پیش نویس:روابط ایران و فلسطین: تفاوت میان نسخهها
Mohammad7576 (بحث | مشارکتها) (←فلسطین) |
Mohammad7576 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
چرا ايران از مسلمانان | چرا ايران از فلسطين و مسلمانان آن به طور ویژه دفاع و حمایت مي كند؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} |
نسخهٔ ۲۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۷:۵۱
این مقاله هماکنون به دست mohammad7576 در حال ویرایش است. |
فلسطین
چرا ايران از فلسطين و مسلمانان آن به طور ویژه دفاع و حمایت مي كند؟
بنابراين حمايت ايران از فلسطين و ساير كشورهاي مظلوم اسلامي، بر اساس تعاليم انساني دين اسلام است و غير از آن به خاطر اين مسئله مهم و استراتژيكي است كه تشكيل يك امت واحد اسلامي زمينه ساز فراگير شدن دين اسلام خواهد شد، همان انديشه اي كه نبي مكرم اسلام(ص) و اهل بيت عصمت(ع) براي آن تلاش مي كردند.
در مورد اين نكته كه علت توجه بيشتر ايران به قضيه فلسطين نسبت به ساير كشورهاي اسلامي چيست؟ در اين خصوص بحثها و سخنان متعدد و متنوعي وجود دارد: الف. تعريف سياست خارجي: عبارت از مجموعه خط مشي ها، تدابير، روشها، و انتخاب مواضعي است كه يك دولت دربرخورد با امور مسايل خارجي در چهارچوب اهداف كلي حاكم بر نظام سياسي اعمال مي نمايد به عبارت ديگر سياست خارجي بازتاب اهداف و سياست هاي يك دولت در صحنه روابط بين المللي و در ارتباط با ساير دولت ها جوامع و سازمان هاي بين المللي نهضتها، افراد بيگانه و حوادث و اتفاقات جهاني مي باشد. [1]
ب. اهداف سياست خارجي: بسياري از محققين ميان اهداف سياست خارجي و منافع ملي تفاوتي قائل نيستند و در تعاريف خود از منافع و اهداف ملي به صورت مترادف استفاده ميكنند. با توجه به اين مطلب، اهداف ملي سياست خارجي يك كشور را مي توان به دو دسته تقسيم نمود: 1. اهداف ملي: آنهايي هستند كه براي حفظ و تحقق منافع ملي يك كشور مورد توجه مي باشند. از قبيل حفظ استقلال و تماميت ارضي و امنيت ملي، رفاه عمومي جامعه در محيطي صلح آميز، اين نوع كشورها معمولا معتقد به حفظ وضع موجود مي باشند. 2. اهداف مافوق ملي: كشورهايي كه با توجه به ايده آلهاي حاكم بر جامعه خود با ديد وسيعتر از تامين منافع ملت و جامعه خود احساس رسالتي وراي مرزهاي كشور مي نمايند. به طوري كه منافع ملي را تحت الشعاع منافع جهاني و يا منطقه اي از ديدگاه خود و يا بخشي از آن مي بيند.[2]
ج. اهداف سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران: اهداف سياست خارجي طبق قانون اساسي كشورمان از اين قرار است: 1. حفاظت از استقلال و حاكميت ملي در عرصه بين الملل.(اصل صدو سي و سوم) 2. دفاع از حقوق مسلمانان 3. حمايت از مستضعفين در برابر مستكبرين و حمايت از نهضت هاي آزادي بخش(اصل يكصد و پنجاه و چهارم) 4. تلاش در جهت تشكيل امت واحد جهاني و .... اين چند اصل خود بيانگر اين نكته است كه ايران اسلامي موظف است از همه ملتهاي رنجيده و مستضعف حمايت كند و در مقابل ظلم به ديگران بويژه مسلمانان ساكت ننشيند. ضمنا بايد از نهضت هاي آزادي بخش مانند فلسطين حمايت نمايد. حال اين حمايت مي تواند مادي باشد مانند تامين امكانات لازم در داخل كشور براي اين نهضتها مثل جمع آوري اعانه و چاپ نشريات و ... و هم مي تواند معنوي باشد مانند ارشاد و راهنمايي آنها براي جلوگيري از هر گونه انحراف فكري و تشتت و تفرقه و يا دفاع از حقوق آنها در مجامع بين المللي [3]و .... غير از اين موارد، تلاش در جهت تشكيل امت واحده مسئوليت كشور ما را سنگين تر مي كند زيرا با توجه به اسلامي بودن انقلاب و جهان شمولي اين مكتب، سياست خارجي كشور نمي تواند خود را در محدوده اهداف ملي و يا حتي منطقه اي محبوس نمايد. بنابراين حمايت ايران از فلسطين و ساير كشورهاي مظلوم اسلامي، بر اساس تعاليم انساني دين اسلام است و غير از آن به خاطر اين مسئله مهم و استراتژيكي است كه تشكيل يك امت واحد اسلامي زمينه ساز فراگير شدن دين اسلام خواهد شد، همان انديشه اي كه نبي مكرم اسلام و اهل بيت عصمت عليهم السلام براي آن تلاش مي كردند. د. فلسطين در سياست خارجي جمهوري اسلامي: ترديدي نيست كه يكي از شعارهاي اصلي و اوليه نهضت امام خميني مساله دفاع از مظلومان بود كه مسئله فلسطين و حمايت از فلسطينيان و دشمني با رژيم صهيونيستي و تجاوزات آن، در صدر اين هدف قرار داشته است، زيرا انقلاب اسلامي ايران حركتي بود اصيل، كه بر باورهاي اسلامي مردم استوار بود. اين مسئله چيزي نبود كه از ابتدا بر كسي پوشيده باشد و صهيونيست ها، حتي قبل از سال 1342 نيز به خوبي از اين مسئله آگاه بوده و نسبت به جايگاه رژيم صهيونيستي نزد مردم ايران واقف بودند. ژنرال مايراميت كه در سال 1340 ش به جاي هرزوگ به رياست اداره اطلاعات ارتش رژيم صهيونيستي منصوب شده بود در ارديبهشت 1341 به تهران آمد و با مقامات ارتش و نخست وزير و وزير خارجه ديدار كرد وي در بازگشت طي گزارشي به بن گورين و گلداماير توصيه كرد كه سعي شود تماسهايي با خارج از محدوده هيات حاكمه ايران برقرار شود. او متذكر شد كه رژيم صهيونيستي در ميان مردم ايران منفور است و بايد به آينده بينديشد.[4] با تمام اين تفاصيل حمايت از فلسطين و قدس شريف و نفرت و انزجار از رژيم غاصب صهيونيستي جزء سر فصل اصلي و نمادين سياست خارجي ما محسوب مي شود كه از سوي امام امت(ره) و پس از آن حمايت قاطع حضرت آيه الله خامنه اي (مد ظله) تعيين و تبيين شده است. در يك تقسيم بندي كلي مي توان مواضع سياست خارجي كشورمان نسبت به مسئله فلسطين را در سه موضع مورد بررسي قرار داد: 1. افشاي ماهيت رژيم صهيونيستي : در اين مورد سخنان زيادي را شنيده ايم ولي در كل مهمترين شاخصه افشاي ماهيت زشت رژيم صهيونيستي اعلام روز قدس از سوي امام خميني(ره) است كه اين خود اوج اعلام انزجار دولت و ملت ايران در مورد قباحت وجود عنصر نامطلوب منطقه يعني رژيم صهيونيستي است. 2. حمايت از ملت فلسطين: حمايت از ملت فلسطين نيز دومين شاخصه مهم در سياست خارجي ما در مورد فلسطين است كه بارها از سوي رهبران ما و ملت ايران چه از لحاظ مادي و چه معنوي ابراز شده است به عنوان مثال مقام معظم رهبري در اين مورد مي فرمايند: «ملت ايران .... مسايل ملت هاي مظلوم و شجاع فلسطين را جزو مسايل خود مي داند و براي حل آن ... تلاش مي كند.»[5] 3. صلح خاورميانه: در اين مورد نيز مسئولين ما قضيه صلح را يك بازي سياسي خواندند و آن را توطئه آمريكا و رژيم صهيونيستي براي تحکيم پايه هاي رژيم نامشروع صهيونيستي قلمداد كردند. رهبر معظم انقلاب هم در واكنشي قاطع فرمودند: «سازش دولتها با صهيونيسم مردود اعلام مي شود چون اين به معناي آوارگي هميشگي ملت فلسطين و اشغال هميشگي كشور فلسطين به وسيله دشمن است.[6] د. حمايت از فلسطين و منافع ملي جمهوري اسلامي ايران: سياست خارجي ايران در قبال فلسطين همواره داراي رفتار حمايتي از ملت فلسطين و مخالفت با سياستهاي اسرائيل بوده است. حال سئوال اصلي اين است كه چه منافعي در مورد اين رفتار حمايتي براي ايران وجود دارد؟ در پاسخ به اين سئوال بايد گفت امروزه در تمام دنيا اعمال سياسي بر اساس منافع ملي و يا منافع مشترك شكل مي پذيرد. منافع ملي ايران و اهميت استراتژيك فلسطين براي كل جهان اسلام و بويژه جمهوري اسلامي، موجب مي شود كه ايران هم اهميت بيشتري به اين كشور بدهد و نسبت به كشورهاي مسلمان ديگر مانند چچن، توجه زيادتري به فلسطين داشته باشد زيرا: 1. رفتار حمايتي ايران، در چارچوب نظري يك دولت اسلامي بر مبناي ايدئولوژي و جهان بيني توحيدي مورد مطالعه قرار مي گيرد كه در مرحله اول داراي وظيفه و رسالت خاصي جهت حمايت از ملل محروم مسلمان مي باشد و در مرحله دوم پشتيباني از ملل محروم و مستضعف را در سطح منطقه اي و جهاني در قلمرو وظايف خود محسوب مي نمايد. 2. مطالعه تاريخي نشان مي دهد كه رژيم صهيونيستي از زمان تاسيس 1948 م تا كنون پيوسته سياست تهاجمي و بسط اراضي را اتخاذ نموده و هدف اساسي آن تشكيل اسرائيل بزرگ از نيل تا فرات است و در حال حاضر بخشهايي از سرزمين هاي دولت اسلامي را اشغال نموده است. در صورت تحقق اين هدف تهديدات امنيتي ايران تشديد شده و مرزهاي ايران مورد تهديد قرار مي گيرد. با اين نگاه حمايت از ملت مسلمان فلسطين نه تنها دفاع از يك سرزمين اسلامي محسوب مي شود بلكه جلوگيري از گسترش تهديدات رژيم صهيونيستي و حمايت از منافع ملي ايران به شمار مي آيد و در صورت پيروزي انتفاضه و احقاق حقوق مردم فلسطين مي توان گفت زمينه هاي توسعه طلبي و تهديدات رژيم صهيونيستي تا حدي كاهش يافته و امكان بازسازي نظم منطقه اي با مشاركت دولت اسلامي فراهم مي گردد. 3. دليل ديگر بر توجه ايران به قضيه فلسطين موقعيت استراتژيك و حساس آنست. سرزمين مسجد الاقصي به عنوان اولين قبله گاه مسلمانان و مزار انبياي بزرگي مانند حضرت سليمان و ... موجب شده است كه اين سرزمين مورد توجه و احترام همه پيروان اديان مختلف قرار گيرد و همين مسئله موجب مي شود كه فلسطين اشغالي كانون توجه جهانيان شود. در اين ميان مبارزه فلسطين و رژيم صهيونيستي در حقيقت يك نبرد نامحسوس بين اسلام و كفر است. به عبارت ديگر اگر رژيم صهيونيستي داراي ثبات شود و نقشه يهوديان با حمايت استكبار جهاني در مشروعيت بخشي به يك كشور مستقل يهودي، عملي شود آن وقت به علت منطقه حساس فلسطين اين مسئله بعنوان شكست در كارنامه اسلام و مسلمين ثبت مي شود. لذا ايران اسلامي توجه خود و جهان اسلام را به قلب تپنده دنيا يعني خاورميانه و فلسطين جلب نمود تا آنها اين نقشه را عملي نكنند بر اين اساس ايران به عنوان طلايه دار پرچم اسلام، بايد اين مسئله را جدي بگيرد و در روند صلح دروغين خاورميانه اخلال وارد كند چرا كه ثبات رژيم صهيونيستي به منزله از دست رفتن منطقه حساس فلسطين و در نتيجه شكست عملي اسلام خواهد بود. و در صورت موفقيت كامل رژيم صهيونيستي در منطقه ژئوپلوتيك و استراتژيك فلسطين اين رژيم غاصب سراغ ساير كشورهاي اسلامي هم خواهد آمد، لذا ايران كانون توجه خود و جهانيان را بسوي فلسطين جلب نموده است. 4. در سه دهه گذشته دو بحران، امنيت و تماميت ارضي كشور ما را به خطر انداخت كه يكي مربوط به مسئله جزائر سه گانه ايراني در خليج فارس بوده است و ديگري هم جنگ عراق عليه ايران. در اين دو مسئله آنچه مانع از آن شد كه قدرتهاي جهاني نتوانند اين بحرانها را به دعواي «اعراب و ايرانيان» تبديل كنند، حمايت مردم مسلمان ايران و نظام جمهوري اسلامي از مردم فلسطين و آرمان مقدس قدس بوده است، زيرا اين امر باعث شد كه افكار عمومي جهان عرب با ايران همراه شود و مانع از تحقق اهداف شيطاني و تفرقه انگيز دشمنان گردد.[7] حتي توطئه آمريكا براي خنثي سازي تلاش ايران تا آنجا بود كه سعي كرد مسئله فلسطين را يك مسئله عربي بداند ولي ايران اسلامي با تشكيل كنفرانس بين المللي حمايت از انتفاضه در تهران اين نقشه را بر ملا كرد و مسئله فلسطين را يك مسئله اسلامي قلمداد كرد نه عربي صرف.[8] 5. از آنجا كه در شرائط نوين بين المللي توجهات به ابعاد اقتصادي قدرت معطوف شده است و شاهد بلوك هاي اقتصادي در مناطق مختلف جهان هستيم، آمريكا و صهيونيستها در تلاش بودند با طرح تحميلي صلح و سازش مقدمات يك بلوك اقتصادي را در منطقه غرب آسيا فراهم سازند كه شامل يك مركز يعني فلسطين اشغالي و يك پيرامون شامل بقيه كشورها باشد و راه اندازي كنفرانس اقتصادي قبل از آنكه داستان صلح به جايي رسيده باشد نشان از اين مطلب داشت و طبيعتا چنين طرحي جايگاه و پايگاهي براي رشد اقتصادي واحدهاي ملي از جمله ايران وجود نداشته و ندارد.[9] اين امر موجب شد تا ايران نيز توجه بيشتري به مسئله فلسطين و بر ملا كردن توطئه صلح خاورميانه داشته باشد. غير از موارد فوق بايد گزينه هاي ديگري را هم اشاره نمود مثلا براي تئوري صدور انقلاب به ساير كشورها بهترين مكان براي [10]اين امر منطقه حساس فلسطين و بعد از آن ساير كشورهاست. مورد ديگر آنكه تئوري ايجاد حكومت جهاني اسلام كه به اعتقاد امام خميني هدف عظيم انقلاب ما مي باشد.[11] با اين سخن ايشان «كه مسئله فلسطين مسئله اسلام است» اين نظر را تداعي مي كند كه براي ايجاد حكومت جهاني اسلام و حفظ وحدت مسلمين تنها راه ممكن توجه به فلسطين و آزادي آن از چنگال صهيونيست هاست با اين تفاصيل روشن مي شود كه علت توجه بيشتر ايران به مسئله فلسطين ريشه در مسائل حياتي جهان اسلام دارد و اين توجه به جا و مهم است. ايران در مورد چچن هم در حد مناسب خودش موضعگيري نمود. بويژه در جنگ اول روسيه با چچن در سالهاي 1373 الي 1375 و همين طور جنگ دوم آنها كه از 27 شهريور 1378 شروع شده بود ايران موضع گيري فعال و واكنش سريعي در اين مورد داشت تا جائيكه رئيس جمهور وقت روسيه ايران را متهم به حمايت از مبارزان چچن نمود.[12]وزراي خارجه قبلي و فعلي ايران هم موضع گيري فعال داشتند.[13]ضمن آنكه رئيس جمهور كشورمان هم به روسها در مورد ادامه حملات هشدار داده و به عنوان رئيس سازمان كنفرانس اسلامي اين مسئله را پي گيري نمود.[14]ولي با اين همه توجه به چچن هيچ گاه به مانند توجه به مسئله فلسطين نبود. زيرا اهميت فلسطين و جنايات و حق كشي در اين سرزمين قابل مقايسه با چچن نيست و ايران اسلامي در حد توان خود مشكلات مسلمانان دنيا را منعكس نموده و در رفع نيازهاي آنان مي كوشد. بنابراين فلسطين به خاطر مسائل زير بيشتر مورد توجه ايران قرار دارد: 1 . سرزمين فلسطين به عنوان قبله گاه اول مسلمين داراي قداست و اهميت معنوي و استراتژيكي است. 2. براي صدور انقلاب و اعلام برنامههاي اسلام بهترين منطقه فلسطين است. 3. تئوري تشكيل حكومت جهاني اسلام با به رخ كشيدن قدرت مسلمانان در مقابل صهيونيستها در فلسطين امكان پذير است. 4. در صورت ثبات و پيروزي رژيم صهيونيستي و شكست فلسطينيها در اين نبرد، اين شكست به نام اسلام ثبت خواهد شد. پس بايد جلوي اثبات و قوام رژيم صهيونيستي را گرفت.
منابع