معیارهای شناخت قرائت صحیح از دین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=Rezapour }}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
خط ۵: خط ۴:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
رویکرد رایج در تفسیر و فهم متن، «مؤلف محور» است. در این دیدگاه، وظیفه و رسالت فرد تفسیرکننده آن است که به‌وسیله متن به ذهنیت نویسنده دسترسی پیدا کند. در مقابل این دیدگاه، نظریه‌ای در علم هرمنوتیک وجود دارد که بیشترین نقش را به مفسر می‌دهند نه به مؤلف. موضوع قرائت‌های مختلف از دین بر مبنای مفسر محور است.
رویکرد رایج در تفسیر و فهم متن، «مؤلف محور» است. در این دیدگاه، وظیفه و رسالت فرد تفسیرکننده آن است که به‌وسیله متن به ذهنیت نویسنده دسترسی پیدا کند. در مقابل این دیدگاه، نظریه‌ای در [[هرمنوتیک|علم هرمنوتیک]] وجود دارد که بیشترین نقش را به مفسر می‌دهند نه به مؤلف. موضوع قرائت‌های مختلف از دین بر مبنای مفسر محور است.


فرهنگ دینی مسلمانان به صورت خاص و ادیان ابراهیمی به صورت عام، متن محور هستند و هدف در آن‌ها، رسیدن به مقصود صاحب سخن است. به‌همین جهت قرائتی از دین صحیح دانسته شده که بر مبنای دست یافتن به مراد نویسنده می‌پردازد.<ref>واعظی، احمد، قرائت پذیری دین، نشریه قبسات، ش۱۸، ص۵۹–۷۴.</ref>
فرهنگ دینی مسلمانان به صورت خاص و [[ادیان ابراهیمی]] به صورت عام، متن محور هستند و هدف در آن‌ها، رسیدن به مقصود صاحب سخن است. به‌همین جهت قرائتی از دین صحیح دانسته شده که هدفش دست یافتن به مراد نویسنده باشد.<ref>واعظی، احمد، قرائت پذیری دین، نشریه قبسات، ش۱۸، ص۵۹–۷۴.</ref>


تفسیر و برداشت صحیح از متن، نشانه‌هایی دارد که برخی در شخص مفسر و برخی در متن وجود دارد:<ref>رشاد، علی اکبر، منطق فهم دین، نشریه قبسات، سال پنجم، ش۱۸، ص۳۶–۴۱.</ref>
تفسیر و برداشت صحیح از متن، نشانه‌هایی دارد که برخی باید در شخص مفسر و برخی در متن وجود داشته باشد:<ref>رشاد، علی اکبر، منطق فهم دین، نشریه قبسات، سال پنجم، ش۱۸، ص۳۶–۴۱.</ref>


#استناد به قواعد عقلایی حاکم بر زبان و آگاهی و پای بندی به قوانین زبانی. تشخیص مدلول کلمات، شناخت دقیق ریشه اصلی کلمات به منظور تفکیک معانی و تبعی، جایگاه ترکیبی کلمات در ساختار جمله و نقش هر یک از آن‌ها، آگاهی به علوم بلاغت و معانی بیان و بدیع از جمله این قوانین‌اند.
#آگاهی و پای بندی به قوانین زبانی از جمله علم لغت، علم بلاغت و معانی بیان.
#برداشتی که بر مجموعه افراد یک متن منطبق باشد؛ یعنی برای دریافت یک تصویر کامل درباره هریک از مفاهیم بینشی یا ارزشی متن باید بخش‌های گوناگون مربوط را در کنار هم مانند اعضای یک پیکر ببینیم و در غیر این صورت برداشت و تصور ما از متن، یک تصور ناقص و همراه با گمراهی و دور از حقیقت خود متن خواهد بود.
#استفاده از تفاسیر [[پیامبر اکرم(ص)]] و [[ائمه معصوم(ع)]] در برداشت‌هایی که از متون دینی دارند.
#استفاده از تفاسیر پیامبر اکرم (ص) و ائمه معصومین (ع) دربرداشت‌هایی که از متون دینی دارند.
#تطابق برداشت‌ها با عقل منطقی و برهان.<ref>سعیدی روشن، محمد باقر، روزنی به روشنایی، نشریه قبسات، ش۱۸، ص۴۲–۵۸.</ref>
#تطابق این برداشت‌ها با عقل منطقی و برهان.<ref>سعیدی روشن، محمد باقر، روزنی به روشنایی، نشریه قبسات، ش۱۸، ص۴۲–۵۸.</ref>
#مفسر باید هویت دین و متن دینی را بشناسد و طهارت روح و آمادگی ذهنی داشته باشد.
#مفسر باید هویت دین و متن دینی را بشناسد و طهارت روح و آمادگی ذهنی داشته باشد.
#مفسر باید صلاحیت‌های علمی مانند کاربرد منطق فهم دین، تسلط بر تمام دین، فهم اهداف دین و شریعت، شناخت سبک و ساختار زبان متن، آشنایی با لغت عصر نزول و صدور، تبحر در علوم زبانی لفظی و ادبیات عرب، آشنایی کافی با علوم عقلی و آشنایی با علوم نقلی.
#مفسر باید صلاحیت‌های علمی مانند فهم اهداف دین و [[شریعت]]، شناخت سبک و ساختار متن، آشنایی با لغت عصر نزول، آشنایی با علوم عقلی و آشنایی با علوم نقلی داشته باشد.
 
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}
== جستارهای وابسته ==
* [[هرمنوتیک]]
==مطالعه بیشتر==
==مطالعه بیشتر==


*بهشتی، دکتر احمد، کتاب نقد هرمنوتیک، لوازم و آثار، ش۵–۶، ص۵۵–۸۶.
*بهشتی، دکتر احمد، کتاب نقد هرمنوتیک، لوازم و آثار.
*میزگرد معرفت، روش‌شناسی فهم متون دینی، سال ششم، شماره ۴، ۱۳۷۷، ص۸–۲۰.
*سعیدی روشن، محمد باقر، مبانی و معیارهای فهم روشمند وحی، نشریه معرفت، سال ششم، ش۴، ۱۳۷۷، ص۲۰–۲۹.
*سعیدی روشن، محمد باقر، مبانی و معیارهای فهم روشمند وحی، نشریه معرفت، سال ششم، ش۴، ۱۳۷۷، ص۲۰–۲۹.
*حسین‌زاده، محمد، مبانی معرفت دینی، قم، مؤسسه امام خمینی (ره)، ۱۳۷۹.
*حسین‌زاده، محمد، مبانی معرفت دینی، قم، مؤسسه امام خمینی (ره)، ۱۳۷۹.
خط ۳۷: خط ۳۸:
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =-
  | تیترها =
  | تیترها =-
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
| بازبینی نویسنده=
  | بازبینی =
  | بازبینی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =
  | کیفیت =ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۵۳

سؤال

معیارهای شناخت قرائت صحیح از دین کدامند؟

رویکرد رایج در تفسیر و فهم متن، «مؤلف محور» است. در این دیدگاه، وظیفه و رسالت فرد تفسیرکننده آن است که به‌وسیله متن به ذهنیت نویسنده دسترسی پیدا کند. در مقابل این دیدگاه، نظریه‌ای در علم هرمنوتیک وجود دارد که بیشترین نقش را به مفسر می‌دهند نه به مؤلف. موضوع قرائت‌های مختلف از دین بر مبنای مفسر محور است.

فرهنگ دینی مسلمانان به صورت خاص و ادیان ابراهیمی به صورت عام، متن محور هستند و هدف در آن‌ها، رسیدن به مقصود صاحب سخن است. به‌همین جهت قرائتی از دین صحیح دانسته شده که هدفش دست یافتن به مراد نویسنده باشد.[۱]

تفسیر و برداشت صحیح از متن، نشانه‌هایی دارد که برخی باید در شخص مفسر و برخی در متن وجود داشته باشد:[۲]

  1. آگاهی و پای بندی به قوانین زبانی از جمله علم لغت، علم بلاغت و معانی بیان.
  2. استفاده از تفاسیر پیامبر اکرم(ص) و ائمه معصوم(ع) در برداشت‌هایی که از متون دینی دارند.
  3. تطابق برداشت‌ها با عقل منطقی و برهان.[۳]
  4. مفسر باید هویت دین و متن دینی را بشناسد و طهارت روح و آمادگی ذهنی داشته باشد.
  5. مفسر باید صلاحیت‌های علمی مانند فهم اهداف دین و شریعت، شناخت سبک و ساختار متن، آشنایی با لغت عصر نزول، آشنایی با علوم عقلی و آشنایی با علوم نقلی داشته باشد.


جستارهای وابسته

مطالعه بیشتر

  • بهشتی، دکتر احمد، کتاب نقد هرمنوتیک، لوازم و آثار.
  • سعیدی روشن، محمد باقر، مبانی و معیارهای فهم روشمند وحی، نشریه معرفت، سال ششم، ش۴، ۱۳۷۷، ص۲۰–۲۹.
  • حسین‌زاده، محمد، مبانی معرفت دینی، قم، مؤسسه امام خمینی (ره)، ۱۳۷۹.


منابع

  1. واعظی، احمد، قرائت پذیری دین، نشریه قبسات، ش۱۸، ص۵۹–۷۴.
  2. رشاد، علی اکبر، منطق فهم دین، نشریه قبسات، سال پنجم، ش۱۸، ص۳۶–۴۱.
  3. سعیدی روشن، محمد باقر، روزنی به روشنایی، نشریه قبسات، ش۱۸، ص۴۲–۵۸.