معنای عدالت خداوند: تفاوت میان نسخهها
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
همچنین اگر ما به جهان طبیعت که پایینترین عالم از عوالم وجود است، بنگریم، آنرا در نهایت زیبایی، و تناسب میبینیم. میان اجزای تک تک موجودات طبیعی و میان اشیا و مولفههای عالم طبیعت یک نوع تناسب و توازن خاص حاکم است که این توازن و تناسب را آفریدگار جهان عطا کرده است. | همچنین اگر ما به جهان طبیعت که پایینترین عالم از عوالم وجود است، بنگریم، آنرا در نهایت زیبایی، و تناسب میبینیم. میان اجزای تک تک موجودات طبیعی و میان اشیا و مولفههای عالم طبیعت یک نوع تناسب و توازن خاص حاکم است که این توازن و تناسب را آفریدگار جهان عطا کرده است. | ||
=== عدالت در پاداش و مجازات === | |||
خداوند نیز در مقام پاداش و کیفر عادل است لذا در مقابل اعمال نیک، نیکوکاران را پاداش میدهد و بدکاران به سبب کارهای زشتشان مستحق کیفر متناسب با جرمشان است و اگر خداوند عفو نماید منافات با عدل او ندارد، بلکه کار مستحسنی است.<ref>ر. ک. سعیدی مهر، کلام اسلامی، قم، مؤسسه فرهنگی طه، چاپ اول، ۱۳۷۷، ج۱، ص۳۲۸.</ref> این قسم از عدالت در واقع به عدالت در نظام آفرینش بازگشت مینماید. | |||
== عدالت در حوزه تشریع و قانون گذاری == | == عدالت در حوزه تشریع و قانون گذاری == | ||
خط ۲۹: | خط ۳۲: | ||
منشأ ظلم یکی از دو امر است: یا جهل به حق و صاحبان آن یا نیاز و منتفع شدن ظالم از کار خویشتن. هر دو احتمال در مورد خداوند منتفی است. خداوند نه جهل به احکام و حقوق و صاحبان آن دارد و نه نیاز و انتفاعی از ظلم میبرد.<ref>همان، ص۳۲۹.</ref> | منشأ ظلم یکی از دو امر است: یا جهل به حق و صاحبان آن یا نیاز و منتفع شدن ظالم از کار خویشتن. هر دو احتمال در مورد خداوند منتفی است. خداوند نه جهل به احکام و حقوق و صاحبان آن دارد و نه نیاز و انتفاعی از ظلم میبرد.<ref>همان، ص۳۲۹.</ref> | ||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}} |
نسخهٔ ۱۲ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۵۵
معنای عدالت خداوند را که از اصول دین است به صورت شفاف و با ذکر مثال توضیح دهید؟
معنای عدل
عدل در لغت به معنای تقسیم کردن بهطور مساوی دانستهاند.[۱] همچنین راستی و درستی، برابری و انصاف در داوری،[۲] و هر چیزی که در ذهن مردم درست، مستقیم و راست باشد و در مقابل جور معنا کردهاند.[۳] در روایتی از امام علی(ع) عدالت وضع و قرار دادن هر شی در جایگاه مناسب آن معنا شده است.[۴]
خداوند از سه جهت به عدالت خوانده میشود و مفهوم عدالت در آنها با یکدیگر متفاوت است.
عدالت در آفرینش
عدل در جهان آفرینش عبارت است از موزون بودن و هماهنگی کامل میان اجزا و مؤلفههای عالم وجود؛ که این تناسب و توازن از جانب خداوند اعطا شده است، و ما از دو طریق این عدالت را کشف میکنیم:
- خداوند علیم، قادر و حکیم است. او کارهای خود را براساس علم، قدرت و حکمت خود ایجاد مینماید و هیچ منعی از فیض او نیست.
- مطالعه عالم طبیعت و آثار آن که هماهنگ بودن اجزا و مؤلفههای عالم طبیعت، برای ما معلوم و مشهود است. البته ممکن است در مواردی، برخی از موجودات به کمال شایسته خود نرسند، این امر منافات با عدل ندارد؛ زیرا جهان طبیعت عالم تزاحم است.[۵]
زمانی که ما به رابطه جهان و خداوند مینگریم، میبینیم خداوند خالق جهان است. خداوند از علم لازم برای ایجاد مخلوقات و قدرت بر ایجاد آن، برخوردار است. از اوصاف خداوند حکمت است، یعنی کارها را در نهایت استوار بودن انجام میدهد. بنابراین از نظر فاعلی، هیچ منع و محدودیتی در این که خداوند جهان آفرینش را در نهایت جمال و زیبایی و استحکام بیافریند، وجود ندارد. پیامبر اسلام فرموده است: «بالعدل قامت السموات و الارض؛[۶] توسط عدل آسمانها و زمین استوار باقی مانده است».
همچنین اگر ما به جهان طبیعت که پایینترین عالم از عوالم وجود است، بنگریم، آنرا در نهایت زیبایی، و تناسب میبینیم. میان اجزای تک تک موجودات طبیعی و میان اشیا و مولفههای عالم طبیعت یک نوع تناسب و توازن خاص حاکم است که این توازن و تناسب را آفریدگار جهان عطا کرده است.
عدالت در پاداش و مجازات
خداوند نیز در مقام پاداش و کیفر عادل است لذا در مقابل اعمال نیک، نیکوکاران را پاداش میدهد و بدکاران به سبب کارهای زشتشان مستحق کیفر متناسب با جرمشان است و اگر خداوند عفو نماید منافات با عدل او ندارد، بلکه کار مستحسنی است.[۷] این قسم از عدالت در واقع به عدالت در نظام آفرینش بازگشت مینماید.
عدالت در حوزه تشریع و قانون گذاری
عدالت در قانونگذاری را عبارت از دادن حق به صاحب حق آن معنا کردهاند. بنابراین، معیار در این عدالت رعایت حق است؛ و کسی میتواند حقوق انسان و سایر موجودات طبیعی را به خوبی رعایت کند و حق را به ذیحق دهد که بر تمامی جنبههای وجودی انسان احاطه داشته باشد و از مسیر سعادت و انحطاط بندگانش آگاه باشد، و او خداوند است؛ لذا با توجه به این خصوصیات قوانین خود را وضع میکند. ممکن است در قوانین او تفاوتهایی به نظر برسد اما این تفاوت، ناشی از حکمت الهی میباشد و تبعیض و ظلم نیست.[۸]
منشأ ظلم یکی از دو امر است: یا جهل به حق و صاحبان آن یا نیاز و منتفع شدن ظالم از کار خویشتن. هر دو احتمال در مورد خداوند منتفی است. خداوند نه جهل به احکام و حقوق و صاحبان آن دارد و نه نیاز و انتفاعی از ظلم میبرد.[۹]
مطالعه بیشتر
۱. عدل الهی، شهید مطهری، انتشارات صدرا، قم.
۲. بیست گفتار، شهید مطهری، گفتارهای ۱، ۲، ۳ و ۵.
۳. در هوای حق و عدالت، ضیاء موحد، نشر مرکز فرهنگی گفتگوی تمدنها، ۱۳۸۱ تهران.
منابع
- ↑ راغب الاصفهانی، مفردات القرآن.
- ↑ المنجد فی اللغه، ماده عدل.
- ↑ ابن منظور، لسان العرب، ماده عدل.
- ↑ نهج البلاغه، حکمت ۴۳۷.
- ↑ ر. ک. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، قم، انتشارات صدرا، چاپ دوم، ۱۳۷۰، ج۱، ص۷۸–۸۴.
- ↑ تفسیر صافی، ذیل آیه ۷ سوره الرحمن.
- ↑ ر. ک. سعیدی مهر، کلام اسلامی، قم، مؤسسه فرهنگی طه، چاپ اول، ۱۳۷۷، ج۱، ص۳۲۸.
- ↑ ر. ک. سعیدی مهر، محمد، کلام اسلامی، قم، مؤسسه فرهنگی طه، چاپ اول، ۱۳۷۷، ج۱، ص۳۲۸.
- ↑ همان، ص۳۲۹.