مشورت نادرست پیامبر در بارور کردن نخلها: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
متن برگرفته شده از کتاب ''پرسمان عصمت''، یوسفیان، حسن، مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه علمیه، قم، ۱۳۸۰ش. | متن برگرفته شده از کتاب ''پرسمان عصمت''، یوسفیان، حسن، مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه علمیه، قم، ۱۳۸۰ش. | ||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} | ||
{{کلام}} | |||
{{شاخه | {{شاخه | ||
خط ۵۲: | خط ۵۴: | ||
| ناوبری = | | ناوبری = | ||
| نمایه = شد | | نمایه = شد | ||
| تغییر مسیر = | | تغییر مسیر =شد | ||
| بازبینی = | | بازبینی = | ||
| ارجاعات = | | ارجاعات = |
نسخهٔ کنونی تا ۱ ژوئن ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۵۶
روایتهایی در منابع اهلسنت نقل شده که پیامبر به کشاورزانی که برای نخلها گردهافشانی میکردند، گفت «گمان نمیکنم این کار فائدهای داشته باشد». پیامبر پس از اطلاع از ترک گردهافشانی، گفتار خود را تنها احتمالی دانست که میتواند اشتباه باشد. البته براساس نقلهای دیگر، کشاورزان به کلام پیامبر عمل کرده و آن سال محصول خوبی به دست نیاوردند.
شیعیان، افراد معصوم را از هرگونه خطایی دور دانسته و این روایات را مخالف مبانی خود میدانند. همچنین در نگاه شیعیان، نه تنها مقام نبوت بلکه شخصیت انسانی پیامبر نیز این اقتضا را دارد که در مواردی که اطلاعی ندارد، چیزی نگوید. بهخصوص در این مورد که موجب ضرر و زیان برای دیگران شده است.
منتقدان این روایات را به عنوان یک واقعه نیز قابل باور نمیدانند؛ زیرا نمیتوان پذیرفت فردی حدود شصت سال در عربستان که مرکز تولید خرما بوده زندگی کند، به سفرهای تجاری برود، ولی از ضرورت باروری نخل، آگاهی نداشته باشد. منتقدان معتقدند نمیتوان باور کرد کشاورزانی که سالها در این زمینه تجربه اندوختهاند، بدون هیچگونه چون و چرا، دست از این کار بکشند. به ویژه آنکه در میان اصحاب پیامبر، افرادی بودند که حتی در مسائل دینی و اخروی نیز اعتراض میکردند.
متن روایت در منابع اهلسنت
منابع اهلسنت با تعابیر مختلف داستان مشورت دادن پیامبر در مورد بارور ساختن نخلها را نقل کردهاند که به دو مورد اشاره میشود:
روایت اول
«قَالَ: مَرَرْتُ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ(ص) فِي نَخْلٍ، فَرَأَى قَوْمًا يُلَقِّحُونَ النَّخْلَ، فَقَالَ: «مَا يَصْنَعُ هَؤُلَاءِ؟» قَالُوا: يَأْخُذُونَ مِنَ الذَّكَرِ فَيَجْعَلُونَهُ فِي الْأُنْثَى، قَالَ: «مَا أَظُنُّ ذَلِكَ يُغْنِي شَيْئًا»، فَبَلَغَهُمْ، فَتَرَكُوهُ، فَنَزَلُوا عَنْهَا، فَبَلَغَ النَّبِيَّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، فَقَالَ: " إِنَّمَا هُوَ الظَّنُّ، إِنْ كَانَ يُغْنِي شَيْئًا فَاصْنَعُوهُ، فَإِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ، وَإِنَّ الظَّنَّ يُخْطِئُ وَيُصِيبُ، وَلَكِنْ مَا قُلْتُ لَكُمْ: قَالَ اللَّهُ، فَلَنْ أَكْذِبَ عَلَى اللَّهِ»[۱]
« | … با پیامبر خدا(ص) در نخلستانی قدم میزدیم. ایشان گروهی را دیدند که عمل گرده افشانی بر درختان خرما را انجام میدادند. پرسیدند: آنان چه میکنند؟ پاسخ دادند: گردههای درختان نر را بر درختان ماده میپراکنند. پیامبر فرمود: گمان نمیکنم این کار فایدهای داشته باشد. سخن پیامبر(ص) به گوش کشاورزان رسیده و آنان از کار خود دست برداشتند. پیامبر(ص) با اطلاع از این وضعیت، فرمود: سخن من از روی گمان بوده و اگر مفید بود بدان عمل کنید. من انسانی مانند شما هستم. گمان ممکن است درست یا نادرست باشد. اما هرگاه از جانب پروردگار سخنی به شما گفتم، مطمئناً بر خدا دروغ نخواهم بست! | » |
روایت دوم
«أَنَّ النَّبِيَّ(ص) مَرَّ بِقَوْمٍ يُلَقِّحُونَ، فَقَالَ: «لَوْ لَمْ تَفْعَلُوا لَصَلُحَ» قَالَ: فَخَرَجَ شِيصًا، فَمَرَّ بِهِمْ فَقَالَ: «مَا لِنَخْلِكُمْ؟» قَالُوا: قُلْتَ كَذَا وَكَذَا، قَالَ: أَنْتُمْ أَعْلَمُ بِأَمْرِ دُنْيَاكُمْ»[۲]
« | پیامبر(ص) از میان گروهی که گردهافشانی میکردند میگذشت. فرمود: اگر گرد افشانی نکنند، نیز درخت خرما بارور خواهد شد. (کشاورزان گرده افشانی نکردند) و محصول بیکیفیتی حاصل شد. پیامبر روزی از آنجا میگذشت و پرسید چه بر سر نخلها آمده. گفتند شما چنین و چنان گفتید. پیامبر فرمود: شما در امور دنیایی عالمتر از من هستید. | » |
عصمت و علم انبیاء
اندیشمندان شیعه و اهلسنت، پیامبر را در دریافت و ابلاغ وحی معصوم میدانند. شیعیان با استناد به دلایلی، از جمله روایات اهلبیت(ع)، معصومان را از هرگونه خطا و نسیانی دور میدانند. امام رضا(ع) در توصیف رهبران الهی، آنان را معصوم دانسته که از هر خطا و لغزشی در امان هستند.[۳]
«عصمت از خطا» رابطه جدایی ناپذیر با علم معصومان دارد.[۴] درباره محدوده علم معصومان(ع) نظریههای گوناگونی مطرح شده است[۵] که براساس یکی از آنها؛ پیامبران و امامان از حقایق هستی آگاهی دارند. اما در بیشتر موارد، علومی که از راههای عادی به دست آوردهاند، ملاک رفتار خود قرار میدهند.
براساس اعتقادات شیعه، این روایات اهلسنت با مبانی دینی از جمله عصمت معصومان، تعارض دارد و نمیتوان آنها را پذیرفت. علاوه بر این، مخالفان معتقدند نه تنها مقام نبوت بلکه شخصیت انسانی پیامبر نیز این اقتضا را دارد که در مواردی که علمی ندارد، چیزی نگوید. بهخصوص در این مورد که موجب ضرر و زیان برای دیگران شده است.
غیر واقعیبودن
محققان معتقدند داستان جلوگیری رسول خدا(ص) از تلقیح درخت خرما، غیر قابل باور است؛ زیرا پذیرفتنی نیست کسی حدود شصت سال در عربستان که همواره مرکز پرورش نخل و تولید خرما بوده زندگی کند، به شهرهای مختلف آن سفر کرده باشد، ولی از ضرورت باروری درخت خرما آگاهی نداشته باشد. منتقدان همچنین معتقدند چگونه میتوان باور کرد مردمی که سالها در این زمینه تجربه اندوختهاند و چهبسا در برخی شرایط از تلقیح درختی بازمانده و پیامدهای آن را دیدهاند، بدون هیچگونه چون و چرا دست از این کار بکشند. به ویژه آن که در میان اصحاب، افرادی بودند که حتی در مسائل دینی و اخروی، به راحتی اعتراض میکردند و احکام پیامبر را زیر سؤال میبردند، چه رسد به امور دنیوی.
منابع
متن برگرفته شده از کتاب پرسمان عصمت، یوسفیان، حسن، مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه علمیه، قم، ۱۳۸۰ش.
- ↑ ابنماجه، سنن ابنماجه، ج۲، ص۸۲۵، تحقیق: محمد فؤاد عبدالباقی، دار إحیاء الکتب العربیة، ۱۴۳۱ق.
- ↑ مسلم، صحیح مسلم، ج۴، ص۱۸۳۶، محقق: محمد فؤاد عبدالباقی، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۳۱ق.
- ↑ کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۰۲. برای آشنایی با برخی دیگر از روایات، ر.ک. مجلسی، بحار الانوار، ج۱۰، ص۴۳۹؛ ۱۷، ص۱۰۸؛ ج۳۶، ص۲۴۴؛ ج۶۵، ص۳۸۹؛ و ج۹۹، ص۱۵۰.
- ↑ پژوهشی در عصمت معصومان، ص۲۳۹–۲۳۴.
- ↑ ر. ک. شرح الشفاء، ج۲، ص۲۱۲–۲۱۱؛ المیزان، ج۱۸، ص۱۹۴–۱۹۲؛ عقائد الامامیة، ص۶۹–۶۷؛ مصنفات الشیخ المفید، ج۴، اوائل المقالات، ص۶۷.