شکایت حضرت زهرا(س) از فقر: تفاوت میان نسخهها
(ابرابزار) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
== روایت دوم == | == روایت دوم == | ||
در | در مناقب خوارزمی نقل شده که بریده به رسول اللّٰه(ص) فرمود: یا بریده برخیز به عیادت فاطمه(ع) برویم که مریض است. خدمت آن حضرت رفتیم. فاطمه(ع) پدرش را که دید، اشک بر چشمانش جاری شد. پیامبر سبب گریه را پرسید؟ فاطمه: کمی طعام و بسیاری غم و سختی بیماری. آن حضرت فرمود مر او را که: و اللّٰه که آنچه نزد حق سبحانه و تعالی برای تو آماده است بهتر از چیزیست که تو بآن راغبی، أی فاطمه آیا تو راضی نیستی که ترا دادهام به بهترین امت خود که أقدم ایشان است از روی سلم، و اکثر ایشان از روی علم و أفضل ایشان از روی حلم و اللّٰه که دو پسر تو بهترین جوانان اهل بهشتاند.<ref>اربلی، علی، کشف الغمه فی معرفه الأئمه، ج۱، ص۱۴۹.</ref> | ||
=== بررسی سند و دلالت روایت دوم === | === بررسی سند و دلالت روایت دوم === |
نسخهٔ ۵ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۴۴
آیا روایاتی که حضرت زهرا(س) از فقر شکایت میکند صحیح است و در صورت صحت، با عصمت و زهد و سادهزیستی ایشان منافات ندارد؟
شکایت حضرت زهرا(س) از فقر محتوای روایتهایی است که در صحت سند آن تردید کردهاند. این محتوا از دو روایت برداشت شده است که البته روایات معارض و مخالف بسیاری دارد که درباره قناعت و صبر حضرت زهرا(س) سخن میگویند. البته برخی به این نکته توجه دادهاند که شِکوه و شکایت حضرت زهرا(س) منافاتی با مقام عصمت و زهد ایشان ندارد.
روایت اول
روایاتی از امام باقر(ع) با اختلاف جزئی نقل شده است: زنان قریش به حضرت فاطمه گفتند:فلان و فلان خواستگار تو بودند، پدر تو آنان را رد کرد و تو را به مردی شوهر داد که تهی دست است. هنگامی که پیامبر نزد دخترش آمد، فاطمه سخن زنان قریش را به پدر گفت. پیامبر با دست خود مچ دست فاطمه را تکان داد و به وی فرمود:نه!، ای فاطمه! بلکه تو را به شخصیتی دادم که از لحاظ اسلام بر همه مقدّم و از نظر علم از همه اعلم و از نظر حِلم از همه بزرگتر است. ای فاطمه! آیا نمیدانی که علی در دنیا و آخرت برادر من است؟ فاطمهٔ زهرا پس از این سخنان خندید و گفت: یا رسول اللّٰه! راضی شدم. و در روایت ابو قبیل آمده است: تو را به ازدواج علی(ع) در نیاوردم مگر پس از آنکه جبرئیل در این مورد به من فرمان داد.[۱]
از متن روایت جملهای که از آن شکایت حضرت زهرا(س) استفاده شود وجود ندارد، بلکه بعد از ورود پیامبر، حضرت زهرا(س) کلام زنان قریش را به حضرت عرض کردند و پیامبر در پاسخ فضایلی را برای امیرالمؤمنین(ع) شمردند که این روایت هم بیشتر از این جهت بررسی شده و در بابهایی مطرح شده که در آنها اشاره به فضایل امام علی(ع) شده است.
بررسی سند و دلالت روایت اول
- سند این روایت مرسل است؛ ابن شهر آشوب متوفای ۵۸۸ تا معقل بن یسار، که طبق نقل شیخ طوسی از اصحاب رسول خدا(ص) است،[۲] فاصلهٔ زیادی است و ابن شهر آشوب نمیتواند از او نقل حدیث کند. بقیهٔ راویانی که در سند قرار گرفتهاند غیر از امام باقر(ع) و حبیب بن ابیثابت که تابعی است، از اصحاب رسول خدا(ص) میباشند. ابنشهر آشوب هم سندی بین خود و آنها ذکر نکرده است.
- راویان روایت غیر از امام باقر(ع) افرادی مجهول یا مهمل هستند؛ مجهول به راویای گفته میشود که نام راوی در منابع رجالی نیامده و اگر هم آمده به خاطر نامشخص بودن هویت، حکم به جهالت و ناشناس بودن او شده است.[۳] و مهمل نیز به راوی گفته میشود که نام او در کتب رجال برده شده، اما دربارهٔ مدح یا ذم او سکوت شده است.[۴]
روایت دوم
در مناقب خوارزمی نقل شده که بریده به رسول اللّٰه(ص) فرمود: یا بریده برخیز به عیادت فاطمه(ع) برویم که مریض است. خدمت آن حضرت رفتیم. فاطمه(ع) پدرش را که دید، اشک بر چشمانش جاری شد. پیامبر سبب گریه را پرسید؟ فاطمه: کمی طعام و بسیاری غم و سختی بیماری. آن حضرت فرمود مر او را که: و اللّٰه که آنچه نزد حق سبحانه و تعالی برای تو آماده است بهتر از چیزیست که تو بآن راغبی، أی فاطمه آیا تو راضی نیستی که ترا دادهام به بهترین امت خود که أقدم ایشان است از روی سلم، و اکثر ایشان از روی علم و أفضل ایشان از روی حلم و اللّٰه که دو پسر تو بهترین جوانان اهل بهشتاند.[۵]
بررسی سند و دلالت روایت دوم
روایت دوم نیز دارای سندی ضعیف و متعارض با روایات بسیاری است که در زمینهٔ زندگانی زاهدانه حضرت زهرا(س) و قناعت ایشان وارد شده است.
سند روایت:
روایت دوم که اصل آن به نقل از کتاب فضائل امیرالمؤمنین(ع) در مناقب خوارزمی وجود دارد، دارای سندی است که به دلیل وجود راویان مجهول در آن ضعیف میباشد.
روایات دیگری هم که در این زمینه وجود دارد، معمولاً سند آنها ضعیف میباشد.
دلالت روایت:
اگر اشکال شود که از مضمون این روایات در مجموع چنین استفاده میشود که چنین قضیهای اتفاق افتاده است، در پاسخ خواهیم گفت در مقابل این روایات، احادیث دیگری هم داریم که اشاره به شدت زهد و قناعت حضرت زهرا(س) دارند مانند اینکه در روایتی آمده است: حضرت زهرا(س) به رسول خدا(ص) عرض کردند: «ای رسول خدا، سلمان از سادگی لباس من تعجب نمود، سوگند به خدایی که تو را مبعوث فرمود، مدت پنج سال است فرش خانه ما پوست گوسفندی است که روزها بر روی آن شترمان علف میخورد و شبها بر روی آن میخوابیم، و بالش ما چرمی است که از لیف خرما پر شده است.»[۶]
و یا در روایت دیگری آمده است: «در یکی از روزها، صبحگاهان امام علی «ع» فرمود: فاطمه جان آیا غذایی داری تا از گرسنگی بیرون آیم؟ پاسخ دادند: نه، به خدایی که پدرم را به نبوت و شما را به امامت برگزید سوگند، دو روز است که در منزل غذای کافی نداریم و در این مدت شما را بر خود و فرزندانم در طعام ترجیح دادم. امام «ع» با تأسف فرمودند: فاطمه جان چرا به من اطلاع ندادی تا به دنبال تهیه غذا بروم؟ حضرت زهرا(ع) فرمودند: ای اباالحسن! من از پروردگار خود حیا میکنم که چیزی را که تو بر آن توان و قدرت نداری، درخواست نمایم.»[۷]
با توجه به این دو روایت و روایات صحیح بسیاری که در زمینهٔ زندگانی حضرت زهرا(س) وارد شده است، چنین کسی از گرسنگی و فقر همسر خود شکایت نمیکند.
جستارهای وابسته
منابع
- ↑ ابن شهر آشوب مازندرانی، محمد، مناقب آل أبی طالب(ع)، ج۳، ص۳۴۴.
- ↑ طوسی، محمد، رجال، قم، جامعهٔ مدرسین، ۱۳۷۳ ش، ص۴۷.
- ↑ نصیری، علی، آشنایی با علوم حدیث، قم، مرکز مدیریت حوزهٔ علمیهٔ قم، ۱۳۸۳ ش، ص۱۸۹.
- ↑ همان. ورک: سبحانی، جعفر، اصول الحدیث و احکامه، قم، مؤسسه امام صادق((ع))، ۱۴۲۶ ق، ص۱۱۸.
- ↑ اربلی، علی، کشف الغمه فی معرفه الأئمه، ج۱، ص۱۴۹.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، دارإحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ ق، ج۸، ص۳۰۳.
- ↑ بحارالانوار، پیشین، ج۴۳، ص۵۹.