حدیث بخور مریم: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
(جایگزینی متن - ' | ارجاعات =' به ' | ارجاعات = | بازبینی نویسنده = ')
جز (جایگزینی متن - ' | بازبینی =' به ' | ارزیابی کمی =')
 
(۲۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=A.ahmadi }}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
آیا روایت بخور مریم صحیح است؟ آیا واقعاً جنیان می‌تواند در انسان حلول کند و موجب بیماری شوند؟
آیا حدیث بخور مریم که در آن نسخه‌ای طبّی برای بیماری‌های روحی و جن‌زدگی تجویز شده، از نظر سند صحیح است؟ آیا جن می‌تواند در انسان حلول کند و باعث بیماری او شود؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
 
{{جعبه اطلاعات حدیث
| عنوان = بخور مریم
| تصویر =
| توضیح تصویر =
| اندازه تصویر =
| نام‌های دیگر =
| موضوع  = نسخه‌ای طبّی برای درمان بیماری‌های روحی
| به نقل از  = [[امام باقر(ع)]]
| روایات مشابه =
| راوی اصلی = محمد بن جعفر بن مهران
| دیگر راویان = احمد بن حَمّاد
| اعتبار سند = [[حدیث ضعیف|ضعیف]]
| منابع شیعه = [[طب الائمه (کتاب)|طب الائمه]]
| منابع سنی =
| وابسته =
}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
این روایت از نظر سندی معتبر نیست و از نظر متنی نیز قابل استناد نیست زیرا جنیان نمی‌توانند در انسان حلول کنند.
حدیث بخور مریم در کتاب [[طب الائمه (کتاب)|طب الائمه]] ذکر شده و از نظر سندی [[حدیث ضعیف|ضعیف]] است. در سلسه‌سند روایت، برخی از راویان ذکر نشده‌اند؛ بنابراین [[حدیث مرسل|مرسل]] بوده و از نظر سندی [[حدیث معتبر|معتبر]] نیست. بر اساس [[قرآن]] و روایات [[جن]] وجود دارد؛ ولی حلول آن در وجود انسان و بیمار کردن او ثابت نشده است.  
 
== حدیث و ترجمه ==
در کتاب طب الائمه آمده است: مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرِ بْنِ مِهْرَانَ قَالَ: حَدَّثَنِی أَحْمَدُ بْنُ حَمَّادٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ الْبَاقِرِ: «أَنَّهُ وَصَفَ بُخُورَ مَرْیَمَ لِأُمِّ وَلَدٍ لَهُ وَ ذَکَرَ أَنَّهُ نَافِعٌ لِکُلِّ شَیْءٍ مِنْ قِبَلِ الْأَرْوَاحِ مِنَ الْمَسِ وَ الْخَبَلِ وَ الْجُنُونِ وَ الْمَصْرُوعِ وَ الْمَأْخُوذِ وَ غَیْرِ ذَلِکَ نَافِعٌ مُجَرَّبٌ بِإِذْنِ اللَّهِ تَعَالَی قَالَ لِتَأْخُذْ لُبَاناً أَوْ سَنْدَرُوساً وَ بُزَاقَ الْفَمِ وَ کُورَ سَنْدَرِیٍّ و قُشُورَ الْحَنْظَلِ و مُرَّ مری [بَرِّیٍ‏] وَ کبریت [کِبْرِیتاً] أَبْیَضَ کَسَرْتَ دَاخِلَ الْمُقْلِ وَ سُعْدَ یَمَانِیٍّ وَ یکسر [یَکْثُرُ] فِیهِ مُرٌّ وَ شَعْرَ قُنْفُذٍ مَشْبُوثٍ بِقَطِرَانٍ شَامِیٍّ قَدْرَ ثَلَاثِ قَطَرَاتٍ تَجْمَعُ ذَلِکَ کُلَّهُ وَ یُصْنَعُ بُخُوراً فَإِنَّهُ جَیِّدٌ نَافِعٌ إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَی» ‏<ref>ابنا بسطام، عبد الله و حسین، طبّ الأئمه علیهم السلام، قم، دار الشریف الرضی، چاپ دوم، ۱۴۱۱ ق، ص۱۱۲.</ref>
 
امام باقر بخور مریم را برای ام ولد خود وصف کرد<ref>پزشکان بخور مریم را در داروهای مفرد آوردند و گفتند همان خبز المشایخ است که بیونانی بقلامس خوانند و نام اصلیش غرطینثا است گیاهی است که در ساق خود گل سرخ دارد و بیخ آن چون لفت است.</ref> و فرمود: برای هر آفت روحی از مسّ شیاطین و پریشانی مغز و دیوانگی و غش، جن‌زدگی و جز آن خوب و مجرّب است بخواست خدا تعالی.
 
سپس فرمود: لبان، سندروس، بزاق فم، کورسندی، پوست هندوانه ابی جهل، حزاء دشتی، کبریت سفید، کسره درون مقل و سعد یمانی، با مرّ فراوان و موی خارپشت آلوده بسه قطره قطران شامی بگیر و همه را در هم کن و بخوری بساز که خوبست و سودمند ان شاء اللَّه.
 
== شرح داروهای ذکر شده در حدیث ==
محمد باقر کمره‌ای در توضیح این روایت آورده است:
 
«لبان»: یعنی کندر.
 
«سندروس»: چون کهربا است صمغی است گرم و خشک در درجه ۲- و قابض، خون را بند می‌آورد بخاصیت خود و مانند کهرباء برای خفقان خوبست و دودش برای بواسیر خوب است و در نسخه‌ای «و سندا» آمده و بعود هندی تفسیر شده است و آنچه من در کتب یافتم اینست که «سندهان» عود هندیست.
 
«بزاق الفم»: و در نسخه‌ای «بزاق القمر» که مقصود بصاق القمر است، ابن بیطار گفته: بصاق القمر که آن را رغوه القمر نامند و زبد القمر سنگی است مهتابی و جمعی پندارند که آن را بزاق القمر گویند برای آنکه در شب پر مهتاب بدست آید و بسا که در بلاد مغرب باشد سنگی است سفید و تابنده و از گرد آن به غشی بنوشانند، و بسا زن‌ها بجای تعویذ آن را بخود پوشند.
 
«کور سندی»: مقصود جوز هندی است که جوز بوّا باشد یا نارگیل که آن را هم جوز هندی نامند، یا جوز جندم که داروی معروفی است.


«مر مری یا بری»: ابن بیطار گفته: گیاهی است که از بن برگی رو بسفیدی دارد و ریشه‌ای پیازی و سفید و دراز. غافقی گفته: برگش همانند برگ سدابست و گفته‌اند سداب دشتی است، طبری گفته: در شکل و نیرو مانند سدابست، ابن درید گفته: تره‌ایست که برگش چون کرفس است، و ریشه دارد چون زردک.
==متن حدیث==
{{عربی|عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ الْبَاقِرِ: أَنَّهُ وَصَفَ بُخُورَ مَرْیَمَ لِأُمِّ وَلَدٍ لَهُ وَ ذَکَرَ أَنَّهُ نَافِعٌ لِکُلِّ شَیْءٍ مِنْ قِبَلِ الْأَرْوَاحِ مِنَ الْمَسِ وَ الْخَبَلِ وَ الْجُنُونِ وَ الْمَصْرُوعِ وَ الْمَأْخُوذِ وَ غَیْرِ ذَلِکَ نَافِعٌ مُجَرَّبٌ بِإِذْنِ اللَّهِ تَعَالَی قَالَ لِتَأْخُذْ لُبَاناً أَوْ سَنْدَرُوساً وَ بُزَاقَ الْفَمِ وَ کُورَ سَنْدَرِیٍّ و قُشُورَ الْحَنْظَلِ و مُرَّ مری [بَرِّیٍ‏] وَ کبریت [کِبْرِیتاً] أَبْیَضَ کَسَرْتَ [کسرة] دَاخِلَ الْمُقْلِ وَ سُعْدَ یَمَانِیٍّ وَ یکسر [یَکْثُرُ] فِیهِ مُرٌّ وَ شَعْرَ قُنْفُذٍ مَشْبُوثٍ بِقَطِرَانٍ شَامِیٍّ قَدْرَ ثَلَاثِ قَطَرَاتٍ تَجْمَعُ ذَلِکَ کُلَّهُ وَ یُصْنَعُ بُخُوراً فَإِنَّهُ جَیِّدٌ نَافِعٌ إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَی}} ‏<ref name=":0">ابنا بسطام، عبد الله و حسین، طبّ الأئمه علیهم السلام، قم، دار الشریف الرضی، چاپ دوم، ۱۴۱۱ ق، ص۱۱۲؛ علامه مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، ج۵۹، ص۱۵۶.</ref>


در نسخه‌ای «مرّ ابریّا» آمده، مرّ صمغی است معروف نزد پزشک‌ها که خوردن و مالیدن و دود کردنش منافع بسیار دارد.
{{نقل قول|[[امام باقر(ع)]] بخور مریم را برای [[ام ولد|ام ولدِ]] خود وصف کرد و فرمود: «بخور مریم برای هر آفت روحی از مسّ شیاطین، پریشانی مغز، دیوانگی، غش، جن‌زدگی و غیر آن به خواست خدا مفید و مُجَرَّب (آزمایش شده) است.» سپس فرمود: «لبان، سندروس، بزاق فم، کورسندی، پوست هندوانه ابی جهل، حزاء دشتی، کبریت سفید، کسره درون مقل و سعد یمانی، با مرّ فراوان و موی خارپشت آلوده به سه قطره قطران شامی بگیر و همه را مخلوط کن و بخوری بساز که به خواست خدا سودمند و خوب است.}}


«کبریت [کِبْرِیتاً] أَبْیَضَ کَسَرْتَ دَاخِلَ الْمُقْلِ»: کبریت کسرت درون مقل یعنی از میان آن برگیر و در نسخه‌ایست که «بشکن آن را در درون مقل» یعنی کبریت را یا همه آنچه ذکر شده و آن بعید است.
==سند در طب الائمه==
[[پرونده:بخور مریم.png|بندانگشتی|228x228پیکسل|نمونه‌ای از داروی بخور مریم، که حامیان [[طب اسلامی]] بر اساس حدیث بخور مریم تولید کرده‌اند.]]


«سُعْدَ یَمَانِیٍّ»: ابن بیطار گفته: سعد برگی دارد مانند تره جز اینکه از آن درازتر و باریکتر و سخت‌تر است و ساقی دارد به درازای یک ذراع (۵۰ سانت) یا بیشتر و ریشه‌اش مانند زیتونست، بلند دارد و گرد که درهم رفته‌اند، سیاه و خوشبو و اندکی تلخ، بهترین سعد آنست که سنگین و دَرهم و سفت باشد و به دشواری کوبیده شود و زبر و خوشبو باشد با اندکی تیزی.


«وَ یکسر [یَکْثُرُ] فِیهِ مُرٌّ»: مرّی در آن افزاید و در نسخه‌ای بشکند و آن روشن‌تر است.
حدیث بخور مریم در کتاب [[طب الائمه (کتاب)|طب الائمه]] با دو واسطه از [[امام باقر(ع)]] نقل شده است.<ref name=":0" />  این روایت [[حدیث مرسل|مرسل]] است (برخی از روایان در سلسله‌سند ذکر نشده‌اند)؛ زیرا ابنا بسطام نویسنده کتاب طب الائمه، از عالمان قرن چهارم است و نمی‌تواند با دو واسطه از امام(ع) روایت نقل کند.


«شَعْرَ قُنْفُذٍ»: گویا مقصود از موی خارپشت همان خار آنست.
محمد بن جعفر بن مهران<ref>نمازی شاهرودی، علی، مستدرکات علم رجال الحدیث، تهران، چاپخانه شفق، چاپ اول، ۱۴۱۲ق، ج۷، ص۸.</ref> و احمد بن حَمّاد<ref>نمازی شاهرودی، علی، مستدرکات علم رجال الحدیث، تهران، چاپخانه شفق، چاپ اول، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۰۲.</ref> دو راوی ذکر شده در سلسله سند، ناشناخته‌اند و نامشان در کتاب‌های رجالی مُتقدّم نیامده است. با توجه به مرسل بودن حدیث و [[حدیث مجهول|مجهول بودنِ]] راویان، این روایت [[حدیث ضعیف|ضعیف]] است.


«ِقَطِرَانٍ شَامِیٍّ»: فیروزآبادی گفته: قطران: شیره ابهل است و برخی پزشکان گفته: جوشیده از درختی است بنام «شربین» گرم و خشک در درجه ۴، گوشت سست را محکم کند و تن مرده را نگهدارد و خودش و به خصوص روغنش برای کچلی حتی کچلی چهارپایان و سگ‌ها و شتران خوبست و پشه را می‌کشد.<ref>مجلسی، محمد باقر، آسمان و جهان (ترجمه کتاب السماء و العالم بحار الأنوارجلد ۵۴)، ترجمه: محمد باقر کمره‌ای، تهران، اسلامیه، چاپ اول، ۱۳۵۱ ش، ج‏۶، ص۱۲۷.</ref>
==شرح داروهای ذکر شده در حدیث==
[[علامه مجلسی]] محدث شیعه، داروهای ذکر شده در روایت بخور مریم را اینگونه شرح داده است:


== سند ==
{{ستون-شروع|۲}}
سند روایت ظاهراً مرسل است زیرا نویسنده کتاب طب الائمه از علمای قرن چهار است و نمی‌تواند با دو واسطه از امام باقر «ع» روایت نقل کند.


مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرِ بْنِ مِهْرَانَ: وی مجهول است و نامش در کتاب‌های رجالی نیامده است.<ref>رک: نمازی شاهرودی، علی، مستدرکات علم رجال الحدیث، تهران، چاپخانه شفق، چاپ اول، ۱۴۱۲ق، ج۷، ص۸.</ref>
* لُبان: کندر
* سِنْدَروس: صمغی شبیه کهربا و گرم و خشک است. در نسخه‌ای «و سندا» آمده و به عود هندی تفسیر شده؛ البته علامه مجلسی عود هندی را «سندهان» دانسته است.
* بُزاق الفَم: در نسخه‌ای «بزاق القمر» ذکر شده که مراد بصاق القمر است.
* کور سَنْدری: مراد جوز هندی (جوز بوّا) یا نارگیل یا جوز جندم است.
* مُرَّ مری یا بَرّی: گیاهی با ریشه‌ای پیازی، سفید و دراز شبیه زردک. در نسخه‌ای «مرّ ابریّا» (نوعی صمغ) آمده است.
* سُعْد یَمانی: گیاهی با برگی مانند تره و ریشه‌ای مانند زیتون.
* شَعْر قُنْفُذ: موی خارپشت که مقصود خار او است.
* قَطِرَان شامِی: شیره ابهل یا جوشیده از درختی شربین است.<ref>علامه مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، ج۵۹، ص۱۵۸؛ علامه مجلسی، محمد باقر، آسمان و جهان (ترجمه کتاب السماء و العالم بحار الأنوارجلد ۵۴)، ترجمه: محمد باقر کمره‌ای، تهران، اسلامیه، چاپ اول، ۱۳۵۱ش، ج‏۶، ص۱۲۷.</ref>
{{پایان}}


أَحْمَدُ بْنُ حَمَّادٍ: وی نیز مجهول است.<ref>نمازی شاهرودی، علی، مستدرکات علم رجال الحدیث، تهران، چاپخانه شفق، چاپ اول، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۰۲.</ref>
==جن‌زدگی==
 
با توجه به معتبر نبودن سند حدیث و اعتراف مترجم کتاب «آسمان و جهان» در ذیل این روایت مبنی بر اینکه تغییراتی در این روایت رخ داده است و با توجه به اینکه کتاب‌های معتبر حدیثی این روایت را نیاورده‌اند؛ نمی‌توان به چنین حدیثی استناد کرد.
 
== جن‌زدگی ==
{{اصلی|جن‌زدگی}}
{{اصلی|جن‌زدگی}}
هیچ آیه‌ای وجود ندارد که به جن زدگی و ورود جن در وجود انسان دلالت کند. تنها آیه ۸۲ سوره انبیاء {وَمِنَ الشَّیَاطِینِ مَن یَغُوصُونَ لَهُ وَیَعْمَلُونَ عَمَلًا دُونَ ذَلِک وَکنَّا لَهُمْ حَافِظِینَ} و آیه ۳۷ سوره ص{وَالشَّیَاطِینَ کلَّ بَنَّاء وَغَوَّاصٍ} به تسخیر و تسلط انسان بر جن اشاره می‌کند.
در [[قرآن]] آیه‌ای که به [[جن‌زدگی]] یا ورود [[جن]] در [[انسان]] دلالت کند وجود ندارد. تنها در آیات ۸۲ [[سوره انبیاء]] و ۳۷ [[سوره ص]] به [[تسخیر جن|تسخیر]] و تسلط انسان بر جن اشاره شده است.


اما اشاره روایات به جن زدگی را می‌توان تا حدودی پذیرفت، لکن نه به این معنا که در وجود انسان حلول کند و به تعبیری آن را مسخر خود کنند، بلکه به این معنا که برخی افراد فرصت طلب با استخدام اجنه سبب آزار و اذیت دیگران یا رسیدن به خواسته‌های نامشروع خود می‌شوند.
در روایات به جن‌زدگی اشاره شده است، ولی به معنای حلول جن در وجود انسان نیست؛ بلکه به این معنا است که برخی افراد با استخدام جن سبب آزار و اذیت دیگران یا رسیدن به خواسته‌های خود می‌شوند.{{مدرک}} برای نمونه در روایتی، [[امام صادق(ع)]] یکی از اقسام [[سحر]] را به خدمت گرفتن اولیاء شیاطین (جن) دانسته است.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۵۹، ص، ۲۷۸ و ۲۹۷.</ref> در روایتی دیگر، یکی از آثار خواندن سوره جن، در امان ماندن از [[چشم زخم|چشم زخم جن]] شمرده شده است.<ref>بحرانی، هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، تهران، بنیاد بعثت، ۱۴۱۶ق، سوره جن، ج۵، ص۵۰۵.</ref>
 
به‌طور نمونه از امام صادق(ع) درباره سحر سئوال شد که آن حضرت سحر را چند قسم می‌شمرند که یکی از آنها به خدمت گرفتن اولیاء شیاطین «جن» است.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۵۹، ص، ۲۷۸ و ۲۹۷.</ref> و نیز از آن حضرت روایت شده که هر کس سوره جن را بسیار بخواند، هرگز در زندگی دنیا، چشم زخم جن، جادو و سحر و مکر آنها به او نمی‌رسد.<ref>بحرانی، هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، تهران، بنیاد بعثت، ۱۴۱۶ق، سوره جن، ج۵، ص۵۰۵.</ref>


{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}


== منابع ==
==منابع==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}


{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =
  | شاخه اصلی = حدیث
  |شاخه فرعی۱ =
  | شاخه فرعی۱ = منبع‌شناسی
  |شاخه فرعی۲ =
  | شاخه فرعی۲ =
  |شاخه فرعی۳ =
  | شاخه فرعی۳ =
}}
}}


{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه = شد
  | تیترها =
  | تیترها = شد
  | ویرایش =
  | ویرایش = شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی = شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر = شد
  | بازبینی =
  | ارزیابی کمی =
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی نویسنده =  
  | بازبینی نویسنده =  
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت = ج
  | کیفیت =
  | کیفیت = ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
[[رده:فقه الحدیث]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۰۵

سؤال

آیا حدیث بخور مریم که در آن نسخه‌ای طبّی برای بیماری‌های روحی و جن‌زدگی تجویز شده، از نظر سند صحیح است؟ آیا جن می‌تواند در انسان حلول کند و باعث بیماری او شود؟

بخور مریم
اطلاعات حدیث
موضوعنسخه‌ای طبّی برای درمان بیماری‌های روحی
به نقل ازامام باقر(ع)
راویان
راوی اصلیمحمد بن جعفر بن مهران
دیگر راویاناحمد بن حَمّاد
سند
اعتبار سندضعیف
منابع شیعهطب الائمه


حدیث بخور مریم در کتاب طب الائمه ذکر شده و از نظر سندی ضعیف است. در سلسه‌سند روایت، برخی از راویان ذکر نشده‌اند؛ بنابراین مرسل بوده و از نظر سندی معتبر نیست. بر اساس قرآن و روایات جن وجود دارد؛ ولی حلول آن در وجود انسان و بیمار کردن او ثابت نشده است.

متن حدیث

«عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ الْبَاقِرِ: أَنَّهُ وَصَفَ بُخُورَ مَرْیَمَ لِأُمِّ وَلَدٍ لَهُ وَ ذَکَرَ أَنَّهُ نَافِعٌ لِکُلِّ شَیْءٍ مِنْ قِبَلِ الْأَرْوَاحِ مِنَ الْمَسِ وَ الْخَبَلِ وَ الْجُنُونِ وَ الْمَصْرُوعِ وَ الْمَأْخُوذِ وَ غَیْرِ ذَلِکَ نَافِعٌ مُجَرَّبٌ بِإِذْنِ اللَّهِ تَعَالَی قَالَ لِتَأْخُذْ لُبَاناً أَوْ سَنْدَرُوساً وَ بُزَاقَ الْفَمِ وَ کُورَ سَنْدَرِیٍّ و قُشُورَ الْحَنْظَلِ و مُرَّ مری [بَرِّیٍ‏] وَ کبریت [کِبْرِیتاً] أَبْیَضَ کَسَرْتَ [کسرة] دَاخِلَ الْمُقْلِ وَ سُعْدَ یَمَانِیٍّ وَ یکسر [یَکْثُرُ] فِیهِ مُرٌّ وَ شَعْرَ قُنْفُذٍ مَشْبُوثٍ بِقَطِرَانٍ شَامِیٍّ قَدْرَ ثَلَاثِ قَطَرَاتٍ تَجْمَعُ ذَلِکَ کُلَّهُ وَ یُصْنَعُ بُخُوراً فَإِنَّهُ جَیِّدٌ نَافِعٌ إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَی» ‏[۱]

سند در طب الائمه

نمونه‌ای از داروی بخور مریم، که حامیان طب اسلامی بر اساس حدیث بخور مریم تولید کرده‌اند.


حدیث بخور مریم در کتاب طب الائمه با دو واسطه از امام باقر(ع) نقل شده است.[۱] این روایت مرسل است (برخی از روایان در سلسله‌سند ذکر نشده‌اند)؛ زیرا ابنا بسطام نویسنده کتاب طب الائمه، از عالمان قرن چهارم است و نمی‌تواند با دو واسطه از امام(ع) روایت نقل کند.

محمد بن جعفر بن مهران[۲] و احمد بن حَمّاد[۳] دو راوی ذکر شده در سلسله سند، ناشناخته‌اند و نامشان در کتاب‌های رجالی مُتقدّم نیامده است. با توجه به مرسل بودن حدیث و مجهول بودنِ راویان، این روایت ضعیف است.

شرح داروهای ذکر شده در حدیث

علامه مجلسی محدث شیعه، داروهای ذکر شده در روایت بخور مریم را اینگونه شرح داده است:

  • لُبان: کندر
  • سِنْدَروس: صمغی شبیه کهربا و گرم و خشک است. در نسخه‌ای «و سندا» آمده و به عود هندی تفسیر شده؛ البته علامه مجلسی عود هندی را «سندهان» دانسته است.
  • بُزاق الفَم: در نسخه‌ای «بزاق القمر» ذکر شده که مراد بصاق القمر است.
  • کور سَنْدری: مراد جوز هندی (جوز بوّا) یا نارگیل یا جوز جندم است.
  • مُرَّ مری یا بَرّی: گیاهی با ریشه‌ای پیازی، سفید و دراز شبیه زردک. در نسخه‌ای «مرّ ابریّا» (نوعی صمغ) آمده است.
  • سُعْد یَمانی: گیاهی با برگی مانند تره و ریشه‌ای مانند زیتون.
  • شَعْر قُنْفُذ: موی خارپشت که مقصود خار او است.
  • قَطِرَان شامِی: شیره ابهل یا جوشیده از درختی شربین است.[۴]


جن‌زدگی

در قرآن آیه‌ای که به جن‌زدگی یا ورود جن در انسان دلالت کند وجود ندارد. تنها در آیات ۸۲ سوره انبیاء و ۳۷ سوره ص به تسخیر و تسلط انسان بر جن اشاره شده است.

در روایات به جن‌زدگی اشاره شده است، ولی به معنای حلول جن در وجود انسان نیست؛ بلکه به این معنا است که برخی افراد با استخدام جن سبب آزار و اذیت دیگران یا رسیدن به خواسته‌های خود می‌شوند.[نیازمند منبع] برای نمونه در روایتی، امام صادق(ع) یکی از اقسام سحر را به خدمت گرفتن اولیاء شیاطین (جن) دانسته است.[۵] در روایتی دیگر، یکی از آثار خواندن سوره جن، در امان ماندن از چشم زخم جن شمرده شده است.[۶]


منابع

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ابنا بسطام، عبد الله و حسین، طبّ الأئمه علیهم السلام، قم، دار الشریف الرضی، چاپ دوم، ۱۴۱۱ ق، ص۱۱۲؛ علامه مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، ج۵۹، ص۱۵۶.
  2. نمازی شاهرودی، علی، مستدرکات علم رجال الحدیث، تهران، چاپخانه شفق، چاپ اول، ۱۴۱۲ق، ج۷، ص۸.
  3. نمازی شاهرودی، علی، مستدرکات علم رجال الحدیث، تهران، چاپخانه شفق، چاپ اول، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۰۲.
  4. علامه مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، ج۵۹، ص۱۵۸؛ علامه مجلسی، محمد باقر، آسمان و جهان (ترجمه کتاب السماء و العالم بحار الأنوارجلد ۵۴)، ترجمه: محمد باقر کمره‌ای، تهران، اسلامیه، چاپ اول، ۱۳۵۱ش، ج‏۶، ص۱۲۷.
  5. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۵۹، ص، ۲۷۸ و ۲۹۷.
  6. بحرانی، هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، تهران، بنیاد بعثت، ۱۴۱۶ق، سوره جن، ج۵، ص۵۰۵.