رومان: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۲۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
رومان | رومان کیست و چه مسئولیتی دارد؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | |||
{{درگاه|واژهها}} | |||
'''رومان''' نام فرشتهای است که در قبر پیش از [[نکیر و منکر]] از اعمال انسان سؤال میکند.<ref>امام سجاد(ع)، الصحیفة السجادیة، ترجمه و شرح فیض الإسلام، ۱۳۷۶ش، ص۵۶.</ref> [[امام سجاد(ع)]] در دعایی که در [[صحیفه سجادیه]] نقل شده، نام رومان را در کنار نام نکیر و منکر آورده و بر آنها درود میفرستد.<ref>امام سجاد(ع)، الصحیفة السجادیة، قم، الهادی،۱۳۷۶ش، دعای سوم، ص۳۵۱.</ref> برخی شارحان صحیفه سجادیه در شرح این دعا، رومان را به مانند نکیر و منکر از فرشتهها شمردهاند و تصدیق وجود او را مانند فرشتههای دیگر [[واجب]] دانستهاند.<ref>سید علی خان کبیر، ریاض السالکین، ص۹۴.</ref> | |||
[[طریحی]] عالم و مفسر شیعی در کتاب [[مجمع البحرین (کتاب)|مجمع البحرین]]، رومان را نام فرشتهای دانسته که در قبر با آدمیان ملاقات میکند.<ref>فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج۲، ص۲۵۴.</ref> [[علامه مجلسی]] روایتی را از [[عبدالله بن سلام]] از [[حضرت محمد(ص)|پیامبر اسلام]] نقل میکند که رومان، نخستین فرشتهای است که در قبر پیش از نکیر و منکر بر جنازه وارد میشود و پرونده اعمال افراد را آماده میکند.<ref>علامه مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۶، ص۲۳۴.</ref> همه وظایفی که در حدیث عبدالله بن سلام برای رومان ذکر شده، در حدیث [[سلمان فارسی]] برای اولین فرشتهای که در قبر سراغ میت میآید، آمده که البته نامی از رومان نیامده است.<ref>علامه مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۲، ص۳۷۴.</ref> | |||
علامه مجلسی با اینکه روایت عبدالله بن سلام را ذکر کرده، اما معتقد است، نام این فرشته جز در صحیفه سجادیه در منابع معتبر شیعه نیامده و نام این فرشته در کتابهای اهلسنت ذکر شده است.<ref>علامه مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۶، ص۲۳۴.</ref> | |||
در برخی روایات از فرشته دیگری با نام رومان یاد شده، که وظیفه وی جذر و مد آب دریا شمرده شده است.<ref>شیخ صدوق، علل الشرائع، ج۲، ص۵۵۴، قم، کتاب فروشی داوری، ۱۳۸۵ش.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۳۶: | خط ۲۲: | ||
}} | }} | ||
{{تکمیل مقاله | {{تکمیل مقاله | ||
| شناسه = | | شناسه =- | ||
| تیترها = | | تیترها =- | ||
| ویرایش = | | ویرایش =شد | ||
| لینکدهی = | | لینکدهی =شد | ||
| ناوبری = | | ناوبری = | ||
| نمایه = | | نمایه = | ||
| تغییر مسیر = | | تغییر مسیر = | ||
| ارجاعات = | | ارجاعات = | ||
| بازبینی = | | بازبینی =شد | ||
| تکمیل = | | تکمیل = | ||
| اولویت = | | اولویت =ب | ||
| کیفیت = | | کیفیت =ب | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} | ||
[[رده:فرشتگان]] |
نسخهٔ کنونی تا ۵ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۲۱
رومان کیست و چه مسئولیتی دارد؟
رومان نام فرشتهای است که در قبر پیش از نکیر و منکر از اعمال انسان سؤال میکند.[۱] امام سجاد(ع) در دعایی که در صحیفه سجادیه نقل شده، نام رومان را در کنار نام نکیر و منکر آورده و بر آنها درود میفرستد.[۲] برخی شارحان صحیفه سجادیه در شرح این دعا، رومان را به مانند نکیر و منکر از فرشتهها شمردهاند و تصدیق وجود او را مانند فرشتههای دیگر واجب دانستهاند.[۳]
طریحی عالم و مفسر شیعی در کتاب مجمع البحرین، رومان را نام فرشتهای دانسته که در قبر با آدمیان ملاقات میکند.[۴] علامه مجلسی روایتی را از عبدالله بن سلام از پیامبر اسلام نقل میکند که رومان، نخستین فرشتهای است که در قبر پیش از نکیر و منکر بر جنازه وارد میشود و پرونده اعمال افراد را آماده میکند.[۵] همه وظایفی که در حدیث عبدالله بن سلام برای رومان ذکر شده، در حدیث سلمان فارسی برای اولین فرشتهای که در قبر سراغ میت میآید، آمده که البته نامی از رومان نیامده است.[۶]
علامه مجلسی با اینکه روایت عبدالله بن سلام را ذکر کرده، اما معتقد است، نام این فرشته جز در صحیفه سجادیه در منابع معتبر شیعه نیامده و نام این فرشته در کتابهای اهلسنت ذکر شده است.[۷]
در برخی روایات از فرشته دیگری با نام رومان یاد شده، که وظیفه وی جذر و مد آب دریا شمرده شده است.[۸]
منابع
- ↑ امام سجاد(ع)، الصحیفة السجادیة، ترجمه و شرح فیض الإسلام، ۱۳۷۶ش، ص۵۶.
- ↑ امام سجاد(ع)، الصحیفة السجادیة، قم، الهادی،۱۳۷۶ش، دعای سوم، ص۳۵۱.
- ↑ سید علی خان کبیر، ریاض السالکین، ص۹۴.
- ↑ فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج۲، ص۲۵۴.
- ↑ علامه مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۶، ص۲۳۴.
- ↑ علامه مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۲، ص۳۷۴.
- ↑ علامه مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۶، ص۲۳۴.
- ↑ شیخ صدوق، علل الشرائع، ج۲، ص۵۵۴، قم، کتاب فروشی داوری، ۱۳۸۵ش.