اعتبار کتب اربعه شیعه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (A.rezapour صفحهٔ دلیل اعتبار کتب اربعه شیعه را به اعتبار کتب اربعه شیعه منتقل کرد)
جز (جایگزینی متن - ' | بازبینی =' به ' | ارزیابی کمی =')
 
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
علت اعتبار کتب اربعه نزد علمای شیعه چیست؟
کتب اربعه شیعه چه میزان اعتبار دارد؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
'''اعتبار کتب اربعه شیعه''' با توجه به معیار اعتبار روایت نزد [[شیعه]] اتصال روایات آن‌ها به [[امام معصوم(ع)]] است. در میان شیعیان چهار کتاب به عنوان [[منابع روایی شیعه]] شناخته شده است. بیشتر روایات این کتاب‌ها با توجه به تایید توسط تدوین کنندگان آن‌ها و بررسی‌های تفصیلی توسط [[علمای علم رجال]] و [[درایه]] مورد تایید بوده و دلیل دیگر، استفاده نویسندگان از اصول چهارصدگانه‌ای است که مورد تایید امامان معصوم بوده است.
[[کتب اربعه شیعه]]، معتبرترین کتب حدیثی امامیه هستند. عالمان دینی بر این موضوع اختلاف دارند که آیا کلیه احادیث کتب اربعه، قطعی الصدور هستند یا خیر. [[اخباریان]]، قائل به صحت همه احادیث کتب اربعه هستند و برخی از آنها قائل به صحتّ همه احادیث کتب حدیثی امامیه شده‌اند. اما در میان اصولیان، این مطلب مورد پذیرش است که احادیث کتب اربعه، به‌طور کلّی، قطعی الصدور نیستند.<ref>پاشایی، توحید، «دیدگاه‌ها و فعالیت‌های حدیثی شیخ محمد حسین کاشف الغطا»، حدیث اندیشه، سال دوم، بهار و تابستان ۱۳۸۶ش، شماره ۳. ص۸۵.</ref>
 
==معیار اعتبار روایت==
اعتبارسنجی کتاب‌های حدیثی نزد علمای شیعه دارای معیارهای خاصی است. یکی از مهم‌ترین معیار‌های اعتبار، اتصال روایات در کتاب‌های روایی به امامان معصوم(ع) است. به اعتقاد شیعه و برخی از اهل سنت، اولین شخصیتی که در زمان [[پیامبر(ص)]] گفته‌های ایشان را جمع‌آوری نمود [[امام علی(ع)]] بود که در کتابی به نام الصحیفه الجامعه گردآوری و هم‌چنین افرادی چون [[ابورافع]]، [[سلمان فارسی]] و [[ابوذر]] نیز دارای کتاب‌هایی مشتمل بر سخنان پیامبر(ص) بودند.<ref>الحر العاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعه، بیروت، داراحیاء التراث العربی،  ۱۳۹۱ق، (مقدمهٔ تحقیق) ج۱، ص۶.</ref> اما در زمان [[خلفا]] تا زمان [[عمربن عبدالعزیز]] نقل حدیث ممنوع اعلام و بسیاری احادیث از بین برده شد و به دلیل این تفکر نابود کننده منابع روایی، کتاب‌های روایی بسیاری که توسط [[صحابه پیامبر]] جمع‌آوری شده بود، در دسترس مردم قرار نگرفت.<ref>طباطبایی، سید محمدحسین، شیعه در اسلام، قم، دارالتبلیغ اسلامی، ۱۳۴۸ش، ص۱۱.</ref>
 
در زمان عمربن عبدالعزیز، [[شاگردان امام صادق(ع)]] احادیث زیادی را جمع‌آوری نمودند که در مجموعه چهارصد کتاب به نام اصول اربعمائه گردآوری شده بود.<ref>البحرانی، یوسف بن احمد، الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهرة، قم، مؤسسة النشر الاسلامی. ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۱۷-۲۱.</ref> [[محمدبن مسلم]] کتابی به نام [[اربعماه]]، چهارصد مسئله و [[جابربن یزید جعفی]] هشت کتاب<ref>پیشوایی، مهدی، سیره پیشوایان، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، ۱۳۷۴ش، ص۳۳۲–۳۳۳.</ref> و [[ابان بن تغلب]] سی هزار حدیث نقل نموده‌اند. در زمان [[امام رضا(ع)]] نیز احادیث جدیدی در «[[جوامع]]» تهیه شد. در اوائل قرن چهارم، عده‌ای از بزرگان شیعه از احادیث موجود در این اصول و جوامع، [[کتب اربعه]] یاد شده و مدینه العلم ابی جعفر صدوق را، تألیف کردند.<ref>الحر العاملی، وسائل الشیعه، (مقدمهٔ تحقیق) ج۱، ص۶-۲۰.</ref>
 
==مشخصات کتب اربعه==
{{نوشتار اصلی| کتب اربعه شیعه}}
کتب اربعه شامل چهار کتاب روایی شیعه می‌شود که توسط بزرگان علمای شیعه جمع‌آوری شده است؛
 
* [[الکافی]]، [[محمد بن یعقوب کلینی]]؛


* [[من لا یحضره الفقیه]]، [[شیخ صدوق]]؛
مرحوم کاشف الغطا، بر آن است که با وجود اتّفاق امامیه بر اعتبار کتب اربعه ـ که در صدرشان کتاب الکافی قرار دارد، اعتماد کردن بر هر آنچه در این کتاب، روایت شده، صحیح نیست؛ زیرا در آنها هم احادیثِ صحیح وجود دارد، هم ضعیف. وی همین موضوع را عامل تقسیم‌بندی چهارگانه (یا پنجگانه) احادیث از جانب علمای متأخّر امامیه می‌دانند.<ref>پاشایی، توحید، «دیدگاه‌ها و فعالیت‌های حدیثی شیخ محمد حسین کاشف الغطا»، حدیث اندیشه، سال دوم، بهار و تابستان ۱۳۸۶ش، شماره ۳. ص۸۵.</ref> حدیث‌پژوهان اعتقاد دارند تمامی روایات کتب اربعه صحیح نیست و نویسندگان این آثار نیز چنین عقیده‌ای نداشتند. آنان می‌خواستند حدیث را مدوّن سازند، از این رو احادیث متناقض را هم نقل کرده‌اند.<ref>صدر، محمدباقر، بحوث فی علم الاصول، ج۴، ص ۲۸۴. به نقل از: مهریزی، مهدی، حدیث پژوهی، قم، دار الحدیث، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۱۰۷.</ref> گفته شده است کتب اربعه متضمّن پاره‌ای اخبار است که هیچ‌یک از عالمان دینی به آن عمل نکرده است.<ref>بهشتی، ابراهیم، اخباریگری، تاریخ و عقاید، قم، دار الحدیث، ۱۳۹۱ش، ج۱، ص۲۱۶.</ref> اصولیان، و برخی از [[عالمان مشهور اخباری|اخباریان]]، ادعای [[تواتر]] کتب اربعه را نیز قبول ندارند.<ref>بهشتی، ابراهیم، اخباریگری، تاریخ و عقاید، قم، دار الحدیث، ۱۳۹۱ش، ج۱، ص۲۱۶. و ۲۱۵.</ref>


* [[تهذیب الاحکام]]، [[شیخ طوسی]]؛
[[سیدنعمت الله جزایری]] (درگذشته ۱۱۱۲ق) از اخباریان معتدل درباره اعتبار کتب اربعه می‌گوید: «درباره این ادعا که احادیث کتب اربعه متواترند، ما نمی‌توانیم در انتساب این کتب به مؤلفان قطع پیدا کنیم، چگونه می‌توانیم در انتساب به ائمّه معصوم(ع) جزم و اطمینان پیدا کنیم و بگوییم این اخبار، به‌طور متواتر از آنها رسیده است؟ بله، آنچه نسبت به محمّدون ثلاثه متواتر است، اصل کتاب آنان است نه جزئیات اخبار؛ زیرا کسی که نُسخ التهذیب را تتبّع کند، می‌بیند که گاه الفاظ یک حدیث در نسخه‌های مختلف، چنان متفاوت است که باعث تفاوت معنا می‌شود. بقیه کتب اربعه نیز همین‌طورند».<ref>جزایری، نعمت‌الله، منبع الحیاة، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بی‌تا، ص۶۵ تا ۶۶.</ref>


* [[الاستبصار]]، شیخ طوسی.
[[محمد حسین کاشف الغطاء]] (درگذشته ۱۳۷۳ق) معتقد است به‌طور کل احادیث جعلی بیش از روایات صحیح است و نمی‌توان بر کتب حدیث شیعه اطمینان کرد؛ و نیز در کتب اربعه که معتبرترین کتب حدیثی است صحیح و سقیم وجود دارد؛ چه از جهت متن و چه از ناحیه سند و چه هر دو.<ref>کاشف الغطاء، محمد حسین، الأرض والتربة الحسینیة (ترجمه فارسی: زمین و تربت حسینی)، ترجمه عزیزالله عطاردی، تهران، جهان نو، ۱۳۸۵ق، ص ۵۱.</ref>


این چهار کتاب از قدیمی‌ترین و اولین کتاب‌های روایی موضوع‌بندی شده و دارای باب و فصل‌بندی هستند؛ علت اصلی اعتبار آن‌ها این است که از [[اصول اربعمأه]] گرفته شده‌اند و ائمه(ع) از جمله امام رضا(ع) آن اصول را ملاحظه و عین روایات به صورت دسته‌بندی شده و با ذکر سند در کتب اربعه منعکس شده‌ است. امتیاز دیگر کتب اربعه این است که غالب روایات آن دارای سند صحیح یا لااقل ممدوح و موثق هستند؛ برخی [[اخباریون]] نیز تمام آن را صحیح می‌دانند. در این کتاب‌ها تمام راویان یا عادل و امامی، یا بعضی از راویان آن موثق یا ممدوح هستند. شیخ صدوق در آغاز کتاب «من لا یحضره الفقیه» چنین بیان می‌کند: بینی و بین‌الله روایاتی را در اینجا نقل می‌کنم که بدان‌ها عمل می‌کنم.<ref>الصدوق، محمد بن علی، کتاب من لایحضره الفقیه، بیروت، دارالاضواء، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۹۰.</ref>
اخباریان مدعی هستند که همه اخباری که در کتب اربعه آمده صحیح و معتبر بلکه قطعی الصدور است.<ref>مطهری، مرتضی، ده گفتار، بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا، ص۱۰۴.</ref> ادعای اخباریان این است که نویسندگان کتب اربعه، احادیث خود را از منابع معتبری گرفته‌اند که احادیث آن‌ها قطعی‌الصدور بوده است.<ref>بهشتی، ابراهیم، اخباریگری، تاریخ و عقاید، قم، دار الحدیث، ۱۳۹۱ش، ج۱، ص۱۹۹.</ref> [[جایگاه علامه مجلسی|علامه مجلسی]] نیز روایات کتب اربعه را جایز العمل می‌داند. [[میرزا حسین نوری]]، نویسنده کتاب مستدرک الوسائل، اعتبار کتب اربعه و سایر مآخذ خود را مورد تأکید قرار داده است.<ref>مهریزی، مهدی، حدیث پژوهی، قم، دار الحدیث، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۱۰۰.</ref> [[فیض کاشانی]] (درگذشته ۱۰۹۱ق) به استناد مقدمه [[کتاب الوافی]] به صحت احادیث کتب اربعه اعتقاد دارد.<ref>مهریزی، مهدی، حدیث پژوهی، قم، دار الحدیث، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۹۹.</ref>


== مطالعه بیشتر ==
== جستارهای وابسته ==
* علم الحدیث، دکتر سید رضا مؤدب.
* [[کتب اربعه شیعه]]
* آشنایی با حدیث، مهریزی.
* [[اعتبار کتاب کافی]]
* درسنامه علم حدیث، علی نصیری.
* [[اعتبار کتاب استبصار شیخ طوسی]]
{{پایان مطالعه بیشتر}}
* [[اعتبار کتاب تهذیب الاحکام شیخ طوسی]]
* [[اعتبار من لایحضره الفقیه]]


== منابع ==
== منابع ==
خط ۴۹: خط ۳۸:
  | تغییر مسیر =شد
  | تغییر مسیر =شد
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی نویسنده =
  | بازبینی نویسنده =
  | بازبینی =
  | ارزیابی کمی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت = ج
  | اولویت = ج
  | کیفیت = ج
  | کیفیت = د
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۰۳

سؤال

کتب اربعه شیعه چه میزان اعتبار دارد؟

کتب اربعه شیعه، معتبرترین کتب حدیثی امامیه هستند. عالمان دینی بر این موضوع اختلاف دارند که آیا کلیه احادیث کتب اربعه، قطعی الصدور هستند یا خیر. اخباریان، قائل به صحت همه احادیث کتب اربعه هستند و برخی از آنها قائل به صحتّ همه احادیث کتب حدیثی امامیه شده‌اند. اما در میان اصولیان، این مطلب مورد پذیرش است که احادیث کتب اربعه، به‌طور کلّی، قطعی الصدور نیستند.[۱]

مرحوم کاشف الغطا، بر آن است که با وجود اتّفاق امامیه بر اعتبار کتب اربعه ـ که در صدرشان کتاب الکافی قرار دارد، اعتماد کردن بر هر آنچه در این کتاب، روایت شده، صحیح نیست؛ زیرا در آنها هم احادیثِ صحیح وجود دارد، هم ضعیف. وی همین موضوع را عامل تقسیم‌بندی چهارگانه (یا پنجگانه) احادیث از جانب علمای متأخّر امامیه می‌دانند.[۲] حدیث‌پژوهان اعتقاد دارند تمامی روایات کتب اربعه صحیح نیست و نویسندگان این آثار نیز چنین عقیده‌ای نداشتند. آنان می‌خواستند حدیث را مدوّن سازند، از این رو احادیث متناقض را هم نقل کرده‌اند.[۳] گفته شده است کتب اربعه متضمّن پاره‌ای اخبار است که هیچ‌یک از عالمان دینی به آن عمل نکرده است.[۴] اصولیان، و برخی از اخباریان، ادعای تواتر کتب اربعه را نیز قبول ندارند.[۵]

سیدنعمت الله جزایری (درگذشته ۱۱۱۲ق) از اخباریان معتدل درباره اعتبار کتب اربعه می‌گوید: «درباره این ادعا که احادیث کتب اربعه متواترند، ما نمی‌توانیم در انتساب این کتب به مؤلفان قطع پیدا کنیم، چگونه می‌توانیم در انتساب به ائمّه معصوم(ع) جزم و اطمینان پیدا کنیم و بگوییم این اخبار، به‌طور متواتر از آنها رسیده است؟ بله، آنچه نسبت به محمّدون ثلاثه متواتر است، اصل کتاب آنان است نه جزئیات اخبار؛ زیرا کسی که نُسخ التهذیب را تتبّع کند، می‌بیند که گاه الفاظ یک حدیث در نسخه‌های مختلف، چنان متفاوت است که باعث تفاوت معنا می‌شود. بقیه کتب اربعه نیز همین‌طورند».[۶]

محمد حسین کاشف الغطاء (درگذشته ۱۳۷۳ق) معتقد است به‌طور کل احادیث جعلی بیش از روایات صحیح است و نمی‌توان بر کتب حدیث شیعه اطمینان کرد؛ و نیز در کتب اربعه که معتبرترین کتب حدیثی است صحیح و سقیم وجود دارد؛ چه از جهت متن و چه از ناحیه سند و چه هر دو.[۷]

اخباریان مدعی هستند که همه اخباری که در کتب اربعه آمده صحیح و معتبر بلکه قطعی الصدور است.[۸] ادعای اخباریان این است که نویسندگان کتب اربعه، احادیث خود را از منابع معتبری گرفته‌اند که احادیث آن‌ها قطعی‌الصدور بوده است.[۹] علامه مجلسی نیز روایات کتب اربعه را جایز العمل می‌داند. میرزا حسین نوری، نویسنده کتاب مستدرک الوسائل، اعتبار کتب اربعه و سایر مآخذ خود را مورد تأکید قرار داده است.[۱۰] فیض کاشانی (درگذشته ۱۰۹۱ق) به استناد مقدمه کتاب الوافی به صحت احادیث کتب اربعه اعتقاد دارد.[۱۱]

جستارهای وابسته

منابع

  1. پاشایی، توحید، «دیدگاه‌ها و فعالیت‌های حدیثی شیخ محمد حسین کاشف الغطا»، حدیث اندیشه، سال دوم، بهار و تابستان ۱۳۸۶ش، شماره ۳. ص۸۵.
  2. پاشایی، توحید، «دیدگاه‌ها و فعالیت‌های حدیثی شیخ محمد حسین کاشف الغطا»، حدیث اندیشه، سال دوم، بهار و تابستان ۱۳۸۶ش، شماره ۳. ص۸۵.
  3. صدر، محمدباقر، بحوث فی علم الاصول، ج۴، ص ۲۸۴. به نقل از: مهریزی، مهدی، حدیث پژوهی، قم، دار الحدیث، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۱۰۷.
  4. بهشتی، ابراهیم، اخباریگری، تاریخ و عقاید، قم، دار الحدیث، ۱۳۹۱ش، ج۱، ص۲۱۶.
  5. بهشتی، ابراهیم، اخباریگری، تاریخ و عقاید، قم، دار الحدیث، ۱۳۹۱ش، ج۱، ص۲۱۶. و ۲۱۵.
  6. جزایری، نعمت‌الله، منبع الحیاة، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بی‌تا، ص۶۵ تا ۶۶.
  7. کاشف الغطاء، محمد حسین، الأرض والتربة الحسینیة (ترجمه فارسی: زمین و تربت حسینی)، ترجمه عزیزالله عطاردی، تهران، جهان نو، ۱۳۸۵ق، ص ۵۱.
  8. مطهری، مرتضی، ده گفتار، بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا، ص۱۰۴.
  9. بهشتی، ابراهیم، اخباریگری، تاریخ و عقاید، قم، دار الحدیث، ۱۳۹۱ش، ج۱، ص۱۹۹.
  10. مهریزی، مهدی، حدیث پژوهی، قم، دار الحدیث، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۱۰۰.
  11. مهریزی، مهدی، حدیث پژوهی، قم، دار الحدیث، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۹۹.