سوره‌های طواسین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
سه سوره‌ه‌ای که با [[حروف مقطعه]] «طس» و«طسم» شروع می‌شوند ([[سوره شعراء]]، [[سوره نمل]]، [[سوره قصص]]) '''سوره‌های طواسین''' نام دارند.
سه سوره‌ه‌ای که با [[حروف مقطعه]] «طس» و«طسم» شروع می‌شوند ([[سوره شعراء]]، [[سوره نمل]]، [[سوره قصص]]) '''سوره‌های طواسین''' نام دارند.


درباره فضیلت تلاوت سوره‌های طواسین، از امام صادق(ع‏) نقل شده کسی که طواسین را در شب جمعه بخواند، از اولیاءالله خواهد بود و در جوار او و سایه لطف و حمایتش قرار مى‌‏گیرد. در دنیا هرگز به او سختی نمی‌رسد و در آخرت از بهشت به او داده می‌شود تا راضی شود، بلکه از رضایتش فراتر داده می‌شود.<ref>عاملی، وسائل الشیعة، ۱۴۱۴ق، ج۷، ص۴۱۱، ح٩٧٢٢، حویزی، نور الثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۷۴.</ref>. همچنین علامه حلی می‌نویسد تلاوت طواسین، به‌ویژه در شب جمعه مستحب است<ref>علامه حلی، تذکرةالفقهاء، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۱۱۷.</ref>.
از امام صادق(ع‏) در فضیلت تلاوت سوره‌های طواسین، نقل شده که خواننده طواسین در شب جمعه، از اولیاءالله خواهد بود و در جوار و سایه حمایت خداوند قرار مى‌‏گیرد. در دنیا هرگز به او سختی نمی‌رسد و در آخرت از بهشت به او داده می‌شود تا راضی شود، بلکه از رضایتش فراتر داده می‌شود.<ref>عاملی، حر، وسائل الشیعة، قم، آل‌البیت، ۱۴۱۴ق، ج۷، ص۴۱۱.</ref>. علامه حلی در کتاب تذکرة الفقهاء تلاوت سوره‌های طواسین در شب جمعه را مستحب دانسته است.<ref>علامه حلی، تذکرةالفقهاء، قم، آل‌البیت، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۱۱۷.</ref>


{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}

نسخهٔ ‏۳۱ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۴۷

سؤال

سوره‌های طواسین و علت نام گذاری آنها به این نام چیست؟

سه سوره‌ه‌ای که با حروف مقطعه «طس» و«طسم» شروع می‌شوند (سوره شعراء، سوره نمل، سوره قصص) سوره‌های طواسین نام دارند.

از امام صادق(ع‏) در فضیلت تلاوت سوره‌های طواسین، نقل شده که خواننده طواسین در شب جمعه، از اولیاءالله خواهد بود و در جوار و سایه حمایت خداوند قرار مى‌‏گیرد. در دنیا هرگز به او سختی نمی‌رسد و در آخرت از بهشت به او داده می‌شود تا راضی شود، بلکه از رضایتش فراتر داده می‌شود.[۱]. علامه حلی در کتاب تذکرة الفقهاء تلاوت سوره‌های طواسین در شب جمعه را مستحب دانسته است.[۲]


منابع

  1. عاملی، حر، وسائل الشیعة، قم، آل‌البیت، ۱۴۱۴ق، ج۷، ص۴۱۱.
  2. علامه حلی، تذکرةالفقهاء، قم، آل‌البیت، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۱۱۷.