خلق کودکانی که زود میمیرند: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
== مرگ، عدم و نابودی نیست == | == مرگ، عدم و نابودی نیست == | ||
عطا کردن وجود از طرف خداوند، خود لطف و تفضّل است و همین که طفل به وجود پا میگذارد، خیر است.<ref>خرازی، سید محسن، بدایه المعارف الالهیه، قم، مؤسسه نشر اسلامی، چاپ نهم، ۱۴۲۲ق، ص۱۲۷.</ref> از طرف دیگر مرگ نیستی و نابودی نیست، اگر نیستی و عدم بود، این اشکال وجود داشت که جای سئوال وجود داشت که چرا به وجود آمد و چرا از بین رفت و لکن گفتیم که صرف وجود پیدا کردن خیر است. | |||
نکته دیگر اینکه: در تولد و مرگ این طفل حکمتهای دیگری نیز نهفته است، اولاً این که این جریان نظیر سایر مشکلات و سختیهای دنیا باعث امتحان و آزمایش افراد و در اینجا والدین و نزدیکان طفل میشود که در صورت صبر بر آن، به مقامات معنوی و پاداشهای اخروی و دنیوی نائل میآیند،<ref>اندیشه اسلامی(۱)، ص۱۳۳–۱۳۴.</ref> یا حکمت دیگر این که والدین طفل در اثر تحمل سختیهای تولد و مراقبت از او به پاداش میرسند. | نکته دیگر اینکه: در تولد و مرگ این طفل حکمتهای دیگری نیز نهفته است، اولاً این که این جریان نظیر سایر مشکلات و سختیهای دنیا باعث امتحان و آزمایش افراد و در اینجا والدین و نزدیکان طفل میشود که در صورت صبر بر آن، به مقامات معنوی و پاداشهای اخروی و دنیوی نائل میآیند،<ref>اندیشه اسلامی(۱)، ص۱۳۳–۱۳۴.</ref> یا حکمت دیگر این که والدین طفل در اثر تحمل سختیهای تولد و مراقبت از او به پاداش میرسند. |
نسخهٔ ۲۶ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۵۷
چرا خداوند کودکی را که عمرش فقط چند ماه است بوجود میآورد؟
از حکمت خداوند تا مشکلات عالم ماده
خداوند جهان را بر اساس نظام سبب و مسببی خلق نموده است. اراده خداوند بر این تعلق گرفته که هر اتفاق و جریانی در عالم هستی مستند به سبب و علت خودش باشد.[۱]
خداوند، حکیم و خیر محض است. و جهانی که آفریده هدفمند و خیر بوده است[۲] اما در عالم ماده موانع و مشکلاتی نیز وجود دارد. این تضاد و تزاحم لازمه عالم مادی است و عالم ماده نمیتواند بدون هیچ ناخوشایندی باشد.[۳] لازمه عالم ماده بودن مشکلات، بلاها، مریضیها و مرگها و… است. طفلی که به دنیا آمده برای رسیدن به کمال آفریده شده است. اما عالم ماده دارای تضادها و موانع است؛ در مواردی این طفل قبل از رسیدن به مرحله رشد و تکامل، زندگیاش در اثر انواع مشکلات و موانع خاتمه پیدا میکند. این مرگ زودهنگام میتواند در اثر کوتاهی والدین و سرپرستان در نگهداری او، یا وجود مریضیها و بلاها و تصادفات و… باشد.[۴]
امتحان مرگ فرزند برای پیامبر اسلام(ص) و حضرت خدیجه(س)
برای اولیاء الهی و انبیاء و امامان(ع)، امتحانات و مشکلاتِ به مراتب سخت تری وجود دارد. و وظیفه انسان صبر و تحمل و توکل بر خداوند، در برابر این سختیها است. مرگ پیامبر برای پیامبر(ص) نیز اتفاق افتاده است. ایشان همسر خود خدیجه(س) را چنین دلداری دادند: «... ای خدیجه آیا راضی نیستی که روز قیامت به سوی درِ بهشت بیایی در حالی که او (فرزندی که از دنیا رفته بود) ایستاده باشد و دست تو را بگیرد و تو را وارد بهشت نماید و تو را به بهترین جای آن ببرد و آن برای هر مؤمنی هست. خداوند، حاکمتر و گرامیتر از آن است که از مؤمن ثمره قلبش را بگیرد، سپس بعد از آن او را عذاب نماید، ابداً.».[۵]
مرگ، عدم و نابودی نیست
عطا کردن وجود از طرف خداوند، خود لطف و تفضّل است و همین که طفل به وجود پا میگذارد، خیر است.[۶] از طرف دیگر مرگ نیستی و نابودی نیست، اگر نیستی و عدم بود، این اشکال وجود داشت که جای سئوال وجود داشت که چرا به وجود آمد و چرا از بین رفت و لکن گفتیم که صرف وجود پیدا کردن خیر است.
نکته دیگر اینکه: در تولد و مرگ این طفل حکمتهای دیگری نیز نهفته است، اولاً این که این جریان نظیر سایر مشکلات و سختیهای دنیا باعث امتحان و آزمایش افراد و در اینجا والدین و نزدیکان طفل میشود که در صورت صبر بر آن، به مقامات معنوی و پاداشهای اخروی و دنیوی نائل میآیند،[۷] یا حکمت دیگر این که والدین طفل در اثر تحمل سختیهای تولد و مراقبت از او به پاداش میرسند.
مطالعه بیشتر
- مرتضی مطهری، توحید و مسئله شرور در مجموعه آثار، قم، انتشارات صدرا، ۱۳۷۴ش، ج۴.
- جعفر سبحانی، حسن و قبح، مؤسسه امام صادق، قم، ۱۳۸۲ش.
منابع
- ↑ شیروانی، علی، ترجمه و اضافات بدایه الحکمه، قم، مؤسسه انتشارات دارالعلم، چاپ دهم، ۱۳۸۴ش، ص۱۶۹.
- ↑ سبحانی، جعفر، و محمدرضایی، محمد، اندیشه اسلامی(۱)، قم، دفتر نشر معارف، چاپ چهلم، ۱۳۸۷ش، ص۱۲۳.
- ↑ مطهری، مرتضی، عدل الهی، تهران، انتشارات صدرا، چاپ دوم، ۱۳۵۲ش، ص۱۵۹–۱۶۲.
- ↑ ترجمه و اضافات بدایه الحکمه، ص۱۸۲–۱۸۹.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی (دوره ۸ جلدی)، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش، ج۳، ص۲۱۸، ح۲، باب مصیبه الولد از فروع کافی.
- ↑ خرازی، سید محسن، بدایه المعارف الالهیه، قم، مؤسسه نشر اسلامی، چاپ نهم، ۱۴۲۲ق، ص۱۲۷.
- ↑ اندیشه اسلامی(۱)، ص۱۳۳–۱۳۴.