نزول جبرئیل بر حضرت فاطمه(س): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳: خط ۳:
  | شاخه اصلی = کلام
  | شاخه اصلی = کلام
  |شاخه فرعی۱ = امامت خاصه
  |شاخه فرعی۱ = امامت خاصه
  |شاخه فرعی۲ = حضرت زهرا(س)
  |شاخه فرعی۲ = حضرت فاطمه(س)
  |شاخه فرعی۳ =
  |شاخه فرعی۳ =
}}
}}

نسخهٔ ‏۸ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۰۵

سؤال

آیا حضرت فاطمه(س) پیامبر بود که جبرئیل بر او نازل می‌شد؟

انواع وحی

قرآن، مواردی غیر از آنچه را که به عنوان وحی بر انبیاء نازل شده است را، وحی نامیده است. از جمله وحی به زنبور عسل[۱]، وحی به ملائکه[۲] وحی به مادر حضرت موسی(ع)[۳] وحی به حواریون حضرت عیسی(ع)[۴] و نیز نزول جبرئیل به صورت انسان بر مریم و سخن گفتن با وی.[۵]

آنچه از وحی الهی بر پیامبران نازل شده است، «وحی تشریعی» نامیده می‌شود. وحیی که به غیر از انبیاء الهی نازل می‌شود، «وحی انبائی» (انباء به معنی اخبار) نامیده می‌شود. تفاوت این دو قسم وحی در آن است که براساس وحی تشریعی، فرد به مقام نبوت نایل آمده ولی در وحی انبائی، بدون اینکه فرد از مقام نبوت برخوردار شود، به اخبار غیبی دست می‌یابد. نزول وحی درباره حضرت زهرا(س) نیز از قبیل وحی انبائی بوده است.[۶]

نزول جبرئیل بر حضرت فاطمه

در کتاب کافی به سند معتبر آمده که فاطمه پس از مرگ رسول خدا(ص) دچار اندوهی عمیق شد. جبرئیل جهت تسلیت خدمت ایشان آمد، و اخباری از آینده را برایش بیان نموده و علی(ع) آنها را می‌نوشت.[۷] این نوشته‌ها بعدها به «مصحف فاطمه» مشهور شد.[۸] و به عنوان یکی از منابع علم ائمه، از امامی به امام دیگر سپرده شد. تا اینکه سرانجام به دست امام عصر(عج) رسید.[۹] از این رو فاطمه(س) را «محدثه» می‌نامند. یعنی کسی که با فرشتگان گفت و شنود دارد.[۱۰]

امام خمینی درباره شایستگی وجودی حضرت فاطمه(س) برای دریافت وحی می‌گوید: «مسئله فرود آمدن جبرئیل (بر حضرت زهرا) یک مسئله ساده نیست. خیال نشود که جبرئیل برای هر کس امکان نزول دارد. یک تناسب کامل میان مقام و عظمت جبرئیل که روح اعظم است، و روح آن شخصی که جبرئیل بر او وارد می‌شود، لازم است.»[۱۱]

منابع

  1. نحل/ ۶۸.
  2. انفال/ ۱۲.
  3. قصص/ ۷.
  4. مائده/ ۱۱۱.
  5. مریم/ ۱۶–۲۱.
  6. ر. ک. طبری، دلائل الامامه، قم، منشورات الرضی، چاپ سوم، ۱۳۶۳، ص۲۷–۲۸.
  7. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، انتشارات مسجد چهارده معصوم، ج۲، ص۳۵۵–۳۵۶.
  8. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۳۴۶.
  9. ابی جعفر محمد بن جریر بن رستم (طبری)، دلائل الامامه، قم، منشورات رضی، چاپ سوم، ۱۳۶۳، ص۲۸.
  10. صدوق، علل الشرایع، نجف، مکتبه الحیدریه، ۱۳۸۵ هـ، ص۱۸۲، باب ۱۴۶، ح۱.
  11. صحیفه نور، ج۱۹، ص۲۷۸.