حروف ابجد: تفاوت میان نسخهها
(ایجاد مدخل: حروف ابجد) |
(اصلاح ارقام) |
||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
در حساب ابجد، هر کلمه را يا به حساب مُجمل محاسبه ميکنند و يا به حساب مفصّل. مُجمل آن است که تعداد حروف کلمه را آن طور که نوشته ميشود، حساب ميکنند، مثلاً کلمه «قدوس» چهار حرف دارد: «ق، د، و، س» که ۱۷۰ ميشود. ولي در حساب مفصّل هر حرف را تلفظ ميکنند و آن گاه، عدد را براساس تلفظ آن محاسبه ميکنند، مثلاً حرف ق در قدوس، قاف تلفّظ ميشود، يعني از ۳ حرف «ق، الف، ف» تشکيل شده که به حساب ابجد ۱۸۱ ميشود. همينطور حرف «د» دال تلفظ ميشود و «و» واو و «س» سين. کلمه قدوس به حساب مفصّل، ۳۹۴ خواهد شد، حال آنکه به حساب مجمل، ۱۷۰ ميشد. | در حساب ابجد، هر کلمه را يا به حساب مُجمل محاسبه ميکنند و يا به حساب مفصّل. مُجمل آن است که تعداد حروف کلمه را آن طور که نوشته ميشود، حساب ميکنند، مثلاً کلمه «قدوس» چهار حرف دارد: «ق، د، و، س» که ۱۷۰ ميشود. ولي در حساب مفصّل هر حرف را تلفظ ميکنند و آن گاه، عدد را براساس تلفظ آن محاسبه ميکنند، مثلاً حرف ق در قدوس، قاف تلفّظ ميشود، يعني از ۳ حرف «ق، الف، ف» تشکيل شده که به حساب ابجد ۱۸۱ ميشود. همينطور حرف «د» دال تلفظ ميشود و «و» واو و «س» سين. کلمه قدوس به حساب مفصّل، ۳۹۴ خواهد شد، حال آنکه به حساب مجمل، ۱۷۰ ميشد. | ||
در مورد حروف فارسي پ، چ، ژ، گ که در خط عربي وجود ندارد، قاعده بر آن است که عدد ابجدي آن را با حروف قريب المخرج عربي آن محاسبه ميکنند به اين صورت: پ = ب، چ = ج، ژ = ز، گ =ک. <ref>جمعي از نويسندگان، دايره المعارف تشيع، تهران، بنياد اسلامي طاهر، چاپ اول، ۱۳۶۶ش، | در مورد حروف فارسي پ، چ، ژ، گ که در خط عربي وجود ندارد، قاعده بر آن است که عدد ابجدي آن را با حروف قريب المخرج عربي آن محاسبه ميکنند به اين صورت: پ = ب، چ = ج، ژ = ز، گ =ک. <ref>جمعي از نويسندگان، دايره المعارف تشيع، تهران، بنياد اسلامي طاهر، چاپ اول، ۱۳۶۶ش، ج۱، ص۲۶۱.</ref> | ||
==واضع حروف ابجد== | ==واضع حروف ابجد== | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
# در مادّه تاريخ استفاده ميشود که معمولا به صورت منظوم ميآيد. | # در مادّه تاريخ استفاده ميشود که معمولا به صورت منظوم ميآيد. | ||
# در طُرق مختلف غيبگويي و ساختن کلمات استفاده ميشود. <ref> جمعي از نويسندگان، دايره المعارف تشيع، تهران، بنياد اسلامي طاهر، چاپ اول، ۱۳۶۶ش، ج۱، ص۲۶۲.</ref> | # در طُرق مختلف غيبگويي و ساختن کلمات استفاده ميشود. <ref> جمعي از نويسندگان، دايره المعارف تشيع، تهران، بنياد اسلامي طاهر، چاپ اول، ۱۳۶۶ش، ج۱، ص۲۶۲.</ref> | ||
# تَعاويذ. <ref>جمعي از نويسندگان، دائره المعارف بزرگ اسلامي، تهران، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامي، | # تَعاويذ. <ref>جمعي از نويسندگان، دائره المعارف بزرگ اسلامي، تهران، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامي، چاپ دوم، ۱۳۷۰ش، ج۲، ص۳۶۱.</ref> | ||
# حروف هجا و مُقَطّع اوائل سوره را اهل ذوق و عرفان به ترتيب ابجدي تبديل به اعداد ميکنند و از آن مطالب ذوقي بيرون ميآورند. <ref> عمید، حسن، فرهنگ فارسي عميد، تهران، انتشارات اميرکبير، چاپ پنجم، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۲۸.</ref> | # حروف هجا و مُقَطّع اوائل سوره را اهل ذوق و عرفان به ترتيب ابجدي تبديل به اعداد ميکنند و از آن مطالب ذوقي بيرون ميآورند. <ref> عمید، حسن، فرهنگ فارسي عميد، تهران، انتشارات اميرکبير، چاپ پنجم، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۲۸.</ref> | ||
نسخهٔ ۱ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۱۹
این مقاله هماکنون به دست Fabbasi در حال ویرایش است. |
حروف ابجد چيست؟ چه کسی آن را وضع کرده است و چه فايدهاي دارد؟
ترکیب حروف ابجد
حروف اَبجَد همان حروف تهجّي الف با تا...، هستند که ترکيبشان اینگونه است: «اَبجَد، هَوَّز، حُطّي، کَلَمَن، سَعفَص، قَرَشَت ثَخِذ، ضَظِغ».
حساب ابجدي(عدد ریاضی حروف ابجد) از اين قرار است: «الف ۱ ب ۲ ج۳ د ۴ هـ ۵ و ۶ ز ۷ ح ۸ ط ۹ ي ۱۰ ک ۲۰ ل ۳۰ م ۴۰ ن ۵۰ س ۶۰ ع ۷۰ ف۸۰ ص۹۰ ق ۱۰۰ ر ۲۰۰ ش ۳۰۰ ت ۴۰۰ ث ۵۰۰ خ ۶۰۰ ذ ۷۰۰ ض ۸۰۰ ظ ۹۰۰ غ ۱۰۰۰».
شش ترکيب «اَبجَد، هَوَّز، حُطّي، کَلَمَن، سَعفَض و قَرَشَت»، منشأ خارجي دارد و دو ترکيب «ثَخِذ و ضَظِغ» را عربها ساختهاند و به همين جهت آن را «رَوادِف» يعني «سوارشدگان در پشت سر» ناميدهاند.
حفظ آسان الف بای عربی؛ استفاده در اسطرلاب؛ نوشتن تاریخ حوادث با حروف ابجدی؛ تعویذ و ... از جمله فایدههای حروف ابجد است.
چیستی حروف ابجد
حروف اَبجَد همان حروف تهجّي الف با تا...، هستند که ترکيبشان اینگونه است: «اَبجَد، هَوَّز، حُطّي، کَلَمَن، سَعفَص، قَرَشَت ثَخِذ، ضَظِغ».
حساب ابجدي(عدد ریاضی حروف ابجد) اين قرار است: «الف ۱ ب ۲ ج۳ د ۴ هـ ۵ و ۶ ز ۷ ح ۸ ط ۹ ي ۱۰ ک ۲۰ ل ۳۰ م ۴۰ ن ۵۰ س ۶۰ ع ۷۰ ف۸۰ ص۹۰ ق ۱۰۰ ر ۲۰۰ ش ۳۰۰ ت ۴۰۰ ث ۵۰۰ خ ۶۰۰ ذ ۷۰۰ ض ۸۰۰ ظ ۹۰۰ غ ۱۰۰۰»، حساب ابجدي را حساب جُمَّل نيز مي گويند. [۱]
حساب ابجد در اشعار فارسي براي ساختن مادّه تاريخ بکار ميرود و قاعدهاش آن است که حروف کلمه يا مصراعي را که مادّه تاريخ در آن گنجانيده شده است، تجزيه ميکنند و اعدادي را که مخصوص آن حروف است، زير هم مينويسند و جمع ميبندند. از حاصل جمع آنها، تاريخي که منظور شاعر بوده به دست ميآيد. [۲]
در حساب ابجد، هر کلمه را يا به حساب مُجمل محاسبه ميکنند و يا به حساب مفصّل. مُجمل آن است که تعداد حروف کلمه را آن طور که نوشته ميشود، حساب ميکنند، مثلاً کلمه «قدوس» چهار حرف دارد: «ق، د، و، س» که ۱۷۰ ميشود. ولي در حساب مفصّل هر حرف را تلفظ ميکنند و آن گاه، عدد را براساس تلفظ آن محاسبه ميکنند، مثلاً حرف ق در قدوس، قاف تلفّظ ميشود، يعني از ۳ حرف «ق، الف، ف» تشکيل شده که به حساب ابجد ۱۸۱ ميشود. همينطور حرف «د» دال تلفظ ميشود و «و» واو و «س» سين. کلمه قدوس به حساب مفصّل، ۳۹۴ خواهد شد، حال آنکه به حساب مجمل، ۱۷۰ ميشد.
در مورد حروف فارسي پ، چ، ژ، گ که در خط عربي وجود ندارد، قاعده بر آن است که عدد ابجدي آن را با حروف قريب المخرج عربي آن محاسبه ميکنند به اين صورت: پ = ب، چ = ج، ژ = ز، گ =ک. [۳]
واضع حروف ابجد
ترتيب اَبجدي حروف الفباي عربي، مربوط به زماني بسيار دور است. نخستين بيست و دو حرف الفباي عربي در لوحي که در رأس شَمرَه کشف شده است، ديده ميشود که در آن علامات ميخي الفباي قوم اوگاريت در قرن ۱۴ قبل از ميلاد آمده است. بنابراين، لااقل منشأ کنعاني آن محقق است. علاوه بر اين، همين ترتيب در الفباهاي عبري و آرامي محفوظ بود و شک نيست که اعراب، اين ترتيب را همراه با الفباي آرامي گرفته بودهاند.
شش ترکيب «اَبجَد، هَوَّز، حُطّي، کَلَمَن، سَعفَض و قَرَشَت»، منشأ خارجي دارد و دو ترکيب «ثَخِذ و ضَظِغ» را عربها ساختهاند و به همين جهت آن را «رَوادِف» يعني «سوارشدگان در پشت سر» ناميدهاند. [۴]
فایده حروف ابجد
- با اين روش، حروف عربي به آساني حفظ ميشوند و در خاطر ميمانند.
- در اسطرلابها از اين حروف استفاده ميشود.
- در مادّه تاريخ استفاده ميشود که معمولا به صورت منظوم ميآيد.
- در طُرق مختلف غيبگويي و ساختن کلمات استفاده ميشود. [۵]
- تَعاويذ. [۶]
- حروف هجا و مُقَطّع اوائل سوره را اهل ذوق و عرفان به ترتيب ابجدي تبديل به اعداد ميکنند و از آن مطالب ذوقي بيرون ميآورند. [۷]
منابع
- ↑ سجادی، جعفر، فرهنگ معارف اسلامي، تهران، انتشارات کومش، چاپ سوم، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۲۷.
- ↑ عمید، حسن، فرهنگ فارسي عميد، تهران، انتشارات اميرکبير، چاپ پنجم، ۱۳۷۵ ش، ج۱، ص۸۷.
- ↑ جمعي از نويسندگان، دايره المعارف تشيع، تهران، بنياد اسلامي طاهر، چاپ اول، ۱۳۶۶ش، ج۱، ص۲۶۱.
- ↑ احسان يارشاطر و جمعي از نويسندگان، دانشنامه ايران و اسلام، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، چاپ دوم، ۲۵۳۶ شاهنشاهي، ج۱، ص۳۱۶.
- ↑ جمعي از نويسندگان، دايره المعارف تشيع، تهران، بنياد اسلامي طاهر، چاپ اول، ۱۳۶۶ش، ج۱، ص۲۶۲.
- ↑ جمعي از نويسندگان، دائره المعارف بزرگ اسلامي، تهران، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامي، چاپ دوم، ۱۳۷۰ش، ج۲، ص۳۶۱.
- ↑ عمید، حسن، فرهنگ فارسي عميد، تهران، انتشارات اميرکبير، چاپ پنجم، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۲۸.