سرگذشت سرهای شهدای كربلا: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷۶: خط ۷۶:
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
[[رده:درگاه امام حسین(ع)]]

نسخهٔ ‏۱۲ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۳۹

سؤال

پس از جدا کردن سرهای بنی هاشم و آوردن آن‌ها به شام، سرانجام سرهای شهیدان کربلا، از جمله سر مبارک امام حسین(ع) چه شد؟

پس از شهادت امام حسین(ع) به دستور عمرسعد، سر همهٔ شهدا را از بدن جدا کردند، به جز دو سر؛ یکی سر حضرت علی اصغر؛ زیرا امام حسین(ع) او را دفن کرد، و دوم سر حرّ بن یزید ریاحی که خویشان او مانع از بریدن سر او شدند. به گزارش تاریخ، سرهای شهدا را بین طوایف مختلف تقسیم کردند تا به کوفه و شام برده، جایزه بگیرند. پس از ورود به کوفه، ابن زیاد ـ طبق فرمان یزید ـ اسرا را به مخفر بن ثعلبه و شمر بن ذی الجوشن سپرد و با وضعی دلخراش به سوی شام روانه کرد و بر اساس برخی روایات، چهل نفر از مأموران، اسیران را با سرها حرکت دادند و راه طولانی کوفه تا شام را که پانزده منزل بود، پیمودند تا به دارالاماره شام رسیدند.[۱]

سرنوشت سر امام حسین(ع)

اما این که سرانجام سر امام حسین(ع) و دیگر سرها چه شد و در کجا دفن شدند، اختلاف است، که در ذیل، ابتدا اقوال گوناگون را در مورد محل دفن سر امام حسین(ع) و سپس سایر سرها نقل می‌کنیم.[۲] ۱. برخی از علمای شیعه با استفاده از اخبار و روایاتی که از ائمه معصومین(ع) رسیده،[۳] فرموده‌اند: سر مقدس سیدالشهدا در نجف اشرف، کنار مرقد مطهّر امیرمؤمنان(ع) دفن شده است؛ ۲. یزید ـ لعنه الله علیه ـ سر مبارک امام را برای حاکم مدینه ـ عمرو بن سعید بن ابی العاص ـ فرستاده، و او آن را در بقیع، کنار قبر مادرش زهرا(س)، دفن نمود؛[۴]

  1. در دمشق دفن شده که در مکان آن اختلاف است. به گفتهٔ ابن ابی الدنیا، در باب الفرادیس و به گفتهٔ بلاذری و واقدی، در دارالاماره دمشق دفن شده است؛
  2. گفته شده که خلفای فاطمی سر مقدس را از باب الفرادیس به عسقلان که بین شام و مصر است، بردند و از آن‌جا به مصر منتقل کردند و در مشهدی که معروف است، دفن نمودند که زیارتگاه علاقه‌مندان است؛
  3. سر مطهر را به کربلا آوردنده، به بدن مقدس آن حضرت ملحق کردند.

سرانجام سرهای سایر شهدا: ۱. در باب صغیر شام که قبرستان بسیار بزرگی است، مقبره‌ای است معروف به «مشهد رؤوس شهداء کربلا» که نام بسیاری از شهدای مدفون در آن مقبره، ذکر شده است؛[۵] ۲. مؤلف «اعیان الشیعه» می‌نویسد: بعد از سال ۱۳۲۱ هجری قمری، مقبره‌ای را دیدم که سنگی بالای آن نصب و در آن نوشته شده بود: «هذا مدفن رأس عباس بن علی، رأس علی بن الحسین الاکبر و رأس حبیب بن مظاهر». دو سال بعد، بنا را تخریب و تجدید نمودند و آن سنگ را برداشتند، و در ضریحی که داخل مقبره نصب نموده‌اند، اسامی بسیاری از شهدای کربلا را بر آن نقش کرده‌اند و بعید نیست که این رؤوس در آن‌جا دفن شده باشند.[۶] ۳. بر اساس رأی مشهور بین علمای امامیه، بقیه سرهای اهل بیت که به شام فرستاده شده بودند، به همراه امام سجاد) ع) و زینب(س) به کربلا آورده شده، به اجساد مطهرشان ملحق گردیدند.[۷] اما قول صحیح: مشهور بین علمای امامیه، هم‌چنان‌که علامهٔ مجلسی (ره) بر آن تصریح فرموده، آن است که امام سجاد(ع) رأس مطهّر سیدالشهدا و سایر شهدا را در روز اربعین همان سال، (بیستم ماه صفر سال ۶۱ هـ ق) از شام وارد کربلا کرده، به بدن‌های مطهّر آن‌ها ملحق گردانیده است.[۸] سید بن طاووس در «لهوف» آورده است: امّا سر مبارک امام حسین(ع)، روایت شده که از شام برگردانده شده و در کربلا در کنار جسد شریف دفن شده است و عمل شیعه بر این اساس قرار گرفته است.[۹] از کلام سید روشن می‌شود که شیعه بر این باور است که سر مقدس امام(ع)، به جسد مطهر ملحق شده است. سید اسرار حسینی تنکابنی نیز در کتاب «مصائب الهداه»، پس از نقل اقوال، دربارهٔ دفن سر مطهر امام(ع) می‌گوید: «لیکن خبر حمل کردن امام سجاد(ع) سر مبارک را به کربلا و دفن آن با جسد مطهر، اشهر و اظهر و مؤید به عقل و نقل است؛[۱۰]

در کتاب «مقتل‌الحسین(ع)» آمده است:[۱۱] «بر این که سرهای مطهر به کربلا آورده شدند، تصریح وجود دارد و این تصریح در کتاب‌های شیعه و سنی از جمله: حبیب السیر و نفس‌المهموم، ص۲۵۳، و در روضه الواعظین فتال نیشابوری، ص۱۶۵، و در مثیرالاحزان ابن نما حلی، ص۵۸، و در لهوف سید بن طاوس، ص۱۱۲ و در اعلام الوری طبرسی، ص۱۵۱ و در مقتل‌العوالم، ص۱۵۴ و در مناقب ابن شهرآشوب، ج۲، ص۲۰۰ و در عجایب المخلوقات قزوینی، ص۶۷ و در الاتحاف بحب الاشراف شبراوی، ص۱۲ و ۲۳ و در تذکره الخواص سبط ابن الجوزی، ص۱۵۰ و در الکواکب الدریه شیخ مناوی، ج۱، ص۵۷ و قرطبی نیز این مطلب را ترجیح داده است،[۱۲] و همچنین در نورالابصار نوشته شبلنجی، ص۱۱۵ چاپ مصر و نیز اسعاف الراغبین علامه شیخ محمد صبّان ـ از علمای اهل سنت ـ در حاشیه نورالابصار، ص۱۶۰ وجود دارد.[۱۳]

نظریهٔ تدفین سر مطهر در عسقلان

اما دربارهٔ این قول چهارم که سر مطهر را خلفای فاطمی از باب الفرادیس در دمشق که از خزانهٔ یزید پیدا کرده و در آن‌جا دفن نمودند و سپس از عسقلان به مصر برده، در قاهره دفن کردند و برای آن نیز بارگاه عظیمی بنا نمودند؛ هم‌چنان‌که سبط بن جوزی گفته است: «علامه امین عاملی (ره) در لواجع الاشجان این قول را پذیرفته است و می‌گوید: بنا به اتفاق مورخان، خلفای فاطمی مصر، سری از عسقلان قاهره انتقال داده‌اند و به نام رأس مطهر امام حسین(ع) در آن‌جا دفن کرده‌اند و مشهد بزرگی بالای آن ساختمان نموده‌اند.»[۱۴] اما این که «آیا آن سر مطهر، از آن امام حسین(ع) بوده است؟» هرگز روشن و ثابت نشده است؛ به ویژه که دست سیاست و ریاست خلفای فاطمی با آن بازی کرده است و این که از انتقال سر مقدس از عسقلان به مصر چه هدف سیاسی تأمین می‌شده، خدا می‌داند. آیا از ترس صلیبی‌ها این کار را کرده‌اند؟ صلیبی‌ها به چه منظوری آن مشهد را خراب می‌کردند. (این قول به اهل‌سنت اختصاص دارد و هیچ‌یک از شیعیان بر آن نیست)[۱۵] امام یافعی یمنی مکی (متوفی سال ۷۶۸) در «مرآه الجنان» می‌گوید: «این مطلب که سر امام حسین(ع) به عسقلان یا قاهره منتقل شده صحیح نمی‌باشد.»[۱۶] بنابر این سخن، آنچه نزد یافعی صحت دارد این است که، سری در عسقلان یا قاهره می‌باشد، ولی سر مطهرسیدالشهدا(ع) نیست، او بر این باور است که یزید سر مطهر را به همراه خاندان رسالت و جمعی از بنی‌هاشم و عده‌ای از موالی ابوسفیان به مدینه منوره فرستاد و در مدینه نزد مادرش فاطمه(س)، در قبرستان بقیع دفن شده است و می‌گوید: «و این صحیح‌ترین قول در این مورد است.»[۱۷] و این قول را از زبیر بن بکار نقل کرده است، و او هم از دشمنان اهل‌بیت(ع) است و اقوالش ارزشی ندارد.[۱۸] اگر سر مطهر را به مدینه برده باشند، در آن‌جا دفن نکرده‌اند؛ زیرا در این فرض باید کنار قبر مادرش حضرت فاطمه زهرا(س) در بقیع باشد، درحالی که مکان قبر حضرت فاطمه(س) دقیقاً معلوم نیست و به‌طور معین نمی‌توان آن را در بقیع دانست، بلکه فاطمه بنت اسد ـ جدهٔ امام حسین) ع) ـ در بقیع مدفون است و آن گروه از مورخان که گفته‌اند سر مطهر را به مدینه برده‌اند، بر این باورند که آن را از مدینه به کربلا انتقال داده، به جسد مطهرملحق کرده‌اند. سبط ابن الجوزی در «تذکره الخواص» می‌گوید: «علما دربارهٔ رأس مطهر، اختلاف کرده‌اند و مشهورترین این اقوال آن است که یزید سر مطهر را همراه اسرای اهل‌بیت به مدینه فرستاد و از مدینه به جسد مطهر در کربلا برگردانیده شد و دفن گردید و این رأی هشام و غیر او است.»[۱۹] بر اساس این قول، اگر اسرای اهل بیت(ع) در اربعین همان سال به کربلا آمده باشند، به یقین سر مطهر را با خود آورده و در کربلا دفن کرده‌اند و دوباره با خودشان به مدینه نبرده‌اند، این نظریه نیز که از احوال سنی‌ها مؤید قول مشهور امامیه است که سر مطهر به کربلا بازگردانیده و با جسد مطهر آن حضرت دفن شده است. فرهاد میرزا ـ پسر عباس میرزا ـ در سال ۱۲۹۲ هـ ق، در سفر حج به مصر رفته، و بارگاه «مشهد رأس الحسین) ع)» را در قاهره می‌بیند و عظمت آن ساختمان در نظر وی جلوه می‌کند و چون ذهن او را مقام و عظمت امامت گرفته، تصور کرده است که از جهت بودن رأس مطهر در آن مکان است؛ از این رو می‌گوید: قول یافعی را در این باب صحیح نمی‌دانم.[۲۰] اما علی جلال در کتاب «الحسین» می‌گوید: «امامیه و بعضی از اهل سنّت معتقدند که سر مطهر امام حسین(ع) در کربلا در کنار جسد مدفون است.»[۲۱] او پس از نقل اقوال دربارهٔ سر مطهر در کتاب یاد شده، نتوانسته است به یکی از آن‌ها، به‌طور قطع، جزم نماید و در آخر کلامش گفته است: دفن کردن سر مطهر در دمشق و انتقال از آن‌جا به عسقلان و از عسقلان به قاهره ثابت نشده است.[۲۲]

بررسی روایات منقول در مدفون شدن سرمطهر در حرم امیرالمؤمنین(ع) در خبر مرفوع ابن اسباط از امام صادق(ع) آمده است: انک اذا اتیت الغری رأیت قبرین؛ قبراً کبیراً و قبراً صغیراً، فاما الکبیر فقبر امیرالمؤمنین و اما الصغیر فرأس الحسین(ع).[۲۳] «زمانی که به نجف می‌روی، دو قبر بزرگ و کوچک می‌بینی؛ اما قبر بزرگ از آن امیرالمؤمنین(ع) و قبر کوچک، محل دفن سر مبارک امام حسین(ع) است.»

در خبر است که امام صادق(ع) وقتی که به نجف آمدند، دو رکعت نماز برای زیارت امیرالمؤمنین و دو رکعت برای موضع سر مبارک امام حسین(ع) و دو رکعت برای موضع منبر حضرت قائم حجه ابن الحسن العسکری(عج) نماز خواندند.[۲۴]

در خبر یونس بن ظبیان آمده است: امام صادق(ع) سوار مرکب شد من هم در حضور آن حضرت سوار شدم. حضرت نزد تپه‌های سرخ تشریف آوردند و پیاده شدند و وضو گرفتند؛ سپس از آن‌جا به جایی که مقداری ریگ جمع شده بود، بازگشت و در آن‌جا نماز خواند و گریه کرد، بعد به جایی که پایین‌تر از اولی بود، رفتند و مانند همان عمل را به جا آورد و فرمود: جایی که اول در آن‌جا نماز خواندم موضع قبر امیرالمؤمنین(ع) بود و دیگری موضع سر مطهر حسین(ع) می‌باشد و ابن زیاد ـ لعنه الله علیه ـ وقتی سر مقدس حسین(ع) را به شام فرستاد آن را به کوفه برگردانیدند و برای جلوگیری از شورش مردم، دستور داد تا آن را از کوفه خارج کنند و خداوند سر مطهر را نزد امیرالمؤمنین(ع) بازگردانید و در آن‌جا دفن شد. فالرأس مع الجسد و الجسد مع الرأس. و این جمله آخر روایت، ظاهرش مطابق گفتهٔ بعضی اهل تحقیق است: فالرأس مع الجسد أی بعد ما دفن هناک ظاهراً الحق بالجسد بکربلا.[۲۵] سر مطهر بر حسب ظاهر پس از آن که نزد امیرالمؤمنین) ع) دفن شد، به جسد مطهر در کربلا ملحق گردیده است.

ولی اشکال این روایات در آن است که هنوز در آن زمان ـ یعنی سال ۶۱ هـ.ق. قبر امیرالمؤمنین(ع) مخفی بود؛ بنابر این، روایت دیگری از امام صادق(ع) که می‌فرماید: «وقتی که سر مطهر امام را به شام بردند یکی از شیعیان ما آن را دزدید و آورد و در کنار قبر امیرالمؤمنین(ع) دفن کرد.»[۲۶] نمی‌تواند روایت صحیحی باشد و استبعاد این معنی که یکی از غلامان آن را از شام بدزدد و به نجف آورده، در آن‌جا دفن نماید، بیشتر روشن می‌شود و علاوه بر آن این روایات خلاف نظر مشهور امامیه نیز می‌باشد.

شیخ حرّ عاملی ـ پس از نقل روایات که به برخی از آن‌ها اشاره شد ـ کلام سید بن طاووس را نقل می‌کند و می‌فرماید: «بین عمل اصحاب امامیه و آن روایات، منافاتی وجود ندارد.» شاید عدم منافات بین عمل امامیه و آن روایات، این باشد که ممکن است سر مطهر را یا در موقع بردن به شام نزد قبر امیرالمؤمنین(ع) گذارده باشند یا در مراجعت از آن‌جا، سپس باز گردانیده، در کربلا با جسد مطهر دفن کرده‌اند.

مرحوم شیخ الفقها ـ صاحب جواهرالکلام ـ پس از نقل روایات مزبور و کلام سیدبن طاووس که عمل امامیه مطابق آن است، می‌فرماید: «ولعله لامنافاه لامکان دفنه مده ثم نقل الی کربلا»؛ ممکن است سر مطهر مدتی در نجف، نزد امیرالمؤمنین(ع)، دفن شده باشد و پس از آن به کربلا منتقل، و با بدن مطهر دفن شده باشد.» سپس روایتی را نقل کرده که امام صادق(ع) در نزد قائم مایل در راه غری (نجف) نماز خواند. و از آن حضرت سؤال شد: که آنچه نمازی بود که خواندید؟ فرمود: «این‌جا موضع سر مطهر جدم حسین(ع) است که آن را در این‌جا گذاردند.»[۲۷] ممکن است حقیقت امر در روایات مذکور، سرّی از اسرار باشد که واقع آن برای ما روشن نشده باشد و برای مصالحی که در آن زمان وجود داشته، آن احادیث از ائمه(ع) صادر شده است. افزون بر آن، سندهای این روایات نیز درست تنقیح و تصحیح نشده است و مانند «مبارک خباز» که در کتب رجال از او نامی به میان نیامده و «یونس بن ظبیان» که از وضّاعین حدیث است از راویان آن اخبارند[۲۸] و این روایات حتماّ در دیدرس علمای شیعه و فقها بوده است، ولی با این حال نسبت به آن‌ها بی‌اعتنایی کرده، روی گردانیده‌اند. از کتب معتبر و قدیمی که در دسترس است، کتاب «الآثارالباقیه عن القرون الخالیه»، نوشته ابوریحان بیرونی است و در آن تصریح شده که سر مطهر، در بیستم صفر در کربلا، به جسد اطیب ملحق شده است و عبارت او چنین است: «در بیستم صفر سر امام حسین(ع) به جثه‌اش برگردانده شده و با آن دفن گردیده است و در این روز زیارت اربعین وارد شده. کسانی که سر ایشان را برگرداندند حرم آن حضرت بودند که بعد از انصراف از شام به کربلا وارد شدند.»

منابع

  1. وقعه الطف، ابو مخنف، تحقیق استاد یوسفی غروی، مترجم جواد سلیمانی، ص۱۹۲ و ۱۹۹، نشر مؤسسه امام خمینی، قم.
  2. این اقوال از کتاب مقتل الحسین بحر العلوم و تذکره الخواص ابن جوزی و حسین نفس مطمئنه آیه الله عالمی، گرفته شده است.
  3. وسایل‌الشیعه، شیخ حر عاملی، ج۱۰، باب ۳۳ المزار و مایناسبه.
  4. شذرات الذهب، عماد حنبلی، ج۱، ص۶۷؛ مرأه الجنان، یافعی، ج۱، ص، ۱۴۴؛ البدایه و النهایه، ابن‌کثیر، ج۸، ص۲۰۴.
  5. حسین نفس مطمئنه، محمد علی عالمی، ص۳۶۵، انتشارات هاد، چاپ اول، ۱۳۷۲.
  6. همان، به نقل از اعیان الشیعه، ج۱، ص۶۲۷.
  7. مقتل الحسین(ع)، سید محمد تقی بحر العلوم، ص۴۷۱، بیروت، دار الزهراء، چاپ دوم، ۱۴۰۵ هـ ق.
  8. تحقیق درباره اولین اربعین حضرت سیدالشهدا، شهید قاضی طباطبایی، ج۳، ص۳۰۴، ناشر بنیاد علمی و فرهنگی شهید قاضی.
  9. اللهوف، سید بن طاووس، ص۱۱۲، چاپ دوم، صیدا.
  10. شهید قاضی، همان، ص۳۳۷، به نقل از مصائب الهداه، طبع تهران، سال ۱۳۳۲ هـ ق.
  11. مقتل الحسین(ع)، سید عبد الرزاق مقرم، ص۴۶۹، انتشارات بصیرتی، قم.
  12. همان، ص۴۷۰، قم.
  13. همان، شهید قاضی طباطبایی، ص۳۴۲.
  14. لواجع الاشجان، علامه امین عاملی، ص۲۴۷، طبع سوم، صیدا، سال ۱۳۵۳ هـ ق.
  15. رجوع شود به همان، لواجع الاشجان، ص۲۴۷، طبع سوم.
  16. مرآه الجنان، یافعی، ج۱، ص۱۳۶، طبع حیدر آباد، سال ۱۳۳۷هـ ق.
  17. همان.
  18. شهید قاضی، ص۳۱۸.
  19. همان، ص۳۱۷ ¬ـ ۳۱۸.
  20. قمقام زخّار و صمصام بتّار، ص۵۹۲، طبع تهران، سال ۱۳۷۷ هـ ق.
  21. الحسین(ع)، علی جلال، طبع مصر، قاهره سال ۱۳۴۹ هـ ق.
  22. الحسین(ع)، علی جلال، طبع مصر، قاهره، سال ۱۳۴۹ هـ ق.
  23. جواهر الکلام، شیخ محمّد حسن نجفی، ج۲۰، ص۹۳.
  24. ر. ک. وسایل الشیعه، ج۱۰، باب ۳۳، از ابواب مزار، چاپ اسلامیه، تهران.
  25. جواهر الکلام، ج۲۰، ص۹۳.
  26. شهید قاضی، همان، ص۳۳۶، جواهرالکلام، ج۲۰، ص۹۳.
  27. جواهر الکلام، ج۲۰، ص۹۳.
  28. شهید قاضی، همان، ص۳۴۰.