ولایت: تفاوت میان نسخهها
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
==ولایت پیامبر(ص) و اهلبیت(ع)== | ==ولایت پیامبر(ص) و اهلبیت(ع)== | ||
ولایت خداوند، چه ولایت تکوینی و چه ولایت تشریعی، ولایت بالذات است؛ زیرا خداوند مالک و صاحب اختیار تمامی هستی است و هیچکس حق تصرف در چیزی را مگر با اجازه خدا ندارد. خداوند این اجازه را در امور تکوینی و تشریعی به پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم(ع) داده است. این ولایت تبعی و در طول ولایت خداوند متعال است. ولایت برخی از پیامبران(ع) و ائمه معصومین(ع)، ظهور و تجلی ولایت خداست.<ref>حسنزاده، حسن، انسان کامل از ديدگاه نهج البلاغه، قم، انتشارات قیام، ۱۳۷۲ش، ص۷۹-۸۹.</ref> | ولایت خداوند، چه ولایت تکوینی و چه ولایت تشریعی، ولایت بالذات است؛ زیرا خداوند مالک و صاحب اختیار تمامی هستی است و هیچکس حق تصرف در چیزی را مگر با اجازه خدا ندارد. خداوند این اجازه را در امور تکوینی و تشریعی به پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم(ع) داده است. این ولایت تبعی و در طول ولایت خداوند متعال است. ولایت برخی از پیامبران(ع) و ائمه معصومین(ع)، ظهور و تجلی ولایت خداست.<ref>حسنزاده، حسن، انسان کامل از ديدگاه نهج البلاغه، قم، انتشارات قیام، ۱۳۷۲ش، ص۷۹-۸۹.</ref> |
نسخهٔ ۱۸ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۴۰
این مقاله هماکنون به دست Shamloo در حال ویرایش است. |
لطفا مفهوم ولایت را به طور خلاصه توضیح دهید.
مفهومشناسی
ولايت در لغت به معنای قرب و نزديكى دو چیز است به طوری که میان آنها چیزی فاصله نشده باشد.[۱] مفهوم ولایت از مفاهيم اضافى بهشمار مىرود؛ اگر چيزى در كنار چيز دیگری قرار بگيرد، مىگويند «وليه»، يعنى نزديک او شد. اگر چيزى به شخصى يا شيئى نزديک باشد، آن شیٔ يا شخص هم به آن چيز نزديک خواهد بود؛ بنابراين ولايت مانند مفهوم برادری يک نوع مفهوم اضافه با دو طرف یکسان است.[۲]
ولایت در مورد قرب و نزدیکی، چه نزدیکی مکانی و چه نزدیکی معنوی، بهکار رفته است. این واژه به همین مناسبت در مورد دوستی، یاری، تصدی امر، تسلط و معانی دیگر از این دست استعمال شده است، چون در همه این معانی نوعی مباشرت و اتصال وجود دارد.[۳] محققان درباره کلمه ولایت از نظر موارد استعمال میگویند که وِلایت به معنی نصرت است و اما وَلایت به معنی تصدی و صاحب اختیاری یک کار است. همچنین، گفته شده که معنی هر دو یکی است و حقیقت آن همان تصدی و صاحب اختیاری است.[۴]
انواع ولایت
ولایت به دو ولایت تکوینی و تشریعی تقسیم میشود:
- ولایت تکوینی: ولایت تکوینی بهمعنای تصرف در نظام خلقت و قانونهای آن است. این نوع ولایت اساساً مربوط به خداوند است که خالق هستی و نظام خلقت و قوانین حاکم بر آن است.[۵] پس ولایت تکوینی یعنی سرپرستی موجودات جهان و تصرف عینی داشتن در آنها.[۶] ولایت تکوینی ذاتاً از آن خداست، ولی افراد بر اثر پيمودن راه بندگى میتوانند به آنچنان كمال و قرب معنوى دست پيدا كند كه به اذن الهى بتوانند در جهان و انسانها تصرف كنند. پس، ولايت تكوينى كمال و واقعيتى اكتسابى است و راه كسب برخى از مراتب آن به روى همه باز است. ولايت تكوينى يک كمال روحى و معنوى است كه در سايه عمل به قوانین خدايى و قوانين شرع در درون انسان پديد مىآيد و سرچشمه مجموعهاى از كارهاى خارق العاده مىگردد.[۷]
- ولایت تشریعی: این نوع ولایت بهمعنای ولایت در محدوده تشریع است که تابع قانون الهی و نوعی ولایت در امور اعتباری و قراردادی به شمار میرود.[۸] این نوع ولایت بهعنوان مقام و منصبی قراردادى، برای اداره شؤون اجتماعى، به گروه برگزيدهاى از جانب خداوند داده مىشود.[۹] مقاماتى كه در ولايت تشريعى اعطا میشود همگى موهبت الهی است كه پس از وجود سلسلهای از زمينهها به افراد اعطا میشود و جز خواست خدا چيزى در آن دخالت ندارد.[۱۰]
ولایت خداوند
ولایت، گاهی اشاره به فعل خدا که یکی از اسماء و صفات خداوند است و عین توحید است. این نوع ولایت که ولایت تکوینی و رابطه علی و معلولی بین خالق و مخلوق است، منحصر به خداست. از آنجا که ولایت خداوند ذاتی است، بنابراین
ولایت گاهی بر فعل انسان است که در این حالت، از سنخ ولایت تشریعی است. این نوع ولایت در فقه مورد بررسی قرار میگیرد و شامل ولایت بر محجوران و ولایت بر نخبگان جامعه یا ولایت فقیه میشود.
با وجود اینکه ولایت در عرفان، جنبه باطنی دین و به منزله گنجی مخفی است، به عقیده برخی هر سالکی با پیمودن مراحل سلوک میتواند به آن دست یابد. ولایت، مقام قرب است که به عقیده برخی دیگر مخصوص پیامبر اسلام و ائمه معصومین است.
ولایت پیامبر(ص) و اهلبیت(ع)
ولایت خداوند، چه ولایت تکوینی و چه ولایت تشریعی، ولایت بالذات است؛ زیرا خداوند مالک و صاحب اختیار تمامی هستی است و هیچکس حق تصرف در چیزی را مگر با اجازه خدا ندارد. خداوند این اجازه را در امور تکوینی و تشریعی به پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم(ع) داده است. این ولایت تبعی و در طول ولایت خداوند متعال است. ولایت برخی از پیامبران(ع) و ائمه معصومین(ع)، ظهور و تجلی ولایت خداست.[۱۱]
متکلمان شیعه معتقدند همه پیامبران(ع) ولی نبودند و، طبق آیات قرآن، فقط برخی از پیامبران(ع) نظیر پیامبر خدا(ص) و حضرت ابراهیم(ع) به این مقام رسیدهاند.[۱۲] همچنین، معتقدند که معرفی ولی، بر اساس قاعده لطف بر خدا واجب است.[۱۳] برای تحقق این قاعده لازم است که ولی معصوم باشد و توسط معصوم دیگری همچون پیامبر معرفی شده باشد.[۱۴]
ولایت فقیه
ولایتی که در ولایت فقیه مطرح است، از سنخ ولایت تشریعی است که امری اعتباری است و خداوند متعال به افراد دارای صلاحیت واگذار نموده است. این ولایت، در طول ولایت پیامبر اکرم و امامان معصوم(ع) بوده و مربوط به امور حکومتی و اداره جامعه است و حوزه فردی و شخصی افراد و اموری که از اختصاصات معصوم(ع) است را شامل نمیشود.
ولایت به اعتبار افراد
از یک منظر، ولایت به اعتبار افراد تحت ولایت، به ولایت عامه و ولایت خاصه قابل تقسیم است. اگر ولایت و سرپرستی نسبت به افراد خاصی باشد آن ولایت خاصه است مثل ولایت اولیای میّت یا ولایت اولیای دم و وارثان مقتول یا قیم و وصی یا ولایت پدر بر فرزند که همه اینها چون ولایت بر فرد خاصی دارند به آن ولایت خاصه گفتهاند.
اگر ولایت و سرپرستی نسبت به عموم افراد جامعه باشد این نوع ولایت را ولایت عامه گویند مثل ولایت پیامبران، امامان و فقیهان که ولایت آنان نسبت به عموم افراد جامعه است لذا ولایت عامه دارند.
مطالعه بیشتر
- موسوی خمینی، سید روحالله، ولایت فقیه، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ره، ۱۳۷۷.
- جوادی آملی، عبدالله، کتاب «ولایت فقیه ولایت فقاهت و عدالت»، مؤسسه اسراء.
- مصباح یزدی، محمدتقی، پرسشها و پاسخها، مؤسسه آموزش و پژوهش امام خمینی (ره).
- مصباح یزدی، محمد تقی، نگاهی گذرا به نظریه ولایت فقیه، قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره، ۱۳۷۸
- جوان آراسته، حسین، مبانی حکومت اسلامی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه، ۱۳۸۲.
منابع
- ↑ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات في غريب القرآن، تحقیق صفوان عدنان الداودی، دمشق، دار القلم و الدار الشامية، ۱۴۱۲ق، ص۸۸۵.
- ↑ جوادی آملی، عبدالله، ولایت در قرآن، تهران، مركز نشر فرهنگى رجاء، ۱۳۶۷ش، ص۳۷-۳۸.
- ↑ مطهری، مرتضی، ولاءها و ولایتها، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۷۷ش، ص۱۴.
- ↑ مطهری، ولاءها و ولایتها، ص۱۵.
- ↑ مصباح یزدی، محمدتقی، نگاهی گذرا به نظریه ولایت فقیه، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى، ۱۳۸۲، ص۷۹.
- ↑ جوادی آملی، عبدالله، ولایت فقیه، ولایت فقاهت و عدالت، قم، مرکز نشر اسرا، ۱۳۸۵، ص۱۲۳.
- ↑ سبحانی، ولايت تشريعى و تكوينى در قرآن مجيد، ص۲۶.
- ↑ جوادی آملی، ولایت فقیه ولایت فقاهت و عدالت، ص۱۲۷.
- ↑ سبحانی، جعفر، ولايت تشريعى و تكوينى در قرآن مجيد، قم، مؤسسهٔ امام صادق( ع)، ۱۳۸۵ش، ص۱۷.
- ↑ سبحانی، ولايت تشريعى و تكوينى در قرآن مجيد، ص۲۶.
- ↑ حسنزاده، حسن، انسان کامل از ديدگاه نهج البلاغه، قم، انتشارات قیام، ۱۳۷۲ش، ص۷۹-۸۹.
- ↑ مطهری، مرتضی، امامت و رهبری، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۹۶ش، ص۱۶۷-۱۶۹.
- ↑ طوسی، نصیرالدین محمد بن محمد، تلخیص المحصل، بیروت، دار الاضواء، ۱۴۰۵ق، ص۴۰۷.
- ↑ ج۱، ص۲۷۴-