پیش نویس:گریه حضرت زهرا(س): تفاوت میان نسخه‌ها

(اصلاح سجاوندی)
(اصلاح نویسه‌های عربی)
خط ۵: خط ۵:
{{سوال}}
{{سوال}}
{{درگاه|فاطمی}}
{{درگاه|فاطمی}}
چگونه است كه مي گويند كسي صداي زهرا(س) را نمي شنيده اما گريه آن حضرت را در رحلت پيامبر همسايه ها مي شنيدند؟
چگونه است که می گویند کسی صدای زهرا(س) را نمی شنیده اما گریه آن حضرت را در رحلت پیامبر همسایه ها می شنیدند؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
اولاً حضرت فاطمه زهرا(س) به جهت مقام والایی که داشتند مورد مراجعه اقشار مختلف مردم قرار می گرفتند؛ لذا ایشان منزوی و محبوس نبودند به طوری که کسی صدای ایشان را نشنیده باشد. ثانیاً نمی توان مطلقاً شنیده شدن صدای زن توسط مردان را قبیح دانست بلکه گاهی حتی ضرورت دارد که صدا به آن ها برسد.
اولاً حضرت فاطمه زهرا(س) به جهت مقام والایی که داشتند مورد مراجعه اقشار مختلف مردم قرار می گرفتند؛ لذا ایشان منزوی و محبوس نبودند به طوری که کسی صدای ایشان را نشنیده باشد. ثانیاً نمی توان مطلقاً شنیده شدن صدای زن توسط مردان را قبیح دانست بلکه گاهی حتی ضرورت دارد که صدا به آن ها برسد.


=== موارد حضور حضرت فاطمه زهرا(س) در اجتماع ===
=== موارد حضور حضرت فاطمه زهرا(س) در اجتماع ===
# آن حضرت در جنگ احد همراه با زنان مدينه به منطقه جنگي رفته و بعد از جنگ به مداواي رسول خدا(ص) و حضرت علي(ع) كه جراحاتي برداشته بودند پرداختند.
# آن حضرت در جنگ احد همراه با زنان مدینه به منطقه جنگی رفته و بعد از جنگ به مداوای رسول خدا(ص) و حضرت علی(ع) که جراحاتی برداشته بودند پرداختند.
# بعد از جنگ احد، آن حضرت به زيارت شهداي جنگ مي رفت.
# بعد از جنگ احد، آن حضرت به زیارت شهدای جنگ می رفت.
# بعد از اين كه غوغاي سقيفه به راه افتاد، عمر با عده اي به در خانه آن حضرت آمد و فرياد مي كشيد كه بيرون بيائيد. حضرت زهرا(س) به پشت در حجره آمدند و عمر را ديدند كه آتش در دست دارد. پس فرمود: عمر ـ مگر از خدا نمي ترسي چه شده است؟ عمر گفت: بايد علي و بني هاشم بيايند و با خليفة رسول خدا بيعت كنند. ايشان گفتند: خليفه كيست؟ خليفه رسول اكنون در كنار پيكر اوست. عمر گفت: ابوبكر پيشواي مسلمين است، مردم با او بيعت كرده اند، شما نيز بايد بيعت كنيد و گرنه خانه را به آتش مي كشم. حضرت فرمود: آيا خانه ما را به آتش مي كشي و او گفت آري.
# بعد از این که غوغای سقیفه به راه افتاد، عمر با عده ای به در خانه آن حضرت آمد و فریاد می کشید که بیرون بیائید. حضرت زهرا(س) به پشت در حجره آمدند و عمر را دیدند که آتش در دست دارد. پس فرمود: عمر ـ مگر از خدا نمی ترسی چه شده است؟ عمر گفت: باید علی و بنی هاشم بیایند و با خلیفة رسول خدا بیعت کنند. ایشان گفتند: خلیفه کیست؟ خلیفه رسول اکنون در کنار پیکر اوست. عمر گفت: ابوبکر پیشوای مسلمین است، مردم با او بیعت کرده اند، شما نیز باید بیعت کنید و گرنه خانه را به آتش می کشم. حضرت فرمود: آیا خانه ما را به آتش می کشی و او گفت آری.
# ده روز بعد از رحلت پيامبر اكرم(ص) فاطمه زهرا(س) براي اعتراض به مصادره فدك نزد ابوبكر رفته و با او به گفتگو و بحث پرداختند. اين كار دوبار صورت گرفت.
# ده روز بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) فاطمه زهرا(س) برای اعتراض به مصادره فدک نزد ابوبکر رفته و با او به گفتگو و بحث پرداختند. این کار دوبار صورت گرفت.
# همچنين بعد از رحلت پيامبر اکرم(ص) و غصب خلافت مسلمين توسط غاصبان، حضرت فاطمه(س) به مسجد رفتند و در حالي كه مسجد مملو از مرد و زن بود، در پشت پرده اي خطبه اي ايراد فرمود كه معروف است.
# همچنین بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) و غصب خلافت مسلمین توسط غاصبان، حضرت فاطمه(س) به مسجد رفتند و در حالی که مسجد مملو از مرد و زن بود، در پشت پرده ای خطبه ای ایراد فرمود که معروف است.
۶. زماني كه آن حضرت بعد از قضيه آتش زدن در خانه، در بستر مريضي بودند، عمر و ابوبكر به عيادتشان رفتند. وقتی آن ها وارد شدند و نشستند حضرت صورتشان را از آن ها برگرداندند و فرمودند: آيا شنيده ايد كه پدرم فرمود رضای فاطمه رضای من است و خشم او خشم من، هركه او را بيازارد مرا آزرده است و هر كه او را دوست بدارد مرا دوست داشته است.»<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=زندگاني فاطمه زهرا(س) مقدمه آيت الله مرعشي نجفي|عنوان کتاب=زندگاني فاطمه زهرا(س) مقدمه آيت الله مرعشي نجفي|سال=1372|نام=محمد قاسم|نام خانوادگی=نصيرپور|ناشر=دفتر مطالعات تاريخ و معارف اسلامي|صفحه=45-108|مکان=قم}}</ref>
۶. زمانی که آن حضرت بعد از قضیه آتش زدن در خانه، در بستر مریضی بودند، عمر و ابوبکر به عیادتشان رفتند. وقتی آن ها وارد شدند و نشستند حضرت صورتشان را از آن ها برگرداندند و فرمودند: آیا شنیده اید که پدرم فرمود رضای فاطمه رضای من است و خشم او خشم من، هرکه او را بیازارد مرا آزرده است و هر که او را دوست بدارد مرا دوست داشته است.»<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=زندگانی فاطمه زهرا(س) مقدمه آیت الله مرعشی نجفی|عنوان کتاب=زندگانی فاطمه زهرا(س) مقدمه آیت الله مرعشی نجفی|سال=1372|نام=محمد قاسم|نام خانوادگی=نصیرپور|ناشر=دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی|صفحه=45-108|مکان=قم}}</ref>


۷. جابر مي گويد روزي همراه رسول اكرم(ص) به در خانه حضرت فاطمه(س) رفتيم، پيامبر اكرم اجازه خواست طلبيد و وارد شديم، ديدم چهره زهرا آنچنان زرد بود كه مانند… بود.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=كافي، تصحيح علي اكبر غفاري|عنوان کتاب=كافي، تصحيح علي اكبر غفاري|سال=1367|نام=محمد بن یعقوب|نام خانوادگی=كليني|ناشر=انتشارات دارالكتب الاسلاميه|جلد=5|صفحه=528|مکان=تهران}}</ref>
۷. جابر می گوید روزی همراه رسول اکرم(ص) به در خانه حضرت فاطمه(س) رفتیم، پیامبر اکرم اجازه خواست طلبید و وارد شدیم، دیدم چهره زهرا آنچنان زرد بود که مانند… بود.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کافی، تصحیح علی اکبر غفاری|عنوان کتاب=کافی، تصحیح علی اکبر غفاری|سال=1367|نام=محمد بن یعقوب|نام خانوادگی=کلینی|ناشر=انتشارات دارالکتب الاسلامیه|جلد=5|صفحه=528|مکان=تهران}}</ref>


۸. روزي سلمان خدمت آن حضرت بود، حضرت زهرا دعاي نور را به او تعليم فرمود و گفتند اگر مي خواهي هرگز ترا تب نگيرد بر اين دعا مداومت كن.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=منتهي الآمال|عنوان کتاب=منتهي الآمال|سال=1372|نام=عباس|نام خانوادگی=قمي|ناشر=انتشارات هجرت|جلد=1|صفحه=257|مکان=قم}}</ref>
۸. روزی سلمان خدمت آن حضرت بود، حضرت زهرا دعای نور را به او تعلیم فرمود و گفتند اگر می خواهی هرگز ترا تب نگیرد بر این دعا مداومت کن.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=منتهی الآمال|عنوان کتاب=منتهی الآمال|سال=1372|نام=عباس|نام خانوادگی=قمی|ناشر=انتشارات هجرت|جلد=1|صفحه=257|مکان=قم}}</ref>


=== محدوده فعالیت زن در جامعه ===
=== محدوده فعالیت زن در جامعه ===
از سوي ديگر آنچه كه از طرف شارع مقدس مورد نهي قرار گرفته است و از زنان خواسته شده از آن بپرهزيند، آن نوع سخن گفتني است كه باعث تحريك شهوت مردان گردد؛ لذا به زنان دستور مي دهد: «فلا تخضعن بالقول فيطمع الذي في قلبه مرض»<ref>احزاب/32.</ref> در حرف زدن صدا را نازك و مهيج نكنيد كه موجب طمع بيماردلان گردد. و مفهوم آيه اين است كه اگر در سخن ناز و كرشمه نباشد جايز است يعني خود آيه دليل بر جواز سخن گفتن با مرد نامحرم است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مسئله حجاب|عنوان کتاب=مسئله حجاب|سال=|نام=مرتضي|نام خانوادگی=مطهري|ناشر=صدرا|صفحه=243|مکان=قم}}</ref> بر همين اساس است كه فقهاي عظيم الشأن چنين فتوا داده اند كه شنيدن صداي زن در صورتي كه تلذذ و ريبه وسوسيه نباشد جايز است. البته ماداميكه ضرورت نباشد ترك آن بهتر است و بر زن حرام است كه بخواهد صوت خود را نازك و مهيج گرداند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=عروة الوثقي|عنوان کتاب=عروة الوثقي|سال=١٤١٧|نام=محمد كاظم|نام خانوادگی=طباطبايي يزدي|ناشر=جامعه مدرسین|جلد=1|صفحه=33|مکان=قم}}</ref>
از سوی دیگر آنچه که از طرف شارع مقدس مورد نهی قرار گرفته است و از زنان خواسته شده از آن بپرهزیند، آن نوع سخن گفتنی است که باعث تحریک شهوت مردان گردد؛ لذا به زنان دستور می دهد: «فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض»<ref>احزاب/32.</ref> در حرف زدن صدا را نازک و مهیج نکنید که موجب طمع بیماردلان گردد. و مفهوم آیه این است که اگر در سخن ناز و کرشمه نباشد جایز است یعنی خود آیه دلیل بر جواز سخن گفتن با مرد نامحرم است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مسئله حجاب|عنوان کتاب=مسئله حجاب|سال=|نام=مرتضی|نام خانوادگی=مطهری|ناشر=صدرا|صفحه=243|مکان=قم}}</ref> بر همین اساس است که فقهای عظیم الشأن چنین فتوا داده اند که شنیدن صدای زن در صورتی که تلذذ و ریبه وسوسیه نباشد جایز است. البته مادامیکه ضرورت نباشد ترک آن بهتر است و بر زن حرام است که بخواهد صوت خود را نازک و مهیج گرداند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=عروة الوثقی|عنوان کتاب=عروة الوثقی|سال=١٤١٧|نام=محمد کاظم|نام خانوادگی=طباطبایی یزدی|ناشر=جامعه مدرسین|جلد=1|صفحه=33|مکان=قم}}</ref>


=== جایگاه گریه در فراق عزیزان ===
=== جایگاه گریه در فراق عزیزان ===
مطلب قابل توجه ديگر اين است كه گريه در فراق عزيزان خود جايگاه خاصي دارد و از استثنائي برخوردار است، آن چنانكه روايت است روزي يك زن به دنبال جنازه يكي از خويشان خود مي رفت و بي تابي مي كرد. عمر به او نهيب زد كه برگردد اما رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمود: او را به حال خود بگذار دلش داغدار است و چشم گريان و عهد (ش به مرده) نزديك.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مسئله حجاب|عنوان کتاب=مسئله حجاب|سال=|نام=مرتضي|نام خانوادگی=مطهري|ناشر=صدرا|صفحه=212|مکان=قم}}</ref> و نيز امام باقر ـ عليه السّلام ـ فرموده اند: انما تحتاج المرأه في الماتم الي النوح لتسيلَ دمعها: زن در ماتم نياز به نوحه و شيون دارد تا اشك هايش را بريزيد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=العروة الوثقی|عنوان کتاب=العروة الوثقی|سال=1417|نام=سید محمد کاظم|نام خانوادگی=طباطبایی یزدی|ناشر=جامعه مدرسین|جلد=1|صفحه=33|مکان=قم}}</ref> چون اين عمل از بار سنگين سختي ها او مي كاهد.
مطلب قابل توجه دیگر این است که گریه در فراق عزیزان خود جایگاه خاصی دارد و از استثنائی برخوردار است، آن چنانکه روایت است روزی یک زن به دنبال جنازه یکی از خویشان خود می رفت و بی تابی می کرد. عمر به او نهیب زد که برگردد اما رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: او را به حال خود بگذار دلش داغدار است و چشم گریان و عهد (ش به مرده) نزدیک.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مسئله حجاب|عنوان کتاب=مسئله حجاب|سال=|نام=مرتضی|نام خانوادگی=مطهری|ناشر=صدرا|صفحه=212|مکان=قم}}</ref> و نیز امام باقر ـ علیه السّلام ـ فرموده اند: انما تحتاج المرأه فی الماتم الی النوح لتسیلَ دمعها: زن در ماتم نیاز به نوحه و شیون دارد تا اشک هایش را بریزید.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=العروة الوثقی|عنوان کتاب=العروة الوثقی|سال=1417|نام=سید محمد کاظم|نام خانوادگی=طباطبایی یزدی|ناشر=جامعه مدرسین|جلد=1|صفحه=33|مکان=قم}}</ref> چون این عمل از بار سنگین سختی ها او می کاهد.


=== عظمت مصیبت رسول اکرم(ص) ===
=== عظمت مصیبت رسول اکرم(ص) ===
توجه به اين نكته هم ضروري است، كه گريه حضرت زهرا در مصيبتي بوده است كه بزرگتر از آن مصيبتي نبوده و عظمت آن آسمانيان را به شيون آورده بود. امام باقر ـ عليه السّلام ـ در جايي ديگر مي فرمايد، اگر مصيبتي بر خودت يا مالت يا فرزندت پيش آمد، مصيبت رحلت پيامبر خدا را بياد آر، همانا خلائق مصيبتي (عظيم تر) از آن هيچوقت نديده اند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=كافي، تصحيح علي اكبر غفاري، ج 5، ص 528،|عنوان کتاب=كافي، تصحيح علي اكبر غفاري|سال=1367|نام=محمد بن یعقوب|نام خانوادگی=كليني|ناشر=انتشارات دارالكتب الاسلاميه|جلد=3|صفحه=220|مکان=تهران}}</ref>
توجه به این نکته هم ضروری است، که گریه حضرت زهرا در مصیبتی بوده است که بزرگتر از آن مصیبتی نبوده و عظمت آن آسمانیان را به شیون آورده بود. امام باقر ـ علیه السّلام ـ در جایی دیگر می فرماید، اگر مصیبتی بر خودت یا مالت یا فرزندت پیش آمد، مصیبت رحلت پیامبر خدا را بیاد آر، همانا خلائق مصیبتی (عظیم تر) از آن هیچوقت ندیده اند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کافی، تصحیح علی اکبر غفاری، ج 5، ص 528،|عنوان کتاب=کافی، تصحیح علی اکبر غفاری|سال=1367|نام=محمد بن یعقوب|نام خانوادگی=کلینی|ناشر=انتشارات دارالکتب الاسلامیه|جلد=3|صفحه=220|مکان=تهران}}</ref>


=== منزه بودن اهل بیت(ع) از تمام عیب ها ===
=== منزه بودن اهل بیت(ع) از تمام عیب ها ===
اما نكته مهمتر از همه اينكه، حضرات چهارده معصوم كه از هرگونه خطا و عيبي منزه هستند، الگوي تمامي رفتارهاي ما مي باشند و ما بايد اعمال خود را با اعمال و فرمايشات آنها بسنجيم و حضرت زهرا نيز از جمله معصومين هستند كه بايد به ايشان اقتدا نمود. از اين روست كه فقهاي عظام وقتي مي خواهند به جايز بودن گريه بر مرده فتوا بدهند از جمله دلايلي كه براي آن مي آورند گرية حضرت زهرا در رحلت پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ مي باشد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=التنقيح|عنوان کتاب=التنقيح|سال=1414|نام=ابوالقاسم|نام خانوادگی=خوئي|ناشر=مدرسه دارالعلم|جلد=9|صفحه=228|مکان=قم}}</ref>
اما نکته مهمتر از همه اینکه، حضرات چهارده معصوم که از هرگونه خطا و عیبی منزه هستند، الگوی تمامی رفتارهای ما می باشند و ما باید اعمال خود را با اعمال و فرمایشات آنها بسنجیم و حضرت زهرا نیز از جمله معصومین هستند که باید به ایشان اقتدا نمود. از این روست که فقهای عظام وقتی می خواهند به جایز بودن گریه بر مرده فتوا بدهند از جمله دلایلی که برای آن می آورند گریة حضرت زهرا در رحلت پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ می باشد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=التنقیح|عنوان کتاب=التنقیح|سال=1414|نام=ابوالقاسم|نام خانوادگی=خوئی|ناشر=مدرسه دارالعلم|جلد=9|صفحه=228|مکان=قم}}</ref>


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۲۰ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۴۰

علت گریه های بلند و با صدای حضرت زهرا(س)

سؤال
درگاه‌ها
فاطمیه.png


چگونه است که می گویند کسی صدای زهرا(س) را نمی شنیده اما گریه آن حضرت را در رحلت پیامبر همسایه ها می شنیدند؟

اولاً حضرت فاطمه زهرا(س) به جهت مقام والایی که داشتند مورد مراجعه اقشار مختلف مردم قرار می گرفتند؛ لذا ایشان منزوی و محبوس نبودند به طوری که کسی صدای ایشان را نشنیده باشد. ثانیاً نمی توان مطلقاً شنیده شدن صدای زن توسط مردان را قبیح دانست بلکه گاهی حتی ضرورت دارد که صدا به آن ها برسد.

موارد حضور حضرت فاطمه زهرا(س) در اجتماع

  1. آن حضرت در جنگ احد همراه با زنان مدینه به منطقه جنگی رفته و بعد از جنگ به مداوای رسول خدا(ص) و حضرت علی(ع) که جراحاتی برداشته بودند پرداختند.
  2. بعد از جنگ احد، آن حضرت به زیارت شهدای جنگ می رفت.
  3. بعد از این که غوغای سقیفه به راه افتاد، عمر با عده ای به در خانه آن حضرت آمد و فریاد می کشید که بیرون بیائید. حضرت زهرا(س) به پشت در حجره آمدند و عمر را دیدند که آتش در دست دارد. پس فرمود: عمر ـ مگر از خدا نمی ترسی چه شده است؟ عمر گفت: باید علی و بنی هاشم بیایند و با خلیفة رسول خدا بیعت کنند. ایشان گفتند: خلیفه کیست؟ خلیفه رسول اکنون در کنار پیکر اوست. عمر گفت: ابوبکر پیشوای مسلمین است، مردم با او بیعت کرده اند، شما نیز باید بیعت کنید و گرنه خانه را به آتش می کشم. حضرت فرمود: آیا خانه ما را به آتش می کشی و او گفت آری.
  4. ده روز بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) فاطمه زهرا(س) برای اعتراض به مصادره فدک نزد ابوبکر رفته و با او به گفتگو و بحث پرداختند. این کار دوبار صورت گرفت.
  5. همچنین بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) و غصب خلافت مسلمین توسط غاصبان، حضرت فاطمه(س) به مسجد رفتند و در حالی که مسجد مملو از مرد و زن بود، در پشت پرده ای خطبه ای ایراد فرمود که معروف است.

۶. زمانی که آن حضرت بعد از قضیه آتش زدن در خانه، در بستر مریضی بودند، عمر و ابوبکر به عیادتشان رفتند. وقتی آن ها وارد شدند و نشستند حضرت صورتشان را از آن ها برگرداندند و فرمودند: آیا شنیده اید که پدرم فرمود رضای فاطمه رضای من است و خشم او خشم من، هرکه او را بیازارد مرا آزرده است و هر که او را دوست بدارد مرا دوست داشته است.»[۱]

۷. جابر می گوید روزی همراه رسول اکرم(ص) به در خانه حضرت فاطمه(س) رفتیم، پیامبر اکرم اجازه خواست طلبید و وارد شدیم، دیدم چهره زهرا آنچنان زرد بود که مانند… بود.[۲]

۸. روزی سلمان خدمت آن حضرت بود، حضرت زهرا دعای نور را به او تعلیم فرمود و گفتند اگر می خواهی هرگز ترا تب نگیرد بر این دعا مداومت کن.[۳]

محدوده فعالیت زن در جامعه

از سوی دیگر آنچه که از طرف شارع مقدس مورد نهی قرار گرفته است و از زنان خواسته شده از آن بپرهزیند، آن نوع سخن گفتنی است که باعث تحریک شهوت مردان گردد؛ لذا به زنان دستور می دهد: «فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض»[۴] در حرف زدن صدا را نازک و مهیج نکنید که موجب طمع بیماردلان گردد. و مفهوم آیه این است که اگر در سخن ناز و کرشمه نباشد جایز است یعنی خود آیه دلیل بر جواز سخن گفتن با مرد نامحرم است.[۵] بر همین اساس است که فقهای عظیم الشأن چنین فتوا داده اند که شنیدن صدای زن در صورتی که تلذذ و ریبه – وسوسیه نباشد جایز است. البته مادامیکه ضرورت نباشد ترک آن بهتر است و بر زن حرام است که بخواهد صوت خود را نازک و مهیج گرداند.[۶]

جایگاه گریه در فراق عزیزان

مطلب قابل توجه دیگر این است که گریه در فراق عزیزان خود جایگاه خاصی دارد و از استثنائی برخوردار است، آن چنانکه روایت است روزی یک زن به دنبال جنازه یکی از خویشان خود می رفت و بی تابی می کرد. عمر به او نهیب زد که برگردد اما رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: او را به حال خود بگذار دلش داغدار است و چشم گریان و عهد (ش به مرده) نزدیک.[۷] و نیز امام باقر ـ علیه السّلام ـ فرموده اند: انما تحتاج المرأه فی الماتم الی النوح لتسیلَ دمعها: زن در ماتم نیاز به نوحه و شیون دارد تا اشک هایش را بریزید.[۸] چون این عمل از بار سنگین سختی ها او می کاهد.

عظمت مصیبت رسول اکرم(ص)

توجه به این نکته هم ضروری است، که گریه حضرت زهرا در مصیبتی بوده است که بزرگتر از آن مصیبتی نبوده و عظمت آن آسمانیان را به شیون آورده بود. امام باقر ـ علیه السّلام ـ در جایی دیگر می فرماید، اگر مصیبتی بر خودت یا مالت یا فرزندت پیش آمد، مصیبت رحلت پیامبر خدا را بیاد آر، همانا خلائق مصیبتی (عظیم تر) از آن هیچوقت ندیده اند.[۹]

منزه بودن اهل بیت(ع) از تمام عیب ها

اما نکته مهمتر از همه اینکه، حضرات چهارده معصوم که از هرگونه خطا و عیبی منزه هستند، الگوی تمامی رفتارهای ما می باشند و ما باید اعمال خود را با اعمال و فرمایشات آنها بسنجیم و حضرت زهرا نیز از جمله معصومین هستند که باید به ایشان اقتدا نمود. از این روست که فقهای عظام وقتی می خواهند به جایز بودن گریه بر مرده فتوا بدهند از جمله دلایلی که برای آن می آورند گریة حضرت زهرا در رحلت پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ می باشد.[۱۰]

منابع

  1. نصیرپور، محمد قاسم (۱۳۷۲). زندگانی فاطمه زهرا(س) مقدمه آیت الله مرعشی نجفی. قم: دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی. ص. ۴۵-۱۰۸.
  2. کلینی، محمد بن یعقوب (۱۳۶۷). کافی، تصحیح علی اکبر غفاری. ج. ۵. تهران: انتشارات دارالکتب الاسلامیه. ص. ۵۲۸.
  3. قمی، عباس (۱۳۷۲). منتهی الآمال. ج. ۱. قم: انتشارات هجرت. ص. ۲۵۷.
  4. احزاب/32.
  5. مطهری، مرتضی. مسئله حجاب. قم: صدرا. ص. ۲۴۳.
  6. طباطبایی یزدی، محمد کاظم (١٤١٧). عروة الوثقی. ج. ۱. قم: جامعه مدرسین. ص. ۳۳.
  7. مطهری، مرتضی. مسئله حجاب. قم: صدرا. ص. ۲۱۲.
  8. طباطبایی یزدی، سید محمد کاظم (۱۴۱۷). العروة الوثقی. ج. ۱. قم: جامعه مدرسین. ص. ۳۳.
  9. کلینی، محمد بن یعقوب (۱۳۶۷). کافی، تصحیح علی اکبر غفاری، ج 5، ص 528،. ج. ۳. تهران: انتشارات دارالکتب الاسلامیه. ص. ۲۲۰.
  10. خوئی، ابوالقاسم (۱۴۱۴). التنقیح. ج. ۹. قم: مدرسه دارالعلم. ص. ۲۲۸.