پیش نویس:حضرت عبدالعظیم حسنی(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
== <big>حضرت عبدالعظیم حسنی(ع)</big> ==
{{پیش نویس|تکمیل}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
حضرت عبدالعظیم حسنی چه جایگاهی دارد؟
حضرت عبدالعظیم چه جایگاهی نزد امامان شیعه و اصحاب و شاگردان آنان داشت؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}'''حضرت عبد العظیم حسنی(ع)''' یکی از [[محدثین]] جلیل القدر و روات بزرگوار که شرافت نسب و طهارت مولد را با فضیلت علم و تقوی به هم آمیخته است. وی سیدی شریف و بزرگوار، متقی، پارسا، پرهیزگار، از مشایخ حدیث و از زهاد و عبّاد زمان خود بود. [[شیخ عباس قمی]] در کتاب خود می‌فرماید: «حضرت عبد العظیم (ره) مکنی و أبوالقاسم است و قبر شریفش در ری معروف و مشهور است و به علو مقام و جلالت شأن معروف و از أکابر محدثین و أعاظم علما و از زهاد و عباد بوده و از اصحاب امام جواد(ع) و امام هادی(ع) است و محقق داماد (ره) در رواشح فرمود احادیث بسیاری در فضیلت و زیارت حضرت عبدالعظیم(ع) روایت شده است که هر که قبر او را زیارت کند، بهشت بر او واجب می‌شود».<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=منتهی الآمال|عنوان کتاب=منتهی الآمال|سال=1379|نام=شیخ عباس|نام خانوادگی=قمی|ناشر=دلیل|جلد=1|صفحه=461|مکان=قم}}</ref>


يكي از محدثين جليل القدر و روات بزرگوار كه شرافت نسب و طهارت مولد را با فضيلت علم و تقوي به هم آميخته، حضرت عبد العظيم حسني ـ عليه السلام ـ است. وي سيدي شريف و بزرگوار، متقي، پارسا، پرهيزگار، از مشايخ حديث و از زهاد و عبّاد زمان خود بود.
== جایگاه ایشان نزد اهل بیت(ع) ==
مرحوم شيخ عباس قمي ـ رحمة الله عليه ـ در كتاب خود مي فرمايد: «حضرت عبد العظيم ـ عليه السلام ـ مكني و أبوالقاسم است و قبر شريفش در ري معروف و مشهور است و به علو مقام و جلالت شأن معروف و از أكابر محدثين و أعاظم علما و از زهاد و عباد بوده و از اصحاب حضرت امام جواد و امام هادي ـ عليهما السلام ـ است و محقق داماد ـ رحمه الله ـ در رواشح فرمود احاديث بسياري در فضيلت و زيارت حضرت عبدالعظيم ـ عليه السلام ـ روايت شده است كه هر كه زيارت كند قبر او را، بهشت بر او واجب مي شود».[1]
حضرت عبد العظیم(ع) نسبت به ائمه زمان(ع) اخلاص و اعتقاد کاملی داشته و به محضر سه نفر از ائمه معصومین(ع) رسیده و از آن بزرگواران نقل حدیث کرده است. از روایات به‌طور وضوح استفاده می‌گردد که وی مورد علاقه و مورد اطمینان حضرات ائمه اطهار(ع) بوده است. در پیامی که حضرت امام رضا(ع) برای شیعیان فرستاده‌اند و [[حدیث «عرض دین»]] که در خدمت امام هادی(ع) بودند و تصدیق اعتقادات حضرت عبد العظیم(ع) توسط ایشان، شاهدی روشن بر ایمان و قداست و عقیده ثابت او به ائمه هدی(ع) و مذهب جعفری می‌باشد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=منتهي الآمال|عنوان کتاب=منتهي الآمال|سال=1379|نام=عباس|نام خانوادگی=قمی|ناشر=دلیل|جلد=1|صفحه=461|مکان=قم}}</ref>
از مطالعة تاريخ زندگاني حضرت عبد العظيم ـ عليه السلام ـ اين مطلب روشن مي شود كه او نسبت به ائمه زمان ـ عليهم السلام ـ خود اخلاص و اعتقاد كاملي داشته و به محضر سه نفر از ائمه معصومين ـ عليهم السلام ـ رسيده و از آن بزرگواران نقل حديث كرده است. از اخبار منقوله به طور وضوح استفاده مي گردد كه وي مورد علاقه و محل اعتماد و اطمينان حضرات ائمه اطهار ـ عليهم السلام ـ بوده است. فرمايشات حضرت امام رضا ـ عليه السلام ـ در پيامي كه توسط ايشان براي شيعيان فرستاده اند، خود شاهدي روشن براي اثبات اين موضوع و حديث «عرض دين» او خدمت امام هادي ـ عليه السلام ـ و تصديق آن حضرت اعتقادات حضرت عبد العظيم ـ عليه السلام ـ را، دليلي بزرگ بر ايمان و قداست و عقيدة ثابت او به ائمه هدي ـ عليهم السلام ـ و مذهب حنيف جعفري مي باشد.
حضرت عبد العظيم ـ عليه السلام ـ در زمان خود، داراي موقعيتي بس عظيم داشت. وي با بزرگان شيعه و روات درجه اول ارتباط كامل داشته و با عده كثيري از اصحاب حضرت امام صادق و امام كاظم و امام رضا ـ عليهم السلام ـ معاصر و هم نشين بود ... هشام بن حكم، ابن أبي عمير، علي بن جعفر ـ عليهم السلام ـ[2]، حسن ابن محبوب، كه از مشايخ او هستند، دليل بارزي است كه وي داراي مقام رفيع و ارجمندي بوده، و با اين گونه اشخاص كه از خواص اصحاب حضرت امام صادق و امام موسي بن جعفر ـ عليهم السلام ـ بودند، مجالست داشته است. علماي رجال و فقهاي بزرگ، حضرت عبدالعظيم ـ عليه السلام ـ را در كتب خود آورده و او را توصيف و تمجيد كرده اند، و همگان او را به خلوص عقيده و صفاي باطن و اعتقاد صحيح و راسخ ستوده و معرفي مي نمايند.[3]


== ایمان، مقام علمی و فضایل اخلاقی عبد العظیم(ع) از زبان ائمه معصومین(ع) ==
[[شیخ صدوق]] در کتاب کمال الدین<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کمال الدین|عنوان کتاب=کمال الدین|سال=1395|نام=ابن بابویه|نام خانوادگی=قمی|ناشر=دار الکتب الإسلامیة|جلد=2|صفحه=51|مکان=تهران}}</ref> در ضمن حدیث «عرض دین» آورده است: وقتی که حضرت عبدالعظیم(ع) خدمت [[امام هادی(ع)]] مشرف شد و عقاید خود را اظهار نمود، امام فرمود: تو از دوستان حقیقی ما هستی. أبو نصر بخاری در بیان حالات فرزندان [[امام حسن مجتبی(ع)]] از ابو علی محمد بن همام از حضرت [[امام حسن عسکری(ع)]] روایت کرده که در نزد آن جناب از عبدالعظیم حسنی(ع) صحبت به میان آمد، حضرت فرمود: اگر عبدالعظیم حسنی(ع) نبود، می‌گفتم علی بن حسن بن زید بن حسن(ع) فرزندی از خود باقی نگذاشته است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=عبد العظیم حیاته و مسنده|عنوان کتاب=عبد العظیم حیاته و مسنده|سال=1373|نام=عزیزالله|نام خانوادگی=عطاردی|ناشر=عطارد|صفحه=26|مکان=تهران}}</ref> مؤلف کتاب جنة النعیم یا روح و ریحان و دیگران نوشته‌اند: شخصی به نام اباحماد رازی از شیعیان و موالیان شهر ری با مشکلات آن زمان به سامراء رفت و خدمت امام زمانش حضرت [[امام علی النقی(ع)]] رسید و مسائلی را پرسید. پس امام پاسخ او را چنین داد: «اما بعد یا أباحماد اذا اشکل علیک شیء من امر دینک فاسئل عنه من عبدالعظیم الحسنی و اقرأه منّی السلام». ای اباحماد! هرگاه مشکلی از امور دینی برایت پیش آمد، جواب مشکل خود را از عبدالعظیم حسنی بخواه و سلام مرا به او برسان.»<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=زندگانی حضرت عبدالعظیم|عنوان کتاب=زندگانی حضرت عبدالعظیم|نام=محمد|نام خانوادگی=شریف رازی|صفحه=29}}</ref>


نسب شريف و والدين حضرت عبد العظيم ـ عليه السلام ـ
== جایگاه ایشان نزد اصحاب اهل بیت(ع) ==
نسب آن حضرت با چهار واسطه به امام حسن مجتبي ـ عليه السلام ـ منتهي مي شود، بدين نحو: عبدالعظيم بن عبدالله بن علي بن حسين الامير بن زيد بن امام حسن مجتبي ـ عليه السلام ـ[4]. جدة مادري او «لبابه» از بني هاشم و دختر عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب است. او در ابتدا همسر حضرت أبوالفضل العباس ـ عليه السلام ـ بود كه از او عبيد الله به دنيا آمد و پس از شهادت آن حضرت به همسري زيد بن امام حسن ـ عليه السلام ـ در آمد و از آن جناب حسن الأمير به دنيا آمد پس معلوم شد كه پدر حضرت عبدالعظيم حسني ـ عليه السلام ـ عبدالله قافه و مادرش دخترزادة اسماعيل بن ابراهيم و يا به گفتة منتقلة الطالبيه ام ولد بوده است، اما ابونصر بخاري نام مادر حضرت عبدالعظيم ـ عليه السلام ـ را امينة دختر اسماعيل بن ابراهيم مي داند.[5] كنية حضرت عبدالعظيم، ابوالقاسم بود. و به آن شهرت داشت به گفته صاحب بن عباد، ابوالفتح، كنيه و شهرتش بوده است.[6]
حضرت عبد العظیم(ع) در زمان خود، موقعیتی بس عظیم داشت. وی با بزرگان شیعه و روات درجه اول ارتباط کامل داشته و با عده کثیری از اصحاب حضرت امام صادق و امام کاظم و امام رضا(ع) معاصر و هم‌نشین بود. هشام بن حکم، ابن أبی عمیر، حسن ابن محبوب، که از مشایخ او هستند، دلیل بارزی است که وی دارای مقام رفیع و ارجمندی بوده، و با این گونه اشخاص که از خواص اصحاب [[امام صادق(ع) پایه‌گذار مکتب شیعه|امام صادق(ع)]] و امام [[موسی بن جعفر(ع)]] بودند، مجالست داشته است. علمای رجال و فقهای بزرگ، حضرت عبدالعظیم(ع) را در کتب خود آورده و او را توصیف و تمجید کرده‌اند، و همگان او را به خلوص عقیده و صفای باطن و اعتقاد صحیح و راسخ ستوده و معرفی می‌نمایند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=منتهی الآمال|عنوان کتاب=منتهی الآمال|سال=1379|نام=قمی|نام خانوادگی=عباس|ناشر=دلیل|جلد=1|صفحه=461|مکان=قم}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=زندگانی حضرت عبدالعظیم|عنوان کتاب=زندگانی حضرت عبدالعظیم|سال=1373|نام=عزیزالله|نام خانوادگی=عطاردی|ناشر=عطارد|صفحه=24|مکان=تهران}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=زندگانی حضرت عبدالعظیم|عنوان کتاب=زندگانی حضرت عبدالعظیم|نام=محمد|نام خانوادگی=شریف رازی|صفحه=3}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=، اختران فروزان ری و طهران، ص15|عنوان کتاب=اختران فروزان ری و طهران|سال=1370|نام=محمد|نام خانوادگی=شریف‌رازی|ناشر=مکتبة الزهراء|صفحه=15|مکان=قم}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=شاگردان مکتب ائمه(ع)، ج3، ص4|عنوان کتاب=شاگردان مکتب ائمه(ع)|سال=1371|نام=محمدعلی|نام خانوادگی=عالمی دامغانی|ناشر=مؤلف|جلد=3|صفحه=4}}</ref>
ايمان، مقام علمي و فضايل اخلاقي عبد العظيم (ع) از زبان ائمه معصومين (ع)
صدوق ـ رحمه الله در كتاب كمال الدين ـ[7] در ضمن حديث «عرض دين» آورده است: وقتي كه حضرت عبدالعظيم ـ عليه السلام ـ خدمت امام هادي ـ عليه السلام ـ مشرف شد و عقايد خود را اظهار نمود، امام فرمود: تو از دوستان حقيقي ما هستي.
أبو نصر بخاري در بيان حالات فرزندان امام حسن مجتبي ـ عليه السلام ـ از ابو علي محمد بن همام[8] از حضرت امام حسن عسكري ـ عليه السلام ـ روايت كرده كه در نزد آن جناب از عبدالعظيم حسني ـ عليه السلام ـ صحبت به ميان آمد، حضرت فرمود: اگر عبدالعظيم حسني ـ عليه السلام ـ نبود، مي گفتم علي بن حسن بن زيد بن حسن ـ عليه السلام ـ فرزندي از خود باقي نگذاشته است.[9]
مؤلف كتاب جنة النعيم يا روح و ريحان و ديگران نوشته اند: شخصي به نام اباحماد رازي از شيعيان و مواليان شهر ري با مشكلات آن زمان به سامراء رفت و خدمت امام زمانش حضرت امام علي النقي ـ عليه السلام ـ رسيد و مسائلي را پرسيد.
پس امام پاسخ او را چنين داد:
«اما بعد يا أباحماد اذا اشكل عليك شيء من امر دينك فاسئل عنه من عبدالعظيم الحسني و اقرأه منّي السلام».
اي اباحماد! هرگاه مشكلي از امور ديني برايت پيش آمد، جواب مشكل خود را از عبدالعظيم حسني بخواه و سلام مرا به او برسان.»[10]


== نسب شریف حضرت عبد العظیم(ع) ==
نسب آن حضرت با چهار واسطه به امام حسن مجتبی(ع) منتهی می‌شود. سلسله نسب ایشان بدین صورت است: عبدالعظیم بن عبدالله بن علی بن حسین الامیر بن زید بن امام حسن مجتبی(ع).<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تهذیب الأنساب و نهایة الأعقاب|عنوان کتاب=تهذیب الأنساب و نهایة الأعقاب|سال=1413|نام=محمد بن محمد|نام خانوادگی=شیخ الشرف عبیدلی|ناشر=کتابخانه عمومی حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفی (ره)|صفحه=139|مکان=قم}}</ref> جدة مادری او «لبابه» از بنی هاشم و دختر عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب است. لبابه در ابتدا همسر حضرت أبوالفضل العباس(ع) بود که از او عبید الله به دنیا آمد و پس از شهادت آن حضرت به همسری زید بن امام حسن(ع) درآمد و از آن جناب حسن الأمیر به دنیا آمد. پس معلوم شد که پدر حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) عبدالله قافه و مادرش دخترزاده اسماعیل بن ابراهیم یا به گفته منتقلة الطالبیه ام ولد بوده است. اما ابونصر بخاری نام مادر حضرت عبدالعظیم(ع) را امینة دختر اسماعیل بن ابراهیم می‌داند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=سر السلسلة العلویة فی أنساب السادة العلویة|عنوان کتاب=سر السلسلة العلویة فی أنساب السادة العلویة|سال=1389|نام=ابو نصر سهل بن عبدالله|نام خانوادگی=بخاری|ناشر=کتابخانه بزرگ حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفی (ره). گنجینه جهانی مخطوطات اسلامی|صفحه=24|مکان=قم}}</ref>


حضرت عبدالعظيم ـ عليه السلام ـ از نظر علماي رجال
کنیة حضرت عبدالعظیم، ابوالقاسم بود و به آن شهرت داشت. به گفته صاحب بن عباد، ابوالفتح، کنیه و شهرتش بوده است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=سر السلسلة العلویة فی أنساب السادة العلویة|عنوان کتاب=سر السلسلة العلویة فی أنساب السادة العلویة|نام=ابو نصر سهل بن عبدالله|نام خانوادگی=بخاری|ناشر=کتابخانه بزرگ حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفی (ره). گنجینه جهانی مخطوطات اسلامی|صفحه=24|مکان=قم}}</ref>
سيد جليل القدر حضرت عبدالعظيم حسني ـ عليه السلام ـ در ميان فرزندان ائمه هدي ـ عليهم السلام ـ، گذشته از چند تن، از همه افضل و اعلا، بلكه از اجلاء الساداة و سادة الأجلاء بوده و شيخ بزرگوار صدوق[11] (عليه الرحمه) او را چنين ستوده است: «كان عبدالعظيم الحسني عابداً ورعاً مرضياً؛ حضرت عبدالعظيم ـ عليه السلام ـ شخصي خداپرست، پارسا و پسنديدة خدا و رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ و مردم بوده است».
اسماعيل بن عباد معروف به صاحب بن عباد، كه وزير فخر الدوله ديلمي بود، مي گويد:
«عبدالعظيم حسني ـ عليه السلام ـ مردي با ورع، پارسا و پرهيزگار و ديندار و خداپرست، معروف به امانت داري، و داراي صداقت لهجه، و داناي به امور دين، و گوياي توحيد، و عدل بسيار بود و در زمان خودش در علم و ادب و فضل و دانش و تقوا بعد از امام زمانش، بر تمام معاصران خويش برتري داشته و اتكايي كامل و نهايت توسل به معصومين ـ عليهم السلام ـ را دارا بود. هيچ كس را منزلت او نبوده و به تمام معنا تبعيت و تقليد از حضرات ائمه مي نمود و در اولاد و احفاد حضرت امام حسن مجتبي ـ عليه السلام ـ كسي به قدر رتبه و مقام او به منصة ظهور نرسيده است»[12]


== حضرت عبدالعظیم(ع) از نظر علمای رجال ==
سید جلیل القدر حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) در میان فرزندان ائمه هدی(ع)، گذشته از چند تن، از همه افضل و اعلا، بلکه از اجلاء الساداة و سادة الأجلاء بوده و شیخ صدوق <ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=من لا یحضره الفقیه|عنوان کتاب=من لا یحضره الفقیه|سال=1363|نام=ابن بابویه (صدوق)|نام خانوادگی=قمی|ناشر=جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیة بقم. مؤسسة النشر الإسلامی|جلد=2|صفحه=80|مکان=قم}}</ref> او را چنین ستوده است: «کان عبدالعظیم الحسنی عابداً ورعاً مرضیاً؛ حضرت عبدالعظیم(ع) شخصی خداپرست، پارسا و پسندیده خدا و رسول خدا(ص) و مردم بوده است». اسماعیل بن عباد معروف به صاحب بن عباد، که وزیر فخر الدوله دیلمی بود، می‌گوید: «عبدالعظیم حسنی(ع) مردی با ورع، پارسا و پرهیزگار و دیندار و خداپرست، معروف به امانت داری، و دارای صداقت لهجه، و دانای به امور دین، و گویای توحید، و عدل بسیار بود و در زمان خودش در علم و ادب و فضل و دانش و تقوا بعد از امام زمانش، بر تمام معاصران خویش برتری داشته و اتکایی کامل و نهایت توسل به معصومین(ع) را دارا بود. هیچ‌کس را منزلت او نبوده و به تمام معنا تبعیت و تقلید از حضرات ائمه(ع) می‌نمود و در اولاد و احفاد حضرت امام حسن مجتبی(ع) کسی به قدر رتبه و مقام او به منصه ظهور نرسیده است»<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=زندگانی حضرت عبدالعظیم|عنوان کتاب=زندگانی حضرت عبدالعظیم|نام=محمد|نام خانوادگی=شریف رازی|صفحه=22}}</ref>


تاريخ تولد و وفات حضرت عبدالعظيم حسني ـ عليه السلام ـ
== تاریخ تولد و وفات حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) ==
از تاريخ تولد حضرت عبدالعظيم ـ عليه السلام ـ اطلاع درستي در دست نيست. مورخان از سال ورود آن حضرت به ري و اين كه آيا وي به مرگ طبيعي از دنيا رفته و يا به شهادت رسيده است، اخبار دقيقي نقل نكرده اند و هر يك قولي را برگزيده اند و دربارة تاريخ ولادت و وفات يا شهادت او، كمتر سخن به ميان آورده اند، اما دانشمند فرزانه جناب علامه محقق مرحوم شيخ آغا بزرگ تهراني ـ رحمه الله ـ با تحقيقات فراوان در كتاب خود[13] تاريخ تولد وفات آن حضرت را به دست آورده است.
از تاریخ تولد حضرت عبدالعظیم(ع) اطلاع درستی در دست نیست. مورخان از سال ورود آن حضرت به ری و این که آیا وی به مرگ طبیعی از دنیا رفته یا به شهادت رسیده است، اخبار دقیقی نقل نکرده‌اند و هر یک قولی را برگزیده اند و دربارة تاریخ ولادت و وفات یا شهادت او، کمتر سخن به میان آورده‌اند، اما دانشمند فرزانه جناب علامه محقق مرحوم [[شیخ آغا بزرگ تهرانی(ره)]] با تحقیقات فراوان در کتاب خود<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الذریعه الی تصانیف الشیعه|عنوان کتاب=الذریعه الی تصانیف الشیعه|نام=آغا بزرگ|نام خانوادگی=تهرانی|ناشر=دار الأضواء|صفحه=169|مکان=بیروت}}</ref> تاریخ تولد و وفات آن حضرت را به دست آورده است. ایشان در کتاب بسیار پراهمیت [[الذریعه الی تصانیف الشیعه]] از کتابی به نام الخصائص العظیمیه در شرح زندگانی حضرت عبدالعظیم(ع) نام می‌برد و نویسنده آن کتاب را شیخ جواد بن مهدی لاریجانی متوفای سوم جمادی الثانی ۱۳۵۵ هـ. ق معرفی می‌کند. او می‌گوید: این نویسنده، کتاب دیگری به نام نورالآفاق لشهاب الأنهار النفاق دارد، که این کتاب در سال ۱۳۴۴ هـ. ق به چاپ رسیده است، و در این کتاب از کتاب الخصائص العظیمیه نقل کرده است که ولادت آن حضرت چهارم ربیع الثانی به سال ۱۷۳ هجری<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=نورالآفاق|عنوان کتاب=نورالآفاق|سال=1344|نام=جواد بن مهدی|نام خانوادگی=شاه عبدالعظیمی شریف رازی لاریجانی|ناشر=مطبعه حاجی عبدالرحیم|صفحه=15|مکان=تهران}}</ref> در مدینه واقع شده و در روز جمعه پانزدهم شوال ۲۵۲ هـ. ق، در شهر ری وفات یافته‌اند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الذریعه الی تصانیف الشیعه|عنوان کتاب=الذریعه الی تصانیف الشیعه|سال=1403|نام=آغا بزرگ|نام خانوادگی=تهرانی|ناشر=دار الأضواء|جلد=7|صفحه=169|مکان=بیروت}}</ref> روی این حساب، حضرت عبدالعظیم(ع) ۷۹ سال عمر کرد اما کیفیت شهادت یا وفات حضرت عبد العظیم نیز دقیقاً معلوم نیست، و برخی از مورخان او را مسموم می‌دانند و بعضی دیگر می‌گویند که حضرت عبدالعظیم را زنده به گور کرده‌اند. چنان‌که در کتاب روح و ریحان<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=روح و ریحان|عنوان کتاب=روح و ریحان|سال=1383|نام=سید علی اکبر|نام خانوادگی=صداقت|ناشر=بکاء|صفحه=399}}</ref> به نقل از فخر الدین طریحی که در منتخب خود نوشته: «و ممن دفن حیا عبدالعظیم حسنی بری…؛ از کسانی که زنده به گور دفن شد، جناب عبدالعظیم حسنی(ع) می‌باشد که در شهر ری دفن گردیده است». فخر رازی در کتاب «الشجرة المبارکه» می‌نویسد: «از فرزندان عبدالله بن علی، دو تن دارای فرزند پسر بودند که یکی از آنها عبدالعظیم مقتول در شهر ری می‌باشد که مشهد او معروف و مشهور است.»<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الشجرة المبارکة فی أنساب الطالبیة|عنوان کتاب=الشجرة المبارکة فی أنساب الطالبیة|نام=فخر الدین|نام خانوادگی=رازی|ناشر=مکتبة آیة الله العظمی المرعشی النجفی (ره)|صفحه=64|مکان=قم}}</ref>
ايشان در كتاب بسيار پر اهميت الذريعه الي تصانيف الشيعه از كتابي به نام الخصائص العظيميه در شرح زندگاني حضرت عبدالعظيم ـ عليه السلام ـ نام مي برد، و نويسنده آن كتاب را شيخ جواد بن مهدي لاريجاني متوفاي سوم جمادي الثاني 1355 هـ . ق معرفي مي كند، و مي گويد: اين نويسنده، كتاب ديگري به نام نورالآفاق لشهاب الأنهار النفاق دارد، كه اين كتاب در سال 1344 هـ . ق به چاپ رسيده است، و در اين كتاب از كتاب الخصائص العظيميه نقل كرده است كه ولادت آن حضرت چهارم ربيع الثاني به سال 173 هجري[14] در مدينه واقع شده، و آن بزرگوار در روز جمعه پانزدهم شوال 252 هـ .ق، در شهر ري وفات يافته است.[15]
روي اين حساب، حضرت عبدالعظيم ـ عليه السلام ـ 79 سال عمر كرد اما كيفيت شهادت يا وفات حضرت عبد العظيم نيز دقيقاً معلوم نيست، و برخي از مورخان او را مسموم مي دانند و بعضي ديگر مي گويند كه حضرت عبدالعظيم را زنده به گور كرده اند. چنانكه در كتاب روح و ريحان[16] به نقل ار فخر الدين طريحي كه در منتخب خود نوشته: «و ممن دفن حيا عبدالعظيم حسني بري...؛ از كساني كه زنده به گور دفن شد، جناب عبدالعظيم حسني ـ عليه السلام ـ مي باشد كه در شهر ري دفن گرديده است».
فخر رازي در كتاب «الشجرة المباركه»[17] مي نويسد: «از فرزندان عبدالله بن علي، دو تن داراي فرزند پسر بودند كه يكي از آنها عبدالعظيم مقتول در شهر ري مي باشد كه مشهد او معروف و مشهور است.» با وجود گفتار طريحي و فخر رازي، مشهور چنين است كه آن حضرت بر اثر بيماري از دنيا رفته است، صاحب بن عباد هم كه رساله اي دربارة آن حضرت نوشته، همين قول را اختيار كرده است.


== همسر و فرزندان حضرت عبدالعظیم(ع) ==
علمای انساب و نویسندگان، زوجه و همسر محترمه حضرت عبدالعظیم(ع) را به نام «خدیجه بنت قاسم بن حسن الامیر» که دختر عموی پدر آن حضرت بود، ثبت نموده‌اند. در حالات قاسم نوشته‌اند که وی به زهد و ترک دنیا معروف بوده و از طرف پدر و مادر به حضرت امام حسن مجتبی(ع) بر می‌گردد، زیرا مادرش ام سلمه دختر حسین بن اثرم بن حسن بن علی بن أبی طالب(ع) می‌باشد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=منتهی الآمال|عنوان کتاب=منتهی الآمال|سال=1379|نام=عباس|نام خانوادگی=قمی|ناشر=دلیل|جلد=1|صفحه=460|مکان=قم}}</ref> در رابطه با فرزندان حضرت عبدالعظیم بین مورخین اختلاف نظر وجود دارد؛ لذا ما به جهت جمع این اقوال می‌گوییم: اولاً: به‌طور یقین برای حضرت عبدالعظیم(ع) فرزندی به نام محمد بوده، که به جهت فرزند نداشتن محمد، عده ای از علمای انساب از جمله صاحب کتاب تهذیب الأنساب، خود عبدالعظیم(ع) را بدون فرزند تصور می‌نماید. می‌توان این نگاه را چنین توجیه نمود که چون تنها فرزند حضرت عبدالعظیم(ع) محمد بود و او فرزند نداشت، لذا علمای انساب، خود عبدالعظیم(ع) را بدون فرزند تصور نموده‌اند. ثانیاً: همان طوری که بیان گردید، عده ای از مورخان و علمای انساب، نسبت به نام و نسب همسر محترمه حضرت عبدالعظیم(ع) اختلاف کرده و برخی زوجه حضرت عبدالعظیم را خدیجه بنت قاسم بن حسن بن زید و برخی دیگر فاطمه بنت عقبة بن قیس الحمیری می‌دانند. باید گفت که خدیجه دختر قاسم بن حسن بن زید به اتفاق جمیع علمای انساب و مورخان زوجه جناب حضرت عبدالعظیم(ع) بوده و مؤلف کتاب انساب مجدی به آن تصریح کرده، و هیچ جای تردید نیست، اما مؤلف کتاب «منتقلة الطالبیه» هم، در کتابش برای آن حضرت زوجه ای به نام فاطمه دختر عقبه ذکر کرده که احتمال داده می‌شود، هر دوی این بانوان محترمه، با جناب عبدالعظیم(ع) ازدواج کرده‌اند. اما در این که کدام یک از فرزندان، (محمد، خدیجه، رقیه، ام سلمه، قاسم، احمد، صفیه و فاطمه) متعلق به این بانوان باشد، اختلاف است. اما چون اکثر علما اتفاق دارند در این که «محمد» و «ام سلمه» از «خدیجه بنت قاسم» هستند، می‌توان برای آن بانو، این دو فرزند را قائل شد. ابن طباطبا در «منقلة الطالبیه»، خدیجه، رقیه و أحمد را که اتفاق نظر در آن است، برای فاطمه دختر عقبة بن قیس محسوب نموده است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=منتقله الطالبیه|عنوان کتاب=منتقله الطالبیه|سال=1377|نام=أبی إسماعیل|ناشر=المکتبة الحیدریة|صفحه=157|مکان=قم|نام خانوادگی=بن إبراهیم بن ناصر بن طباطبا}}</ref>


همسر و فرزندان حضرت عبدالعظيم ـ عليه السلام ـ
== عبادت و سخاوت حضرت عبدالعظیم(ع) ==
علماي انساب و نويسندگان، زوجة و همسر محترمه حضرت عبدالعظيم ـ عليه السلام ـ را به نام «خديجه بنت قاسم بن حسن الامير»[18] كه دختر عموي پدر آن حضرت بود، را ثبت نموده اند، و در حالات قاسم نوشته اند كه وي به زهد و ترك دنيا معروف بوده و از طرف پدر و مادر به حضرت امام حسن مجتبي ـ عليه السلام ـ بر مي گرد، زيرا كه مادرش ام سلمه دختر حسين بن اثرم بن حسن بن علي بن أبي طالب ـ عليهم السلام ـ مي باشد.
در کتاب زندگانی حضرت عبدالعظیم(ع)، تألیف دانشمند محترم جناب آقای شیخ محمد شریف رازی، بعد از مبحث روش آن حضرت در مدینه و عراق قبل از مهاجرتش به ایران، که همراه با تقیه و اختفا بوده است، می‌نویسد: «در عبادت حضرت عبدالعظیم(ع) رسیده است که در مدت عمر شریفش بیشتر روزها، بلکه غالب ایام را روزه و شب‌ها را به عبادت و ستایش خداوند متعال می‌گذرانید».<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=زندگانی حضرت عبدالعظیم|عنوان کتاب=زندگانی حضرت عبدالعظیم|نام=محمد|نام خانوادگی=شریف رازی|صفحه=28}}</ref> این مطلب را صاحب بن عباد بیان نموده که مرحوم نوری در آخر کتاب [[مستدرک الوسائل]] خود چنین آورده: «حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) از حکومت زمان خود در هراس و مورد تهدید بود. به همین دلیل وطن خود را ترک کرد و به‌طور ناشناس از این شهر به آن شهر می‌گریخت، تا این که وارد «شهر ری» شد و در محله «ساربانان»، در خانه یکی از شیعیان، در «کوی بردگان» ساکن گردید و به عبادت و راز و نیاز با قاضی الحاجات و پروردگار خود مشغول شد. وی روزها را در «سرداب» خانه به سر می‌برد و روزه می‌گرفت و شب‌ها را به نماز و مناجات می‌پرداخت.»<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل|عنوان کتاب=مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل|سال=1408|نام=میرزا حسین|نام خانوادگی=نوری|ناشر=مؤسسة آل البیت (علیهم السلام) لإحیاء التراث|جلد=3|صفحه=613|مکان=بیروت}}</ref> از این رو علامه نسابه سید جعفر اعرجی نجفی حسینی متوفای ۱۳۳۲ هـ. ق می‌نویسد؛ «اما عبدالعظیم بن عبدالله بن علی، فهو السید الجلیل الزاهد العابد التقی النقی، سنی الفضائل و المناقب» عبدالعظیم حسنی(ع) سیدی جلیل، پرهیزگار، عابدی متقی و پاک می‌باشد که دارای فضایل و مناقب بی شماری است. اما در بذل و بخشش و جود و سخاوت آن بزرگوار وارد شده است که تنها کسی که اقتدا و تبعیت از جد بزرگوار خود امام حسن مجتبی(ع) نمود، او بوده است یعنی همان طوری که حضرت امام حسن مجتبی(ع)، سخی‌ترین مردم در زمان خود بود، به گونه ای که چند مرتبه تمام اموال خویش را میان فقرا و بی نوایان تقسیم نموده و چیزی را برای خود نگه نداشت، همین‌طور فرزند ارجمند و نواده بزرگش حضرت عبدالعظیم(ع) چندین مرتبه اموال خود را میان فقرا و ضعفا تقسیم نمود و بیچارگان را مدد و یاری کرد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مناهل الضرب فی أنساب العرب|عنوان کتاب=مناهل الضرب فی أنساب العرب|سال=1377|نام=جعفر بن محمد|نام خانوادگی=اعرجی|ناشر=کتابخانه عمومی حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفی (ره)|صفحه=162-163|مکان=قم}}</ref>
در رابطه با فرزندان حضرت عبدالعظيم بين مورخين اختلاف نظر وجود دارد. لذا ما به جهت جمع اين اقوال مي گوييم:
اولاً: به طور يقين براي حضرت عبدالعظيم ـ عليه السلام ـ فرزندي به نام محمد بوده، كه به جهت فرزند نداشتن محمد، عده اي از علماي انساب من جمله صاحب كتاب تهذيب الأنساب، خود عبدالعظيم ـ عليه السلام ـ را بدون فرزند تصور مي نمايد كه مي توان چنين توجيه نمود كه چون تنها فرزند حضرت عبدالعظيم ـ عليه السلام ـ، محمد بود و او فرزند نداشت، لذا علماي انساب، خود عبدالعظيم ـ عليه السلام ـ را بدون فرزند تصور نموده اند.
ثانياً: همان طوري كه بيان گرديد، عده اي از مورخان و علماي انساب، نسبت به نام و نسب همسر محترمه حضرت عبدالعظيم ـ عليه السلام ـ اختلاف كرده و برخي زوجه حضرت عبدالعظيم را خديجه بنت قاسم بن حسن بن زيد[19] و برخي ديگر فاطمه بنت عقبة بن قيس الحميري[20] مي دانند.
بايد گفت كه خديجه دختر قاسم بن حسن بن زيد به اتفاق جميع علماي انساب و مورخان زوجة جناب حضرت عبدالعظيم ـ عليه السلام ـ بوده و مؤلف كتاب انساب مجدي به آن تصريح كرده، و هيچ جاي ترديد نيست، اما مؤلف كتاب «منتقلة الطالبيه» هم، در كتابش براي آن حضرت زوجه اي به نام فاطمه دختر عقبه ذكر كرده كه احتمال داده ميشود، هر دوي اين بانوان محترمه، منكوحه جناب عبدالعظيم ـ عليه السلام ـ بوده باشند.
اما در اين كه كدام يك از فرزندان، (محمد، خديجه، رقيه، ام سلمه، قاسم، احمد، صفيه و فاطمه) متعلق به اين بانوان باشد، اختلاف است.
اما چون اكثر علما در اين كه «محمد» و «ام سلمه» از «خديجه بنت قاسم» هستند اتفاق دارند، مي توان براي آن بانو، اين دو فرزند را قائل شد.
ابن طباطبا در «منقلة الطالبيه»، خديجه، رقيه و أحمد را كه اتفاق نظر در آن است، براي فاطمه دختر عقبة بن قيس محسوب نمود.
و بايد يادآور شد كه چون قاسم و صفيه را هيچ كدام از قدماي علماي أنساب در تعداد فرزندان حضرت عبدالعظيم ـ عليه السلام ـ بر نشمرده اند، لذا اين احتمال مي رود كه برادر زادگان آن حضرت را به او نسبت داده باشند. والله العالم.


== ثواب زیارت حضرت عبدالعظیم(ع) ==
بدون شک از سوی امام معصوم(ع) برای اصل زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) توصیه شده است. در بیانی محدث قمی از امام معصوم(ع) پاداش زیارت حضرت عبدالعظیم(ع) را بهشت روایت می‌کند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=سفینة البحار و مدینة الحکم و الآثار|عنوان کتاب=سفینة البحار و مدینة الحکم و الآثار|سال=1388|نام=عباس|نام خانوادگی=قمی|ناشر=آستان قدس رضوی. بنیاد پژوهشهای اسلامی|جلد=2|صفحه=121|مکان=مشهد مقدس}}</ref> و ابن قولویه قمی در [[کامل الزیارات]] با واسطه علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی، و محمد بن یحیی عطار قمی، که همگان از رجال بزرگ علم حدیث و از ثقات بوده‌اند، از قول مردی از «ری» روایت کرده‌اند که گفته است: من به هنگام بازگشت از کربلاء در شهر سامراء به حضور امام هادی(ع) رسیدم و آن حضرت فرمود: کجا بوده‌ای؟ گفتم: از زیارت حضرت [[سید الشهدا(ع)]] بر می‌گردم. آن حضرت فرمود: اَما انَّکَ لَوْ زُرْتَ قَبْرَ عَبْدُالْعَظیم عنْدَکُمْ، لَکُنْتَ کَمَنْ زارَ الْحُسَیْنَ(ع)؛ اما اگر تو قبر حضرت عبدالعظیم(ع) را که نزد خود شماست زیارت می‌کردی، مثل کسی بودی که امام حسین(ع) را زیارت کرده باشد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=زندگانی عبدالعظیم(ع)|عنوان کتاب=زندگانی عبدالعظیم(ع)|سال=1380|نام=احمد|نام خانوادگی=صادقی اردستانی|ناشر=حافظ نوین|صفحه=208|مکان=تهران}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کامل الزیارات|عنوان کتاب=کامل الزیارات|سال=1377|نام=جعفر بن محمد قمی (ابن قولویه)|نام خانوادگی=ابوالقاسم|ناشر=المطبعة المبارکة المرتضویة|صفحه=321|مکان=نجف اشرف}}</ref>


عبادت و سخاوت حضرت عبدالعظيم ـ عليه السلام ـ
در روایت دیگری آمده است که شیعه‌ای از [[شهر ری]] نزد امام هادی(ع) رفت. او در پاسخ به سؤال امام که کجا بوده، گفت به زیارت امام حسین(ع) رفته بود. امام به او می‌گوید: {{متن عربی|أَمَا إِنَّكَ لَوْ زُرْتَ قَبْرَ عَبْدِ الْعَظِيمِ عِنْدَكُمْ لَكُنْتَ كَمَنْ زَارَ الْحُسَيْنَ|ترجمه=اگر قبر عبدالعظیم را که در جوار شماست، زیارت کنید، مانند آن است که قبر حسین(ع) را زیارت کرده باشید}}<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کامل الزیارات|عنوان کتاب=کامل الزیارات|سال=1356|نام=جعفر بن محمد|نام خانوادگی=ابن قولویه|ناشر=المطبعة المبارکة المرتضویة|صفحه=324|مکان=نجف اشرف}}</ref>
در كتاب زندگاني حضرت عبدالعظيم ـ عليه السلام ـ ، تأليف دانشمند محترم جناب آقاي شيخ محمد شريف رازي، بعد از مبحث روش آن حضرت در مدينه و عراق قبل از مهاجرتش به ايران، كه همراه با تقيه و اختفا بوده است، مي نويسد:[21]
«در عبادت حضرت عبدالعظيم ـ عليه السلام ـ رسيده است كه در مدت عمر شريفش بيشتر روزها، بلكه غالب ايام را روزه و شب ها را به عبادت و ستايش خداوند متعال مي گذرانيد». اين مطلب را صاحب بن عباد بيان نموده كه مرحوم نوري در آخر كتاب مستدرك الوسائل[22] خود چنين آورده:
«حضرت عبدالعظيم حسني ـ عليه السلام ـ از حكومت زمان خود در هراس و مورد تهديد بود، و به همين دليل وطن خود را ترك كرد و به طور ناشناس از اين شهر به آن شهر مي گريخت، تا اين كه وارد «شهر ري» شد و در محله «ساربانان»، خانه يكي از شيعيان، در «كوي بردگان» ساكن گرديد و به عبادت و راز و نياز با قاضي الحاجات و پروردگار خود مشغول شد.
وي روزها را در «سرداب» خانه به سر مي برد و روزه مي گرفت و شب ها را به نماز و مناجات مي پرداخت.»
از اين رو علامه نسابه سيد جعفر اعرجي نجفي حسيني متوفاي 1332 هـ. ق مي نويسد؛ «اما عبدالعظيم بن عبدالله بن علي، فهو السيد الجليل الزاهد العابد التقي النقي، سني الفضائل و المناقب»[23]
عبدالعظيم حسني ـ عليه السلام ـ سيدي جليل، پرهيزگار، عابدي متقي و پاك كه داراي فضايل و مناقب بي شماري است.
اما در بذل و بخشش وجود و سخاوت آن بزرگوار وارد شده است كه تنها كسي كه اقتدا و تبعيت از جد بزرگوار خود امام حسن مجتبي ـ عليه السلام ـ نمود، او بوده است يعني همان طوي كه حضرت امام حسن مجتبي ـ عليه السلام ـ ، سخي ترين مردم در زمان خود بود، به گونه اي كه چند مرتبه تمام اموال خويش را ميان فقرا و بي نوايان تقسيم نموده و چيزي را براي خود نگه نداشت، همين طور فرزند ارجمند و نوادة بزرگش حضرت عبدالعظيم ـ عليه السلام ـ چندين مرتبه اموال خود را ميان فقرا و ضعفا تقسيم نمود و بيچارگان را مدد و ياري كرد كه البته بايد گفت «الولد سر ابيه» كلامي است صادق:
حضرت عبدالعظيم به تمام معنا فرزند آن پدر است.
 
 
كيفيت زيارت حضرت عبدالعظيم ـ عليه السلام ـ
دربارة زيارت حضرت عبدالعظيم حسني ـ عليه السلام ـ جاي شك و ترديد نيست كه از سوي امام معصوم ـ عليه السلام ـ براي اصل زيارت وي توصيه شده است، لذا از وظايف اخلاقي و دين ما محسوب مي شود كه به زيارت آن بزرگوار بشتابيم و از فيض زيارت وي بيش از پيش بهرمند گرديم.
در بياني «مرحوم محدث قمي ـ رحمه الله» از امام معصوم روايت مي كند، پاداش زيارت حضرت عبدالعظيم ـ عليه السلام ـ را بهشت معين فرموده است.[24]
و همچنين جعفر بن محمد بن جعفر بن موسي بن قولويه قمي ـ رحمه الله ـ، كه در قرن چهارم هجري مي زيست، با واسطة علي بن حسين بن موسي بن بابويه قمي ـ رحمه الله ـ، و محمد بن يحيي عطار قمي ـ رحمه الله ـ، كه همگان از رجال بزرگ علم حديث و از ثقات بوده اند[25]، از قول مردي از «ري» روايت كرده اند، كه گفته است:
من به هنگام بازگشت از كربلاء در شهر سامراء به حضور امام هادي ـ عليه السلام ـ رسيدم، آن حضرت فرمود: كجا بوده اي؟
گفتم: از زيارت حضرت سيد الشهدا ـ عليه السلام ـ بر مي گردم.
آن حضرت فرمود: اَما انَّكَ لَوْ زُرْتَ قَبْرَ عَبْدُالْعَظيم عنْدَكُمْ، لَكُنْتَ كَمَنْ زارَ الْحُسَيْنَ ـ عليه السّلام ـ[26]؛
اما اگرتو، قبر حضرت عبدالعظيم ـ عليه السلام ـ را كه نزد خود‌ شماست زيارت مي كردي، مثل كسي بودي كه حضرت امام حسين ـ عليه السلام ـ را زيارت كرده باشد.
براساس روایتی از [[امام هادی(ع)]] ثواب زیارت قبر عبدالعظیم حسنی برابر با ثواب [[زیارت امام حسین(ع)]] در [[کربلا]] است.
 
در روایتی آمده است که شیعه‌ای از [[شهر ری]] نزد امام هادی(ع) رفت. او در پاسخ به سؤال امام که کجا بوده، گفت به زیارت امام حسین(ع) رفته بود. امام به او می‌گوید: {{متن عربی|أَمَا إِنَّكَ لَوْ زُرْتَ قَبْرَ عَبْدِ الْعَظِيمِ عِنْدَكُمْ لَكُنْتَ كَمَنْ زَارَ الْحُسَيْنَ|ترجمه=اگر قبر عبدالعظیم را که در جوار شماست، زیارت کنید، مانند آن است که قبر حسین(ع) را زیارت کرده باشید}}<ref>ابن‌قولویه، کامل الزیارات‏، ص۳۲۴، نجف، دارالمرتضویة، ۱۳۵۶ش.</ref>


عالمان دینی در علت یکسان دانستن زیارت یک امامزاده با زیارت امام حسین(ع) توسط امام معصوم، مواردی را ذکر کرده‌اند:
عالمان دینی در علت یکسان دانستن زیارت یک امامزاده با زیارت امام حسین(ع) توسط امام معصوم، مواردی را ذکر کرده‌اند:
* این روایت را تجلیلی دانسته‌اند از مقام عبدالعظیم حسنی تا جایگاهش نزد مخاطبان و سایر شیعیان، بالاتر رود.<ref>تقدیری، [http://www.shabestan.ir/detail/News/1114692 «دلیل برابری فضیلت زیارت عبدالعظیم(ع) با زیارت سیدالشهدا(ع)»]، خبرگزاری شبستان.</ref>
* این روایت را تجلیلی دانسته‌اند از مقام عبدالعظیم حسنی تا جایگاهش نزد مخاطبان و سایر شیعیان، بالاتر رود.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.shabestan.news/news/1114692/دلیل-برابری-فضیلت-زیارت-عبدالعظیم-ع-با-زیارت-سیدالشهدا-ع|عنوان= «دلیل برابری فضیلت زیارت عبدالعظیم(ع) با زیارت سیدالشهدا(ع)»|تاریخ بازبینی=19 آبان 1400|سال=1400}}</ref>
* این تشبیه را به‌جهت تشکیل پایگاه و مرکز تبلیغ دانسته‌اند؛ ائمه اطهار(ع) خواستار نشر احکام دینی توسط شیعیان بودند و با مهم جلوه دادن عبدالعظیم حسنی، سعی در شکل‌دهی پایگاه و محل تجمعی برای این امر بودند.<ref>تقدیری، [http://www.shabestan.ir/detail/News/1114692 «دلیل برابری فضیلت زیارت عبدالعظیم(ع) با زیارت سیدالشهدا(ع)»]، خبرگزاری شبستان.</ref>
* این تشبیه را به‌جهت تشکیل پایگاه و مرکز تبلیغ دانسته‌اند؛ ائمه اطهار(ع) خواستار نشر احکام دینی توسط شیعیان بودند و با مهم جلوه دادن عبدالعظیم حسنی، سعی در شکل‌دهی پایگاه و محل تجمعی برای این امر بودند.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.shabestan.news/news/1114692/دلیل-برابری-فضیلت-زیارت-عبدالعظیم-ع-با-زیارت-سیدالشهدا-ع|عنوان= «دلیل برابری فضیلت زیارت عبدالعظیم(ع) با زیارت سیدالشهدا(ع)»|تاریخ بازبینی=19 آبان 1400|سال=1400}}</ref>
* برخی معتقدند امام هادی(ع) به منظور پیشگیری از خطرهای زیارت امام حسین(ع) از طرف حکومت‌های وقت، زیارت عبدالعظیم را سفارش می‌کردند.<ref>محمدی ری‌شهری، حکمت نامه حضرت عبدالعظیم الحسنی(ع)، ۱۳۹۰ش، ص۲۲.</ref>{{سخ}}
* برخی معتقدند امام هادی(ع) به منظور پیشگیری از خطرهای زیارت امام حسین(ع) از طرف حکومت‌های وقت، زیارت عبدالعظیم را سفارش می‌کردند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=حکمت نامه حضرت عبدالعظیم الحسنی(ع)|عنوان کتاب=حکمت نامه حضرت عبدالعظیم الحسنی(ع)|سال=1391|نام=ری‌شهری|نام خانوادگی=محمدی|ناشر=موسسه فرهنگی دارالحدیث|صفحه=22|مکان=قم}}</ref>{{سخ}}
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}


== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = تاریخ
  | شاخه اصلی = تاریخ

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۳۶

سؤال

حضرت عبدالعظیم چه جایگاهی نزد امامان شیعه و اصحاب و شاگردان آنان داشت؟

حضرت عبد العظیم حسنی(ع) یکی از محدثین جلیل القدر و روات بزرگوار که شرافت نسب و طهارت مولد را با فضیلت علم و تقوی به هم آمیخته است. وی سیدی شریف و بزرگوار، متقی، پارسا، پرهیزگار، از مشایخ حدیث و از زهاد و عبّاد زمان خود بود. شیخ عباس قمی در کتاب خود می‌فرماید: «حضرت عبد العظیم (ره) مکنی و أبوالقاسم است و قبر شریفش در ری معروف و مشهور است و به علو مقام و جلالت شأن معروف و از أکابر محدثین و أعاظم علما و از زهاد و عباد بوده و از اصحاب امام جواد(ع) و امام هادی(ع) است و محقق داماد (ره) در رواشح فرمود احادیث بسیاری در فضیلت و زیارت حضرت عبدالعظیم(ع) روایت شده است که هر که قبر او را زیارت کند، بهشت بر او واجب می‌شود».[۱]

جایگاه ایشان نزد اهل بیت(ع)

حضرت عبد العظیم(ع) نسبت به ائمه زمان(ع) اخلاص و اعتقاد کاملی داشته و به محضر سه نفر از ائمه معصومین(ع) رسیده و از آن بزرگواران نقل حدیث کرده است. از روایات به‌طور وضوح استفاده می‌گردد که وی مورد علاقه و مورد اطمینان حضرات ائمه اطهار(ع) بوده است. در پیامی که حضرت امام رضا(ع) برای شیعیان فرستاده‌اند و حدیث «عرض دین» که در خدمت امام هادی(ع) بودند و تصدیق اعتقادات حضرت عبد العظیم(ع) توسط ایشان، شاهدی روشن بر ایمان و قداست و عقیده ثابت او به ائمه هدی(ع) و مذهب جعفری می‌باشد.[۲]

ایمان، مقام علمی و فضایل اخلاقی عبد العظیم(ع) از زبان ائمه معصومین(ع)

شیخ صدوق در کتاب کمال الدین[۳] در ضمن حدیث «عرض دین» آورده است: وقتی که حضرت عبدالعظیم(ع) خدمت امام هادی(ع) مشرف شد و عقاید خود را اظهار نمود، امام فرمود: تو از دوستان حقیقی ما هستی. أبو نصر بخاری در بیان حالات فرزندان امام حسن مجتبی(ع) از ابو علی محمد بن همام از حضرت امام حسن عسکری(ع) روایت کرده که در نزد آن جناب از عبدالعظیم حسنی(ع) صحبت به میان آمد، حضرت فرمود: اگر عبدالعظیم حسنی(ع) نبود، می‌گفتم علی بن حسن بن زید بن حسن(ع) فرزندی از خود باقی نگذاشته است.[۴] مؤلف کتاب جنة النعیم یا روح و ریحان و دیگران نوشته‌اند: شخصی به نام اباحماد رازی از شیعیان و موالیان شهر ری با مشکلات آن زمان به سامراء رفت و خدمت امام زمانش حضرت امام علی النقی(ع) رسید و مسائلی را پرسید. پس امام پاسخ او را چنین داد: «اما بعد یا أباحماد اذا اشکل علیک شیء من امر دینک فاسئل عنه من عبدالعظیم الحسنی و اقرأه منّی السلام». ای اباحماد! هرگاه مشکلی از امور دینی برایت پیش آمد، جواب مشکل خود را از عبدالعظیم حسنی بخواه و سلام مرا به او برسان.»[۵]

جایگاه ایشان نزد اصحاب اهل بیت(ع)

حضرت عبد العظیم(ع) در زمان خود، موقعیتی بس عظیم داشت. وی با بزرگان شیعه و روات درجه اول ارتباط کامل داشته و با عده کثیری از اصحاب حضرت امام صادق و امام کاظم و امام رضا(ع) معاصر و هم‌نشین بود. هشام بن حکم، ابن أبی عمیر، حسن ابن محبوب، که از مشایخ او هستند، دلیل بارزی است که وی دارای مقام رفیع و ارجمندی بوده، و با این گونه اشخاص که از خواص اصحاب امام صادق(ع) و امام موسی بن جعفر(ع) بودند، مجالست داشته است. علمای رجال و فقهای بزرگ، حضرت عبدالعظیم(ع) را در کتب خود آورده و او را توصیف و تمجید کرده‌اند، و همگان او را به خلوص عقیده و صفای باطن و اعتقاد صحیح و راسخ ستوده و معرفی می‌نمایند.[۶][۷][۸][۹][۱۰]

نسب شریف حضرت عبد العظیم(ع)

نسب آن حضرت با چهار واسطه به امام حسن مجتبی(ع) منتهی می‌شود. سلسله نسب ایشان بدین صورت است: عبدالعظیم بن عبدالله بن علی بن حسین الامیر بن زید بن امام حسن مجتبی(ع).[۱۱] جدة مادری او «لبابه» از بنی هاشم و دختر عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب است. لبابه در ابتدا همسر حضرت أبوالفضل العباس(ع) بود که از او عبید الله به دنیا آمد و پس از شهادت آن حضرت به همسری زید بن امام حسن(ع) درآمد و از آن جناب حسن الأمیر به دنیا آمد. پس معلوم شد که پدر حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) عبدالله قافه و مادرش دخترزاده اسماعیل بن ابراهیم یا به گفته منتقلة الطالبیه ام ولد بوده است. اما ابونصر بخاری نام مادر حضرت عبدالعظیم(ع) را امینة دختر اسماعیل بن ابراهیم می‌داند.[۱۲]

کنیة حضرت عبدالعظیم، ابوالقاسم بود و به آن شهرت داشت. به گفته صاحب بن عباد، ابوالفتح، کنیه و شهرتش بوده است.[۱۳]

حضرت عبدالعظیم(ع) از نظر علمای رجال

سید جلیل القدر حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) در میان فرزندان ائمه هدی(ع)، گذشته از چند تن، از همه افضل و اعلا، بلکه از اجلاء الساداة و سادة الأجلاء بوده و شیخ صدوق [۱۴] او را چنین ستوده است: «کان عبدالعظیم الحسنی عابداً ورعاً مرضیاً؛ حضرت عبدالعظیم(ع) شخصی خداپرست، پارسا و پسندیده خدا و رسول خدا(ص) و مردم بوده است». اسماعیل بن عباد معروف به صاحب بن عباد، که وزیر فخر الدوله دیلمی بود، می‌گوید: «عبدالعظیم حسنی(ع) مردی با ورع، پارسا و پرهیزگار و دیندار و خداپرست، معروف به امانت داری، و دارای صداقت لهجه، و دانای به امور دین، و گویای توحید، و عدل بسیار بود و در زمان خودش در علم و ادب و فضل و دانش و تقوا بعد از امام زمانش، بر تمام معاصران خویش برتری داشته و اتکایی کامل و نهایت توسل به معصومین(ع) را دارا بود. هیچ‌کس را منزلت او نبوده و به تمام معنا تبعیت و تقلید از حضرات ائمه(ع) می‌نمود و در اولاد و احفاد حضرت امام حسن مجتبی(ع) کسی به قدر رتبه و مقام او به منصه ظهور نرسیده است»[۱۵]

تاریخ تولد و وفات حضرت عبدالعظیم حسنی(ع)

از تاریخ تولد حضرت عبدالعظیم(ع) اطلاع درستی در دست نیست. مورخان از سال ورود آن حضرت به ری و این که آیا وی به مرگ طبیعی از دنیا رفته یا به شهادت رسیده است، اخبار دقیقی نقل نکرده‌اند و هر یک قولی را برگزیده اند و دربارة تاریخ ولادت و وفات یا شهادت او، کمتر سخن به میان آورده‌اند، اما دانشمند فرزانه جناب علامه محقق مرحوم شیخ آغا بزرگ تهرانی(ره) با تحقیقات فراوان در کتاب خود[۱۶] تاریخ تولد و وفات آن حضرت را به دست آورده است. ایشان در کتاب بسیار پراهمیت الذریعه الی تصانیف الشیعه از کتابی به نام الخصائص العظیمیه در شرح زندگانی حضرت عبدالعظیم(ع) نام می‌برد و نویسنده آن کتاب را شیخ جواد بن مهدی لاریجانی متوفای سوم جمادی الثانی ۱۳۵۵ هـ. ق معرفی می‌کند. او می‌گوید: این نویسنده، کتاب دیگری به نام نورالآفاق لشهاب الأنهار النفاق دارد، که این کتاب در سال ۱۳۴۴ هـ. ق به چاپ رسیده است، و در این کتاب از کتاب الخصائص العظیمیه نقل کرده است که ولادت آن حضرت چهارم ربیع الثانی به سال ۱۷۳ هجری[۱۷] در مدینه واقع شده و در روز جمعه پانزدهم شوال ۲۵۲ هـ. ق، در شهر ری وفات یافته‌اند.[۱۸] روی این حساب، حضرت عبدالعظیم(ع) ۷۹ سال عمر کرد اما کیفیت شهادت یا وفات حضرت عبد العظیم نیز دقیقاً معلوم نیست، و برخی از مورخان او را مسموم می‌دانند و بعضی دیگر می‌گویند که حضرت عبدالعظیم را زنده به گور کرده‌اند. چنان‌که در کتاب روح و ریحان[۱۹] به نقل از فخر الدین طریحی که در منتخب خود نوشته: «و ممن دفن حیا عبدالعظیم حسنی بری…؛ از کسانی که زنده به گور دفن شد، جناب عبدالعظیم حسنی(ع) می‌باشد که در شهر ری دفن گردیده است». فخر رازی در کتاب «الشجرة المبارکه» می‌نویسد: «از فرزندان عبدالله بن علی، دو تن دارای فرزند پسر بودند که یکی از آنها عبدالعظیم مقتول در شهر ری می‌باشد که مشهد او معروف و مشهور است.»[۲۰]

همسر و فرزندان حضرت عبدالعظیم(ع)

علمای انساب و نویسندگان، زوجه و همسر محترمه حضرت عبدالعظیم(ع) را به نام «خدیجه بنت قاسم بن حسن الامیر» که دختر عموی پدر آن حضرت بود، ثبت نموده‌اند. در حالات قاسم نوشته‌اند که وی به زهد و ترک دنیا معروف بوده و از طرف پدر و مادر به حضرت امام حسن مجتبی(ع) بر می‌گردد، زیرا مادرش ام سلمه دختر حسین بن اثرم بن حسن بن علی بن أبی طالب(ع) می‌باشد.[۲۱] در رابطه با فرزندان حضرت عبدالعظیم بین مورخین اختلاف نظر وجود دارد؛ لذا ما به جهت جمع این اقوال می‌گوییم: اولاً: به‌طور یقین برای حضرت عبدالعظیم(ع) فرزندی به نام محمد بوده، که به جهت فرزند نداشتن محمد، عده ای از علمای انساب از جمله صاحب کتاب تهذیب الأنساب، خود عبدالعظیم(ع) را بدون فرزند تصور می‌نماید. می‌توان این نگاه را چنین توجیه نمود که چون تنها فرزند حضرت عبدالعظیم(ع) محمد بود و او فرزند نداشت، لذا علمای انساب، خود عبدالعظیم(ع) را بدون فرزند تصور نموده‌اند. ثانیاً: همان طوری که بیان گردید، عده ای از مورخان و علمای انساب، نسبت به نام و نسب همسر محترمه حضرت عبدالعظیم(ع) اختلاف کرده و برخی زوجه حضرت عبدالعظیم را خدیجه بنت قاسم بن حسن بن زید و برخی دیگر فاطمه بنت عقبة بن قیس الحمیری می‌دانند. باید گفت که خدیجه دختر قاسم بن حسن بن زید به اتفاق جمیع علمای انساب و مورخان زوجه جناب حضرت عبدالعظیم(ع) بوده و مؤلف کتاب انساب مجدی به آن تصریح کرده، و هیچ جای تردید نیست، اما مؤلف کتاب «منتقلة الطالبیه» هم، در کتابش برای آن حضرت زوجه ای به نام فاطمه دختر عقبه ذکر کرده که احتمال داده می‌شود، هر دوی این بانوان محترمه، با جناب عبدالعظیم(ع) ازدواج کرده‌اند. اما در این که کدام یک از فرزندان، (محمد، خدیجه، رقیه، ام سلمه، قاسم، احمد، صفیه و فاطمه) متعلق به این بانوان باشد، اختلاف است. اما چون اکثر علما اتفاق دارند در این که «محمد» و «ام سلمه» از «خدیجه بنت قاسم» هستند، می‌توان برای آن بانو، این دو فرزند را قائل شد. ابن طباطبا در «منقلة الطالبیه»، خدیجه، رقیه و أحمد را که اتفاق نظر در آن است، برای فاطمه دختر عقبة بن قیس محسوب نموده است.[۲۲]

عبادت و سخاوت حضرت عبدالعظیم(ع)

در کتاب زندگانی حضرت عبدالعظیم(ع)، تألیف دانشمند محترم جناب آقای شیخ محمد شریف رازی، بعد از مبحث روش آن حضرت در مدینه و عراق قبل از مهاجرتش به ایران، که همراه با تقیه و اختفا بوده است، می‌نویسد: «در عبادت حضرت عبدالعظیم(ع) رسیده است که در مدت عمر شریفش بیشتر روزها، بلکه غالب ایام را روزه و شب‌ها را به عبادت و ستایش خداوند متعال می‌گذرانید».[۲۳] این مطلب را صاحب بن عباد بیان نموده که مرحوم نوری در آخر کتاب مستدرک الوسائل خود چنین آورده: «حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) از حکومت زمان خود در هراس و مورد تهدید بود. به همین دلیل وطن خود را ترک کرد و به‌طور ناشناس از این شهر به آن شهر می‌گریخت، تا این که وارد «شهر ری» شد و در محله «ساربانان»، در خانه یکی از شیعیان، در «کوی بردگان» ساکن گردید و به عبادت و راز و نیاز با قاضی الحاجات و پروردگار خود مشغول شد. وی روزها را در «سرداب» خانه به سر می‌برد و روزه می‌گرفت و شب‌ها را به نماز و مناجات می‌پرداخت.»[۲۴] از این رو علامه نسابه سید جعفر اعرجی نجفی حسینی متوفای ۱۳۳۲ هـ. ق می‌نویسد؛ «اما عبدالعظیم بن عبدالله بن علی، فهو السید الجلیل الزاهد العابد التقی النقی، سنی الفضائل و المناقب» عبدالعظیم حسنی(ع) سیدی جلیل، پرهیزگار، عابدی متقی و پاک می‌باشد که دارای فضایل و مناقب بی شماری است. اما در بذل و بخشش و جود و سخاوت آن بزرگوار وارد شده است که تنها کسی که اقتدا و تبعیت از جد بزرگوار خود امام حسن مجتبی(ع) نمود، او بوده است یعنی همان طوری که حضرت امام حسن مجتبی(ع)، سخی‌ترین مردم در زمان خود بود، به گونه ای که چند مرتبه تمام اموال خویش را میان فقرا و بی نوایان تقسیم نموده و چیزی را برای خود نگه نداشت، همین‌طور فرزند ارجمند و نواده بزرگش حضرت عبدالعظیم(ع) چندین مرتبه اموال خود را میان فقرا و ضعفا تقسیم نمود و بیچارگان را مدد و یاری کرد.[۲۵]

ثواب زیارت حضرت عبدالعظیم(ع)

بدون شک از سوی امام معصوم(ع) برای اصل زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) توصیه شده است. در بیانی محدث قمی از امام معصوم(ع) پاداش زیارت حضرت عبدالعظیم(ع) را بهشت روایت می‌کند.[۲۶] و ابن قولویه قمی در کامل الزیارات با واسطه علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی، و محمد بن یحیی عطار قمی، که همگان از رجال بزرگ علم حدیث و از ثقات بوده‌اند، از قول مردی از «ری» روایت کرده‌اند که گفته است: من به هنگام بازگشت از کربلاء در شهر سامراء به حضور امام هادی(ع) رسیدم و آن حضرت فرمود: کجا بوده‌ای؟ گفتم: از زیارت حضرت سید الشهدا(ع) بر می‌گردم. آن حضرت فرمود: اَما انَّکَ لَوْ زُرْتَ قَبْرَ عَبْدُالْعَظیم عنْدَکُمْ، لَکُنْتَ کَمَنْ زارَ الْحُسَیْنَ(ع)؛ اما اگر تو قبر حضرت عبدالعظیم(ع) را که نزد خود شماست زیارت می‌کردی، مثل کسی بودی که امام حسین(ع) را زیارت کرده باشد.[۲۷][۲۸]

در روایت دیگری آمده است که شیعه‌ای از شهر ری نزد امام هادی(ع) رفت. او در پاسخ به سؤال امام که کجا بوده، گفت به زیارت امام حسین(ع) رفته بود. امام به او می‌گوید: «أَمَا إِنَّكَ لَوْ زُرْتَ قَبْرَ عَبْدِ الْعَظِيمِ عِنْدَكُمْ لَكُنْتَ كَمَنْ زَارَ الْحُسَيْنَ؛ اگر قبر عبدالعظیم را که در جوار شماست، زیارت کنید، مانند آن است که قبر حسین(ع) را زیارت کرده باشید»[۲۹]

عالمان دینی در علت یکسان دانستن زیارت یک امامزاده با زیارت امام حسین(ع) توسط امام معصوم، مواردی را ذکر کرده‌اند:

  • این روایت را تجلیلی دانسته‌اند از مقام عبدالعظیم حسنی تا جایگاهش نزد مخاطبان و سایر شیعیان، بالاتر رود.[۳۰]
  • این تشبیه را به‌جهت تشکیل پایگاه و مرکز تبلیغ دانسته‌اند؛ ائمه اطهار(ع) خواستار نشر احکام دینی توسط شیعیان بودند و با مهم جلوه دادن عبدالعظیم حسنی، سعی در شکل‌دهی پایگاه و محل تجمعی برای این امر بودند.[۳۱]
  • برخی معتقدند امام هادی(ع) به منظور پیشگیری از خطرهای زیارت امام حسین(ع) از طرف حکومت‌های وقت، زیارت عبدالعظیم را سفارش می‌کردند.[۳۲]


منابع

  1. قمی، شیخ عباس (۱۳۷۹). منتهی الآمال. ج. ۱. قم: دلیل. ص. ۴۶۱.
  2. قمی، عباس (۱۳۷۹). منتهي الآمال. ج. ۱. قم: دلیل. ص. ۴۶۱.
  3. قمی، ابن بابویه (۱۳۹۵). کمال الدین. ج. ۲. تهران: دار الکتب الإسلامیة. ص. ۵۱.
  4. عطاردی، عزیزالله (۱۳۷۳). عبد العظیم حیاته و مسنده. تهران: عطارد. ص. ۲۶.
  5. شریف رازی، محمد. زندگانی حضرت عبدالعظیم. ص. ۲۹.
  6. عباس، قمی (۱۳۷۹). منتهی الآمال. ج. ۱. قم: دلیل. ص. ۴۶۱.
  7. عطاردی، عزیزالله (۱۳۷۳). زندگانی حضرت عبدالعظیم. تهران: عطارد. ص. ۲۴.
  8. شریف رازی، محمد. زندگانی حضرت عبدالعظیم. ص. ۳.
  9. شریف‌رازی، محمد (۱۳۷۰). ، اختران فروزان ری و طهران، ص15. قم: مکتبة الزهراء. ص. ۱۵.
  10. عالمی دامغانی، محمدعلی (۱۳۷۱). شاگردان مکتب ائمه(ع)، ج3، ص4. ج. ۳. مؤلف. ص. ۴.
  11. شیخ الشرف عبیدلی، محمد بن محمد (۱۴۱۳). تهذیب الأنساب و نهایة الأعقاب. قم: کتابخانه عمومی حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفی (ره). ص. ۱۳۹.
  12. بخاری، ابو نصر سهل بن عبدالله (۱۳۸۹). سر السلسلة العلویة فی أنساب السادة العلویة. قم: کتابخانه بزرگ حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفی (ره). گنجینه جهانی مخطوطات اسلامی. ص. ۲۴.
  13. بخاری، ابو نصر سهل بن عبدالله. سر السلسلة العلویة فی أنساب السادة العلویة. قم: کتابخانه بزرگ حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفی (ره). گنجینه جهانی مخطوطات اسلامی. ص. ۲۴.
  14. قمی، ابن بابویه (صدوق) (۱۳۶۳). من لا یحضره الفقیه. ج. ۲. قم: جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیة بقم. مؤسسة النشر الإسلامی. ص. ۸۰.
  15. شریف رازی، محمد. زندگانی حضرت عبدالعظیم. ص. ۲۲.
  16. تهرانی، آغا بزرگ. الذریعه الی تصانیف الشیعه. بیروت: دار الأضواء. ص. ۱۶۹.
  17. شاه عبدالعظیمی شریف رازی لاریجانی، جواد بن مهدی (۱۳۴۴). نورالآفاق. تهران: مطبعه حاجی عبدالرحیم. ص. ۱۵.
  18. تهرانی، آغا بزرگ (۱۴۰۳). الذریعه الی تصانیف الشیعه. ج. ۷. بیروت: دار الأضواء. ص. ۱۶۹.
  19. صداقت، سید علی اکبر (۱۳۸۳). روح و ریحان. بکاء. ص. ۳۹۹.
  20. رازی، فخر الدین. الشجرة المبارکة فی أنساب الطالبیة. قم: مکتبة آیة الله العظمی المرعشی النجفی (ره). ص. ۶۴.
  21. قمی، عباس (۱۳۷۹). منتهی الآمال. ج. ۱. قم: دلیل. ص. ۴۶۰.
  22. بن إبراهیم بن ناصر بن طباطبا، أبی إسماعیل (۱۳۷۷). منتقله الطالبیه. قم: المکتبة الحیدریة. ص. ۱۵۷.
  23. شریف رازی، محمد. زندگانی حضرت عبدالعظیم. ص. ۲۸.
  24. نوری، میرزا حسین (۱۴۰۸). مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل. ج. ۳. بیروت: مؤسسة آل البیت (علیهم السلام) لإحیاء التراث. ص. ۶۱۳.
  25. اعرجی، جعفر بن محمد (۱۳۷۷). مناهل الضرب فی أنساب العرب. قم: کتابخانه عمومی حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفی (ره). ص. ۱۶۲-۱۶۳.
  26. قمی، عباس (۱۳۸۸). سفینة البحار و مدینة الحکم و الآثار. ج. ۲. مشهد مقدس: آستان قدس رضوی. بنیاد پژوهشهای اسلامی. ص. ۱۲۱.
  27. صادقی اردستانی، احمد (۱۳۸۰). زندگانی عبدالعظیم(ع). تهران: حافظ نوین. ص. ۲۰۸.
  28. ابوالقاسم، جعفر بن محمد قمی (ابن قولویه) (۱۳۷۷). کامل الزیارات. نجف اشرف: المطبعة المبارکة المرتضویة. ص. ۳۲۱.
  29. ابن قولویه، جعفر بن محمد (۱۳۵۶). کامل الزیارات. نجف اشرف: المطبعة المبارکة المرتضویة. ص. ۳۲۴.
  30. ««دلیل برابری فضیلت زیارت عبدالعظیم(ع) با زیارت سیدالشهدا(ع)»». ۱۴۰۰. دریافت‌شده در ۱۹ آبان ۱۴۰۰.
  31. ««دلیل برابری فضیلت زیارت عبدالعظیم(ع) با زیارت سیدالشهدا(ع)»». ۱۴۰۰. دریافت‌شده در ۱۹ آبان ۱۴۰۰.
  32. محمدی، ری‌شهری (۱۳۹۱). حکمت نامه حضرت عبدالعظیم الحسنی(ع). قم: موسسه فرهنگی دارالحدیث. ص. ۲۲.