عقاید اخباری‌گری: تفاوت میان نسخه‌ها

Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰: خط ۱۰:
اخباری‌گری رویکردی در مباحث [[فقه|فقهی]] است که در آن، تمایلی به اصول کلّی عقلی و شرعی در استنباط احکام شرعی نیست و تنها، بر اساس نصِّ [[حدیث|احادیث]] عمل می‌شود.<ref>فائز، قاسم و محمد  شریفی، پیدایش سیر تطور و تداوم اخباری‌گری، در کتاب قیم،  شماره ۱۱، پاییز و زمستان ۱۳۹۳ش، ص۲۱۴.</ref> مفهوم مقابل اخباری‌گری، [[اصولی‌گری]] است.  
اخباری‌گری رویکردی در مباحث [[فقه|فقهی]] است که در آن، تمایلی به اصول کلّی عقلی و شرعی در استنباط احکام شرعی نیست و تنها، بر اساس نصِّ [[حدیث|احادیث]] عمل می‌شود.<ref>فائز، قاسم و محمد  شریفی، پیدایش سیر تطور و تداوم اخباری‌گری، در کتاب قیم،  شماره ۱۱، پاییز و زمستان ۱۳۹۳ش، ص۲۱۴.</ref> مفهوم مقابل اخباری‌گری، [[اصولی‌گری]] است.  


در دوره بعد از غیبت صغرا در افکار و آراء برخی از عالمان شیعه رگه‌هایی از اخباری‌گری به وجود آمد، ولی با توجه به وجود عالمانی چون شیخ مفید، سید مرتضی و شیخ طوسی اندیشه‌های اخباری‌گری قدرت و تداوم نیافت. اخباری‌گری با شروع دوره صفویه، به‌تدریج قدرت یافت و در قرن دوازدهم با ظهور ملا امین استرآبادی، بر بیشتر حوزه‌های شیعه سیطره یافت.
در دوره بعد از غیبت صغرا در افکار و آراء برخی از عالمان شیعه رگه‌هایی از اخباری‌گری به وجود آمد، ولی با توجه به وجود عالمانی چون شیخ مفید، سید مرتضی و شیخ طوسی اندیشه‌های اخباری‌گری قدرت و تداوم نیافت. اخباری‌گری با شروع دوره صفویه، به‌تدریج قدرت یافت و در قرن دوازدهم با ظهور محمدامین استرآبادی (درگذشت ۱۰۳۶ق)، بر بیشتر حوزه‌های شیعه سیطره یافت.


پیشینه حدیث‌گرایی که رگه‌هایی از اخباری‌گری دانسته شده در میان عالمان شیعه، به زمان [[شهید ثانی]] (۹۱۱-۹۵۶ق) بازگردانده شده است.
پیشینه حدیث‌گرایی که رگه‌هایی از اخباری‌گری دانسته شده در میان عالمان شیعه، به زمان [[شهید ثانی]] (۹۱۱-۹۵۶ق) بازگردانده شده است.


== ویژگی‌ها ==
== ویژگی‌ها ==
۱. انکار حجیت عقل: اخباریان عقل را جایزالخطا شمرده و به او در شناخت اصول و فروع دین نقشی نمی‌دهند. استرآبادی مدعی است عقل فقط در اموری که مبدأ حسی یا قریب به حس دارند (مثل ریاضیات) حجت است.<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار شهید مطهری، ج۲۰، ص۱۶۹.</ref>
برخی از ویژگی‌های اخبارگری را چنین دانسته‌اند:
# انکار حجیت ظواهر قرآن: آنان با استناد به روایاتی که فهم قرآن را مختص مخاطب واقعی آن یعنی پیامبر و معصومان شمرده و روایاتی که از تفسیر به رأی نهی کرده، فهم غیر معصوم از قرآن را حجت نمی‌دانند.
 
# انکار حجت ظنون معتبر: علاوه انکار حجیت ظواهر قرآن، با استناد به آیات و روایات نهی کننده از عمل به گمان، حجیت هر گمانی حتی «ظنون معتبره» را نیز نفی می‌کردند.
* '''انکار حجیت عقل''': اخباریان [[عقل]] را جایزالخطا شمرده و به او در شناخت [[اصول دین|اصول]] و [[فروع دین]] نقشی نمی‌دهند. محمدامین استرآبادی بنیان‌گذار اخباری‌گری،‌ مدعی است عقل فقط در اموری که مبدأ حسی یا نزدیک به حس دارند (مانند ریاضیات) حجت است.<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار شهید مطهری، ج۲۰، ص۱۶۹.</ref>
# تواتر کتب اربعه و حجیت احادیث: معتقد به تواتر روایات کتب اربعه بلکه همه کتب روایی شدند و با توجه به این اعتقاد، احتیاج به علم رجال را هم منکر شدند زیرا علم رجال حداکثر به ما گمان قوی به صدور حدیث از معصوم می‌دهد و گمان هم که حجت نیست و با توجه به متواتر شمردن کتب اربعه، بحث‌های رجالی فایده نخواهد داشت.
* '''انکار حجیت ظواهر قرآن''': اخباریان فهم غیر معصوم از [[قرآن]] را حجت نمی‌دانند. دلیل آنها روایاتی است که فهم قرآن را مختص [[معصومان(ع)]] شمرده و نیز روایاتی که از [[تفسیر به رأی]] نهی کرده است.
# عدم اعتبار و جواز اجتهاد: اجتهاد یعنی به کار بردن دقت‌های عقلی و رجالی برای درک احکام از مضمون آیات و روایات با استناد به حجیت ظواهر قرآن و حجیت روایات ثقه. از نظر اخباریان نه دقت عقلی اعتبار داشت و نه مباحث رجالی مفید بود، پس دلیلی برای گردن نهادن به قول مجتهد هم نبود و افراد باید با رجوع مستقیم به کتب حدیث، وظیفه خود را می‌فهمیدند.
* '''انکار حجت ظنون معتبر''': اخباری‌ها حجیت هر گمانی حتی [[ظنون معتبره]] را نفی کرده‌اند. آنها برای این نظر، به آیات و روایات نهی کننده از عمل به گمان استناد کرده‌اند.
# لزوم احتیاط: در موارد و موضوعاتی هم که روایتی در کتب اربعه راجع به آنها نباشد، باید احتیاط کرد و واجب احتمالی را به جا آورد و حرام احتمالی را ترک کرد.
* '''تواتر کتب اربعه و حجیت احادیث''': عالمان اخباری، معتقد به تواتر روایات کتب اربعه بلکه همه کتب روایی شدند و با توجه به این اعتقاد، احتیاج به علم رجال را هم منکر شدند زیرا علم رجال حداکثر به ما گمان قوی به صدور حدیث از معصوم می‌دهد و گمان هم که حجت نیست و با توجه به متواتر شمردن کتب اربعه، بحث‌های رجالی فایده نخواهد داشت.
* '''عدم اعتبار و جواز اجتهاد''': اجتهاد یعنی به کار بردن دقت‌های عقلی و رجالی برای درک احکام از مضمون آیات و روایات با استناد به حجیت ظواهر قرآن و حجیت روایات ثقه. از نظر اخباریان نه دقت عقلی اعتبار داشت و نه مباحث رجالی مفید بود، پس دلیلی برای گردن نهادن به قول مجتهد هم نبود و افراد باید با رجوع مستقیم به کتب حدیث، وظیفه خود را می‌فهمیدند.
* '''لزوم احتیاط''': در موارد و موضوعاتی هم که روایتی در کتب اربعه راجع به آنها نباشد، باید احتیاط کرد و واجب احتمالی را به جا آورد و حرام احتمالی را ترک کرد.
 
== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}

نسخهٔ ‏۱۲ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۶:۲۹


سؤال

اخباری‌گری و ویژگی‌های آن چیست؟


مفهوم‌شناسی و پیشینه

اخباری‌گری رویکردی در مباحث فقهی است که در آن، تمایلی به اصول کلّی عقلی و شرعی در استنباط احکام شرعی نیست و تنها، بر اساس نصِّ احادیث عمل می‌شود.[۱] مفهوم مقابل اخباری‌گری، اصولی‌گری است.

در دوره بعد از غیبت صغرا در افکار و آراء برخی از عالمان شیعه رگه‌هایی از اخباری‌گری به وجود آمد، ولی با توجه به وجود عالمانی چون شیخ مفید، سید مرتضی و شیخ طوسی اندیشه‌های اخباری‌گری قدرت و تداوم نیافت. اخباری‌گری با شروع دوره صفویه، به‌تدریج قدرت یافت و در قرن دوازدهم با ظهور محمدامین استرآبادی (درگذشت ۱۰۳۶ق)، بر بیشتر حوزه‌های شیعه سیطره یافت.

پیشینه حدیث‌گرایی که رگه‌هایی از اخباری‌گری دانسته شده در میان عالمان شیعه، به زمان شهید ثانی (۹۱۱-۹۵۶ق) بازگردانده شده است.

ویژگی‌ها

برخی از ویژگی‌های اخبارگری را چنین دانسته‌اند:

  • انکار حجیت عقل: اخباریان عقل را جایزالخطا شمرده و به او در شناخت اصول و فروع دین نقشی نمی‌دهند. محمدامین استرآبادی بنیان‌گذار اخباری‌گری،‌ مدعی است عقل فقط در اموری که مبدأ حسی یا نزدیک به حس دارند (مانند ریاضیات) حجت است.[۲]
  • انکار حجیت ظواهر قرآن: اخباریان فهم غیر معصوم از قرآن را حجت نمی‌دانند. دلیل آنها روایاتی است که فهم قرآن را مختص معصومان(ع) شمرده و نیز روایاتی که از تفسیر به رأی نهی کرده است.
  • انکار حجت ظنون معتبر: اخباری‌ها حجیت هر گمانی حتی ظنون معتبره را نفی کرده‌اند. آنها برای این نظر، به آیات و روایات نهی کننده از عمل به گمان استناد کرده‌اند.
  • تواتر کتب اربعه و حجیت احادیث: عالمان اخباری، معتقد به تواتر روایات کتب اربعه بلکه همه کتب روایی شدند و با توجه به این اعتقاد، احتیاج به علم رجال را هم منکر شدند زیرا علم رجال حداکثر به ما گمان قوی به صدور حدیث از معصوم می‌دهد و گمان هم که حجت نیست و با توجه به متواتر شمردن کتب اربعه، بحث‌های رجالی فایده نخواهد داشت.
  • عدم اعتبار و جواز اجتهاد: اجتهاد یعنی به کار بردن دقت‌های عقلی و رجالی برای درک احکام از مضمون آیات و روایات با استناد به حجیت ظواهر قرآن و حجیت روایات ثقه. از نظر اخباریان نه دقت عقلی اعتبار داشت و نه مباحث رجالی مفید بود، پس دلیلی برای گردن نهادن به قول مجتهد هم نبود و افراد باید با رجوع مستقیم به کتب حدیث، وظیفه خود را می‌فهمیدند.
  • لزوم احتیاط: در موارد و موضوعاتی هم که روایتی در کتب اربعه راجع به آنها نباشد، باید احتیاط کرد و واجب احتمالی را به جا آورد و حرام احتمالی را ترک کرد.

منابع

  1. فائز، قاسم و محمد شریفی، پیدایش سیر تطور و تداوم اخباری‌گری، در کتاب قیم، شماره ۱۱، پاییز و زمستان ۱۳۹۳ش، ص۲۱۴.
  2. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار شهید مطهری، ج۲۰، ص۱۶۹.