پیش نویس:حزبالله لبنان: تفاوت میان نسخهها
Mohammad7576 (بحث | مشارکتها) (اصلاح ارقام) |
Mohammad7576 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
در ششم ژوئن ۱۹۸۲ ( | در ششم ژوئن ۱۹۸۲(16 خرداد 1361) ارتش رژيم صهيونيستی تهاجم بسیار گسترده ای را از زمین، هوا و دریا به لبنان آغاز کرد و به سرعت و بدون برخورد با مقاومت قابل ذکری تا دروازه های بیروت پیشروی کرده و دومین پایتخت یک کشور عربی را به محاصره درآورد (چرا که بیت المقدس اولین پایتخت عربی است که در سال ۱۹۶۷ به اشغال اسرائیل در آمد). | ||
اولین مقاومت عمده در منطقه خلده که مدخل ورودی بیروت در جنوب این شهر می باشد صورت پذیرفت. عده ای از جوانان مذهبی شیعه با اسلحه سبک و با شعار الله اکبر توانستند راه را بر صهیونیست ها ببندند. مقاومت هایی در درون بیروت و حومه جنوبی آن نیز مشاهده شد و برای مدت ۴۲ روز ادامه پیدا کرد این دوره ۴۲ روزه تجارب زیادی را برای رزمندگان لبنانی در برداشت و نحوه جنگیدن با یک ارتش کلاسیک و نیز سازماندهی و ارتباط با فرماندهی در پشت جبهه را مشخص می کرد. ضاحیه سومین نقطه درگیری اسلام گرایان با صهیونیست ها بعد از خلده و دانشکده علوم بود. در اثر همین مقاومت ها اسرائیلی ها تصمیم گرفتند لبنانی ها مذاکره کنند. در نتیجه از طرف رونالد ریگان رئیس جمهور وقت آمریکا یکی از سیاست مداران آمریکایی به نام « فیلیپ حبیب » که از مسیحیان عرب تبار بود، برای انجام مذاکرات به لبنان اعزام شد. | اولین مقاومت عمده در منطقه خلده که مدخل ورودی بیروت در جنوب این شهر می باشد صورت پذیرفت. عده ای از جوانان مذهبی شیعه با اسلحه سبک و با شعار الله اکبر توانستند راه را بر صهیونیست ها ببندند. مقاومت هایی در درون بیروت و حومه جنوبی آن نیز مشاهده شد و برای مدت ۴۲ روز ادامه پیدا کرد این دوره ۴۲ روزه تجارب زیادی را برای رزمندگان لبنانی در برداشت و نحوه جنگیدن با یک ارتش کلاسیک و نیز سازماندهی و ارتباط با فرماندهی در پشت جبهه را مشخص می کرد. ضاحیه سومین نقطه درگیری اسلام گرایان با صهیونیست ها بعد از خلده و دانشکده علوم بود. در اثر همین مقاومت ها اسرائیلی ها تصمیم گرفتند لبنانی ها مذاکره کنند. در نتیجه از طرف رونالد ریگان رئیس جمهور وقت آمریکا یکی از سیاست مداران آمریکایی به نام « فیلیپ حبیب » که از مسیحیان عرب تبار بود، برای انجام مذاکرات به لبنان اعزام شد. |
نسخهٔ ۸ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۵۰
شروع و تشکيل حزب الله لبنان چگونه انجام گرفت و ارتباط این گروه با امام موسی صدر چگونه بود ؟
در ششم ژوئن ۱۹۸۲(16 خرداد 1361) ارتش رژيم صهيونيستی تهاجم بسیار گسترده ای را از زمین، هوا و دریا به لبنان آغاز کرد و به سرعت و بدون برخورد با مقاومت قابل ذکری تا دروازه های بیروت پیشروی کرده و دومین پایتخت یک کشور عربی را به محاصره درآورد (چرا که بیت المقدس اولین پایتخت عربی است که در سال ۱۹۶۷ به اشغال اسرائیل در آمد).
اولین مقاومت عمده در منطقه خلده که مدخل ورودی بیروت در جنوب این شهر می باشد صورت پذیرفت. عده ای از جوانان مذهبی شیعه با اسلحه سبک و با شعار الله اکبر توانستند راه را بر صهیونیست ها ببندند. مقاومت هایی در درون بیروت و حومه جنوبی آن نیز مشاهده شد و برای مدت ۴۲ روز ادامه پیدا کرد این دوره ۴۲ روزه تجارب زیادی را برای رزمندگان لبنانی در برداشت و نحوه جنگیدن با یک ارتش کلاسیک و نیز سازماندهی و ارتباط با فرماندهی در پشت جبهه را مشخص می کرد. ضاحیه سومین نقطه درگیری اسلام گرایان با صهیونیست ها بعد از خلده و دانشکده علوم بود. در اثر همین مقاومت ها اسرائیلی ها تصمیم گرفتند لبنانی ها مذاکره کنند. در نتیجه از طرف رونالد ریگان رئیس جمهور وقت آمریکا یکی از سیاست مداران آمریکایی به نام « فیلیپ حبیب » که از مسیحیان عرب تبار بود، برای انجام مذاکرات به لبنان اعزام شد.
« الیاس سرکیس » رئیس جمهور وقت لبنان نیز هیئتی ۵ نفره تشکیل داد تا به مذاکره با حبیب و صهیونیست ها بپردازد که در این هیئت « نبيه بري » رهبر جنبش امل نیز حضور داشت. پس از مذاکره طرح حبیب مورد قبول واقع شد و به موجب آن مقرر گردید تا آتش بس برقرار شده و مبارزان فلسطینی در سیزده مرحله از ۳۰ مرداد تا ۱۲ شهریور ۱۳۹۱ لبنان را ترک کنند. این توافق اعتراضات گسترده ای را در میان مسلمانان در پی داشت و باعث به وجود آمدن انشعاب در جنبش أمل نیز گردید چرا که اعضای آن به کار نبيه بري رهبر جنبش امل اعتراض داشتند.
با اشغال بیروت و جنوب لبنان توسط ارتش صهیونیست ها ، تنها دو منطقه شمال و بقاع خارج از منطقه اشغالی قرار گرفتند. شمال لبنان عمدتاً سنی نشین و منطقه بقاع و مرکز آن یعنی شهر بعلبک عمدتاً شیعه نشین است. لذا اسلام گرایان سنی در شهر طرابلس در شمال لبنان مستقر گردیده و به رهبری شیخ سعید شعبان جنبش توحید اسلامی را به وجود آورد. مجموعه های اسلامگرای شیعه نیز در شهر بعلبک مستقر گردیدند. در نیمه دوم خرداد ۲۱/۳/۱۳۶۱ اولین گروه از نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی وارد دمشق گردیدند تا به تقاضای لبنان برای کمک به آن ها پاسخ گوید
امّا به دلایلی تداوم اعزام این نیروها به لبنان انجام نگرفت لذا پس از سخنرانی امام که ده روز بعد از اعزام اولين نیروها صورت پذیرفت مأموریت نیروهای اعزامی سپاه پاسداران تغییر پیدا کرد و از مشارکت مستقیم در عملیات نظامي به آموزش شیعیان لبنان تبدیل شد.
این نیروها به آموزش شیعیان در بعلبک و شهر هرمل و بسیاری از شهرک ها و روستاهای دشت بقاع پرداختند. با این کار علاوه بر اين که آمادگی نظامی برای رزمندگان لبنانی فراهم نمود در واقع افکار و دیدگاه های انقلاب اسلامی و امام خمینی را نیز به صورت گسترده ای به آن جا انتقال داد.
سرانجام مجموعه های متفرق اسلام گرایی که در بعلبک گرد هم آمده بودند، علی رغم این واقعیت که هر یک درک خاصی از نحوه برخورد با جامعه و رویدادهای لبنان داشتند با هم ادغام شدند. این مجموعه های متفرق اسلام گرا در دو موضوع اشتراک نظر داشتند و آن اعتقاد به ولایت فقیه و پیروی از امام خمینی و مقابله با رژيم صهيونيستی بود. جوانانی که در بعلبک گرد هم آمده بودند، در این موضوع نیز هم عقیده بودند که احزاب و سازمان های موجود در عرصه لبنانی نمی توانند تئوری های سیاسی و اهداف مورد نظر را تحقق بخشند و آنان باید با بهره گیری از تجارب و موفقیت های انقلاب اسلامی ایران در فکر ایجاد تشکیلاتی جدید برای تحقق بخشیدن به تئوری های اسلامی و اهداف مورد نظر خود باشند. این عوامل باعث گردید تا این نیروهای متفرق ، در یک تشکیلات واحد و جدید ادغام شوند.
پس از مذاکرات لازم بین گروه های مذکور ، یک کمیته ۹ نفره متشکل از روحانیون شیعه لبنانی و شخصیت های وابسته به أمل اسلامی، حزب الدعوه لبنان، کمیته های یاری انقلاب اسلامی و بعضی از شخصیت های مستقل تشکیل گردید.
کمیته ۹ نفره مأموریت داشت تا برای این جریان های اسلامی متفرق، یک تشکیلات سیاسی جدید را بر اساس پایبندی به ولایت فقیه و نبرد با رژيم صهيونيستی پی ریزی کند. کميته مذکور پس از چندین ماه فعالیّت توانست، چهار چوب سیاسی مورد نظر را پی ریزی کرده به گونه ای که این تشکیلات جدید، فراگیر بوده و همه جناح های اسلام گرای وقت را در بر گیرد.
پس از اتمام مأموریت کمیته ۹ نفره یک شورای پنج نفره از میان آنان انتخاب گردید که ریاست تشکیلات جدید را بر عهده گرفت. این شورای جدید، شورای لبنان نامگذاری و اولین جلسه آن در زمستان ۱۳۶۱ برگزار شد این شورا مورد موافقت اسلام گرایان لبنان و حمایت رهبران ایران قرار گرفت لذا نیروهای اسلام گرای لبنان به اعتبار این که این شورا مرجع همه مسلمانان لبنان می باشد به همکاری با آن برخاستند. شورای لبنان شیوه رهبری دسته جمعی و اصل اکثریت آراء در تصمیم گیری ها را در پیش گرفت. فعالیّت این شورا به صورت پنهانی صورت می گرفت چرا که دست اندر کاران تشکیلات جدید از این حقیقت آگاه بودند که ظهور علنی و زود هنگام خصوصاً در اول راه، بهای سنگینی را در پی خواهد داشت به همین خاطر وقایعی که در بقاع روی می داد به عنوان بخشی از فعالیت های سپاه که گروهی از شخصیت های روحانی و غیر روحانی لبنان در آن حضور دارند، تلقی می شد با گذشت زمان گسترش فعالیت های شورای لبنان به تدریج اصطلاح شورا در میان محافل اسلام گرا مشهور گردید. نکته مهم دیگر پیوستن شیعیانی که عضو گروه های فلسطینی بودند به تشکیلات جدید بود. آنها با شور و حماسه زیادی به صفوف این تشکیلات پیوستند و در فاصله زمانی نسبتاً کوتاه به رهبران نظامی و امنیتی آن تبدیل شدند. همزمان با گسترش عملیات مقاومت علیه اشغال گران توسط شورای لبنان شعار های حاوی عبارت حزب الله در لبنان ظهور یافت و سرانجام این که شورای لبنان در اردیبهشت ۱۳۶۳ تصمیم گرفت نام ثابتی برای تشکیلات خود انتخاب کند، و بیانیه های خود را با آن نام صادر کند لذا نام حزب الله انقلاب اسلامی در لبنان را انتخاب و دفتر سیاسی حزب را راه اندازی کرده و بدین ترتیب که گفته شد حزب الله به وجود آمد.
در مورد ارتباط این گروه با امام موسی صدر باید بگوئیم که امام موسی صدر سال ها قبل از تشکیل حزب الله ، یکی از رهبران شیعیان لبنان بود که پس از سال ها خدمت در تاریخ سوم شهریور ماه ۱۳۵۷ مطابق ۲۵ اوت ۱۹۷۸ در سفری که از لیبی به ایتالیا داشت ناپدید گشت و هرگز به ایتالیا نرسید. و بدین ترتیب امام موسی صدر مفقود الاثر گرديدلکن نام او در دل های مبارزان مؤمن و ديگرآزادگان لبنان و ديگر کشور ها که در برابر سلطه صهيونيست ها مبارزه می کنند ، جاودان است.