برزخ: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
موارد دیگری نیز قرآن کریم به برزخ اشاره شده است.<ref>ر.ک.: بقره: ۱۵۴; (وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فِی سَبِیلِ اللّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْیاءٌ وَ لکِنْ لا تَشْعُرُونَ ); مریم: ۶۲، (لا یَسْمَعُونَ فِیها لَغْواً إِلاّ سَلاماً وَ لَهُمْ رِزْقُهُمْ فِیها بُکْرَه وَ عَشِیًّا ); مؤمن: ۱۱، (قالُوا رَبَّنا أَمَتَّنَا اثْنَتَیْنِ وَ أَحْیَیْتَنَا اثْنَتَیْنِ فَاعْتَرَفْنا بِذُنُوبِنا فَهَلْ إِلی خُرُوج مِنْ سَبِیل ) و مؤمن: ۴۶، (النّارُ یُعْرَضُونَ عَلَیْها غُدُوًّا وَ عَشِیًّا وَ یَوْمَ تَقُومُ السّاعَه أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذابِ).</ref> | موارد دیگری نیز قرآن کریم به برزخ اشاره شده است.<ref>ر.ک.: بقره: ۱۵۴; (وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فِی سَبِیلِ اللّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْیاءٌ وَ لکِنْ لا تَشْعُرُونَ ); مریم: ۶۲، (لا یَسْمَعُونَ فِیها لَغْواً إِلاّ سَلاماً وَ لَهُمْ رِزْقُهُمْ فِیها بُکْرَه وَ عَشِیًّا ); مؤمن: ۱۱، (قالُوا رَبَّنا أَمَتَّنَا اثْنَتَیْنِ وَ أَحْیَیْتَنَا اثْنَتَیْنِ فَاعْتَرَفْنا بِذُنُوبِنا فَهَلْ إِلی خُرُوج مِنْ سَبِیل ) و مؤمن: ۴۶، (النّارُ یُعْرَضُونَ عَلَیْها غُدُوًّا وَ عَشِیًّا وَ یَوْمَ تَقُومُ السّاعَه أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذابِ).</ref> | ||
بر اساس منابع اسلامی، انسانها پس از مرگ و پیش از قیامت، به عالمی دیگر میروند و به مقتضای آنچه در دنیا کسب کردهاند; در نعمت یا عذاب زندگی میکنند. | بر اساس منابع اسلامی، انسانها پس از مرگ و پیش از قیامت، به عالمی دیگر میروند و به مقتضای آنچه در دنیا کسب کردهاند; در نعمت یا عذاب زندگی میکنند. بسیاری از مفسران، آیاتی را که از زنده بودن شهیدان و روزی خوردن آنها خبر میدهد، به برزخ تفسیر کردهاند. | ||
در برخی روایات از عالم برزخ و مثال، به قبر تعبیر شده است.<ref>حسنزاده، عیون مسائل نفس، ج۲، ص۳۶۵.</ref> | در برخی روایات از عالم برزخ و مثال، به قبر تعبیر شده است.<ref>حسنزاده، عیون مسائل نفس، ج۲، ص۳۶۵.</ref> | ||
بیشتر آیاتی که از قبر سخن گفتهاند و به احوالات و مراحل قبر پرداختهاند را به دنیایی فراتر از قبر ظاهری معنا کردهاند.<ref>المفردات، ص۳۹۰.</ref> | |||
بر همین اساس گفتهاند که دنیا در مقایسه با عالم بعدی (برزخ)، قبر است و عالم بعدی (برزخ)، در برابر آخرت، قبر است. تمام این عالم در مقایسه با آخرت، مانند خواب در برابر بیداری است که «الناس نیام اذا ما توا انتبهوا».<ref>حداد عادل، همان; دانشنامه ی جهان اسلام، ج۳، ص۸۱ و ۸۲ به نقل از: ابن عربی.</ref> | بر همین اساس گفتهاند که دنیا در مقایسه با عالم بعدی (برزخ)، قبر است و عالم بعدی (برزخ)، در برابر آخرت، قبر است. تمام این عالم در مقایسه با آخرت، مانند خواب در برابر بیداری است که «الناس نیام اذا ما توا انتبهوا».<ref>حداد عادل، همان; دانشنامه ی جهان اسلام، ج۳، ص۸۱ و ۸۲ به نقل از: ابن عربی.</ref> |
نسخهٔ ۲۲ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۵۳
این مقاله هماکنون به دست Rezapour در حال ویرایش است. |
معنای لفظی و اصطلاحی برزخ چیست؟
دیدار با دوستان و اقوام در برزخ
عالم برزخ از آغاز مرگ تا روز قیامت است.[۱] قرآن جهان میان دنیا و آخرت، راتعبیر برزخ یاد کرد است:
﴿تا زمانى كه مرگ يكى از آنان فرارسد، مىگويد: «پروردگار من! مرا بازگردانيد! * شايد در آنچه ترك كردم (و كوتاهى نمودم) عمل صالحى انجام دهم!» چنين نيست! اين سخنى است كه او به زبان مىگويد. پشت سر آنان برزخى است تا روزى كه برانگيخته شوند!﴾(مومنون:۹۹-۱۰۰)
در این آیه، به جهان پس از مرگ و پیش از رستاخیز، برزخ تعبیر شده است؛ زیرا اولا: حد فاصل میان دو جهان است و ثانیاً: حائل و مانع است از برگشت انسانها به دنیا، هر چند آرزوی برگشت دارند.
موارد دیگری نیز قرآن کریم به برزخ اشاره شده است.[۲]
بر اساس منابع اسلامی، انسانها پس از مرگ و پیش از قیامت، به عالمی دیگر میروند و به مقتضای آنچه در دنیا کسب کردهاند; در نعمت یا عذاب زندگی میکنند. بسیاری از مفسران، آیاتی را که از زنده بودن شهیدان و روزی خوردن آنها خبر میدهد، به برزخ تفسیر کردهاند.
در برخی روایات از عالم برزخ و مثال، به قبر تعبیر شده است.[۳]
بیشتر آیاتی که از قبر سخن گفتهاند و به احوالات و مراحل قبر پرداختهاند را به دنیایی فراتر از قبر ظاهری معنا کردهاند.[۴]
بر همین اساس گفتهاند که دنیا در مقایسه با عالم بعدی (برزخ)، قبر است و عالم بعدی (برزخ)، در برابر آخرت، قبر است. تمام این عالم در مقایسه با آخرت، مانند خواب در برابر بیداری است که «الناس نیام اذا ما توا انتبهوا».[۵]
از آنجا که فاصله ی محسوس میان دنیا در برابر و رستاخیز، قبر ظاهری قرار دارد، ائمه(ع) برای تفهیم عالم برزخ از واژه ی قبر استفاده کردهاند.
امام صادق(علیه السلام) فرمود: «والله اتخوف علیکم فی البرزخ»، قلت: «و ما البرزخ؟» قال: «القبر منذحین موته الی یوم القیامه; یعنی برزخ همان قبر است از آغاز مرگ تا روز رستاخیز».[۶]
حضرت علی(علیه السلام) پس از تلاوت آیه ی (وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلی یَوْمِ یُبْعَثُونَ)، فرمود:
برزخ همان قبر است و برای (اهل گمراهی) زندگی تلخی است و در عذاب هستند. به خدا سوگند! قبر باغی از باغهای بهشت یا جایگاه پستی از جایگاههای پست جهنم است.[۷]
آنکه ساکن آسمان است ساکن جنت را از ساکن آتش میشناسد.[۸]
همین معنا از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است که در تفسیر آیه ی (وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ)فرمود:
البرزخ، القبر و هو الثواب والعقاب بین الدنیا و الآخره.[۹]
در روایتی، به دنبال سؤال قبر، به گونه ای از برزخ سخن گفته شده است که یکی بودن پرسش در قبر و برزخ را کاملاً آشکار میکند:
در قبر تنها از کاملان در ایمان و کفر، سؤال میشود و دیگران معاف اند... و برای آنها ثوابی و عقابی در برزخ نیست تا وقتی محشور شوند.[۱۰]
از این گونه تعبیرها، به خوبی معلوم میشود، قبر در بینش دینی همان برزخ است. علت اینکه روایات، به جای برزخ از لفظ قبر استفاده کردهاند، عبارت اند از:
۱. روح با بدن مثالی خود، به بدن مادی توجه دارد که پس از مرگ، ترک کرده است. انسان جنازه ی خود را میبیند، دنبال آن تا قبر میرود. (بر همین اساس، قبور ائمه(ع)منشأ خیرند.) بر اساس همین توجه که روح به بدنش دارد، محترم است. پس به دلیل شدت ارتباط، از عالم برزخ، به قبر و از سؤالات برزخی به سؤالات قبر تعبیر شده است.[۱۱]
۲. بیشتر مردم زمان ائمه(ع) افکارشان از محدوده ی مشاهدات حسی تجاوز نمیکرد و بالاتر از محدوده ی قبر ظاهری را درک نمیکردند. از این رو ائمه(ع) برای تفهیم برزخ، از لفظ قبر بهره گرفتهاند. در ابتدا، اگر قبر را برزخ میگویند، به سبب این است که یک فاصله ی مادی مکانی، بین مرگ تا رستاخیز است. وگرنه ارواح (پس از مرگ) در خانههای بهشت و ارواح کفار در حضر موت ساکن هستند.[۱۲]
یکی از نویسندگان میگوید:
]هر چند[ دومین منزل حسی قبر است; ولی با دیده ی واقع بینانه. از نظر قرآن، دومین منزل، همان برزخ است که روح با بدن متناسبی در آن محیط به سر میبرد.[۱۳]
منابع
- ↑ الفروع من الکافی، ج۳، ص۲۴۲، ح ۳.
- ↑ ر.ک.: بقره: ۱۵۴; (وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فِی سَبِیلِ اللّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْیاءٌ وَ لکِنْ لا تَشْعُرُونَ ); مریم: ۶۲، (لا یَسْمَعُونَ فِیها لَغْواً إِلاّ سَلاماً وَ لَهُمْ رِزْقُهُمْ فِیها بُکْرَه وَ عَشِیًّا ); مؤمن: ۱۱، (قالُوا رَبَّنا أَمَتَّنَا اثْنَتَیْنِ وَ أَحْیَیْتَنَا اثْنَتَیْنِ فَاعْتَرَفْنا بِذُنُوبِنا فَهَلْ إِلی خُرُوج مِنْ سَبِیل ) و مؤمن: ۴۶، (النّارُ یُعْرَضُونَ عَلَیْها غُدُوًّا وَ عَشِیًّا وَ یَوْمَ تَقُومُ السّاعَه أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذابِ).
- ↑ حسنزاده، عیون مسائل نفس، ج۲، ص۳۶۵.
- ↑ المفردات، ص۳۹۰.
- ↑ حداد عادل، همان; دانشنامه ی جهان اسلام، ج۳، ص۸۱ و ۸۲ به نقل از: ابن عربی.
- ↑ الفروع من الکافی، ج۳، ص۲۴۲، ح ۳; و بحارالانوار ج۶، ص۲۶۷.
- ↑ بحارالانوار، ج۶، ص۲۱۸.
- ↑ خصال صدوق ج۱، ص۱۱۹ و ۱۲۰، مسلسل ۱۰۸.
- ↑ بحارالانوار ج۶، ص۲۱۸، ح ۱۲.
- ↑ محمد حسین اعلمی، دائره المعارف الشیعه العامه، ج۱۴، ص۲۶۳.
- ↑ حسینی تهرانی، معادشناسی، ج۳، ص۱۸۴.
- ↑ محمد مظاهری، الانسان و عالم البرزخ، ص۵۱.
- ↑ جعفر سبحانی، منشور جاوید، ج۹، ص۲۳۶.