پیش نویس:مراحل رسیدن به یقین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
(اصلاح ارقام)
 
(۱۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<big>'''ضرورت رشد دادن ایمان'''</big>
{{پیش نویس|تکمیل}}
 
== {{درشت|مراحل رسیدن به یقین}} ==
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
آیا تلاش برای رشد و تقویت ایمان برای انسان ضروری است؟
برای رسیدن به مرتبه یقین، چه مراحلی را باید طی نمود؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
براي رسيدن به مرتبه يقين، چه مراحلي را بايد طي نمود؟
برای رسیدن به یقین به‌طور کلی دو مرحله باید طی شود. مرحله اول یقین علمی و از طریق علم آموزی است. مرحله دوم از طرقی است که برای ازدیاد [[ایمان کامل به خدا و ترس از مردم|ایمان]] در روایات ذکر شده است. شخصی که یقین علمی به دست‌آورد، در مرحله بعد برای این که آن علم را به ایمان قلبی تبدیل کند تلاش می‌کند. هر مقدار ایمان قلبی افزایش پیدا کند یقین شخص نیز افزایش پیدا می‌کند.
 
== مراتب یقین ==
==== یقین علمی ====
یقین مراتب و مراحل مختلفی دارد. نخستین مرتبه و مرحله آن، یقین حصولی و علمی است که با مطالعه و تحقیق و تفکر به دست می‌آید، اندیشیدن درباره براهین فلسفی و مطالعه کتب اعتقادی می‌تواند آدمی را به نخستین مرتبه یقین برساند. چنین یقینی، نیازمند سیر و سلوک و طی مقامات روحانی نیست و هر کسی، می‌تواند با مطالعه و تحقیق و پالایش ذهن خود از شبهات مختلف، این معرفت را حاصل کند. یقین در این مرحله، علم بدون شک و غیرقابل زوال است، به گونه‌ای که فرد مطمئن می‌شود که مثلاً گزاره «خدا موجود است»، صحیح است و غیرممکن است که صحیح نباشد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المیزان فی تفسیر القرآن|عنوان کتاب=المیزان فی تفسیر القرآن|سال=1973|نام=سید محمد حسین|نام خانوادگی=طباطبایی|ناشر=مؤسسة الأعلمی للمطبوعات|جلد=2|صفحه=248|مکان=بیروت}}</ref> این یقین پایه ایمان است،<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=میزان الحکمه|عنوان کتاب=میزان الحکمه|سال=1367|نام=محمد|نام خانوادگی=ری شهری|ناشر=مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر|جلد=8|صفحه=3713|مکان=قم - ایران}}</ref> و بدون چنین یقینی اصلاً ایمان و بلکه اسلام آوردن هم ممکن نیست؛ لذا در روایت فرموده‌اند که ایمان خود را با یقین تقویت کنید.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=میزان الحکمه|عنوان کتاب=میزان الحکمه|سال=1367|نام=محمد|نام خانوادگی=ری شهری|ناشر=مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر|جلد=8|صفحه=3713|مکان=قم - ایران:}}</ref>
 
==== یقین شهودی ====
ولی مرحله دیگری از یقین وجود دارد که نه تنها پایه ایمان نیست بلکه در مرحله‌ای بالاتر از ایمان قرار دارد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=میزان الحکمة|عنوان کتاب=میزان الحکمة|سال=1367|نام=محمد|نام خانوادگی=ری شهری|ناشر=مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر|جلد=8|صفحه=3714|مکان=قم - ایران}}</ref> چنین یقینی کمیاب است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=میزان الحکمة|عنوان کتاب=میزان الحکمة|سال=1367|نام=محمد|نام خانوادگی=ری شهری|ناشر=مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر|جلد=8|صفحه=3714|مکان=قم - ایران}}</ref> با این یقین فرد می‌تواند حقایق مخفی عالم را شهود نماید.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المیزان فی تفسیر القرآن|عنوان کتاب=المیزان فی تفسیر القرآن|سال=1973|نام=سید محمد حسین|نام خانوادگی=طباطبایی|ناشر=مؤسسة الأعلمی للمطبوعات|جلد=6|صفحه=186|مکان=بیروت}}</ref> برای رسیدن به این یقین، باید ایمان آورد و ایمان را تقویت کرد. در روایات اهل بیت(ع) عواملی برای تکمیل و ازدیاد ایمان برشمرده شده است، از جمله؛ نترسیدن از ملامت دیگران، ریا نکردن، ترجیح آخرت بر دنیا، حیا از قبائح، [[حسن خلق]]، صبر بر مصائب، صدق لسان و….<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=میزان الحکمة|عنوان کتاب=میزان الحکمة|سال=1367|نام=محمد|نام خانوادگی=ری شهری|ناشر=مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر|جلد=1|صفحه=196|مکان=قم - ایران}}</ref> در آیات قرآن نیز، تلاوت آیات الهی، جزو عوامل ازدیاد ایمان ذکر شده است.<ref>انفال/ 2.</ref>


پاسخ
=== پرستش خداوند متعال، یکی از راه‌های رسیدن به یقین ===
راه دیگری که برای رسیدن به یقین می‌توان پیمود، عمل کردن بر اساس این آیه شریفه است که می‌فرماید: «و اعبُدْ ربک حتی یأتیک الیقین؛<ref>حجر/ 99</ref> این آیه شریفه در واقع نتیجه [[عبادت همراه با ریا|عبادت]] را یقین می‌داند؛ یعنی راه رسیدن به یقین عبادت است. امّا عبادت چیست؟ آیا همین نماز و روزه کافی است؟ اگر چنین است، چرا این همه انسان که همه روزه به عبادت مشغولند، به یقین نمی‌رسند؟ عبادت [[هدف خلقت]] ذکر شده است<ref>ذاریات/ 56</ref> و مراد از عبادت در این‌جا، اعمال عبادی خاص نیست، بلکه منظور زندگی بر مدار عبودیت است؛ یعنی بندگی و بنده وار زیستن، چنان‌که بردگان و بندگان روزگار قدیم همیشه برده بودند؛ نه آن که فقط ساعتی از روز را برده باشند، بلکه تمام حرکات و سکنات و اعمال آنها برای مولی و در خدمت مولایشان بوده است. عبودیت در برابر خداوند نیز به همین گونه است که انسان را به یقین می‌رساند؛ یعنی آدمی در تمامی لحظات و حالات خود، برای خدا باشد و رضایت او را طلب کند، در هر کاری که انجام می‌دهد تنها رضای خدا و دستورات الهی را در نظر داشته باشد. این نحوه سلوک منافاتی با زندگی عادی ندارد. چرا که این گونه عبادت اصولاً نیازمند وقتی خاص نیست، بلکه خود زندگی و تلاش و معاش آن باید عبادت باشد. چنان‌که فرمود «رجال لا تلهیهم تجارة و لابیع عن ذکرالله»؛ بزرگ مردانی هستند که تجارت و خرید و فروش ایشان را از یاد حق بازنمی‌دارد و غافل نمی‌کند.<ref>نور/ 37.</ref> در این میان، عبادات خاصه مثل نماز و روزه و… اوج لحظات ارتباط انسان با خداست و در ضمن، ایمان او را برای این که در تمام ساعت بنده باقی بماند، تقویت می‌کند؛ لذا در قرآن کریم توصیه می‌فرماید که «و استعینوا بالصبر و الصلاة» از صبر (روزه) و نماز کمک بگیرید.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=قرآن کریم|عنوان کتاب=قرآن کریم|فصل=سوره بقره، آیه 45 و 153}}</ref>


يقين مراتب و مراحل مختلفي دارد:
== مصادیق عبودیت در روایات ==
نخستين مرحلة آن، يقين حصولي است كه با مطالعه و تحقيق و تفكر به دست مي‌‌‌آيد، انديشيدن دربارة براهين فلسفي  و مطالعه كتب خداشناسي و فهميدن صفات و ذات و توحيد و تحليل آنها بر اساس براهين دقيق عقلي، مي‌تواند آدمي را به نخستين مرتبه يقين برساند.
در روایات اهل بیت(ع) نیز عناوین دیگری برای رسیدن به یقین وجود دارند که در واقع همگی بیان مصادیق عبودیت می‌باشند. فرامینی چون [[اصلاح نفس]]،<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=میزان الحکمة|عنوان کتاب=میزان الحکمة|سال=1367|نام=محمد|نام خانوادگی=ری شهری|ناشر=مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر|جلد=8|صفحه=3721، 3720، 3719|مکان=قم - ایران}}</ref> رضایت به قدر الهی،<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=میزان الحکمة|عنوان کتاب=میزان الحکمة|سال=1367|نام=محمد|نام خانوادگی=ری شهری|ناشر=قم - ایران|جلد=8|صفحه=۳۷۲۱، ۳۷۲۰، ۳۷۱۹|مکان=قم - ایران}}</ref> [[زهد]]،<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=میزان الحکمة|عنوان کتاب=میزان الحکمة|سال=1367|نام=محمد|نام خانوادگی=ری شهری|ناشر=مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر|جلد=8|صفحه=3721، 3720، 3719|مکان=قم - ایران}}</ref> و… که همه جلوه‌هایی از بندگی خدا هستند. عوامل کاهش یا از بین رفتن یقین نیز همان موارد خروج از دایره بندگی می‌باشند؛ همانند هواپرستی، حرص، طمع، جدل، حب مال، راضی کردن مردم با غضب خداوند، ستایش مردم در ازاء نعمتی که خداوند به ما داده است (یعنی نعمت را ناشی از دیگران دانستن) و….<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=میزان الحکمة|عنوان کتاب=میزان الحکمة|سال=1367|نام=محمد|نام خانوادگی=ری شهری|ناشر=مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر|جلد=8|صفحه=3718|مکان=قم - ایران}}</ref>
چنين يقيني، نيازمند سير و سلوك و طي مقامات روحاني نيست و هر كسي، مي‌تواند با مطالعه و تحقيق و پالايش ذهن خود از شبهات مختلف، اين معرفت را حاصل كند.
يقين در اين مرحله، علم بدون شك و غيرقابل زوال است، به گونه‌اي كه فرد مطمئن مي‌شود كه مثلاً گزاره «خدا موجود است»، صحيح است و غيرممكن است كه صحيح نباشد.[1]
اين يقين پايه ايمان است،[2] وبدون چنين يقيني اصلاً ايمان و بلكه اسلام آوردن هم ممكن نيست. زيرا كسي كه شك دارد «خدا هست يا نيست»، نمي‌تواند مسلمان شود، چه رسد به مؤمن شدن؛ لذا در روايت فرموده‌اند كه ايمان خود را با يقين تقويت كنيد.[3]
ولي مرحله ديگري از يقين وجود دارد كه نه تنها پاية ايمان نيست بلکه در مرحله‌اي بالاتر از ايمان قرار دارد.[4] چنين يقيني كمياب است[5]. و در نتيجة چنين يقيني، فرد مي‌تواند حقايق مخفي عالم را شهود نمايد.[6]
براي رسيدن به اين يقين، بايد ايمان آورد و ايمان را تقويت كرد. در روايات اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ عواملي براي تكميل و ازدياد ايمان برشمرده شده است، از جمله؛ نترسيدن از ملامت ديگران، ريا نكردن، ترجيح آخرت بر دنيا، حيا از قبائح، حسن خلق، صبر بر مصائب، صدق لسان....[7] در آيات قرآن نيز، تلاوت آيات الهي، جزو عوامل ازدياد ايمان ذكر شده است.[8]
راه ديگري كه براي رسيدن به يقين مي‌توان پيمود، عمل كردن بر اساس اين آيه شريفه است كه مي فرمايد: «و اعبُدْ ربك حتي يأتيك اليقين؛[9] در واقع نتيجه (عبادت) را يقين مي‌داند. يعني راه رسيدن به يقين عبادت است.
امّا عبادت چيست؟ آيا همين نماز و روزه كافي است، اگر چنين است، چرا اين همه انسان كه همه روزه به عبادت مشغولند، به يقين نمي‌رسند؟ عبادت  هدف خلقت ذكر شده است،[10] و مراد از عبادت در اين جا، اعمال عبادي خاص نيست، بلكه منظور زندگي بر مدار عبوديت است؛ يعني بندگي و بنده وار زيستن، چنان كه بردگان و بندگان روزگار قديم هميشه برده بودند؛ نه آن كه فقط ساعتي از روز را برده باشند، بلكه تمام حركات و سكنات و اعمال آنها براي مولي و در خدمت مولايشان بوده است. عبوديت در برابر خداوند نيز به همين گونه است كه انسان را به يقين مي‌رساند. يعني آدمي در تمامي لحظات و حالات خود، براي خدا باشد و رضايت او را طلب كند، در هر كاري كه انجام مي‌دهد، هر جا كه مي‌نگرد، هر سخني كه مي‌گويد يا مي‌شنود... فقط رضاي خدا و دستورات الهي را در نظر داشته باشد.
اين نحوه سلوك ـ كه البته بدين سادگي حاصل نمي‌شود ـ عبوديت و بندگي خالصانه است. البته منافاتي هم با زندگي عادي ندارد؛ چرا كه اين گونه عبادت، اصولاً نيازمند وقتي خاص نيست، بلكه خود زندگي و تلاش و معاش آن بايد عبادت باشد. چنان كه فرمود «رجال لا تلهيهم تجارة و لابيع عن ذكر الله»[11] بزرگ مرداني هستند كه تجارت و خريد و فروش ايشان را از ياد حق باز نمي‌دارد و غافل نمي‌كند.
در اين ميان، عبادات خاصه مثل نماز و روزه و... اوج لحظات ارتباط انسان با خداست و در ضمن ايمان او را براي اين كه در تمام ساعت بنده باقي بماند، تقويت مي‌كند.
لذا در قرآن در آيات 45 و 153 سوره بقره توصيه مي‌فرمايد كه «و استعينوا بالصبر و الصلاة» از صبر (روزه) و نماز كمك بگيريد.
در روايات اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ نيز عناوين ديگري براي رسيدن به يقين وجود دارند كه در واقع همگي بيان مصاديق عبوديت مي‌باشند، فراميني چون اصلاح نفس،[12] رضايت به قدر الهي،[13] زهد،[14] و... كه همه جلوه‌هايي از بندگي خدا هستند، عوامل كاهش و يا از بين رفتن يقين نيز همان موارد خروج از دايره بندگي مي‌باشند.
هواپرستي، حرص، طمع، جدل، حب مال، راضي كردن مردم با غضب خداوند، ستايش مردم در ازاء نعمتي كه خداوند به ما داده است (يعني نعمت را ناشي از ديگران دانستن) و... .[15]
خلاصه آن كه راه رسيدن به يقين، عبارت است از ايمان و عبادت و عبوديت، كه در پي هم حاصل مي‌شوند.


== منابع ==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
| شاخه اصلی = تفسیر
| شاخه اصلی = تفسیر
| شاخه فرعی۱ = معارف قرآن
| شاخه فرعی۱ = معارف قرآن
| شاخه فرعی۲ =  
| شاخه فرعی۲ = یقین
| شاخه فرعی۳ =
| شاخه فرعی۳ =
}}
}}
خط ۳۵: خط ۳۳:
| تیترها = شد
| تیترها = شد
| ویرایش = شد
| ویرایش = شد
| لینک‌دهی =  
| لینک‌دهی =
| ناوبری =  
| ناوبری =
| نمایه =  
| نمایه =
| تغییر مسیر =  
| تغییر مسیر =
| ارجاعات =  
| ارجاعات =
| بازبینی نویسنده =  
| بازبینی نویسنده =
| بازبینی =  
| بازبینی =
| تکمیل =  
| تکمیل =
| اولویت =  
| اولویت =
| کیفیت =  
| کیفیت =
}}
}}


{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۵۱

مراحل رسیدن به یقین

سؤال

برای رسیدن به مرتبه یقین، چه مراحلی را باید طی نمود؟

برای رسیدن به یقین به‌طور کلی دو مرحله باید طی شود. مرحله اول یقین علمی و از طریق علم آموزی است. مرحله دوم از طرقی است که برای ازدیاد ایمان در روایات ذکر شده است. شخصی که یقین علمی به دست‌آورد، در مرحله بعد برای این که آن علم را به ایمان قلبی تبدیل کند تلاش می‌کند. هر مقدار ایمان قلبی افزایش پیدا کند یقین شخص نیز افزایش پیدا می‌کند.

مراتب یقین

یقین علمی

یقین مراتب و مراحل مختلفی دارد. نخستین مرتبه و مرحله آن، یقین حصولی و علمی است که با مطالعه و تحقیق و تفکر به دست می‌آید، اندیشیدن درباره براهین فلسفی و مطالعه کتب اعتقادی می‌تواند آدمی را به نخستین مرتبه یقین برساند. چنین یقینی، نیازمند سیر و سلوک و طی مقامات روحانی نیست و هر کسی، می‌تواند با مطالعه و تحقیق و پالایش ذهن خود از شبهات مختلف، این معرفت را حاصل کند. یقین در این مرحله، علم بدون شک و غیرقابل زوال است، به گونه‌ای که فرد مطمئن می‌شود که مثلاً گزاره «خدا موجود است»، صحیح است و غیرممکن است که صحیح نباشد.[۱] این یقین پایه ایمان است،[۲] و بدون چنین یقینی اصلاً ایمان و بلکه اسلام آوردن هم ممکن نیست؛ لذا در روایت فرموده‌اند که ایمان خود را با یقین تقویت کنید.[۳]

یقین شهودی

ولی مرحله دیگری از یقین وجود دارد که نه تنها پایه ایمان نیست بلکه در مرحله‌ای بالاتر از ایمان قرار دارد.[۴] چنین یقینی کمیاب است.[۵] با این یقین فرد می‌تواند حقایق مخفی عالم را شهود نماید.[۶] برای رسیدن به این یقین، باید ایمان آورد و ایمان را تقویت کرد. در روایات اهل بیت(ع) عواملی برای تکمیل و ازدیاد ایمان برشمرده شده است، از جمله؛ نترسیدن از ملامت دیگران، ریا نکردن، ترجیح آخرت بر دنیا، حیا از قبائح، حسن خلق، صبر بر مصائب، صدق لسان و….[۷] در آیات قرآن نیز، تلاوت آیات الهی، جزو عوامل ازدیاد ایمان ذکر شده است.[۸]

پرستش خداوند متعال، یکی از راه‌های رسیدن به یقین

راه دیگری که برای رسیدن به یقین می‌توان پیمود، عمل کردن بر اساس این آیه شریفه است که می‌فرماید: «و اعبُدْ ربک حتی یأتیک الیقین؛[۹] این آیه شریفه در واقع نتیجه عبادت را یقین می‌داند؛ یعنی راه رسیدن به یقین عبادت است. امّا عبادت چیست؟ آیا همین نماز و روزه کافی است؟ اگر چنین است، چرا این همه انسان که همه روزه به عبادت مشغولند، به یقین نمی‌رسند؟ عبادت هدف خلقت ذکر شده است[۱۰] و مراد از عبادت در این‌جا، اعمال عبادی خاص نیست، بلکه منظور زندگی بر مدار عبودیت است؛ یعنی بندگی و بنده وار زیستن، چنان‌که بردگان و بندگان روزگار قدیم همیشه برده بودند؛ نه آن که فقط ساعتی از روز را برده باشند، بلکه تمام حرکات و سکنات و اعمال آنها برای مولی و در خدمت مولایشان بوده است. عبودیت در برابر خداوند نیز به همین گونه است که انسان را به یقین می‌رساند؛ یعنی آدمی در تمامی لحظات و حالات خود، برای خدا باشد و رضایت او را طلب کند، در هر کاری که انجام می‌دهد تنها رضای خدا و دستورات الهی را در نظر داشته باشد. این نحوه سلوک منافاتی با زندگی عادی ندارد. چرا که این گونه عبادت اصولاً نیازمند وقتی خاص نیست، بلکه خود زندگی و تلاش و معاش آن باید عبادت باشد. چنان‌که فرمود «رجال لا تلهیهم تجارة و لابیع عن ذکرالله»؛ بزرگ مردانی هستند که تجارت و خرید و فروش ایشان را از یاد حق بازنمی‌دارد و غافل نمی‌کند.[۱۱] در این میان، عبادات خاصه مثل نماز و روزه و… اوج لحظات ارتباط انسان با خداست و در ضمن، ایمان او را برای این که در تمام ساعت بنده باقی بماند، تقویت می‌کند؛ لذا در قرآن کریم توصیه می‌فرماید که «و استعینوا بالصبر و الصلاة» از صبر (روزه) و نماز کمک بگیرید.[۱۲]

مصادیق عبودیت در روایات

در روایات اهل بیت(ع) نیز عناوین دیگری برای رسیدن به یقین وجود دارند که در واقع همگی بیان مصادیق عبودیت می‌باشند. فرامینی چون اصلاح نفس،[۱۳] رضایت به قدر الهی،[۱۴] زهد،[۱۵] و… که همه جلوه‌هایی از بندگی خدا هستند. عوامل کاهش یا از بین رفتن یقین نیز همان موارد خروج از دایره بندگی می‌باشند؛ همانند هواپرستی، حرص، طمع، جدل، حب مال، راضی کردن مردم با غضب خداوند، ستایش مردم در ازاء نعمتی که خداوند به ما داده است (یعنی نعمت را ناشی از دیگران دانستن) و….[۱۶]

منابع

  1. طباطبایی، سید محمد حسین (۱۹۷۳). المیزان فی تفسیر القرآن. ج. ۲. بیروت: مؤسسة الأعلمی للمطبوعات. ص. ۲۴۸.
  2. ری شهری، محمد (۱۳۶۷). میزان الحکمه. ج. ۸. قم - ایران: مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر. ص. ۳۷۱۳.
  3. ری شهری، محمد (۱۳۶۷). میزان الحکمه. ج. ۸. قم - ایران:: مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر. ص. ۳۷۱۳.
  4. ری شهری، محمد (۱۳۶۷). میزان الحکمة. ج. ۸. قم - ایران: مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر. ص. ۳۷۱۴.
  5. ری شهری، محمد (۱۳۶۷). میزان الحکمة. ج. ۸. قم - ایران: مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر. ص. ۳۷۱۴.
  6. طباطبایی، سید محمد حسین (۱۹۷۳). المیزان فی تفسیر القرآن. ج. ۶. بیروت: مؤسسة الأعلمی للمطبوعات. ص. ۱۸۶.
  7. ری شهری، محمد (۱۳۶۷). میزان الحکمة. ج. ۱. قم - ایران: مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر. ص. ۱۹۶.
  8. انفال/ 2.
  9. حجر/ 99
  10. ذاریات/ 56
  11. نور/ 37.
  12. «سوره بقره، آیه ۴۵ و ۱۵۳». قرآن کریم.
  13. ری شهری، محمد (۱۳۶۷). میزان الحکمة. ج. ۸. قم - ایران: مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر. ص. ۳۷۲۱، ۳۷۲۰، ۳۷۱۹.
  14. ری شهری، محمد (۱۳۶۷). میزان الحکمة. ج. ۸. قم - ایران: قم - ایران. ص. ۳۷۲۱، ۳۷۲۰، ۳۷۱۹.
  15. ری شهری، محمد (۱۳۶۷). میزان الحکمة. ج. ۸. قم - ایران: مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر. ص. ۳۷۲۱، ۳۷۲۰، ۳۷۱۹.
  16. ری شهری، محمد (۱۳۶۷). میزان الحکمة. ج. ۸. قم - ایران: مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر. ص. ۳۷۱۸.