نقش عقل در تحصیل معرفت دینی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(۱۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
نقش عقل در تحصیل معرفت دینی چیست؟ آیا با وجود عقل از سایر منابع تحصیل معرفت دینی بینیاز نمیشویم؟ | نقش عقل در تحصیل معرفت دینی چیست؟ آیا با وجود عقل از سایر منابع تحصیل معرفت دینی بینیاز نمیشویم؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}}عقل در صورت تکیه بر قضایای یقینی، منبع [[معرفت دینی]] است. [[روایات]] از [[عقل]] با عنوان «حجت درونی» یاد کردهاند. عقل میتواند در اثبات [[اصول دین]]، فهم و تفسیر معارف دینی و همچنین کشف برخی حقایق دینی که بیان نشده، کمککننده باشد. البته عقل در فهم برخی موارد مانند درک امور [[ماوراء الطبیعه|ماورائی]]، درک برخی جزئیات و امور شهودی محدودیت دارد. | ||
دلیل عقلی گاه با ظاهر دلیل نقلی همخوان نیست. در این موارد پس از بررسیهایی، میتوان با دلیل عقلی در ظاهر دلیل نقلی تصرف کرد. گفتارهای [[معصوم|معصومان(ع)]] همانگونه که دارای قید و تخصیص لفظی هستند، میتواند دارای قید عقلی نیز باشند که لحاظ آنها در فهم کلام معصومان(ع) ضروری است. | |||
==تعریف عقل و معرفت دینی== | |||
عقل، اگر خالی از مغالطه، وهم و تخیل بوده و بر قضایای یقینی تکیه داشته باشد، منبع معرفت دینی است.<ref>خسروپناه، عبدالحسین، کلام جدید، قم، نشر مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه علمیه، چاپ اول، ۱۳۷۹، ص۶۵.</ref> این عقل نیرویی است که [[انسان]] به کمک آن میتواند حقیقت را بشناسد.<ref>مصباح یزدی، محمد تقی، چکیدهای از اندیشههای بنیادین اسلامی، قم، مؤسسه پژوهشی امام خمینی، چاپ اول، ۱۳۸۰، ص۶۴.</ref> عقل به این معنا، نوعی از علم است.<ref>جوادی آملی، عبدالله، دینشناسی، مرکز نشر اسراء، چاپخانه جامعه مدرسین، چاپ اول، ۱۳۸۱، ص۱۳۹.</ref> | |||
{{جعبه گفتاورد | |||
|عنوان = | |||
|گفتاورد = <small>امام کاظم(ع):</small> | |||
«برای خدا بر مردم دو حجت است: حجتی ظاهری و حجتی باطنی. حجت ظاهری رسولان، پیامبران و امامان(ع) هستند و حجت باطنی عقل است.» | |||
|منبع = <small>کلینی، الکافی، الاسلامیه، ج۱، ص۱۶.</small> | |||
== | |تراز = چپ | ||
|عرض = 200px | |||
|حاشیه = 2px | |||
|اندازه قلم = | |||
|رنگ پسزمینه = | |||
|شکلبندی = | |||
|پسزمینه عنوان = | |||
|رنگ قلم عنوان = | |||
|شکلبندی عنوان = | |||
|تراز گفتاورد = | |||
|شکلبندی گفتاورد = | |||
|گیومه گفتاورد = | |||
|تراز منبع = | |||
|شکلبندی منبع = | |||
}} | |||
معرفت دینی، اطلاعات و دانشهایی است که با پژوهش، فهم روشمند و متخصصانه از متون دینی، تدوین و تنظیم گردیده است،<ref>مجله کلام اسلامی، سال پنجم، مسلسل ۱۸، ص۶۶.</ref> [[علم تفسیر]]، [[علم کلام|کلام]]، [[علم اخلاق|اخلاق]] و [[فقه]]، بخشهای اصلی معرفت دینی را تشکیل میدهند.<ref>مجله کلام اسلامی، سال هفتم، مسلسل ۲۵، ص۲۲.</ref> | |||
برخی گزارههای دینی با عقل اثبات میشود، برخی با علوم تجربی و برخی نیز از راه [[وحی]] و [[الهام]] بهدست میآیند.<ref>حسینزاده، محمد، مبانی معرفت دینی، انتشارات مؤسسه امام خمینی، چاپ اول، ۱۳۷۹، ص۴۵.</ref> در معرفت دینی باید از همه روشهای تجربی، شهودی، عقلی و نقلی استفاده نمود.<ref>ملکیان، مصطفی، راهی به رهایی، نشر نگاه معاصر، چاپ اول، ۱۳۸۱، ص۲۵۸.</ref> | |||
==نقش عقل== | ==نقش عقل== | ||
عقل بشر | عقل بشر میتواند برخی قوانین اسلام را کشف کند و این همان حجت درونی است که در روایت به آن تصریح شده است.<ref>مطهری، مرتضی، اسلام و مقتضیات زمان، انتشارات صدرا، چاپ اول، ۱۳۷۰، ج۲، ص۳۸.</ref> | ||
نقش عقل در معرفت دینی، در دو مرحله است: | |||
#معرفت عقلی قبل از وحی که اثبات حقانیت دین، [[برهانهای اثبات خدا|اثبات وجود خدا]]، لزوم [[بعثت انبیاء]] و [[عصمت]] آنان را شامل میشود.<ref>اکبریان، حسنعلی علی، درآمدی بر قلمرو دین، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۷، ص۱۹۸.</ref> | |||
#معرفت عقلی بعد از وحی که در اثبات اصول دین، فهم و تفسیر معارف دینی و کشف حقایق دینی که بیان نشده کمک میکند.<ref name=":0">اشکوری، محمد فنائی، معرفتشناسی دینی، انتشارات برگ، چاپ اول، ۱۳۷۴، ص۱۲۴–۱۲۶.</ref> | |||
== | ==تعارض عقل و نقل== | ||
عقل | بنابر نظر مشهور شیعه میان عقل و نقل ملازمه وجود دارد.<ref>مظفر، محمدرضا، اصول فقه، ج۲، ص۱۲۷؛ مطهری، مرتضی، اسلام و مقتضیات زمان، ج۲، ص۴۰.</ref> اگر عقل از مغالطهها و فریبها پاک باشد، کاملاً با شرع و نقل هماهنگ است،<ref>جوادی آملی، دینشناسی، ص۷۳.</ref> و قابل تصور هم نیست که نقل، مشتمل بر مطلب قطعی غیرموافق با عقل میباشد.<ref>کلام اسلامی، سال ۷، مسلسل ۲۵، ص۹۱.</ref> | ||
اگر در موردی، ظاهر دلیل نقلی با عقل هماهنگ نبود، با دلیل عقلی میتوان در ظاهر دلیل نقلی تصرف کرد.<ref>جوادی آملی، دینشناسی، ص۱۴۸.</ref> گفتارهای معصومان(ع) همانگونه که دارای قید و تخصیص لفظی هستند، میتواند دارای قید عقلی نیز باشند که لحاظ آنها در فهم کلام معصومان(ع) ضروری است. | |||
تخصیصهای عقلی متصل و منفصل هستند. تخصیص متصل [[بدیهیات عقلی]] است. تخصیص عقلی منفصل، نظریات یقینی است که قطعی بوده اما همزمان با حدیث به ذهن نمیآید بلکه نیاز به تحقیق علمی دارد.<ref>جوادی آملی، شریعت در آینه معرفت، ص۲۱۹.</ref> | |||
{{جعبه گفتاورد | |||
|عنوان = | |||
|گفتاورد = <small>آیتالله مصباح یزدی:</small> | |||
«عقل توانایی درک امور آخرتی را ندارد و لذا نمیتواند به وجوب عملی خاص، به دلیل مصالح آخرتی آن، حکم کند. هم چنین عقل نمیتواند مصالح و مفاسد ابدی یا خفی و مکتوم را درک کند؛ چون قابل تجربه نیست.» | |||
|منبع = <small>شیخ صدوق، الامالی، ص۴۶۳.</small> | |||
|تراز = چپ | |||
|عرض = 200px | |||
|حاشیه = 2px | |||
|اندازه قلم = | |||
|رنگ پسزمینه = | |||
|شکلبندی = | |||
|پسزمینه عنوان = | |||
|رنگ قلم عنوان = | |||
|شکلبندی عنوان = | |||
|تراز گفتاورد = | |||
|شکلبندی گفتاورد = | |||
|گیومه گفتاورد = | |||
|تراز منبع = | |||
|شکلبندی منبع = | |||
}} | |||
== محدوده عقل در معرفت دینی == | |||
عقل انسانی، گرچه در معرفت دینی، نقش اساسی دارد ولی از درک همه حقایق به ویژه عالم ماورای طبیعت، ناتوان است و سهگونه محدودیت است: | |||
* عقل، غالبا در مفاهیم طبیعی، قدرت فهم دارد و حقایق [[آخرت]] و ماورای طبیعت، برای عقل، قابل تجربه نیست.<ref>خسروپناه، کلام جدید، ص۸۳.</ref> | |||
* درک عقل محدود به کلیات است و جزئیات دین را نمیتوان با عقل درک کرد؛ زیرا جزئیات در دسترس برهان عقلی قرار نمیگیرد.<ref>مصباح یزدی، محمد تقی، چکیدهای از اندیشههای بنیادین اسلامی، ص۶۹.</ref> | |||
* درک امور شهودی نیاز به امور باطنی دارد و عقل قابلیت دریافت آنها را ندارد. البته عقل میتواند از امور شهودی، مفهوم انتزاع کند و آن را تجزیه و تحلیل نماید.<ref>مصباح یزدی، محمد تقی، چکیدهای از اندیشههای بنیادین اسلامی، ص۱۷۴.</ref> | |||
{{پایان پاسخ}} | {{پایان پاسخ}} | ||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}} | ||
==برای | ==برای مطالعه بیشتر== | ||
۱ـ واعظی، احمد، تحول فهم دین، انتشارات مؤسسفه فرهنگی اندیشه معاصر، تهران. | ۱ـ واعظی، احمد، تحول فهم دین، انتشارات مؤسسفه فرهنگی اندیشه معاصر، تهران. | ||
خط ۴۸: | خط ۹۲: | ||
}} | }} | ||
{{تکمیل مقاله | {{تکمیل مقاله | ||
| شناسه = | | شناسه =شد | ||
| تیترها = | | تیترها =شد | ||
| ویرایش = | | ویرایش = شد | ||
| لینکدهی = | | لینکدهی =شد | ||
| ناوبری = | | ناوبری = | ||
| نمایه = | | نمایه = | ||
| تغییر مسیر = | | تغییر مسیر = | ||
| ارجاعات = | | ارجاعات = | ||
| بازبینی = | | بازبینی =شد | ||
| تکمیل = | | تکمیل = | ||
| اولویت = | | اولویت =ب | ||
| کیفیت = | | کیفیت =ب | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} |
نسخهٔ کنونی تا ۱۰ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۲۳
نقش عقل در تحصیل معرفت دینی چیست؟ آیا با وجود عقل از سایر منابع تحصیل معرفت دینی بینیاز نمیشویم؟
عقل در صورت تکیه بر قضایای یقینی، منبع معرفت دینی است. روایات از عقل با عنوان «حجت درونی» یاد کردهاند. عقل میتواند در اثبات اصول دین، فهم و تفسیر معارف دینی و همچنین کشف برخی حقایق دینی که بیان نشده، کمککننده باشد. البته عقل در فهم برخی موارد مانند درک امور ماورائی، درک برخی جزئیات و امور شهودی محدودیت دارد.
دلیل عقلی گاه با ظاهر دلیل نقلی همخوان نیست. در این موارد پس از بررسیهایی، میتوان با دلیل عقلی در ظاهر دلیل نقلی تصرف کرد. گفتارهای معصومان(ع) همانگونه که دارای قید و تخصیص لفظی هستند، میتواند دارای قید عقلی نیز باشند که لحاظ آنها در فهم کلام معصومان(ع) ضروری است.
تعریف عقل و معرفت دینی
عقل، اگر خالی از مغالطه، وهم و تخیل بوده و بر قضایای یقینی تکیه داشته باشد، منبع معرفت دینی است.[۱] این عقل نیرویی است که انسان به کمک آن میتواند حقیقت را بشناسد.[۲] عقل به این معنا، نوعی از علم است.[۳]
امام کاظم(ع):
«برای خدا بر مردم دو حجت است: حجتی ظاهری و حجتی باطنی. حجت ظاهری رسولان، پیامبران و امامان(ع) هستند و حجت باطنی عقل است.»
معرفت دینی، اطلاعات و دانشهایی است که با پژوهش، فهم روشمند و متخصصانه از متون دینی، تدوین و تنظیم گردیده است،[۴] علم تفسیر، کلام، اخلاق و فقه، بخشهای اصلی معرفت دینی را تشکیل میدهند.[۵]
برخی گزارههای دینی با عقل اثبات میشود، برخی با علوم تجربی و برخی نیز از راه وحی و الهام بهدست میآیند.[۶] در معرفت دینی باید از همه روشهای تجربی، شهودی، عقلی و نقلی استفاده نمود.[۷]
نقش عقل
عقل بشر میتواند برخی قوانین اسلام را کشف کند و این همان حجت درونی است که در روایت به آن تصریح شده است.[۸]
نقش عقل در معرفت دینی، در دو مرحله است:
- معرفت عقلی قبل از وحی که اثبات حقانیت دین، اثبات وجود خدا، لزوم بعثت انبیاء و عصمت آنان را شامل میشود.[۹]
- معرفت عقلی بعد از وحی که در اثبات اصول دین، فهم و تفسیر معارف دینی و کشف حقایق دینی که بیان نشده کمک میکند.[۱۰]
تعارض عقل و نقل
بنابر نظر مشهور شیعه میان عقل و نقل ملازمه وجود دارد.[۱۱] اگر عقل از مغالطهها و فریبها پاک باشد، کاملاً با شرع و نقل هماهنگ است،[۱۲] و قابل تصور هم نیست که نقل، مشتمل بر مطلب قطعی غیرموافق با عقل میباشد.[۱۳]
اگر در موردی، ظاهر دلیل نقلی با عقل هماهنگ نبود، با دلیل عقلی میتوان در ظاهر دلیل نقلی تصرف کرد.[۱۴] گفتارهای معصومان(ع) همانگونه که دارای قید و تخصیص لفظی هستند، میتواند دارای قید عقلی نیز باشند که لحاظ آنها در فهم کلام معصومان(ع) ضروری است.
تخصیصهای عقلی متصل و منفصل هستند. تخصیص متصل بدیهیات عقلی است. تخصیص عقلی منفصل، نظریات یقینی است که قطعی بوده اما همزمان با حدیث به ذهن نمیآید بلکه نیاز به تحقیق علمی دارد.[۱۵]
آیتالله مصباح یزدی:
«عقل توانایی درک امور آخرتی را ندارد و لذا نمیتواند به وجوب عملی خاص، به دلیل مصالح آخرتی آن، حکم کند. هم چنین عقل نمیتواند مصالح و مفاسد ابدی یا خفی و مکتوم را درک کند؛ چون قابل تجربه نیست.»
محدوده عقل در معرفت دینی
عقل انسانی، گرچه در معرفت دینی، نقش اساسی دارد ولی از درک همه حقایق به ویژه عالم ماورای طبیعت، ناتوان است و سهگونه محدودیت است:
- عقل، غالبا در مفاهیم طبیعی، قدرت فهم دارد و حقایق آخرت و ماورای طبیعت، برای عقل، قابل تجربه نیست.[۱۶]
- درک عقل محدود به کلیات است و جزئیات دین را نمیتوان با عقل درک کرد؛ زیرا جزئیات در دسترس برهان عقلی قرار نمیگیرد.[۱۷]
- درک امور شهودی نیاز به امور باطنی دارد و عقل قابلیت دریافت آنها را ندارد. البته عقل میتواند از امور شهودی، مفهوم انتزاع کند و آن را تجزیه و تحلیل نماید.[۱۸]
برای مطالعه بیشتر
۱ـ واعظی، احمد، تحول فهم دین، انتشارات مؤسسفه فرهنگی اندیشه معاصر، تهران.
۲ـ لاریجانی، صادق، معرفت دینی، انتشارات مرکز ترجمه و نشر کتاب، تهران.
منابع
- ↑ خسروپناه، عبدالحسین، کلام جدید، قم، نشر مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه علمیه، چاپ اول، ۱۳۷۹، ص۶۵.
- ↑ مصباح یزدی، محمد تقی، چکیدهای از اندیشههای بنیادین اسلامی، قم، مؤسسه پژوهشی امام خمینی، چاپ اول، ۱۳۸۰، ص۶۴.
- ↑ جوادی آملی، عبدالله، دینشناسی، مرکز نشر اسراء، چاپخانه جامعه مدرسین، چاپ اول، ۱۳۸۱، ص۱۳۹.
- ↑ مجله کلام اسلامی، سال پنجم، مسلسل ۱۸، ص۶۶.
- ↑ مجله کلام اسلامی، سال هفتم، مسلسل ۲۵، ص۲۲.
- ↑ حسینزاده، محمد، مبانی معرفت دینی، انتشارات مؤسسه امام خمینی، چاپ اول، ۱۳۷۹، ص۴۵.
- ↑ ملکیان، مصطفی، راهی به رهایی، نشر نگاه معاصر، چاپ اول، ۱۳۸۱، ص۲۵۸.
- ↑ مطهری، مرتضی، اسلام و مقتضیات زمان، انتشارات صدرا، چاپ اول، ۱۳۷۰، ج۲، ص۳۸.
- ↑ اکبریان، حسنعلی علی، درآمدی بر قلمرو دین، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۷، ص۱۹۸.
- ↑ اشکوری، محمد فنائی، معرفتشناسی دینی، انتشارات برگ، چاپ اول، ۱۳۷۴، ص۱۲۴–۱۲۶.
- ↑ مظفر، محمدرضا، اصول فقه، ج۲، ص۱۲۷؛ مطهری، مرتضی، اسلام و مقتضیات زمان، ج۲، ص۴۰.
- ↑ جوادی آملی، دینشناسی، ص۷۳.
- ↑ کلام اسلامی، سال ۷، مسلسل ۲۵، ص۹۱.
- ↑ جوادی آملی، دینشناسی، ص۱۴۸.
- ↑ جوادی آملی، شریعت در آینه معرفت، ص۲۱۹.
- ↑ خسروپناه، کلام جدید، ص۸۳.
- ↑ مصباح یزدی، محمد تقی، چکیدهای از اندیشههای بنیادین اسلامی، ص۶۹.
- ↑ مصباح یزدی، محمد تقی، چکیدهای از اندیشههای بنیادین اسلامی، ص۱۷۴.