اعراف: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{شروع متن}} {{سوال}} آيا به جز بهشت و جهنم جاي ديگري هم در آخرت خواهد بود چگونه ج...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
آيا به جز بهشت و جهنم جاي ديگري هم در آخرت خواهد بود چگونه جايي است و چه كساني در آن‌جا خواهند بود؟
آیا در جهان آخرت جز بهشت و جهنم جای دیگری هم هست؟ آن‌جا چگونه جایی است و چه کسانی در آن خواهند بود؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
قرآن كريم و روايات ائمه معصومين(ع) اشاره به جايي دارند كه ميان بهشت و جهنم واقع شده است، نه جزء جهنم است و نه بهشت و اعراف ناميده مي‌شود، اعراف گذرگاه سخت و صعب‌العبوري است كه بر سر راه بهشت قرار دارد و دو قطب سعادت و شقاوت را از هم جدا مي‌كند و همچون زمين مرتفعي ميان آن دو، فاصله گرديده، به طوريكه مشرف بر بهشت و دوزخ است و آنها كه روي آن قرار دارند، بهشتيان و دوزخيان را مشاهده مي‌نمايند و با آنها سخن مي‌گويند.<ref>مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه. چاپ بيست و يکم، ۱۳۷۸، نشر دارالكتب الاسلاميه، تهران، ج۶، ص۹ـ۱۸۷، سبحاني، جعفر، منشور جاويد، انتشارات مؤسسه سيدالشهداء، چاپ اول، ۱۳۶۹، ج۹، ص۲۵۵.</ref>  
{{درگاه|واژه‌ها}}
قرآن کریم و روایات ائمه معصومین(ع) به مکانی میان بهشت و جهنم اشاره دارند که نه بخشی از جهنم است و نه بهشت؛ و نام آن اعراف است. اعراف گذرگاه سخت و صعب‌العبوری است که دو قطب سعادت و شقاوت را از هم جدا می‌کند و همچون زمین مرتفعی مشرف بر بهشت و دوزخ است. کسانی که روی آن قرار دارند، بهشتیان و دوزخیان را مشاهده می‌نمایند و با آنها سخن می‌گویند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه. چاپ بیست و یکم، ۱۳۷۸، نشر دار الکتب الاسلامیه، تهران، ج۶، ص۹–۱۸۷، سبحانی، جعفر، منشور جاوید، انتشارات مؤسسه سیدالشهداء، چاپ اول، ۱۳۶۹، ج۹، ص۲۵۵.</ref>


==چه كساني در آنجا خواهند بود؟==
'''افراد حاضر در اعراف'''


به نظر مرحوم علامه طباطبائي (ره) کساني در اعراف هستند که از جمله عباد مخلص خداوند مي باشند و نشانه‌هايي كه آيات قرآن براي اعرافيان ذكر نموده فقط بر مردان الهي صدق مي‌كند، اين ها از مقامات عاليه برخوردار هستند هر دو گروه سعادتمند و شقاوت مند را مي شناسند و اجازه سخن گفتن با اينها را دارند و توانايي شهادت و شفاعت را نيز دارا هستند. آنها مي‌توانند در اعراف به شفاعت بپردازند و با هر يك از بهشتيان و جهنميان سخني بگويند<ref>تفسير الميزان، اسماعيليان، ج۸، ص۱۲۱ – ۱۲۵.</ref> و به نظر ديگران، دو گروه ديگر هم در آنجا هستند: ۱. مسلمانان گنه‌كاري كه وارد بهشت نشده‌اند و اميد‌ ورود آن را دارند. ۲. آنها كه طاعتها و گناهانشان برابر است<ref>مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، نشر دارالكتب الاسلاميه، چاپ بيست و يکم، ۱۳۷۸، ج۶، ص۱۸۸؛ و منشور جاويد، ج۱، ص۲۵۴؛ و برهان، ج۲، ص۱۸.</ref> اگرچه اعتقاد به وجود اعراف، متوقف بر نقل قرآن كريم و روايات معصومين(ع) است ولي با توجه به اينكه شفاعت نيز از حكمت خداوند سرچشمه مي‌گيرد و شفيعان بايد افراد والامقامي باشند كه از ضعيفان دستگيري ‌نمايند، لذا اشاره كم‌رنگي در اعماق حكم عقل به مسئله اعراف مي‌توان يافت،<ref>مكارم شيرازي، ناصر، پيام قرآن، مدرسه الامام اميرالمؤمنين(ع) ، چاپ اول، ۱۳۷۰، ج۶، ص۵۵۴.</ref> گويي در قيامت هم كه حكومت مطلقه خداوند به طور كامل نمايان است، مانند اين جهان، گروهي وجود دارند كه به تنظيم امور مردم مي‌پردازند، بهشتيان را به بهشت و جهنميان را به دوزخ روانه سازند، و در راه ماندگان شايسته را (به اذن خدا) كمك مي‌كنند تا اين گذرگاه، سخت را به پيمايند و به سعادت برسند.<ref>سبحاني، جعفر، منشور جاويد، انتشارات مؤسسه سيدالشهداء، چاپ اول، ۱۳۶۹، ج۹، ص۳۵۸.</ref>
به نظر مرحوم [[علامه طباطبائی]] کسانی در اعراف هستند که از جمله عباد مخلص خداوند می‌باشند و نشانه‌هایی که آیات قرآن برای اعرافیان ذکر نموده فقط بر مردان الهی صدق می‌کند، این‌ها از مقامات عالیه برخوردار هستند، هر دو گروه سعادتمند و شقاوت‌مند را می‌شناسند و اجازه سخن گفتن با اینها را دارند و توانایی شهادت و شفاعت را نیز دارا هستند. آنها می‌توانند در اعراف به شفاعت بپردازند و با هر یک از بهشتیان و جهنمیان سخنی بگویند<ref>تفسیر المیزان، اسماعیلیان، ج۸، ص۱۲۱ – ۱۲۵.</ref>  
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
==منابع جهت مطالعه بيشتر:==


۱. مشور جاويد ج۹، بحث اعراف، از آيت الله سبحان.  
از نظر بعضی از مفسران دو گروه دیگر هم در اعراف هستند:
* مسلمانان گنه‌کاری که وارد بهشت نشده‌اند و امید ورود آن را دارند.  
* آن‌ها که طاعت‌ها و گناهانشان برابر است<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، نشر دار الکتب الاسلامیه، چاپ بیست و یکم، ۱۳۷۸، ج۶، ص۱۸۸؛ و منشور جاوید، ج۱، ص۲۵۴؛ و برهان، ج۲، ص۱۸.</ref>


۲. پيام قرآن، ج۶، بحث اعراف، از آيت الله مكارم چاپ اول، ۱۳۷۰، مدرسه امام اميرالمؤمنين ـ عليه‌السّلام ـ .
{{پایان مطالعه بیشتر}}


==منابع==
== منابع ==
<references />
{{پانویس}}
 
{{کلام}}
 
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =  
  | شاخه اصلی =کلام
  | شاخه فرعی۱ =  
  | شاخه فرعی۱ =معاد
  | شاخه فرعی۲ =  
  | شاخه فرعی۲ =
  | شاخه فرعی۳ =  
  | شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
| شناسه =  
| شناسه = -
| تیترها =  
| تیترها = -
| ویرایش =  
| ویرایش = شد
| لینک‌دهی =  
| لینک‌دهی =  
| ناوبری =  
| ناوبری =  
| نمایه =  
| نمایه =  
| تغییر مسیر =  
| تغییر مسیر =  
| ارجاعات =  
| ارجاعات =  
| بازبینی =  
| بازبینی =  
| تکمیل =  
| تکمیل =  
| اولویت =  
| اولویت = ج
| کیفیت =  
| کیفیت = ب
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۵ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۳۹

سؤال

آیا در جهان آخرت جز بهشت و جهنم جای دیگری هم هست؟ آن‌جا چگونه جایی است و چه کسانی در آن خواهند بود؟

درگاه‌ها
واژه-ها.png


قرآن کریم و روایات ائمه معصومین(ع) به مکانی میان بهشت و جهنم اشاره دارند که نه بخشی از جهنم است و نه بهشت؛ و نام آن اعراف است. اعراف گذرگاه سخت و صعب‌العبوری است که دو قطب سعادت و شقاوت را از هم جدا می‌کند و همچون زمین مرتفعی مشرف بر بهشت و دوزخ است. کسانی که روی آن قرار دارند، بهشتیان و دوزخیان را مشاهده می‌نمایند و با آنها سخن می‌گویند.[۱]

افراد حاضر در اعراف

به نظر مرحوم علامه طباطبائی کسانی در اعراف هستند که از جمله عباد مخلص خداوند می‌باشند و نشانه‌هایی که آیات قرآن برای اعرافیان ذکر نموده فقط بر مردان الهی صدق می‌کند، این‌ها از مقامات عالیه برخوردار هستند، هر دو گروه سعادتمند و شقاوت‌مند را می‌شناسند و اجازه سخن گفتن با اینها را دارند و توانایی شهادت و شفاعت را نیز دارا هستند. آنها می‌توانند در اعراف به شفاعت بپردازند و با هر یک از بهشتیان و جهنمیان سخنی بگویند[۲]

از نظر بعضی از مفسران دو گروه دیگر هم در اعراف هستند:

  • مسلمانان گنه‌کاری که وارد بهشت نشده‌اند و امید ورود آن را دارند.
  • آن‌ها که طاعت‌ها و گناهانشان برابر است[۳]


منابع

  1. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه. چاپ بیست و یکم، ۱۳۷۸، نشر دار الکتب الاسلامیه، تهران، ج۶، ص۹–۱۸۷، سبحانی، جعفر، منشور جاوید، انتشارات مؤسسه سیدالشهداء، چاپ اول، ۱۳۶۹، ج۹، ص۲۵۵.
  2. تفسیر المیزان، اسماعیلیان، ج۸، ص۱۲۱ – ۱۲۵.
  3. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، نشر دار الکتب الاسلامیه، چاپ بیست و یکم، ۱۳۷۸، ج۶، ص۱۸۸؛ و منشور جاوید، ج۱، ص۲۵۴؛ و برهان، ج۲، ص۱۸.