انگیزه‌های غیبت کردن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' | بازبینی =' به ' | ارزیابی کمی =')
 
(۱۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
انگیزه‌های غیبت کردن چیست؟
انگیزه‌های غیبت کردن و راه اصلاح آن چیست؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
مقدمه:
منظور از غیبت کردن، در اینجا، غیبت حرام غیرشرعی می باشد، نه موارد استثنای آن که از نظر عقل و شرع، جایز می باشد، مثل غیبت فاسق متجاهر به فسق که جایز می باشد.
ذی المقدمه:
انگیزه [[غیبت کردن]]، می‌تواند [[حسادت]]، خنداندن مردم، دلسوزیِ نادرست و دشمنی باشد. برای رهایی از غیبت کردن، باید هر یک از انگیره‌های غیبت، اصلاح شود. برای نمونه جایگزین کردن سرگرمی‌های حلال به جای غیبت‌کردن، یکی از شیوه‌های اصلاح غیبت به انگیزه خنداندن دیگران است.


==دشمني==
== دشمنی ==
یکی از انگیزه‌های غیبت کننده، دشمنی او نسبت به شخصِ غیبت شونده است. فرد تلاش می‌کند با ذکر کاستی‌های آن شخص، او را در نزد دیگران کوچک و خوار سازد.


ممكن است با كسي كه از او غيبت‌ مي‌كنيم دشمني داريم و همين دشمني سبب مي‌شود عليه او اقدامي كنيم و از او غيبت كنيم و او را در نزد ديگران كوچك و خوار كنيم. اگر اين چنين است بايد اولا دشمني را از بين برده و با خود بگوييم مؤمنين كه با هم برادرند<ref>حجرات/۱۰.</ref> نبايد دشمن باشند نبايد بد هم را بخواهند و .... .
برای اصلاح این انگیزه غیبت، توجه به اینکه مؤمنان برادرند<ref>حجرات: ۱۰.</ref> و نباید بدی همدیگر را بخواهند، تأثیرگذار دانسته شده است. همچنین باید توجه شود که با غیبت کردن، ضرری به فرد مقابل نمی‌رسد؛ بلکه بر اساس [[روایت|روایات]]، کارهای خوب غیبت کننده به [[نامه اعمال]] غیبت شونده منتقل می‌شود.<ref>موسوی خمینی، روح‌الله، چهل حدیث.</ref>


اگر هم با او دشمن هستيم آيا با غيبت كردن داريم به او بدي مي‌كنيم يا خوبي؟ در روايات آمده است كه كارهاي خوب آدم غيبت كننده وارد نامه اعمال غيبت شونده مي‌شود؛ پس ما داريم با غيبت‌ او در واقع به خودمان بدي مي‌كنيم نه به دشمنمان.<ref>موسوي خميني، روح‌الله، چهل حديث.</ref>
== حسادت ==
[[حسادت]] یکی دیگر از انگیزه‌های غیبت است. در این صورت، برای درمان غیبت باید حسادتی که درون شخص است درمان شود. حسادت به معنای آرزوی از میان رفتن [[نعمت|نعمتی]] است که دیگری دارد ولی فرد حسود آن نعمت را ندارد.<ref>موسوی خمینی، روح‌الله، چهل حدیث، ص۱۱۲.</ref>


==حسادت==
== دلسوزی ==
یکی از انگیزه‌های غیبت، دلسوزی است. گاهی انسان مشکل و گرفتاری دیگری را که عیب محسوب می‌شود، از روی دلسوزی در میان جمع مطرح می‌کند. این در حالی است که، اگر آن شخص بشنود ناراحت می‌شود و دوست ندارد که دیگران از مشکل و عیب او باخبر شوند.


ممكن است از روي حسادت غيبت كنيم در اين صورت بايد حسادتي كه در ما هست درمان شود بايد با خودمان بينديشيم كه چرا ما بايد از بين رفتن نعمتي را كه خدا به او داده طلب و آرزو كنيم. خداوند شايد خير و مصلحت او مي‌دانسته كه به او نعمت داده و به ما نداده است.<ref>همان، ص۱۱۲.</ref>خداوند مي‌تواند در عين اين كه به او ـ غيبت شونده ـ نعمت داده به ما نيز بدهد. لازم نيست كه آرزو كنيم كه نعمت او را بگيرد تا به ما برسد.
برای اصلاح آن، باید اندیشید که غیبت کردن، راه درستِ دلسوزی نیست. اگر مشکل او قابل حل است و خود شخص توانایی حل آن را دارد، باید در رفع آن بکوشد و اگر در توان او نیست، باید فقط به کسی که توانایی حل آن را دارد بگوید.<ref>نگاه کنید به نراقی، ملا احمد، معراج السعاده، مؤسسه مطبوعاتی هدف، چاپ دوم، ۱۳۶۷ش، ص۴۰۷.</ref>


==دلسوزي==
== مجلس‌گرمی ==
گاهی غیبت، تنها به انگیزه خوشگذرانی و دور هم نشستن و خندیدن حاضران صورت می‌گیرد.


ممكن است از روي دلسوزي باشد<ref>ر.ك: نراقي، ملا احمد، معراج السعاده، مؤسسه مطبوعاتي هدف، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص۴۰۷.</ref> يعني ما گاهي مشكل و گرفتاري يك فرد را كه به نوعي عيب حساب مي‌شود از روي دلسوزي در ميان جمع مطرح مي‌كنيم در حالي كه او اگر بشنود ناراحت مي‌شود و دوست ندارد كه ديگران از مشكل و عيب او باخبر شوند. در اين جا بايد بينديشيم كه اين راه دلسوزي نيست. اگر مشكل او قابل حل است و خودمان مي‌توانيم حل كنيم بايد در رفع آن بكوشيم؛ نه آنكه آن را هر جا مي‌رويم بيان كنيم يا اگر خودمان نمي‌توانيم فقط به كسي كه مي‌تواند - آن هم به شكل خصوصي - در ميان بگذاريم. اگر مي‌‌خواهيم خدمتي بكنيم نبايد آبروي او را بريزيم.
از راه‌های اصلاح آن، تفکر در این است که چند لحظه خوش بودن به [[عذاب|عذابی]] که در پی دارد نمی‌ارزد. راه دیگر، ایجاد سرگرمی‌های جایگزین است که به‌تدریج عادت به غیبت در مجالس را از میان می‌برد.
 
==مجلس‌گرمي==
 
ممكن است به خاطر هيچ يك از اين انگيزه‌ها نباشد؛ بلكه صرفاً براي خوشگذارني و دور هم نشستن و با گفتن سخن از اين و آن لحظاتي را به خنده برگزار كردن. در اين صورت بايد انديشيد آيا چند لحظه خوش بودن به عذاب و عقوبتي كه در پي دارد مي‌ارزد يا راه مناسب‌تر و بهتري بدون آن كه عقوبت اخروي به همراه داشته باشد وجود ندارد. آيا نمي‌توان غيبت نكرد و خوش بود آيا نمي‌توان به سرگرمي‌ها حلال پرداخت.  
 
==دیگر انگيزه‌ها==
 
ممكن است انگيزه‌هاي ديگري باشد كه بايد آنها را شناسايي كرد و با تفكر و مطالعه كتب اخلاق اسلامي راه حل مبارزه با آن را پيدا كرد.
 
خداوند در قرآن وقتي مي‌خواهد از غيبت نهي كند اول از چيزهايي كه ممكن است زمينه غيبت را فراهم كنند نهي مي‌كند و مي‌گويد: «از بسياري گمان ها بپرهيزيد؛ چرا كه بعضي از گمان ها گناه مي باشد.»<ref>حجرات/۱۲.</ref> نبايد به ديگران بد گمان شد. بايد رفتار و كردار آنها را بر وجهي درست حمل كرد. بايد اگر احياناً رفتار مشكوك مي‌بينيم، بگوييم ان شاء الله قصد خير داشته و امثال آن. نبايد آن را به گونه ناصحيح تفسير كرده بدگمان نبايد شد كه همين بدگماني سبب مي‌شود برويد ببينيد قضيه چيست و به تجسس بپردازيد. وقتي كه تجسس كرديد ممكن است به عيبي يا رفتار ناشايستي برخورد كنيد. به چيزي دست پيدا كنيد كه ديگران از آن بي‌خبر هستند بعد بياييد آن را براي آنها تعريف كنيد و به اين وسيله مبتلا به غيبت شويد. لذا خداوند از سه رفتار ناشايست ۱. بدگماني؛ ۲. تجسس؛۳. غيبت نهي مي‌كند.
 
{{مطالعه بیشتر}}
 
== مطالعه بیشتر ==
* آفات زبان، محسن غفاری، تهران، پیام آزادی.


== منابع ==
== منابع ==
خط ۳۸: خط ۳۱:
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = اخلاق
  | شاخه اصلی = اخلاق
|شاخه فرعی۱ = رذائل اخلاقی
| شاخه فرعی۱ = رذائل اخلاقی
|شاخه فرعی۲ = غیبت
| شاخه فرعی۲ = غیبت
|شاخه فرعی۳ =
| شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه = شد
  | تیترها =
  | تیترها = شد
  | ویرایش =
  | ویرایش = شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی = شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر = شد
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی =
  | بازبینی نویسنده =  
| ارزیابی کمی =شد
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت = ج
  | کیفیت =
  | کیفیت = ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۱۴

سؤال

انگیزه‌های غیبت کردن و راه اصلاح آن چیست؟

مقدمه: منظور از غیبت کردن، در اینجا، غیبت حرام غیرشرعی می باشد، نه موارد استثنای آن که از نظر عقل و شرع، جایز می باشد، مثل غیبت فاسق متجاهر به فسق که جایز می باشد. ذی المقدمه: انگیزه غیبت کردن، می‌تواند حسادت، خنداندن مردم، دلسوزیِ نادرست و دشمنی باشد. برای رهایی از غیبت کردن، باید هر یک از انگیره‌های غیبت، اصلاح شود. برای نمونه جایگزین کردن سرگرمی‌های حلال به جای غیبت‌کردن، یکی از شیوه‌های اصلاح غیبت به انگیزه خنداندن دیگران است.

دشمنی

یکی از انگیزه‌های غیبت کننده، دشمنی او نسبت به شخصِ غیبت شونده است. فرد تلاش می‌کند با ذکر کاستی‌های آن شخص، او را در نزد دیگران کوچک و خوار سازد.

برای اصلاح این انگیزه غیبت، توجه به اینکه مؤمنان برادرند[۱] و نباید بدی همدیگر را بخواهند، تأثیرگذار دانسته شده است. همچنین باید توجه شود که با غیبت کردن، ضرری به فرد مقابل نمی‌رسد؛ بلکه بر اساس روایات، کارهای خوب غیبت کننده به نامه اعمال غیبت شونده منتقل می‌شود.[۲]

حسادت

حسادت یکی دیگر از انگیزه‌های غیبت است. در این صورت، برای درمان غیبت باید حسادتی که درون شخص است درمان شود. حسادت به معنای آرزوی از میان رفتن نعمتی است که دیگری دارد ولی فرد حسود آن نعمت را ندارد.[۳]

دلسوزی

یکی از انگیزه‌های غیبت، دلسوزی است. گاهی انسان مشکل و گرفتاری دیگری را که عیب محسوب می‌شود، از روی دلسوزی در میان جمع مطرح می‌کند. این در حالی است که، اگر آن شخص بشنود ناراحت می‌شود و دوست ندارد که دیگران از مشکل و عیب او باخبر شوند.

برای اصلاح آن، باید اندیشید که غیبت کردن، راه درستِ دلسوزی نیست. اگر مشکل او قابل حل است و خود شخص توانایی حل آن را دارد، باید در رفع آن بکوشد و اگر در توان او نیست، باید فقط به کسی که توانایی حل آن را دارد بگوید.[۴]

مجلس‌گرمی

گاهی غیبت، تنها به انگیزه خوشگذرانی و دور هم نشستن و خندیدن حاضران صورت می‌گیرد.

از راه‌های اصلاح آن، تفکر در این است که چند لحظه خوش بودن به عذابی که در پی دارد نمی‌ارزد. راه دیگر، ایجاد سرگرمی‌های جایگزین است که به‌تدریج عادت به غیبت در مجالس را از میان می‌برد.

منابع

  1. حجرات: ۱۰.
  2. موسوی خمینی، روح‌الله، چهل حدیث.
  3. موسوی خمینی، روح‌الله، چهل حدیث، ص۱۱۲.
  4. نگاه کنید به نراقی، ملا احمد، معراج السعاده، مؤسسه مطبوعاتی هدف، چاپ دوم، ۱۳۶۷ش، ص۴۰۷.