شکایت حضرت زهرا(س) از فقر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' | بازبینی نویسنده =↵ | بازبینی =شد' به ' | ارزیابی کمی = | ارزیابی کیفی = ')
 
(۱۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=A.rezapour}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
خط ۶: خط ۵:


{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
{{درگاه|فاطمی}}روایتی که می گوید حضرت زهرا(س) از فقر شکایت می کند، معتبر نیست و راویان آن مجهول هستند. و نیز روایات معارض زیادی هم وجود دارد که درباره قناعت و صبر حضرت زهرا(س) سخن می گوید. و در صورت صحت این روایات، شکوه و شکایت حضرت زهرا(س) منافاتی با مقام عصمت و زهد ایشان ندارد چرا که فقر و گرسنگی ارتباطی با این موضوعات ندارد.
{{درگاه|فاطمی}}'''شکایت حضرت زهرا(س) از فقر''' محتوای روایت‌هایی است که در صحت سند آن تردید کرده‌اند. این محتوا از دو روایت برداشت شده است که البته روایات معارض و مخالف دارد که درباره قناعت و صبر حضرت زهرا(س) سخن می‌گویند. البته برخی به این نکته توجه داده‌اند که شِکوه و شکایت حضرت زهرا(س) منافاتی با مقام عصمت و زهد ایشان ندارد.


== روایات ==
== روایت اول ==
۱ـ {{متن عربی|مَعْقِلُ بْنُ يَسَارٍ وَ أَبُو قُبَيْلٍ وَ ابْنُ إِسْحَاقَ وَ حَبِيبُ بْنُ أَبِي ثَابِتٍ وَ عِمْرَانُ بْنُ حُصَيْنٍ وَ ابْنُ غَسَّانَ وَ الْبَاقِرُ ع مَعَ اخْتِلَافِ الرِّوَايَاتِ وَ اتِّفَاقِ الْمَعْنَى‌ أَنَّ النِّسْوَةَ قُلْنَ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ خَطَبَكِ فُلَانٌ وَ فُلَانٌ فَرَدَّهُمْ أَبُوكِ وَ زَوَّجَكِ عَائِلًا فَدَخَلَ رَسُولُ اللَّهِ ص فَقَالَتْ يَا رَسُولَ اللَّهِ زَوَّجْتَنِي عَائِلًا فَهَزَّ رَسُولُ اللَّهِ بِيَدِهِ مِعْصَمَهَا وَ قَالَ لَا يَا فَاطِمَةُ وَ لَكِنْ زَوَّجْتُكِ أَقْدَمَهُمْ سِلْماً وَ أَكْثَرَهُمْ عِلْماً وَ أَعْظَمَهُمْ حِلْماً أَ مَا عَلِمْتِ يَا فَاطِمَةُ أَنَّهُ أَخِي فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ فَضَحِكَتْ وَ قَالَتْ رَضِيتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ‌ وَ فِي رِوَايَةِ أَبِي قُبَيْلٍ‌ لَمْ أُزَوِّجْكِ حَتَّى أَمَرَنِي جَبْرَئِيلُ‌ وَ فِي رِوَايَةِ عِمْرَانَ بْنِ الْحُصَيْنِ وَ حَبِيبِ بْنِ ثَابِتٍ‌ أَمَا إِنِّي قَدْ زَوَّجْتُكِ خَيْرَ مَنْ أَعْلَمُ وَ فِي رِوَايَةِ ابْنِ غَسَّانَ‌ زَوَّجْتُكِ خَيْرَهُمْ‌ وَ فِي كِتَابِ ابْنِ شَاهِينٍ عَبْدِ الرَّزَّاقِ عَنْ مَعْمَرٍ عَنْ أَيُّوبَ عَنْ عِكْرِمَةَ قَالَ النَّبِيُ‌ أَنْكَحْتُكِ أَحَبَّ أَهْلِي إِلَيَّ.|ترجمه=و نيز در مناقب ابن شهر آشوب،از معقل بن يسار،ابو قبيل،ابن اسحاق،حبيب بن ابى ثابت،عمران بن حصين و ابن غسان و امام باقر (ع)،به اختلاف جزئى در عبارات آمده است: زنان قريش به حضرت فاطمه گفتند:فلان و فلان خواستگار تو بودند،پدر تو آنان را رد كرد و تو را به مردى شوهر داد كه تهى دست است.هنگامى كه پيغمبر اكرم نزد دخترش آمد،فاطمه عليها السّلام سخن زنان قريش را به پدر عرض كرد. پيامبر اكرم به دست مبارك خود مچ دست فاطمه را تكان داد و به وى فرمود:نه!، اى فاطمه!بلكه تو را به شخصيتى دادم كه از لحاظ‍‌ اسلام بر همه مقدّم و از نظر علم از همه اعلم و از نظر حلم از همه بزرگتر است. اى فاطمه!آيا نمى‌دانى كه على در دنيا و آخرت برادر من است‌؟ فاطمۀ زهرا پس از اين سخنان خنديد و گفت:يا رسول اللّٰه!راضى شدم. و در روايت ابو قبيل آمده است:تو را به ازدواج على عليه السّلام در نياوردم مگر پس از آنكه جبرئيل در اين مورد به من فرمان داد.و در روايت عمران و حبيب آمده است كه پيامبر فرمود:تو را به بهترين كسى كه مى‌شناختم تزويج نمودم}}<ref>ابن شهر آشوب مازندرانی، محمد، مناقب آل أبی طالب(ع)، ج‏۳، ص۳۴۴.</ref>
روایاتی از امام باقر(ع) با اختلاف جزئی نقل شده است: زنان قریش به حضرت فاطمه گفتند:فلان و فلان خواستگار تو بودند، پدر تو آنان را رد کرد و تو را به مردی شوهر داد که تهی دست است. هنگامی که پیامبر نزد دخترش آمد، فاطمه سخن زنان قریش را به پدر گفت. پیامبر با دست خود مچ دست فاطمه را تکان داد و به وی فرمود:نه!، ای فاطمه! بلکه تو را به شخصیتی دادم که از لحاظ اسلام بر همه مقدّم و از نظر علم از همه اعلم و از نظر حِلم از همه بزرگتر است. ای فاطمه! آیا نمی‌دانی که علی در دنیا و آخرت برادر من است؟ فاطمهٔ زهرا پس از این سخنان خندید و گفت: یا رسول اللّٰه! راضی شدم. و در روایت ابو قبیل آمده است: تو را به ازدواج علی(ع) در نیاوردم مگر پس از آنکه جبرئیل در این مورد به من فرمان داد.<ref>ابن شهر آشوب مازندرانی، محمد، مناقب آل أبی طالب(ع)، ج‏۳، ص۳۴۴.</ref>


۲ـ {{متن عربی|نَقَلْتُ مِنْ مَنَاقِبِ الْخُوَارِزْمِیِّ عَنْ بُرَیْدَه قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص قُمْ بِنَا یَا بُرَیْدَه نَعُودُ فَاطِمَه فَلَمَّا أَنْ دَخَلْنَا عَلَیْهَا أَبْصَرَتْ أَبَاهَا دَمَعَتْ عَیْنَاهَا قَالَ مَا یُبْکِیکِ یَا ابْنَتِی قَالَتْ قِلَّه الطُّعْمِ وَ کَثْرَه الْهَمِّ وَ شِدَّه السُّقْمِ قَالَ لَهَا أَمَا وَ اللَّهِ مَا عِنْدَ اللَّهِ خَیْرٌ مِمَّا تَرْغَبِینَ إِلَیْهِ یَا فَاطِمَه أَمَا تَرْضَیْنَ أَنِّی زَوَّجْتُکِ خَیْرَ أُمَّتِی أَقْدَمَهُمْ سِلْماً وَ أَکْثَرَهُمْ عِلْماً وَ أَفْضَلَهُمْ حِلْماً وَ اللَّهِ إِنَّ ابْنَیْکَ سَیِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّه|ترجمه=در كتاب مناقب خوارزمى نقل ميكند از بريده كه رسول اللّٰه (صلّى اللّه عليه و آله) فرمود كه: يا بريده برخيز كه عيادت فاطمه (عليها السّلام) ميرويم كه مريض است، چون در خدمت آن حضرت رفتيم فاطمه (عليها السّلام) چشم مبارك را كه بر روى پدر بزرگوار گشود اشك را بر رخسار مبارك فرو بارانيد، آن حضرت فرمود كه سبب گريه چيست اى دختر نيك‌اختر من، فرمود كه: قلة الطعم و كثرة الهم و شدة السقم. ،كمى طعام و بسيارى غم و سختى بيمارى، آن حضرت فرمود مر او را كه: و اللّٰه كه آنچه نزد حق سبحانه و تعالى براى تو آماده است بهتر از چيزيست كه تو بآن راغبى، أى فاطمه آيا تو راضى نيستى كه ترا داده‌ام به بهترين امت خود كه أقدم ايشان است از روى سلم، و اكثر ايشان از روى علم و أفضل ايشان از روى حلم و اللّٰه كه دو پسر تو بهترين جوانان اهل بهشت‌اند،}}<ref>اربلی، علی، کشف الغمه فی معرفه الأئمه، ج‏۱، ص۱۴۹.</ref>
از متن روایت جمله‌ای که از آن شکایت حضرت زهرا(س) استفاده شود وجود ندارد، بلکه بعد از ورود پیامبر، حضرت زهرا(س) کلام زنان قریش را به حضرت عرض کردند و پیامبر در پاسخ فضایلی را برای امیرالمؤمنین(ع) شمردند که این روایت هم بیشتر از این جهت بررسی شده و در باب‌هایی مطرح شده که در آنها اشاره به فضایل [[امام علی(ع)]] شده است.


== بررسی سند و دلالت روایات ==
=== بررسی سند و دلالت روایت اول ===
سند روایت اول مرسل و مشتمل بر افراد مجهول و مهمل است؛ علاوه بر اینکه در متن آن جمله‌ای که دال بر شکایت حضرت باشد وجود ندارد، روایت دوم نیز دارای سندی ضعیف و متعارض با روایات بسیاری است که در زمینهٔ زندگانی زاهدانه حضرت زهرا (س) و قناعت ایشان وارد شده است.
* سند این روایت مرسل است؛ ابن شهر آشوب متوفای ۵۸۸ تا معقل بن یسار، که طبق نقل [[شیخ طوسی]] از اصحاب رسول خدا(ص) است،<ref>طوسی، محمد، رجال، قم، جامعهٔ مدرسین، ۱۳۷۳ ش، ص۴۷.</ref> فاصلهٔ زیادی است و ابن شهر آشوب نمی‌تواند از او نقل حدیث کند. بقیهٔ راویانی که در سند قرار گرفته‌اند غیر از امام باقر(ع) و حبیب بن ابی‌ثابت که تابعی است، از اصحاب رسول خدا(ص) می‌باشند. ابن‌شهر آشوب هم سندی بین خود و آنها ذکر نکرده است.
* راویان روایت غیر از امام باقر(ع) افرادی مجهول یا مهمل هستند؛ مجهول به راوی‌ای گفته می‌شود که نام راوی در منابع رجالی نیامده و اگر هم آمده به خاطر نامشخص بودن هویت، حکم به جهالت و ناشناس بودن او شده است.<ref>نصیری، علی، آشنایی با علوم حدیث، قم، مرکز مدیریت حوزهٔ علمیهٔ قم، ۱۳۸۳ ش، ص۱۸۹.</ref> و مهمل نیز به راوی گفته می‌شود که نام او در کتب رجال برده شده، اما دربارهٔ مدح یا ذم او سکوت شده است.<ref>سبحانی، جعفر، اصول الحدیث و احکامه، قم، مؤسسه امام صادق((ع))، ۱۴۲۶ ق، ص۱۱۸.</ref>


بر فرض صحت صدور هر دو روایت این مسئله هیچ تنافی با عصمت ندارد، چرا که شکایت کردن از فقر یا گرسنگی ربطی به عصمت ندارد.
== روایت دوم ==
بریده نقل می‌کند که پیامبر اسلام به او گفت به عیادت فاطمه(ع) بروند که مریض است. فاطمه(ع) پدرش را که دید اشک بر چشمانش جاری شد. پیامبر سبب گریه را پرسید؟ فاطمه: کمی طعام و بسیاری غم و سختی بیماری. پیامبر: و اللّٰه که آنچه نزد خداوند برای تو آماده است بهتر از چیزی است که تو به آن رغبت داری. ای فاطمه آیا تو راضی نیستی که تو را به ازدواج فردی که بهترین امت من، عالم‌ترین آن‌ها، افضل ایشان از روی حلم است، در آوردم. به خدا سوگند که دو پسر تو بهترین جوانان اهل بهشت‌ هستند.<ref>اربلی، علی، کشف الغمه فی معرفه الأئمه، ج‏۱، ص۱۴۹.</ref>


'''روایت اول'''
این روایت به نقل از کتاب فضائل امیرالمؤمنین(ع) در مناقب خوارزمی است. این روایت دارای سندی است که به دلیل وجود راویان مجهول در آن ضعیف خوانده شده است. همچنین با روایات بسیاری که در زمینهٔ زندگانی زاهدانه [[حضرت زهرا(س)]] و قناعت ایشان وارد شده متعارض است.


سند روایت:
== روایات مخالف ==
* یک) سند آن مرسل است؛ ارسال بین ابن شهر آشوب نویسندهٔ کتاب و راویانی که روایت را از آنها نقل کرده است، مثلاً بین ابن شهر آشوب متوفای ۵۸۸ تا معقل بن یسار که طبق نقل شیخ طوسی در رجال<ref>طوسی، محمد، رجال، قم، جامعهٔ مدرسین، ۱۳۷۳ ش، ص۴۷.</ref> از اصحاب رسول خدا (ص) می‌باشد، فاصلهٔ زیادی است و ابن شهر آشوب نمی‌تواند از او نقل حدیث کند و نیز بقیهٔ راویانی که در سند قرار گرفته‌اند که به نظر می‌رسد برخی از آنها غیر از امام باقر «ع» و حبیب بن ابی ثابت که تابعی است، از اصحاب رسول خدا (ص) می‌باشند، و ابن شهر آشوب هم سندی بین خود و آنها ذکر نکرده است.
در مقابل این روایات، احادیث دیگری وجود دارد که اشاره به زُهد و قِناعت حضرت زهرا(س) دارند. در روایتی آمده ‍که حضرت زهرا(س) به رسول خدا(ص) گفتند: ای رسول خدا، سلمان از سادگی لباس من تعجب نمود، سوگند به خدایی که تو را مبعوث فرمود، مدت پنج سال است فرش خانه ما پوست گوسفندی است که شب‌ها بر روی آن می‌خوابیم، و بالش ما چرمی است که از لیف خرما پر شده است.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، دارإحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ ق، ج۸، ص۳۰۳.</ref>
*
* دو: راویان موجود در آن غیر از امام باقر «ع» افرادی مجهول یا مهمل هستند؛ مجهول به راوی-ای گفته می‌شود که نام راوی در منابع رجالی نیامده و اگر هم آمده به خاطر نامشخص بودن هویت، حکم به جهالت و ناشناس بودن او شده است.<ref>نصیری، علی، آشنایی با علوم حدیث، قم، مرکز مدیریت حوزهٔ علمیهٔ قم، ۱۳۸۳ ش، ص۱۸۹.</ref> و مهمل نیز به راوی‌ای گفته می‌شود که نام او در کتب رجال برده شده، اما در بارهٔ مدح یا ذم او سکوت شده است.<ref>همان. ورک: سبحانی، جعفر، اصول الحدیث و احکامه، قم، مؤسسه امام صادق((ع))، ۱۴۲۶ ق، ص۱۱۸.</ref>
*
دلالت روایت:


اما در مورد متن آن با صرف نظر از ضعف سند، باید گفت که از متن روایت جمله ای که از آن شکایت حضرت زهرا (س) استفاده شود وجود ندارد، بلکه بعد از ورود پیامبر، حضرت زهرا (س) کلام زنان قریش را به حضرت عرض کردند و پیامبر در پاسخ فضایلی را برای امیرالمؤمنین «ع» شمردند که این روایت هم بیشتر از این جهت بررسی شده و در باب‌هایی مطرح شده که در آنها اشاره به فضایل حضرت علی «ع» شده است.
در روایت دیگری آمده که در یکی از روزها امام علی گفت: فاطمه جان آیا غذایی داری تا از گرسنگی رها شوم؟ فاطمه: نه، به خدایی که پدرم را به نبوت و شما را به امامت برگزید سوگند، دو روز است که در منزل غذای کافی نداریم و در این مدت شما را بر خود و فرزندانم در طعام ترجیح دادم. امام با تأسف فرمودند: فاطمه جان چرا به من اطلاع ندادی تا به دنبال تهیه غذا بروم؟»<ref>بحارالانوار، پیشین، ج۴۳، ص۵۹.</ref>
 
'''روایت دوم'''
 
سند روایت:
 
روایت دوم که اصل آن به نقل از کتاب فضائل امیرالمؤمنین «ع» در مناقب خوارزمی وجود دارد، دارای سندی است که به دلیل وجود راویان مجهول در آن ضعیف می‌باشد.
 
روایات دیگری هم که در این زمینه وجود دارد، معمولاً سند آنها ضعیف می‌باشد.
 
دلالت روایت:
 
اگر اشکال شود که از مضمون این روایات در مجموع چنین استفاده می‌شود که چنین قضیه‌ای اتفاق افتاده است، در پاسخ خواهیم گفت در مقابل این روایات، احادیث دیگری هم داریم که اشاره به شدت زهد و قناعت حضرت زهرا (س) دارند مانند اینکه در روایتی آمده است: حضرت زهرا (س) به رسول خدا (ص) عرض کردند: «ای رسول خدا، سلمان از سادگی لباس من تعجب نمود، سوگند به خدایی که تو را مبعوث فرمود، مدت پنج سال است فرش خانه ما پوست گوسفندی است که روزها بر روی آن شترمان علف می‌خورد و شب‌ها بر روی آن می‌خوابیم، و بالش ما چرمی است که از لیف خرما پر شده است.»<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، دارإحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ ق، ج۸، ص۳۰۳.</ref>
 
و یا در روایت دیگری آمده است: «در یکی از روزها، صبحگاهان امام علی «ع» فرمود: فاطمه جان آیا غذایی داری تا از گرسنگی بیرون آیم؟ پاسخ دادند: نه، به خدایی که پدرم را به نبوت و شما را به امامت برگزید سوگند، دو روز است که در منزل غذای کافی نداریم و در این مدت شما را بر خود و فرزندانم در طعام ترجیح دادم. امام «ع» با تأسف فرمودند: فاطمه جان چرا به من اطلاع ندادی تا به دنبال تهیه غذا بروم؟ حضرت زهرا (ع) فرمودند: ای اباالحسن! من از پروردگار خود حیا می‌کنم که چیزی را که تو بر آن توان و قدرت نداری، درخواست نمایم.»<ref>بحارالانوار، پیشین، ج۴۳، ص۵۹.</ref>
 
حال با توجه به این دو روایت و روایات صحیح بسیاری که در زمینهٔ زندگانی حضرت زهرا (س) وارد شده است، آیا چنین کسی از گرسنگی و فقر همسر خود شکایت می‌کند!؟
 
{{پایان پاسخ}}
 
{{مطالعه بیشتر}}
 
== مطالعه بیشتر ==
* صدیقه کبراء، آیت الله دستغیب، انتشارات کاوه.
* زندگانی حضرت زهرا از ولادت تا شهادت، سید کاظم قزوینی، چاپ علمیه قم.
{{پایان مطالعه بیشتر}}


البته برخی به این نکته توجه داده‌اند که شِکوه و شکایت حضرت زهرا(س) منافاتی با مقام عصمت و زهد ایشان ندارد.
== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
* [[معجزات امامان شیعه برای اثبات امامت]]
* [[معجزات امامان شیعه برای اثبات امامت]]


== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =کلام
  | شاخه اصلی =کلام
خط ۶۶: خط ۳۹:
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =شد
  | تیترها =
  | تیترها =شد
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =شد
  | نمایه =شد
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی نویسنده =
  | ارزیابی کمی =  
  | بازبینی =  
  | ارزیابی کیفی =  
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =
  | کیفیت =ب
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:فضایل حضرت فاطمه(س)]]
[[رده:کرامت]]
[[رده:معجزه]]
[[رده:معجزه]]
[[رده:کرامت]]
[[رده:فضایل حضرت فاطمه(س)]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۲۴

سؤال

آیا روایاتی که حضرت زهرا(س) از فقر شکایت می‌کند صحیح است و در صورت صحت، با عصمت و زهد و ساده‌زیستی ایشان منافات ندارد؟


درگاه‌ها
فاطمیه.png


شکایت حضرت زهرا(س) از فقر محتوای روایت‌هایی است که در صحت سند آن تردید کرده‌اند. این محتوا از دو روایت برداشت شده است که البته روایات معارض و مخالف دارد که درباره قناعت و صبر حضرت زهرا(س) سخن می‌گویند. البته برخی به این نکته توجه داده‌اند که شِکوه و شکایت حضرت زهرا(س) منافاتی با مقام عصمت و زهد ایشان ندارد.

روایت اول

روایاتی از امام باقر(ع) با اختلاف جزئی نقل شده است: زنان قریش به حضرت فاطمه گفتند:فلان و فلان خواستگار تو بودند، پدر تو آنان را رد کرد و تو را به مردی شوهر داد که تهی دست است. هنگامی که پیامبر نزد دخترش آمد، فاطمه سخن زنان قریش را به پدر گفت. پیامبر با دست خود مچ دست فاطمه را تکان داد و به وی فرمود:نه!، ای فاطمه! بلکه تو را به شخصیتی دادم که از لحاظ اسلام بر همه مقدّم و از نظر علم از همه اعلم و از نظر حِلم از همه بزرگتر است. ای فاطمه! آیا نمی‌دانی که علی در دنیا و آخرت برادر من است؟ فاطمهٔ زهرا پس از این سخنان خندید و گفت: یا رسول اللّٰه! راضی شدم. و در روایت ابو قبیل آمده است: تو را به ازدواج علی(ع) در نیاوردم مگر پس از آنکه جبرئیل در این مورد به من فرمان داد.[۱]

از متن روایت جمله‌ای که از آن شکایت حضرت زهرا(س) استفاده شود وجود ندارد، بلکه بعد از ورود پیامبر، حضرت زهرا(س) کلام زنان قریش را به حضرت عرض کردند و پیامبر در پاسخ فضایلی را برای امیرالمؤمنین(ع) شمردند که این روایت هم بیشتر از این جهت بررسی شده و در باب‌هایی مطرح شده که در آنها اشاره به فضایل امام علی(ع) شده است.

بررسی سند و دلالت روایت اول

  • سند این روایت مرسل است؛ ابن شهر آشوب متوفای ۵۸۸ تا معقل بن یسار، که طبق نقل شیخ طوسی از اصحاب رسول خدا(ص) است،[۲] فاصلهٔ زیادی است و ابن شهر آشوب نمی‌تواند از او نقل حدیث کند. بقیهٔ راویانی که در سند قرار گرفته‌اند غیر از امام باقر(ع) و حبیب بن ابی‌ثابت که تابعی است، از اصحاب رسول خدا(ص) می‌باشند. ابن‌شهر آشوب هم سندی بین خود و آنها ذکر نکرده است.
  • راویان روایت غیر از امام باقر(ع) افرادی مجهول یا مهمل هستند؛ مجهول به راوی‌ای گفته می‌شود که نام راوی در منابع رجالی نیامده و اگر هم آمده به خاطر نامشخص بودن هویت، حکم به جهالت و ناشناس بودن او شده است.[۳] و مهمل نیز به راوی گفته می‌شود که نام او در کتب رجال برده شده، اما دربارهٔ مدح یا ذم او سکوت شده است.[۴]

روایت دوم

بریده نقل می‌کند که پیامبر اسلام به او گفت به عیادت فاطمه(ع) بروند که مریض است. فاطمه(ع) پدرش را که دید اشک بر چشمانش جاری شد. پیامبر سبب گریه را پرسید؟ فاطمه: کمی طعام و بسیاری غم و سختی بیماری. پیامبر: و اللّٰه که آنچه نزد خداوند برای تو آماده است بهتر از چیزی است که تو به آن رغبت داری. ای فاطمه آیا تو راضی نیستی که تو را به ازدواج فردی که بهترین امت من، عالم‌ترین آن‌ها، افضل ایشان از روی حلم است، در آوردم. به خدا سوگند که دو پسر تو بهترین جوانان اهل بهشت‌ هستند.[۵]

این روایت به نقل از کتاب فضائل امیرالمؤمنین(ع) در مناقب خوارزمی است. این روایت دارای سندی است که به دلیل وجود راویان مجهول در آن ضعیف خوانده شده است. همچنین با روایات بسیاری که در زمینهٔ زندگانی زاهدانه حضرت زهرا(س) و قناعت ایشان وارد شده متعارض است.

روایات مخالف

در مقابل این روایات، احادیث دیگری وجود دارد که اشاره به زُهد و قِناعت حضرت زهرا(س) دارند. در روایتی آمده ‍که حضرت زهرا(س) به رسول خدا(ص) گفتند: ای رسول خدا، سلمان از سادگی لباس من تعجب نمود، سوگند به خدایی که تو را مبعوث فرمود، مدت پنج سال است فرش خانه ما پوست گوسفندی است که شب‌ها بر روی آن می‌خوابیم، و بالش ما چرمی است که از لیف خرما پر شده است.[۶]

در روایت دیگری آمده که در یکی از روزها امام علی گفت: فاطمه جان آیا غذایی داری تا از گرسنگی رها شوم؟ فاطمه: نه، به خدایی که پدرم را به نبوت و شما را به امامت برگزید سوگند، دو روز است که در منزل غذای کافی نداریم و در این مدت شما را بر خود و فرزندانم در طعام ترجیح دادم. امام با تأسف فرمودند: فاطمه جان چرا به من اطلاع ندادی تا به دنبال تهیه غذا بروم؟»[۷]

البته برخی به این نکته توجه داده‌اند که شِکوه و شکایت حضرت زهرا(س) منافاتی با مقام عصمت و زهد ایشان ندارد.

جستارهای وابسته

منابع

  1. ابن شهر آشوب مازندرانی، محمد، مناقب آل أبی طالب(ع)، ج‏۳، ص۳۴۴.
  2. طوسی، محمد، رجال، قم، جامعهٔ مدرسین، ۱۳۷۳ ش، ص۴۷.
  3. نصیری، علی، آشنایی با علوم حدیث، قم، مرکز مدیریت حوزهٔ علمیهٔ قم، ۱۳۸۳ ش، ص۱۸۹.
  4. سبحانی، جعفر، اصول الحدیث و احکامه، قم، مؤسسه امام صادق((ع))، ۱۴۲۶ ق، ص۱۱۸.
  5. اربلی، علی، کشف الغمه فی معرفه الأئمه، ج‏۱، ص۱۴۹.
  6. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، دارإحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ ق، ج۸، ص۳۰۳.
  7. بحارالانوار، پیشین، ج۴۳، ص۵۹.