حدود: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۵: خط ۳۵:


امام موسی بن جعفر(ع) در تفسیر آیه شریفه {{قرآن|وَیحْیی الْأَرْ‌ضَ بَعْدَ مَوْتِهَا|ترجمه=و زمین را بعد از مرگش زنده می‌سازد.|سوره=روم|آیه=۱۹}} فرمودند: «خداوند زمین را به وسیله باران زنده نمی‌کند، بلکه مردانی را بر می‌انگیزاند که عدالت را زنده کنند، سپس زمین به خاطر احیای عدالت زنده می‌شود. بعد فرمودند: یقیناً اجرای حد در راستای اقامه عدالت سودمندتر است از چهل شبانه روز باران»<ref>وسائل الشیعه، همان، ح۳.</ref> این سودمندتر بودن برای آن است که سلامت و امنیت اجتماعی اساس همه چیزهاست. باران پربرکت، فراوانی نعمت و… همه در سایه امنیت مفیدند و کارساز.
امام موسی بن جعفر(ع) در تفسیر آیه شریفه {{قرآن|وَیحْیی الْأَرْ‌ضَ بَعْدَ مَوْتِهَا|ترجمه=و زمین را بعد از مرگش زنده می‌سازد.|سوره=روم|آیه=۱۹}} فرمودند: «خداوند زمین را به وسیله باران زنده نمی‌کند، بلکه مردانی را بر می‌انگیزاند که عدالت را زنده کنند، سپس زمین به خاطر احیای عدالت زنده می‌شود. بعد فرمودند: یقیناً اجرای حد در راستای اقامه عدالت سودمندتر است از چهل شبانه روز باران»<ref>وسائل الشیعه، همان، ح۳.</ref> این سودمندتر بودن برای آن است که سلامت و امنیت اجتماعی اساس همه چیزهاست. باران پربرکت، فراوانی نعمت و… همه در سایه امنیت مفیدند و کارساز.
آیه ۳۸ مائده نکالا من الله.


<span></span>
<span></span>

نسخهٔ ‏۱۲ مارس ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۰۰

سؤال

حدّ به چه معناست و برای چه مواردی این مجازات قرار داده شده است؟

حدود به مجازات‌هایی گفته می‌شود که نوع و کیفیت آن در شرع(کتاب یا سنت بودن اختلاف است) آمده است. بر خلاف تعزیر که به تناسب زمان و مکان قابل تغییر است. برخی از فقها قائل به تعطیلی حدود در زمان غیبت هستند. به حد زنا، حد ملحقات زنا ( لواط و مساحقه)، حد قذف، حد مسکر، حد سرقت، حد محارب، حدود گفته می‌شود.

تعریف حد

حدّ در لغت به معنای منع است و حدید نیز از همین ریشه می‌باشد، چون سخت و ممتنع است. به دربان حداد گفته می‌شود، چون مانع ورود مردم می‌شود. مجازات‌های مقدر شرعی را از آن لحاظ حد نامیده‌اند که مانع مردم از ارتکاب گناهان می‌شود.[۱] در فقه القرآن آمده: «حد در لغت به معنای منع است، و در حد گناهکار به این اسم نامیده شده، بدان جهت که او را از بازگشت به گناه منع می‌کنند.» [۲]

در اصطلاح، حد به مجازاتی گفته می‌شود که نوع، میزان و کیفیت آن در شرع تعیین شده است.[۳] فقها گفته‌اند: «هر آنچه که دارای مجازات مقدر و معین شرعی است، حد نامیده می‌شود.»[۴]بدین ترتیب، حدود کیفرهای تعبدی هستند که نص صریح کتاب و سنت بر آنها دلالت دارند و میزان و کیفیت آنها در شرع مشخص شده است، قانونگذار عادی حق تصرف در آن را ندارند.

مصادیق حد

علامه حلی حدود را شش مورد می‌داند: ۱. حد زنا؛ ۲. حدود ملحق به زنا (لواط، مساحقه و قوادی)؛ ۳. حد قذف؛ ۴. حد مسکر؛ ۵. حد سرقت؛ ۶. حد محارب.[۵] که اکثر فقیهان امامیه از این نظر تبعیت کرده‌اند.[۶] البته بعضی قائل هستند که حدود در واقع هشت مورد است، زیرا هر یک از لواط، مساحقه و قوادی، به تنهایی سبب مستقلی برای ثبوت حد به شمار می‌آیند،[۷] در قانون مجازات اسلامی نیز حدود هشت تا احصا شده است.[۸] در هر حال، فقیهانی که حدود را شش تا شمرده‌اند، در ادامه بحثشان مواردی دیگری را نیز از جرائم حدی شمرده‌اند.[۹]

فقیهان اهل سنت، نیز در تعداد حدود اختلاف نظر دارند، اقوال متعددی در این زمینه نقل شده است: شافعیه حدود را هفت تا می‌داند «حد جراحات، حد لواط، حد ارتداد، حد زنا، حد سرقت، حد مشروبات الکلی، حد قذف»؛ مالکیه بر این تعداد «حد محاربه» را افزوده است.[۱۰] در این میان، حنفیه می‌گوید: حدود همان است که در قرآن به آنها اشاره شده است:[۱۱] حد زنا،[۱۲] حد سرقت،[۱۳] حد شرب خمر (در قرآن نیامده است)،[۱۴] حد محارب،[۱۵] حد قذف.[۱۶]

تفاوت حد و تعزیر

تعزیر مجازات‌هایی است که نوع و میزان آن را قاضی به تناسب جرم معین می‌کند؛ برخلاف حدود که همه چیز آن مشخص است. ملاک اصلی تعزیر کمتر بودن آن از حد است. در تعزیر زمان و مکان مهم است و کیفیت تعزیر را تغییر می‌دهد؛ برخلاف حدود.

تعطیلی حدود در زمان غیبت

در بحث بر سر اقامه حدود در زمان غیبت اختلاف جدی بین فقهای شیعه وجود دارد. برخی محققین گفته‌اند: «جواز اقامه حد در زمان غیبت نه تنها اجماعی نیست، بلکه قول به عدم جواز قولی قوی در کنار قول به جواز مطرح بوده و شمار قابل توجهی از فقیهان برجسته شیعه یا قائل به عدم جواز اجرای حدود به نحو مطلق هستند، یا قائل به عدم جواز اجرای حدود مستلزم قتل و جرح هستند، و یا با توقف در اتخاذ موضع در این امر عملا معتقد به تعطیل حدود در زمان غیبت هستند.»[۱۷]

حدود در قرآن

مجازات چهار جرم در قرآن به صراحت آمده است: حد محاربه، حد زنا، حد قذف، حد سرقت. مجازات لواط، مساحقه، ارتداد که به عنوان حدود شناخته می‌شوند از سنت و روایات استخراج شده‌اند.

آیه ۱۵ ۱۶ نسا. آیه ۲ نور. آیه ۲۳ و ۴ نور. آیه ۳۸ مائده. آیه ۳۳ مائده.

فلسفه حد

مصالحی بنیادین در زندگی وجود دارند که از اهمیت بسیار بالایی برخوردار هستند و فقط حفظ آنها لازم است و آنها «پنج چیز است که در شریعت همه پیامبران حفظ آنها لازم و قطعی به شمار می‌آید: دین، نفس، مال، نسب و عقل. حفظ دین به اقامه عبادات و کشتن کافران و مرتدان، و اجرای حد بر کسانی که دین را سبک شمارد؛ حفظ نفس به قصاص کردن و دیه گرفتن است؛ حفظ نسب به نکاح و منع از زنا و لواط و امثال آن و جریان حد بر مرتکب آنهاست؛ حفظ عقل که موجب امتیاز انسان از حیوانات است به منع از آشامیدن شراب و دیگر چیزهای مست کننده و اجرای حد بر مرتکب آنهاست».[۱۸]

مصالح نامبرده که به ضروریات پنجگانه معروفند، ارکان تشکیل دهنده یک جامعه به شمار می‌روند و هر تجاوزی به آنها در واقع تجاوز به اصل جامعه است. به همین دلیل، اسلام از آنها دفاع می‌کند و تلاش دارد تا حریم این ارزش‌های بنیادین از تجاوز مصون بماند، زیرا دوام و بقای جامعه در گرو وجود این مصالح است و هر گونه سهل‌انگاری در حفظ و حمایت از آنها به سقوط تدریجی جامعه می‌انجامد، لذا حدود جهت پاسداری از مصالح بنیادین جامعه و پیشگیری از حریم و تجاوز به حریم اجتماع وضع شده‌اند و اقامه حد بر مرتکبان جرایم حدی تا آنجا اهمیت دارد که پیامبر اسلام(ص) می‌فرماید: «اقامه حدّ بهتر از (باریدن) باران در چهل صبح است».[۱۹]

امام موسی بن جعفر(ع) در تفسیر آیه شریفه ﴿وَیحْیی الْأَرْ‌ضَ بَعْدَ مَوْتِهَا؛ و زمین را بعد از مرگش زنده می‌سازد.(روم:۱۹) فرمودند: «خداوند زمین را به وسیله باران زنده نمی‌کند، بلکه مردانی را بر می‌انگیزاند که عدالت را زنده کنند، سپس زمین به خاطر احیای عدالت زنده می‌شود. بعد فرمودند: یقیناً اجرای حد در راستای اقامه عدالت سودمندتر است از چهل شبانه روز باران»[۲۰] این سودمندتر بودن برای آن است که سلامت و امنیت اجتماعی اساس همه چیزهاست. باران پربرکت، فراوانی نعمت و… همه در سایه امنیت مفیدند و کارساز.

آیه ۳۸ مائده نکالا من الله.

منابع

  1. نجفی، محمد حسین، جواهر الکلام، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چاپ هفتم، بی‌تا، ج۴۱، ص۲۵۴.
  2. سعید قطب الدین، فقه القرآن؛ قم، کتابخانه آیت الله مرعشی، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۳۶۶.
  3. قانون مجازات اسلامی، مصوب ۱۳۷۰، ماده ۱۳.
  4. جواهر الکلام، همان، ص۲۵۴.
  5. نجم الدین، ابوالقاسم، حلی، شرایع الاسلام، قم، اسماعیلیان، چاپ سوم، ج۴، ص۱۰۶.
  6. جواهر الکلام، پیشین، ج۴۱، ص۲۵۵، موسوی خمینی، سیدروح الله، تحریر الوسیله، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، ج۲، ص۴۱۰.
  7. مکارم شیرازی، ناصر، انوار الفقاهه، قم، مدرسه الامام علی بن ابیطالب، ۱۴۱۸ ق، ص۱۷.
  8. قانون مجازات اسلامی، ماده ۶۳، ۱۰۸، ۱۲۷، ۱۳۵، ۱۳۹، ۱۶۵، ۱۹۷، ۱۸۳.
  9. تحریر الوسیله، همان، زین الدین جبلی عاملی، شرح لمعه، بیروت، دار العالم الاسلامی، بی‌تا، ج۹، ص۳۰۶.
  10. الجزیری، عبدالرحمن، الفقه علی المذاهب الاربعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا، ج۵، ص۷–۱۲.
  11. الجزیری، عبدالرحمن، الفقه علی المذاهب الاربعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا، ج۵، ص۷–۱۲.
  12. نور/۲.
  13. مائده/۳۸ و ۳۹.
  14. مائده/۹۰.
  15. مائده/۳۳.
  16. نور/۴ و ۵.
  17. محسن کدیور، مقاله اقوال فقیهان برجسته در تعطیلی حدود در زمان غیبت، منتشر در سایت محسن کدیور
  18. مجلسی، محمد باقر، رساله حدود، قصاص و دیات، ص۱۰.
  19. محمد بن الحسن الحر العاملی؛ وسایل الشیعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا، ج۱۸، ص۳۰۸، ابواب مقدمات حدود، ب ۱، ح ۴.
  20. وسائل الشیعه، همان، ح۳.