انواع نزول وحی به پیامبر(ص): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
(بارگزاری اولیه)
 
(تکمیل و بارگزاری)
خط ۷: خط ۷:
}}
}}
{{سوال}}
{{سوال}}
با آن‌كه مقام پيامبر خاتم(ص) از جميع جهات برتر و بالاتر است چرا خداوند متعال به هنگام نزول وحي و آيات قرآني، آن حضرت را همچون موسي(ع)، مورد خطاب مستقيم قرار نداده و جبرئيل را مأمور ابلاغ فرموده  است؟
با آن‌كه مقام پيامبر خاتم(ص) از جميع انبیاء بالاتر است، چرا خداوند متعال به هنگام نزول وحي و آيات قرآني، آن حضرت را همچون موسي(ع)، مورد خطاب مستقيم قرار نداده و جبرئيل را مأمور ابلاغ فرموده  است؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
پديده «وحي» از مباحث مهم علوم قرآني مي‌باشد و اهميت آن از اين جهت است كه قرآن كريم كه سخن خداي متعال و كتاب هدايت انسان‌ها به شمار مي‌رود از طريق «وحي» نازل شده است.  
انواع وحی بر [[پیامبر(ص)]] نازل شده است و اینطور نبوده است که فقط از طریق جبرئیل بوده باشد. در ابتدای نبوت، حضرت محمد(ص)، در رؤیای صادقه ای به نبوت بشارت داده شده است و امام علی هم در روایتی رؤیای انبیاء را وحی می دانند. نزول جبرئیل به پیامبر(ص) نیز معروف ترین نوع وحی به ایشان است که چندین مرتبه در قرآن به آن تصریح شده است. نوع سوم نزول وحی بر پیامبر (ص)، ارتباط مستقیم و بدون واسطه فرشتگان بوده است. در نقل حالات حضرت محمد (ص) از امام صادق وارد شده است که حالت مدهوشی ای که برای پیامبر(ص) در هنگام وحی دست می داد به این دلیل بود که میان او و خدای متعال هیچ واسطه ای نبود و خداوند مستقیما بر او تجلی می کرد.


در اين‌جا مناسب است ابتدا واژه «وحي» را معنا كنيم و سپس به چگونگي نزول آن نسبت به پيامبر اسلام(ص) بپردازيم:
==انواع نزول وحي بر پيامبر اسلام(ص) ==
===رؤياي صادقانه===
[[علي بن ابراهيم قمي]] نقل كرده است كه، «[[محمد(ص)]] ۳۷ ساله بود كه در خواب ديد كسي به طرف او مي‌آيد و خطاب به او مي‌گويد: «اي رسول خدا!». محمد(ص) اين حادثه را چندي پوشيده نگه داشت، گاهي نيز كه در دره‌ها، به چوپاني گوسفندان [[ابوطالب]] مشغول بود، كسي را مي‌ديد كه او را به عنوان پيامبر خدا خطاب مي‌كرد، حضرت از او پرسيد تو كيستي؟ او در جواب گفت: من [[جبرئيل]] هستم و مرا [[خداوند]] فرستاده است تا تو را به پيامبري برگزيند».<ref>مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۸، ص۱۸۴ و ۱۹۴.</ref>


مرحوم علامه طباطبائي (ره) درباره «وحي» مي‌نويسد: «وحي يك نوع تكليم آسماني (غيرمادي) است كه از راه حس و تفكر عقلي درك نمي‌شود؛ بلكه با درك و شعور ديگري است كه گاهي در برخي از افراد ـ به حسب خواست خدائي ـ پيدا مي‌شود و دستورات غيبي يعني نهان از حس و عقل را از وحي دريافت مي‌كند، عهده‌دار اين امر نيز، نبوت ناميده مي‌شود}}<ref>طباطبائي، سيد محمّد حسين، قرآن در اسلام، قم، دفتر انتشارات اسلامي، چاپ هشتم، ۱۳۷۵، ص۸۵.</ref>  
[[امام باقر(ع)]] در اين رابطه مي‌فرمايند: «نبي كسي است كه به نبوت خود از طريق رؤيا آگاه شود، مانند رؤياي [[ابراهيم]] و رؤياي محمّد(ص) كه مقدمات [[نبوت]] خود را قبل از [[وحي]] و در خوابی که جبرئيل با پيام رسالت از جانب خداوند بر آن ها نازل شد، دیدند.<ref>كليني، محمد بن يعقوب، اصول كافي، ج۱، ص۱۷۶، بحارالانوار، ج۱۸، ص۲۶۶.</ref>  


==چگونگي نزول وحي بر پيامبر اسلام(ص) ==
منظور از قبل از «وحي» در روايت، آن است كه هنوز به محمّد(ص) رسالتي كه مأمور به تبليغ آن باشد، وحي نشده بود، يعني در واقع، او با عالم بالا رابطه روحي دارد، ولي هنوز مأمور به تبليغ نيست.


«وحي» به سه صورت انجام مي‌گيرد:
به هر حال، رؤياي صادق، راهي براي نزول وحي بر پيامبر است. علي(ع) در اين زمينه مي‌گويد: «رؤيا الانبياء وحيٌ؛<ref>طوسي، امالي، ص۲۱۵، بحارالانوار، ج۱۱، ص۶۴.</ref>خواب پيامبران وحي است».


۱. در خواب ؛
===نزول وحي به وسيله جبرئيل===
فرشته‌اي كه بر پيامبر(ص) نازل مي‌شد و وحي را به وي ابلاغ مي‌كرد جبرئيل بود، جبرئيل كلام خدا را به گوش و قلب پيامبر(ص) انتقال می داد و پيامبر(ص) گاهي او را مي‌ديدند و گاه هم او را نمي‌ديدند. چنانكه مي‌فرمايد: {{قرآن|نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الأمِينُ، عَلَى قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنْذِرِينَ<ref>شعراء / ۱۹۴ – ۱۹۳.</ref>.


۲. زماني بدون وساطت فرشته‌اي، مستقيماً از جانب خداوند ؛
در [[قرآن كريم]]، در آيات متعدّدي نسبت به [[نزول قرآن]] از طريق جبرئيل تصريح شده است.  


۳.  وگاهي هم جبرئيل واسطه وحي بود.  
===وحي مستقيم و بدون واسطه===
قسمتي از وحي به طور مستقيم و بدون وساطت [[فرشتگان]] انجام مي‌گرفت، [[اصحاب پيامبر(ص)]] نقل كرده‌اند كه: هنگام وحي، درد شديدي به [[پيامبر(ص)]] دست مي‌داد و حالتي(شبيه بيهوشي) بر وي عارض مي‌شد، سر او به زير مي‌افتاد، رنگ صورتش تغيير مي‌كرد و عرق از صورت او جاري مي‌شد، حاضران در جلسه نيز تحت تأثير اين وضع قرار مي‌گرفتند و بر اثر اين منظره سرهاي آنان نيز به زير مي‌افتاد، خداوند متعال مي‌فرمايد: {{قرآن|إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلا ثَقِيلا}}<ref>مزمل / ۵ . </ref> ما گفتار سنگيني را به تو القاء كرديم.


قرآن كريم از دو طريق اخير، يعني مستقيماً و يا به وسيله جبرئيل به پيامبر(ص) وحي شده است. اينك تفصيل اين سه مورد:
در [[کتاب توحيد]] نوشته [[شیخ صدوق]] نقل شده است كه از [[امام صادق(ع)]] پرسيدند: «آن حالت مدهوش شدن كه به پيامبر(ص) به هنگام وحي دست مي‌داد، چه بود؟ حضرت فرمودند: اين در هنگامي بود كه در ميان او و خداوند هيچ كس واسطه نبود و خداوند مستقيماً بر او تجلي مي‌كرد».<ref>طاهري، حبيب‌الله، درس‌هايي از علوم قرآن، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۷، ج۱، ص۲۵۱ـ۲۵۸.</ref>


۱. رؤياي صادقانه: علي بن ابراهيم قمي نقل كرده است كه: «محمد(ص) ۳۷ ساله بود كه در خواب ديد كسي به طرف او مي‌آيد و خطاب به او مي‌گويد: اي رسول خدا! محمد(ص) اين حادثه را چندي پوشيده نگه داشت، گاهي نيز كه در دره‌ها، به چوپاني گوسفندان ابوطالب مشغول بود، كسي را مي‌ديد كه او را به عنوان پيامبر خدا خطاب مي‌كرد، حضرت از او پرسيد تو كيستي؟ او در جواب گفت: من جبرئيل هستم و مرا خداوند فرستاده است تا تو را به پيامبري برگزيند».<ref>مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۸، ص۱۸۴ و ۱۹۴.</ref>
بنابراين پيامبر اسلام(ص) انواع گوناگون وحي را دارا بوده است و در بعضي موارد با وجود اینکه وحي به شکل مستقيم بر او نازل می شد، آن حالت فشار روحي براي ایشان ايجاد نمي‌شد.<ref>مكارم شيرازي، ناصر، پيام قرآن، قم، مطبوعاتي هدف، چاپ اول، ۱۳۷۱، ج۷، ص۳۲۶.</ref>
 
امام باقر(ع) در اين رابطه مي‌فرمايد: «نبي» كسي است كه به نبوت خود از طريق رؤيا آگاه شود و مانند رؤياي ابراهيم(ع) و رؤياي محمّد(ص) كه مقدمات نبوت خود را قبل از وحي در خواب ديد اين‌كه جبرئيل با پيام رسالت از جانب خداوند بر وي نازل شد».<ref>كليني، محمد بن يعقوب، اصول كافي، ج۱، ص۱۷۶، بحارالانوار، ج۱۸، ص۲۶۶.</ref>
 
منظور از قبل از «وحي» در روايت، آن است كه هنوز به محمّد(ص) براستي رسالتي كه مأمور به تبليغ آن باشد، وحي نشده بود و اين بيان، تفسيري است براي مفهوم «نبي» پيش از آن‌كه رسول باشد، زيرا نبي بشري است كه به وي وحي مي‌شود و قبل از آن‌كه به تبليغ آن مأمور باشد؛ يعني او با عالم بالا رابطه روحي دارد و ملكوت عالم بر وی مشهود است ولي مأمور به تبليغ نيست؛ چنانكه پيامبر اسلام(ص) قبل از بعثتش چنين بود.
 
به هر حال، رؤياي صادق، راهي براي نزول وحي بر پيامبر است و چه بسا در خواب دانستني‌ها به وي القاء مي‌شد. علي(ع) در اين زمينه مي‌گويد: «رؤيا الانبياء وحيٌ؛<ref>طوسي، امالي، ص۲۱۵، بحارالانوار، ج۱۱، ص۶۴.</ref>خواب پيامبران وحي است».
 
لازم به ذكر است كه اگر چه يكي از طرق وحي پيامبر، خواب بود، ولي قرآن كريم از اين طريق بر پيامبر نازل نشده است، بلكه از دو طريق «وحي مستقيم يا به وسيله فرشته» وحي به حضرت داده شده است.
 
۲. نزول وحي به وسيله جبرئيل: فرشته‌اي كه بر پيامبر(ص) نازل مي‌شد و وحي را به وي ابلاغ مي‌كرد جبرئيل بود، جبرئيل كلام خدا را از راه گوش به پيامبر(ص) القاء مي‌كرد و پيامبر(ص) گاهي او را مي‌ديد و گاه هم او را نمي‌ديد ،ولي جبرئيل وحي را بر قلب او نازل مي‌كرد چنانكه مي‌فرمايد: {{قرآن|نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الأمِينُ . عَلَى قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنْذِرِينَ<ref>شعراء / ۱۹۴ – ۱۹۳ . </ref>.
 
در قرآن كريم، در آيات متعدّدي نسبت به نزول قرآن از طريق جبرئيل تصريح شده است.
 
۳. وحي مستقيم و بدون واسطه: قسمتي از وحي به طور مستقيم و بدون وساطت فرشته انجام مي‌گرفت، اصحاب پيامبر(ص) نقل كرده‌اند كه: هنگام وحي، درد شديدي به پيامبر دست مي‌داد، حالتي (شبيه بيهوشي) بر وي عارض مي‌شد(يعني همانگونه که آدم بيهوش به اطراف خود توجهي ندارد حضرت نيز در هنگام نزول وحي به هيچ چيزي توجه نمي کرد و همچون افراد غش کرده به کسي جواب نمي داد)، سر او به زير مي‌افتاد، رنگ صورتش تغيير مي‌كرد و عرق از روي او جاري مي‌شد، حاضران در جلسه نيز تحت تأثير اين وضع قرار مي‌گرفتند و بر اثر اين منظره سرهاي آنان نيز به زير مي‌افتاد، خداوند متعال مي‌فرمايد: {{قرآن|إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلا ثَقِيلا}}<ref>مزمل / ۵ . </ref> ما گفتار سنگيني را به تو القاء كرديم.
 
در توحيد صدوق از امام صادق(ع) نقل شده كه از حضرتش پرسيدند: «آن حالت مدهوش شدن كه به پيامبر(ص) به هنگام وحي دست مي‌داد، چه بود؟
 
فرمود: اين در هنگامي بود كه در ميان او و خداوند هيچ كس واسطه نبود و خداوند مستقيماً بر او تجلي مي‌كرد».<ref>طاهري، حبيب‌الله، درس‌هايي از علوم قرآن، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۷، ج۱، ص۲۵۱ـ۲۵۸.</ref>
 
البته هميشه هنگام وحي مستقيم خداوند بر پيامبر اسلام(ص) چنين حالتي به ايشان دست نمي‌داد كه به عنوان نمونه به گفتگوي خداوند با پيامبر(ص) در شب معراج مي‌توان اشاره نمود.
 
بنابراين پيامبر اسلام(ص) انواع گوناگون وحي را دارا بوده است و در بعضي موارد كه وحي مستقيم بود آن حالت فشار روحي هم براي او ايجاد نمي‌شد و شايد اين حالت روحي بخاطر ماهيت وحي بوده است كه موجب فشار روح نمي‌شد با آن‌كه مستقيم بوده است. چنانكه قبلاً خواند<ref>مكارم شيرازي، ناصر، پيام قرآن، قم، مطبوعاتي هدف، چاپ اول، ۱۳۷۱، ج۷، ص۳۲۶.</ref> قرآن مي‌فرمايد: {{قرآن|إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلا ثَقِيلا}} گفتار سنگيني را بر تو وحي كرديم. كه بخشي از وحي چنين بود كه موجب فشار روحي نمي‌شد با آن‌كه مستقيم هم بوده است.
 
لازم به ذكر است آنچه به حضرت موسي خطاب كرد؛ درخت بوده نه خداوند بصورت مستقيم. يعني خداوند در درخت ايجاد سخن كرده است درحالي که بر رسول گرامي اسلام(ص) مستقيم وحي نازل مي شد و اين نشانه بلندي مقام و منزلت رسول خدا(ص) درنزد خداوند تبارک و تعالي است.
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}
==مطالعه بيشتر==
==مطالعه بیشتر==


۱. درس‌هايي از علوم قرآن، دكتر حبيب الله طاهري، ج۱، ص۲۵۸ ـ ۲۵۱.
۱. درس‌هايي از علوم قرآن، دكتر حبيب الله طاهري، ج۱، ص۲۵۸ ـ ۲۵۱.
خط ۶۸: خط ۴۸:


{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه = شد
  | تیترها =  
  | تیترها = شد
  | ویرایش =  
  | ویرایش = شد
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی = شد
  | ناوبری =  
  | ناوبری =  
  | نمایه =  
  | نمایه =  
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر = شد
  | بازبینی =  
  | بازبینی =  
  | تکمیل =  
  | تکمیل =  
  | اولویت =  
  | اولویت = ب
  | کیفیت =  
  | کیفیت = ب
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ ‏۱۶ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۱۰

سؤال

با آن‌كه مقام پيامبر خاتم(ص) از جميع انبیاء بالاتر است، چرا خداوند متعال به هنگام نزول وحي و آيات قرآني، آن حضرت را همچون موسي(ع)، مورد خطاب مستقيم قرار نداده و جبرئيل را مأمور ابلاغ فرموده است؟

انواع وحی بر پیامبر(ص) نازل شده است و اینطور نبوده است که فقط از طریق جبرئیل بوده باشد. در ابتدای نبوت، حضرت محمد(ص)، در رؤیای صادقه ای به نبوت بشارت داده شده است و امام علی هم در روایتی رؤیای انبیاء را وحی می دانند. نزول جبرئیل به پیامبر(ص) نیز معروف ترین نوع وحی به ایشان است که چندین مرتبه در قرآن به آن تصریح شده است. نوع سوم نزول وحی بر پیامبر (ص)، ارتباط مستقیم و بدون واسطه فرشتگان بوده است. در نقل حالات حضرت محمد (ص) از امام صادق وارد شده است که حالت مدهوشی ای که برای پیامبر(ص) در هنگام وحی دست می داد به این دلیل بود که میان او و خدای متعال هیچ واسطه ای نبود و خداوند مستقیما بر او تجلی می کرد.

انواع نزول وحي بر پيامبر اسلام(ص)

رؤياي صادقانه

علي بن ابراهيم قمي نقل كرده است كه، «محمد(ص) ۳۷ ساله بود كه در خواب ديد كسي به طرف او مي‌آيد و خطاب به او مي‌گويد: «اي رسول خدا!». محمد(ص) اين حادثه را چندي پوشيده نگه داشت، گاهي نيز كه در دره‌ها، به چوپاني گوسفندان ابوطالب مشغول بود، كسي را مي‌ديد كه او را به عنوان پيامبر خدا خطاب مي‌كرد، حضرت از او پرسيد تو كيستي؟ او در جواب گفت: من جبرئيل هستم و مرا خداوند فرستاده است تا تو را به پيامبري برگزيند».[۱]

امام باقر(ع) در اين رابطه مي‌فرمايند: «نبي كسي است كه به نبوت خود از طريق رؤيا آگاه شود، مانند رؤياي ابراهيم و رؤياي محمّد(ص) كه مقدمات نبوت خود را قبل از وحي و در خوابی که جبرئيل با پيام رسالت از جانب خداوند بر آن ها نازل شد، دیدند.».[۲]

منظور از قبل از «وحي» در روايت، آن است كه هنوز به محمّد(ص) رسالتي كه مأمور به تبليغ آن باشد، وحي نشده بود، يعني در واقع، او با عالم بالا رابطه روحي دارد، ولي هنوز مأمور به تبليغ نيست.

به هر حال، رؤياي صادق، راهي براي نزول وحي بر پيامبر است. علي(ع) در اين زمينه مي‌گويد: «رؤيا الانبياء وحيٌ؛[۳]خواب پيامبران وحي است».

نزول وحي به وسيله جبرئيل

فرشته‌اي كه بر پيامبر(ص) نازل مي‌شد و وحي را به وي ابلاغ مي‌كرد جبرئيل بود، جبرئيل كلام خدا را به گوش و قلب پيامبر(ص) انتقال می داد و پيامبر(ص) گاهي او را مي‌ديدند و گاه هم او را نمي‌ديدند. چنانكه مي‌فرمايد: {{قرآن|نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الأمِينُ، عَلَى قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنْذِرِينَ[۴].

در قرآن كريم، در آيات متعدّدي نسبت به نزول قرآن از طريق جبرئيل تصريح شده است.

وحي مستقيم و بدون واسطه

قسمتي از وحي به طور مستقيم و بدون وساطت فرشتگان انجام مي‌گرفت، اصحاب پيامبر(ص) نقل كرده‌اند كه: هنگام وحي، درد شديدي به پيامبر(ص) دست مي‌داد و حالتي(شبيه بيهوشي) بر وي عارض مي‌شد، سر او به زير مي‌افتاد، رنگ صورتش تغيير مي‌كرد و عرق از صورت او جاري مي‌شد، حاضران در جلسه نيز تحت تأثير اين وضع قرار مي‌گرفتند و بر اثر اين منظره سرهاي آنان نيز به زير مي‌افتاد، خداوند متعال مي‌فرمايد: ﴿إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلا ثَقِيلا[۵] ما گفتار سنگيني را به تو القاء كرديم.

در کتاب توحيد نوشته شیخ صدوق نقل شده است كه از امام صادق(ع) پرسيدند: «آن حالت مدهوش شدن كه به پيامبر(ص) به هنگام وحي دست مي‌داد، چه بود؟ حضرت فرمودند: اين در هنگامي بود كه در ميان او و خداوند هيچ كس واسطه نبود و خداوند مستقيماً بر او تجلي مي‌كرد».[۶]

بنابراين پيامبر اسلام(ص) انواع گوناگون وحي را دارا بوده است و در بعضي موارد با وجود اینکه وحي به شکل مستقيم بر او نازل می شد، آن حالت فشار روحي براي ایشان ايجاد نمي‌شد.[۷]


مطالعه بیشتر

۱. درس‌هايي از علوم قرآن، دكتر حبيب الله طاهري، ج۱، ص۲۵۸ ـ ۲۵۱.

۲. پيام قرآن، آيت الله مكارم شيرازي، ج۷، ص۳۲۶.

۳. قرآن در اسلام، علامه طباطبايي، ص۸۵.


منابع

  1. مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۸، ص۱۸۴ و ۱۹۴.
  2. كليني، محمد بن يعقوب، اصول كافي، ج۱، ص۱۷۶، بحارالانوار، ج۱۸، ص۲۶۶.
  3. طوسي، امالي، ص۲۱۵، بحارالانوار، ج۱۱، ص۶۴.
  4. شعراء / ۱۹۴ – ۱۹۳.
  5. مزمل / ۵ .
  6. طاهري، حبيب‌الله، درس‌هايي از علوم قرآن، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۷، ج۱، ص۲۵۱ـ۲۵۸.
  7. مكارم شيرازي، ناصر، پيام قرآن، قم، مطبوعاتي هدف، چاپ اول، ۱۳۷۱، ج۷، ص۳۲۶.