حکومت مسلمانان در اندلس: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{جا:ویرایش}} {{شروع متن}} {{سوال}} سیر تاریخی فتح اندلس تا شکست مسلمین در آن ناحیه را بنویسید؟ {{پایان سوال}} {{پاسخ}} == افول امپراطوری روم و حمله مسلمانان== در جنوب غربی اروپا ناحیهای است که دریای مدیترانه از جنوب و شرق، اقیانوس اطلس از غرب و خلیج ب...» ایجاد کرد) |
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' | بازبینی =' به ' | ارزیابی کمی =') |
||
(۱۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
خط ۵: | خط ۴: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}}مردم منطقه [[اندلس]] پس از انحطاط امپراطوری روم مورد ستم حاکمان وقت قرار گرفته و با فشارهای اقتصادی، اجتماعی و مذهبی روبهرو شدند. آنها برای خروج از مشکلات، از حکومت همجوار خود که مسلمانان بودند، برای فتح سرزمینشان دعوت کردند. سرانجام این منطقه در سال ۹۲ق به دست مسلمانان فتح شد. پیام اسلام و عملکرد مسلمانان سبب شد تا مردم منطقه به [[اسلام]] گرایش پیدا کنند. | ||
حکومت مسلمانان در اندلس دورههای مختلفی را طی کرده است. در ابتدا جزیی از حکومت [[شام]] محسوب شد؛ اما پس از شکست [[امویان]] از [[عباسیان]]، امویان اندلس حکومت مستقل خود را بنیان نهاده و تا سال ۴۲۲ق به حکومت پرداختند. پس از آنها در چند مرحله حکومت ملوک الطوایفی زمام امور را به دست گرفتند. | |||
پس از ضعیف شدن حکومت مسلمانان، پادشاهان مسیحی فرصت را غنیمت شمرده و به اندلس حمله کردند و در نهایت در سال ۸۹۷ق حکومت غرناطه را که به عنوان آخرین دژ اسلام در اندلس باقی مانده بود، شکست دادند. | |||
== افول امپراطوری روم و حمله مسلمانان== | == افول امپراطوری روم و حمله مسلمانان== | ||
در جنوب غربی اروپا ناحیهای است که | در جنوب غربی اروپا ناحیهای است که از جنوب و شرق به دریای مدیترانه، از غرب به اقیانوس اطلس و از شمال به خلیج بیسکای محدود شده و به شبه جزیره ایبری<ref>Ibria</ref> شهرت دارد که از کوهستانیترین مناطق قاره اروپاست و در زیبایی به بهشت روی زمین معروف شده است. | ||
پس از انحطاط امپراطوری روم این سرزمین رو به افول نهاد و با تسلط اقوام «ویزیگت» بر آنجا مردم تحت فشارهای شدید اقتصادی، اجتماعی و مذهبی قرار گرفتند. اربابان کلیسا نیز | پس از انحطاط امپراطوری روم این سرزمین رو به افول نهاد و با تسلط اقوام «ویزیگت» بر آنجا مردم تحت فشارهای شدید اقتصادی، اجتماعی و مذهبی قرار گرفتند. اربابان کلیسا نیز به این ظلمها دامن زدند.<ref>گوستاو لوبون، تمدن اسلام و عرب، ترجمه محمد تقی فخر داعی گیلانی.</ref> | ||
به این ترتیب مردم به دنبال دریچهای برای رسیدن به آزادی و عدالت بودند. شنیدن آوازه حکومت اسلامی | به این ترتیب مردم به دنبال دریچهای برای رسیدن به آزادی و عدالت بودند. شنیدن آوازه [[حکومت اسلامی]] که در فاصله نه چندان دور استقرار داشت، سبب شد تا از [[مسلمان|مسلمانان]] برای فتح منطقه دعوت کنند.<ref>منتسکیو، روح القوانین، ترجمه علی اکبر مهتدی، ص۷۸۵، و مونتگومری وات، اسپانیای اسلامی، ترجمه محمدعلی طالقانی، ص۱۱ و ۱۲.</ref> | ||
سرانجام در سال ۹۲ق مسلمانان عرب و بربرهای شمال آفریقا تحت فرماندهی «طارق بن زیاد» از تنگه میان مراکش و اسپانیا (تنگه جبل الطارق) وارد این شبه جزیره شده و در مدت حداکثر پنج سال آن را | سرانجام در سال ۹۲ق مسلمانان عرب و بربرهای شمال آفریقا تحت فرماندهی «طارق بن زیاد» از تنگه میان [[مراکش]] و اسپانیا (تنگه جبل الطارق) وارد این شبه جزیره شده و در مدت حداکثر پنج سال آن را فتح کردند.<ref>ارسلان، شکیب، تاریخ فتوحات اسلامی و اروپا، ترجمه علی دوانی، ص۴۵ و ۴۶.</ref> | ||
پیروزی | == عوامل تأثیرگذار در پیروزی مسلمانان == | ||
برای فتح اندلس دلایلی گفته شده است از جمله: | |||
پیام اسلام و عملکرد مسلمانان (نرمخویی و مدارا و عدالت مداری) باعث شد تا مردم خیلی راحت مسیحیت تحریف شده را رها کرده و به اسلام بگروند. | * نیروی ایمان و شجاعت در سپاه [[اسلام]]. | ||
* وضعیت سیاسی، اجتماعی حاکم بر جامعه و مردم. | |||
* پیام اسلام و عملکرد مسلمانان (نرمخویی و مدارا و عدالت مداری) باعث شد تا مردم خیلی راحت مسیحیت تحریف شده را رها کرده و به اسلام بگروند. | |||
==سلسلههای حاکم== | ==سلسلههای حاکم== | ||
حکومت مسلمانان در اندلس، از زمان فتح آن تا شکست کامل حکومت اسلامی در «غرناطه» راه میتوان به دورههای زیر تقسیم کرد: | حکومت مسلمانان در اندلس، از زمان فتح آن تا شکست کامل [[حکومت اسلامی]] در «غرناطه» راه میتوان به دورههای زیر تقسیم کرد: | ||
=== | ===اندلس، جزیی از حکومت شام=== | ||
در این دوره، که از فتح اندلس و تأسیس حکومت اسلامی در آن ( | در این دوره، که از فتح اندلس و تأسیس حکومت اسلامی در آن (۹۲ق) شروع شد و در سال ۱۳۸ق به پایان رسید، اندلس زیر نظر حکومت [[بنی امیه|بنیامیه]] در [[شام]] بود و فرمانروایش مستقیم از شام انتخاب میشد. | ||
===حکومت مستقل بنیامیه در اندلس=== | ===حکومت مستقل بنیامیه در اندلس=== | ||
در سال ۱۳۲ق بنیعباس | در سال ۱۳۲ق پس از به قدرت رسیدن حکومت [[بنیعباس]]، یکی از افراد خاندان اموی به نام عبدالرحمن بن معاویه از راه آفریقا وارد اندلس شد و حکومت مستقل اموی اندلس را در سال ۱۳۸ق بنیاد نهاد. این حکومت تا سال ۴۲۲ق ادامه داشت.<ref>اندلس یا تاریخ حکومت مسلمین در اروپا، ص۴۲ ـ ۹۵.</ref> | ||
===ملوک الطوایفی اول=== | ===ملوک الطوایفی اول=== | ||
پس از نمایان | پس از نمایان شدن سستی و بیلیاقتی که در زوایای حکومت اموی اندلس رسوخ کرده بود، از نخستین سالهای قرن پنجم هجری حکومتهای مستقل در نقاط مختلف، پیدرپی ظهور کردند و در مجموع ۲۶ حکومت مستقل بهوجود آمدند که هر یک برای گسترش قلمرو خود با همسایگانش درگیر بود. برای دستیابی به مقصود خویش به مسیحیان شمال باج میداد تا همکاری آنان را جلب کند و البته آنان هم از فرصت استفاده کرده، و زمینه را برای فتح خود فراهم کردند.<ref>همان، ص۱۱۳ ـ ۱۱۴.</ref> | ||
===مرابطین=== | ===مرابطین=== | ||
خط ۳۸: | خط ۴۴: | ||
===ملوک الطوایفی دوم=== | ===ملوک الطوایفی دوم=== | ||
با سست شدن پایههای حکومت مرابطین در اواخر دوره فرمانروایی آنها دوباره دولتهای مستقل و کوچک قد | با سست شدن پایههای حکومت مرابطین در اواخر دوره فرمانروایی آنها دوباره دولتهای مستقل و کوچک قد عَلَم کرده و حکومت مستقل تشکیل دادند. | ||
==موحدون== | === موحدون === | ||
این سلسله که در شمال افریقا پایهگذاری گردیده | این سلسله که در شمال افریقا پایهگذاری گردیده بود، در سال ۵۴۱ق وارد شبه جزیره ایبری شد و با شکست مرابطین و دیگر دولتهای کوچک، حکومت را به دست گرفت و در طول ۱۲۷ سال اندلس را به آرامش نسبی رساند.<ref>همان، ص۱۶۱ ـ ۱۶۴.</ref> | ||
==ملوک الطوایفی سوم== | === ملوک الطوایفی سوم === | ||
با شکست موحدون از مسیحیان و تضعیف دولت مرکزی برای بار سوم دولتهای کوچک در گوشه و کنار اندلس سر | با شکست موحدون از مسیحیان و تضعیف دولت مرکزی برای بار سوم دولتهای کوچک در گوشه و کنار اندلس سر برآورده و به رقابت پرداختند. این بهترین فرصت را برای پادشاهان مسیحی فراهم کرد تا ضربه نهایی را بر حکومت اسلامی در اندلس وارد سازند، بهطوری که در پایان قرن هفتم هجری، تنها «غرناطه» به عنوان آخرین دژ اسلام در اندلس باقی ماند و آن هم در سال ۸۹۷ق فتح شد.<ref>همان، ص۱۹۴ ـ ۱۹۸.</ref> بدین ترتیب اندلس اسلامی از اوج تمدن فاصله گرفت و ساقط شد.<ref>ارسلان، شکیب، تمدن اسلام و عرب، ص۳۴۳.</ref> | ||
==دلایل شکست== | ==دلایل شکست== | ||
خط ۵۰: | خط ۵۶: | ||
محققان برای سقوط اندلس دلایلی را ذکر کرده اند از جمله، اختلاف و تفرقه، فساد اخلاقی، خشونت کلیسایی و ... . | محققان برای سقوط اندلس دلایلی را ذکر کرده اند از جمله، اختلاف و تفرقه، فساد اخلاقی، خشونت کلیسایی و ... . | ||
{{پایان پاسخ}} | {{پایان پاسخ}} | ||
[[پرونده:کتاب معماری و هنر اسلامی در اسپانیا.jpg|بندانگشتی|کتاب معماری و هنر اسلامی در اسپانیا|290x290پیکسل]] | |||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}} | ||
==مطالعه بیشتر== | ==مطالعه بیشتر== | ||
* ایران در اسپانیا، شجاع الدین شفا، گستره، ۱۳۸۵. | |||
* سیمای اندلس شکوه تمدن اسلامی، علی محمدی، سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۶. | |||
* دولت امویان در اندلس، ترجمه محمد سپهری. | |||
* آندلس یا تاریخ حکومت مسلمین در اروپا، محمدابراهیم آیتی. | |||
* معماری و هنر اسلامی در اسپانیا و شمال آفریقا، مارکوس هاتشتاین، ترجمه فائزه دینی، علمی و فرهنگی، ۱۳۹۵. | |||
{{پایان مطالعه بیشتر}} | {{پایان مطالعه بیشتر}} | ||
خط ۷۸: | خط ۸۴: | ||
| تغییر مسیر = | | تغییر مسیر = | ||
| ارجاعات = | | ارجاعات = | ||
| | | ارزیابی کمی = | ||
| تکمیل = | | تکمیل = | ||
| اولویت = | | اولویت = |
نسخهٔ کنونی تا ۲۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۱۳
سیر تاریخی فتح اندلس تا شکست مسلمین در آن ناحیه را بنویسید؟
مردم منطقه اندلس پس از انحطاط امپراطوری روم مورد ستم حاکمان وقت قرار گرفته و با فشارهای اقتصادی، اجتماعی و مذهبی روبهرو شدند. آنها برای خروج از مشکلات، از حکومت همجوار خود که مسلمانان بودند، برای فتح سرزمینشان دعوت کردند. سرانجام این منطقه در سال ۹۲ق به دست مسلمانان فتح شد. پیام اسلام و عملکرد مسلمانان سبب شد تا مردم منطقه به اسلام گرایش پیدا کنند.
حکومت مسلمانان در اندلس دورههای مختلفی را طی کرده است. در ابتدا جزیی از حکومت شام محسوب شد؛ اما پس از شکست امویان از عباسیان، امویان اندلس حکومت مستقل خود را بنیان نهاده و تا سال ۴۲۲ق به حکومت پرداختند. پس از آنها در چند مرحله حکومت ملوک الطوایفی زمام امور را به دست گرفتند.
پس از ضعیف شدن حکومت مسلمانان، پادشاهان مسیحی فرصت را غنیمت شمرده و به اندلس حمله کردند و در نهایت در سال ۸۹۷ق حکومت غرناطه را که به عنوان آخرین دژ اسلام در اندلس باقی مانده بود، شکست دادند.
افول امپراطوری روم و حمله مسلمانان
در جنوب غربی اروپا ناحیهای است که از جنوب و شرق به دریای مدیترانه، از غرب به اقیانوس اطلس و از شمال به خلیج بیسکای محدود شده و به شبه جزیره ایبری[۱] شهرت دارد که از کوهستانیترین مناطق قاره اروپاست و در زیبایی به بهشت روی زمین معروف شده است.
پس از انحطاط امپراطوری روم این سرزمین رو به افول نهاد و با تسلط اقوام «ویزیگت» بر آنجا مردم تحت فشارهای شدید اقتصادی، اجتماعی و مذهبی قرار گرفتند. اربابان کلیسا نیز به این ظلمها دامن زدند.[۲]
به این ترتیب مردم به دنبال دریچهای برای رسیدن به آزادی و عدالت بودند. شنیدن آوازه حکومت اسلامی که در فاصله نه چندان دور استقرار داشت، سبب شد تا از مسلمانان برای فتح منطقه دعوت کنند.[۳]
سرانجام در سال ۹۲ق مسلمانان عرب و بربرهای شمال آفریقا تحت فرماندهی «طارق بن زیاد» از تنگه میان مراکش و اسپانیا (تنگه جبل الطارق) وارد این شبه جزیره شده و در مدت حداکثر پنج سال آن را فتح کردند.[۴]
عوامل تأثیرگذار در پیروزی مسلمانان
برای فتح اندلس دلایلی گفته شده است از جمله:
- نیروی ایمان و شجاعت در سپاه اسلام.
- وضعیت سیاسی، اجتماعی حاکم بر جامعه و مردم.
- پیام اسلام و عملکرد مسلمانان (نرمخویی و مدارا و عدالت مداری) باعث شد تا مردم خیلی راحت مسیحیت تحریف شده را رها کرده و به اسلام بگروند.
سلسلههای حاکم
حکومت مسلمانان در اندلس، از زمان فتح آن تا شکست کامل حکومت اسلامی در «غرناطه» راه میتوان به دورههای زیر تقسیم کرد:
اندلس، جزیی از حکومت شام
در این دوره، که از فتح اندلس و تأسیس حکومت اسلامی در آن (۹۲ق) شروع شد و در سال ۱۳۸ق به پایان رسید، اندلس زیر نظر حکومت بنیامیه در شام بود و فرمانروایش مستقیم از شام انتخاب میشد.
حکومت مستقل بنیامیه در اندلس
در سال ۱۳۲ق پس از به قدرت رسیدن حکومت بنیعباس، یکی از افراد خاندان اموی به نام عبدالرحمن بن معاویه از راه آفریقا وارد اندلس شد و حکومت مستقل اموی اندلس را در سال ۱۳۸ق بنیاد نهاد. این حکومت تا سال ۴۲۲ق ادامه داشت.[۵]
ملوک الطوایفی اول
پس از نمایان شدن سستی و بیلیاقتی که در زوایای حکومت اموی اندلس رسوخ کرده بود، از نخستین سالهای قرن پنجم هجری حکومتهای مستقل در نقاط مختلف، پیدرپی ظهور کردند و در مجموع ۲۶ حکومت مستقل بهوجود آمدند که هر یک برای گسترش قلمرو خود با همسایگانش درگیر بود. برای دستیابی به مقصود خویش به مسیحیان شمال باج میداد تا همکاری آنان را جلب کند و البته آنان هم از فرصت استفاده کرده، و زمینه را برای فتح خود فراهم کردند.[۶]
مرابطین
پیروان عبدالله بن یاسین بودند که در جنگ با مسیحیان و دیگر حکومتها پیروزی بهدست آوردند.
ملوک الطوایفی دوم
با سست شدن پایههای حکومت مرابطین در اواخر دوره فرمانروایی آنها دوباره دولتهای مستقل و کوچک قد عَلَم کرده و حکومت مستقل تشکیل دادند.
موحدون
این سلسله که در شمال افریقا پایهگذاری گردیده بود، در سال ۵۴۱ق وارد شبه جزیره ایبری شد و با شکست مرابطین و دیگر دولتهای کوچک، حکومت را به دست گرفت و در طول ۱۲۷ سال اندلس را به آرامش نسبی رساند.[۷]
ملوک الطوایفی سوم
با شکست موحدون از مسیحیان و تضعیف دولت مرکزی برای بار سوم دولتهای کوچک در گوشه و کنار اندلس سر برآورده و به رقابت پرداختند. این بهترین فرصت را برای پادشاهان مسیحی فراهم کرد تا ضربه نهایی را بر حکومت اسلامی در اندلس وارد سازند، بهطوری که در پایان قرن هفتم هجری، تنها «غرناطه» به عنوان آخرین دژ اسلام در اندلس باقی ماند و آن هم در سال ۸۹۷ق فتح شد.[۸] بدین ترتیب اندلس اسلامی از اوج تمدن فاصله گرفت و ساقط شد.[۹]
دلایل شکست
محققان برای سقوط اندلس دلایلی را ذکر کرده اند از جمله، اختلاف و تفرقه، فساد اخلاقی، خشونت کلیسایی و ... .
مطالعه بیشتر
- ایران در اسپانیا، شجاع الدین شفا، گستره، ۱۳۸۵.
- سیمای اندلس شکوه تمدن اسلامی، علی محمدی، سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۶.
- دولت امویان در اندلس، ترجمه محمد سپهری.
- آندلس یا تاریخ حکومت مسلمین در اروپا، محمدابراهیم آیتی.
- معماری و هنر اسلامی در اسپانیا و شمال آفریقا، مارکوس هاتشتاین، ترجمه فائزه دینی، علمی و فرهنگی، ۱۳۹۵.
منابع
- ↑ Ibria
- ↑ گوستاو لوبون، تمدن اسلام و عرب، ترجمه محمد تقی فخر داعی گیلانی.
- ↑ منتسکیو، روح القوانین، ترجمه علی اکبر مهتدی، ص۷۸۵، و مونتگومری وات، اسپانیای اسلامی، ترجمه محمدعلی طالقانی، ص۱۱ و ۱۲.
- ↑ ارسلان، شکیب، تاریخ فتوحات اسلامی و اروپا، ترجمه علی دوانی، ص۴۵ و ۴۶.
- ↑ اندلس یا تاریخ حکومت مسلمین در اروپا، ص۴۲ ـ ۹۵.
- ↑ همان، ص۱۱۳ ـ ۱۱۴.
- ↑ همان، ص۱۶۱ ـ ۱۶۴.
- ↑ همان، ص۱۹۴ ـ ۱۹۸.
- ↑ ارسلان، شکیب، تمدن اسلام و عرب، ص۳۴۳.