حدود: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) |
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' | بازبینی =' به ' | ارزیابی کمی =') |
||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
| تغییر مسیر = | | تغییر مسیر = | ||
| ارجاعات = | | ارجاعات = | ||
| | | ارزیابی کمی = | ||
| تکمیل = | | تکمیل = | ||
| اولویت =ج | | اولویت =ج |
نسخهٔ کنونی تا ۲۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۰۴
حدّ به چه معناست و برای چه مواردی این مجازات قرار داده شده است؟
حدود مجازاتهایی را گویند که نوع و کیفیت آن در شرع (کتاب یا سنت بودن اختلاف است) آمده است. تعزیر بر خلاف حد است که به تناسب زمان و مکان قابل تغییر است. برخی فقها، قائل به تعطیلی حدود در زمان غیبت هستند. به حد زنا، حد ملحقات زنا (لواط و مساحقه)، حد قذف، حد مسکر، حد سرقت، حد محارب، حدود گفته میشود.
تعریف حد
حد در لغت به معنای منع است و به دربان، حداد گفته میشود؛ زیرا مانع ورود مردم میشود. مجازاتهای مشخص شده شرعی را از آن لحاظ حد نامیدهاند که مانع مردم از ارتکاب گناهان میشود.[۱] در فقه القرآن آمده: «حد در لغت به معنای منع است، و در حد گناهکار به این اسم نامیده شده، بدان جهت که او را از بازگشت به گناه منع میکنند.»[۲]
در اصطلاح، حد به مجازاتی گفته میشود که نوع، میزان و کیفیت آن در شرع تعیین شده است.[۳] فقها گفتهاند: «هر آنچه که دارای مجازات مقدر و معین شرعی است، حد نامیده میشود.»[۴] بدین ترتیب، حدود کیفرهای تعبدی هستند که نص صریح کتاب و سنت بر آنها دلالت دارند و میزان و کیفیت آنها در شرع مشخص شده است، قانونگذار عادی حق تصرف در آن را ندارند.
مصادیق حد
علامه حلی حدود را شش مورد میداند: ۱. حد زنا؛ ۲. حدود ملحق به زنا (لواط، مساحقه و قوادی)؛ ۳. حد قذف؛ ۴. حد مسکر؛ ۵. حد سرقت؛ ۶. حد محارب.[۵] که اکثر فقیهان امامیه از این نظر تبعیت کردهاند.[۶] البته بعضی قائل هستند که حدود در واقع هشت مورد است، زیرا هر یک از لواط، مساحقه و قوادی، به تنهایی سبب مستقلی برای ثبوت حد بهشمار میآیند،[۷] در قانون مجازات اسلامی نیز حدود هشت تا احصا شده است.[۸] در هر حال، فقیهانی که حدود را شش تا شمردهاند، در ادامه بحثشان مواردی دیگری را نیز از جرائم حدی شمردهاند.[۹]
فقیهان اهل سنت، نیز در تعداد حدود اختلاف نظر دارند، اقوال متعددی در این زمینه نقل شده است: شافعیه حدود را هفت تا میداند «حد جراحات، حد لواط، حد ارتداد، حد زنا، حد سرقت، حد مشروبات الکلی، حد قذف»؛ مالکیه بر این تعداد «حد محاربه» را افزوده است.[۱۰] در این میان، حنفیه میگوید: حدود همان است که در قرآن به آنها اشاره شده است:[۱۱] حد زنا،[۱۲] حد سرقت،[۱۳] حد شرب خمر (در قرآن نیامده است)،[۱۴] حد محارب،[۱۵] حد قذف.[۱۶]
تفاوت حد و تعزیر
تعزیر مجازاتهایی است که نوع و میزان آن را قاضی به تناسب جرم معین میکند؛ برخلاف حدود که همه چیز آن مشخص است. ملاک اصلی تعزیر کمتر بودن آن از حد است. در تعزیر زمان و مکان مهم است و کیفیت تعزیر را تغییر میدهد؛ برخلاف حدود.
حدود در قرآن
مجازات چهار جرم در قرآن به صراحت آمده است: حد محاربه، حد زنا، حد قذف، حد سرقت. مجازات لواط، مساحقه، ارتداد که به عنوان حدود شناخته میشوند از سنت و روایات استخراج شدهاند.
در قرآن آمده است که زنی که مرتکب فحشا میشود را در خانه حبس کنید[۱۷] پس از آن در سوره نور آمده است که مرد و زن زنا کار را هر کدام صد تازیانه بزنید.[۱۸]
حد قذف (اتهام زنا به زنان) در قرآن هشتاد تازیانه است.[۱۹] و حد سرقت، قطع دست است.[۲۰] و حد محارب هم قتل، قطع دست و پا، و تبعید است.[۲۱]
ماهیت حد
مصالحی بنیادین در زندگی وجود دارند که از اهمیت بسیار بالایی برخوردار هستند و فقط حفظ آنها لازم است و آنها «پنج چیز است که در شریعت همه پیامبران حفظ آنها لازم و قطعی بهشمار میآید: دین، نفس، مال، نسب و عقل. حفظ دین به اقامه عبادات و کشتن کافران و مرتدان، و اجرای حد بر کسانی که دین را سبک شمارد؛ حفظ نفس به قصاص کردن و دیه گرفتن است؛ حفظ نسب به نکاح و منع از زنا و لواط و امثال آن و جریان حد بر مرتکب آنهاست؛ حفظ عقل که موجب امتیاز انسان از حیوانات است به منع از آشامیدن شراب و دیگر چیزهای مست کننده و اجرای حد بر مرتکب آنهاست».[۲۲]
مصالح نامبرده که به ضروریات پنجگانه معروفند، ارکان تشکیل دهنده یک جامعه بهشمار میروند و هر تجاوزی به آنها در واقع تجاوز به اصل جامعه است. به همین دلیل، اسلام از آنها دفاع میکند و تلاش دارد تا حریم این ارزشهای بنیادین از تجاوز مصون بماند، زیرا دوام و بقای جامعه در گرو وجود این مصالح است و هر گونه سهلانگاری در حفظ و حمایت از آنها به سقوط تدریجی جامعه میانجامد، لذا حدود جهت پاسداری از مصالح بنیادین جامعه و پیشگیری از حریم و تجاوز به حریم اجتماع وضع شدهاند و اقامه حد بر مرتکبان جرایم حدی تا آنجا اهمیت دارد که پیامبر اسلام(ص) میفرماید: «اقامه حدّ بهتر از (باریدن) باران در چهل صبح است».[۲۳]
امام موسی بن جعفر(ع) در تفسیر آیه شریفه ﴿وَیحْیی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا؛ و زمین را بعد از مرگش زنده میسازد.﴾(روم:۱۹) فرمودند: «خداوند زمین را به وسیله باران زنده نمیکند، بلکه مردانی را بر میانگیزاند که عدالت را زنده کنند، سپس زمین به خاطر احیای عدالت زنده میشود. بعد فرمودند: یقیناً اجرای حد در راستای اقامه عدالت سودمندتر است از چهل شبانه روز باران»[۲۴] این سودمندتر بودن برای آن است که سلامت و امنیت اجتماعی اساس همه چیزهاست. باران پربرکت، فراوانی نعمت و… همه در سایه امنیت مفیدند و کارساز.
در آیه ۳۸ سوره مائده حد قذف را ﴿نَکَالًا مِنَ اللَّهِ؛ این عقوبتی است از جانب خدا﴾(مائده:۳۸) بیان کرده است. نکال به معنای امری بازدارنده و کیفری که مایه عبرت دیگران است آمده است.[۲۵]
طبق روایات و نظر فقیهان، حدود ماهیتهای متعددی دارد. عدهای آن را برای اصلاح و پاک شدن جامعه میدانند. که جنبه بازدارندگی دارد. و عدهای دیگر آن را برای تطهیر فرد گناهکار دانستهاند.[۲۶]
مطالعه بیشتر
- حدود، تعزیرات و قصاص، ابوالقاسم گرجی، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۹۴.
- حدود با رویکرد قانون مجازات اسلامی، محمد رضا واعظی نژاد، جاودانه، ۱۳۹۶.
- تفسیر آیات حدود کیفری در قرآن، حافظ عسکری، شاهچراغ، ۱۳۹۷.
منابع
- ↑ نجفی، محمد حسین، جواهر الکلام، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چاپ هفتم، بیتا، ج۴۱، ص۲۵۴.
- ↑ سعید قطب الدین، فقه القرآن؛ قم، کتابخانه آیت الله مرعشی، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۳۶۶.
- ↑ قانون مجازات اسلامی، مصوب ۱۳۷۰، ماده ۱۳.
- ↑ جواهر الکلام، همان، ص۲۵۴.
- ↑ نجم الدین، ابوالقاسم، حلی، شرایع الاسلام، قم، اسماعیلیان، چاپ سوم، ج۴، ص۱۰۶.
- ↑ جواهر الکلام، پیشین، ج۴۱، ص۲۵۵، موسوی خمینی، سیدروح الله، تحریر الوسیله، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، ج۲، ص۴۱۰.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، انوار الفقاهه، قم، مدرسه الامام علی بن ابیطالب، ۱۴۱۸ ق، ص۱۷.
- ↑ قانون مجازات اسلامی، ماده ۶۳، ۱۰۸، ۱۲۷، ۱۳۵، ۱۳۹، ۱۶۵، ۱۹۷، ۱۸۳.
- ↑ تحریر الوسیله، همان، زین الدین جبلی عاملی، شرح لمعه، بیروت، دار العالم الاسلامی، بیتا، ج۹، ص۳۰۶.
- ↑ الجزیری، عبدالرحمن، الفقه علی المذاهب الاربعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا، ج۵، ص۷–۱۲.
- ↑ الجزیری، عبدالرحمن، الفقه علی المذاهب الاربعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا، ج۵، ص۷–۱۲.
- ↑ سوره نور، آیه ۲.
- ↑ سوره مائده، آیه ۳۸ و ۳۹.
- ↑ سوره مائده، آیه ۹۰.
- ↑ سوره مائده، آیه ۳۳.
- ↑ سوره نور، آیه ۴ و ۵.
- ↑ سوره نساء، آیه ۱۵.
- ↑ سوره نور، آیه ۲.
- ↑ سوره نور، آیه ۴.
- ↑ سوره مائده، آیه ۳۸.
- ↑ سوره مائده، آیه ۳۳.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، رساله حدود، قصاص و دیات، ص۱۰.
- ↑ محمد بن الحسن الحر العاملی؛ وسایل الشیعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا، ج۱۸، ص۳۰۸، ابواب مقدمات حدود، ب ۱، ح ۴.
- ↑ وسائل الشیعه، همان، ح۳.
- ↑ قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، ۱۳۸۳ش، چاپ یازدهم، ذیل آیه ۳۸ سوره مائده.
- ↑ پاکتچی، احمد و محمدصادق لبانی مطلق، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۹، ص۴۵۳.