کاربر:Rezapour/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۱ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
حضرت رسول اکرم(ص) می‌فرمایند: طوبی للمساکین بالصبر، و هم الذین یرون ملکوت السماوات و الارض، چه خوب است برای مساکین که صبر پیشه کنند، و همینان (صابران) هستند که ملکوت (حقائق) آسمان و زمین را می‌بینند».<ref>ینابیع الحکمه، ج۲، ص۲۱۳، به نقل از الکافی، ج۲، ص۲۰۳، ح۱۳.</ref>
{{شروع متن}}
{{سوال}}
عدة‌الداعی از کیست و چه محتوایی دارد؟
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}


در روایت دیگر از حضرت محمد(ص) داریم که: ای گروه مسکینان، خوشحال باشید و قلباً راضی به رضای خدا باشید، خداوند به خاطر سختی فقر به شما اجر و پاداش می‌دهد ولی اگر راضی به رضای او نباشید ثوابی برای شما نیست».<ref>همان به نقل از الکافی، ح۲، ص۲۰۳، ح۱۴.</ref>
عدة الداعی و نجاح الساعی
{{جعبه اطلاعات کتاب
| عنوان                  =
| تصویر                  =عدة الداعی.jpg
| اندازه تصویر          =
| توضیح_تصویر        =
| نام‌های دیگر         =
| نویسنده              =
| تاریخ نگارش        =
| موضوع                =دعا
| سبک                  =
| زبان                    =عربی
| ویراستار              =
| به تصحیح            =
| به کوشش            =
| تصویرگر                =
| طراح جلد              =
| تعداد جلد              =
| تعداد صفحات          =
| قطع                    =
| مجموعه                =
| ترجمه به دیگر زبان‌ها=
| ناشر                    =
| محل نشر            =
| تاریخ نشر            =
| نوبت چاپ            =
| شمارگان              =
| شابک                  =
| نوع رسانه            =
| وبسایت ناشر      =
| نام کتاب              = <!-- نام کتاب به زبان فارسی -->
| مترجم                = <!-- مترجم به فارسی -->
| مشخصات نشر    = <!-- مشخصات نشر در زبان فارسی -->
| نسخه الکترونیکی  =
}}


و در حدیث دیگر باز پیامبر اسلام(ص) به امیر المؤمنین می‌فرمایند: «ای علی، به درستی که خداوند متعال فقر را به عنوان امانت در نزد بندگانش قرار داده، پس هر کس آن را بپوشاند و مخفی نگه دارد به او اجر روزه دار شب زنده دار می‌دهد، و….<ref>همان، ص۲۱۲ به نقل از الکافی، ج۲، ص۲۰۱، ح۳.</ref>
از تألیفات نفیس و مهم است. مولف در این نوشتار از روشی استفاده کرده که میان نویسندگان آن زمان رواج نداشته است.<ref>میر زوین، حیدر عبدالحسین، «منهج ابن فهد الحلّي في كتاب ''عدّة'' ''الداعي'' ونجاح الساعي»، ص۹۳.</ref>{{درگاه|حوزه و روحانیت}}
[[پرونده:ترجمه عده الداعی.jpg|راست|بندانگشتی|276x276پیکسل|آیین بندگی و نیایش (ترجمه کتاب عدة الداعی)]]


ج) باید توجه داشته باشیم که احساس فقر، نیاز و کمبود، با خود فقر تفاوت دارد، چه بسا افرادی که از مادیات بهره کمی برده باشند و به ظاهر فقیر باشند ولی احساس فقر و کمبود را به خود راه نداده و با توکل به خداوند در درون خود احساس بی‌نیازی و غنی بکنند. در مقابل کسانی هم هستند که با وجود نعمت‌هایی که خداوند به آن‌ها عطا کرده احساس فقر می‌کنند و به نعمت‌هایی که دارند توجه نمی‌کنند.


آنچه که خرد کننده است و موجب ناراحتی و احساس حقارت می‌شود احساس فقر است و همین احساس فقر است که انسان را به کفر نزدیک می‌کند.
ابوالعباس احمد بن محمد بن فهد الاسدی الحلی الکربلایی که در شهر حله در عراق متولد شد. او را از بزرگ‌ترین مراجع شیعه دانستند که در شهر کربلا بروز پیدا کرد.<ref>میر زوین، حیدر عبدالحسین، «منهج ابن فهد الحلّي في كتاب ''عدّة'' ''الداعي'' ونجاح الساعي»، ص۹۵.</ref> او از اساتیدی مانند شهید اول درس خواند و شاگردانی را نیز تربیت کرد. بیش از بیست اثر به تألیف او وجود دارد که کتاب عدة الداعی و نجاح الساعی از جمله آن‌ها است.<ref>میر زوین، حیدر عبدالحسین، «منهج ابن فهد الحلّي في كتاب ''عدّة'' ''الداعي'' ونجاح الساعي»، ص۹۸.</ref>


با توجه به نکات بیان شده نتیجه می‌گیریم که منظور از روایاتی که در مذمت فقر وارد شده و آن را موجب کفر و بی‌دینی می‌دانند این نیست که وقتی کسی دچار فقر و تنگدستی شد به صورت جبری و بدون اختیار کافر می‌شود بلکه منظور این است که فقر زمینه‌ساز کفر می‌شود و شرایط کفر را فراهم می‌کند که فرد در مقابل آن صبر و شکیبایی نکند و تاب تحمل آن را نداشته باشد.
او در سال ۸۴۱ قمری در شهر کربلا وفات یافت.<ref>میر زوین، حیدر عبدالحسین، «منهج ابن فهد الحلّي في كتاب ''عدّة'' ''الداعي'' ونجاح الساعي»، ص۹۹.</ref>


وگرنه اگر بتواند صبر کند این فقر دنیوی موجب حساب و کتاب آسان در قیامت و روز حساب رسیدن به مقامات و ثواب‌های عظیم در آخرت می‌شود.
{{کتاب‌های دعا و زیارت}}


همان گونه که در صدر اسلام نیز عده ای از مسلمانان که با پیامبر اکرم(ص) به مدینه هجرت کرده بودند در اوج تنگدستی در کنار مسجد زندگی می‌کردند ولی در عین حال در اوج ایمان به خدا و رسول او بودند و از برترین بندگان خدا در طول تاریخ بوده‌اند و اینان کسانی نبودند جز سلمان، ابوذر، مقداد و…
و لما كان المقصود من وضع هذا الكتاب الترغيب في الدعاء و الحث عليه و حسن الظن بالله و طلب ما لديه فاعلم أنه قد ورد في الأخبار عن الأئمة الأطهار ما يؤكد ذلك و يدل عليه و يرغب فيه و يهدي إليه.<ref>عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 12</ref>


مؤلف در مقدمه کتاب می‌نویسد چون مناجات با خداوند وسیله نجات و کلید عطاست و اینکه برای اجابت دعا اسباب و خصوصیاتی است، به تألیف این اثر روی آورده و آن را «عدّه الداعی و نجاح الساعی» نام نهاده است.<ref>حلی، عدة الداعی، ص۸.</ref>


از مطالب بالا روشن شد که فقر به تنهایی نمی‌تواند موجب بی‌دینی و کفر انسان شود، بلکه در کنار آن، نحوه نگرش انسان به پدیده فقر (عامل انسانی) نیز در آن نقش دارد. چه بسا افراد فقیری که با اتکاء بر قدرت اراده و برخورداری از نگرش صحیح، می‌توانند پله‌های کمال انسانی را طی کنند و به قله‌های معرفت برسند.
و فيها مقدمة و ستة أبواب. أما المقدمة ففي تعريف الدعاء و الترغيب فيه‏<ref>عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 12</ref>


== برج ساختن فرعون برای دیدن خداوند موسی (قصص ۳۸) ==
و لما كان المقصود من وضع هذا الكتاب الترغيب في الدعاء و الحث عليه و حسن الظن بالله و طلب ما لديه فاعلم أنه قد ورد في الأخبار عن الأئمة الأطهار ما يؤكد ذلك و يدل عليه و يرغب فيه و يهدي إليه.<ref>عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 12</ref>
فرعون به هامان که وزیرش بود،<ref>مجمع البيان في تفسير القرآن، ج‏8، ص: 815</ref> دستور داد تا ساختمان بلندی بسازد، تا در بالای آن بتواند خدای موسی را ببیند هرچند گمانش بر این بود که موسی دروغ می‌گوید.<ref>سوره قصص، آیه۱۷.</ref> این داستان ساختن برج بزرگ پس از ماجراى مبارزه موسى با ساحران بود که فرعون را در موضع ضعف و شکست قرار داد.<ref>تفسير نمونه، ج‏16، ص۸۵</ref>


قرآن در دو سوره از این واقعه یاد کرده است:  
عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 341


ای هامان! براى من آجر بپز، برایم برجی بلند (صَرْحًا) بساز شاید بر معبود موسی آگاهی و اطلاع یابم، و البته من او را از دروغگویان می پندارم.<ref>سوره قصص، آیه ۳۸.</ref>
الباب الأول في الحث على الدعاء و يبعث عليه العقل و النقل‏


همچنین در سوره غافر نیز به این واقعه اشاره شده است: «و فرعون گفت: «اى هامان، براى من كوشكى بلند بساز، شايد من به آن راهها برسم. راههاى [دستيابى به‌] آسمانها، تا از خداى موسى اطلاع حاصل كنم و من او را سخت دروغپرداز مى‌پندارم.<ref>سوره غافر، آیات ۳۶ و ۳۷.</ref>
الباب الثاني في أسباب الإجابة


تعبیر «صرح» که در هر دو آیه آمده است به معناى برجى بلند است كه از همه جا پيدا باشد.<ref>الميزان في تفسير القرآن، ج‏16، ص۳۷.</ref> فرعون خدای موسی را جسمی ساکن در آسمان می‌دانست و امید داشت بر بالای برجی که هامان برایش می‌سازد، خدای موسی را ببیند. همچنین احتمال دارد فرعون می‌خواسته مطلب را بر مردم مشتبه نموده و گمراهشان سازد.<ref>الميزان في تفسير القرآن، ج‏16، ص۳۷.</ref>
الباب الثاني في أسباب الإجابة


فانظر إليه فأراد به التلبيس على الضعفة مع علمه باستحالة ذلك<ref>مجمع البيان في تفسير القرآن، ج‏8، ص: 815</ref> هدف از ساختن برج و رصدخانه، جنجال بود زيرا آخر آيه مى‏فرمايد: «كَيْدُ فِرْعَوْنَ» شيوه‏ى طاغوت‏ها، مردم فريبى و قدرت نمايى است. «ابْنِ لِي صَرْحاً» 4 تبليغ و دعوت، بى‏اثر نيست. (فرعون در آغاز تصميم به قتل موسى گرفت.<ref>تفسير نور، ج‏10، ص: 254</ref>
الباب الرابع في كيفية الدعاء


نيز ممكن است مرادش اين بوده باشد كه برايش رصد خانه‏اى بسازند، تا ستارگان را رصدبندى نموده، از اوضاع كواكب استنباط كند، آيا رسولى مبعوث شده تا با رسالت موسى تطبيق كند يا نه، و يا آنچه موسى ادعا مى‏كند حق است يا نه.<ref>الميزان في تفسير القرآن، ج‏16، ص۳۷.</ref>
الباب الخامس فيما ألحق بالدعاء و هو الذكر


و اين گونه براى فرعون، زشتى كارش آراسته شد و از راه [راست‌] بازماند؛ و نيرنگ فرعون جز به تباهى نينجاميد. غافر ۳۷.
الباب السادس في تلاوة القرآن‏
 
خاتمة الكتاب في أسماء الله الحسنى‏
 
از این کتاب ترجمه‌های مختلفی نیز صورت گرفته است.
==منابع==
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
| شاخه اصلی = حدیث
| شاخه فرعی۱ = دعا
| شاخه فرعی۲ = کتاب‌های دعا
| شاخه فرعی۳ =
}}
{{تکمیل مقاله
| شناسه =
| تیترها =
| ویرایش =
| لینک‌دهی =
| ناوبری =
| نمایه =
| تغییر مسیر =
| ارجاعات =
| بازبینی =
| تکمیل =
| اولویت =
| کیفیت =
}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۶ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۱۱

سؤال

عدة‌الداعی از کیست و چه محتوایی دارد؟


عدة الداعی و نجاح الساعی

Rezapour/صفحه تمرین
اطلاعات کتاب
موضوعدعا
زبانعربی

از تألیفات نفیس و مهم است. مولف در این نوشتار از روشی استفاده کرده که میان نویسندگان آن زمان رواج نداشته است.[۱]

درگاه‌ها
حوزه-و-روحانیت.png


آیین بندگی و نیایش (ترجمه کتاب عدة الداعی)


ابوالعباس احمد بن محمد بن فهد الاسدی الحلی الکربلایی که در شهر حله در عراق متولد شد. او را از بزرگ‌ترین مراجع شیعه دانستند که در شهر کربلا بروز پیدا کرد.[۲] او از اساتیدی مانند شهید اول درس خواند و شاگردانی را نیز تربیت کرد. بیش از بیست اثر به تألیف او وجود دارد که کتاب عدة الداعی و نجاح الساعی از جمله آن‌ها است.[۳]

او در سال ۸۴۱ قمری در شهر کربلا وفات یافت.[۴]

و لما كان المقصود من وضع هذا الكتاب الترغيب في الدعاء و الحث عليه و حسن الظن بالله و طلب ما لديه فاعلم أنه قد ورد في الأخبار عن الأئمة الأطهار ما يؤكد ذلك و يدل عليه و يرغب فيه و يهدي إليه.[۵]

مؤلف در مقدمه کتاب می‌نویسد چون مناجات با خداوند وسیله نجات و کلید عطاست و اینکه برای اجابت دعا اسباب و خصوصیاتی است، به تألیف این اثر روی آورده و آن را «عدّه الداعی و نجاح الساعی» نام نهاده است.[۶]

و فيها مقدمة و ستة أبواب. أما المقدمة ففي تعريف الدعاء و الترغيب فيه‏[۷]

و لما كان المقصود من وضع هذا الكتاب الترغيب في الدعاء و الحث عليه و حسن الظن بالله و طلب ما لديه فاعلم أنه قد ورد في الأخبار عن الأئمة الأطهار ما يؤكد ذلك و يدل عليه و يرغب فيه و يهدي إليه.[۸]

عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 341

الباب الأول في الحث على الدعاء و يبعث عليه العقل و النقل‏

الباب الثاني في أسباب الإجابة

الباب الثاني في أسباب الإجابة

الباب الرابع في كيفية الدعاء

الباب الخامس فيما ألحق بالدعاء و هو الذكر

الباب السادس في تلاوة القرآن‏

خاتمة الكتاب في أسماء الله الحسنى‏

از این کتاب ترجمه‌های مختلفی نیز صورت گرفته است.

منابع

  1. میر زوین، حیدر عبدالحسین، «منهج ابن فهد الحلّي في كتاب عدّة الداعي ونجاح الساعي»، ص۹۳.
  2. میر زوین، حیدر عبدالحسین، «منهج ابن فهد الحلّي في كتاب عدّة الداعي ونجاح الساعي»، ص۹۵.
  3. میر زوین، حیدر عبدالحسین، «منهج ابن فهد الحلّي في كتاب عدّة الداعي ونجاح الساعي»، ص۹۸.
  4. میر زوین، حیدر عبدالحسین، «منهج ابن فهد الحلّي في كتاب عدّة الداعي ونجاح الساعي»، ص۹۹.
  5. عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 12
  6. حلی، عدة الداعی، ص۸.
  7. عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 12
  8. عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 12