خطبه امام حسین(ع) در منا: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
| تیتر = خطبه امام حسین(ع) در منا | | تیتر = خطبه امام حسین(ع) در منا | ||
| عنوان ستون راست = متن | | عنوان ستون راست = متن | ||
| عنوان ستون چپ = ترجمه|لَمّا كانَ قَبلَ مَوتِ مُعاوِيَةَ بِسَنَةٍ، حَجَّ الحُسَينُ بنُ عَلِيٍّ عليه السلام وعَبدُ اللّه ِ بنُ عَبّاسٍ وعَبدُ اللّه ِ بنُ جَعفَرٍ مَعَهُ. فَجَمَعَ الحُسَينُ عليه السلام بَني هاشِمٍ، رِجالَهُم ونِساءَهُم ومَوالِيَهُم وشيعَتَهُم مَن حَجَّ مِنهُم، ومِنَ الأَنصارِ مِمَّن يَعرِفُهُ الحُسَينُ عليه السلام وأهلُ بَيتِهِ. ثُمَّ أرسَلَ رُسُلاً: لا تَدَعوا أحَدا مِمَّن حَجَّ العامَ مِن أصحابِ رَسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله المَعروفينَ بِالصَّلاحِ وَالنُّسُكِ إلَا اجمَعوهُم لي. فَاجتَمَعَ إلَيهِ بِمِنىً أكثَرُ مِن سَبعِمِئَةِ رَجُلٍ وهُم في سُرادِقِهِ، عامَّتُهُم مِنَ التّابِعينَ، ونَحوٌ مِن مِئَتَي رَجُلٍ مِن أصحابِ النَّبِيِّ صلى الله عليه و آله، وغَيرِهِم. فَقامَ فيهِمُ الحُسَينُ عليه السلام خَطيبا، فَحَمِدَ اللّه َ وأثنى عَلَيهِ، ثُمَّ قالَ|يک سال پيش از مرگ معاويه، حسين بن على(ع) حج گزارد و عبداللّه بن عبّاس و عبداللّه بن جعفر نيز با او بودند. حسين(ع) حاجيان بنىهاشم را از مرد و زن و وابستگان و پيروانشان و نيز هر كس از انصار را كه خود يا خانوادهاش مىشناخت، جمع کرد و سپس پيکهايى فرستاد با این پیام که: «هيچ يک از اصحاب پيامبر(ص) را كه امسال به حج آمدهاند و به صلاح و عبادت معروفاند، از قلم نیندازید، مگر آن كه برايم گردشان بياوريد». بيش از هفتصدنفر در خيمههاى حسين(ع) در سرزمين منا گرد آمدند. بيشتر اين افراد، از تابعيان و حدود دويست نفر نيز از اصحاب پيامبر(ص) و غير آنان بودند . حسين(ع) ميان آنان به سخن ايستاد و پس از حمد و ثناى خداوند، گفت: | | عنوان ستون چپ = ترجمه|لَمّا كانَ قَبلَ مَوتِ مُعاوِيَةَ بِسَنَةٍ، حَجَّ الحُسَينُ بنُ عَلِيٍّ عليه السلام وعَبدُ اللّه ِ بنُ عَبّاسٍ وعَبدُ اللّه ِ بنُ جَعفَرٍ مَعَهُ. فَجَمَعَ الحُسَينُ عليه السلام بَني هاشِمٍ، رِجالَهُم ونِساءَهُم ومَوالِيَهُم وشيعَتَهُم مَن حَجَّ مِنهُم، ومِنَ الأَنصارِ مِمَّن يَعرِفُهُ الحُسَينُ عليه السلام وأهلُ بَيتِهِ. ثُمَّ أرسَلَ رُسُلاً: لا تَدَعوا أحَدا مِمَّن حَجَّ العامَ مِن أصحابِ رَسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله المَعروفينَ بِالصَّلاحِ وَالنُّسُكِ إلَا اجمَعوهُم لي. فَاجتَمَعَ إلَيهِ بِمِنىً أكثَرُ مِن سَبعِمِئَةِ رَجُلٍ وهُم في سُرادِقِهِ، عامَّتُهُم مِنَ التّابِعينَ، ونَحوٌ مِن مِئَتَي رَجُلٍ مِن أصحابِ النَّبِيِّ صلى الله عليه و آله، وغَيرِهِم. فَقامَ فيهِمُ الحُسَينُ عليه السلام خَطيبا، فَحَمِدَ اللّه َ وأثنى عَلَيهِ، ثُمَّ قالَ|يک سال پيش از مرگ معاويه، حسين بن على(ع) حج گزارد و عبداللّه بن عبّاس و عبداللّه بن جعفر نيز با او بودند. حسين(ع) حاجيان بنىهاشم را از مرد و زن و وابستگان و پيروانشان و نيز هر كس از انصار را كه خود يا خانوادهاش مىشناخت، جمع کرد و سپس پيکهايى فرستاد با این پیام که: «هيچ يک از اصحاب پيامبر(ص) را كه امسال به حج آمدهاند و به صلاح و عبادت معروفاند، از قلم نیندازید، مگر آن كه برايم گردشان بياوريد». بيش از هفتصدنفر در خيمههاى حسين(ع) در سرزمين منا گرد آمدند. بيشتر اين افراد، از تابعيان و حدود دويست نفر نيز از اصحاب پيامبر(ص) و غير آنان بودند . حسين(ع) ميان آنان به سخن ايستاد و پس از حمد و ثناى خداوند، گفت:|أمّا بَعدُ، فَإِنَّ هذَا الطّاغِيَةَ قَد فَعَلَ بِنا وبِشيعَتِنا ما قَد رَأَيتُم وعَلِمتُم وشَهِدتُم، وإنّي اُريدُ أن أسأَلَكُم عَن شَيءٍ، فَإِن صَدَقتُ فَصَدِّقوني وإن كَذَبتُ فَكَذِّبوني: أسأَلُكُم بِحَقِّ اللّه ِ عَلَيكُم وحَقِّ رَسولِ اللّه ِ وحَقِّ قَرابَتي مِن نَبِيِّكُم، لَمّا سَيَّرتُم مَقامي هذا، ووَصَفتُم مَقالَتي، ودَعَوتُم أجمَعينَ في أنصارِكُم مِن قَبائِلِكُم مَن أمِنتُم مِنَ النّاسِ ووَثِقتُم بِهِ، فَادعوهُم إلى ما تَعلَمونَ مِن حَقِّنا؛ فَإِنّي أتَخَوَّفُ أن يَدرُسَ هذَا الأَمرُ ويَذهَبَ الحَقُّ ويُغلَبَ، «وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكَـفِرُونَ». وما تَرَكَ شَيئا مِمّا أنزَلَ اللّه ُ فيهِم مِنَ القُرآنِ إلّا تَلاهُ وفَسَّرَهُ، ولا شَيئا مِمّا قالَهُ رَسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله في أبيهِ وأخيهِ واُمِّهِ وفي نَفسِهِ وأهلِ بَيتِهِ إلّا رَواهُ. وكُلُّ ذلِكَ يَقولُ الصَّحابَةُ: اللّهُمَّ نَعَم ، قَد سَمِعنا وشَهِدنا. ويَقولُ التّابِعِيُّ: اللّهُمَّ قَد حَدَّثَني بِهِ مَن اُصَدِّقُهُ وأَأتَمِنُهُ مِنَ الصَّحابَةِ. فَقالَ : أنشُدُكُمُ اللّه َ إلّا حَدَّثتُم بِهِ مَن تَثِقونَ بِهِ وبِدينِهِ. فَكانَ فيما ناشَدَهُمُ الحُسَينُ عليه السلام وذَكَّرَهُم أن قالَ: أنشُدُكُمُ اللّه َ، أتَعلَمونَ أنَّ عَلِيَّ بنَ أبيطالِبٍ كانَ أخا رَسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله حينَ آخى بَينَ أصحابِهِ، فَآخى بَينَهُ وبَينَ نَفسِهِ وقالَ: «أنتَ أخي وأنَا أخوكَ فِي الدُّنيا وَالآخِرَةِ»؟ قالوا: اللّهُمَّ نَعَم.|اما بعد، اين طاغوت [معاویه]، با ما و پيروانمان، آن كرده كه ديدهايد و مىدانيد و پيش روى شماست. من مىخواهم پرسشى از شما بكنم. اگر راست گفتم، تصديقم كنيد و اگر دروغ گفتم، تكذيبم كنيد. به حق خدا بر شما و حق پيامبر خدا(ص) و حقّ نزديكىام به پيامبرتان، چون از اين جا رفتيد و گفتهام را نقل كرديد و هر آن كس از ياوران قبيلهتان را كه از او ايمن بوديد و به وى اعتماد داشتيد، فرا خوانديد، آنان را به آنچه از حق ما مىدانيد، فرا بخوانيد؛ چرا كه من بيم دارم كه اين موضوع (امامت)، از ياد برود و حق مغلوب شود و از ميان برود: «هرچند خداوند تمامكننده نور خويش است، اگرچه كافران را ناخوش آيد. و حسين(ع) چيزى از قرآن را كه در حق ايشان نازل شده بود فرو ننهاد، جز آنكه آن را خواند و تفسير كرد و هيچ حديثى از آنچه پيامبر(ص) در باره پدر، برادر، مادر، خودش و خاندانش فرموده بود را نادیده نگرفت، جز آنكه روايتش كرد و در باره همه اينها، صحابه مى گفتند: آرى، آرى، [اين را از پيامبر(ص)] شنيديم و ديديم» و تابعى مىگفت: آرى، آرى، آن را فردى از صحابه براى من نقل كرده كه او را راستگو و امين مىدانم. حسين(ع) فرمود: شما را به خدا سوگند مىدهم كه اين را جز به كسى كه به خودش و دينش اطمينان داريد نگوييد. و از جمله آنچه حسين(ع) آنها را به آن سوگند داد و به يادشان آورد اين بود كه گفت: شما را به خدا سوگند مىدهم، آيا مىدانيد كه وقتى [پيامبر(ص) ]بين يارانش پيمان برادرى بست، على بن ابىطالب، برادر پيامبر خدا(ص) بود؛ پس بين او و خودش پيمان برادرى بست و فرمود: در دنيا و آخرت، تو برادرِ منى و من برادر تو ام. گفتند : بهخدا، آرى.|قالَ: أنشُدُكُمُ اللّه َ، هَل تَعلَمونَ أنَّ رَسولَ اللّه ِ صلى الله عليه و آله اشتَرى مَوضِعَ مَسجِدِهِ ومَنازِلِهِ فَابتَناهُ، ثُمَّ ابتَنى فيهِ عَشَرَةَ مَنازِلَ، تِسعَةً لَهُ وجَعَلَ عاشِرَها في وَسَطِها لِأَبي، ثُمَّ سَدَّ كُلَّ بابٍ شارِعٍ إلَى المَسجِدِ غَيرَ بابِهِ، فَتَكَلَّمَ في ذلِكَ مَن تَكَلَّمَ، فَقالَ صلى الله عليه و آله: «ما أنَا سَدَدتُ أبوابَكُم وفَتَحتُ بابَهُ، ولكِنَّ اللّه َ أمَرَني بِسَدِّ أبوابِكُم وفَتحِ بابِهِ»، ثُمَّ نَهَى النّاسَ أن يَناموا فِي المَسجِدِ غَيرَهُ، وكانَ يُجنِبُ فِي المَسجِدِ ومَنزِلُهُ في مَنزِلِ رَسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله، فَوُلِدَ لِرَسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله ولَهُ فيهِ أولادٌ ؟ قالوا : اللّهُمَّ نَعَم. | ||
}} | }} | ||
نسخهٔ ۶ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۱۲
سؤال
گفته شده که امام حسین(ع) چند سال قبل از عاشورا در منا خطبهای علیه معاویه ایراد کرده است؛ آیا این موضوع واقعیت دارد؟
جایگاه
بستر تاریخی
منابع خطبه
متن و ترجمه خطبه
متن | ترجمه |
---|---|
لَمّا كانَ قَبلَ مَوتِ مُعاوِيَةَ بِسَنَةٍ، حَجَّ الحُسَينُ بنُ عَلِيٍّ عليه السلام وعَبدُ اللّه ِ بنُ عَبّاسٍ وعَبدُ اللّه ِ بنُ جَعفَرٍ مَعَهُ. فَجَمَعَ الحُسَينُ عليه السلام بَني هاشِمٍ، رِجالَهُم ونِساءَهُم ومَوالِيَهُم وشيعَتَهُم مَن حَجَّ مِنهُم، ومِنَ الأَنصارِ مِمَّن يَعرِفُهُ الحُسَينُ عليه السلام وأهلُ بَيتِهِ. ثُمَّ أرسَلَ رُسُلاً: لا تَدَعوا أحَدا مِمَّن حَجَّ العامَ مِن أصحابِ رَسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله المَعروفينَ بِالصَّلاحِ وَالنُّسُكِ إلَا اجمَعوهُم لي. فَاجتَمَعَ إلَيهِ بِمِنىً أكثَرُ مِن سَبعِمِئَةِ رَجُلٍ وهُم في سُرادِقِهِ، عامَّتُهُم مِنَ التّابِعينَ، ونَحوٌ مِن مِئَتَي رَجُلٍ مِن أصحابِ النَّبِيِّ صلى الله عليه و آله، وغَيرِهِم. فَقامَ فيهِمُ الحُسَينُ عليه السلام خَطيبا، فَحَمِدَ اللّه َ وأثنى عَلَيهِ، ثُمَّ قالَ | يک سال پيش از مرگ معاويه، حسين بن على(ع) حج گزارد و عبداللّه بن عبّاس و عبداللّه بن جعفر نيز با او بودند. حسين(ع) حاجيان بنىهاشم را از مرد و زن و وابستگان و پيروانشان و نيز هر كس از انصار را كه خود يا خانوادهاش مىشناخت، جمع کرد و سپس پيکهايى فرستاد با این پیام که: «هيچ يک از اصحاب پيامبر(ص) را كه امسال به حج آمدهاند و به صلاح و عبادت معروفاند، از قلم نیندازید، مگر آن كه برايم گردشان بياوريد». بيش از هفتصدنفر در خيمههاى حسين(ع) در سرزمين منا گرد آمدند. بيشتر اين افراد، از تابعيان و حدود دويست نفر نيز از اصحاب پيامبر(ص) و غير آنان بودند . حسين(ع) ميان آنان به سخن ايستاد و پس از حمد و ثناى خداوند، گفت: |
أمّا بَعدُ، فَإِنَّ هذَا الطّاغِيَةَ قَد فَعَلَ بِنا وبِشيعَتِنا ما قَد رَأَيتُم وعَلِمتُم وشَهِدتُم، وإنّي اُريدُ أن أسأَلَكُم عَن شَيءٍ، فَإِن صَدَقتُ فَصَدِّقوني وإن كَذَبتُ فَكَذِّبوني: أسأَلُكُم بِحَقِّ اللّه ِ عَلَيكُم وحَقِّ رَسولِ اللّه ِ وحَقِّ قَرابَتي مِن نَبِيِّكُم، لَمّا سَيَّرتُم مَقامي هذا، ووَصَفتُم مَقالَتي، ودَعَوتُم أجمَعينَ في أنصارِكُم مِن قَبائِلِكُم مَن أمِنتُم مِنَ النّاسِ ووَثِقتُم بِهِ، فَادعوهُم إلى ما تَعلَمونَ مِن حَقِّنا؛ فَإِنّي أتَخَوَّفُ أن يَدرُسَ هذَا الأَمرُ ويَذهَبَ الحَقُّ ويُغلَبَ، «وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكَـفِرُونَ». وما تَرَكَ شَيئا مِمّا أنزَلَ اللّه ُ فيهِم مِنَ القُرآنِ إلّا تَلاهُ وفَسَّرَهُ، ولا شَيئا مِمّا قالَهُ رَسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله في أبيهِ وأخيهِ واُمِّهِ وفي نَفسِهِ وأهلِ بَيتِهِ إلّا رَواهُ. وكُلُّ ذلِكَ يَقولُ الصَّحابَةُ: اللّهُمَّ نَعَم ، قَد سَمِعنا وشَهِدنا. ويَقولُ التّابِعِيُّ: اللّهُمَّ قَد حَدَّثَني بِهِ مَن اُصَدِّقُهُ وأَأتَمِنُهُ مِنَ الصَّحابَةِ. فَقالَ : أنشُدُكُمُ اللّه َ إلّا حَدَّثتُم بِهِ مَن تَثِقونَ بِهِ وبِدينِهِ. فَكانَ فيما ناشَدَهُمُ الحُسَينُ عليه السلام وذَكَّرَهُم أن قالَ: أنشُدُكُمُ اللّه َ، أتَعلَمونَ أنَّ عَلِيَّ بنَ أبيطالِبٍ كانَ أخا رَسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله حينَ آخى بَينَ أصحابِهِ، فَآخى بَينَهُ وبَينَ نَفسِهِ وقالَ: «أنتَ أخي وأنَا أخوكَ فِي الدُّنيا وَالآخِرَةِ»؟ قالوا: اللّهُمَّ نَعَم. | اما بعد، اين طاغوت [معاویه]، با ما و پيروانمان، آن كرده كه ديدهايد و مىدانيد و پيش روى شماست. من مىخواهم پرسشى از شما بكنم. اگر راست گفتم، تصديقم كنيد و اگر دروغ گفتم، تكذيبم كنيد. به حق خدا بر شما و حق پيامبر خدا(ص) و حقّ نزديكىام به پيامبرتان، چون از اين جا رفتيد و گفتهام را نقل كرديد و هر آن كس از ياوران قبيلهتان را كه از او ايمن بوديد و به وى اعتماد داشتيد، فرا خوانديد، آنان را به آنچه از حق ما مىدانيد، فرا بخوانيد؛ چرا كه من بيم دارم كه اين موضوع (امامت)، از ياد برود و حق مغلوب شود و از ميان برود: «هرچند خداوند تمامكننده نور خويش است، اگرچه كافران را ناخوش آيد. و حسين(ع) چيزى از قرآن را كه در حق ايشان نازل شده بود فرو ننهاد، جز آنكه آن را خواند و تفسير كرد و هيچ حديثى از آنچه پيامبر(ص) در باره پدر، برادر، مادر، خودش و خاندانش فرموده بود را نادیده نگرفت، جز آنكه روايتش كرد و در باره همه اينها، صحابه مى گفتند: آرى، آرى، [اين را از پيامبر(ص)] شنيديم و ديديم» و تابعى مىگفت: آرى، آرى، آن را فردى از صحابه براى من نقل كرده كه او را راستگو و امين مىدانم. حسين(ع) فرمود: شما را به خدا سوگند مىدهم كه اين را جز به كسى كه به خودش و دينش اطمينان داريد نگوييد. و از جمله آنچه حسين(ع) آنها را به آن سوگند داد و به يادشان آورد اين بود كه گفت: شما را به خدا سوگند مىدهم، آيا مىدانيد كه وقتى [پيامبر(ص) ]بين يارانش پيمان برادرى بست، على بن ابىطالب، برادر پيامبر خدا(ص) بود؛ پس بين او و خودش پيمان برادرى بست و فرمود: در دنيا و آخرت، تو برادرِ منى و من برادر تو ام. گفتند : بهخدا، آرى. |
قالَ: أنشُدُكُمُ اللّه َ، هَل تَعلَمونَ أنَّ رَسولَ اللّه ِ صلى الله عليه و آله اشتَرى مَوضِعَ مَسجِدِهِ ومَنازِلِهِ فَابتَناهُ، ثُمَّ ابتَنى فيهِ عَشَرَةَ مَنازِلَ، تِسعَةً لَهُ وجَعَلَ عاشِرَها في وَسَطِها لِأَبي، ثُمَّ سَدَّ كُلَّ بابٍ شارِعٍ إلَى المَسجِدِ غَيرَ بابِهِ، فَتَكَلَّمَ في ذلِكَ مَن تَكَلَّمَ، فَقالَ صلى الله عليه و آله: «ما أنَا سَدَدتُ أبوابَكُم وفَتَحتُ بابَهُ، ولكِنَّ اللّه َ أمَرَني بِسَدِّ أبوابِكُم وفَتحِ بابِهِ»، ثُمَّ نَهَى النّاسَ أن يَناموا فِي المَسجِدِ غَيرَهُ، وكانَ يُجنِبُ فِي المَسجِدِ ومَنزِلُهُ في مَنزِلِ رَسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله، فَوُلِدَ لِرَسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله ولَهُ فيهِ أولادٌ ؟ قالوا : اللّهُمَّ نَعَم. | {{{6}}} |