قاعده جری و تطبیق: تفاوت میان نسخهها
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
خط ۵: | خط ۴: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
{{درگاه|واژهها}} | |||
'''قاعده جری و تطبیق''' به این معنا است که اگر [[آیه|آیهای]] به مناسبت واقعهای خاص [[نزول|نازل]] شده باشد، در دیگر موارد نیز که ملاک و ویژگیهای مورد نزول را داشته باشد، قابل تطبیق است. برای نمونه، شأن نزولِ [[آیه سرقت]] دزدیده شدن ردای شخصی به نام صفوان است، ولی این آیه شامل سرقت هر مالی و از هر شخص دیگری نیز میشود. از این قاعده در [[روایت|روایات]] با نام «جری» یاد شده است. | |||
قاعده جری و تطبیق با [[قاعده العبرة بعموم اللفظ لا بخصوص المورد]]، تفاوتهایی دارد؛ مانند اینکه قاعده جری و تطبیق تنها برای فهم [[قرآن]] و قاعده العبرة بعموم اللفظ هم برای فهم قرآن و هم برای فهم روایات کاربرد دارد. | |||
== مفهومشناسی و جایگاه == | == مفهومشناسی و جایگاه == | ||
قاعده جری و تطبیق، عبارت است از تطبیق دادنِ ظاهر قرآن (واژگان يا جملهها) كه دارای | قاعده جری و تطبیق، عبارت است از تطبیق دادنِ [[ظاهر قرآن]] (واژگان يا جملهها) كه دارای مفهومی عام، كلی يا مطلق است بر مصداقهای جديد كه در طول عصرها، و تغییر مكانها پديد میآيند. در اين باره تفاوتی ندارد كه آيه (واژه يا جمله) قبلاً در مورد شخص يا واقعه خاصی [[نزول قرآن|نازل]] شده باشد يا نشده باشد.<ref name=":0">رضایی اصفهانی، درسنامه مباني و قواعد تفسير، قم، مرکز بين المللی ترجمه و نشر المصطفی(ص)، ۱۳۹۲ش، ص۲۵۳ و ۲۵۴.</ref> | ||
بر اساس این قاعده، اگر آیهای به مناسبت واقعهای خاص نازل شده باشد، در دیگر موارد نیز که ملاک و ویژگیهای مورد نزول را داشته باشد، قابل انطباق است. مانند ضربالمثلها که نخستین بار در مورد خاصی گفته شده، ولی در هر مورد مشابه دیگری نیز بهکار میرود.<ref name=":1">طباطبائی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۶۷.</ref> | بر اساس این قاعده، اگر آیهای به مناسبت واقعهای خاص نازل شده باشد، در دیگر موارد نیز که ملاک و ویژگیهای مورد نزول را داشته باشد، قابل انطباق است. مانند ضربالمثلها که نخستین بار در مورد خاصی گفته شده، ولی در هر مورد مشابه دیگری نیز بهکار میرود.<ref name=":1">طباطبائی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۶۷.</ref> | ||
برای نمونه، شأن | برای نمونه، شأن نزولِ [[آیه سرقت]] دزدیده شدن ردای شخصی به نام صفوان است،<ref>عروسی حویزی، عبدعلی، تفسیر نورالثقلین، قم، اسماعیلیان، چاپ چهارم، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۴۲۷.</ref> ولی این گونه نیست که آیه فقط سرقت ردای صفوان را شامل شود، بلکه سرقت هر مالی و از هر شخصی را در بر میگیرد. نمونه دیگر مصداق «الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ» در آیه ۶ [[سوره فاتحه]] است، که در روایت، [[امام علی(ع)]] معرفی شده است؛ با این همه، قابل انطباق به [[پیامبر(ص)]] و دیگر [[امامان(ع)]] نیز میشود.<ref>رضایی اصفهانی، درسنامه مباني و قواعد تفسير، قم، مرکز بين المللی ترجمه و نشر المصطفی(ص)، ۱۳۹۲ش، ص۲۵۳ و ۲۵۴؛ همچنین نگاه کنید به المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۴۱.</ref> | ||
عبدالله جوادی | [[عبدالله جوادی آملی]]، [[تفسیر قرآن|مفسر شیعه]]، تطبیق «الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِم» و «الضَّالِّين» در آیه ۷ سوره فاتحه بر [[یهودیت|یهود]] و [[مسیحیت|نصارا]] را از باب جری دانسته و بر دیگر موارد نیز قابل انطباق دانسته است.<ref>جوادی آملی، عبدالله، تسنیم، قم، اسراء، چاپ چهارم، ۱۳۸۳ش، ج۱، ص۱۶۸.</ref> | ||
جری و تطبیق، [[قواعد تفسیری|قاعدهای تفسیری]] شمرده شده<ref name=":0" /> و در [[روایت|روایات]] از آن با نام «جری» یاد شده است.<ref name=":1" /> | |||
== تفاوت با قاعده العبرة للعموم == | == تفاوت با قاعده العبرة للعموم == | ||
{{اصلی|قاعده العبرة بعموم اللفظ لا بخصوص المورد}} | {{اصلی|قاعده العبرة بعموم اللفظ لا بخصوص المورد}}قاعده جری و تطبیق با [[قاعده العبرة بعموم اللفظ لا بخصوص المورد|قاعده العبرة بعموم اللفظ]] تفاوت دارد. برخی از تفاوتهای آن چنین است: | ||
قاعده | |||
* قاعده جری و تطبیق تنها برای فهم آیات قرآنی مطرح است، ولی قاعده العبرة لعموم اللفظ هم در فهم آیات قرآن به کار برده میشود و هم در فهم روایات. | |||
* قاعده العبرة لعموم اللفظ در آیات قرآنی، در جایی به کار میرود که آیه شأن نزول خاصی دارد و مفسر با استناد به این قاعده فهم خود از مفهوم عام ذکر شده در آیه را محدود به آن شأن نزول نمیکند؛ ولی در اجرای قاعده «جری و تطبیق» اینگونه نیست که حتماً در جایی به کار بسته شود که آیه شأن نزول خاصی دارد، بلکه در مواردی که قرآن مفهوم خاصی را به کار برده و در روایات برای آن مفهوم مصداقی بیان شده، مفسر با استناد به این قاعده، ذکر آن مصداق را از باب «جری و تطبیق» معرفی نموده و مفهوم آیه را توسعه میبخشد؛ با این توضیح میتوان دایره قاعده «جری و تطبیق» را فراگیر تر از قاعده العبرة لعموم اللفظ دانست. | |||
البته برخی نیز این دو قاعده را یکسان دانستهاند.<ref>نگاه کنید به اوسی، علی، روش علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، به ترجمه حسین میرجلیلی، نشر بینالملل، ۱۳۸۱ش، ص۴۴۹.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} | ||
{{شاخه | {{شاخه | ||
| شاخه اصلی = تفسیر | | شاخه اصلی = تفسیر | ||
|شاخه فرعی۱ = | | شاخه فرعی۱ = | ||
|شاخه فرعی۲ = | | شاخه فرعی۲ = | ||
|شاخه فرعی۳ = | | شاخه فرعی۳ = | ||
}} | }} | ||
{{تکمیل مقاله | {{تکمیل مقاله | ||
| شناسه = | | شناسه = شد | ||
| تیترها = | | تیترها = شد | ||
| ویرایش = | | ویرایش = شد | ||
| لینکدهی = | | لینکدهی = شد | ||
| ناوبری = | | ناوبری = | ||
| نمایه = | | نمایه = | ||
| تغییر مسیر = | | تغییر مسیر = شد | ||
| ارجاعات = | | ارجاعات = | ||
| بازبینی نویسنده = | |||
| بازبینی = | | بازبینی = | ||
| تکمیل = | | تکمیل = | ||
| اولویت = | | اولویت = ج | ||
| کیفیت = | | کیفیت = ج | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} |
نسخهٔ کنونی تا ۵ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۵۵
فرق قاعده «جری و تطبیق» با «قاعده العبره بعموم اللفظ لا بخصوص المورد» چیست؟
قاعده جری و تطبیق به این معنا است که اگر آیهای به مناسبت واقعهای خاص نازل شده باشد، در دیگر موارد نیز که ملاک و ویژگیهای مورد نزول را داشته باشد، قابل تطبیق است. برای نمونه، شأن نزولِ آیه سرقت دزدیده شدن ردای شخصی به نام صفوان است، ولی این آیه شامل سرقت هر مالی و از هر شخص دیگری نیز میشود. از این قاعده در روایات با نام «جری» یاد شده است.
قاعده جری و تطبیق با قاعده العبرة بعموم اللفظ لا بخصوص المورد، تفاوتهایی دارد؛ مانند اینکه قاعده جری و تطبیق تنها برای فهم قرآن و قاعده العبرة بعموم اللفظ هم برای فهم قرآن و هم برای فهم روایات کاربرد دارد.
مفهومشناسی و جایگاه
قاعده جری و تطبیق، عبارت است از تطبیق دادنِ ظاهر قرآن (واژگان يا جملهها) كه دارای مفهومی عام، كلی يا مطلق است بر مصداقهای جديد كه در طول عصرها، و تغییر مكانها پديد میآيند. در اين باره تفاوتی ندارد كه آيه (واژه يا جمله) قبلاً در مورد شخص يا واقعه خاصی نازل شده باشد يا نشده باشد.[۱]
بر اساس این قاعده، اگر آیهای به مناسبت واقعهای خاص نازل شده باشد، در دیگر موارد نیز که ملاک و ویژگیهای مورد نزول را داشته باشد، قابل انطباق است. مانند ضربالمثلها که نخستین بار در مورد خاصی گفته شده، ولی در هر مورد مشابه دیگری نیز بهکار میرود.[۲]
برای نمونه، شأن نزولِ آیه سرقت دزدیده شدن ردای شخصی به نام صفوان است،[۳] ولی این گونه نیست که آیه فقط سرقت ردای صفوان را شامل شود، بلکه سرقت هر مالی و از هر شخصی را در بر میگیرد. نمونه دیگر مصداق «الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ» در آیه ۶ سوره فاتحه است، که در روایت، امام علی(ع) معرفی شده است؛ با این همه، قابل انطباق به پیامبر(ص) و دیگر امامان(ع) نیز میشود.[۴]
عبدالله جوادی آملی، مفسر شیعه، تطبیق «الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِم» و «الضَّالِّين» در آیه ۷ سوره فاتحه بر یهود و نصارا را از باب جری دانسته و بر دیگر موارد نیز قابل انطباق دانسته است.[۵]
جری و تطبیق، قاعدهای تفسیری شمرده شده[۱] و در روایات از آن با نام «جری» یاد شده است.[۲]
تفاوت با قاعده العبرة للعموم
قاعده جری و تطبیق با قاعده العبرة بعموم اللفظ تفاوت دارد. برخی از تفاوتهای آن چنین است:
- قاعده جری و تطبیق تنها برای فهم آیات قرآنی مطرح است، ولی قاعده العبرة لعموم اللفظ هم در فهم آیات قرآن به کار برده میشود و هم در فهم روایات.
- قاعده العبرة لعموم اللفظ در آیات قرآنی، در جایی به کار میرود که آیه شأن نزول خاصی دارد و مفسر با استناد به این قاعده فهم خود از مفهوم عام ذکر شده در آیه را محدود به آن شأن نزول نمیکند؛ ولی در اجرای قاعده «جری و تطبیق» اینگونه نیست که حتماً در جایی به کار بسته شود که آیه شأن نزول خاصی دارد، بلکه در مواردی که قرآن مفهوم خاصی را به کار برده و در روایات برای آن مفهوم مصداقی بیان شده، مفسر با استناد به این قاعده، ذکر آن مصداق را از باب «جری و تطبیق» معرفی نموده و مفهوم آیه را توسعه میبخشد؛ با این توضیح میتوان دایره قاعده «جری و تطبیق» را فراگیر تر از قاعده العبرة لعموم اللفظ دانست.
البته برخی نیز این دو قاعده را یکسان دانستهاند.[۶]
منابع
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ رضایی اصفهانی، درسنامه مباني و قواعد تفسير، قم، مرکز بين المللی ترجمه و نشر المصطفی(ص)، ۱۳۹۲ش، ص۲۵۳ و ۲۵۴.
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ طباطبائی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۶۷.
- ↑ عروسی حویزی، عبدعلی، تفسیر نورالثقلین، قم، اسماعیلیان، چاپ چهارم، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۴۲۷.
- ↑ رضایی اصفهانی، درسنامه مباني و قواعد تفسير، قم، مرکز بين المللی ترجمه و نشر المصطفی(ص)، ۱۳۹۲ش، ص۲۵۳ و ۲۵۴؛ همچنین نگاه کنید به المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۴۱.
- ↑ جوادی آملی، عبدالله، تسنیم، قم، اسراء، چاپ چهارم، ۱۳۸۳ش، ج۱، ص۱۶۸.
- ↑ نگاه کنید به اوسی، علی، روش علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، به ترجمه حسین میرجلیلی، نشر بینالملل، ۱۳۸۱ش، ص۴۴۹.