|
|
(۹ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| چگونه انسان به دنیا دلبسته نشود؟
| |
| == مقدمه ==
| |
| دوستی [[دنیا]] منشأ همۀ خطاها معرفی شده است<ref>{{عربی|حب الدنیا رأس کل خطیئه}}؛ مصباح الشریعة، ص ۱۳۸، بیروت، اعلمی، چاپ اول، ۱۴۰۰ق.</ref>. دوستی دنیا، اعم از [[حب مال]]، مقام، برتریجویی، تنپروری، انتقامجویی و مانند اینها، گاه چنان طوفانی در [[روح]] [[انسان]] ایجاد میکند که موجب میشود انسان [[حیات دنیا]] را بر [[آخرت]] مقدم دارد<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۲۶، ص ۴۰۶ ـ ۴۰۷، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش.</ref>. اما باید توجه داشت که در بیان [[قرآن]] و [[روایات]]، دنیا به دو قسم تقسیم شده است: [[دنیای مذموم]] و [[دنیای ممدوح]]. گاهی زندگی دنیا به «لهو و لعب» توصیف شده<ref>{{قرآن|و ما الحیاة الدنیا الا لعب و لهو}}، زندگی دنیا جز بازی و سرگرمی نیست». انعام، ۳۲.</ref> و عامل [[غرور]] و فریب دانسته شده است<ref>لقمان، ۳۳؛ حدید، ۲۰؛ آل عمران، ۱۸۵؛ انعام، ۷۰؛ جاثیه، ۳۵؛ آل عمران، ۱۹۶.</ref> و گاهی اگر این مواهب مادی و در اصطلاح فرصتهای دنیایی، با [[بصیرت]] و ارادۀ دارندۀ آن، تغییر جهت داده و نردبانی برای رسیدن به اهداف الهی گردند، سرمایههایی میشوند که خدا آنها را از [[مؤمنان]] میخرد و [[بهشت]] جاودان و [[سعادت]] ابدی به آنها میبخشد<ref>سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صبحی صالح، ص ۳۵۲، قم، هجرت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.</ref>. آنگونه که [[حضرت علی]](ع) فرمود: «دنیا برای رسیدن به آخرت آفریده شده، نه برای رسیدن به خود»<ref>{{عربی|الدنیا خلقت لغیرها و لم تخلق لنفسها}}، نهج البلاغة، ص ۵۵۷، حکمت ۴۶۳.</ref>.
| |
|
| |
|
| == معناشناسی ==
| |
| برخی لغتشناسان دنیا را از ریشه "د ن و" به معنای نزدیکتر بودن نسبت به جهان آخرت و مرحله نخست زندگی میدانند و برخی دیگر آن را از ریشه "د ن ء" به معنای پستتر نسبت به جهان آخرت دانستهاند<ref>ابن فارس، معجم مقاییس اللغه، ج۲، ص۳۰۳؛ جوهری، الصحاح، ج۶ ص۲۳۴۱؛ ابن منظور، لسان العرب، ج۱۴، ص۲۷۲؛ ابن اثیر، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، ج۲، ص۱۳۷.</ref>.
| |
|
| |
| در فرهنگ اسلامی دنیا بیشتر به معنای دوره زندگی هر انسان تا پیش از مرگ به کار رفته که محدود بوده و به ندرت به معنای جهان مادی و کیهان آمده است. دنیا مزرعه آخرت {{حدیث|الدنیا مزرعة الآخرة}} و محل سعی و کوشش است و آنچه در آخرت نصیب انسان میشود جز دستاورد تلاش دنیا نیست؛ {{قرآن|وَأَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى}}<ref>«و اینکه آدمی را چیزی جز آنچه (برای آن) کوشیده است نخواهد بود» سوره نجم، آیه ۳۹.</ref>.<ref>امالبنین خالقیان، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۲۱۹؛ عبدالامیر خادم علیزاده، مقاله دنیا و آخرت، دانشنامه امام علی ج۷، ص ۱۰۹.</ref>
| |
|
| |
| == راههای دلبسته نشدن به دنیا ==
| |
| برخی از راههای دلبسته نشدن به دنیا چنین است:
| |
| # اندیشیدن درباره ماهیت دنیا: از راههای از بین بردن حب دنیا، اندیشیدن درباره ماهیت دنیا دانسته شده است<ref>مصباح یزدی، «حبّ دنیا؛ و راههای زدودن آن»، ص۱۲.</ref>. قرآن بین دنیا و آخرت مقایسههایی انجام داده که تأمل در آنها میتواند انسان را به این نکته برساند که دنیا پایدار نیست؛ مثلا مضمون آیه {{قرآن|ما عندکم ینفد و ما عند الله باق}}<ref>سوره نحل، آیه ۹۶؛ «آنچه نزد شماست نابود میشود و آنچه نزد خداست باقی میماند».</ref> یک استدلال عقلی است؛ یعنی بر فرض که لذایذی در دنیا فراهم باشد، ولی همه از بین میرود؛ از آن طرف لذتهای آخرت پایدار بوده و به لحاظ مقدار نیز بینهایت است<ref>مصباح یزدی، «حبّ دنیا؛ و راههای زدودن آن»، ص۱۲.</ref>.
| |
| # '''توجه به زودگذر بودن دنیا''': خواندن سرگذشت امیران و پادشاهانی که ثروت و قدرت گذشته خود را از دست داده و دچار ذلت و خواری شدهاند، در توجه به بیاعتباری دنیا تأثیرگذار است<ref>برای نمونه نگاه کنید به اسدی گرمارودی، محمد، درسهایی از تربیت انسانی، تهران: مرکز نشر فرهنگی رجاء، ۱۳۷۳، ج۳. ص۲۴۵.</ref>.
| |
| # '''یاد مرگ و توجه به آخرت''': به یاد آوردن مرگ که سفر حتمی پیش روی انسان است، باعث میشود دل بستن به دنیا کم شده، یا از بین برود. یاد مرگ موجب میشود انسان در دنیا به انجام کارهای نیک پرداخته و توشهای برای آخرت فراهم کند. باور قلبی به قیامت و آخرت نیز، از غفلت و سرگرم شدن به دنیا جلوگیری میکند.
| |
| # صدقه و انفاق مستحبی: راه دیگر برای زدودن حب دنیا، صدقه و انفاق مستحبی و پرداخت واجبات مالی همچون خمس و زکات معرفی شده<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۳۷۸ش، ۵۰-۵۱.</ref> و آیاتی از قرآن کریم را بیانگر آن دانستهاند؛ زیرا وقتی انسان آنچه را که با زحمت به دست آورده و دوست دارد انفاق میکند عملا دل از آن میکَند و این رفتار بر قلب اثر میگذارد<ref>مصباح یزدی، «حبّ دنیا؛ و راههای زدودن آن»، ص۱۳.</ref>.
| |
| # '''تفریح مناسب''': استفاده مناسب از نعمتها، تفریحات و لذتهای مشروع، نه تنها ناپسند نیست، بلکه باعث بُعد معنوی و رشد انسان است. البته باید آنها را به شکل ابزار برای رسیدن به آخرت به کار برد و به آنها دل نبست.
| |
| # افزایش ایمان و تقوا: هرچه ایمان انسان به خدا بیشتر شود، وابستگی به دنیا، کمتر میشود. پیامبران الهی و اولیای خدا، هرگز دلبستگی به دنیا نداشتند. علی {{ع}} در این باره میفرماید: «ای دنیا! غیر علی را فریب بده، من تو را سه طلاقه کردهام»<ref>غرر الحکم، ج ۲، ص ۸۶.</ref>.
| |
| # خودشناسی: انسان باید خود را به خوبی بشناسد و بداند موجودی است آسیبپذیر که فاصلۀ میان مرگ و زندگی او بسیار کم است. امروز سالم است و پر نشاط، فردا ممکن است گرفتار سختترین بیماریها، یا اندوهبارترین مصایب گردد. امروز قوی و غنی و قدرتمند است، فردا ممکن است از ضعیفترین و فقیرترین افراد باشد و نمونههای آن صفحات تاریخ بشریّت را پر کرده است. این اندیشه در او روحیۀ متعالی هجرت و جهاد را زنده میکند؛ هجرت به معنای دوری از کانونهای کفر و شرک و ظلم و گناه و نیز از عوامل و زمینههای گرایش به دنیاپرستی و جهاد به معنای آمادگی برای مبارزه و مقابله با مصادیق ظلم و فساد و بیعدالتی در دنیا، این روحیات، انسان را متعالی و بینیاز از دنیا پرورش داده و در مسیر مقابله با دنیای مذموم و کسب رضای الهی تربیت میکند<ref>توبه، ۲۰ - ۲۱.</ref>.
| |
| # اندیشه در حرص و اندوختن مال: انسان باید اندیشه کند که حرص در اندوختن و ذخیرهکردن اموال و برنامهریزی برای رسیدن به آرزوها و آمال، هرگز مایۀ سعادت انسان نمیشود، بلکه دائماً او را به درد و رنج گرفتار میسازد؛ از اینرو باید صبر و استقامت که خمیرمایۀ همۀ کارهای مثبت و پایۀ اصلی هرگونه اطاعت و ترک معصیت و دنیای مذموم است و از جمله اسباب ورود در بهشت و رضوان الهی است، را پیشه سازد<ref>انسان، ۱۲؛ رعد، ۲۴.</ref>. این اندیشه موجب میگردد در امور زندگی قناعت پیشه نموده و به ضروریات زندگی اکتفا نماید. به زندگی سادۀ فقرا و مردمی که در سطحی پایینتر هستند نگاه کرده و از این طریق روح انفاق و کمک به مستمندان را در خویش تقویت نماید؛ زیرا انفاق، مانع دلبستگی به مال و مظاهر دنیا میگردد و احسان و نیکوکاری عامل مهمی در وارستگی از دنیا و از جمله اسباب ورود در کانون نعمت و رحمت الهی است<ref>مائده، ۸۵.</ref>.
| |
|
| |
| برخی راههای دیگر عبارت است از:
| |
| # چشم ندوختن به دنیای دیگران؛
| |
| # نشست و برخاست با نیازمندان و ترک مجالست با مرفّهان بیدرد؛
| |
| # نگاه کردن به زیردستان در امور مادّی؛
| |
| # دعا و مناجات؛ این دعای زیبا را میتوانید در قنوت نمازها با توجّه بخوانید و از خداوند متعال خارج شدن محبّت دنیا را از دل خود طلب کنید: {{حدیث|سَيِّدِي أَخْرِجْ حُبَّ الدُّنْيَا مِنْ قَلْبِي وَ اجْمَعْ بَيْنِي وَ بَيْنَ الْمُصْطَفَى وَ آلِه}}؛ «خدایا! محبّت دنیا را از دلم خارج کن و مرا با محمّد مصطفی و خاندانش(عهم) محشور کن»<ref> کتاب قرآن خانواده آرامش.</ref>
| |
|
| |
| از جمله مواردی که در روایات، موجب خلاصی انسان از حب دنیا میشود، محبت به خداوند،<ref>آمدی، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ۱۴۱.</ref>تقوا<ref>کلینی، الکافی، ۲/۱۳۶.</ref> و یادآوری مرگ<ref>ابنشعبه، تحف العقول، ۳۵ و ۸۹.</ref> است. علمای اخلاق نیز شناخت مفاسد و آفات دنیا<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۹/۱۰۱.</ref> و یقین به آخرت و ثوابهای عظیم آن را از سویی<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ۸/۲۴۸.</ref> و زهد و پرهیز عملی از تعلق به دنیا را از سوی دیگر،<ref>نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۲/۵۷–۵۸.</ref> راه رهایی از حب دنیا دانستهاند<ref>حسین صالحی، حب دنیا، دانشنامه امام خمینی ج۴، ص۲۵۴.</ref>.
| |
|
| |
| == پانویس ==
| |
| {{پانویس}}
| |