پیش نویس:حجاب اجباری در اسلام: تفاوت میان نسخهها
Meysamhasani (بحث | مشارکتها) |
جز (Malekpor صفحهٔ کاربر:Meysamhasani/صفحه تمرین2 را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به پیش نویس:حجاب اجباری در اسلام منتقل کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ کنونی تا ۶ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۲۴
آیا حجاب در قرآن و روایات اسلامی عملی واجب معرفی شده است؟ آیا حدود و مرزهای حجاب هم مشخص شده است؟ اساسا دلائل اجبار حکومتی حجاب در کشور ما چیست؟
حجاب یک اصل مسلم و قطعی در دین اسلام است که در آیات و روایات علاوه بر اصل وجوب آن ، به حدود و مرزهایش نیز اشاراتی شده است. و در مقابل، بی حجابی یک عمل دارای پیامدهای منفی فردی و اجتماعی است که لزوم دخالت حکومت در این مساله را اقتضاء میکند.
فلسفه احکام
بدون شک رفتارهایی که از سر ایمان عمیق و انگیزه های معنوی و با انتخاب آزاد فرد انجام میگیرد، رفتارهای باارزشتر و اصیلتر بوده و تاثیرات عمیقتر و ماناتری در شخصیت فرد میگذارد؛ اما توجه به این امر ضروری است که اساسا وضع عبادات و احکام شرعی در شریعت اسلامی با هدف تعمیق و ترسیخ ایمان و انگیزههای معنوی و رشد فضائل اخلاقی و پیراستن رذائل اخلاقی است. خداوند متعال از رحمت و حکمت خود برای رشد دادن انسانها و تقویت جنبههای انسانی در نفوس آدمیان و نیرومند ساختن قدرت مدیریت و کنترل غرائز حیوانی، احکامی را به صورت وجوبی و استحبابی یا تحریمی و کراهتی وضع کرده است تا انسانها از طریق رعایت حدود الهی و انجام تکالیف شرعی به مقامات بالاتر انسانی و قرب الی الله راه یابند.
دلائل وجوب حجاب
اصل وجوب پوشش شرعی (حجاب) برای زن و اينکه باید اعضای بدن و از جمله موها را از نامحرم بپوشاند، حکم فقهی مسلّم و حتی می توان گفت از ضروريات دينی به شمار میآيد. آيات و روايات فراوانی، صراحتا، بر وجوب پوشش خاصی برای زنان دلالت دارند. فقیهان شيعه با استناد به برخی از آیات قرآن کریم و روایات پرشماری از پیامبر و امامان اهلبیت (ع)، پوشش همهٔ بدن، جز گردی صورت و دستها تا مچ، را برای زنان مؤمن واجب میدانند.
حجاب در قرآن
خداوند متعال در تبیین و توصیف محدوده پوشش زنان مسلمان میفرمايد:﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذَٰلِكَ أَدْنَىٰ أَنْ يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا؛ ای پيامبر! به همسرانت و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو با مقنعههای خود، خویش را بپوشانند (تا گردن و سينههای آنها آشکار نشود!)﴾(احزاب:59)
در تفاسیر بزرگی چون مجمعالبیان،[۱] المیزان فی تفسیر القرآن،[۲] تفسیر نمونه[۳] در شأن نزول آیه چنین آمده است: آيه بالا از آن رو نازل شد که زنان عرب در صدر اسلام، معمولا پيراهنهايی میپوشيدند که گريبانش باز بود و روسریهای خود را طوری میبستند که دور گردن و سينه را نمیپوشانيد؛ آیه فرمان میدهد که زنان روسریها را به گونهای ببندند که گردن و سینهها پوشيده شود!
در سورهی نور میفرماید: ﴿وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا؛ و به زنان مؤمن بگو چشمانشان را فروپوشند و از اندامهای جنسی خود (نسبت به دیده شدن و زنا) مراقبت کنند و زيبائیهاشان را، جز آنچه خود آشکار است ( مانند زیباییهای صورت، دستها تا مچ و احیانا زیباییهای لباسهای رویین)، آشکار نکنند و روسریهاشان را بر سينههاشان اندازند (تا سينهها پوشیده ماند)﴾(نور:31)
حجاب در سنت
یکی از اصحاب امام صادق(ع) به نام فضیل بن یسار از ایشان روایت می کند که؛
عده من أصحابنا عن أحمد بن محمد بن عيسى عن ابن محبوب عن جميل بن دراج عن الفضيل بن يسار قال: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَنِ الذِّرَاعَيْنِ مِنَ الْمَرْأَةِ أَ هُمَا مِن الزِّينَةِ الَّتِي قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى:﴿وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِن﴾(نور:31)؟ قَالَ نَعَمْ وَ مَا دُونَ الْخِمَارِ مِنَ الزِّينَةِ وَ مَا دُونَ السِّوَارَيْن.[۴]
از امام صادق پرسیدم آیا ساق دستهای زنان از زینت است؛ زینتی که خدا فرموده است: «باید زنها آنها را آشکار نکنند»؟ آن حضرت فرمود: آری و نیز آنچه روسری آن را می پوشاند [مثل گردن] و بالاتر از جای دستبند [مثل ساق و آرنج و بازو] نیز از زینت محسوب می شود [که باید پوشیده شود].
دلایل و شواهد روایی در این خصوص بسیار فراوان است که طالبان آن باید به کتابهای مبسوط فقهی مراجعه کنند.
حد و مرز حجاب
بر اساس ادله فقهی اصل وجوب حجاب برای زنان مسلمان مسلم و یقینی است. مرزهای حجاب و قواعد کلی حاکم بر پوشش بانوان مؤمن نیز مشخص شده است اما نه در روایات و نه در آیات قرآن شکل خاصی از حجاب به عنوان قالب وجوبی مطرح نشده است. به تعبیر دیگر زنان مؤمن وظیفه دارند تا در برابر نامحرمان همه اعضای خود را مگر گردی صورت و دستها تا مچ، بپوشانند. اما شکل و رنگ لباس به انتخاب و سلیقه و فرهنگ جامعه واگذار شده است. البته چه شکل و چه رنگ لباس نباید به گونه ای باشد که حکمت وجوب حجاب را از میان ببرد و پوشش خود به عاملی برای تبرج و خودنمایی تبدیل شود.
طرح شبهات
- شبهه اول: وجوب پوشش، تنها متوجه زنان مؤمن است وزنان غیرمؤمن موظف به رعایت حجاب نیستند.
- شبهه دوم: حجاب، امری شخصی و متوقف بر انتخاب خود فرد است و از این رو اجبار آن فاقد وجاهت فقهی و قانونی است.
پاسخ به شبهات
- تردیدی نیست که مخاطب قرآن کریم در مسأله حجاب زنان مسلماناند و ظاهرا زنان غیرمسلمان مشمول آیات حجاب نیستند اما ادله دیگری وجود دارد که اثبات می کند همه زنان و مردان، چه مؤمن و چه کافر موظف به رعایت حدود شرعیاند.هرچند اعمال کافران درصورتی مقبول و معتبر است که ابتدا به توحید خداوند و نبوت پیامبر اسلام ایمان آورده و اعمال خود را با انگیزه ایمانی انجام دهند. بر اساس این مبنا متکلمان و فقیهان مسلمان گفته اند: کافران همانگونه که به اصول دین مکلف و برای اعتقادات فاسد عقوبت میشوند، به فروع دین هم مکلف و برای رعایت نکردن آن مستحق کیفر اخروی خواهند بود.
- تردیدی نیست که حجاب در ابتدا واجبی شرعی است که خود مرد و زن مسلمان باید آن را با انگیزه ایمانی و از سر خداخواهی یا خداترسی رعایت کند؛ اما این امر هرگز به معنا این نیست که حجاب امری فردی است و جنبه اجتماعی ندارد. اصلا حجاب ذاتا امری اجتماعی است و در ارتباط با دیگران معنا پیدا می کند. حجاب یک رفتار اجتماعی است و زن و مرد در قلمرو رفتارها و تعاملات اجتماعی باید حدود و مرزهای پوشش معتبر شرعی را رعایت کنند.
- از آنجا که حجاب امری اجتماعی است پس به خودی خود ظرفیت و صلاحیت وضع قانون را دارد. اصولا اموری که در قلمرو روابط اجتماعی قرار میگیرد با منافع و مصالح عموم جامعه مرتبط است و اگر قانونگذار (چه خداوند و چه حاکم اسلامی) رفتاری را به سود یا زیان جامعه تشخیص دهد میتواند متناسب با مصالح، قوانینی را وضع کند.
- با دقت در کارکردها، آثار و آسیبهای اجتماعی بیپوششی یا بدپوششی، روشن میشود که پوشش، رفتاری اجتماعی است؛ اساسا انسان هنگام حضور در مناظر عمومی اقدام به پوشاندن برخی از قسمتهای بدن خود میکند و در خلوت، هرچند به سبب نفوذ اجتماعی[۵]، بازهم خود را در برابر خود میپوشاند، اما چنان الزامی که در مناظر عمومی وجود دارد، مطرح نیست. بنابراین پوشش شرعی، رفتاری کاملا اجتماعی است و بنابر مصالح و حکمتهایی که وجود دارد، میتواند مبنای احکام و قوانین اجتماعی قرار گیرد.
پیامدهای منفی بیحجابی
پوشش نامناسب زنان، پیامدهای منفی فردی و اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اخلاقی و معنوی فراوانی به همراه دارد؛ همچنان که رعایت حجاب و پوشش شرعی، موجب تقویت اخلاق، عفت عمومی، آرامش روانی جامعه، محدودشدن لذتجویی جنسی به چارچوب خانواده، جلوگیری از آزارهای جنسی زنان و دهها اثر مثبت دیگر است که در این جا امکان پرداختن به آنها به صورت تحلیلی و مبسوط وجود ندارد.به عنوان نمونه:
خانم جسیکا ولفندیل استاد فلسفه دانشگاه کیس وسترن آمریکا در مقالهای تحت عنوان لباس تحریک آمیز و مسئولیت جنسی می گوید:
مطالعات متعدد نشان داده است زنی که لباس آشکار و باز به تن دارد بیشتر از زن پوشیده مورد حمله و آزار جنسی قرار میگیرد... در طول 20 سال گذشته، مطالعات در ایالات متحده و جاهای دیگر نشان داده است که روانپزشکان، قضات، هیئت منصفه ودانشجویان کالج بر این باورند که زنی که لباس آشکار به تن دارد بیشتر از زنی که لباس پوشیده و متواضعانه دارد مورد حمله یا آزار جنسی قرار می گیرد.و اگر مورد حمله قرار گیرد، تا حدی مسئول حمله خود اوست و مهاجم او کمتر مقصر است.[۶]
دولت و مساله حجاب
دولت اسلامی، حق تجسّس و تفتیش در امور شخصی و دخالت در امور پنهان مردم را ندارد و همهی مردم در محیط پنهان و اختصاصی خودشان آزادی عمل دارند و میتوانند هررفتاری را انجام دهند، حتی اگر آن رفتار به خودی خود گناه باشد، مادام که به افراد دیگر آسیب نزند. ولی رفتاری که به محیط جامعه کشیده شود و بالقوه یا بالفعل بر روابط و مناسبات اجتماعی تأثیر مثبت یا منفی داشته باشد، اقتضای جعل قانون برای الزام به فعل یا ترک آن وجود دارد. به عنوان مثال در قانون مجازات اسلامی، تظاهر به روزه خواری جرم تلقی شده و مجازاتی برای آن در نظر گرفته شده است؛ هرچند روزهداری و روزهخواری هر دو از امور شخصی به شمار میروند. این شیوهٔ قانونگذاری، در حقیقت شیوهای عقلائی است. در تمامی نظامهای حقوقی، دولت میتواند نسبت به رفتارهایی که به خودی خود از امور شخصی محسوب میشوند، ولی در بازهٔ زمانی و شرایط خاصی آثار اجتماعی مهمی دارند، قوانینی وضع کند که دامنهٔ اختیارات و آزادیهای فردی را به سود منافع اجتماعی تنگتر کند. در این خصوص میتوانیم به انواع رفتارهایی که ماهیتا فردی هستند، ولی در کشورهای گوناگون، با آنها به صورت امور اجتماعی برخورد شده است، اشاره کنیم؛ خرید و فروش جزئی و مصرف مواد مخدر، ابتداءً اموری فردی هستند که در اکثر کشورهای دنیا ممنوع شده و جرم تلقی میشود.
به سبب آنچه گفته شد، در قانون مجازات اسلامي، ماده ۶۳۸، ظاهرشدن در مناظر عمومی، بدون پوشش تعریفشده شرعی، جرم تلقی شده و مجازاتهایی برای آن در نظر گرفته شده است؛ این شیوهٔ عقلایی البته از جانب شرع مقدس تأییدشده است؛ توضیح اجمالی مطلب این است که حتی رفتارهایی که براساس حکم اولی اسلام، مباح و انجام آنها جایز است، اگر به سبب تغییر عنوان یا مصالحی که حاکم عادل و حکومت اسلامی تشخیص میدهد، اقتضای الزام به ترک یا فعل پیدا کند، قانونگذار میتوان آن را موقتا و تا زمانی که مصالح جامعه منوط به انجام یا ترک آن است، لازمالعمل یا ممنوع اعلام کند؛ این در حالی است که رعایت نکردن پوشش شرعی به خودی خود هم گناه و ممنوع است![۷] بر این اساس حجاب مادامی که به عنوان رفتاری اجتماعی مورد توجه قانونگذار قرار میگیرد، همه افراد جامعه، چه مسلمان و چه غیرمسلمان را در بر میگیرد و رعایت قانون اجتماعی ربطی به انگیزهای دینی افراد ندارد. هرچند اگر زن با انگیزه اطاعت امر خداوند و رعایت تقوای شرعی به رعایت حجاب اقادم کند سزاوار پاداش الهی در دنیا و آخرت خواهد بود.
اجبار قانونی یا فرهنگسازی
اجباری بودن حجاب هرگز نافی مسأله مهم فرهنگ سازی در این عرصه نیست. برخی از افراد می پندارند که بهتر است مسأله حجاب را به انتخاب افراد واگذار کرده و صرفا با فرهنگ سازی و روشهای غیراجباری، انگیزه رعایت حجاب را در میان مردان و زنان جامعه تقویت کنیم. بله ما هم فرهنگ سازی را امر بسیار مهمی میدانیم و معتقدیم که آگاهسازی، بالابردن انگیزههای مثبت، تشویق، ارائه الگوهای مؤثر و جذاب در حوزه زیباشناسی مد و لباس و ترغیب خانوادهها در مسأله حجاب مهم و ضروری است اما این مسأله هرگز نمیتواند جای قوانین روشن و شفاف را پر کند. همچنانکه قوانین خوب هم نمی تواند جای فرهنگسازی و رشد انگیزهها و حس همکاری و تعاون را پر نماید. اگر مغالطه بالا مبنی بر فرهنگسازی به جای قانونگذاری را بپذیریم، باید آن را در همه مسائل اجتماعی جاری بدانیم و بگوییم به جای وجود قوانین شفاف و تنظیم کننده روابط اجتماعی، فرهنگسازی کنیم و رعایت هنجارها و قواعد اجتماعی را به شعور و انتخاب آزاد افراد بسپاریم. آنگاه نتیجه چنین تفکری جز هرج و مرج اجتماعی و آشفتگیهای زیان بار در روابط میان مردم نخواهد بود. قوانین خوب و کارآمد هم برای آنکه خوب و مؤثر اجرا شده و به نتایج لازم برسند نیازمند فرهنگ سازی و بالابردن آگاهی ها و انگیزههای افراد جامعه است اما منطقی نیست که وضع قوانین و اجرای آن را به تحقق فرهنگ سازی موکول کنیم؛ زیرا خود وضع و اجرای قانون هم بخشی از فرهنگ سازی لازم برای هنجارمند کردن رفتار جامعه به شمار میرود.
منابع
- ↑ مجمع البیان فی تفسر القرآن، تفسیر سورهی نور و احزاب.
- ↑ المیزان فی تفسیر القران، تفسیر سورهی نور و احزاب.
- ↑ تفسیر نمونه، در ذیل آیات حجاب در سورهی نور و احزاب.
- ↑ کافی ، ج ۵ ، ص ۵۲۰
- ↑ مسعود آذربایجانی، روانشناسی اجتماعی با نگرش به منابع اسلامی، قم، انتشارات پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
- ↑ لینک سایت: https://philarchive.org/rec/WOLPDA-3
- ↑ ک: محمدجواد ارسطا، مبانی تحلیلی نظام جمهوری اسلامی ایران، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۹ و رضا اسلامی، اصول فقه حکومتی، مجموعهی مقالات، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۸۷.