استدلال اهل‌بیت(ع) به حدیث غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

(ابرابزار)
 
(۵۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۱۰ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{شاخه
| شاخه اصلی =
|شاخه فرعی۱ =
|شاخه فرعی۲ =
|شاخه فرعی۳ =
}}
{{سوال}}
{{سوال}}
از میان ائمه کدام یک و امام حسین (ع) کی و در کجا با حدیث غدیر استدلال کردند؟
کدام یک از ائمه‌(ع) برای اثبات امامت، به حدیث یا خطبه غدیر استدلال کرده‌اند؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
الف) از میان ائمه (ع)، حضرت علی (ع) در چند جا با این حدیث استدلال کرده‌اند:
{{درگاه|غدیر}}
{{خطبه غدیر}}
[[امام علی(ع)]]، [[حضرت فاطمه(س)]]، [[امام حسن(ع)]] و [[امام حسین‌(ع)]] در برخی احتجاج‌های خود با مخالفان‌شان به [[خطبه غدیر]] استدلال کرده‌اند. امام علی(ع) در موارد زیادی برای [[خلافت]] خود بعد از [[رسول‌الله(ص)]] به [[سند حدیث غدیر|حدیث غدیر]] استدلال کرده است. امام علی(ع) به این حدیث در جلسه‌ای با [[ابوبکر|خلیفه اول]] پس از [[جریان سقیفه]]، در جلسه شورای شش نفره برای انتخاب جانشین [[عمر بن خطاب|خلیفه دوم]]، در ایام خلافت [[عثمان بن عفان|خلیفه سوم]] و در دوران خلافت خود استدلال کرده است.


۱. در احتجاج حضرت بر پنج تن از اهل شوری، برای اولویت خود؛ که حضرت بعد از استدلالات فراوانی که با اهل شوری داشتند به اینجا رسیدند که: «فانشدکم بالله: هل فیکم احد قال له رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله وسلّم ـ من کنت مولاه فعلی مولاه، اللهم وال من والاه، و عاد من عاداه و انصر من نصره لیبلّغ الشاهد الغائب، غیری؟ قالوا: اللهم لا و…».<ref>شیخ عبدالحسین احمد امینی، الغدیر، مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیه، ۱۴۱۶ق، ۱۹۹۵م، ج۱، ص۳۲۷.</ref>
حضرت زهرا(س) بعد از [[رحلت پیامبر(ص)]] در جلسه‌ای با [[مهاجران]] و [[انصار]] به حدیث غدیر استدلال می‌کند و آنان را به دلیل فراموش کردن آن سرزنش می کند. امام حسن(ع) در جریان [[صلح امام حسن(ع)|صلح با معاویه]] در اینکه پس از پیامبر(ص) چه کسی شایسته مقام [[امامت]] است، به حدیث غدیر استدلال کرد. [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] نیز قبل از مرگ [[معاویه]] در سفر [[حج]]، در سخنانی معاویه را غصب‌کننده خلافت دانست و برای اثبات [[فضیلت امام علی(ع)]] به حدیث غدیر استناد کردند.


۲. احتجاج حضرت با گروه زیادی از مهاجر و انصار.<ref>همان، ج۱، ص ۳۳۴.</ref>
== امام علی(ع) ==
امام علی(ع) در موارد زیادی برای اثبات حقانیت خویش برخلافت، به حدیث غدیر استدلال کرده است.


۳. احتجاج حضرت در جمع زیادی از مردم کوفه.<ref>همان، ج۱، ص۳۳۹.</ref>
* '''استدلال به حدیث غدیرخم در جلسه‌ای با ابوبکر:''' بعد از رحلت رسول‌الله(ص) وقتی ابوبکر دید که علی(ع) با او بیعت نمی‌کند اجازه ملاقات خصوصی خواست و با امیرمومنان(ع) سخنانی گفت. حضرت فضایل خود را برشمرد و فرمود: {{نقل قول|أَنْشُدُکَ بِاللَّهِ أَنَا الْمَوْلَی لَکَ وَ لِکُلِّ مُسْلِمٍ بِحَدِیثِ النَّبِیِّ ص یَوْمَ الْغَدِیرِ أَمْ أَنْتَ قَالَ بَلْ أَنْت<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، الخصال، قم، جامعه مدرسین، چاپ اول، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۵۵۰.</ref>تو را به خدا آیا طبق حدیث پیامبر در روز غدیر، من مولای تو و همه مسلمانان هستم یا تو؟ ابوبکر گفت: بلکه تو.}}


۴. احتجاج حضرت در جنگ جمل.<ref>همان، ج۱، ص۳۷۸.</ref>
* '''استدلال به حدیث غدیر در جلسه شورای شش نفره برای تعیین خلیفه بعد از عمر بن خطاب:''' حضرت برای اولویت خود بر دیگران بعد از استدلال‌های فراوانی که با اهل شوری داشتند، فرمود: {{نقل قول|آیا غیر از من کسی هست که رسول‌الله او را در غدیر خم به ولایت نصب کرده باشد؟ همه گفتند: به خدا قسم نه.<ref>ابن مردویه اصفهانی، احمد بن موسی، مناقب علی بن أبی طالب وما نزل من القرآن فی علی، قم، دار الحدیث، چاپ دوم، ۱۴۲۴ق/۱۳۸۲ش، ص۱۳۲.</ref>}}


۵. استدلال به این حدیث در جنگ صفین.<ref>همان، ج۱، ص۳۹۴.</ref>
* '''استدلال به حدیث غدیر در ایام خلافت عثمان:''' علی(ع) در جمعی از انصار و قریش در زمان خلافت عثمان، به خطبه رسول الله(ص) در غدیرخم و نزول آیه اکمال<ref>سوره مائده، آیه۳.</ref> و بیعت ابوبکر و عمر و مردم با خود تصریح کرد و آنها گفتند یا علی خوب حفظ کرده‌ای و ما قسمت‌هایی از این خطبه را فراموش کرده بودیم.<ref>قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع المودة لذوی القربی، دار الأسوة للطباعة والنشر، چاپ اول، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۳۴۷. شیخ صدوق، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمه، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۰۵ق، ص۲۷۷.</ref>


ب) همچنین حضرت زهرا (س) به این حدیث استدلال کرده‌اند: «انسیتم قول رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله وسلّم ـ یوم غدیر خمّ: من کنت مولاه فعلی مولاه، و قوله ـ صلّی الله علیه و آله وسلّم ـ : انت منی بمنزله هارون من موسی (ع)».<ref>همان، ج۱، ص۳۹۶.</ref> آیا بیان رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله وسلّم ـ را در روز غدیر فراموش کرده‌اید: که فرمودند هر کس من مولای او هستم، علی مولای اوست و فرمودند (ص): یا علی تو نسبت به من، به منزله هارون هستی نسبت به موسی (ع).
* '''استدلال به حدیث غدیر در ایام خلافت خود:''' حضرت علی(ع) در روز «رُحْبَه» در ایام خلافتش مردم را برای یادآوری روز «غدیر» گرد آورد و به آنها فرمود: {{متن عربی|شما را به خدا سوگند می‌دهم، هر مسلمانی از پیامبر شنیده که در روز غدیر چه فرمود، بپا خیزد و آنچه را شنیده شهادت دهد و بجز کسی که در آن روز پیامبر را می‌دیده بپا نخیزد}}؛ عده‌ای از صحابه بپا خاستند و به آنچه در مورد نصّ غدیر شنیده و شاهد بودند شهادت دادند.<ref>ابن حجر، الاصابه، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۵ق، ج۷، ص۱۳۶. ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، اسد الغابه، بیروت، دار الکتاب العربی، ج۳، ص۳۰۷.</ref> در روایت دیگر آمده است [[زید بن ارقم]] شهادت نداد و امام او را نفرین کرد و بیناییش را از دست داد.<ref>ابن ابی الحدید، عبد الحمید بن هبه الله، شرح نهج البلاغه، قم، کتابخانه مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۷۴.</ref>


ج) امام حسن (ع) نیز در احتجاجی که در سال ۴۱ هجری در جریان صلح، با معاویه داشتند، در اینکه پس از پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله وسلّم ـ چه کسی شایسته مقام امامت بود، به این حدیث استدلال نمودند.
* احتجاج امیرمومنان علی(ع) به حدیث غدیر در مقابل گروهی از مهاجر و انصار؛ احتجاج در مقابل جمع مردم کوفه بعد از به خلافت رسیدن؛ احتجاج در [[جنگ جمل]]؛ احتجاج در [[جنگ صفین]] و … از جمله مواردی است که در منابع تاریخی ثبت شده است.<ref>امینی، عبدالحسین، الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، قم، مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیه‏، چاپ اول، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۳۳۴. ص۳۳۹. ص۳۷۸ و ص۳۹۴.</ref> [[علامه امینی]] علاوه بر [[کتاب الغدیر]]، کتاب مستقلی در این موضوع دارند به نام (المناشده و الاحتجاج بحدیث الغدیر). علامه امینی روایات اهل سنّت را با سند در این کتاب ذکر می‌کند که امام علی(ع) برای خلافت خود به حدیث غدیر استناد می‌کرد.


حضرت در ضمن یک سخنرانی، بعد از حمد و ثنای الهی و ذکر پیامبر و فضایل اهل بیت (ع) به اینجا رسیدند که «و سمعوه یقول لابی: انت منی بمنزله هارون من موسی الاّ انه لا نبی بعدی: و قد رأوه و سمعوه حین أخذ بید ابی بغدیر خمّ و قال لهم: من کنت مولاه فعلی مولاه، اللهم وال من والاه، و عاد من عاداه، ثم امرهم أن یبلّغ الشاهد الغائب».<ref>همان، ج۱، ص۳۹۷.</ref> و همه شنیدند که پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله وسلّم ـ به پدرم فرمود: تو برای من به منزله هارون هستی نسبت به موسی الاّ این که بعد از من پیامبری نیست: و همه دیدند و شنیدند هنگامی که پیامبر دست پدرم را در غدیر خم گرفت و به مردم گفت: هر کس من مولای اویم، علی مولای اوست.
== حضرت زهرا(س) ==
[[پرونده:Man konto molah.jpg|بندانگشتی|«من کنت مولاه فعلی مولاه» به خط معلی]]
ابن‌جزری از علمای اهل‌سنت در روایتی آورده است که حضرت زهرا(س) فرمود: {{نقل قول|آیا بیان رسول خدا(ص) را در روز غدیر فراموش کرده‌اید که فرمود هر کس من مولای او هستم، علی مولای اوست و فرمود یا علی نسبت تو به من، به منزله هارون نسبت به موسی(ع) است.<ref>ابن جزری، محمد، أسنی المطالب فی مناقب الإمام علی، بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا، ج۱، ص۵۰.</ref>}}


خدایا دوست بدار کسی را که او را دوست می‌دارد و دشمن بدار کسی که او را دشمن می‌دارد و سپس فرمود: که حاضران به غایبین برسانند و…
محمود بن لبید گوید: بعد از وفات رسول‌الله(ص) فاطمه در کنار قبر [[شهدای احد]] حاضر شده و گریه می‌کرد، از آن حضرت پرسیدم: آیا رسول خدا قبل از وفاتش به امامت علی تصریح کرده بود؟ فرمود: {{نقل قول|وَا عَجَبَاهْ أَ نَسِیتُمْ یَوْمَ غَدِیرِ خُمٍّ<ref>خزاز رازی، علی بن محمد، کفایة الأثر فی النصّ علی الأئمة الإثنی عشر، قم، نشر بیدار، ۱۴۰۱ ق، ص۱۹۸.</ref> وا عجبا! آیا روز غدیر خم را فراموش کرده‌اید؟!}}
محمود بن لبید گفت: همین‌طور است اما من می‌خواهم آنچه را که پیامبر به شما گفته است را بشنوم. فاطمه(س) فرمود: {{متن عربی|خدا را شاهد می‌گیرم که از پدرم شنیدم فرمود: علی بهترین جانشین است که برای شما گذاشته‌ام و او امام و خلیفه بعد از من است و دو فرزندم و نه نفر از فرزندان حسین، ائمه نیکان هستند.<ref>خزاز رازی، علی بن محمد، کفایة الأثر فی النصّ علی الأئمة الإثنی عشر، قم، نشر بیدار، ۱۴۰۱ ق، ص۱۹۸.</ref>}}


د) استدلال امام حسین (ع) به حدیث غدیر در سال (۵۸، ۵۹) هجری: امام حسین (ع) یک یا دو سال قبل از مرگ معاویه به همراه عبدالله بن عباس و عبدالله بن جعفر و عده ای از بنی هاشم برای انجام حج، به مکه عزیمت نمودند، حضرت در آن سال بنی هاشم و شیعیان را در منی به دور خود جمع کرد و بعد از سخنرانی شدیدی بر علیه معاویه که ولایت عهدی یزید را مطرح کرده بود، و ذکر بیاناتی در مورد غصب خلافت و فضیلت و برتری خود و اهل بیت (ع)، به حدیث غدیر اشاره کردند: «انشدکم الله اتعلمون انّ رسول الله نصبه یوم غدیر خمّ، فنادی له بالولایه، و قال: ولیبلّغ الشاهد الغائب؟» قالوا: اللهم نعم… الحدیث؛ شما را به خداوند سوگند می‌دهم آیا می‌دانید همانا رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله وسلّم ـ، پدرم علی را در روز غدیر خم به عنوان ولی نصب کرد و گفت: حاضرین به غایبین برسانند؟ همه جمع گفتند: آری ما گواهی می‌دهیم».<ref>همان، ج۱، ص۳۹۸.</ref>
== امام حسن مجتبی(ع) ==
{{پایان پاسخ}}
امام حسن(ع) در سال ۴۱ هجری و در جریان صلح با [[معاویه]] در اینکه پس از پیامبر اکرم(ص) چه کسی شایسته مقام امامت بود، به حدیث غدیر استدلال کرد و فرمود: {{نقل قول|و همه دیدند و شنیدند هنگامی که پیامبر(ص) دست پدرم را در غدیر خم گرفت و به مردم گفت: هر کس من مولای اویم، علی مولای اوست، خدایا دوست بدار کسی که او را دوست می‌دارد و دشمن بدار کسی که او را دشمن می‌دارد و سپس فرمود: حاضران به افراد غایب برسانند.<ref>قندوزی حنفی، سلیمان بن ابرهیم، ینابیع الموده لذوی القربی، بی‌جا، دار الأسوة للطباعة والنشر، چاپ اول، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۳۶۹.</ref>}}


{{مطالعه بیشتر}}
این خطبه را [[شیخ طوسی]] با اندک تفاوتی در [[الامالی طوسی|الامالی]] آورده است.<ref>طوسی، محمد بن الحسن، الأمالی، قم، دار الثقافه، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ص۵۶۶، مجلس۲۱.</ref>


== معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر ==
== امام حسین(ع) ==
۱ـ الغدیر، ج۱، ص۳۷۷ الی ۴۲۲.
امام حسین(ع) در سال ۵۸ یا ۵۹ هجری قمری، قبل از مرگ معاویه در سفر به [[مکه]] برای [[حج]]، بنی‌هاشم و [[شیعیان]] را در [[سرزمین مِنا]]، دور خود جمع کرد و با سخنانی معاویه را غصب کننده خلافت دانست و برای فضیلت امیرمومنان(ع)، به حدیث غدیر خم استناد کرد و از مردم پرسید: {{نقل قول|أَنْشُدُکُمُ اللَّهَ أَ تَعْلَمُونَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ نَصَبَهُ یَوْمَ غَدِیرِ خُمٍّ فَنَادَی لَهُ بِالْوَلَایَةِ وَ قَالَ لِیُبَلِّغِ الشَّاهِدُ الْغَائِبَ قَالُوا اللَّهُمَّ نَعَم‏<ref>مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، بحار الأنوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق، ج۳۳، ص۱۸۳. امینی، عبدالحسین، الغدیر، ج۱، ص۳۹۸.</ref> شما را به خداوند سوگند می‌دهم آیا می‌دانید همانا رسول خدا(ص)، پدرم علی را در روز غدیر خم به عنوان ولی نصب کرد و گفت: حاضران به افراد غایب برسانند؟ همگی گفتند: آری ما گواهی می‌دهیم.}}
 
۲ـ احتجاج، ج۱، ص۲۹۶ الی ۳۰۶ و ج۲، ص۵۹، احمد بن علی طبرسی، مترجم، بهزاد جعفری، دارالکتب الاسلامی.
 
۳. ناسخ التواریخ امام حسین (ع) میرزا محمد تقی سپهر، ۱۵۳ تا ۱۵۶ ـ بازنویسی، محمد محمدی اشتهاردی.
{{پایان مطالعه بیشتر}}


== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
 
{{شاخه
| شاخه اصلی =کلام
| شاخه فرعی۱ =امامت عامه
| شاخه فرعی۲ =راه شناخت امام
| شاخه فرعی۳ =
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه = شد
  | تیترها =
  | تیترها = شد
  | ویرایش =
  | ویرایش =
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه = شد
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =شد
  | بازبینی =
| ارجاعات =
  | بازبینی نویسنده =
| ارزیابی کمی = شد
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =
  | کیفیت =ب
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۷ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۳۱

سؤال

کدام یک از ائمه‌(ع) برای اثبات امامت، به حدیث یا خطبه غدیر استدلال کرده‌اند؟

درگاه‌ها
درگاه غدیر.png



امام علی(ع)، حضرت فاطمه(س)، امام حسن(ع) و امام حسین‌(ع) در برخی احتجاج‌های خود با مخالفان‌شان به خطبه غدیر استدلال کرده‌اند. امام علی(ع) در موارد زیادی برای خلافت خود بعد از رسول‌الله(ص) به حدیث غدیر استدلال کرده است. امام علی(ع) به این حدیث در جلسه‌ای با خلیفه اول پس از جریان سقیفه، در جلسه شورای شش نفره برای انتخاب جانشین خلیفه دوم، در ایام خلافت خلیفه سوم و در دوران خلافت خود استدلال کرده است.

حضرت زهرا(س) بعد از رحلت پیامبر(ص) در جلسه‌ای با مهاجران و انصار به حدیث غدیر استدلال می‌کند و آنان را به دلیل فراموش کردن آن سرزنش می کند. امام حسن(ع) در جریان صلح با معاویه در اینکه پس از پیامبر(ص) چه کسی شایسته مقام امامت است، به حدیث غدیر استدلال کرد. امام حسین(ع) نیز قبل از مرگ معاویه در سفر حج، در سخنانی معاویه را غصب‌کننده خلافت دانست و برای اثبات فضیلت امام علی(ع) به حدیث غدیر استناد کردند.

امام علی(ع)

امام علی(ع) در موارد زیادی برای اثبات حقانیت خویش برخلافت، به حدیث غدیر استدلال کرده است.

  • استدلال به حدیث غدیرخم در جلسه‌ای با ابوبکر: بعد از رحلت رسول‌الله(ص) وقتی ابوبکر دید که علی(ع) با او بیعت نمی‌کند اجازه ملاقات خصوصی خواست و با امیرمومنان(ع) سخنانی گفت. حضرت فضایل خود را برشمرد و فرمود:
    • استدلال به حدیث غدیر در جلسه شورای شش نفره برای تعیین خلیفه بعد از عمر بن خطاب: حضرت برای اولویت خود بر دیگران بعد از استدلال‌های فراوانی که با اهل شوری داشتند، فرمود:
      • استدلال به حدیث غدیر در ایام خلافت عثمان: علی(ع) در جمعی از انصار و قریش در زمان خلافت عثمان، به خطبه رسول الله(ص) در غدیرخم و نزول آیه اکمال[۳] و بیعت ابوبکر و عمر و مردم با خود تصریح کرد و آنها گفتند یا علی خوب حفظ کرده‌ای و ما قسمت‌هایی از این خطبه را فراموش کرده بودیم.[۴]
      • استدلال به حدیث غدیر در ایام خلافت خود: حضرت علی(ع) در روز «رُحْبَه» در ایام خلافتش مردم را برای یادآوری روز «غدیر» گرد آورد و به آنها فرمود: «شما را به خدا سوگند می‌دهم، هر مسلمانی از پیامبر شنیده که در روز غدیر چه فرمود، بپا خیزد و آنچه را شنیده شهادت دهد و بجز کسی که در آن روز پیامبر را می‌دیده بپا نخیزد»؛ عده‌ای از صحابه بپا خاستند و به آنچه در مورد نصّ غدیر شنیده و شاهد بودند شهادت دادند.[۵] در روایت دیگر آمده است زید بن ارقم شهادت نداد و امام او را نفرین کرد و بیناییش را از دست داد.[۶]
      • احتجاج امیرمومنان علی(ع) به حدیث غدیر در مقابل گروهی از مهاجر و انصار؛ احتجاج در مقابل جمع مردم کوفه بعد از به خلافت رسیدن؛ احتجاج در جنگ جمل؛ احتجاج در جنگ صفین و … از جمله مواردی است که در منابع تاریخی ثبت شده است.[۷] علامه امینی علاوه بر کتاب الغدیر، کتاب مستقلی در این موضوع دارند به نام (المناشده و الاحتجاج بحدیث الغدیر). علامه امینی روایات اهل سنّت را با سند در این کتاب ذکر می‌کند که امام علی(ع) برای خلافت خود به حدیث غدیر استناد می‌کرد.

      حضرت زهرا(س)

      «من کنت مولاه فعلی مولاه» به خط معلی
      ابن‌جزری از علمای اهل‌سنت در روایتی آورده است که حضرت زهرا(س) فرمود: محمود بن لبید گوید: بعد از وفات رسول‌الله(ص) فاطمه در کنار قبر شهدای احد حاضر شده و گریه می‌کرد، از آن حضرت پرسیدم: آیا رسول خدا قبل از وفاتش به امامت علی تصریح کرده بود؟ فرمود:

      محمود بن لبید گفت: همین‌طور است اما من می‌خواهم آنچه را که پیامبر به شما گفته است را بشنوم. فاطمه(س) فرمود: «خدا را شاهد می‌گیرم که از پدرم شنیدم فرمود: علی بهترین جانشین است که برای شما گذاشته‌ام و او امام و خلیفه بعد از من است و دو فرزندم و نه نفر از فرزندان حسین، ائمه نیکان هستند.[۱۰]»

      امام حسن مجتبی(ع)

      امام حسن(ع) در سال ۴۱ هجری و در جریان صلح با معاویه در اینکه پس از پیامبر اکرم(ص) چه کسی شایسته مقام امامت بود، به حدیث غدیر استدلال کرد و فرمود:

      این خطبه را شیخ طوسی با اندک تفاوتی در الامالی آورده است.[۱۲]

      امام حسین(ع)

      امام حسین(ع) در سال ۵۸ یا ۵۹ هجری قمری، قبل از مرگ معاویه در سفر به مکه برای حج، بنی‌هاشم و شیعیان را در سرزمین مِنا، دور خود جمع کرد و با سخنانی معاویه را غصب کننده خلافت دانست و برای فضیلت امیرمومنان(ع)، به حدیث غدیر خم استناد کرد و از مردم پرسید:

      منابع

      1. ابن بابویه، محمد بن علی، الخصال، قم، جامعه مدرسین، چاپ اول، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۵۵۰.
      2. ابن مردویه اصفهانی، احمد بن موسی، مناقب علی بن أبی طالب وما نزل من القرآن فی علی، قم، دار الحدیث، چاپ دوم، ۱۴۲۴ق/۱۳۸۲ش، ص۱۳۲.
      3. سوره مائده، آیه۳.
      4. قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع المودة لذوی القربی، دار الأسوة للطباعة والنشر، چاپ اول، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۳۴۷. شیخ صدوق، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمه، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۰۵ق، ص۲۷۷.
      5. ابن حجر، الاصابه، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۵ق، ج۷، ص۱۳۶. ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، اسد الغابه، بیروت، دار الکتاب العربی، ج۳، ص۳۰۷.
      6. ابن ابی الحدید، عبد الحمید بن هبه الله، شرح نهج البلاغه، قم، کتابخانه مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۷۴.
      7. امینی، عبدالحسین، الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، قم، مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیه‏، چاپ اول، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۳۳۴. ص۳۳۹. ص۳۷۸ و ص۳۹۴.
      8. ابن جزری، محمد، أسنی المطالب فی مناقب الإمام علی، بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا، ج۱، ص۵۰.
      9. خزاز رازی، علی بن محمد، کفایة الأثر فی النصّ علی الأئمة الإثنی عشر، قم، نشر بیدار، ۱۴۰۱ ق، ص۱۹۸.
      10. خزاز رازی، علی بن محمد، کفایة الأثر فی النصّ علی الأئمة الإثنی عشر، قم، نشر بیدار، ۱۴۰۱ ق، ص۱۹۸.
      11. قندوزی حنفی، سلیمان بن ابرهیم، ینابیع الموده لذوی القربی، بی‌جا، دار الأسوة للطباعة والنشر، چاپ اول، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۳۶۹.
      12. طوسی، محمد بن الحسن، الأمالی، قم، دار الثقافه، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ص۵۶۶، مجلس۲۱.
      13. مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، بحار الأنوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق، ج۳۳، ص۱۸۳. امینی، عبدالحسین، الغدیر، ج۱، ص۳۹۸.