قوم لوط: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(۲۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۴: | خط ۴: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
{{درگاه|واژهها}} | |||
'''قوم لوط''' مردمانی بودند که بین آنها عمل لواط (همجنسبازی بین مردان) رایج بود و آنان با تجاوزگری از هرکسی که میخواستند کامجویی میکردند. قرآن آنان را فاسق، اسرافکار، جاهل و نادان توصیف کرده است. پیامبر آنان حضرت لوط(ع) این قوم را از این کار برحذر میداشت اما رسالت و پیامبری حضرت لوط در میان آنان سودی نداشت. قوم لوط بر مهمانان حضرت لوط که فرشتگان زیبارویی بودند، حریص گشتند و میخواستند از آنها بهرهمند شوند و از حضرت لوط آنان را طلب میکردند. آنگاه بود که عذاب الهی بر آنان نازل شد و این قوم سنگباران شدند. | |||
== حضرت لوط(ع) == | |||
[[حضرت لوط(ع)]] از انبیای الهی،<ref>سوره شعراء، آیه ۱۶۰ تا ۱۶۲. سوره صافات، آیه ۱۳۳.</ref> همدوره [[حضرت ابراهيم(ع)]] <ref> سوره عنکبوت، آیه۲۶-۲۴.</ref> و از سرزمين بابل (عراق امروز) و كلدان بود. <ref> طباطبايى، محمدحسين، الميزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۵۲۸.</ref> نام وی ۲۷ بار در قرآن آمده است. او برخوردار از علم و حکمت بود.<ref> سوره انبیاء، آیه ۷۴.</ref> و به حضرت ابراهیم(ع) ایمان آورد و خود را «مهاجر الی الله»<ref> سوره عنکبوت، آیه ۲۶. </ref> نامید. برخی میگویند جمله « و من مهاجر الی الله هستم»، از حضرت ابراهیم(ع) است.<ref> مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلامية، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۱۶، ص۲۴۸.</ref> | |||
< | == ویژگی قوم لوط == | ||
قوم لوط اهل مداين(شهرها) بودند. <ref> طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البيان في تفسير القرآن، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش، ج۵، ص۲۲۸۱.</ref> بین محققان در نام این شهرها اختلاف است.<ref> خرمشاهی، بهاالدین، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۲، ص۱۹۴۱.</ref> | |||
قوم لوط اولين كسانى بودند كه [[لواط]] (جماع بین مردان) در ميان آنها شايع شد؛<ref>سوره اعراف، آیه۸۳-۸۰. سوره عنکبوت، آیه۲۹-۲۸.</ref> اين عمل شنيع آن چنان ترويج يافت كه به عادت اجتماعى تبديل گشت و مردان زنان را رها كرده، در كنار راهها در كمين پسران و مردان مىنشستند. | |||
طبق گفته قرآن، قوم لوط رسولان را تکذیب کردند.<ref> سوره شعراء، آیه ۱۶۰.</ref> حضرت لوط(ع) به آنان گفته است شما سراغ مردان میروید و نسل انسان را قطع میکنید.<ref> سوره عنکبوت، آیه۲۹-۲۸.</ref> قرآن آنان را اسرافکار؛<ref> سوره اعراف، آیه ۸۱.</ref> تجاوزکار؛ <ref> سوره شعراء، آیه ۱۶۶.</ref> و جاهل<ref>سوره نمل، آیه ۵۵.</ref> توصیف کرده است. در سورههاى اعراف، هود، حجر، انبياء، نمل و عنكبوت اشاراتى به وضع قوم لوط و گناه شنيع آنها شده است. | |||
== ملاقات فرشتگان با حضرت ابراهیم(ع) == | |||
فرشتگانی که مأمور عذاب قوم لوط بودند نزد حضرت ابراهیم(ع) رفتند و خبر نازل شدن عذاب بر قوم لوط دادند. دلیل این عذاب را ظالم بودن آنان مطرح کردند.<ref>سوره عنکبوت، آیه ۳۱.</ref> حضرت ابراهیم(ع) خواهان آن بود که با وجود حضرت لوط(ع) عذاب تأخیر بیافتد اما فرشتگان عذاب را حتمی دانستند و به او گفتند ما لوط را نجات میدهیم.<ref>سوره عنکبوت، آیه ۳۲.سوره هود، آیات ۷۴ تا ۷۶.</ref> در کنار خبر به عذاب قوم لوط، به حضرت ابراهیم بشارت تولد فرزند (اسحاق و پس از اویعقوب) را دادند.<ref>سوره هود، آیه۷۱.</ref> | |||
== مهمانان حضرت لوط و عذاب قوم او == | |||
طبق مفاد آیات قرآن، فرشتگان زیباروی مهمان حضرت لوط شدند و لوط از این موضوع که به آنها از طرف قومش تجاوز شود و بی خبر از فرشته بودن آنها سخت نگران و اندوهگین شد. ميهمانان كه ناراحتى او را درك كردند به زودى خود را معرفى نموده و او را از نگرانى بيرون آوردند: گفتند: نترس، و غمگين مباش كارى از اين بيشرمان ساخته نيست و به زودى همگى نابود خواهند شد ما تو و خانوادهات را نجات خواهيم داد، جز همسرت كه در ميان آنها میماند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دهم، 1371ش، ج۱۶، ص۲۶۳.</ref> قوم لوط به خانه لوط هجوم بردند و قصد لواط با مهمانان او را داشتند. حضرت لوط به آنان پیشنهاد ازدواج با دختران خود را داد اما آنها امتناع کردند و بر خواسته خود اصرار ورزیدند و در مقابل نصایح پیامبرشان گفتند اگر راست میگویی عذاب را بر ما نازل کن.<ref>سوره عنکبوت، آیه ۲۹.</ref> به لوط وحی شد که شبهنگام از خانه همراه با خانوادهات کوچ کن و پس از آن بر قوم لوط عذاب نازل شد و همگی سنگباران شدند.<ref>سوره هود، آیه۸۱.</ref> | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{پانویس|۲}} | |||
<references /> | <references /> | ||
{{شاخه | {{شاخه | ||
| شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن | | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن | ||
|شاخه فرعی۱ = | | شاخه فرعی۱ = معارف قرآنی | ||
|شاخه فرعی۲ = اشخاص و اقوام | | شاخه فرعی۲ = اشخاص و اقوام | ||
|شاخه فرعی۳ = | | شاخه فرعی۳ = | ||
| شاخه فرعی۴ = | |||
}} | }} | ||
{{تکمیل مقاله | {{تکمیل مقاله | ||
| شناسه = | | شناسه = شد | ||
| تیترها = | | تیترها = شد | ||
| ویرایش = | | ویرایش =شد | ||
| لینکدهی = | | لینکدهی = شد | ||
| ناوبری = | | ناوبری = | ||
| نمایه = | | نمایه = | ||
| تغییر مسیر = | | تغییر مسیر = | ||
| ارجاعات = | | ارجاعات = | ||
| بازبینی نویسنده = | |||
| بازبینی = | | بازبینی = | ||
| تکمیل = | | تکمیل = |
نسخهٔ کنونی تا ۸ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۳۶
قوم لوط چه كسانى بودند؟
قوم لوط مردمانی بودند که بین آنها عمل لواط (همجنسبازی بین مردان) رایج بود و آنان با تجاوزگری از هرکسی که میخواستند کامجویی میکردند. قرآن آنان را فاسق، اسرافکار، جاهل و نادان توصیف کرده است. پیامبر آنان حضرت لوط(ع) این قوم را از این کار برحذر میداشت اما رسالت و پیامبری حضرت لوط در میان آنان سودی نداشت. قوم لوط بر مهمانان حضرت لوط که فرشتگان زیبارویی بودند، حریص گشتند و میخواستند از آنها بهرهمند شوند و از حضرت لوط آنان را طلب میکردند. آنگاه بود که عذاب الهی بر آنان نازل شد و این قوم سنگباران شدند.
حضرت لوط(ع)
حضرت لوط(ع) از انبیای الهی،[۱] همدوره حضرت ابراهيم(ع) [۲] و از سرزمين بابل (عراق امروز) و كلدان بود. [۳] نام وی ۲۷ بار در قرآن آمده است. او برخوردار از علم و حکمت بود.[۴] و به حضرت ابراهیم(ع) ایمان آورد و خود را «مهاجر الی الله»[۵] نامید. برخی میگویند جمله « و من مهاجر الی الله هستم»، از حضرت ابراهیم(ع) است.[۶]
ویژگی قوم لوط
قوم لوط اهل مداين(شهرها) بودند. [۷] بین محققان در نام این شهرها اختلاف است.[۸]
قوم لوط اولين كسانى بودند كه لواط (جماع بین مردان) در ميان آنها شايع شد؛[۹] اين عمل شنيع آن چنان ترويج يافت كه به عادت اجتماعى تبديل گشت و مردان زنان را رها كرده، در كنار راهها در كمين پسران و مردان مىنشستند.
طبق گفته قرآن، قوم لوط رسولان را تکذیب کردند.[۱۰] حضرت لوط(ع) به آنان گفته است شما سراغ مردان میروید و نسل انسان را قطع میکنید.[۱۱] قرآن آنان را اسرافکار؛[۱۲] تجاوزکار؛ [۱۳] و جاهل[۱۴] توصیف کرده است. در سورههاى اعراف، هود، حجر، انبياء، نمل و عنكبوت اشاراتى به وضع قوم لوط و گناه شنيع آنها شده است.
ملاقات فرشتگان با حضرت ابراهیم(ع)
فرشتگانی که مأمور عذاب قوم لوط بودند نزد حضرت ابراهیم(ع) رفتند و خبر نازل شدن عذاب بر قوم لوط دادند. دلیل این عذاب را ظالم بودن آنان مطرح کردند.[۱۵] حضرت ابراهیم(ع) خواهان آن بود که با وجود حضرت لوط(ع) عذاب تأخیر بیافتد اما فرشتگان عذاب را حتمی دانستند و به او گفتند ما لوط را نجات میدهیم.[۱۶] در کنار خبر به عذاب قوم لوط، به حضرت ابراهیم بشارت تولد فرزند (اسحاق و پس از اویعقوب) را دادند.[۱۷]
مهمانان حضرت لوط و عذاب قوم او
طبق مفاد آیات قرآن، فرشتگان زیباروی مهمان حضرت لوط شدند و لوط از این موضوع که به آنها از طرف قومش تجاوز شود و بی خبر از فرشته بودن آنها سخت نگران و اندوهگین شد. ميهمانان كه ناراحتى او را درك كردند به زودى خود را معرفى نموده و او را از نگرانى بيرون آوردند: گفتند: نترس، و غمگين مباش كارى از اين بيشرمان ساخته نيست و به زودى همگى نابود خواهند شد ما تو و خانوادهات را نجات خواهيم داد، جز همسرت كه در ميان آنها میماند.[۱۸] قوم لوط به خانه لوط هجوم بردند و قصد لواط با مهمانان او را داشتند. حضرت لوط به آنان پیشنهاد ازدواج با دختران خود را داد اما آنها امتناع کردند و بر خواسته خود اصرار ورزیدند و در مقابل نصایح پیامبرشان گفتند اگر راست میگویی عذاب را بر ما نازل کن.[۱۹] به لوط وحی شد که شبهنگام از خانه همراه با خانوادهات کوچ کن و پس از آن بر قوم لوط عذاب نازل شد و همگی سنگباران شدند.[۲۰]
منابع
- ↑ سوره شعراء، آیه ۱۶۰ تا ۱۶۲. سوره صافات، آیه ۱۳۳.
- ↑ سوره عنکبوت، آیه۲۶-۲۴.
- ↑ طباطبايى، محمدحسين، الميزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۵۲۸.
- ↑ سوره انبیاء، آیه ۷۴.
- ↑ سوره عنکبوت، آیه ۲۶.
- ↑ مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلامية، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۱۶، ص۲۴۸.
- ↑ طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البيان في تفسير القرآن، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش، ج۵، ص۲۲۸۱.
- ↑ خرمشاهی، بهاالدین، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۲، ص۱۹۴۱.
- ↑ سوره اعراف، آیه۸۳-۸۰. سوره عنکبوت، آیه۲۹-۲۸.
- ↑ سوره شعراء، آیه ۱۶۰.
- ↑ سوره عنکبوت، آیه۲۹-۲۸.
- ↑ سوره اعراف، آیه ۸۱.
- ↑ سوره شعراء، آیه ۱۶۶.
- ↑ سوره نمل، آیه ۵۵.
- ↑ سوره عنکبوت، آیه ۳۱.
- ↑ سوره عنکبوت، آیه ۳۲.سوره هود، آیات ۷۴ تا ۷۶.
- ↑ سوره هود، آیه۷۱.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دهم، 1371ش، ج۱۶، ص۲۶۳.
- ↑ سوره عنکبوت، آیه ۲۹.
- ↑ سوره هود، آیه۸۱.