی ترس از مرگ و گرسنگی، و جانوران وحشی و مرض، ایجاد کننده زمینه مذهبی اند.[۵]

جهل

ویل دورانت همچنین می‌گوید: احساس شگفتی از حوادثی که بر حسب تصادف ایجاد می‌شود یا انسان نمی‌تواند علت آنها را درک کند از عواملی بوده که سبب اعتقادات دینی شده است.[۶] اینشتین نیز می‌نویسد: وقتی که انسان به حوادث می‌نگرد علم و مذهب را به یک دلیل ساده و روشن دو دشمن آشتی‌ناپذیر می‌یابد چون کسی که به قانون علیت معتقد است نمی‌تواند تصور کند که ممکن است موجودی در بستر حوادث مانعی ایجاد کند.[۷] پس اعتقاد آنها این است که هر زمان روح کنجکاو بشر نتوانست علل طبیعی پدیده ای را بیابد به عوامل ماورایی و دین معتقد می‌شود.

فرضیه جنسی فروید

فروید روانکاو مشهور اتریشی بر این باور است که دین نه ناشی از ترس و جهل است و نه عکس العمل در مقابل بی‌نظمی‌ها است. او همان‌طور که همه حوادث اجتماع را با غریزه جنسی تحلیل و توجیه کرد، دین را نیز با آن توجیه کرد و در نتیجه گفت: بشر در اجتماع، از نظر جنسی محرومیت‌هایی پیدا کرد که همه اینها موجب شد تا غریزه جنسی عقب رانده شده و به شعور ناخودآگاه رود. وقتی که آنجا رفت، قیود اجتماعی مانع می‌شود که بیرون بیاید، در این صورت این محرومیت‌ها به شکل دیگری بروز می‌کنند که دین یکی از آنهاست.[۸]

فطری بودن دین (یونگ)

یونگ (شاگرد و همکار فروید) می‌گوید: سخن فروید که دین از قوه ناخودآگاه تراوش می‌کند، درست و صحیح است ولی اینکه او خیال می‌کند عناصر روان ناخودآگاه بشر، منحصر در تمایلات جنسی است که به شعور باطن گریخته‌اند، بی‌اساس و باطل است. او معتقد بود فروید به درستی به روان ناخودآگاه پی برده بود اما روان ناخودآگاه جزء سرشت بشر است که هم انبار عناصر رانده شده از ظاهر است و هم دین به‌طور فطری در آنجا وجود دارد.[۹] و حق نیز این است که دین امری فطری است.

وقتی در هشتاد سالگی رادیو بی‌بی‌سی با آقای یونگ مصاحبه می‌کند و از او سؤال می‌کند که آیا تو به خدا معتقدی؟ می‌گوید: من نیاز ندارم که به خدا معتقد باشم؛ برای این که خدا را درک می‌کنم. ایشان می‌گوید: این ناخودآگاه درون، جایی است که خدا از آن سرچشمه می‌گیرد؛ اما این که مطابق خارجی دارد یا نه، من نمی‌دانم. از حرف‌های یونگ بر می‌آید که ایشان واقعاً معتقد به خدا است.[۱۰]

تجربه دینی

تجربه دینی اصطلاح جدیدی است و از پیدایش آن بیش از دو قرن نمی‌گذرد.[۱۱] در غرب پس از آن که براهین عقلی اثبات وجود خدا، با اشکالاتی جدی روبه رو شد و تلاش نظام‌های فلسفی برای دفاع عقلانی از دین به شکست انجامید، مسئله تجربه دینی مورد توجه قرار گرفت و پناهگاهی برای حراست از ایمان مذهبی به شمار آمد.[۱۲]

پرستش و دعا

در این بحث، موضوعاتی مانند عبادت گروهی، قربانی کردن، دعا، موسیقی و ... و نقش آن‌ها مورد بررسی قرار می‌گیرد. برای نمونه قربانی‌کردن نیاز عمیق انسان برای فداکاری است بدون اینکه چرائی آن‌را به صورت روشن درک کند. قربانی‌کردن خشم و عصبانیت را در فرد و جامعه فرو می‌نشاند. دعا نیز می‌تواند به عنوان ابزار سازش تلقی شود و در موقعیتی به‌کار رود که سایر روش‌ها به نتیجه نرسیده باشند.[۱۳]

ارتباط دین و شخصیت

یکی از مباحث روان‌شناسی دین، نقش شخصیت افراد در اعتقادات و رفتار دینی است. بررسی شخصیت، اندازه‌گیری میزان دین‌داری، ارتباط دین با صفات عمومی شخصیت، اقتدار دینی و جزم اندیشی، جستجو برای به‌دست آوردن مفهوم زندگی و تفاوت‌های جنسی در مورد دین از جمله این مباحث است.

دین و سلامت روانی و جسمانی

یکی از مسائل روان‌شناسی دین، بررسی پیامدهای مثبت دین است برای نمونه آیا دینداران به‌طور متوسط از دیگران خوشحال‌تر هستند؟ عقاید دینی مثل زندگی پس از مرگ و اینکه خداوند ناظر اعمال ماست، منجر به احساس هدف در زندگی و از بین رفتن ترس از مرگ می‌شود. همچنین ازدواج میان افراد دین‌دار توأم با خوشی و شادمانی است و استمرار آن بیشتر از سایر مردم است که سبب ایجاد آرامش روحی و روانی در فرد و خانواده می‌شود. همچنین دین به‌طور سنتی با شفا دادن دردهای روحی مرتبط بوده و افراد متدین در جامعه نسبت به سایرین سالم‌تر هستند؛ زیرا رفتار سالمی را در پیش می‌گیرند و بهداشت روحی و روانی خود را با تدین حفظ می‌کنند.[۱۴]


مطالعه بیشتر

  • توکلی، غلامحسین، رویکردی انتقادی به خاستگاه دین، تهران، دفتر پژوهش و نشر سهروردی، ۱۳۷۸.
  • آذربایجانی و موسوی، مسعود و سید مهدی، درآمدی بر روانشناسی دین، مرکز پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
  • فرامرز قراملکی، احمد، درآمدی بر روش شناختی یونگ، نشریه قبسات، ش۶و۵.
  • قربانی، نیما، روانشناسی دین یک روی آورد چند تباری، قبسات، ش۹و۸.
  • سهرابی، فرامرز، روان‌شناسی و دین، فصلنامه حوزه و دانشگاه. ش۲۹.

منابع

  1. مایکل پیترسون و دیگران، عقل و اعتقاد دینی، ترجمه احمد نراقی و ابراهیم سلطانی، طرح نو، چاپ دوم، ۱۳۷۷، ص۲۳.
  2. خسروپناه، خسروپناه، کلام جدید، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۹، ص۲۲.
  3. قربانی، نیما، روانشناسی دین یک روی آورد علمی چند تباری، نشریه قبسات، ش۹–۸، ص۲۳ تا ۴۵.
  4. به نقل از: مکارم شیرازی، ناصر، انگیزه پیدایش مذاهب، انتشارات طوس، چاپ مشعل آزادی، بی تا، ص۲۰۸.
  5. مکارم شیرازی، ناصر، انگیزه پیدایش مذاهب، انتشارات طوس، چاپ مشعل آزادی، بی تا، ص۲۰۸.
  6. مکارم شیرازی، ناصر، انگیزه پیدایش مذاهب، انتشارات طوس، چاپ مشعل آزادی، بی تا، ص۲۱۹.
  7. مکارم شیرازی، ناصر، انگیزه پیدایش مذاهب، انتشارات طوس، چاپ مشعل آزادی، بی تا، ص۲۲۰.
  8. مطهری، مرتضی، امدادهای غیبی در زندگی بشر، انتشارات صدرا، ۱۳۶۹، ص۲۸.
  9. مطهری، مرتضی، امدادهای غیبی در زندگی بشر، انتشارات صدرا، ۱۳۶۹ش، ص۲۹.
  10. به نقل از: آقای غروی (رئیس بخش روانشناسی دفتر همکاری حوزه و دانشگاه) در برنامه هفتگی گفتمان حوزه در مدرسه فیضیه.
  11. ر.ك: تجربه دينى، ص۹.
  12. تجربه دينى، ص۱۰.
  13. سهرابی، فرامرز، مقاله روان‌شناسی و دین، فصلنامه حوزه و دانشگاه، شماره ۲۹.
  14. سهرابی، فرامرز، مقاله روان‌شناسی و دین، فصلنامه حوزه و دانشگاه، شماره ۲۹.