مذاهب و فرقههای مسیحیت: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
سؤال: مسیحیت به چند شاخه اصلی تقسیم میشود و علت این اختلاف و جدائی چیست؟ | |||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
[[مسیحیت]] در دوران کنونی بیش از سهشاخه اصلی ندارد که عبارتاند از: [[کاتولیک]]، ارتدکس و پروتستان. البته برخیها، این تقسیمات و شاخه بندیها را سنت مینامند و میگویند که مسیحیت حداقل دارای پنج سنت اصلی است که عبارتاند از سنتهای شرقی، مشرقی، رومی، شمالی و آفریقایی که تفاوتهای آنها به اختلافات فرقهای و جغرافیایی نسبت دادهشده است. ریشه تمام فرقههای دیگر مسیحیت به یکی از سهشاخه مذکور منتهی میشود. | |||
==مذهب کاتولیک== | |||
این | کلمه کاتولیک «Catholic» به معنای اصل و جامع است.<ref>محمد رضا زیبایی نژاد، درآمدی بر تاریخ و كلام مسیحیت، قم، معاونت امور اساتید و دروس معارف اسلامی، چ ۲، ۱۳۷۶ ش، ص۹۲.</ref> این مذهب به نام سنت لاتین یا غرب نیز نامیده میشود.<ref>اندرو والز فینلی، مسیحیت در جهان امروز، ص۱۵۵.</ref> مسیحیان کاتولیک بر این باورند که حضرت مسیح(ع) مؤسس مذهب کاتولیک است، آنگاهکه [[عیسی مسیح]] به صلیب کشیده شد و به یاران خود گفت: «بروید پیام مرا به همه ملتها برسانید». پس عیسی مسیح از همان آغاز میخواست پیامش جهانگیر شود و کاتولیک همین معنای «جهانگیر» را دارد. مذهب کاتولیک که تا زمان زیادی تنها در میان مردم پیرامون دریای مدیترانه رسوخ کرده بود امروزه در سراسر جهان حضور دارد و شصت در صد مسیحیان را در برمیگیرد. مذهب کاتولیک یا [[کلیسای غرب]] در سایه سازمانبندی و سلسلهمراتب خاصی در تمام جهان فعالیت دارد که امروزه چهار هزار [[اسقف]] تحت رهبری [[پاپ]] (پاپا، پدر)<ref>اندرو والز فینلی، مسیحیت در جهان امروز ، ص۱۵۵.</ref> همان اسقف شهر رم (واتیکان)، آن را میگردانند.<ref>میشل مالرب، انسان و ادیان (نقش دین در زندگی فردی و اجتماعی)، ص۸۳-۸۴.</ref> | ||
== مذهب ارتودوکس== | |||
كلمه [[ارتدکس]] «Orthodox» از دو كلمه «Orthos» یعنی درست و «doxa» یعنی عقیده، ترکیبشده است که به معنای عقیده صحیح است.<ref>محمد رضا زیبایی نژاد، درآمدی بر تاریخ و كلام مسیحی، ص۸۸- ۸۹؛ حسین توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ، تهران، سازمان مطالعه و تدریس كتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت) و موسسه فرهنگی طه و مرکز جهانی علوم اسلامی، چ ۷، ۱۳۸۴ ش، ص۱۶۹.</ref> این مذهب که به نام سنّت شرقی نیز یاد میشود مدعی دنبالهروی حقیقی مسیحیت اولیه است.<ref>اندرو والز فینلی، مسیحیت در جهان امروز، ص۱۴۴.</ref> | |||
===علت جدایی مذهب ارتودوکس از کاتولیک=== | |||
مسیحیان بر این باورند که ریشه جدایی [[کلیسای ارتدکس]] از کلیسای کاتولیک به رقابتهای سیاسی و بد فهمیدن متون دینی که درست ترجمه نشده بودند، برمیگردد. تا هزاره اول عمر مسیحیت بیش از یک نوع کلیسا نبود که هم کاتولیک بود و هم ارتدکس. در صدر اول مسیحیت، کلیسای مسیحی در فلسطین، لبنان، سوریه، ترکیه، مصر، یونان و کشورهایی بود که در آنها مسیحیان از همان آغاز پرشمار بودند و مسیحیان شرق نام گرفتند. در غرب نخستین جایی که در آن مسیحیت پا گرفت شهر رُم بود که در آن یهودیان زیادی میزیستند؛ بنابراین کلیسای شرقی از همان آغاز مستقل بود. در سال ۳۳۰ م؛ که پایتخت امپراتوری رُم به قسطنطنیه برده شد و مسیحیت دین رسمی شناخته شد، منزلت کلیسای شرقی فزونی گرفت.<ref>میشل مالرب، انسان و ادیان (نقش دین در زندگی فردی و اجتماعی)، ترجمه مهران توکلی، تهران، نشر نی، چ ۲، ۱۳۸۱ ش، ص۸۸.</ref> بدینسان قسطنطنیه پایتخت رُم شرقی (بیزانس) مرکز امپراتوری کنستانتین قرار گرفت. از آن زمان کلیسای بیزانس و اسقفهای آن در مقابل کلیسای رُم اهمیت زیادی یافت و کنستانتین در جهت منافع خود با تقویت کلیسای بیزانس بهعنوان رقیب کلیسای رُم، اقتدار کلیسای رُم را محدود میکرد. اولین سنگ اختلاف این دو کلیسا در شورای جهانی چهارم کلیسا که در سال ۴۵۱ م. در شهر کالچه دونیا (غازی کوی) برگزار گردید، گذارده شد. رقابت بین این دو کلیسا در حقیقت بر سر کسب قدرت بود که با طرح مسئلهای کلامی پیرامون ماهیت مسیح علنی گردید. اعضای کلیسای بیزانس ماهیت مسیح را الهی- انسانی دانسته و قائل شدند که این دو بُعد از ذات مسیح تفکیکناپذیر است؛ اما کلیسای رُم این اعتقاد را کفرآمیز دانسته و به مخالفت جدی با آن پرداختند. پسازاین شورا، اصحاب کلیسای بیزانس مقام و اختیارات پاتریارک را همطراز پاپ اعلام نموده و برتری پاپ بر کلیسای جهانی را نفی کردند و نام ارتدکس را بر خویش نهادند. این رقابت تا سال ۱۰۴۶ م. کمابیش ادامه یافت. پس از تاجگذاری امپراتور رُم غربی توسط پاپ و تفویض اختیارات کلیسا و حق انتخاب پاپ به امپراتور، رهبران کلیسای شرقی این اقدام پاپ را خیانت به دستگاه کلیسا دانسته و پاپ را تکفیر نمودند و امپراتوران رُم شرقی (بیزانس) نیز برای حفظ منافع و قدرت خود از کلیسای ارتدکس حمایت کردند. در پی تکفیر کلیسای رُم غربی از طرف کلیسای شرقی، انحراف کاتولیکها رسماً اعلام شد و در سال ۱۰۵۴ م. مسیحیت رسماً به مذهب کاتولیک با مرکزیت رُم و رهبری پاپ و مذهب ارتدکس با مرکزیت قسطنطنیه و رهبری اسقف آن کلیسا تقسیم شد.<ref>مجتبی عبد خدایی، واتیکان (کلیسای جهانی کاتولیک)، تهران، انتشارات بین المللی الهدی، چ ۱، ۱۳۸۲ ش، ص۲۸-۳۰.</ref> | |||
برخی منشأ اختلاف و به وجود آمدن این دو مذهب را نادرست بودن ترجمههای متون دینی دانسته، میگویند: در آن زمان به علت محدود بودن وسایل ارتباطی، رابطه بین کلیسای غرب و شرق آسان نبود و به سبب دوری از یکدیگر ترجمه متنهای دینی از زبان یونانی دقت و صراحت کافی نداشت و در بین برداشتهای دو کلیسا ناهمسازیهایی به وجود میآمد که درنتیجه پاپ لئون نهم در ۱۰۵۴ م. اسقف قسطنطنیه را از کلیسا طرد کرد و خشم مسیحیان شرق را برانگیخت<ref>میشل مالرب، انسان و ادیان، ترجمه: مهران توکلی، ص۸۸.</ref> و بدینسان کلیسای شرقی از کلیسای غربی جدا گردید. مسیحیت شرقی یا ارتدکس دارای مرجعیت مرکزی نیست، بلکه مجموعهای از کلیساهای خودگردان است.<ref>اندرو والز فینلی، مسیحیت در جهان امروز، ص۱۴۹.</ref> | |||
== مذهب پروتستان== | |||
واژه [[پروتستان]] از لغت «Protest» به معنای اعتراض و شکایت گرفتهشده است.<ref>محمد رضا زیبایی نژاد، در آمدی بر تاریخ و کلام مسیحیت، ص۹۲.</ref> این مذهب که به نام سنّت شمالی نیز یاد شده<ref>اندرو والز فینلی، مسیحیت در جهان امروز، ص۱۶۴.</ref> باهدف اصلاح دینی و اعتراض بر کلیسای کاتولیک به علت پدید آمدن انحرافات در عملکرد کشیشها و اسقفها مبنی بر امتیازات اجتماعی و برتریجویی آنان بر دیگر مسیحیان به وجود آمد. این جنبش توسط راهب دینی به نام [[مارتین لوتر]]<ref>Martin Luther (۱۴۸۳- ۱۵۴۶. م) آلمانی بود. تا درجه کشیشی بالا رفت. در رشته الهیات درس خواند و پرچمدار اصلاح کلیسای کاتولیک شد که در نتیجه موسس مذهب پروتستان گردید.</ref> آغاز شد که در سال ۱۵۱۷ م. بر در کلیسای ویتمبرگ اعلامیهای نهاد که بیان مخالفت او با عمل کشیشان در خریدوفروش و آمرزش گناهان بود. بهاینترتیب که گناهکاران مبلغ پولی را که کشیشان معین میکردند به کلیسا میپرداختند تا در آن دنیا از کیفر گناه در امان باشند. هرچند کلیسای کاتولیک در سال ۱۵۲۰ م. بر این گمان بود که میتواند این نهضت را سرکوب کند، ولی ازآنجاکه او تنها نبود و توانست گروهی از مردم را با خود همراه سازد که در میان آنها شاهزادگان چند ایالت آلمان هم بودند، کلیسای رُم امید شکستن جنبش پروتستانیسم را از دست داد و بهاینترتیب مذهب و کلیسای جدید به نام پروتستان به وجود آمد.<ref>میشل مالرب، انسان و ادیان، ترجمه: مهران توکلی، ص۹۱-۹۲.</ref> نوسامانها، کالونیها، لوتریها، باپتیستها، متدیستها، پیرکشیشان و انگلیکن از شاخههای کلیسای پروتستان به شمار میآیند.<ref>میشل مالرب، انسان و ادیان، ترجمه: مهران توکلی، ص۹۰.</ref> | |||
==دیگر تقسیمات== | ==دیگر تقسیمات== | ||
خط ۴۳: | خط ۵۵: | ||
| بازبینی نویسنده = شد | | بازبینی نویسنده = شد | ||
| بازبینی = شد | | بازبینی = شد | ||
| تکمیل = | | تکمیل = شد | ||
| اولویت = ج | | اولویت = ج | ||
| کیفیت = | | کیفیت = ب | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} | ||
<references /> | <references /> |
نسخهٔ کنونی تا ۲۴ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۴۱
سؤال: مسیحیت به چند شاخه اصلی تقسیم میشود و علت این اختلاف و جدائی چیست؟
مسیحیت در دوران کنونی بیش از سهشاخه اصلی ندارد که عبارتاند از: کاتولیک، ارتدکس و پروتستان. البته برخیها، این تقسیمات و شاخه بندیها را سنت مینامند و میگویند که مسیحیت حداقل دارای پنج سنت اصلی است که عبارتاند از سنتهای شرقی، مشرقی، رومی، شمالی و آفریقایی که تفاوتهای آنها به اختلافات فرقهای و جغرافیایی نسبت دادهشده است. ریشه تمام فرقههای دیگر مسیحیت به یکی از سهشاخه مذکور منتهی میشود.
مذهب کاتولیک
کلمه کاتولیک «Catholic» به معنای اصل و جامع است.[۱] این مذهب به نام سنت لاتین یا غرب نیز نامیده میشود.[۲] مسیحیان کاتولیک بر این باورند که حضرت مسیح(ع) مؤسس مذهب کاتولیک است، آنگاهکه عیسی مسیح به صلیب کشیده شد و به یاران خود گفت: «بروید پیام مرا به همه ملتها برسانید». پس عیسی مسیح از همان آغاز میخواست پیامش جهانگیر شود و کاتولیک همین معنای «جهانگیر» را دارد. مذهب کاتولیک که تا زمان زیادی تنها در میان مردم پیرامون دریای مدیترانه رسوخ کرده بود امروزه در سراسر جهان حضور دارد و شصت در صد مسیحیان را در برمیگیرد. مذهب کاتولیک یا کلیسای غرب در سایه سازمانبندی و سلسلهمراتب خاصی در تمام جهان فعالیت دارد که امروزه چهار هزار اسقف تحت رهبری پاپ (پاپا، پدر)[۳] همان اسقف شهر رم (واتیکان)، آن را میگردانند.[۴]
مذهب ارتودوکس
كلمه ارتدکس «Orthodox» از دو كلمه «Orthos» یعنی درست و «doxa» یعنی عقیده، ترکیبشده است که به معنای عقیده صحیح است.[۵] این مذهب که به نام سنّت شرقی نیز یاد میشود مدعی دنبالهروی حقیقی مسیحیت اولیه است.[۶]
علت جدایی مذهب ارتودوکس از کاتولیک
مسیحیان بر این باورند که ریشه جدایی کلیسای ارتدکس از کلیسای کاتولیک به رقابتهای سیاسی و بد فهمیدن متون دینی که درست ترجمه نشده بودند، برمیگردد. تا هزاره اول عمر مسیحیت بیش از یک نوع کلیسا نبود که هم کاتولیک بود و هم ارتدکس. در صدر اول مسیحیت، کلیسای مسیحی در فلسطین، لبنان، سوریه، ترکیه، مصر، یونان و کشورهایی بود که در آنها مسیحیان از همان آغاز پرشمار بودند و مسیحیان شرق نام گرفتند. در غرب نخستین جایی که در آن مسیحیت پا گرفت شهر رُم بود که در آن یهودیان زیادی میزیستند؛ بنابراین کلیسای شرقی از همان آغاز مستقل بود. در سال ۳۳۰ م؛ که پایتخت امپراتوری رُم به قسطنطنیه برده شد و مسیحیت دین رسمی شناخته شد، منزلت کلیسای شرقی فزونی گرفت.[۷] بدینسان قسطنطنیه پایتخت رُم شرقی (بیزانس) مرکز امپراتوری کنستانتین قرار گرفت. از آن زمان کلیسای بیزانس و اسقفهای آن در مقابل کلیسای رُم اهمیت زیادی یافت و کنستانتین در جهت منافع خود با تقویت کلیسای بیزانس بهعنوان رقیب کلیسای رُم، اقتدار کلیسای رُم را محدود میکرد. اولین سنگ اختلاف این دو کلیسا در شورای جهانی چهارم کلیسا که در سال ۴۵۱ م. در شهر کالچه دونیا (غازی کوی) برگزار گردید، گذارده شد. رقابت بین این دو کلیسا در حقیقت بر سر کسب قدرت بود که با طرح مسئلهای کلامی پیرامون ماهیت مسیح علنی گردید. اعضای کلیسای بیزانس ماهیت مسیح را الهی- انسانی دانسته و قائل شدند که این دو بُعد از ذات مسیح تفکیکناپذیر است؛ اما کلیسای رُم این اعتقاد را کفرآمیز دانسته و به مخالفت جدی با آن پرداختند. پسازاین شورا، اصحاب کلیسای بیزانس مقام و اختیارات پاتریارک را همطراز پاپ اعلام نموده و برتری پاپ بر کلیسای جهانی را نفی کردند و نام ارتدکس را بر خویش نهادند. این رقابت تا سال ۱۰۴۶ م. کمابیش ادامه یافت. پس از تاجگذاری امپراتور رُم غربی توسط پاپ و تفویض اختیارات کلیسا و حق انتخاب پاپ به امپراتور، رهبران کلیسای شرقی این اقدام پاپ را خیانت به دستگاه کلیسا دانسته و پاپ را تکفیر نمودند و امپراتوران رُم شرقی (بیزانس) نیز برای حفظ منافع و قدرت خود از کلیسای ارتدکس حمایت کردند. در پی تکفیر کلیسای رُم غربی از طرف کلیسای شرقی، انحراف کاتولیکها رسماً اعلام شد و در سال ۱۰۵۴ م. مسیحیت رسماً به مذهب کاتولیک با مرکزیت رُم و رهبری پاپ و مذهب ارتدکس با مرکزیت قسطنطنیه و رهبری اسقف آن کلیسا تقسیم شد.[۸]
برخی منشأ اختلاف و به وجود آمدن این دو مذهب را نادرست بودن ترجمههای متون دینی دانسته، میگویند: در آن زمان به علت محدود بودن وسایل ارتباطی، رابطه بین کلیسای غرب و شرق آسان نبود و به سبب دوری از یکدیگر ترجمه متنهای دینی از زبان یونانی دقت و صراحت کافی نداشت و در بین برداشتهای دو کلیسا ناهمسازیهایی به وجود میآمد که درنتیجه پاپ لئون نهم در ۱۰۵۴ م. اسقف قسطنطنیه را از کلیسا طرد کرد و خشم مسیحیان شرق را برانگیخت[۹] و بدینسان کلیسای شرقی از کلیسای غربی جدا گردید. مسیحیت شرقی یا ارتدکس دارای مرجعیت مرکزی نیست، بلکه مجموعهای از کلیساهای خودگردان است.[۱۰]
مذهب پروتستان
واژه پروتستان از لغت «Protest» به معنای اعتراض و شکایت گرفتهشده است.[۱۱] این مذهب که به نام سنّت شمالی نیز یاد شده[۱۲] باهدف اصلاح دینی و اعتراض بر کلیسای کاتولیک به علت پدید آمدن انحرافات در عملکرد کشیشها و اسقفها مبنی بر امتیازات اجتماعی و برتریجویی آنان بر دیگر مسیحیان به وجود آمد. این جنبش توسط راهب دینی به نام مارتین لوتر[۱۳] آغاز شد که در سال ۱۵۱۷ م. بر در کلیسای ویتمبرگ اعلامیهای نهاد که بیان مخالفت او با عمل کشیشان در خریدوفروش و آمرزش گناهان بود. بهاینترتیب که گناهکاران مبلغ پولی را که کشیشان معین میکردند به کلیسا میپرداختند تا در آن دنیا از کیفر گناه در امان باشند. هرچند کلیسای کاتولیک در سال ۱۵۲۰ م. بر این گمان بود که میتواند این نهضت را سرکوب کند، ولی ازآنجاکه او تنها نبود و توانست گروهی از مردم را با خود همراه سازد که در میان آنها شاهزادگان چند ایالت آلمان هم بودند، کلیسای رُم امید شکستن جنبش پروتستانیسم را از دست داد و بهاینترتیب مذهب و کلیسای جدید به نام پروتستان به وجود آمد.[۱۴] نوسامانها، کالونیها، لوتریها، باپتیستها، متدیستها، پیرکشیشان و انگلیکن از شاخههای کلیسای پروتستان به شمار میآیند.[۱۵]
دیگر تقسیمات
غیر از فرقههای اصلی مسیحیت، تقسیمات دیگری نیز برای مسیحیت وجود دارد، که تفاوت آنها از دید اعتقادی یا قومی بوده و کلیسای خاص خود را تأسیس کردهاند. تاریخچه برخی از این گروهها به دوران اولیه مسیحیت بازمیگردد:
- کلیسای ارامنه: بیشتر جمعیت ارامنه در ارمنستان است. مجموع ارامنه در سراسر دنیا، تقریبا یازده میلیون هستند. کلیسای ارامنه از نظر اصول اعتقادی نظیر کلیسای ارتدکس است. تفاوت آنان بیشتر قومی بوده و در میان کلیسای آنان، معتقد به دو گروه کاتولیک و پروتستان نیز دیده میشود. ارامنه در ایران در منطقه جلفای اصفهان، دارای خلیفهگری بوده و چند کلیسا نیز در تهران و تبریز از آنان وجود دارد. در حال حاضر سراُسقف خلیفهگری ارامنه ایران در تهران مستقر است.
- کلیسای آشوری (نسطوری): آشوریها کمتر از یک میلیون نفر جمعیت داشته و در عراق و ایران زندگی میکنند. کلیساهای آنان بسیار ساده بوده و در آن از تمثال استفاده نمیشود. در میان آنها نیز، هر سه فرقه مسیحیت وجود دارد. قدیمیترین کلیسای آنان، با نام مریم مقدس که با نام «ننه مریم» شناخته میشود و در ارومیه قرار دارد. به باور آنها، این کلیسا توسط شاگردان حضرت عیسی(ع) ساخته شده است.
- کلیسای یعقوبی: این گروه در اصل متعلق به سوریه بوده و پیروان آن به «یک طبیعتی» اعتقاد دارند.
- کلیسای قِبطی: کلیسای قدیمی مصر است که در سال ۴۵۱م با رد مصوبات شورای کالسدون، مستقل شد.[۱۶]
- کلیسای مارونی: این کلیسا در لبنان بوده و اعتقاداتی نزدیک به اعتقادات کلیسای سوریه را دارند. مسیحیان در لبنان به صورت پراکنده در تمام مناطق آن زندگی میکنند؛ ولی منطقه جونیه لبنان، منطقهای مسیحینشین شناخته میشود.
گروههای زیاد دیگری نیز هستند که بیشتر از کلیسای پروتستان بوده و دارای آداب و رسوم خاصی هستند.
منابع
- ↑ محمد رضا زیبایی نژاد، درآمدی بر تاریخ و كلام مسیحیت، قم، معاونت امور اساتید و دروس معارف اسلامی، چ ۲، ۱۳۷۶ ش، ص۹۲.
- ↑ اندرو والز فینلی، مسیحیت در جهان امروز، ص۱۵۵.
- ↑ اندرو والز فینلی، مسیحیت در جهان امروز ، ص۱۵۵.
- ↑ میشل مالرب، انسان و ادیان (نقش دین در زندگی فردی و اجتماعی)، ص۸۳-۸۴.
- ↑ محمد رضا زیبایی نژاد، درآمدی بر تاریخ و كلام مسیحی، ص۸۸- ۸۹؛ حسین توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ، تهران، سازمان مطالعه و تدریس كتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت) و موسسه فرهنگی طه و مرکز جهانی علوم اسلامی، چ ۷، ۱۳۸۴ ش، ص۱۶۹.
- ↑ اندرو والز فینلی، مسیحیت در جهان امروز، ص۱۴۴.
- ↑ میشل مالرب، انسان و ادیان (نقش دین در زندگی فردی و اجتماعی)، ترجمه مهران توکلی، تهران، نشر نی، چ ۲، ۱۳۸۱ ش، ص۸۸.
- ↑ مجتبی عبد خدایی، واتیکان (کلیسای جهانی کاتولیک)، تهران، انتشارات بین المللی الهدی، چ ۱، ۱۳۸۲ ش، ص۲۸-۳۰.
- ↑ میشل مالرب، انسان و ادیان، ترجمه: مهران توکلی، ص۸۸.
- ↑ اندرو والز فینلی، مسیحیت در جهان امروز، ص۱۴۹.
- ↑ محمد رضا زیبایی نژاد، در آمدی بر تاریخ و کلام مسیحیت، ص۹۲.
- ↑ اندرو والز فینلی، مسیحیت در جهان امروز، ص۱۶۴.
- ↑ Martin Luther (۱۴۸۳- ۱۵۴۶. م) آلمانی بود. تا درجه کشیشی بالا رفت. در رشته الهیات درس خواند و پرچمدار اصلاح کلیسای کاتولیک شد که در نتیجه موسس مذهب پروتستان گردید.
- ↑ میشل مالرب، انسان و ادیان، ترجمه: مهران توکلی، ص۹۱-۹۲.
- ↑ میشل مالرب، انسان و ادیان، ترجمه: مهران توکلی، ص۹۰.
- ↑ سلیمانی اردستانی، عبدالرحیم، مسیحیت، انتشارات زلال کوثر، چاپ اول زمستان ۸۱ قم، ص۱۶۰.