دعای روز دوم ماه رمضان: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
{{نقل قول دوقلو تاشو | {{نقل قول دوقلو تاشو | ||
| تیتر = دعای روز دوم ماه رمضان | | تیتر = دعای روز دوم ماه رمضان | ||
| عنوان ستون چپ = ترجمه|اللَّهُمَّ إِلَيْكَ غَدَوْتُ بِحاجَتِي، وَ بِكَ أَنْزَلْتُ الْيَوْمَ فَقْرِي وَ مَسْكَنَتِي، فَانِّي لِمَغْفِرَتِكَ وَ رَحْمَتِكَ أَرْجى مِنِّي لِعَمَلِي، وَ مَغْفِرَتُكَ أَوْسَعُ لِي مِنْ ذُنُوبِي كُلِّها.|خدايا، صبح امروز، حاجتم را به درگاه تو آوردهام. نيازمندى و بيچارگىام را به سوی تو فرود آوردم، زيرا اميد من به رحمت تو بيشتر از اميدم به عمل خودم است و بخشايش تو گستردهتر از همهى گناهان من است.|اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ تَوَلِّ قَضاءَ كُلِّ حاجَةٍ لِي، بِقُدْرَتِكَ عَلَيْها وَ تَيْسِيرِها عَلَيْكَ وَ فَقْرِي إِلَيْكَ، فَانِّي لَمْ اصِبْ خَيْراً قَطُّ إِلَّا مِنْكَ، وَ لَمْ يَصْرِفْ عَنِّي سُوءً قَطُّ غَيْرُكَ، وَ لا أَرْجُو لِأَمْرِ آخِرَتِي وَ دُنْيايَ سِواكَ، يَوْمَ يُفْرِدُنِي النَّاسُ فِي حُفْرَتِي وَ أُفْضى إِلَيْكَ يا كَرِيمُ.|خدايا، پس بر محمّد و آل محمّد درود فرست و برآوردن همهى خواستههاى مرا عهدهدار شو، به قدرتى كه بر برآوردن آنها دارى و برآوردن آنها بر تو آسان است و به نيازى كه من به تو دارم. زيرا من به هيچ خيرى دست نيافتهام جز اينكه از تو است و هيچكس جز تو بدى را از من بازنداشته است.|اللَّهُمَّ مَنْ تَهَيَّأَ وَ تَعَبَّأَ، وَ أَعَدَّ وَ اسْتَعَدَّ لِوِفادَةٍ إِلى مَخْلُوقٍ رَجاءَ رِفْدِهِ وَ طَلَبَ نائِلِهِ وَ جائِزَتِهِ، فَالَيْكَ يا رَبِّ تَهْيِئَتِي وَ تَعْبِئَتِي وَ اسْتِعْدادِي، رَجاءَ رِفْدِكَ وَ طَلَبَ نائِلِكَ وَ جائِزَتِكَ، فَلا تُخَيِّبْ دُعائِي|خدايا، هركس خود را آماده و مهيا برای کمک گرفتن از مخلوقی میكند تا به عطاى او دست يابد و بخشش و جايزهاش را بطلبد. پس اى پروردگار من، من خود را تنها به اميد دست يافتن به پاداش و بخشش و جايزهى تو آماده نمودهام؛ پس دعايم را نوميد مكن.|يا مَنْ لا يَخِيبُ عَلَيْهِ السَّائِلُ، وَ لا يَنْقُصُهُ نائِلٌ، فَإِنِّي لَمْ آتِكَ ثِقَةً بِعَمَلٍ صالِحٍ عَمِلْتُهُ، وَ لا لِوِفادَةٍ إِلى مَخْلُوقٍ رَجَوْتُهُ. أَتَيْتُكَ مُقِرّاً بِالإِساءَةِ عَلى نَفْسِي وَ الظُّلْمِ لَها، مُعْتَرِفاً بِأَنْ لا حُجَّةَ لِي وَ لا عُذْرَ، أَتَيْتُكَ أَرْجُو عَظِيمَ عَفْوِكَ الَّذِي عَفَوْتَ بِهِ عَنِ الْخاطِئِينَ،|اى كسى كه هيچ درخواستكنندهاى از تو محروم نگرديده و بخشش تو از چيزى نمىكاهد. من | | عنوان ستون چپ = ترجمه|اللَّهُمَّ إِلَيْكَ غَدَوْتُ بِحاجَتِي، وَ بِكَ أَنْزَلْتُ الْيَوْمَ فَقْرِي وَ مَسْكَنَتِي، فَانِّي لِمَغْفِرَتِكَ وَ رَحْمَتِكَ أَرْجى مِنِّي لِعَمَلِي، وَ مَغْفِرَتُكَ أَوْسَعُ لِي مِنْ ذُنُوبِي كُلِّها.|خدايا، صبح امروز، حاجتم را به درگاه تو آوردهام. نيازمندى و بيچارگىام را به سوی تو فرود آوردم، زيرا اميد من به رحمت تو بيشتر از اميدم به عمل خودم است و بخشايش تو گستردهتر از همهى گناهان من است.|اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ تَوَلِّ قَضاءَ كُلِّ حاجَةٍ لِي، بِقُدْرَتِكَ عَلَيْها وَ تَيْسِيرِها عَلَيْكَ وَ فَقْرِي إِلَيْكَ، فَانِّي لَمْ اصِبْ خَيْراً قَطُّ إِلَّا مِنْكَ، وَ لَمْ يَصْرِفْ عَنِّي سُوءً قَطُّ غَيْرُكَ، وَ لا أَرْجُو لِأَمْرِ آخِرَتِي وَ دُنْيايَ سِواكَ، يَوْمَ يُفْرِدُنِي النَّاسُ فِي حُفْرَتِي وَ أُفْضى إِلَيْكَ يا كَرِيمُ.|خدايا، پس بر محمّد و آل محمّد درود فرست و برآوردن همهى خواستههاى مرا عهدهدار شو، به قدرتى كه بر برآوردن آنها دارى و برآوردن آنها بر تو آسان است و به نيازى كه من به تو دارم. زيرا من به هيچ خيرى دست نيافتهام جز اينكه از تو است و هيچكس جز تو بدى را از من بازنداشته است.|اللَّهُمَّ مَنْ تَهَيَّأَ وَ تَعَبَّأَ، وَ أَعَدَّ وَ اسْتَعَدَّ لِوِفادَةٍ إِلى مَخْلُوقٍ رَجاءَ رِفْدِهِ وَ طَلَبَ نائِلِهِ وَ جائِزَتِهِ، فَالَيْكَ يا رَبِّ تَهْيِئَتِي وَ تَعْبِئَتِي وَ اسْتِعْدادِي، رَجاءَ رِفْدِكَ وَ طَلَبَ نائِلِكَ وَ جائِزَتِكَ، فَلا تُخَيِّبْ دُعائِي|خدايا، هركس خود را آماده و مهيا برای کمک گرفتن از مخلوقی میكند تا به عطاى او دست يابد و بخشش و جايزهاش را بطلبد. پس اى پروردگار من، من خود را تنها به اميد دست يافتن به پاداش و بخشش و جايزهى تو آماده نمودهام؛ پس دعايم را نوميد مكن.|يا مَنْ لا يَخِيبُ عَلَيْهِ السَّائِلُ، وَ لا يَنْقُصُهُ نائِلٌ، فَإِنِّي لَمْ آتِكَ ثِقَةً بِعَمَلٍ صالِحٍ عَمِلْتُهُ، وَ لا لِوِفادَةٍ إِلى مَخْلُوقٍ رَجَوْتُهُ. أَتَيْتُكَ مُقِرّاً بِالإِساءَةِ عَلى نَفْسِي وَ الظُّلْمِ لَها، مُعْتَرِفاً بِأَنْ لا حُجَّةَ لِي وَ لا عُذْرَ، أَتَيْتُكَ أَرْجُو عَظِيمَ عَفْوِكَ الَّذِي عَفَوْتَ بِهِ عَنِ الْخاطِئِينَ،|اى كسى كه هيچ درخواستكنندهاى از تو محروم نگرديده و بخشش تو از چيزى نمىكاهد. من با اعتماد به عمل شايستهاى كه انجام داده باشم به درگاه تو نیامدم. و براى رفتن نزد مخلوقی كه به او اميد بسته باشم، نیامدم بلكه با اقرار به عمل بد و ستم به خويشتن و اعتراف به اينكه دليل و عذرى ندارم به درگاهت آمدهام، به نزدت آمدم درحالىكه به گذشتِ بزرگ تو كه با آن از خطاكاران گذشتى اميد بستهام.|فَلَمْ يَمْنَعْكَ طُولُ عُكُوفِهِمْ عَلى عَظِيمِ الْجُرْمِ أَنْ عُدْتَ عَلَيْهِمْ بِالرَّحْمَةِ، فَيا مَنْ رَحْمَتُهُ واسِعَةٌ وَ عَفْوُهُ عَظِيمٌ، يا عَظِيمُ يا عَظِيمُ. يا رَبِّ لَيْسَ يَرُدُّ غَضَبَكَ إِلَّا حِلْمُكَ، وَ لا يُنْجِي مِنْ سَخَطِكَ إِلَّا التَّضَرُّعُ إِلَيْكَ،|گناهانِ بزرگِ دیگران مانع نشد كه رحمت خود را به آنان ارزانى دارى. پس اى خدايى كه رحمتت گسترده و گذشتت بزرگ است، اى بزرگ اى بزرگ اى پروردگار، خشم تو را جز بردبارىات دفع نمىكند و از خشم تو جز با تضرع و التماس، نجات نیست.|فَهَبْ لِي يا إِلهِي فَرَجاً بِالْقُدْرَةِ الَّتِي تُحْيِي بِها مَيْتَ الْبِلادِ، وَ لا تُهْلِكْنِي غَماً حَتَّى تَسْتَجِيبَ لِي دُعائِي وَ تُعَرِّفَنِي الإِجابَةَ، وَ أَذِقْنِي طَعْمَ الْعافِيَةِ إِلى مُنْتَهى أَجَلِي، وَ لا تُشْمِتْ بِي عَدُوِّي، وَ لا تُسَلِّطْهُ عَلَيَّ، وَ لا تُمَكِّنْهُ مِنْ عُنُقِي. إِلهِي إِنْ وَضَعْتَنِي فَمَنْ ذَا الَّذِي يَرْفَعُنِي،|پس اى معبود من، به قدرتى كه با آن مردگان سرزمينها را زنده مىگردانى، گشايش به من ارزانى دار و با دلگيرى و اندوه نابودم مكن تا اينكه دعايم را مستجاب كنى و اجابت آن را به من بفهمانى و مزهى عافيت را تا منتهاى سرآمد عمرم به من بچشان و مرا دشمنشاد مكن و دشمنم را بر من مسلط مگردان و امكان كشتن مرا به او مده. معبودا، اگر تو خوارم كنى چه كسى مىتواند بلندم كند|وَ إِنْ رَفَعْتَنِي فَمَنْ ذَا الَّذِي يَضَعُنِي، وَ إِنْ أَهْلَكْتَنِي فَمَنْ ذَا الَّذِي يَعْرِضُ لَكَ فِي عَبْدِكَ أَوْ يَسْأَلُكَ عَنْ أَمْرِهِ، وَ قَدْ عَلِمْتُ أَنَّهُ لَيْسَ فِي حُكْمِكَ ظُلْمٌ، وَ لا فِي نَقِمَتِكَ عَجَلَةٌ، وَ إِنَّما يَعْجلُ مَنْ يَخافُ الْفَوْتَ، وَ إِنَّما يَحْتاجُ إِلى الظُّلْمِ الضَّعِيفُ، وَ قَدْ تَعالَيْتَ عَنْ ذلِكَ عُلُواً كَبِيراً.|و اگر تو بالايم ببرى چه كسى مىتواند خوارم كند؟ ! و اگر تو نابودم كنى چه كسى مىتواند دربارهى بندهات به تو اعتراض نموده يا در رابطه با او از تو پرسوجو كند؟ ! قطعا مىدانم كه در فرمان تو ستم و در كيفرت، شتاب راه ندارد، زيرا آنكه از دست شدن چيزى بيم دارد، شتاب مىكند و فقط شخص ناتوان نياز به ستم پيدا مىكند و تو از اينها منزّه و بسيار بلندپايهاى.|فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ انْصُرْنِي وَ اهْدِني وَ ارْحَمْنِي، وَ آثِرْنِي وَ ارْزُقْنِي، وَ أَعِنِّي وَ اغْفِرْ لِي، وَ تُبْ عَلَيَّ وَ اعْصِمْنِي، وَ اسْتَجِبْ لِي فِي جَمِيعِ ما سَأَلْتُكَ، وَ أَرِدْهُ بِي، وَ قَدِّرْهُ لِي، وَ يَسِّرْهُ وَ امْضِهِ وَ بارِكْ لِي فِيه، وَ تَفَضَّلْ عَلَيَّ بِهِ، وَ أَسْعِدْنِي بِما تُعْطِينِي مِنْهُ وَ زِدْنِي مِنْ فَضْلِكَ الْواسِعِ سَعَةً مِنْ نِعَمِكَ الدَّائِمَةِ، وَ أَوْصِلْ لِي ذلِكَ كُلَّهُ بِخَيْرِ الآخِرَةِ وَ نَعِيمِها يا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ.<ref>ابنطاووس، اقبال الاعمال، ۱۳۶۷ش، ج۱، ص۲۴۹-۲۵۰.</ref>|پس بر محمّد و آل محمّد درود فرست و مرا يارى و هدايت كن و رحمتت را شامل حالم كن و [بر ديگران]مقدم نما و روزىام عطا كن و يارىام كن و بيامرز و توبهام را بپذير و نگاهم بدار و تمام خواستههايم را مستجاب نما و آنها را براى من اراده و مقدّر كن و آسان ساز و امضا كن و خجسته بگردان و به من ارزانى دار و به آنچه عطايم كردهاى، نيكبخت گردان و از [روزى] افزون و گستردهى خود نعمتهاى پيوسته را بهطور وسيع، بر آن بيفزاى و همهى اينها را به خير و نعمت بزرگ آخرت بپيوند، اى مهربانترين مهربانان. | ||
}} | }} | ||
==منابع== | ==منابع== |
نسخهٔ ۸ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۵۵
این مقاله هماکنون به دست Rezapour در حال ویرایش است. |
برای روز دوم ماه رمضان چه اعمال و دعاهایی سفارش شده است؟
دعای مخصوصی برای روز دوم ماه رمضان ذکر شده است. علامه مجلسی (درگذشت ۱۱۱۰ق) در زاد المعاد این دعا را چنین نقل کرده:
« | اللَّهُمَّ قَرِّبْنِي فِيهِ إِلَى مَرْضَاتِكَ وَ جَنِّبْنِي فِيهِ مِنْ سَخَطِكَ وَ نَقِمَاتِكَ وَ وَفِّقْنِي فِيهِ لِقِرَاءَةِ آيَاتِكَ بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ.[۱] | پروردگارا! مرا به خوشنودی خویش نزدیک کن. رهایم کن از خشم و انتقامت و توفیق ده مرا برای تلاوت قرآن به رحمتت ای مهربانترین مهربانان | » |
.
در تفسیر «قَرِّبْنِي فِيهِ إِلَى مَرْضَاتِكَ؛ مرا به خوشنودی خویش نزدیک کن» آوردهاند که قُرب باید از هر دو طرف باشد، اما قرب از سمت خداوند دائمی بوده و همیشه وجود دارد. در این بخش از دعا، انسان دعا میکند که خود نیز به خداوند نزدیک شود. البته مطلوب تنها مقام قرب نیست بلکه انسان خواهان بالاترین مقامها یعنی مقام رضای الهی است.[۲]
دعاهای دیگری نیز برای روز دوم ماه رمضان ذکر شده که خداوند را چنین توصیف کرده «اى كسى كه هيچ درخواستكنندهاى از تو محروم نگرديده و بخششِ تو از چيزى نمىكاهد» و در بخشی از دعا با خداوند چنین مناجات میکند: «و اگر تو بالايم ببرى چه كسى مىتواند خوارم كند؟! و اگر تو نابودم كنى چه كسى مىتواند دربارهى بندهات به تو اعتراض نموده»[۳]
مـتـن | ترجمه |
---|---|
اللَّهُمَّ إِلَيْكَ غَدَوْتُ بِحاجَتِي، وَ بِكَ أَنْزَلْتُ الْيَوْمَ فَقْرِي وَ مَسْكَنَتِي، فَانِّي لِمَغْفِرَتِكَ وَ رَحْمَتِكَ أَرْجى مِنِّي لِعَمَلِي، وَ مَغْفِرَتُكَ أَوْسَعُ لِي مِنْ ذُنُوبِي كُلِّها. | خدايا، صبح امروز، حاجتم را به درگاه تو آوردهام. نيازمندى و بيچارگىام را به سوی تو فرود آوردم، زيرا اميد من به رحمت تو بيشتر از اميدم به عمل خودم است و بخشايش تو گستردهتر از همهى گناهان من است. |
اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ تَوَلِّ قَضاءَ كُلِّ حاجَةٍ لِي، بِقُدْرَتِكَ عَلَيْها وَ تَيْسِيرِها عَلَيْكَ وَ فَقْرِي إِلَيْكَ، فَانِّي لَمْ اصِبْ خَيْراً قَطُّ إِلَّا مِنْكَ، وَ لَمْ يَصْرِفْ عَنِّي سُوءً قَطُّ غَيْرُكَ، وَ لا أَرْجُو لِأَمْرِ آخِرَتِي وَ دُنْيايَ سِواكَ، يَوْمَ يُفْرِدُنِي النَّاسُ فِي حُفْرَتِي وَ أُفْضى إِلَيْكَ يا كَرِيمُ. | خدايا، پس بر محمّد و آل محمّد درود فرست و برآوردن همهى خواستههاى مرا عهدهدار شو، به قدرتى كه بر برآوردن آنها دارى و برآوردن آنها بر تو آسان است و به نيازى كه من به تو دارم. زيرا من به هيچ خيرى دست نيافتهام جز اينكه از تو است و هيچكس جز تو بدى را از من بازنداشته است. |
اللَّهُمَّ مَنْ تَهَيَّأَ وَ تَعَبَّأَ، وَ أَعَدَّ وَ اسْتَعَدَّ لِوِفادَةٍ إِلى مَخْلُوقٍ رَجاءَ رِفْدِهِ وَ طَلَبَ نائِلِهِ وَ جائِزَتِهِ، فَالَيْكَ يا رَبِّ تَهْيِئَتِي وَ تَعْبِئَتِي وَ اسْتِعْدادِي، رَجاءَ رِفْدِكَ وَ طَلَبَ نائِلِكَ وَ جائِزَتِكَ، فَلا تُخَيِّبْ دُعائِي | خدايا، هركس خود را آماده و مهيا برای کمک گرفتن از مخلوقی میكند تا به عطاى او دست يابد و بخشش و جايزهاش را بطلبد. پس اى پروردگار من، من خود را تنها به اميد دست يافتن به پاداش و بخشش و جايزهى تو آماده نمودهام؛ پس دعايم را نوميد مكن. |
يا مَنْ لا يَخِيبُ عَلَيْهِ السَّائِلُ، وَ لا يَنْقُصُهُ نائِلٌ، فَإِنِّي لَمْ آتِكَ ثِقَةً بِعَمَلٍ صالِحٍ عَمِلْتُهُ، وَ لا لِوِفادَةٍ إِلى مَخْلُوقٍ رَجَوْتُهُ. أَتَيْتُكَ مُقِرّاً بِالإِساءَةِ عَلى نَفْسِي وَ الظُّلْمِ لَها، مُعْتَرِفاً بِأَنْ لا حُجَّةَ لِي وَ لا عُذْرَ، أَتَيْتُكَ أَرْجُو عَظِيمَ عَفْوِكَ الَّذِي عَفَوْتَ بِهِ عَنِ الْخاطِئِينَ، | اى كسى كه هيچ درخواستكنندهاى از تو محروم نگرديده و بخشش تو از چيزى نمىكاهد. من با اعتماد به عمل شايستهاى كه انجام داده باشم به درگاه تو نیامدم. و براى رفتن نزد مخلوقی كه به او اميد بسته باشم، نیامدم بلكه با اقرار به عمل بد و ستم به خويشتن و اعتراف به اينكه دليل و عذرى ندارم به درگاهت آمدهام، به نزدت آمدم درحالىكه به گذشتِ بزرگ تو كه با آن از خطاكاران گذشتى اميد بستهام. |
فَلَمْ يَمْنَعْكَ طُولُ عُكُوفِهِمْ عَلى عَظِيمِ الْجُرْمِ أَنْ عُدْتَ عَلَيْهِمْ بِالرَّحْمَةِ، فَيا مَنْ رَحْمَتُهُ واسِعَةٌ وَ عَفْوُهُ عَظِيمٌ، يا عَظِيمُ يا عَظِيمُ. يا رَبِّ لَيْسَ يَرُدُّ غَضَبَكَ إِلَّا حِلْمُكَ، وَ لا يُنْجِي مِنْ سَخَطِكَ إِلَّا التَّضَرُّعُ إِلَيْكَ، | گناهانِ بزرگِ دیگران مانع نشد كه رحمت خود را به آنان ارزانى دارى. پس اى خدايى كه رحمتت گسترده و گذشتت بزرگ است، اى بزرگ اى بزرگ اى پروردگار، خشم تو را جز بردبارىات دفع نمىكند و از خشم تو جز با تضرع و التماس، نجات نیست. |
فَهَبْ لِي يا إِلهِي فَرَجاً بِالْقُدْرَةِ الَّتِي تُحْيِي بِها مَيْتَ الْبِلادِ، وَ لا تُهْلِكْنِي غَماً حَتَّى تَسْتَجِيبَ لِي دُعائِي وَ تُعَرِّفَنِي الإِجابَةَ، وَ أَذِقْنِي طَعْمَ الْعافِيَةِ إِلى مُنْتَهى أَجَلِي، وَ لا تُشْمِتْ بِي عَدُوِّي، وَ لا تُسَلِّطْهُ عَلَيَّ، وَ لا تُمَكِّنْهُ مِنْ عُنُقِي. إِلهِي إِنْ وَضَعْتَنِي فَمَنْ ذَا الَّذِي يَرْفَعُنِي، | پس اى معبود من، به قدرتى كه با آن مردگان سرزمينها را زنده مىگردانى، گشايش به من ارزانى دار و با دلگيرى و اندوه نابودم مكن تا اينكه دعايم را مستجاب كنى و اجابت آن را به من بفهمانى و مزهى عافيت را تا منتهاى سرآمد عمرم به من بچشان و مرا دشمنشاد مكن و دشمنم را بر من مسلط مگردان و امكان كشتن مرا به او مده. معبودا، اگر تو خوارم كنى چه كسى مىتواند بلندم كند |
وَ إِنْ رَفَعْتَنِي فَمَنْ ذَا الَّذِي يَضَعُنِي، وَ إِنْ أَهْلَكْتَنِي فَمَنْ ذَا الَّذِي يَعْرِضُ لَكَ فِي عَبْدِكَ أَوْ يَسْأَلُكَ عَنْ أَمْرِهِ، وَ قَدْ عَلِمْتُ أَنَّهُ لَيْسَ فِي حُكْمِكَ ظُلْمٌ، وَ لا فِي نَقِمَتِكَ عَجَلَةٌ، وَ إِنَّما يَعْجلُ مَنْ يَخافُ الْفَوْتَ، وَ إِنَّما يَحْتاجُ إِلى الظُّلْمِ الضَّعِيفُ، وَ قَدْ تَعالَيْتَ عَنْ ذلِكَ عُلُواً كَبِيراً. | و اگر تو بالايم ببرى چه كسى مىتواند خوارم كند؟ ! و اگر تو نابودم كنى چه كسى مىتواند دربارهى بندهات به تو اعتراض نموده يا در رابطه با او از تو پرسوجو كند؟ ! قطعا مىدانم كه در فرمان تو ستم و در كيفرت، شتاب راه ندارد، زيرا آنكه از دست شدن چيزى بيم دارد، شتاب مىكند و فقط شخص ناتوان نياز به ستم پيدا مىكند و تو از اينها منزّه و بسيار بلندپايهاى. |
فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ انْصُرْنِي وَ اهْدِني وَ ارْحَمْنِي، وَ آثِرْنِي وَ ارْزُقْنِي، وَ أَعِنِّي وَ اغْفِرْ لِي، وَ تُبْ عَلَيَّ وَ اعْصِمْنِي، وَ اسْتَجِبْ لِي فِي جَمِيعِ ما سَأَلْتُكَ، وَ أَرِدْهُ بِي، وَ قَدِّرْهُ لِي، وَ يَسِّرْهُ وَ امْضِهِ وَ بارِكْ لِي فِيه، وَ تَفَضَّلْ عَلَيَّ بِهِ، وَ أَسْعِدْنِي بِما تُعْطِينِي مِنْهُ وَ زِدْنِي مِنْ فَضْلِكَ الْواسِعِ سَعَةً مِنْ نِعَمِكَ الدَّائِمَةِ، وَ أَوْصِلْ لِي ذلِكَ كُلَّهُ بِخَيْرِ الآخِرَةِ وَ نَعِيمِها يا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ.[۴] | پس بر محمّد و آل محمّد درود فرست و مرا يارى و هدايت كن و رحمتت را شامل حالم كن و [بر ديگران]مقدم نما و روزىام عطا كن و يارىام كن و بيامرز و توبهام را بپذير و نگاهم بدار و تمام خواستههايم را مستجاب نما و آنها را براى من اراده و مقدّر كن و آسان ساز و امضا كن و خجسته بگردان و به من ارزانى دار و به آنچه عطايم كردهاى، نيكبخت گردان و از [روزى] افزون و گستردهى خود نعمتهاى پيوسته را بهطور وسيع، بر آن بيفزاى و همهى اينها را به خير و نعمت بزرگ آخرت بپيوند، اى مهربانترين مهربانان. |
منابع
- ↑ مجلسی، محمد باقر، زاد المعاد (مفتاح الجنان)، محقق و مصحح: اعلمی، علاء الدین، بیروت، موسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۴۲۳ق، ص۱۴۴.
- ↑ «شرح دعای روز دوم ماه مبارک رمضان»، یاوران امام مهدی(عج)، تاریخ بازدید:۱۶ مرداد ۱۴۰۱ش.
- ↑ ابنطاووس، علی بن موسی، اقبال الاعمال، گردآورنده: آخوندی، محمد، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، ۱۳۶۷ش، ج۱، ص۲۴۹-۲۵۰.
- ↑ ابنطاووس، اقبال الاعمال، ۱۳۶۷ش، ج۱، ص۲۴۹-۲۵۰.