انگیزه‌های غیبت کردن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
خط ۵: خط ۵:
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}


==دشمني==
== دشمنی ==
ممکن است با کسی که از او غیبت می‌کنیم دشمنی داریم و همین دشمنی سبب می‌شود علیه او اقدامی کنیم و از او غیبت کنیم و او را در نزد دیگران کوچک و خوار کنیم. اگر این چنین است باید اولا دشمنی را از بین برده و با خود بگوییم مؤمنین که با هم برادرند<ref>حجرات/۱۰.</ref> نباید دشمن باشند نباید بد هم را بخواهند و ….


ممكن است با كسي كه از او غيبت‌ مي‌كنيم دشمني داريم و همين دشمني سبب مي‌شود عليه او اقدامي كنيم و از او غيبت كنيم و او را در نزد ديگران كوچك و خوار كنيم. اگر اين چنين است بايد اولا دشمني را از بين برده و با خود بگوييم مؤمنين كه با هم برادرند<ref>حجرات/۱۰.</ref> نبايد دشمن باشند نبايد بد هم را بخواهند و .... .
اگر هم با او دشمن هستیم آیا با غیبت کردن داریم به او بدی می‌کنیم یا خوبی؟ در روایات آمده است که کارهای خوب آدم غیبت کننده وارد نامه اعمال غیبت شونده می‌شود؛ پس ما داریم با غیبت او در واقع به خودمان بدی می‌کنیم نه به دشمنمان.<ref>موسوی خمینی، روح‌الله، چهل حدیث.</ref>


اگر هم با او دشمن هستيم آيا با غيبت كردن داريم به او بدي مي‌كنيم يا خوبي؟ در روايات آمده است كه كارهاي خوب آدم غيبت كننده وارد نامه اعمال غيبت شونده مي‌شود؛ پس ما داريم با غيبت‌ او در واقع به خودمان بدي مي‌كنيم نه به دشمنمان.<ref>موسوي خميني، روح‌الله، چهل حديث.</ref>
== حسادت ==
ممکن است از روی حسادت غیبت کنیم در این صورت باید حسادتی که در ما هست درمان شود باید با خودمان بیندیشیم که چرا ما باید از بین رفتن نعمتی را که خدا به او داده طلب و آرزو کنیم. خداوند شاید خیر و مصلحت او می‌دانسته که به او نعمت داده و به ما نداده است.<ref>همان، ص۱۱۲.</ref>خداوند می‌تواند در عین این که به او ـ غیبت شونده ـ نعمت داده به ما نیز بدهد. لازم نیست که آرزو کنیم که نعمت او را بگیرد تا به ما برسد.


==حسادت==
== دلسوزی ==
ممکن است از روی دلسوزی باشد<ref>ر. ک. نراقی، ملا احمد، معراج السعاده، مؤسسه مطبوعاتی هدف، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص۴۰۷.</ref> یعنی ما گاهی مشکل و گرفتاری یک فرد را که به نوعی عیب حساب می‌شود از روی دلسوزی در میان جمع مطرح می‌کنیم در حالی که او اگر بشنود ناراحت می‌شود و دوست ندارد که دیگران از مشکل و عیب او باخبر شوند. در این‌جا باید بیندیشیم که این راه دلسوزی نیست. اگر مشکل او قابل حل است و خودمان می‌توانیم حل کنیم باید در رفع آن بکوشیم؛ نه آنکه آن را هر جا می‌رویم بیان کنیم یا اگر خودمان نمی‌توانیم فقط به کسی که می‌تواند - آن هم به شکل خصوصی - در میان بگذاریم. اگر می‌خواهیم خدمتی بکنیم نباید آبروی او را بریزیم.


ممكن است از روي حسادت غيبت كنيم در اين صورت بايد حسادتي كه در ما هست درمان شود بايد با خودمان بينديشيم كه چرا ما بايد از بين رفتن نعمتي را كه خدا به او داده طلب و آرزو كنيم. خداوند شايد خير و مصلحت او مي‌دانسته كه به او نعمت داده و به ما نداده است.<ref>همان، ص۱۱۲.</ref>خداوند مي‌تواند در عين اين كه به او ـ غيبت شونده ـ نعمت داده به ما نيز بدهد. لازم نيست كه آرزو كنيم كه نعمت او را بگيرد تا به ما برسد.
== مجلس‌گرمی ==
ممکن است به خاطر هیچ‌یک از این انگیزه‌ها نباشد؛ بلکه صرفاً برای خوشگذارنی و دور هم نشستن و با گفتن سخن از این و آن لحظاتی را به خنده برگزار کردن. در این صورت باید اندیشید آیا چند لحظه خوش بودن به عذاب و عقوبتی که در پی دارد می‌ارزد یا راه مناسب‌تر و بهتری بدون آن که عقوبت اخروی به همراه داشته باشد وجود ندارد. آیا نمی‌توان غیبت نکرد و خوش بود آیا نمی‌توان به سرگرمی‌ها حلال پرداخت.


==دلسوزي==
== دیگر انگیزه‌ها ==
ممکن است انگیزه‌های دیگری باشد که باید آنها را شناسایی کرد و با تفکر و مطالعه کتب اخلاق اسلامی راه حل مبارزه با آن را پیدا کرد.


ممكن است از روي دلسوزي باشد<ref>ر.ك: نراقي، ملا احمد، معراج السعاده، مؤسسه مطبوعاتي هدف، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص۴۰۷.</ref> يعني ما گاهي مشكل و گرفتاري يك فرد را كه به نوعي عيب حساب مي‌شود از روي دلسوزي در ميان جمع مطرح مي‌كنيم در حالي كه او اگر بشنود ناراحت مي‌شود و دوست ندارد كه ديگران از مشكل و عيب او باخبر شوند. در اين جا بايد بينديشيم كه اين راه دلسوزي نيست. اگر مشكل او قابل حل است و خودمان مي‌توانيم حل كنيم بايد در رفع آن بكوشيم؛ نه آنكه آن را هر جا مي‌رويم بيان كنيم يا اگر خودمان نمي‌توانيم فقط به كسي كه مي‌تواند - آن هم به شكل خصوصي - در ميان بگذاريم. اگر مي‌‌خواهيم خدمتي بكنيم نبايد آبروي او را بريزيم.
خداوند در قرآن وقتی می‌خواهد از غیبت نهی کند اول از چیزهایی که ممکن است زمینه غیبت را فراهم کنند نهی می‌کند و می‌گوید: «از بسیاری گمان‌ها بپرهیزید؛ چرا که بعضی از گمان‌ها گناه می‌باشد.»<ref>حجرات/۱۲.</ref> نباید به دیگران بدگمان شد. باید رفتار و کردار آنها را بر وجهی درست حمل کرد. باید اگر احیاناً رفتار مشکوک می‌بینیم، بگوییم ان شاء الله قصد خیر داشته و امثال آن. نباید آن را به گونه ناصحیح تفسیر کرده بدگمان نباید شد که همین بدگمانی سبب می‌شود بروید ببینید قضیه چیست و به تجسس بپردازید. وقتی که تجسس کردید ممکن است به عیبی یا رفتار ناشایستی برخورد کنید. به چیزی دست پیدا کنید که دیگران از آن بی‌خبر هستند بعد بیایید آن را برای آنها تعریف کنید و به این وسیله مبتلا به غیبت شوید؛ لذا خداوند از سه رفتار ناشایست ۱. بدگمانی؛ ۲. تجسس؛ ۳. غیبت نهی می‌کند.
 
==مجلس‌گرمي==
 
ممكن است به خاطر هيچ يك از اين انگيزه‌ها نباشد؛ بلكه صرفاً براي خوشگذارني و دور هم نشستن و با گفتن سخن از اين و آن لحظاتي را به خنده برگزار كردن. در اين صورت بايد انديشيد آيا چند لحظه خوش بودن به عذاب و عقوبتي كه در پي دارد مي‌ارزد يا راه مناسب‌تر و بهتري بدون آن كه عقوبت اخروي به همراه داشته باشد وجود ندارد. آيا نمي‌توان غيبت نكرد و خوش بود آيا نمي‌توان به سرگرمي‌ها حلال پرداخت.
 
==دیگر انگيزه‌ها==
 
ممكن است انگيزه‌هاي ديگري باشد كه بايد آنها را شناسايي كرد و با تفكر و مطالعه كتب اخلاق اسلامي راه حل مبارزه با آن را پيدا كرد.
 
خداوند در قرآن وقتي مي‌خواهد از غيبت نهي كند اول از چيزهايي كه ممكن است زمينه غيبت را فراهم كنند نهي مي‌كند و مي‌گويد: «از بسياري گمان ها بپرهيزيد؛ چرا كه بعضي از گمان ها گناه مي باشد.»<ref>حجرات/۱۲.</ref> نبايد به ديگران بد گمان شد. بايد رفتار و كردار آنها را بر وجهي درست حمل كرد. بايد اگر احياناً رفتار مشكوك مي‌بينيم، بگوييم ان شاء الله قصد خير داشته و امثال آن. نبايد آن را به گونه ناصحيح تفسير كرده بدگمان نبايد شد كه همين بدگماني سبب مي‌شود برويد ببينيد قضيه چيست و به تجسس بپردازيد. وقتي كه تجسس كرديد ممكن است به عيبي يا رفتار ناشايستي برخورد كنيد. به چيزي دست پيدا كنيد كه ديگران از آن بي‌خبر هستند بعد بياييد آن را براي آنها تعريف كنيد و به اين وسيله مبتلا به غيبت شويد. لذا خداوند از سه رفتار ناشايست ۱. بدگماني؛ ۲. تجسس؛۳. غيبت نهي مي‌كند.


{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}

نسخهٔ ‏۲۹ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۱۲

سؤال

انگیزه‌های غیبت کردن چیست؟


دشمنی

ممکن است با کسی که از او غیبت می‌کنیم دشمنی داریم و همین دشمنی سبب می‌شود علیه او اقدامی کنیم و از او غیبت کنیم و او را در نزد دیگران کوچک و خوار کنیم. اگر این چنین است باید اولا دشمنی را از بین برده و با خود بگوییم مؤمنین که با هم برادرند[۱] نباید دشمن باشند نباید بد هم را بخواهند و ….

اگر هم با او دشمن هستیم آیا با غیبت کردن داریم به او بدی می‌کنیم یا خوبی؟ در روایات آمده است که کارهای خوب آدم غیبت کننده وارد نامه اعمال غیبت شونده می‌شود؛ پس ما داریم با غیبت او در واقع به خودمان بدی می‌کنیم نه به دشمنمان.[۲]

حسادت

ممکن است از روی حسادت غیبت کنیم در این صورت باید حسادتی که در ما هست درمان شود باید با خودمان بیندیشیم که چرا ما باید از بین رفتن نعمتی را که خدا به او داده طلب و آرزو کنیم. خداوند شاید خیر و مصلحت او می‌دانسته که به او نعمت داده و به ما نداده است.[۳]خداوند می‌تواند در عین این که به او ـ غیبت شونده ـ نعمت داده به ما نیز بدهد. لازم نیست که آرزو کنیم که نعمت او را بگیرد تا به ما برسد.

دلسوزی

ممکن است از روی دلسوزی باشد[۴] یعنی ما گاهی مشکل و گرفتاری یک فرد را که به نوعی عیب حساب می‌شود از روی دلسوزی در میان جمع مطرح می‌کنیم در حالی که او اگر بشنود ناراحت می‌شود و دوست ندارد که دیگران از مشکل و عیب او باخبر شوند. در این‌جا باید بیندیشیم که این راه دلسوزی نیست. اگر مشکل او قابل حل است و خودمان می‌توانیم حل کنیم باید در رفع آن بکوشیم؛ نه آنکه آن را هر جا می‌رویم بیان کنیم یا اگر خودمان نمی‌توانیم فقط به کسی که می‌تواند - آن هم به شکل خصوصی - در میان بگذاریم. اگر می‌خواهیم خدمتی بکنیم نباید آبروی او را بریزیم.

مجلس‌گرمی

ممکن است به خاطر هیچ‌یک از این انگیزه‌ها نباشد؛ بلکه صرفاً برای خوشگذارنی و دور هم نشستن و با گفتن سخن از این و آن لحظاتی را به خنده برگزار کردن. در این صورت باید اندیشید آیا چند لحظه خوش بودن به عذاب و عقوبتی که در پی دارد می‌ارزد یا راه مناسب‌تر و بهتری بدون آن که عقوبت اخروی به همراه داشته باشد وجود ندارد. آیا نمی‌توان غیبت نکرد و خوش بود آیا نمی‌توان به سرگرمی‌ها حلال پرداخت.

دیگر انگیزه‌ها

ممکن است انگیزه‌های دیگری باشد که باید آنها را شناسایی کرد و با تفکر و مطالعه کتب اخلاق اسلامی راه حل مبارزه با آن را پیدا کرد.

خداوند در قرآن وقتی می‌خواهد از غیبت نهی کند اول از چیزهایی که ممکن است زمینه غیبت را فراهم کنند نهی می‌کند و می‌گوید: «از بسیاری گمان‌ها بپرهیزید؛ چرا که بعضی از گمان‌ها گناه می‌باشد.»[۵] نباید به دیگران بدگمان شد. باید رفتار و کردار آنها را بر وجهی درست حمل کرد. باید اگر احیاناً رفتار مشکوک می‌بینیم، بگوییم ان شاء الله قصد خیر داشته و امثال آن. نباید آن را به گونه ناصحیح تفسیر کرده بدگمان نباید شد که همین بدگمانی سبب می‌شود بروید ببینید قضیه چیست و به تجسس بپردازید. وقتی که تجسس کردید ممکن است به عیبی یا رفتار ناشایستی برخورد کنید. به چیزی دست پیدا کنید که دیگران از آن بی‌خبر هستند بعد بیایید آن را برای آنها تعریف کنید و به این وسیله مبتلا به غیبت شوید؛ لذا خداوند از سه رفتار ناشایست ۱. بدگمانی؛ ۲. تجسس؛ ۳. غیبت نهی می‌کند.


مطالعه بیشتر

  • آفات زبان، محسن غفاری، تهران، پیام آزادی.

منابع

  1. حجرات/۱۰.
  2. موسوی خمینی، روح‌الله، چهل حدیث.
  3. همان، ص۱۱۲.
  4. ر. ک. نراقی، ملا احمد، معراج السعاده، مؤسسه مطبوعاتی هدف، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص۴۰۷.
  5. حجرات/۱۲.