تعریف دین‌دار: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' | بازبینی =' به ' | ارزیابی کمی =')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=Rezapour}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
دیندار کیست؟ و آیا این سخن صحیح است که «دیندار کسی است که خود را در برابر هیچ‌کس و هیچ سختی و هیچ عقیده‌ای قربانی نمی‌کند»؟
براساس آموزه‌های اسلامی چه تعریفی از دیندار می‌توان ارائه داد؟{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}{{نیازمند گسترش}}
{{پاسخ}}
 
حقیقت دین را تسلیم در برابر خدا و دین‌دار را دارای خصوصیت تسلیم و بندگی در مقابل خداوند که جهت‌دهی به امیال و خواسته‌های خود در راستای اراده و خواست خدا قرار می‌دهد.
حقیقت دین را تسلیم در برابر خدا و دین‌دار را دارای خصوصیت تسلیم و بندگی در مقابل خداوند که جهت‌دهی به امیال و خواسته‌های خود در راستای اراده و خواست خدا قرار می‌دهد.


بر اساس اموزه‌های اسلام، انسان‌ها باید در برابر خداوند مطیع باشند و در مرتبه بعد و به تبع تسلیم در برابر خدا، باید تابع رسول خدا(ص) و پیام آور دین الهی باشند.<ref>برای نمونه رجوع کنید به: سوره حشر، آیه ۷، سوره آل‌عمران، آیه۳۱–۳۲ و ۱۳۲، سوره نساء آیه ۵۹.</ref>
بر اساس آموزه‌های اسلام، انسان‌ها باید در برابر خداوند مطیع باشند و در مرتبه بعد و به تبع تسلیم در برابر خدا، باید تابع رسول خدا(ص) و پیام آور دین الهی باشند.<ref>برای نمونه رجوع کنید به: سوره حشر، آیه ۷، سوره آل‌عمران، آیه۳۱–۳۲ و ۱۳۲، سوره نساء آیه ۵۹.</ref>


دانشمندان مسلمان و غربی، تعریف‌های فراوانی از دین ارائه داده‌اند. دین در شکل‌های گوناگون، از ابتدایی‌ترین صورت تا صورت متعالی و جامع، ظهور یافته است. بنابراین ارائه تعریفی از دین که تمام ادیان را دربر گیرد، مشکل است. با این حال دین را «به معنای اعتقاد به آفریننده‌ای برای جهان و انسان و دستورهای عملی متناسب با این عقاید دانسته‌اند». از این رو کسانی که معتقد به آفریننده‌ای نیستند و پیدایش پدیده‌های جهان را تصادفی یا صرفاً معلول فعل و انفعال‌های مادی و طبیعی می‌دانند، بی‌دین نامیده می‌شوند. بر این اساس هر دینی از دو بخش اساسی تشکیل شده است:  
دانشمندان مسلمان و غربی، تعریف‌های فراوانی از دین ارائه داده‌اند. دین در شکل‌های گوناگون، از ابتدایی‌ترین صورت تا صورت متعالی و جامع، ظهور یافته است. بنابراین ارائه تعریفی از دین که تمام ادیان را دربر گیرد، مشکل است. با این حال دین را «به معنای اعتقاد به آفریننده‌ای برای جهان و انسان و دستورهای عملی متناسب با این عقاید دانسته‌اند». از این رو کسانی که معتقد به آفریننده‌ای نیستند و پیدایش پدیده‌های جهان را تصادفی یا صرفاً معلول فعل و انفعال‌های مادی و طبیعی می‌دانند، بی‌دین نامیده می‌شوند. بر این اساس هر دینی از دو بخش اساسی تشکیل شده است:  


* عقاید و گزاره‌های حقیقی که ریشهٔ دین‌داری به شمار می‌رود.
*عقاید و گزاره‌های حقیقی که ریشه دین‌داری به شمار می‌رود.
* دستورات عملی که بر پایه آموزه‌های اعتقادی استوار شده‌اند.  
*دستورات عملی که بر پایه آموزه‌های اعتقادی استوار شده‌اند.


براساس این تعریف از دین، دیندار فردی است که به این سه بخش اعتقاد داشته باشد:
براساس این تعریف از دین، دیندار فردی است که به این سه بخش اعتقاد داشته باشد:
#در بخش عقاید و معارف، که حکم پایه و اساس و ریشة دین را دارند، به حدّ باور برسد؛ یعنی به وحدانیت خداوند متعال ایمان بیاورد و نیز به رسولان الهی که برای هدایت انسان‌ها به رستگاری آمدند و هم چنین به روز رستاخیز.
#متخلّق شدن به ارزش‌های اصیل اخلاقی و اصلاح و تهذیب نفس که نقش به سزایی در سعادت فردی، اجتماعی، دنیوی و اخروی انسان دارند.
#عمل به دستورات و احکام الهی به ویژه انجام واجبات و ترک محرمات که برای وصول به مقام عبودیت و لقای الهی ضروری است.


از آنچه گفته شد می‌توان نتیجه گرفت که اگر کسی به واقع قدم در عالم دین بگذارد و از روی صدق و حقیقت به خدا ایمان بیاورد و تسلیم اوامر او گردد، یک دیندار واقعی است.
#در بخش عقاید و معارف به وحدانیت خداوند ایمان بیاورد و نیز به رسولان الهی که برای هدایت انسان‌ها آمدند و هم چنین به روز رستاخیز.
#عمل به ارزش‌های اصیل اخلاقی و اصلاح و تهذیب نفس که نقش مهمی در سعادت انسان دارند.
#عمل به دستورات و احکام الهی به ویژه انجام واجبات و ترک محرمات که برای وصول به مقام بندگی و لقای الهی ضروری است.


{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
==برای مطالعهٔ بیشتر==
۱ـ پترسون، مایکل و جمعی از نویسندگان، عقل و اعتقاد دینی، ترجمه سلطانی و نراقی، تهران، انتشارات طرح نو، چاپ سوم، ۱۳۷۹.
۲ـ صادقی، هادی، درآمدی بر کلام جدید، قم، دفتر نشر طه، ۱۳۸۱.
{{پایان مطالعه بیشتر}}


==منابع==
==منابع==
خط ۳۹: خط ۳۰:
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =-
  | تیترها =
  | تیترها =-
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =
  | ناوبری =
  | ناوبری =
خط ۴۷: خط ۳۸:
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی =
  | ارزیابی کمی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =
  | کیفیت =ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۳۲

سؤال
براساس آموزه‌های اسلامی چه تعریفی از دیندار می‌توان ارائه داد؟

حقیقت دین را تسلیم در برابر خدا و دین‌دار را دارای خصوصیت تسلیم و بندگی در مقابل خداوند که جهت‌دهی به امیال و خواسته‌های خود در راستای اراده و خواست خدا قرار می‌دهد.

بر اساس آموزه‌های اسلام، انسان‌ها باید در برابر خداوند مطیع باشند و در مرتبه بعد و به تبع تسلیم در برابر خدا، باید تابع رسول خدا(ص) و پیام آور دین الهی باشند.[۱]

دانشمندان مسلمان و غربی، تعریف‌های فراوانی از دین ارائه داده‌اند. دین در شکل‌های گوناگون، از ابتدایی‌ترین صورت تا صورت متعالی و جامع، ظهور یافته است. بنابراین ارائه تعریفی از دین که تمام ادیان را دربر گیرد، مشکل است. با این حال دین را «به معنای اعتقاد به آفریننده‌ای برای جهان و انسان و دستورهای عملی متناسب با این عقاید دانسته‌اند». از این رو کسانی که معتقد به آفریننده‌ای نیستند و پیدایش پدیده‌های جهان را تصادفی یا صرفاً معلول فعل و انفعال‌های مادی و طبیعی می‌دانند، بی‌دین نامیده می‌شوند. بر این اساس هر دینی از دو بخش اساسی تشکیل شده است:

  • عقاید و گزاره‌های حقیقی که ریشه دین‌داری به شمار می‌رود.
  • دستورات عملی که بر پایه آموزه‌های اعتقادی استوار شده‌اند.

براساس این تعریف از دین، دیندار فردی است که به این سه بخش اعتقاد داشته باشد:

  1. در بخش عقاید و معارف به وحدانیت خداوند ایمان بیاورد و نیز به رسولان الهی که برای هدایت انسان‌ها آمدند و هم چنین به روز رستاخیز.
  2. عمل به ارزش‌های اصیل اخلاقی و اصلاح و تهذیب نفس که نقش مهمی در سعادت انسان دارند.
  3. عمل به دستورات و احکام الهی به ویژه انجام واجبات و ترک محرمات که برای وصول به مقام بندگی و لقای الهی ضروری است.


منابع

  1. برای نمونه رجوع کنید به: سوره حشر، آیه ۷، سوره آل‌عمران، آیه۳۱–۳۲ و ۱۳۲، سوره نساء آیه ۵۹.