روایت جواز دروغگفتن به زن: تفاوت میان نسخهها
(نیازمند منبع) |
(اصلاح ارقام) |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
دروغ در سه جا نیکوست: میدان جنگ، وعده به زن و اصلاح میان مردم.}} | دروغ در سه جا نیکوست: میدان جنگ، وعده به زن و اصلاح میان مردم.}} | ||
مضمون روایت را کلینی در کتاب [[الکافی]] <ref>کلینی، محمد، الکافی، تهران، دار الکتب، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۴۲.</ref> و ابن اشعث در کتاب الجعفریات<ref>ابن اشعث، محمد، الجعفریات، تهران، النینوی، چاپ اول، بیتا، ص۱۷۱.</ref> نقل کرده است. | مضمون روایت را کلینی در کتاب [[الکافی]] <ref>کلینی، محمد، الکافی، تهران، دار الکتب، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۴۲.</ref> و ابن اشعث در کتاب الجعفریات<ref>ابن اشعث، محمد، الجعفریات، تهران، النینوی، چاپ اول، بیتا، ص۱۷۱.</ref> نقل کرده است. در سند کتاب الکافی، عیسی بن حسان ضعیف است{{مدرک|۲۴ آذر۱۴۰۱}} و اصل کتاب جعفریات هر چند یکی از کتابهای معتبر [[شیعه]] است؛ ولی نسخهای که امروزه در دسترس است قابل استناد نیست و تنها به روایاتی از این کتاب میتوان استناد کرد که با سلسله سند دیگری در کتابهای معتبر نقل شده باشد.<ref>ابن اشعث، محمد، الجعفریات (الأشعثیات)، تهران، مکتبه النینوی الحدیثه، چاپ اول، بی تا، ص۴.</ref> | ||
عالمان علم رجال و حدیث | عالمان علم رجال و حدیث سند روایت شیخ صدوق را ضعیف و راویان آنها را مجهول میدانند.{{مدرک|۲۴ آذر۱۴۰۱}}محتوای این روایت با توجه به قبح دروغ و دلایل عمده مانند عقل، کتاب، سنت بر حرمت دروغ، نمیتواند درست باشد. [[جواز دروغ]] تنها در جایی است که تقدیم اهم بر مهم مطرح باشد. مانند حفظ جان یا اصلاح میان مسلمانان یا ضرورت دیگری که در شرع اهمیت داشته باشد. از این جهت دروغ به زن تنها در جایی میتواند جایز باشد که خطر از همپاشیدن خانواده وجود داشته باشد که مفسدههای زیادی را به دنبال دارد. به همین سبب تقدیم فاسد بر افسد میشود. یعنی دروغی گفته میشود تا مفسدهای بزرگتر دفع شود. و این دروغ در جایی جایز است که چارهای دیگر نباشد و ضرورت حکم کند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، انوار الفقاهه(کتاب التجاره)، قم، مدرسه الامام علی بن ابی طالب، ۱۴۱۶ق، ص۳۳۵. دستغیب، عبد الحسین، گناهان کبیره، قم، انتشارات اسلامی، ۱۳۷۶ش، ص۲۹۴. </ref> در صورت امکان توریه حتی در این موارد نیز دروغ جایز نیست<ref>انصاری، مرتضی، کتاب المکاسب، قم، کنگره شیخ اعظم انصاری، چاپ اول، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۲۲.</ref> | ||
برخی فقیهان به دلیل سه روایت در جوامع شیعی، وعده دروغ به همسر را جایز دانستهاند.<ref>سبزواری، عبد الاعلی، مهذب الاحکام، قم، موسسه المنار، چاپ چهارم، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۳۲۳. صدر، محمد، ماوراء الفقه، بیروت، دار الاضواء، چاپ اول، ۱۴۱۳ق، ج۱۶، ص۱۵۷.</ref> در مقابل عدهای دیگر قائل به عدم جواز دروغ به همسر بخاطر ضعف این روایات شدهاند.<ref>امام خمینی، المکاسب المحرمه، قم، موسسه آثار امام خمینی، چاپ اول، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۱۴۰. طباطبائی قمی، تقی، مبانی منهاج الصالحین، قم، منشورات قلم الشرق، چاپ اول، ج۷، ص۳۰۰. تبریزی، جواد، ارشاد الطالب، قم، موسسه اسماعیلیان، چاپ سوم، ج۱، ص۲۴۴.</ref> | برخی فقیهان به دلیل سه روایت در جوامع شیعی، وعده دروغ به همسر را جایز دانستهاند.<ref>سبزواری، عبد الاعلی، مهذب الاحکام، قم، موسسه المنار، چاپ چهارم، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۳۲۳. صدر، محمد، ماوراء الفقه، بیروت، دار الاضواء، چاپ اول، ۱۴۱۳ق، ج۱۶، ص۱۵۷.</ref> در مقابل عدهای دیگر قائل به عدم جواز دروغ به همسر بخاطر ضعف این روایات شدهاند.<ref>امام خمینی، المکاسب المحرمه، قم، موسسه آثار امام خمینی، چاپ اول، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۱۴۰. طباطبائی قمی، تقی، مبانی منهاج الصالحین، قم، منشورات قلم الشرق، چاپ اول، ج۷، ص۳۰۰. تبریزی، جواد، ارشاد الطالب، قم، موسسه اسماعیلیان، چاپ سوم، ج۱، ص۲۴۴.</ref> |
نسخهٔ ۱۵ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۴۳
این مقاله هماکنون به دست Fabbasi در حال ویرایش است. |
روایتی از پیامبر(ص] بیان شده که به امام علی(ع) چنین میگوید: «یا علی در سه جا دروغ نیکوست: میدان جنگ، وعده به زنان، اصلاح بین مردم.» آیا این حدیث صحیح است؟
شیخ صدوق در روایتی از امام صادق(ع) از پدرانش از علی بن ابی طالب(ع) از رسولخدا(ص) نقل میکند که در سه مورد دروغ گفتن پسندیده است:
« | ثَلَاثٌ يَحْسُنُ فِيهِنَّ الْكَذِبُ الْمَكِيدَه فِي الْحَرْبِ وَ عِدَتُكَ زَوْجَتَكَ وَ الْإِصْلَاحُ بَيْنَ النَّاس[۱]
دروغ در سه جا نیکوست: میدان جنگ، وعده به زن و اصلاح میان مردم. |
» |
مضمون روایت را کلینی در کتاب الکافی [۲] و ابن اشعث در کتاب الجعفریات[۳] نقل کرده است. در سند کتاب الکافی، عیسی بن حسان ضعیف است[نیازمند منبع] و اصل کتاب جعفریات هر چند یکی از کتابهای معتبر شیعه است؛ ولی نسخهای که امروزه در دسترس است قابل استناد نیست و تنها به روایاتی از این کتاب میتوان استناد کرد که با سلسله سند دیگری در کتابهای معتبر نقل شده باشد.[۴]
عالمان علم رجال و حدیث سند روایت شیخ صدوق را ضعیف و راویان آنها را مجهول میدانند.[نیازمند منبع]محتوای این روایت با توجه به قبح دروغ و دلایل عمده مانند عقل، کتاب، سنت بر حرمت دروغ، نمیتواند درست باشد. جواز دروغ تنها در جایی است که تقدیم اهم بر مهم مطرح باشد. مانند حفظ جان یا اصلاح میان مسلمانان یا ضرورت دیگری که در شرع اهمیت داشته باشد. از این جهت دروغ به زن تنها در جایی میتواند جایز باشد که خطر از همپاشیدن خانواده وجود داشته باشد که مفسدههای زیادی را به دنبال دارد. به همین سبب تقدیم فاسد بر افسد میشود. یعنی دروغی گفته میشود تا مفسدهای بزرگتر دفع شود. و این دروغ در جایی جایز است که چارهای دیگر نباشد و ضرورت حکم کند.[۵] در صورت امکان توریه حتی در این موارد نیز دروغ جایز نیست[۶]
برخی فقیهان به دلیل سه روایت در جوامع شیعی، وعده دروغ به همسر را جایز دانستهاند.[۷] در مقابل عدهای دیگر قائل به عدم جواز دروغ به همسر بخاطر ضعف این روایات شدهاند.[۸]
مطالعه بیشتر
- شمول ادله حرمت دروغ نسبت به خانواده و بستگان و حکم وعده دروغ به همسر، مصطفی همدانی، فصلنامه علمی پژوهشی فقه، شماره ۸۴.
منابع
- ↑ شیخ صدوق، محمد بن علی، خصال، قم، موسسه النشر الاسلامی، ۱۳۶۲ش، باب ثلاث، ص۸۷، حدیث۲۰. شیخ صدوق، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، قم، موسسه النشر الاسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۵۲، حدیث۵۷۶۲.
- ↑ کلینی، محمد، الکافی، تهران، دار الکتب، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۴۲.
- ↑ ابن اشعث، محمد، الجعفریات، تهران، النینوی، چاپ اول، بیتا، ص۱۷۱.
- ↑ ابن اشعث، محمد، الجعفریات (الأشعثیات)، تهران، مکتبه النینوی الحدیثه، چاپ اول، بی تا، ص۴.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، انوار الفقاهه(کتاب التجاره)، قم، مدرسه الامام علی بن ابی طالب، ۱۴۱۶ق، ص۳۳۵. دستغیب، عبد الحسین، گناهان کبیره، قم، انتشارات اسلامی، ۱۳۷۶ش، ص۲۹۴.
- ↑ انصاری، مرتضی، کتاب المکاسب، قم، کنگره شیخ اعظم انصاری، چاپ اول، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۲۲.
- ↑ سبزواری، عبد الاعلی، مهذب الاحکام، قم، موسسه المنار، چاپ چهارم، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۳۲۳. صدر، محمد، ماوراء الفقه، بیروت، دار الاضواء، چاپ اول، ۱۴۱۳ق، ج۱۶، ص۱۵۷.
- ↑ امام خمینی، المکاسب المحرمه، قم، موسسه آثار امام خمینی، چاپ اول، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۱۴۰. طباطبائی قمی، تقی، مبانی منهاج الصالحین، قم، منشورات قلم الشرق، چاپ اول، ج۷، ص۳۰۰. تبریزی، جواد، ارشاد الطالب، قم، موسسه اسماعیلیان، چاپ سوم، ج۱، ص۲۴۴.