شیعه بودن مأمون: تفاوت میان نسخهها
(ابرابزار) |
(ویرایش ساختاری.) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
}} | }} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
آیا مأمون شیعه بوده است؟ شهید مطهری در | آیا مأمون شیعه بوده است؟ دیدگاه شهید مطهری در این باره چیست؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
مأمون شیعه نبوده است. | |||
عباسیان با نام اهل بیت(ع) به حکومت رسیدند اما پس از آن همه تلاش خود را برای دور کردن علویان از سیاست به کار بستند و سیاست خشونتبار امویان را ضد آنان به کار گرفتند. وقتی مأمون به حکومت رسید خلافت را به امام رضا(ع) پیشنهاد کرد و وقتی امام رضا(ع) این پیشنهاد را نپذیرفت ایشان را به عنوان ولی عهد خود تعیین کرد. اما هدف مأمون از این اقدامات تثبیت حکومت بود. او از این راه افکار عمومی را متوجّه خود ساخت، و از دَرِ نفاق و ریا اظهار تشیّع نموده و از خلافت، حقانیت، و برتری علی(ع) بر ابوبکر و عمر دفاع میکرد، اما سرانجام امام رضا(ع) را به وسیله زهر مسموم ساخت. | عباسیان با نام اهل بیت(ع) به حکومت رسیدند اما پس از آن همه تلاش خود را برای دور کردن علویان از سیاست به کار بستند و سیاست خشونتبار امویان را ضد آنان به کار گرفتند. وقتی مأمون به حکومت رسید خلافت را به امام رضا(ع) پیشنهاد کرد و وقتی امام رضا(ع) این پیشنهاد را نپذیرفت ایشان را به عنوان ولی عهد خود تعیین کرد. اما هدف مأمون از این اقدامات تثبیت حکومت بود. او از این راه افکار عمومی را متوجّه خود ساخت، و از دَرِ نفاق و ریا اظهار تشیّع نموده و از خلافت، حقانیت، و برتری علی(ع) بر ابوبکر و عمر دفاع میکرد، اما سرانجام امام رضا(ع) را به وسیله زهر مسموم ساخت. | ||
از نظر شهید مطهّری مأمون از نظر فکری دارای تمایل شیعی بوده است، نه اینکه شیعه مذهب بوده باشد. | از نظر شهید مطهّری مأمون از نظر فکری دارای تمایل شیعی بوده است، نه اینکه شیعه مذهب بوده باشد. | ||
== سیاست کلی عباسیان == | == سیاست کلی عباسیان درباره شیعه == | ||
عباسیان در آغاز با نام | مأمون یکی از خلفای سلسله عباسیان است. عباسیان در آغاز با نام اهل بیت(ع) و با انگیزه خونخواهی از شهیدان علوی روی کار آمدند. آنها برای رسیدن به حکومت و پیشبرد اهداف خود از محبوبیّت اهل بیت(ع) و علویان بهره جسته، ولی پس از دست یافتن به حکومت، نسبت به سادات علوی و حامیان اهل بیت(ع) سیاستهای خشونتآمیز در پیش گرفتند. دلیل بکارگیری سیاستهای خشن، خطری بود که آنها از جانب علویان احساس میکردند.<ref>الهامی، داود، سیری در تاریخ تشیّع، انتشارات مکتب اسلام، چ اوّل، ۱۳۷۵، ص۶۰۰.</ref> | ||
این شیوه، سیاست هفتاد ساله عباسیان درباره علویان بوده است، تا زمانی که مأمون به خلافت رسید و به امام رضا(ع) پیشنهاد کرد خلافت را بپذیرد و هنگامی که این پیشنهاد پذیرفته نشد، او را به سِمَت ولایتعهدی خود انتخاب کرد. | |||
. | |||
== دلایل تشیع مأمون == | |||
برای شیعه بودن مأمون دلایل و شواهدی ذکر شده که برخی از آنها چنین است: | |||
* مأمون در بغداد، مجلسی از فقیهان و عالمان برگزار کرد تا برتری امام علی(ع) را بر دیگر صحابه اثبات کند. | |||
* او از شیعیان نیز در امر حکومتداری استفاده کرد. | |||
* مأمون در سال ۲۱۱ق به صورت رسمی اعلام کرد که امام علی(ع) برترین اصحاب رسول خداست. او خواست تا لعن بر معاویه را بر در و دیوار بنویسند. | |||
* زنی که برای گرفتن حق خود نزد مأمون آمده بود، ضمن شعری به حق نبی، وصی، امام حسن(ع)، امام حسین(ع)، و به حق کسانی که حقشان غصب شده و به حق اهل کساء قسم داد. شیوه قسم دادن زن، نشان میدهد مأمون شیعه بوده است.<ref>تاریخ تشیّع در ایران، ص۲۸۰.</ref> | |||
=== نقد و بررسی === | |||
رفتارهای شیعهگونه مأمون را، تظاهر و ریاکاری برای نگهداشتن پایههای حکومت دانستهاند. مأمون به دلیل جمعیت زیاد شیعیان، محبوبیت امام رضا(ع) و نارضایتی مردم از شیوه حکومتداری پدرانش، در ظاهر روش دوستی با علویان را برگزید و به این وسیله افکار عمومی را متوجّه خود کرد. او در ظاهر امام علی(ع) را از ابوبکر و عمر خلیفه اول و دوم اهل سنت، معرفی کرده و خود را شیعه میدانست. | |||
واگذاری خلافت و سپس ولایتعهدی به امام رضا(ع) نیز، برای حفظ قدرت و تثبیت موقعیت مأمون بود؛ چراکه سرانجام وقتی حضور امام رضا(ع) را برای حکومت خود خطرآفرین دید، او را به وسیله زهر مسموم کرده و به شهادت رساند.<ref>ربانی گلپایگانی، علی، فرق و مذاهب کلامی، مرکز جهانی علوم اسلامی. چ سوّم، ۸۳، ص۴۸.</ref> | |||
== | == دیدگاه شهید مطهری == | ||
چهره ریاکار مأمون انگیزه اصلی این گزینش را در طول سیزده قرن بر مورّخان و سیره نویسان پوشیده نگه داشته است بدین جهت مورّخان از قرن سوم هجری تاکنون در اینباره، نظریات گوناگونی اظهار داشتهاند. | چهره ریاکار مأمون انگیزه اصلی این گزینش را در طول سیزده قرن بر مورّخان و سیره نویسان پوشیده نگه داشته است بدین جهت مورّخان از قرن سوم هجری تاکنون در اینباره، نظریات گوناگونی اظهار داشتهاند. | ||
خط ۳۰: | خط ۴۲: | ||
بعد استاد مطهّری برای این نظر خود به مناظرات مأمون با علمای اهل سنت استدلال میکند. برخی از مورّخین معاصر عقیده دارند که مأمون در حدّ عقیده به برتری علی(ع)، شیعه بوده است، به این معنا که معتقد بود حضرت علی(ع) برای ولایت و خلافت از بقیه خلفا شایستهتر بود.<ref>جعفریان، رسول، تاریخ تشیّع در ایران، ج۱، ص۲۸۰.</ref> | بعد استاد مطهّری برای این نظر خود به مناظرات مأمون با علمای اهل سنت استدلال میکند. برخی از مورّخین معاصر عقیده دارند که مأمون در حدّ عقیده به برتری علی(ع)، شیعه بوده است، به این معنا که معتقد بود حضرت علی(ع) برای ولایت و خلافت از بقیه خلفا شایستهتر بود.<ref>جعفریان، رسول، تاریخ تشیّع در ایران، ج۱، ص۲۸۰.</ref> | ||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}} | ||
خط ۴۶: | خط ۵۰: | ||
* مجموعه آثار، ج۱۸، استاد شهید مرتضی مطهّری. | * مجموعه آثار، ج۱۸، استاد شهید مرتضی مطهّری. | ||
* فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی: استاد جعفر سبحانی. | * فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی: استاد جعفر سبحانی. | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۱۵ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۲۳:۱۹
آیا مأمون شیعه بوده است؟ دیدگاه شهید مطهری در این باره چیست؟
مأمون شیعه نبوده است.
عباسیان با نام اهل بیت(ع) به حکومت رسیدند اما پس از آن همه تلاش خود را برای دور کردن علویان از سیاست به کار بستند و سیاست خشونتبار امویان را ضد آنان به کار گرفتند. وقتی مأمون به حکومت رسید خلافت را به امام رضا(ع) پیشنهاد کرد و وقتی امام رضا(ع) این پیشنهاد را نپذیرفت ایشان را به عنوان ولی عهد خود تعیین کرد. اما هدف مأمون از این اقدامات تثبیت حکومت بود. او از این راه افکار عمومی را متوجّه خود ساخت، و از دَرِ نفاق و ریا اظهار تشیّع نموده و از خلافت، حقانیت، و برتری علی(ع) بر ابوبکر و عمر دفاع میکرد، اما سرانجام امام رضا(ع) را به وسیله زهر مسموم ساخت.
از نظر شهید مطهّری مأمون از نظر فکری دارای تمایل شیعی بوده است، نه اینکه شیعه مذهب بوده باشد.
سیاست کلی عباسیان درباره شیعه
مأمون یکی از خلفای سلسله عباسیان است. عباسیان در آغاز با نام اهل بیت(ع) و با انگیزه خونخواهی از شهیدان علوی روی کار آمدند. آنها برای رسیدن به حکومت و پیشبرد اهداف خود از محبوبیّت اهل بیت(ع) و علویان بهره جسته، ولی پس از دست یافتن به حکومت، نسبت به سادات علوی و حامیان اهل بیت(ع) سیاستهای خشونتآمیز در پیش گرفتند. دلیل بکارگیری سیاستهای خشن، خطری بود که آنها از جانب علویان احساس میکردند.[۱]
این شیوه، سیاست هفتاد ساله عباسیان درباره علویان بوده است، تا زمانی که مأمون به خلافت رسید و به امام رضا(ع) پیشنهاد کرد خلافت را بپذیرد و هنگامی که این پیشنهاد پذیرفته نشد، او را به سِمَت ولایتعهدی خود انتخاب کرد.
.
دلایل تشیع مأمون
برای شیعه بودن مأمون دلایل و شواهدی ذکر شده که برخی از آنها چنین است:
- مأمون در بغداد، مجلسی از فقیهان و عالمان برگزار کرد تا برتری امام علی(ع) را بر دیگر صحابه اثبات کند.
- او از شیعیان نیز در امر حکومتداری استفاده کرد.
- مأمون در سال ۲۱۱ق به صورت رسمی اعلام کرد که امام علی(ع) برترین اصحاب رسول خداست. او خواست تا لعن بر معاویه را بر در و دیوار بنویسند.
- زنی که برای گرفتن حق خود نزد مأمون آمده بود، ضمن شعری به حق نبی، وصی، امام حسن(ع)، امام حسین(ع)، و به حق کسانی که حقشان غصب شده و به حق اهل کساء قسم داد. شیوه قسم دادن زن، نشان میدهد مأمون شیعه بوده است.[۲]
نقد و بررسی
رفتارهای شیعهگونه مأمون را، تظاهر و ریاکاری برای نگهداشتن پایههای حکومت دانستهاند. مأمون به دلیل جمعیت زیاد شیعیان، محبوبیت امام رضا(ع) و نارضایتی مردم از شیوه حکومتداری پدرانش، در ظاهر روش دوستی با علویان را برگزید و به این وسیله افکار عمومی را متوجّه خود کرد. او در ظاهر امام علی(ع) را از ابوبکر و عمر خلیفه اول و دوم اهل سنت، معرفی کرده و خود را شیعه میدانست.
واگذاری خلافت و سپس ولایتعهدی به امام رضا(ع) نیز، برای حفظ قدرت و تثبیت موقعیت مأمون بود؛ چراکه سرانجام وقتی حضور امام رضا(ع) را برای حکومت خود خطرآفرین دید، او را به وسیله زهر مسموم کرده و به شهادت رساند.[۳]
دیدگاه شهید مطهری
چهره ریاکار مأمون انگیزه اصلی این گزینش را در طول سیزده قرن بر مورّخان و سیره نویسان پوشیده نگه داشته است بدین جهت مورّخان از قرن سوم هجری تاکنون در اینباره، نظریات گوناگونی اظهار داشتهاند.
استاد مطهّری عقیده داشت که مأمون دارای تمایل شیعی بوده است، نه اینکه شیعه مذهب بوده باشد. چون مأمون عالم و دانشمند بود و به مباحث عقلی و استدلالی علاقه داشت، به این خاطر که شیعه هم بر پایه عقل و استدلال استوار است، به شیعه متمایل بود. عین عبارت استاد مطهّری این است که میفرماید: «در اینکه در مأمون تمایل روحی و فکری هم به تشیع بوده باز بحثی نیست.»[۴]
بعد استاد مطهّری برای این نظر خود به مناظرات مأمون با علمای اهل سنت استدلال میکند. برخی از مورّخین معاصر عقیده دارند که مأمون در حدّ عقیده به برتری علی(ع)، شیعه بوده است، به این معنا که معتقد بود حضرت علی(ع) برای ولایت و خلافت از بقیه خلفا شایستهتر بود.[۵]
مطالعه بیشتر
- اسلام و ایران، داود الهامی.
- سیری در تاریخ تشیّع، داود الهامی.
- تاریخ تشیّع در ایران، رسول جعفریان.
- مجموعه آثار، ج۱۸، استاد شهید مرتضی مطهّری.
- فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی: استاد جعفر سبحانی.
منابع
- ↑ الهامی، داود، سیری در تاریخ تشیّع، انتشارات مکتب اسلام، چ اوّل، ۱۳۷۵، ص۶۰۰.
- ↑ تاریخ تشیّع در ایران، ص۲۸۰.
- ↑ ربانی گلپایگانی، علی، فرق و مذاهب کلامی، مرکز جهانی علوم اسلامی. چ سوّم، ۸۳، ص۴۸.
- ↑ مطهّری، مرتضی، مجموعه آثار، انتشارات صدرا، چ اول، ۷۸، ج۱۸، ص۱۱۸.
- ↑ جعفریان، رسول، تاریخ تشیّع در ایران، ج۱، ص۲۸۰.