همزیستی مسلمانان با سایر ادیان: تفاوت میان نسخهها
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
آیا میتوانیم با دیگر ادیان همزیستی داشته باشیم؟ | |||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
{{درگاه|حکومت دینی}} | |||
ادیان به چند دسته تقسیم میشوند: | |||
* ادیان توحیدی مانند یهودیّت و نصرانیّت که به اهل کتاب معروفند. | |||
* ادیان غیرتوحیدی مانند مشرکین. | |||
* ادیان ساختگی مانند بهائیت و قادیانیه. | |||
همزیستی و رابطه مسالمت آمیز با پیروان ادیان توحیدی مثل مسیحیت و یهودیت که مبنا و اساس آنها حق بوده است -هرچند بعدها انحرافاتی در آنها راه یافته باشد- با اطمینان به عدم تأثیرپذیری از انحرافات آنها، چه به صورت فردی و چه به صورت جمعی و کشوری از نظر دین اسلام مانعی ندارد. اما همزیستی با مشرکان و پیروان ادیانی که اساس و بنیاد دینی آنها باطل است مانند بهائیت و قادیانیه از نظر دین اسلام جایز نیست. | |||
==ادیان توحیدی== | |||
اسلام با سایر ادیان توحیدی مشترکاتی دارد و آنها هم در اصل موحد میباشند؛ در نتیجه همزیستی با آنها اشکال ندارد. البته در صورتی که با اسلام دشمنی نداشته باشند و به قوانین و مقررات اسلامی احترام بگذارند، و در انظار عمومی از ارتکاب اعمالی که در اسلام حرام شمرده شده خودداری نمایند. | |||
قرآن | قرآن کریم میفرماید: {{قرآن|قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَىٰ كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ...|ترجمه=بگو: ای اهل کتاب بیایید به سوی سخنی که میان ما و شما یکسان است که چیزی غیر از خداوند یگانه را نپرستیم و چیزی را همتای او قرار ندهیم، و بعضی از ما، بعضی دیگر را، غیر از خدای یگانه، به خدایی نپذیرد...|سوره=آل عمران|آیه=۶۴}}. | ||
این آیه به نقطههای مشترک میان اسلام و اهل کتاب دعوت میکند. بنابراین اسلام همزیستی با اهل کتاب را میپذیرد با این که توحیدشان توحید مورد نظر اسلام نیست<ref>مطهری، مرتضی، امامت و رهبری، صدرا، بی تا، ص۱۲۹.</ref> و بعضی تحریفات در آنها راه یافته است. | |||
در صدر اسلام نیز مسیحیان عصر پیامبر(ص) رابطه خوبی با مسلمانان داشتند گرچه در محدوده حجاز مسیحیت در اقلیت بود؛ و در مناطقی مانند حبشه و نجران و روم شمار مسیحیان فراوان بود و مسلمانان برای تبلیغ دین و همچنین داد و ستد و تجارت و مانند آن با مسیحیان ارتباط داشتند.<ref>جوادی آملی. تسنیم، قم، اول، ۱۳۷۸، ج۲، ص۲۱۵.</ref> | |||
در | آیت الله بهجت در مورد اهل کتاب میفرماید: «کافران اهل کتاب مانند یهود و نصاری که در مقابل تعهدشان نسبت به رعایت قوانین اجتماعی اسلامی از حمایت و امنیت حکومت اسلامی برخوردار میشوند میتوانند در بلاد مسلمین زندگی کنند.»<ref>بهجت، محمدتقی، توضیح المسائل، قم، روح، ۱۴۱۳ ق، ص۴۷۹.</ref> | ||
==مشرکان و ادیان ساختگی== | |||
رابطه با مشرکان و ادیان ساختگی مانند بهائیت، به هیچ وجه جایز نیست. | |||
اسلام شرک را به هیچ صورت تحمل نمیکند و رابطه با مشرکین (یعنی کسانیکه برای خدا شریک قائل هستند) را نمیپذیرد. | |||
خدا در اول سوره توبه میفرماید: {{قرآن|بَرَاءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ|ترجمه=این اعلام بیزاری خدا و پیامبر او از مشرکان است که به آنها عهد بستهاید|سوره=توبه|آیه=۱}} در این آیه خداوند به تمام مشرکان اعلام میکند که هرگونه پیمانی با مسلمانان داشتهاند، لغو خواهد شد؛ زیرا آئین بتپرستی باید سرانجام از جامعه انسانی برچیده میشد.<ref>مکارم، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۹۴ ق، ج۷، ص۲۸۷.</ref> | |||
فرقه | فرقه بهائیت که توسط استعمارگران برای ضربه زدن به اسلام ساخته شده است، هیچگونه شباهتی با ادیان توحیدی ندارد. لذا فقهای عظیم الشأن شیعه هیچگاه این گروه را به عنوان یک مذهب به رسمیت نشناخته و همیشه با آنها مبارزه کردهاند و انحرافات آنها را برای عموم بازگو نمودهاند. در نتیجه از هر گونه رابطه با این گروه باید اجتناب گردد. | ||
مراجع معظم تقلید پیروان بهاییت را نجس و دشمنان دین میدانند.<ref>به عنوان نمونه: خامنهای، سیدعلی، اجوبه الاستفتاآت، دارانباء للنشر و التوزیع، اول، ۱۴۱۵ ق، ج۱، ص۱۰۳.</ref> | |||
{{پایان پاسخ}} | {{پایان پاسخ}} | ||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}} | ||
==مطالعه | == مطالعه بیشتر == | ||
* | * خاتمیت، استاد مطهری. | ||
* | * شیعه در اسلام، محمدحسین طباطبائی. | ||
* اعتقاد ما، | * اعتقاد ما، آیت الله ناصر مکارم شیرازی. | ||
* اهل | * اهل بیت کلید حل مشکلها، محمد سماوی تیجانی. | ||
{{پایان مطالعه بیشتر}} | {{پایان مطالعه بیشتر}} | ||
==منابع== | == منابع == | ||
{{پانویس|۲}} | |||
{{شاخه | {{شاخه | ||
| شاخه اصلی = ادیان و مذاهب | | شاخه اصلی = ادیان و مذاهب | ||
| شاخه فرعی۱ = شیعه امامیه | | شاخه فرعی۱ = شیعه امامیه | ||
| شاخه فرعی۲ = فقه شیعه | | شاخه فرعی۲ = فقه شیعه | ||
| شاخه فرعی۳ = | | شاخه فرعی۳ = | ||
}} | }} | ||
{{تکمیل مقاله | {{تکمیل مقاله | ||
| شناسه = | | شناسه = شد | ||
| تیترها = | | تیترها = شد | ||
| ویرایش = | | ویرایش = شد | ||
| لینکدهی = | | لینکدهی = | ||
| ناوبری = | | ناوبری = | ||
| نمایه = | | نمایه =شد | ||
| تغییر مسیر = | | تغییر مسیر = | ||
| ارجاعات = | | ارجاعات = | ||
| بازبینی = | | بازبینی نویسنده = | ||
| تکمیل = | | بازبینی = | ||
| اولویت = | | تکمیل = | ||
| کیفیت = | | اولویت = ج | ||
| کیفیت = ج | |||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} | ||
[[رده:شیعه و سایر ادیان و مذاهب]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۱۴
آیا میتوانیم با دیگر ادیان همزیستی داشته باشیم؟
ادیان به چند دسته تقسیم میشوند:
- ادیان توحیدی مانند یهودیّت و نصرانیّت که به اهل کتاب معروفند.
- ادیان غیرتوحیدی مانند مشرکین.
- ادیان ساختگی مانند بهائیت و قادیانیه.
همزیستی و رابطه مسالمت آمیز با پیروان ادیان توحیدی مثل مسیحیت و یهودیت که مبنا و اساس آنها حق بوده است -هرچند بعدها انحرافاتی در آنها راه یافته باشد- با اطمینان به عدم تأثیرپذیری از انحرافات آنها، چه به صورت فردی و چه به صورت جمعی و کشوری از نظر دین اسلام مانعی ندارد. اما همزیستی با مشرکان و پیروان ادیانی که اساس و بنیاد دینی آنها باطل است مانند بهائیت و قادیانیه از نظر دین اسلام جایز نیست.
ادیان توحیدی
اسلام با سایر ادیان توحیدی مشترکاتی دارد و آنها هم در اصل موحد میباشند؛ در نتیجه همزیستی با آنها اشکال ندارد. البته در صورتی که با اسلام دشمنی نداشته باشند و به قوانین و مقررات اسلامی احترام بگذارند، و در انظار عمومی از ارتکاب اعمالی که در اسلام حرام شمرده شده خودداری نمایند.
قرآن کریم میفرماید: ﴿قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَىٰ كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ...؛ بگو: ای اهل کتاب بیایید به سوی سخنی که میان ما و شما یکسان است که چیزی غیر از خداوند یگانه را نپرستیم و چیزی را همتای او قرار ندهیم، و بعضی از ما، بعضی دیگر را، غیر از خدای یگانه، به خدایی نپذیرد...﴾(آل عمران:۶۴).
این آیه به نقطههای مشترک میان اسلام و اهل کتاب دعوت میکند. بنابراین اسلام همزیستی با اهل کتاب را میپذیرد با این که توحیدشان توحید مورد نظر اسلام نیست[۱] و بعضی تحریفات در آنها راه یافته است.
در صدر اسلام نیز مسیحیان عصر پیامبر(ص) رابطه خوبی با مسلمانان داشتند گرچه در محدوده حجاز مسیحیت در اقلیت بود؛ و در مناطقی مانند حبشه و نجران و روم شمار مسیحیان فراوان بود و مسلمانان برای تبلیغ دین و همچنین داد و ستد و تجارت و مانند آن با مسیحیان ارتباط داشتند.[۲]
آیت الله بهجت در مورد اهل کتاب میفرماید: «کافران اهل کتاب مانند یهود و نصاری که در مقابل تعهدشان نسبت به رعایت قوانین اجتماعی اسلامی از حمایت و امنیت حکومت اسلامی برخوردار میشوند میتوانند در بلاد مسلمین زندگی کنند.»[۳]
مشرکان و ادیان ساختگی
رابطه با مشرکان و ادیان ساختگی مانند بهائیت، به هیچ وجه جایز نیست.
اسلام شرک را به هیچ صورت تحمل نمیکند و رابطه با مشرکین (یعنی کسانیکه برای خدا شریک قائل هستند) را نمیپذیرد.
خدا در اول سوره توبه میفرماید: ﴿بَرَاءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ؛ این اعلام بیزاری خدا و پیامبر او از مشرکان است که به آنها عهد بستهاید﴾(توبه:۱) در این آیه خداوند به تمام مشرکان اعلام میکند که هرگونه پیمانی با مسلمانان داشتهاند، لغو خواهد شد؛ زیرا آئین بتپرستی باید سرانجام از جامعه انسانی برچیده میشد.[۴]
فرقه بهائیت که توسط استعمارگران برای ضربه زدن به اسلام ساخته شده است، هیچگونه شباهتی با ادیان توحیدی ندارد. لذا فقهای عظیم الشأن شیعه هیچگاه این گروه را به عنوان یک مذهب به رسمیت نشناخته و همیشه با آنها مبارزه کردهاند و انحرافات آنها را برای عموم بازگو نمودهاند. در نتیجه از هر گونه رابطه با این گروه باید اجتناب گردد.
مراجع معظم تقلید پیروان بهاییت را نجس و دشمنان دین میدانند.[۵]
مطالعه بیشتر
- خاتمیت، استاد مطهری.
- شیعه در اسلام، محمدحسین طباطبائی.
- اعتقاد ما، آیت الله ناصر مکارم شیرازی.
- اهل بیت کلید حل مشکلها، محمد سماوی تیجانی.
منابع
- ↑ مطهری، مرتضی، امامت و رهبری، صدرا، بی تا، ص۱۲۹.
- ↑ جوادی آملی. تسنیم، قم، اول، ۱۳۷۸، ج۲، ص۲۱۵.
- ↑ بهجت، محمدتقی، توضیح المسائل، قم، روح، ۱۴۱۳ ق، ص۴۷۹.
- ↑ مکارم، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۹۴ ق، ج۷، ص۲۸۷.
- ↑ به عنوان نمونه: خامنهای، سیدعلی، اجوبه الاستفتاآت، دارانباء للنشر و التوزیع، اول، ۱۴۱۵ ق، ج۱، ص۱۰۳.