إن مع العسر یسرا: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) (←تیتر) |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
</ref> | </ref> | ||
== المیزان == | |||
رسالتى كه خداى تعالى بر آن جناب تحميل كرده، و دستور داد مردم را به سوى آن دعوت كند سنگينترين بارى است كه بر يك بشر تحميل شود، و معلوم است كه با قبول اين مسئوليت كار بر آن جناب دشوار شده، و همچنين تكذيبى كه قومش نسبت به دعوتش نموده و استخفافى كه به آن جناب كردند، و اصرارى كه در محو نام او مىورزيدند، همه براى آن جناب دشوارى روى دشوارى بوده، و خداى تعالى در آيه قبلى فرمود: ما اين دشوارىها را از دوش تو برداشتيم، و معلوم است كه اين عمل خداى تعالى مانند همه اعمالش بر طبق سنتى بوده كه در عالم به جريان انداخته، و آن اين است كه هميشه بعد از هر دشوارى سهولتى پديد مىآورد، و به همين جهت مطلب دو آيه قبل را تعليل كرده به اينكه اگر از تو وضع وزر كرديم، و اگر نامت را بلند ساختيم، براى اين بود كه سنت ما بر اين جارى شده كه بعد از عسر، يسر بفرستيم، و بنا بر اين احتمال لام در كلمه" العسر" لام جنس خواهد بود، نه لام استغراق، | |||
مىخواهد بفرمايد جنس عسر اين طور است كه به دنبالش يسر مىآيد، نه تمامى فرد فرد عسرها، و بعيد هم نيست كه يسر يا عسر از مصاديق سنتى ديگر باشد، و آن سنت تحول حوادث و تقلب احوال و بى دوامى همه شؤون زندگى دنيا است. و از زمخشرى حكايت شده كه در كشاف گفته: حرف" فاء" در جمله" فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ ..." فاى فصيحه است، و زمينه كلام زمينه تسليت دادن و دلخوش كردن رسول خدا (ص) به وسيله وعدهاى جميل است. وى مىگويد: مشركين رسول خدا (ص) و مؤمنين را سرزنش مىكردند به اينكه مردمى فقيرند، چيزى از مال دنيا ندارند، به حدى اين زخم زبان اوج گرفت كه به دل شريف آن حضرت افتاد كه نكند اسلام نياوردن مردم و تحقيرشان از مؤمنين به خاطر همين تهى دستى مؤمنين است، و خداى تعالى براى دفع اين احتمال نعمتهاى بزرگى را كه به آن جناب ارزانى داشته بود به رخش كشيد، آن گاه اضافه كرد:" فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً".<ref>طباطبايى، محمدحسين، تفسير الميزان، ترجمه محمدباقر موسوی، قم، جامعه مدرسين حوزه علميه، ۱۳۷۴ش، ج۲۰، ص۵۳۳. | |||
</ref> | |||
== مطالعه بیشتر == | == مطالعه بیشتر == |
نسخهٔ ۲۸ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۲۶
این مقاله هماکنون به دست A.rezapour در حال ویرایش است. |
فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا. إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا» آیه ۵ و ۶ سوره شرح به خط محمد اوزچای. | |
مشخصات آیه | |
---|---|
واقع در سوره | شرح |
شماره آیه | ۵ و ۶ |
جزء | ۳۰ |
اطلاعات محتوایی | |
مکان نزول | مکه |
متن و ترجمه آیه
﴿ | فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا. إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا
پس، از پى دشوارى آسانى است. آرى، با دشوارى، آسانى است. شرح:۵ و ۶ |
﴾ |
تفسیر
رسول اکرم(ص) در این مورد فرمودند: «لَنْ يَغْلِبَ عُسْرٌ يُسْرَيْنِ فَإِنَّ مَعَ اَلْعُسْرِ يُسْراً، إِنَّ مَعَ اَلْعُسْرِ يُسْراً؛ هرگز يك عسر، غالب بر دو يسر نشود»[۱]؛ پس «عُسر» میان دو «یُسر» است: گشایش در دنیا یا ثواب در آخرت.[۲] در این رابطه رسول اکرم(ص) فرمودند: «وَ اعْلَمْ أَنَّ النَّصْرَ مَعَ الصَّبْرِ وَ أَنَ الْفَرَجَ مَعَ الْكَرْبِ وَ أَنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً؛ بدان كه با صبر پيروزی و با غم و اندوه خوشحالی و گشايش است و با سختيها آسانی است، همانا با سختیها آسانی است».[۳]
تیتر
این تکرار نشان می دهد که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در سختی و مشقت و مشقت بوده است.[۴]
كلبى گويد يعنى با فقر و بينوايى توانگرى و توسعه خواهد بود. و بعضى گفتهاند: يعنى باشد تيكه تو در آنى از مزاحمت مشركين و اذيّت آنان آسانى و راحتى و آسايش خواهد بود به اينكه خدا تو را بر آنها غلبه دهد تا اينكه اطاعت كنند حقى را كه براى ايشان آوردى از روى ميل و رغبت يا از روى كراهت و ناراحتى، سپس تكرار فرمود اين مطلب را، و فرمود (فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً) با هر سختى و ناراحتى آسايش و آسانى خواهد بود، عطاء از ابن عبّاس روايت كرد كه گفت خداوند متعال ميفرمايد من يك ناراحتى و شدّت خلق كردم و دو راحتى و آسايش، پس هرگز سختى بر راحتى شدّت بر رفاهيّت غلبه نكند.[۵]
مشكلات و سختيها به اين صورت باقى نمىماند، كارشكنيهاى دشمنان براى هميشه ادامه نخواهد يافت، و محروميتهاى مادى و مشكلات اقتصادى و فقر مسلمين به همين صورت ادامه نمىيابد. آن كس كه تحمل مشكلات كند، و در برابر طوفانها ايستادگى به خرج دهد روزى ميوه شيرين آن را مىچشد، روزى كه فرياد دشمنان خاموش، كارشكنيها بى رنگ، جادههاى پيشرفت و تكامل صاف، و پيمودن مسير حق آسان خواهد شد.
گرچه بعضى از مفسران اين آيات را اشاره به فقر مالى عمومى مسلمانان در آغاز ظهور اسلام شمردهاند، ولى گستردگى مفهوم آيات همه مشكلات را شامل مىشود، اين دو آيه به صورتى مطرح شده كه اختصاص به شخص پيامبر اكرم ص و زمان آن حضرت نيز ندارد و بلكه به صورت يك قاعده كلى و به عنوان تعليلى بر مباحث سابق مطرح است، و به همه انسانهاى مؤمن مخلص و تلاشگر نويد مىدهد كه هميشه در كنار سختيها آسانيها است، حتى تعبير به" بعد" نمىكند بلكه تعبير به" مع" كه نشانه همراهى است مىكند.[۶]
المیزان
رسالتى كه خداى تعالى بر آن جناب تحميل كرده، و دستور داد مردم را به سوى آن دعوت كند سنگينترين بارى است كه بر يك بشر تحميل شود، و معلوم است كه با قبول اين مسئوليت كار بر آن جناب دشوار شده، و همچنين تكذيبى كه قومش نسبت به دعوتش نموده و استخفافى كه به آن جناب كردند، و اصرارى كه در محو نام او مىورزيدند، همه براى آن جناب دشوارى روى دشوارى بوده، و خداى تعالى در آيه قبلى فرمود: ما اين دشوارىها را از دوش تو برداشتيم، و معلوم است كه اين عمل خداى تعالى مانند همه اعمالش بر طبق سنتى بوده كه در عالم به جريان انداخته، و آن اين است كه هميشه بعد از هر دشوارى سهولتى پديد مىآورد، و به همين جهت مطلب دو آيه قبل را تعليل كرده به اينكه اگر از تو وضع وزر كرديم، و اگر نامت را بلند ساختيم، براى اين بود كه سنت ما بر اين جارى شده كه بعد از عسر، يسر بفرستيم، و بنا بر اين احتمال لام در كلمه" العسر" لام جنس خواهد بود، نه لام استغراق،
مىخواهد بفرمايد جنس عسر اين طور است كه به دنبالش يسر مىآيد، نه تمامى فرد فرد عسرها، و بعيد هم نيست كه يسر يا عسر از مصاديق سنتى ديگر باشد، و آن سنت تحول حوادث و تقلب احوال و بى دوامى همه شؤون زندگى دنيا است. و از زمخشرى حكايت شده كه در كشاف گفته: حرف" فاء" در جمله" فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ ..." فاى فصيحه است، و زمينه كلام زمينه تسليت دادن و دلخوش كردن رسول خدا (ص) به وسيله وعدهاى جميل است. وى مىگويد: مشركين رسول خدا (ص) و مؤمنين را سرزنش مىكردند به اينكه مردمى فقيرند، چيزى از مال دنيا ندارند، به حدى اين زخم زبان اوج گرفت كه به دل شريف آن حضرت افتاد كه نكند اسلام نياوردن مردم و تحقيرشان از مؤمنين به خاطر همين تهى دستى مؤمنين است، و خداى تعالى براى دفع اين احتمال نعمتهاى بزرگى را كه به آن جناب ارزانى داشته بود به رخش كشيد، آن گاه اضافه كرد:" فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً".[۷]
مطالعه بیشتر
منابع
- ↑ عروسی حویزی، عبد علی، نورالثقلین، قم، اسماعیلیان، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۶۰۴.
- ↑ طبرسی، فضل، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۷۷۱.
- ↑ ابن بابویه، محمد، من لا یحضره الفقیه، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۴۱۳.
- ↑ سيد قطب، في ظلال القران، بيروت- القاهرة، دار الشروق، ۱۴۱۲ق، ج۶، ص۳۹۳۰.
- ↑ طبرسى، فضل بن حسن، تفسير مجمع البيان، ترجمه حسین نورهمدانی و دیگران، تهران، فراهانی، ج۲۷، ص۱۵۸.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلامية، ۱۳۷۱ش، ج۲۷، ص۱۲۸.
- ↑ طباطبايى، محمدحسين، تفسير الميزان، ترجمه محمدباقر موسوی، قم، جامعه مدرسين حوزه علميه، ۱۳۷۴ش، ج۲۰، ص۵۳۳.