حجاب در قرآن: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) (ابرابزار) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{در دست ویرایش|کاربر=A.rezapour }} | {{در دست ویرایش|کاربر=A.rezapour}} | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
خط ۷: | خط ۷: | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
{{درگاه|زن و خانواده}} | {{درگاه|زن و خانواده}} | ||
حجاب در قرآن واجب شرعی برای زنان مسلمان است. قرآن کریم برای حجاب از دو واژه خُمُر و جَلباب استفاده نموده است. خمر را مفسران همان روسری یا مقنعه یا پوشش سر و جلباب را به معنای ردا، چادر و پوششی که تن را بپوشاند تفسیر | حجاب در قرآن واجب شرعی برای زنان مسلمان است. قرآن کریم برای حجاب از دو واژه خُمُر و جَلباب استفاده نموده است. خمر را مفسران همان روسری یا مقنعه یا پوشش سر و جلباب را به معنای ردا، چادر و پوششی که تن را بپوشاند تفسیر کردهاند. | ||
در دو آیه از آیات قرآن که به حجاب شرعی زنان پرداخته است، خداوند به پیامبر دستور | در دو آیه از آیات قرآن که به حجاب شرعی زنان پرداخته است، خداوند به پیامبر دستور میدهد که به زنان مؤمن بگوید تا از این پوشش استفاده کنند. و این پوشش را برای این میداند که مورد آزار قرار نگیرند. | ||
== تشریع حجاب == | == تشریع حجاب == | ||
در قرآن برای حجاب واجب زنان، از چند نوع پوشش خاص، نام برده شده است که دو نوع معروف آن «خمار» و «جلباب» است. | در قرآن برای حجاب واجب زنان، از چند نوع پوشش خاص، نام برده شده است که دو نوع معروف آن «خمار» و «جلباب» است. | ||
آیات مربوط بدین موضوع در دو | آیات مربوط بدین موضوع در دو سوره از قرآن آمده است: یکی سوره «نور» و دیگر سوره «احزاب».<ref>مطهری، مرتضی، مسئله حجاب، ص۱۲۵.</ref> آیه ۳۱ سوره نور مهمترین مستند فقها برای اثبات وجوب پوشش و مشتملبر حدود آن است. در مورد آیه ۵۹ سوره احزاب شماری از مفسران گفتهاند حکم مذکور در این آیه نه الزامآور است نه عام، بلکه پوشیدن جلباب نمایانگر پاکدامنی و «حُر» بودن زن و وسیلهای برای حفظ شخصیت او شمرده شده است.<ref>فریده سعیدی، حجاب، دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ج۱، ص۵۷۱۶.</ref> | ||
عالمان اسلامی در فواید حجاب شرعی | عالمان اسلامی در فواید حجاب شرعی گفتهاند: حجاب سبب پاکی و طهارت از انحرافات جنسی گردیده و عفت و پاکدامنی زن را حفظ نموده و از پایمال شدن شخصیت او و افتادن در ورطه ابتذال و فساد و فحشا جلوگیری مینماید. زنی که به همراه تقوای الهی پوشش خود را حفظ مینماید ارزش والای انسانی خود را پیدا نموده و بازیچه مردان هوسران قرار نگرفته و به واسطه جاذبه جنسی اش تا سرحد یک کالای بیارزش سقوط نکرده و وسیله ای برای تبلیغ کالاهای مصرفی و ابزاری برای دکور شدن در اطاقهای انتظار و جلب جهانگردان و مسافران و اشباع هوسهای سرکش افراد آلوده نمیگردد. باعث میشود کامیابی جنسی خواه از طریق نگاه و گفت و شنود و لمس و خواه از راههای دیگر تنها مخصوص همسر باشد، و اندام زن و زینتها و زیباییهای او نزد بیگانگان آشکار نگشته و هر گونه تحریک شهوت از محیط اجتماع برچیده شده و به محیط زندگی زناشویی اختصاص یابد، تا بدین طریق کانون خانواده مستحکم شده و عشق و عواطف و احساسات بین زن و شوهر زیاد گشته و دو همسر تعلق به یکدیگر پیدا نموده و زندگی زناشویی و خانوادگی از هم متلاشی نگردد. وجود زنان برهنه با انواع آرایشها شهوت مردان را برانگیخته آنها را به هوسرانی واداشته و هر روز دل آنها را در گرو دلبری قرار میدهد و در نتیجه پیمان زناشویی مفهوم خود را از دست داده و کانون خانوادگی به سرعت از هم گسیخته و متلاشی خواهد شد. از گسترش دامنه فساد و فحشا جلوگیری مینماید؛ زیرا بی بند و باری و برهنگی زن غریزه بیگانگان خصوصاً جوانان را شعلهور ساخته و آنها را به سوی فساد و کاری که شایسته یا حلال نیست میکشاند.<ref>منتظری، حسینعلی، معارف و احکام بانوان، ص۲۱۴.</ref> | ||
== خُمُر (پوشش سر) == | == خُمُر (پوشش سر) == | ||
خُمُر، همان پوشش سر است که در قرآن بدان تصریح شده است. «خمر» جمع «خمار» و به | خُمُر، همان پوشش سر است که در قرآن بدان تصریح شده است. «خمر» جمع «خمار» و به معنای مقنعه و روسری بلندی است که روی گردن و سینهها را میپوشاند.<ref>محسنی، شیخ محمد آصف، عجایب و مطالب، ص۲۷۸.</ref> | ||
{{قرآن|وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی جُیُوبِهِنَّ|سوره=نور| آیه =۳۱|ترجمه= زنان باید سر، سینه، و دوش خود را بپوشانند.}} | {{قرآن|وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی جُیُوبِهِنَّ|سوره=نور| آیه =۳۱|ترجمه= زنان باید سر، سینه، و دوش خود را بپوشانند.}} | ||
خط ۲۸: | خط ۲۷: | ||
در کتابهای لغت در ریشه لغوی خمار (خ ـ م ـ ر) سیاهی آن نیز بیان شده است.<ref>المختمره من الضأن: السوداء و رأسها ابیض و من المعز ایضاً: خلیل، العین، ذیل ریشه خمر و الخمریّ من الالوان؛ الاسود الضارب الی الحمره کلون الخمر الاسود: شرتونی، اقرب الموارد، ذیل ریشه خمر.</ref> به مشروبات الکلی نیز از آن جهت «خمر» اطلاق میگردد که باعث سیاهی و تیرهگی عقل انسان میگردد.<ref>نگاه کنید به سید حسن مصطفوی، «التحقیق فی کلمات القرآن الکریم» ذیل ریشه خمر.</ref> | در کتابهای لغت در ریشه لغوی خمار (خ ـ م ـ ر) سیاهی آن نیز بیان شده است.<ref>المختمره من الضأن: السوداء و رأسها ابیض و من المعز ایضاً: خلیل، العین، ذیل ریشه خمر و الخمریّ من الالوان؛ الاسود الضارب الی الحمره کلون الخمر الاسود: شرتونی، اقرب الموارد، ذیل ریشه خمر.</ref> به مشروبات الکلی نیز از آن جهت «خمر» اطلاق میگردد که باعث سیاهی و تیرهگی عقل انسان میگردد.<ref>نگاه کنید به سید حسن مصطفوی، «التحقیق فی کلمات القرآن الکریم» ذیل ریشه خمر.</ref> | ||
خمار، سرپوش | خمار، سرپوش دامنهدار بوده است که زنان مسلمان مأمور شدهاند دامنهای سرپوش را تا گریبان خود بیاورند و گلو و سینه را بدان بپوشانند.<ref>سید جعفر شهیدی، حجاب در قرآن، پژوهشهای قرآنی ۱۳۸۰، شماره ۲۵ و ۲۶ ویژهنامه زن در قرآن</ref> | ||
</ref> | مفسران و لغویان عموماً خمار را اشاره به همان پوششی میدانند که در پوشاندن سر تعبیر کنند.<ref>احمد پاکتچی، حجاب، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۹، ص۴۴۲.</ref> | ||
== جَلباب (پوشش تن) == | == جَلباب (پوشش تن) == | ||
خط ۳۹: | خط ۳۶: | ||
جلابیب در آیه، جمع جلباب است و جلباب به معنای پوشش گسترده و فراگیر تمام بدن است، که زنان بر روی لباسهای دیگر میپوشند. امروزه در زبان فارسی به چنین پوششی چادر گفته میشود. گفته شده است که بین جلباب قرآنی و چادرهای رایج، از نظر مفهوم، اندازه، کارکرد و حتی رنگ، همگرایی و شباهتهای بسیار نزدیکی وجود دارد.<ref>نگاه کنید به «نقد ادله مخالفین چادر مشکی» روزنامه جمهوری اسلامی، ۳ و ۴ بهمن ماه ۷۹.</ref> | جلابیب در آیه، جمع جلباب است و جلباب به معنای پوشش گسترده و فراگیر تمام بدن است، که زنان بر روی لباسهای دیگر میپوشند. امروزه در زبان فارسی به چنین پوششی چادر گفته میشود. گفته شده است که بین جلباب قرآنی و چادرهای رایج، از نظر مفهوم، اندازه، کارکرد و حتی رنگ، همگرایی و شباهتهای بسیار نزدیکی وجود دارد.<ref>نگاه کنید به «نقد ادله مخالفین چادر مشکی» روزنامه جمهوری اسلامی، ۳ و ۴ بهمن ماه ۷۹.</ref> | ||
علاوه بر قرآن که دو شکل خاص از پوشش را برای زنان در مقابل نامحرم توصیه کرده است، در حدیثی از پیامبر چهار پوشش ویژه برای زنان در مقابل نامحرم معرفی شده است. «عن النبی(ص): | علاوه بر قرآن که دو شکل خاص از پوشش را برای زنان در مقابل نامحرم توصیه کرده است، در حدیثی از پیامبر چهار پوشش ویژه برای زنان در مقابل نامحرم معرفی شده است. «عن النبی(ص): … و لغیر ذی محرم اربعه اثواب: درع و خمار و جلباب و آزار.» زنان در نزد نامحرم باید چهار لباس داشته باشند، پیراهن، مقنعه، چادر و شلوار.»<ref>فیض کاشانی، ملامحسن، تفسیرصافی ج۳ ص۴۳۰؛ طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان ج۷ ص۲۷۱.</ref> | ||
ابن منظور نویسد: جلباب قمیص بود، | ابن منظور نویسد: جلباب قمیص بود، جامهای است فراختر از خمار، کوتاهتر از رداء، که زن بدان سر و سینه خود را پوشاند. جلباب پوششی بوده است جلو باز، و زنان مسلمان مأمور شدهاند دو لب آن را به یکدیگر نزدیک کنند.<ref>سید جعفر شهیدی، حجاب در قرآن، پژوهشهای قرآنی ۱۳۸۰، شماره ۲۵ و ۲۶ ویژهنامه زن در قرآن</ref> | ||
به نقل از جمعی از صحابه چون ابنعباس و ابنمسعود و شماری از | به نقل از جمعی از صحابه چون ابنعباس و ابنمسعود و شماری از تابعین چون مجاهد، ابراهیم نخعی و سعید بن جبیر، جلباب به معنای «ردا» دانسته شده است. ابنکثیر از قول این جمع چنین برداشت کرده است که جلباب ردایی است که باید از روی خمار (مقنعه) پوشیده شود.<ref>احمد پاکتچی، حجاب، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۹، ص۴۴۲.</ref> | ||
{{پایان پاسخ}} | {{پایان پاسخ}} | ||
خط ۶۳: | خط ۶۰: | ||
| تغییر مسیر =شد | | تغییر مسیر =شد | ||
| ارجاعات = | | ارجاعات = | ||
| بازبینی نویسنده = | | بازبینی نویسنده = | ||
| بازبینی = | | بازبینی = | ||
| تکمیل = | | تکمیل = |
نسخهٔ ۱۸ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۴۷
این مقاله هماکنون به دست A.rezapour در حال ویرایش است. |
آیا قرآن نگاه خاصی به شکل حجاب دارد؟
حجاب در قرآن واجب شرعی برای زنان مسلمان است. قرآن کریم برای حجاب از دو واژه خُمُر و جَلباب استفاده نموده است. خمر را مفسران همان روسری یا مقنعه یا پوشش سر و جلباب را به معنای ردا، چادر و پوششی که تن را بپوشاند تفسیر کردهاند.
در دو آیه از آیات قرآن که به حجاب شرعی زنان پرداخته است، خداوند به پیامبر دستور میدهد که به زنان مؤمن بگوید تا از این پوشش استفاده کنند. و این پوشش را برای این میداند که مورد آزار قرار نگیرند.
تشریع حجاب
در قرآن برای حجاب واجب زنان، از چند نوع پوشش خاص، نام برده شده است که دو نوع معروف آن «خمار» و «جلباب» است.
آیات مربوط بدین موضوع در دو سوره از قرآن آمده است: یکی سوره «نور» و دیگر سوره «احزاب».[۱] آیه ۳۱ سوره نور مهمترین مستند فقها برای اثبات وجوب پوشش و مشتملبر حدود آن است. در مورد آیه ۵۹ سوره احزاب شماری از مفسران گفتهاند حکم مذکور در این آیه نه الزامآور است نه عام، بلکه پوشیدن جلباب نمایانگر پاکدامنی و «حُر» بودن زن و وسیلهای برای حفظ شخصیت او شمرده شده است.[۲]
عالمان اسلامی در فواید حجاب شرعی گفتهاند: حجاب سبب پاکی و طهارت از انحرافات جنسی گردیده و عفت و پاکدامنی زن را حفظ نموده و از پایمال شدن شخصیت او و افتادن در ورطه ابتذال و فساد و فحشا جلوگیری مینماید. زنی که به همراه تقوای الهی پوشش خود را حفظ مینماید ارزش والای انسانی خود را پیدا نموده و بازیچه مردان هوسران قرار نگرفته و به واسطه جاذبه جنسی اش تا سرحد یک کالای بیارزش سقوط نکرده و وسیله ای برای تبلیغ کالاهای مصرفی و ابزاری برای دکور شدن در اطاقهای انتظار و جلب جهانگردان و مسافران و اشباع هوسهای سرکش افراد آلوده نمیگردد. باعث میشود کامیابی جنسی خواه از طریق نگاه و گفت و شنود و لمس و خواه از راههای دیگر تنها مخصوص همسر باشد، و اندام زن و زینتها و زیباییهای او نزد بیگانگان آشکار نگشته و هر گونه تحریک شهوت از محیط اجتماع برچیده شده و به محیط زندگی زناشویی اختصاص یابد، تا بدین طریق کانون خانواده مستحکم شده و عشق و عواطف و احساسات بین زن و شوهر زیاد گشته و دو همسر تعلق به یکدیگر پیدا نموده و زندگی زناشویی و خانوادگی از هم متلاشی نگردد. وجود زنان برهنه با انواع آرایشها شهوت مردان را برانگیخته آنها را به هوسرانی واداشته و هر روز دل آنها را در گرو دلبری قرار میدهد و در نتیجه پیمان زناشویی مفهوم خود را از دست داده و کانون خانوادگی به سرعت از هم گسیخته و متلاشی خواهد شد. از گسترش دامنه فساد و فحشا جلوگیری مینماید؛ زیرا بی بند و باری و برهنگی زن غریزه بیگانگان خصوصاً جوانان را شعلهور ساخته و آنها را به سوی فساد و کاری که شایسته یا حلال نیست میکشاند.[۳]
خُمُر (پوشش سر)
خُمُر، همان پوشش سر است که در قرآن بدان تصریح شده است. «خمر» جمع «خمار» و به معنای مقنعه و روسری بلندی است که روی گردن و سینهها را میپوشاند.[۴]
﴿وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی جُیُوبِهِنَّ؛ زنان باید سر، سینه، و دوش خود را بپوشانند.﴾(نور:۳۱)
خُمُر جمع خمار، و مراد از آن پوشش مخصوص سر و اطراف سر بانوان است.[۵] در بعضی تفاسیر، در ذیل آیه شریفه، از عایشه نقل شده است: «زنانی بهتر از زنان انصار ندیدم. وقتی این آیه شریفه نازل شد، هر یک از آنها به سمت لباسهای مخصوص خود رفتند و از آن تکهای جدا کردند و خمار و مقنعهای مشکی پوشیدند، گویی بالای سر آنها کلاغ نشسته است.»[۶]
در کتابهای لغت در ریشه لغوی خمار (خ ـ م ـ ر) سیاهی آن نیز بیان شده است.[۷] به مشروبات الکلی نیز از آن جهت «خمر» اطلاق میگردد که باعث سیاهی و تیرهگی عقل انسان میگردد.[۸]
خمار، سرپوش دامنهدار بوده است که زنان مسلمان مأمور شدهاند دامنهای سرپوش را تا گریبان خود بیاورند و گلو و سینه را بدان بپوشانند.[۹]
مفسران و لغویان عموماً خمار را اشاره به همان پوششی میدانند که در پوشاندن سر تعبیر کنند.[۱۰]
جَلباب (پوشش تن)
﴿یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنی أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً؛ ای پیامبر به زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو که خویش را به چادر فروپوشند؛ که این کار برای این که آنها به عفت و حریت شناخته شوند، تا از تعرّض و جسارت هوسرانان آزار نکشند، بر آنان بسیار بهتر است و خدا در حق خلق آمرزنده و مهربان است.﴾(احزاب:۵۹)
جلابیب در آیه، جمع جلباب است و جلباب به معنای پوشش گسترده و فراگیر تمام بدن است، که زنان بر روی لباسهای دیگر میپوشند. امروزه در زبان فارسی به چنین پوششی چادر گفته میشود. گفته شده است که بین جلباب قرآنی و چادرهای رایج، از نظر مفهوم، اندازه، کارکرد و حتی رنگ، همگرایی و شباهتهای بسیار نزدیکی وجود دارد.[۱۱]
علاوه بر قرآن که دو شکل خاص از پوشش را برای زنان در مقابل نامحرم توصیه کرده است، در حدیثی از پیامبر چهار پوشش ویژه برای زنان در مقابل نامحرم معرفی شده است. «عن النبی(ص): … و لغیر ذی محرم اربعه اثواب: درع و خمار و جلباب و آزار.» زنان در نزد نامحرم باید چهار لباس داشته باشند، پیراهن، مقنعه، چادر و شلوار.»[۱۲]
ابن منظور نویسد: جلباب قمیص بود، جامهای است فراختر از خمار، کوتاهتر از رداء، که زن بدان سر و سینه خود را پوشاند. جلباب پوششی بوده است جلو باز، و زنان مسلمان مأمور شدهاند دو لب آن را به یکدیگر نزدیک کنند.[۱۳]
به نقل از جمعی از صحابه چون ابنعباس و ابنمسعود و شماری از تابعین چون مجاهد، ابراهیم نخعی و سعید بن جبیر، جلباب به معنای «ردا» دانسته شده است. ابنکثیر از قول این جمع چنین برداشت کرده است که جلباب ردایی است که باید از روی خمار (مقنعه) پوشیده شود.[۱۴]
منابع
- ↑ مطهری، مرتضی، مسئله حجاب، ص۱۲۵.
- ↑ فریده سعیدی، حجاب، دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ج۱، ص۵۷۱۶.
- ↑ منتظری، حسینعلی، معارف و احکام بانوان، ص۲۱۴.
- ↑ محسنی، شیخ محمد آصف، عجایب و مطالب، ص۲۷۸.
- ↑ الخمار: ثوب تغطّی به المرأه راسها والجمع خُمُر فیومی، المصباح المنیر؛ همچنین در مجمعالبحرین طریحی، ذیل واژه خُمُر آمده است: قوله فلیضربن بخُمُرهن، ای مقانعهن. خُمُر جمع خمار و هی المقنعه؛ همچنین نگاه کنید به شیخ طوسی، تفسیر تبیان، ج۷، ص۴۳؛ بانو امین، تفسیرمخزنالعرفان، ج۹، ص۱۰۵، ذیل آیه شریفه ۳۱ نور، (آیه خمار).
- ↑ «ما رأیت نساءً خیراً من نساء الانصار لما نزلت هذه الآیه قامت کل واحده منهنّ الی مرطها المرحل فصدعت منه صدعه فاخترمن، فاصبحن کانّ علی روسهنّ الغربان»: زمخشری، تفسیر کشاف، ج۳، ص۲۳۱، ذیل آیه شریفه ۳۱ سوره نور. حدیث مذکور، با الفاظ و تعابیر مختلف در کتابهای متعدد، اهل سنت آمده است؛ از جمله: صحیح البخاری، شرح العسقلانی، ج۸، ص۴۹؛ تفسیر ابن کثیر، ج۳، ص۲۸۴، ذیل آیه شریفه خمار و المفصل فی احکام المرأه و البیت المسلم فی الشریعه اسلامیه، ج۳، ص۳۲۰.
- ↑ المختمره من الضأن: السوداء و رأسها ابیض و من المعز ایضاً: خلیل، العین، ذیل ریشه خمر و الخمریّ من الالوان؛ الاسود الضارب الی الحمره کلون الخمر الاسود: شرتونی، اقرب الموارد، ذیل ریشه خمر.
- ↑ نگاه کنید به سید حسن مصطفوی، «التحقیق فی کلمات القرآن الکریم» ذیل ریشه خمر.
- ↑ سید جعفر شهیدی، حجاب در قرآن، پژوهشهای قرآنی ۱۳۸۰، شماره ۲۵ و ۲۶ ویژهنامه زن در قرآن
- ↑ احمد پاکتچی، حجاب، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۹، ص۴۴۲.
- ↑ نگاه کنید به «نقد ادله مخالفین چادر مشکی» روزنامه جمهوری اسلامی، ۳ و ۴ بهمن ماه ۷۹.
- ↑ فیض کاشانی، ملامحسن، تفسیرصافی ج۳ ص۴۳۰؛ طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان ج۷ ص۲۷۱.
- ↑ سید جعفر شهیدی، حجاب در قرآن، پژوهشهای قرآنی ۱۳۸۰، شماره ۲۵ و ۲۶ ویژهنامه زن در قرآن
- ↑ احمد پاکتچی، حجاب، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۹، ص۴۴۲.