نماز از نگاه مولانا: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
در رسالهٔ فریدونِ سپهسالار که از قدیمیترین مقاماتهای مولانا و خاندانِ اوست، آمده است: «و اما صورتِ نماز ایشان، آنچه به دیدهٔ ظاهر مشاهده میرفت، بدین وجه بود که چون وقت صلات رسیدی و متوجه قبله شدندی، چهرهٔ مبارک ایشان رنگ به رنگ گشتی … و به استغراق و خشوعی بیحد، و نیاز و خضوعی بیعد، به نماز مستغرق میشدند و به کلّی به صفات بیچون متصل گشتندی … و به کرّات مختلف مشاهده رفت که از اول عشا قیام کردی و تکبیر بستی، تا اول صبح به دو رکعت نماز مستغرق بودی و همچنان در رکوع و سجود، یک روز تمام و یک شب مشاهده رفت که مستغرق میبودند.»<ref>سپهسالار، فریدون بن احمد، رساله سپهسالار، تهران، سخن، بیتا، ص۳۵.</ref> | در رسالهٔ فریدونِ سپهسالار که از قدیمیترین مقاماتهای مولانا و خاندانِ اوست، آمده است: «و اما صورتِ نماز ایشان، آنچه به دیدهٔ ظاهر مشاهده میرفت، بدین وجه بود که چون وقت صلات رسیدی و متوجه قبله شدندی، چهرهٔ مبارک ایشان رنگ به رنگ گشتی … و به استغراق و خشوعی بیحد، و نیاز و خضوعی بیعد، به نماز مستغرق میشدند و به کلّی به صفات بیچون متصل گشتندی … و به کرّات مختلف مشاهده رفت که از اول عشا قیام کردی و تکبیر بستی، تا اول صبح به دو رکعت نماز مستغرق بودی و همچنان در رکوع و سجود، یک روز تمام و یک شب مشاهده رفت که مستغرق میبودند.»<ref>سپهسالار، فریدون بن احمد، رساله سپهسالار، تهران، سخن، بیتا، ص۳۵.</ref> | ||
از نظر مولوی محل نماز قربانگاهی است که در آن نمازگزار نفس خود را به پای خدا قربانی میکند. پاداش این قربانی، وصال با خدا یا وحدت با اوست و معنای تکبیر هم اعلام آمادگی نمازگزار برای ورود به چنین معرکهای است | از نظر مولوی محل نماز قربانگاهی است که در آن نمازگزار نفس خود را به پای خدا قربانی میکند. پاداش این قربانی، وصال با خدا یا وحدت با اوست و معنای تکبیر هم اعلام آمادگی نمازگزار برای ورود به چنین معرکهای است: | ||
{{شعر| | {{شعر|معنی تکیبر این است ای امام|کای خدا ما پیش تو ما قربان شدیم|وقت ذبح اللّه اکبر میکنی|همچنین در ذبح نفس کشتنی | ||
<ref>قنبری، بخشعلی، «[https://qunoot.net/App/reads.item.php?showid=1855 درک حضور، نماز در نگاه مولوی]»، مجله اسلام پژوهی، شماره ۲، بهار و تابستان ۱۳۸۵ش. به نقل از سایت مرکز تخصصی نماز.</ref>}} | |||
معنی تکیبر این است ای امام | |||
کای خدا ما پیش تو ما قربان شدیم | |||
وقت ذبح اللّه اکبر میکنی | |||
همچنین در ذبح نفس کشتنی | |||
== ویژگیهای نماز از دید مولانا == | == ویژگیهای نماز از دید مولانا == |
نسخهٔ ۲۰ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۳۳
این مقاله هماکنون به دست A.rezapour در حال ویرایش است. |
نماز چه جایگاه و فضیلتی از نگاه مولوی دارد؟
نماز از نگاه مولانا جایگاهی عظیم دارد که انسان را به وصال با خدا میرساند. نگاه مولانا به نماز دقیقاً عرفانی است و بر این نگرش تأکید کرده است. ضمن آنکه مولوی هرگز از جنبههای فقهی نماز غفلت نکرده، بلکه بر حفظ آن تأکید کرده است.
ذوق و حال معنوی، خشوع و حضور قلب از ارکان باطنی نماز است که مولانا به آنها در آثار خود پرداخته است.
جایگاه نماز در آثار و فکر مولانا
نماز یکی از مشخصههای مهم آثار مولاناست. در جاهایی از مثنوی وی جنبههای مختلف نماز عبادی یومیه را وصف میکند.[۱] واژهٔ نماز بیش از شصت بار در دیوان شمس و بیش از صد و بیست بار در مثنوی شریف به کار رفته است؛ ازاینرو میتوان واژهٔ نماز را یکی از واژههای مهم در اشعارِ مولانا بهشمار آورد.[۲]
مولانا با تکیه بر مفاهیم قرآنی، معتقد است که نماز موجب صیانت نفس از آلودگی به گناه و زشتی میشود. از دیدگاه او، اقامه نماز به منزله چوپانی است که انسان را از گزند گرگها در امان میدارد.[۳] به نظرِ مولانا اصلِ دین «روزن ساختن» است. از این جهت از نگاه او، نمازِ واقعی با ایجاد رخنهها و روزنههایی در دیوارِ زندان، نور را به محل زندگی میآورد و سرانجام دیوارهای میان انسان و خدا را از بین میبرد.[۴] مولانا نیز همچون دیگر عارفان ربّانی معتقد است که جمیع عبادات از جمله نماز، کالبدی دارد و جانی، صورتی دارد و معنایی. کالبد نماز همان آداب و حرکات و سکنات و اوراد و اذکار نماز است. اما جان نماز، حضور قلب و خلوص نیّت و صفای دل و آراستگی به اخلاق فاضله است.[۵][۶]
از نگاه مولانا نماز در فضیلتمند شدنِ آدمی نیز تأثیر فراوانی دارد. ارتباط با خدا، باعث میشود که انسان مانند کوه، با وقار و متین شود و بادِ هوا و هوس او را از جا نجنباند. آنکه نماز میخواند و همچنان دستخوشِ هر هیجانی قرار میگیرد و هر محرّک و انگیزهای او را بازیچهٔ خود میسازد، در واقع نماز نمیخواند. نمازِ راستین لزوماً باید آدمی را از خشم و شهوت رهایی ببخشد.[۷] مولانا، عاشقانِ خدا را «نمازباره» میداند و به سببِ انسی که با خدا دارند، از مناجات و راز و نیاز با او خسته نمیشوند.[۸] آنِماری شیمل (درگذشت: ۲۰۰۳م)، مولویشناس سرشناس آلمانی، معتقد است مولانا میخواهد بگوید به نماز ایستادن یعنی خود را به تمامی و بی هیچ قید و شرطی به خدا تسلیم کردن.[۹]
در رسالهٔ فریدونِ سپهسالار که از قدیمیترین مقاماتهای مولانا و خاندانِ اوست، آمده است: «و اما صورتِ نماز ایشان، آنچه به دیدهٔ ظاهر مشاهده میرفت، بدین وجه بود که چون وقت صلات رسیدی و متوجه قبله شدندی، چهرهٔ مبارک ایشان رنگ به رنگ گشتی … و به استغراق و خشوعی بیحد، و نیاز و خضوعی بیعد، به نماز مستغرق میشدند و به کلّی به صفات بیچون متصل گشتندی … و به کرّات مختلف مشاهده رفت که از اول عشا قیام کردی و تکبیر بستی، تا اول صبح به دو رکعت نماز مستغرق بودی و همچنان در رکوع و سجود، یک روز تمام و یک شب مشاهده رفت که مستغرق میبودند.»[۱۰]
از نظر مولوی محل نماز قربانگاهی است که در آن نمازگزار نفس خود را به پای خدا قربانی میکند. پاداش این قربانی، وصال با خدا یا وحدت با اوست و معنای تکبیر هم اعلام آمادگی نمازگزار برای ورود به چنین معرکهای است:
معنی تکیبر این است ای امام | کای خدا ما پیش تو ما قربان شدیم | |
وقت ذبح اللّه اکبر میکنی | همچنین در ذبح نفس کشتنی [۱۱] |
ویژگیهای نماز از دید مولانا
مولوی بخش قابل توجهی از آثار خود را به توضیح و تبیین نماز اختصاص داده است. وی نماز را مانند سایر اعمال دینی دارای کالبد (صورت) و جان (معنا) میداند؛ کالبد نماز همان آداب و حرکات و سکنات و اذکار، و جان نماز همان حضور قلب و خلوص نیت و صفای دل است. از همین منظر، وی میان نماز عوام و خواص فرق میگذارد و میگوید: «نماز عوام قالبی باشد بیجان، چه جان نماز حضور دل است.»[۱۲]
مولوی نمازی را زمینهساز دستیابی به وصال و وحدت میداند که مؤمنانه و از سر نیاز باشد. در نظر مولوی نماز ایستادن آدمی در روز رستاخیز در حضور حق است. همان گونه که در روز رستاخیز پردهها کنار میروند و غیبها آشکار میسود، نماز راستین هم همین تجربه را به نمازگزار میدهد. مولوی همچنین نماز را سفری روحانی-معنوی میداند که نمازگزار در طی آن میتواند نقبی به عالم غیب بزند.[۱۳]
در عرفان مولوی، نمازگزار باید از طهارت ظاهری (وضو و غسل) به طهارت باطنی برسد. «چون شدی آماده غسل و وضو \\\ از معاصی دست و دل هم رو بشو.»[۱۴] مولانا «تکبیر» آغاز نماز را نشانهٔ «ذبحِ نفس» میداند. نمیتوان نماز خواند و نفسی فربه و نیرومند داشت.[۱۵] مولانا قنوت در نماز را پناهگاه سالک و عارف یاد میکند و میگوید: خداوندا از همگان نومید شدهام. اول و آخر و مرجع و پناهگاه همه تویی. وی به لزوم رعایت آداب ظاهری نماز اشاره میکند و توصیه میکند مبادا مانند مرغ، بی نظم و ترتیب فقط سرت را بالا و پایین کنی.[۱۶]
نماز از نظر مولوی مهمترین راهی است برای دستیابی به وصال وحدت پروردگار. اگر نگرش عرفانی به نماز مورد توجه و تأکید قرار گیرد نمازخوانان رغبت بیشتری به آن پیدا کرده، انجام آن را از حد وظیفه فراتر خواهند برد. نگاه مولانا به نماز دقیقاً عرفانی است و بر این نگرش تأکید کرده است. ضمن آنکه مولوی هرگز از جنبههای فقهی نماز غفلت نکرده، بلکه بر حفظ آن تأکید کرده است.[۱۷]
آداب باطنی نماز
از دید مولانا نمازگزار باید این مراتب را از آداب باطنی رعایت کند:
یک: نماز باید از سر ذوق باشد؛ مولانا هر چند بر حفظ آداب و رسوم شرع تأکید دارد، ولی در عین حال میگوید: اگر فرایض شرع، فاقد روح و عاری از ذوق و حال معنوی باشد، چیزی جز رنج و مشقّت به ارمغان نمیآورد. ذوق و حال لازم است تا طاعات و عبادات، نتیجه دهد.
دو: خشوع در نماز؛ خشوع در واقع حقیقت و جوهر نماز است، خشوع یعنی ایستادن به نماز با حضور قلب و با فروتنی و تسلیم بودن در پیشگاه خداوند و تأمل در آیات و ادعیه و اذکاری که گفته میشود.
سه: حضور قلب؛ مهمترین ادب از آداب نماز حضور قلب نمازگزار است. مقصود از حضور قلب آن است که نمازگزار در تمام حالات نماز با دل و جان به خداوند توجه داشته باشد و به هیچ چیز غیر از خدا نیندیشد.[۱۸]
منابع
- ↑ شیمل، آنِماری، من بادم و تو آتش، ترجمه فریدون بدرهای، تهران، توس، ۱۴۰۰ش، ص۱۷۸.
- ↑ «نماز از نگاه مولانا»، سایت ایرج شهبازی، بازدید: ۲۸ تیر ۱۴۰۳ش.
- ↑ نظمده، شیدا، «نماز از منظر مولوی»، آکادمی مطالعات ایرانی لندن، بازدید: ۲۹ تیر ۱۴۰۳ش.
- ↑ «نماز از نگاه مولانا»، سایت ایرج شهبازی، بازدید: ۲۸ تیر ۱۴۰۳ش.
- ↑ «نماز از نگاه مولانا»، سایت ایرج شهبازی، بازدید: ۲۸ تیر ۱۴۰۳ش.
- ↑ نظمده، شیدا، «نماز از منظر مولوی»، آکادمی مطالعات ایرانی لندن، بازدید: ۲۹ تیر ۱۴۰۳ش.
- ↑ «نماز از نگاه مولانا»، سایت ایرج شهبازی، بازدید: ۲۸ تیر ۱۴۰۳ش.
- ↑ «نماز از نگاه مولانا»، سایت ایرج شهبازی، بازدید: ۲۸ تیر ۱۴۰۳ش.
- ↑ شیمل، آنِماری، من بادم و تو آتش، ترجمه فریدون بدرهای، تهران، توس، ۱۴۰۰ش، ص۱۷۹.
- ↑ سپهسالار، فریدون بن احمد، رساله سپهسالار، تهران، سخن، بیتا، ص۳۵.
- ↑ قنبری، بخشعلی، «درک حضور، نماز در نگاه مولوی»، مجله اسلام پژوهی، شماره ۲، بهار و تابستان ۱۳۸۵ش. به نقل از سایت مرکز تخصصی نماز.
- ↑ قنبری، بخشعلی، «درک حضور، نماز در نگاه مولوی»، مجله اسلام پژوهی، شماره ۲، بهار و تابستان ۱۳۸۵ش. به نقل از سایت مرکز تخصصی نماز.
- ↑ قنبری، بخشعلی، «درک حضور، نماز در نگاه مولوی»، مجله اسلام پژوهی، شماره ۲، بهار و تابستان ۱۳۸۵ش. به نقل از سایت مرکز تخصصی نماز.
- ↑ قنبری، بخشعلی، «درک حضور، نماز در نگاه مولوی»، مجله اسلام پژوهی، شماره ۲، بهار و تابستان ۱۳۸۵ش. به نقل از سایت مرکز تخصصی نماز.
- ↑ «نماز از نگاه مولانا»، سایت ایرج شهبازی، بازدید: ۲۸ تیر ۱۴۰۳ش.
- ↑ نظمده، شیدا، «نماز از منظر مولوی»، آکادمی مطالعات ایرانی لندن، بازدید: ۲۹ تیر ۱۴۰۳ش.
- ↑ قنبری، بخشعلی، «درک حضور، نماز در نگاه مولوی»، مجله اسلام پژوهی، شماره ۲، بهار و تابستان ۱۳۸۵ش. به نقل از سایت مرکز تخصصی نماز.
- ↑ نظمده، شیدا، «نماز از منظر مولوی»، آکادمی مطالعات ایرانی لندن، بازدید: ۲۹ تیر ۱۴۰۳ش.